مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

بایگانی

آخرین نظرات

پیوندها

۴۰۲ مطلب با موضوع «مقالات علمی پژوهشی» ثبت شده است

دکتر جهانگیر کرمی، دانشکده مطالعات جهان؛ ولی کوزه گر کالجی

 چکیده:  ایالات متحده آمریکا یکی از پویاترین و تاثیرگذارترین بازیگران منطقه آسیای مرکزی طی دو دهه گذشته به شمار می­رود. در واقع الزامات «هژمونی» ایالات متحده آمریکا در جهان پس از جنگ سرد که از لحاظ معنی و مفهوم تفاوت­های بنیادینی با مفاهیمی چون «استعمار» و «امپریالیسم» دارد، موجب شد آمریکا بر پایه سه اصل «اشاعه»، «گسترش» و «مداخله­گرایی» در منطقه­ای حضور یابد که هزاران کیلومتر دورتر از خاک آمریکا است. در این بین، وجود سه قدرت رقیب آمریکا یعنی جمهوری اسلامی ایران، فدراسیون روسیه و جمهوری خلق چین در مجاورت منطقه آسیای مرکزی و نحوه «تعامل و یا تقابل» این سه قدرت منطقه­ای و جهانی با اهداف، سیاست­ها و رویکردهای مختلف ایالات متحده آمریکا، بخش مهمی از روند «بازی بزرگ جدید» را شکل بخشیده است. شرایط پیش گفته، این پرسش را به وجود می­آورد که ایران، روسیه و چین برای مقابله و یا کاهش تاثیرگذاری اهداف و برنامه‌های آمریکا در سطح منطقه آسیای مرکزی از چه رویکردهایی بهره جسته­اند؟ آیا این رویکردها و به عبارتی واکنش­ها، یکسان بوده و یا وضعیت­های متفاوتی را تجربه نموده است؟ به منظور پاسخ به پرسش­های یاد شده، این فرضیه مطرح می­شود که «الگوهای رفتاری سه کشور ایران، روسیه و چین در قبال سیاست خارجی آمریکا در منطقه آسیای مرکزی، مطابق با مزیت‌های نسبی این سه بازیگر در  حوزه­های جغرافیایی- ژئوپولیتیکی، سیاسی، دفاعی- امنیتی و فرهنگی- تمدنی منطقه آسیای مرکزی و نیز ماهیت روابط دو جانبه با ایالات متحده امریکا، روند یکسانی را تجربه نکرده و متفاوت بوده است». مقاله پیش­رو با کاربست نظریه هژمونی (برتری­خواهی) و با بهره­گیری از مفاهیمی چون «ضد هژمونی»، «موازنه نرم» و «موازنه سخت»، در صدد آزمون این فرضیه و دست­یابی به پاسخی منطقی، جامع و قانع کننده به پرسش­های مقاله برآمده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۵ تیر ۹۵ ، ۰۰:۴۳
اسفندیار خدایی

جعفر جعفری سیریزی

اتحادیه اروپا، که 28 کشور و بالغ بر 500 میلیون نفر جمعیت را دربر می گیرد، به عنوان یک قدرت اقتصادی بزرگ در صحنه بین المللی محسوب می شود. این اتحادیه به موازات گسترش اعضا و قدرت خود روند استفاده از تحریم علیه کشورهای دیگر را گسترش داده است. جمهوری اسلامی ایران از جمله کشورهایی است که همواره در لیست کشورهای هدف تحریم اتحادیه اروپا قرار داشته است. پس از جنگ ایران و عراق و مشخص شدن استفاده عراق از سلاح های شیمیایی، اتحادیه اروپا هر دو طرف درگیر در جنگ را تحریم کرد. در دهه نود اتحادیه اروپا و ایران ضمن تلاش برای به رسمیت شناختن منافع دو طرف، حرکت در جهت عادی سازی روابط و گسترش همکاری های اقتصادی و تجاری را آغاز کردند. پس از رویکردهای منفی آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد فعالیت های هسته ای ایران، اتحادیه اروپا در ابتدا رویکرد تعاملی و مذاکره با ایران را برگزید. اما پس از

۰ نظر ۲۳ تیر ۹۵ ، ۲۲:۳۶
اسفندیار خدایی

دکتر حسن بشیر، مسعود حسنلو؛ دانشگاه امام صادق (ع)

تحلیل گفتمان بیانات مقامات سیاسی یک کشور در تبیین رویکردها و دیدگاه های دولت آن کشور حائز اهمیت است. از طرفی بسترهای جدید ارتباطاتی زمینه ایجاد راهکارهای نو در ارتباط و انتقال مفاهیم را فراهم آورده است. محیط های مجازی و شبکه های اجتماعی از بسترهای نوظهوری هستند که توجه دولت ها را نیز به خود جلب کرده اند. همین امر باعث حضور شخصیت های سیاسی در محیط های اجتماعی مجازی شده است. حضور این شخصیت ها در این محیط ها فرصتی برای بررسی دقیق تر دیدگاه ها و نظرات آنان ایجاد نموده است. با این مقدمه، به نظر می رسد حضور آلن ایر، سخنگوی فارسی زبان وزارت امور خارجه امریکا، در فیس بوک نیازمند مطالعه دقیق تر است. با توجه به این نکته که این حضور مصداقی از دیپلماسی عمومی دولت آمریکا در برابر قشری از جامعه ایران است، تبیین عملکرد و تحلیل گفتمان مطالب سخنگوی رسمی دولت آمریکا در مواجهه با کاربران ایرانی حائز اهمیت می باشد. این تحلیل با استفاده از نظریه چارچوب سازی در ارتباطات و رسانه ها انجام شده است. تحلیل گفتمان مطالب منتشرشده از سوی آلن ایر، در فاصله زمانی مذاکرات هسته ای ژنو تا مذاکرات وین، نشان دهنده نوعی تلاش برای «اعتماد سازی از دولت آمریکا» برای مخاطبین سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۳ تیر ۹۵ ، ۱۱:۰۰
اسفندیار خدایی

دکتر حسین سلیمی، لیلا رحمتی پور؛ دانشگاه علامه طباطبایی

فرهنگ استراتژیک توانایی تأثیرگذاری بر نگرش نخبگان و دولتمردان و همچنین جامعه یک کشور را داشته و از این قابلیت نیز برخوردار می‌باشد که نحوه عملکرد آنها را در عرصه‌های مختلف تعیین نماید. بدین ترتیب شناسایی مؤلفه‌های شکل‌دهنده به مبانی هویتی کشور و از آن جمله فرهنگ استراتژیک کشورها کمک بسیار موثری در فهم چرایی کنش کشورهای مختلف- از جمله قدرت‌های بزرگی چون ایالات متحده آمریکا و چین- به دست می‌دهد. بر این اساس، پژوهش حاضر تلاش می‌کند با شناسایی و احصاء مؤلفه‌های شکل دهنده به فرهنگ استراتژیک ایالات متحده آمریکا که دارای ویژگی تهاجمی‌اند و چین که دارای خصلت تدافعی است، به مقایسه آنها پرداخته و وجوه افتراق و اشتراک آنها را تشریح نموده و در نهایت، به تبیین و تشریح تأثیر این مؤلفه‌ها بر سیاست خارجی آن دو در خاورمیانه بپردازد. اصل مقاله (683 K)

۰ نظر ۲۳ تیر ۹۵ ، ۱۰:۵۳
اسفندیار خدایی

دکتر محمدرضا تخشید و سید محمد علی علوی؛ دانشگاه تهران

این مقاله قصد دارد با استفاده از مدل عملیاتی مانوئل کاستلز در کتاب خود، «قدرت ارتباطات» تحت عنوان شبکه‌های ذهن و قدرت که با استفاده از فرضیه نشان‌گرهای بدنی و پژوهش‌های علم اعصاب آنتونیو داماسیو و همچنین، مدل برانگیختگی شبکه‌ای آبشاری رابرت انتمن توانسته به تحلیل چگونگی همگامی عموم مردم آمریکا در حمایت از جنگ آمریکا به عراق در شرایط فقدان دلایل لازم و منطقی برای این جنگ بپردازد، به تبیین چگونگی بهره‌گیری آمریکا از مباحث هسته‌ای ایران در راستای دستیابی به همین هدف بپردازد. فرضیه مقاله این است که «ایالات متحده آمریکا تلاش نموده با تسخیر اذهان مردم آمریکا، در راستای تهدید آمیز قلمدادنمودن فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران، در دستیابی این کشور به فناوری هسته‌ای و بهره‌گیری از آن ایجاد خلل نماید.» بازه زمانی مورد نظر این تحقیق پیش از دوران ریاست جمهوری اوباما می‌باشد.  اصل مقاله (1111 K)

۰ نظر ۲۳ تیر ۹۵ ، ۱۰:۵۰
اسفندیار خدایی

دکتر عبداله قنبرلو، دانشیار گروه روابط بین‌الملل پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

این مقاله درصدد پاسخ به این سؤال است که انتخابات چگونه موجب بهبود جایگاه و قدرت بین‌المللی دولت‌ها می‌شود. در پاسخ، به چهار متغیر اثرگذار اشاره شده است: صلح دموکراتیک، اهمیت مشروعیت بین‌المللی، دیپلماسی عمومی و اصل لوح مطهر. انتخابات آزاد در واقع بخشی از تعاملات بین‌المللی دولت‌ها را تشکیل می‌دهد، چراکه علامت‏ها و معانی خاصی را به دیگر دولت‌ها منتقل کرده و آن‌ها را به واکنش مقتضی تحریک می‌کند. انتخابات هم از طریق نمایش هنجارهای دموکراتیک و هم زمینه‌سازی برای تغییر سیاست‌ها می‌تواند به بازسازی موقعیت بین‌المللی کشورها کمک کند. این نوع اثرگذاری در تاریخ جمهوری اسلامی ایران چند بار تجربه شده و خصوصاً در انتخابات ریاست جمهوری ملموس بوده است. در شرایطی که مناسبات بین‌المللی کشور به تشنج و تنش گراییده بود، انتخابات زمینه بهبود مجدد اوضاع را فراهم کرد. اصل مقاله (559 K)

۰ نظر ۲۳ تیر ۹۵ ، ۱۰:۴۶
اسفندیار خدایی

محمد شاد، دانشجوی دکتری مطالعات آمریکای شمالی، دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران

مواجهه و تداخل منافع روسیه و ایالات متحده آمریکا در عرصه‌های گوناگون بین‌المللی، تنها منبعث از بسترها و خاستگاه‌های سیاسی نبوده و واجد ریشه‌ها و علل «شناختی- هویتی» است. این پژوهش با مروری بر ویژگی‌های هویتی و گفتمانی سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا و فدراسیون روسیه، به بررسی ریشه‌های تقابل پرداخته و پس از تشریح روند بروز تنش‌های هویت‌مدار در روابط دو کشور، مترصد پاسخ به این پرسش است که تشدید این تنش‌ها چه تأثیراتی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران گذارده است؟ در این پژوهش از نظریه الکساندر ونت و تأکید وی بر نقش نظام معنایی حاکم بر یک نظام سیاسی و نیز تأثیر زیرساخت‌های هویتی بر سامانه‌ ترجیحات در سیاست خارجیِ کشورها بهره‌ گرفته شده است. داده‌های این پژوهش نیز با بهره‌گیری از روش اسنادی و کتابخانه‌ای گردآوری شده است. متن کامل مقاله

۱ نظر ۲۲ تیر ۹۵ ، ۱۶:۰۷
اسفندیار خدایی

دکتر حسین حسینی؛ سعید توکلی؛ دانشگاه امام حسین (ع)

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا به علت توفیق نیافتن در براندازی سخت و نظامی جمهوری اسلامی ایران به براندازی نرم با الگوی تغییرات تدریجی فروپاشی یا فروپاشی از درون روی آورد؛ به تعبیر دیگر، با به کارگیری توانمندی هایش در حوزه فرهنگ، اقتصاد و سیاست، مردم (توده، نخبگان و مقامات) ایران را به شیوه های غیرخشونت آمیز آماج حمله قرار داد. ابزار مهم و حیاتی قدرت نرم برای دستیابی به اهداف در فضای بین المللی، دیپلماسی عمومی است. در این مقاله به بررسی چالش های امنیت ملی جمهوری اسلامی متاثر از پیام های دیپلماسی عمومی آمریکا پرداخته می شود. سوال اصلی مقاله این است که راهبرد جمهوری اسلامی ایران در مقابله با تهدیدهای امنیتی ناشی از دیپلماسی عمومی آمریکا پس از 11 سپتامبر چه باید باشد؟ نوع تحقیق کاربردی ـ توسعه ای است که با استفاده از کتابخانه (کتاب، مطالعه اسناد، پایان نامه و ...) و روش میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) انجام شده است. حجم جامعه آماری براساس آمارهای موجود، 150 نفر است. آزمودنیهای این مطالعه 54 نفر از خبرگان و نخبگان آشنا با دیپلماسی عمومی هستند. پس از تجزیه و تحلیل محیط داخلی و بین المللی، راهبردهای مقابله ای مانند توسعه و انتشار پیام های وحدت بخش در جهان اسلام با هدف تقویت وجوه مشترک جمهوری اسلامی ایران با سایر کشورهای اسلامی و مقابله با تهدیدهای تفرقه افکنانه؛ تقویت و توسعه حوزه نفوذ فرهنگ ایرانی ـ اسلامی از طریق دیپلماسی رسمی، عمومی، رسانه ای و دانشگاهی در کشورهای منطقه و جهان اسلام؛ گسترش فرهنگ بیگانه ستیزی، استکبارستیزی و اشغالگری و سرانجام برجسته سازی اقدامات اقتصادی و رفاهی دولت برای مقابله با القای ناکارامدی دولت باید سرلوحه نظام جمهوری اسلامی قرار گیرد. متن کامل مقاله
 

۰ نظر ۲۲ تیر ۹۵ ، ۱۶:۰۰
اسفندیار خدایی

دکتر محمد جعفر جوادی ارجمند، دانشگاه تهران؛ مائده کریمی قهرودی، محسن اخباری

افغانستان به عنوان دولت حائل میان روسیه و اقیانوس هند و راه ترانزیت کالا از جنوب آسیا به آسیای مرکزی و اروپا از دیرباز در نظریات ژئوپلتیک اهمیت ویژه‌ای داشته به طوری که مورد توجه قدرت‌های زمان بوده است. با طرح دکترین انزواگرایی توسط مونروئه در سال 1823، آمریکا تا جنگ جهانی اول وارد تحولات بین‌المللی نگردید. با خروج ایالات متحده آمریکا از انزواگرایی و ورود به صحنه نظام بین‌الملل، این کشور نیز نه تنها با پی بردن به شاخصه‌های مادی ژئوپلتیک افغانستان، سیاست‌های خود را در این منطقه تنظیم نموده، بلکه با تکیه بر جنبه‌های نوین ژئوپلتیک اهمیت مضاعفی به افغانستان بخشیده است. این پژوهش سیاست خارجی آمریکا نسبت به افغانستان را بر اساس شاخصه های ژئوپلتیک در دوره‌های مختلف مورد بررسی قرار داده و نشان خواهد داد که آمریکا برای حفظ جایگاه خود در افغانستان از یک سو و رهایی از مفهوم استعمار سنتی کشورها مبتنی بر مولفه های جغرافیایی و اقتصادی ژئوپلتیک از سوی دیگر، به خلق مفهوم هارتلند ایدئولوژیک منطبق بر افغانستان پرداخته است.  اصل مقاله (558 K)

۰ نظر ۲۲ تیر ۹۵ ، ۱۱:۱۰
اسفندیار خدایی

دکتر هادی آجیلی، منا مصیبی؛ دانشگاه علامه طباطبایی، مجله مجلس و راهبرد، تابستان 95

به باوری عده‌ای از تحلیلگران انقلابات فناوریکی در حوزه‌هایی جدید حفاری از جمله شیل موجبات کم‌رنگ شدن اولویت جایگاه خلیج فارس به‌عنوان مرکز ثقل و هارتلند تأمین انرژی جهان را در پی دارد،این موضوع معادلات بین‌المللی و ساختارهای قدرت در سطح جهانی را تأثیر‌پذیر خواهد کرد، چراکه با قطع وکاهش وابستگی برخی از کشور‌ها‌ی عمده وارد‌کننده انرژی از جمله ایالت متحده آمریکا و همچنین اولویت حضور و هزینه‌های نظامی و سیاسی در راستای تأمین امنیت انرژی همچون گذشته قابل توجیه نمی‌باشد. تکیه بر فناوری‌های جدید استحصال انرژی از منابع غیر متعارف و استقلال از واردات نفت ازسوی آمریکا، تغییر الگوی مصرف انرژی این کشور، تغییر در حوزه عرضه و تقاضا، فروشنده و خریدار (با توجه به آنچه در گزارش چشم‌انداز 2030 از‌سوی آژانس بین‌المللی انرژی بیان شده است‌) می‌باشد. ازاین‌رو نگارندگان با بررسی تحولات صورت گرفته در این حوزه و نیز ظرفیت قابل اتکای استحصال و انتقال به تأثیر آن بر اهمیت جایگاه خلیج فارس بپردازند. اگر بگوییم کاهش اهمیت خلیج فارس در تأمین انرژی برای کشورهایی با بهره‌مندی از قابلیت استحصال از ذخایر غیر‌متعارف مذکور‌، همچون آمریکا محتمل است‌، افزایش تقاضای کشورهای آسیایی از یکسو و نیز حضور مستمر ایالت متحده آمریکا جهت کنترل منابع انرژی و رقبای خود‌، در منطقه همچنان در اولویت سیاست خارجی آمریکا و نیز عرصه رقابت قدرت‌های بزرگ باقی خواهد ماند.  اصل مقاله (386 K)

۰ نظر ۲۲ تیر ۹۵ ، ۱۰:۵۱
اسفندیار خدایی

دکتر افشین متقی، دانشگاه خوارزمی؛ عارف بیژن، سجاد نجفی

از زمان تشکیل دولت ملی در ایران همواره یکی از دغدغه های فکری نظام های سیاسی کشور تهدیداتی بوده که از حوزه قفقاز جنوبی، دریای خزر و آسیای مرکزی علیه حاکمیت و تمامیت ارضی ایران صورت گرفته است. در این میان آذربایجان به خاطر موقعیت ژئوپلیتیک خاصش از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است. غفلت جمهوری اسلامی ایران از روند های جاری در این منطقه که از سوی کشورهای فرامنطقه ای به خصوص آمریکا صورت می گیرد می تواند تاثیرات منفی ای را برای امنیت ملی ایران در پی داشته باشد که با حضور نظامی آمریکا در همسایه هم مرز ایران این خطر چند برابر می شود. اهمیت تحقیق حاضر آن است که با توجه به حضور نظامی آمریکا در قفقاز جنوبی و به خصوص در آذربایجان و در نزدیکی مرزهای جمهوری اسلامی ایران به بررسی تهدیداتی که این حضور برای امنیت ملی ایران می تواند داشته باشد، می پردازد. فرضیه ای که برای پژوهش حاضر در نظر گرفته شده است این است که حضور نظامی ایالات متحده آمریکا در جمهوری آذربایجان تاثیر منفی بر جمهوری اسلامی ایران دارد و امنیت جمهوری اسلامی ایران را از تمام ابعاد تهدید می کند. دریافت متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۲ تیر ۹۵ ، ۰۴:۰۸
اسفندیار خدایی

دکتر عنایت اله یزدانی، دکتر احمد جالینوسی، محسن پورکریمی؛ دانشگاه اصفهان

ناتو در سال های پس از جنگ جهانی دوم ایجاد شد و به طولانی ترین و قدرتمندترین اتحادیه نظامی- سیاسى در طول تاریخ، محور رابطه فرا آتلانتیکى، مهم ترین پل ارتباط دو سوی اقیانوس اطلس و محمل حضور نظامی آمریکا در قاره اروپا و تاثیرگذار بر سیاست های این قاره تبدیل شد. تغییرات شگرف به وقوع پیوسته در فضای سیاسی- جغرافیایی جهان ناشی از پایان جنگ سرد، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را بر آن داشت تا الگوهای گفت و گو و همکاری خود را در چارچوب ارتقای شاخص ها ی امنیتی اروپا- آتلانتیک به طور خاص و جهان به طورکلی به مناطق دیگر گسترش دهد. در چارچوب این نگاه کلی، این سازمان که با تغییر ماهیت از یک سازمان دفاعی صرف در دوره جنگ سرد به یک سازمان دفاعی، نظامی و امنیتی عرصه اقدام و حوزه عملیات خود را به سراسر جهان گسترش داده است، حضور نهادینه و (ICI) ایفای نقش در تحولات منطقه خلیج فارس را با تصویب طرحی موسوم به ابتکار همکاری استانبول در نشست سال 2004 سران در پیش گرفته است. در این راستا پژوهش حاضر تلاش دارد تا با بررسی تحولات ناتو و با استعانت از مکتب کپنهاگ به این پرسش پاسخ دهد که دلایل گسترش ناتو به منطقه خلیج فارس در قالب خاورمیانه چیست؟ یافته های پژوهش بر آن است که گسترش ناتو به خاورمیانه بویژه خلیج فارس در راستای مقابله با خطراتی چون تروریسم و تسلیحات کشتار جمعی، انگیزه خود کشورهای منطقه برای ایجاد امنیت، منابع انرژی و مهار ایران می باشد. دریافت متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۲ تیر ۹۵ ، ۰۳:۵۰
اسفندیار خدایی

دکتر مصطفی ابطحیx، سید علی‌اصغر ترابی؛ دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات

دولت- ملت‌سازی یکی از دستاوردهای انسان مدرن است و سرچشمه در وستفالی دارد. در حقیقت، ثبات، امنیت، نظم، رفاه، عدالت، وضع و اجرای قانون از کارکرد حکومت‌ها است و اگر کشوری روند دولت- ملت‌سازی را به خوبی طی نکرده باشد بدیهی است که حکومت آن نه تنها پاسخگوی نیازهای یک جامعه و مردم نخواهد بود، بلکه عامل اصلی بی‌ثباتی، بی‌نظمی و تنش در یک کشور، منطقه و جهان نیز خواهد شد. دو کشور افغانستان و عراق سابقه تاریخی طولانی ندارند. افغانستان طی قرارداد 1957 میلادی پاریس از ایران جدا گشت و در این مدت توسط سه کشور انگلستان، شوروی سابق و آمریکا به ترتیب اشغال شده است. عراق نیز در سال 1920 میلادی استقلال خود را از عثمانی به دست آورد و بلافاصله مستعمره انگلستان گردید. هر دو کشور از مشکلات قومی، نژادی و زبانی رنج می برند این مشکلات موجب گردیده بود که هر دو کشور منبع ناامنی منطقه‌ای و جهانی باشند. حادثه یازده سپتامبر فرصت مناسبی را برای دولت آمریکا فراهم کرد تا ضمن اشغال این دو کشور؛ بر اساس مدل آمریکایی دولت- ملت‌سازی دولت فراگیر جدیدی را در این دو کشور مستقر سازند. این نوشتار ضمن بررسی روند دولت- ملت‌سازی در افغانستان و عراق توسط آمریکا، در پی این است که آیا روند دولت- ملت‌سازی در افغانستان و عراق موفقیتی داشته است؟ XML اصل مقاله (732 K)

۰ نظر ۲۲ تیر ۹۵ ، ۰۳:۳۰
اسفندیار خدایی

دکتر عبدالعلی قوام، دانشگاه شهید بهشتی؛ دکتر بشیر اسماعیلی، دانشگاه آزاد واحد شهرضا

دیپلماسی رسانه ای به عنوان یکی از شاخه های دیپلماسی عمومی ابزار موثر اعمال سیاست خارجی به حساب می آید؛ در این میان  ایالات متحده در طول دهه های گذشته با در اختیار داشتن انحصار نسبی تولیدات فرهنگی و رسانه ای به طور گسترده ای به بسط نفوذ قدرت نرم خود در سراسر جهان مبادرت نموده است. جریان  بازنمایی رسانه ای هالیوود در دوران جنگ سرد و در راستای مقابله با ایدئولوژی کمونیسم مورد تحلیل و بررسی بسیطی توسط اندیشمندان چپ گرا قرا گرفته است. مقاله حاضر به این نکته اشاره دارد که پس از وقوع حادثه یازده سپتامبر تا کنون، روندی مبنی بر بازنمایی رسانه جهان اسلام و بر پایه اسلام هراسی شکل گرفته که هدف آن ایجاد و تثبیت کلیشه های فکری و طبیعی سازی نگرش منفی از خاورمیانه در اذهان عمومی جهانی است. این روند به عکس نمونه مشابه در دوران جنگ سرد با غفلت نسبی پژوهشی و نظریه پردازی مواجه گشته و جریان انتقادی نظام مندی در میان روشنفکران و تحلیل گران شکل نگرفته است. در این مقاله ضمن تمرکز بر جریان مذکور در هالیوود، آثاری که بر  این محور تولید شده‌اند مورد بررسی قرار خواهد گرفت. اصل مقاله (584 K)

۰ نظر ۲۱ تیر ۹۵ ، ۱۱:۰۳
اسفندیار خدایی

دکتر طاهره ابراهیمی فر؛ میرسعید هدایتی

رابطه بین چین و شورای همکاری خلیج فارس جزء مهمی از مجموعه روابط بین چین و خلیج فارس تلقی می‌گردد. چین یکی از قدرت‌هایی است که موقعیت آن با سرعتی شگفت‌انگیز در سیاست بین‌الملل ارتقا می‌یابد. انرژی صنعت اصلی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس است و چین برای توسعه اقتصادی خود، به یک بازار باثبات انرژی نیاز دارد. توسعه سریع اقتصادی در چین باعث افزایش تقاضای انرژی شده است و همکاری این کشور با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در حوزه انرژی سنگ بنای رابطه و همکاری‌های اقتصادی و سیاسی دوجانبه است، که خود را در تجارت، سرمایه گذاری و پروژه های ساخت و ساز نشان می‌دهد و ابعاد همکاری اقتصادی- سیاسی را گسترش می‌دهد. با توجه به گسترش روابط چین و شورای همکاری خلیج فارس در سالهای اخیر، این سوال مطرح می شود که گسترش روابط چین و شورای همکاری خلیج فارس در چه زمینه هایی قابل ترسیم است؟ این تحقیق بر این فرضیه تاکید دارد که  چین به عنوان یک قدرت نوظهور سیاسی -اقتصادی جهت  تثبیت جایگاه خود و نقش آفرینی بیشتر در همه زمینه ها در صدد توسعه روابط سیاسی و اقتصادی دو جانبه با شورای همکاری خلیج فارس می باشد و  در آینده قادر خواهد بود به  عنوان یکی از بازیگران فرامنطقه ای مطرح، به فعالیتهای سیاسی و اقتصادی مثبت خود ادامه دهد. بنابراین، رابطه سیاسی-اقتصادی چین و شورای همکاری خلیج فارس در آینده امید بخش خواهد بود. این تحقیق در صدد است  تا ضمن بررسی  مناسبات سیاسی و اقتصادی چین و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، تصویری شفاف ازچشم انداز این مناسبات ارایه نماید.  اصل مقاله (386 K)

۰ نظر ۲۱ تیر ۹۵ ، ۱۰:۵۱
اسفندیار خدایی

دکتر محمد مرندی، مهرداد حلال خور، دانشگاه تهران

سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران همواره با تحولات و نوسانات متعدی مواجه بوده است اما در کنار این تغییرات می توان اصول ثابتی در سیاست خارجی این کشور را مورد شناسایی قرار داد. سیاست خارجی کلان آمریکا در خاورمیانه با محوریت مقابله با نفوذ شوروی طراحی شده بود که انقلاب اسلامی ایران بر مناسبات سیاست خارجی ضد کمونیستی آمریکا در خاورمیانه تاثیری اساسی گذاشت. سوال کلیدی در خصوص سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه این است که آیا سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران، تغییرات اساسی را در دوره زمانی بعد از انقلاب اسلامی این کشور تجربه کرده است یا اینکه سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران با حفظ اصول ثابت خود تغییرات تاکتیکی را دنبال کرده است؟ برای پاسخ به این سوال نویسنده ضمن بررسی شواهد مربوط به سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران پس از انقلاب اسلامی با استفاده از چهارچوب نظری مکتب کپنهاگ به بررسی روند امنیتی کردن ایران در سیاست خارجی دولتهای آمریکا می پردازد. با بررسی شواهد مذکور، تحقیق به این نتیجه رسیده است که سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران هر دو عامل ثبات و تغییر را در درون خود جای داده است. سیاست امنیتی کردن ایران در سیاست خارجی آمریکا در بازه زمانی مورد تحقیق ثابت بوده است ولی متغیرهای نظام بین الملل، منطقه ای و ملی نوسانهایی را در سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران به وجود آورده اند. به نظر می رسد که سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران پس از انقلاب اسلامی و قبل از پایان جگ سرد را بتوان امنیتی کردن سطح پایین دسته بندی کرد و تلاش آمریکا بعد از جنگ سرد بویژه دوره اوباما برای امنیتی کردن ایران را امنیتی کردن سطح بالا نامید. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۱ تیر ۹۵ ، ۰۰:۵۲
اسفندیار خدایی

دکتر رضیه موسوی فر؛ دانشگاه حکیم سبزواری، تابستان 1395

روابط ایـران و آمریکا در طـول تاریخ از اهمیت ویژه‌ای برای طرفین برخوردار بوده است. فرازوفرودهای این رابطه و علل و عوامل آن همواره مورد توجه پژوهشگران و اندیشمندان روابط بین‌الملل از جمله صاحب‌نظران دو کشور بوده و است. هدف این مقاله بررسی نقش اسرائیل، بر تداوم تیرگی روابط ایران و آمریکاست. تداوم تیرگی و قطع بودن روابط رسمی ایران و آمریکا، با توجه به پیشینۀ تاریخی روابط دو کشور، وجود منافع مشترک منطقه‌ای، همراه با لحاظ کردن فرصت­های پیش‌آمده برای ترمیم و بهبود روابط، سؤالی را فراروی پژوهشگران روابط بین‌الملل قرار می‌دهد که چرا روابط دو کشور با ورود به دهۀ چهارم انقلاب همچنان تیره‌وتار است، علل و عوامل اساسی تداوم تیرگی روابط میان دو کشور کدام‌اند و کدام عامل وضعیت موجود را استمرار بخشیده است؟ در پاسخ فرضیه‌های متعدد و مختلفی مطرح است که نگارنده با استناد به تغییر فاحش در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نسبت به اسرائیل - در مقایسه با دورۀ قبل از انقلاب -، عامل اصلی تداوم دشمنی دو کشور را در همین نکته جسته و مخالفت ایران با اسرائیل و به‌تبع آن مخالفت با روند صلح خاورمیانه را عامل اصلی وضع موجود دانسته و با ارائۀ شواهد و تحلیل مستندات، به تأیید فرضیۀ مذکور اهتمام ورزیده است. این مقاله با رویکردی تبارشناسانه(تاریخی-تحلیلی) نگاشته شده است و سرشتی مروری دارد. مهم‌ترین یافتۀ علمی این پژوهش حاکی از تأثیر انکارناپذیر متغیر اسرائیل بر روابط ایران و آمریکاست. متن کامل مقاله

 

۰ نظر ۲۰ تیر ۹۵ ، ۲۳:۱۲
اسفندیار خدایی

دکتر حسین کریمی فرد، دانشگاه آزاد اسلامی اهواز

با به قدرت رسیدن باراک اوباما، چرخشی در سیاست خارجی آمریکا ایجاد شد؛ در حالی که سیاست خارجی بوش بر یکجانبه‌گرایی و تاکید برحصول امنیت و منفعت به شیوه سخت‌افزاری استوار شده بود. اوباما سیاست خارجی خود را بر اساس چندجانبه‌گرایی، قدرت نرم، دیپلماسی عمومی، دموکراسی و قواعد بین‌المللی ساماندهی نمود. در این مقاله، ابتدا دکترین و سیاست خارجی اوباما به صورت خلاصه بررسی می‌شود و سپس انتقادات به سیاست خارجی اوباما در منطقه خاورمیانه و بحران اوکراین بررسی می‌شود. این مقاله با استفاده از مقالات تخصصی درمورد سیاست خارجی آمریکا و با تاکید بر روش تحقیق تحلیلی- تبیینی درصدد اثبات این فرضیه است که: منتقدان، اوباما را به عقب‌نشینی، انزوا، تضعیف موقعیت آمریکا در جهان و از دست دادن موقعیت رهبری در جهان متهم می‌کنند. آمریکا اعتماد به‌نفس خود را از دست داده و قادر به اتخاذ مواضع قاطع برای اطمینان بخشیدن به متحدان خود نیست؛ به همین دلیل، اعتماد متحدان نسبت به رهبری آمریکا متزلزل شده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۰ تیر ۹۵ ، ۲۰:۱۵
اسفندیار خدایی

دکتر محمدرضا رستمی، دانشگاه علامه طباطبایی

به‌موازات افزایش قدرت چین، موضوع نگرش و رفتار این کشور در قبال نظم موجود جهانی مجال طرح گسترده‌تری می‌یابد. پرسش در این زمینه این است که آیا همگرایی و پیروی چین نسبت به قواعد، هنجارها و نهادهای نظم جهانی که وجه مشخص سیاست خارجی این کشور از 1979 به این سوست، ماهیتی موقت و تاکتیکی دارد و یا دارای ویژگی بلندمدت و استراتژیک است؟ در این نوشتار با بهره‌گیری از نظریه وابستگی متقابل استدلال می‌شود که برخلاف انتظار و تحلیل صاحب‌نظران متأثر از واقع‌گرایی تهاجمی، دستاوردهای همگرایی چین با نظم موجود بین‌المللی، سبب‌ساز متقارن شدن نگاه و منافع این بازیگر با سایر بازیگران عمده شده و لذا پکن، ملاحظات و منافع مشترکی با دولت‌هایی مانند ایالات متحده در پاسداری از ثبات ناشی از تداوم نظم جهانی لیبرال یافته است. این امر به‌معنای تبدیل چین به بازیگری حامی وضع موجود و رنگ باختن تجدیدنظرطلبی این کشور در سطح کلان است متن کامل مقاله.

۰ نظر ۲۰ تیر ۹۵ ، ۱۲:۴۶
اسفندیار خدایی

دکتر محمدعلی شیرخانی، دانشگاه تهران؛ دکتر فریبرز ارغوانی، دانشگاه شیراز

هدف این مقاله پاسخ‌ به این پرسش است که مهم‌ترین زمینه‌ها و شاخصه‌های مدل توسعۀ اجماع پکن و علت قرار گرفتن آن به‌جای الگوی واشنگتن چیست و چه چالش‌هایی برای آن قابل تصور است؟ با ارزیابی شاخصه‌های الگوی اجماع پکن، زمینه‌هایی ایجابی مانند سیاست خارجی توسعه‌گرا، شاخص‌های چشمگیر اقتصادی، عملکرد قابل قبول در بحران مالی شرق آسیا در کنار زمینۀ سلبی همانند ناکارامدی تدریجی الگوی اجماع واشنگتن این فرضیه را حمایت می‌کند که اجماع پکن با شاخصه‌هایی همچون اولویت ابتکار، توجه به نقش دولت و اهمیت تغییر اجتماعی در عصر جهانی‌شده و در مطابقت با روندهای الگویی توسعه از اهمیت الگویی بدیل برخوردار شده است. روند الگوهای توسعه در رابطۀ دولت و بازار و بررسی مدل اجماع پکن از حیث زمینه‌ها، شاخصه‌ها و چالش‌ها نیز مورد توجه قرار می‌گیرند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۰ تیر ۹۵ ، ۱۰:۱۸
اسفندیار خدایی

مهرداد حلال خورx، دانشجوی دکتری مطالعات آمریکا، دانشکده مطالعات جهان؛ محمد مهدی باباجان نژاد

تعریف منافع ملی بطور قابل توجهی تحت تاثیر خوانش های متفاوت از منفعت قرار دارد. لذا ایدئولوژی به عنوان یکی از متغییر های تاثیر گذار در عرصه سیاسی آمریکا، برای درک بیشتر تغییرات سیاست خارجی این کشور در بازه های زمانی مختلف و براساس تفاسیر مختلف از منافع ملی بسیار ضروری خواهد بود در این پژوهش بدنبال بررسی وزن این متغییر در دولتهای کلینتون و بوش و اوباما خواهیم بود تا دریابیم تغییر تناسب قدرت نرم و سخت در بازه زمانی ذکر شده  در رابطه با درگیری های اعراب و فلسطین  به چه دلیل متفاوت بوده است ؟ در پژوهش میان رودوموضوع جایگاه ایدئولوژی در سیاست خارجی این کشور و تناسب کاربرد قدرت نرم در قبال مسئله اعراب و فلسطین  پیوند برقرار می شود.   اصل مقاله (540 K)

۰ نظر ۲۰ تیر ۹۵ ، ۰۰:۴۲
اسفندیار خدایی

دکتر جواد امام جمعه زاده و سمیرا نساجی؛ دانشگاه اصفهان

: جمهوری خلق چین یک قدرت جهانی رو به رشد و جمهوری اسلامی ایران یکی از قدرتمندترین کشورهای حوزه خلیج‌فارس است. درخواست فزآینده جهانی برای نفت و نقش ایران و خلیج‌فارس در تأمین و عرضه نفت اهمیت بیشتری به این روابط داده است. سیاست خارجی نسل پنجم جمهوری چین نسبت به جمهوری اسلامی ایران تحت تأثیر ویژگی‌های شخصیتی رهبران و منفعت ملی این کشور مطرح می‌شود. نگارندگان با روش توصیفی ـ تحلیلی سعی در پاسخ به این سئوال دارند که نسل پنجم رهبری چین ممکن است چه نوع سیاست خارجی را در قبال جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کند؟ نتایج تحقیق دلالت برآن دارد که با روی کارآمدن این نسل، در سیاست خارجی چین نسبت به ایران هم عوامل واگرایی و هم عوامل همگرایی نقش داشته است.  براساس ویژگی شخصیتی رهبران نسل پنجم، روابط ایران و چین تحت تأثیر آموزه‌ها و ارزش‌های غربی و آمریکایی این نسل می‌تواند تا حدی کمرنگ شود و در مقابل، توجه این نسل به کشورهای صنعتی مانند ایالات متحده و ژاپن برای توسعه اقتصادی بیشتر معطوف شود.  اما این مسئله به این معنا نیست که این نسل غرب‌گراست بلکه نسل پنجم نیز براساس واقع گرایی و دفاع از منافع ملی خود عمل می‌کند.   اصل مقاله (257 K)

۰ نظر ۱۹ تیر ۹۵ ، ۲۳:۱۳
اسفندیار خدایی

دکتر محمود کتابی، دانشگاه آزاد شهرضا؛ یدالله دهقانx و سارا دهقان نصیری

دولت های چین و پاکستان به عنوان دوکشور همسایه آسیایی بیش از شش دهه  است که روابط مستحکم و استراتژیکی را در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی، هسته ای، انرژی با یکدیگر برقرار کرده اند. این دو کشور دیدگاه ها و منافع مشترک امنیتی در حوزه جنوب آسیا دارند. در پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سوال می باشیم که مهمترین عوامل و مولفه های تاثیرگذار بر روابط استراتژیک چین و پاکستان چیست؟ و فرضیه مقاله نیزاین است که به نظر می رسد عوامل نگرانی از گسترش روابط هند با آمریکا، ضرورت واردات انرژی و بحران افغانستان از جمله مهمترین عوامل تاثیرگذار بر روابط دو کشور می باشند. دراین مقاله برای پاسخ به سوال مطرح شده از روش تبیینی استفاده شده است. نتایج تحقیق نیز حاکی از این است که روابط دو کشور چین و پاکستان در طول 60سال گذشته پیوسته روبه افزایش بوده تا جاییکه این دوکشور در حال حاضر یک اتحاد قدرتمند را در سطح منطقه  ایجاد کرده اند. هم اکنون چین بزرگترین صادر کننده اسلحه ومهمات، دومین شریک بزرگ تجاری ومهمترین کشور فعال در زمینه هسته ای پاکستان محسوب می گردد و علاوه بر این چینی ها، سرمایه گذاری های گسترده ای را در بخشهای مختلف کشور پاکستان انجام داده اند و در مقابل نیزپاکستان ضمن حمایت همه جانبه از مواضع چین در سطح منطقه، منافع مختلف این کشور را در ابعاد گوناگون تامین می کند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۹ تیر ۹۵ ، ۱۳:۱۶
اسفندیار خدایی

دکتر محسن بیات، دانشگاه لرستان

پس از سا‌ل‌ها تنش بین ایران از یک طرف و آمریکا و متحدانش از طرف دیگر بر سر برنامۀ هسته­ای ایران، برنامۀ جامع اقدام مشترک (برجام) بین دو طرف به امضا رسید. ویژگی مهم سال­های اخیر، تهدید به کاربرد گزینۀ نظامی علیه ایران بود. این تهدید همراه با افزایش تحریم­ها و ممنوعیت­های تجاری بود.دلیل کاربرد تهدیدهای نظامی چه بود؟ به‌طور کلی تهدید نظامی و کارامدی تحریم­ها و ممنوعیت­های تجاری چه رابطه‌ای با هم دارند؟ چرا آمریکا و رژیم صهیونیستی در سال­های اخیر بارها از تهدید نظامی استفاده کردند؟ بهترین راهبرد واکنشی ایران در وضعیت تحریم و تهدید نظامی، چه راهبردی می‌توانست باشد؟ در این مقاله در جایگاه پاسخ به این پرسش‌ها، ابتدا چارچوب نظری جدیدی برای بررسی کنش­ها و واکنش­های مرتبط با تحریم مطرح می‌شود که سه پایۀ مهم و نوآورانه دارد: 1. تعریفی متفاوت و جدید از تحریم و ممنوعیت تجاری؛ 2. تحلیل سود-هزینة مبتنی بر وضعیت و اعمال کنترل بر آن؛ 3. رابطۀ مکملی ابزارهای سیاست خارجی (تحریم و ممنوعیت تجاری و تهدید نظامی). در قالب این چارچوب نظری و برای پاسخ به پرسش­های مطرح‌شده، این فرضیه مطرح شده است: «در وضعیت اقتصاد جهانی، تبدیل کردن گزینۀ نظامی از جایگزینی برای تحریم و محدودیت تجاری به مکملی برای آنها، مهم‌ترین راهبرد آمریکا برای کارامد کردن تحریم­ها و ممنوعیت­های تجاری علیه ایران بود». با محور قرار دادن این فرضیه و چارچوب نظری در مورد تحلیل کنش­ها و واکنش­ها در وضعیت تحریم و تهدید نظامی، نتیجه گرفتیم که تهدید به کاربرد گزینۀ نظامی از طریق تغییر تحلیل سود-هزینة ایران یا شرکای تجاری آن بر کارامدی تحریم­ها و ممنوعیت­های تجاری تأثیر ­گذاشته است. همچنین در نتیجه‌گیری عملی، استدلال کردیم که برای کشورهای مورد تحریم و تهدید نظامی همانند ایران در دورۀ قبل از برجام، راهبرد «نمایش قدرت نظامی» به‌عنوان یکی از پایه­های مهم سیاست ضد تحریمی می­تواند راهبردی مفید باشد و مانع این تأثیر و در نهایت کاهش میزان کارامدی تحریم و ممنوعیت تجاری ­شود.  متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۸ تیر ۹۵ ، ۲۳:۲۳
اسفندیار خدایی

دکتر سید امیر نیاکویی، محسن زمانی دانشگاه گیلان

با پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری در سال 1392 گفتمان حاکم بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از اصول گرایی عدالت‌محور در دولت قبل به آرمان‌خواهی واقع‌گرایانه تغییر یافت و بر این اساس دیپلماسی هسته‌ای کشور نیز دچار تحول اساسی شده است. در واقع سیاست هسته‌ای ایران از حالت تقابلی- تهاجمی در دولت قبل به حالت تفاهمی- تعاملی در دولت جدید تغییر جهت یافته و حل معمای هسته‌ای به‌عنوان یکی از طولانی‌ترین و پیچیده‌ترین مسائل سیاست ایران در سال‌های گذشته در صدر اولویت‌های کاری دولت یازدهم قرار گرفته است. در این مقاله می‌خواهیم که عوامل تأثیرگذار بر این دیپلماسی جدید هسته‌ای و حصول برجام را براساس مدل جیمز روزنا بررسی کنیم. یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که به ترتیب نظام بین‌الملل، فرد (شخصیت و اندیشه‌های رئیس جمهور و تیم مذاکره‌کننده) و همچنین جامعه مهم‌ترین عوامل مؤثر بر دستیابی به توافق بوده و این عوامل بیشتر از نقش سازمان بوروکراتیک (حکومت) در رسیدن به این توافق تأثیرگذار بوده‌اند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۸ تیر ۹۵ ، ۱۹:۵۶
اسفندیار خدایی

دکتر محمدرضا ملکیx، دانشگاه آزاد کرج؛ فرزاد محمدزاده ابراهیمی، دانشگاه آزاد اصفهان؛ دکتر جواد امام جمعه زاده، دانشگاه اصفهان

با روی‌کارآمدن باراک اوباما که با وعده تغییر به ریاست جمهوری ایالات متحده رسید، تمرکز و جهت‌گیری راهبردی این کشور از خاورمیانه به شرق دور ابعاد جدیدی به‌خود گرفت، به‌گونه‌ای که اوباما در سال‌های ریاست جمهوری خود تلاش زیادی انجام داد تا توجه و منافع ایالات متحده آمریکا را به‌سوی آسیا- اقیانوسیه معطوف کند. دلیل تغییر جهت‌گیری راهبردی آمریکا در دوره اوباما از خاورمیانه و توجه بیشتر به شرق دور چیست؟ زمینه و بستر این تغییر جهت‌گیری در سیاست خارجی آمریکا را در کجا باید جست‌وجو کرد؟ با توجه به نزدیکی دکترین اوباما به اصول واقع‌گرایی سیاسی، دلیل این تغییر را باید در سیاست‌های واقع‌گرایانه اوباما ریشه‌یابی کرد. از این‌رو این پژوهش تلاش می‌کند تا با بهره‌گیری از روش تحلیلی- توصیفی، نشان دهد که چگونه سیاست خارجی واقع‌گرایانه اوباما موجبات تغییر جهت‌گیری راهبردی این کشور و تمرکز بیشتر بر آسیا- اقیانوسیه را فراهم آورده است. در این راستا، پس از بررسی دکترین واقع‌گرایانه اوباما، راهبرد محور آسیایی دولت او که نشان‌دهنده تغییر مهمی در سیاست خارجی ایالات متحده از خاورمیانه به خاور دور است را بررسی می‌کنیم. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۸ تیر ۹۵ ، ۱۹:۴۹
اسفندیار خدایی

دکتر محمدکاظم سجادپورx، مهرداد پهلوانی

روابط بین‌الملل آکنده از افسانه‌ و واقعیت است. در مورد روابط هند و آمریکا و جایگاه ایران در روابط این دو کشور هم در چند سال اخیر افسانه‎‌های فراوانی ساخته شده است. برخی افسانه‌ها هند را نیازمند برقراری رابطه با آمریکا می‌دانند و بر این اساس، تصمیمات سیاست خارجی هند تابع آمریکا تلقی می‌شود. در مقابل، برخی افسانه‌ها با توجه به اوضاع اقتصادی آمریکا و آغاز بحران اقتصادی در غرب، این کشور را در تلاش برای یافتن بازارهای جدید و تقویت همکاری با قدرت‌های در حال ظهوری همچون هند دانسته‌اند و برای نمونه به سفر اوباما به هندوستان در سال 2010 اشاره می‌کنند. در هر یک از این، افسانه‌ها جایگاهی متفاوت برای ایران در روابط هند و آمریکا ترسیم شده است. آن دسته از افسانه‌ها که هند را تابع آمریکا می‌دانند، معتقدند سیاست هند در قبال ایران تابعی از روابط ایران و آمریکا است. اما دسته دیگری از افسانه‌ها معتقد به سیاست خارجی مستقل برای هند در قبال ایران است. در این مقاله تلاش شده است تا ضمن بررسی دیدگاه‌های مختلف در مورد روابط هند و آمریکا و جایگاه ایران در این رابطه، موقعیت واقعی ایران در مناسبات هند و آمریکا تبیین شود. در حقیقت با توجه به منافع ملّی هندوستان و رویکرد منفعت – محور نخبگان این کشور و نیز با توجه به مزیت‌های اقتصادی، امنیتی و استراتژیک ایران، جایگاه این کشور در در سیاست خارجی هند تثبیت شده است. متن کامل مقاله
۰ نظر ۱۸ تیر ۹۵ ، ۱۶:۴۳
اسفندیار خدایی

دکتر افشین متقی; مصیب قره بیگی؛ دانشگاه خوارزمی

جمهوری خلق چین در سالهای اخیر دستخوش روند صنعتی شدن فزآینده بوده است؛ به گونه ای که این کشور، اکنون یکی از بزرگ‌ترین اقتصادهای در حال رشد دنیا را از آن خود کرده است. در طول دهههای 1970 و 1980، چین یکی از کشورهای صادرکنندة نفت محسوب می شد؛ اما در سال 1993، این کشور تبدیل به یک واردکنندة نفت شده و رشد اقتصادی این کشور وابسته به نفت خارجی گردید. با وجود کوششهای چین برای تنوع بخشیدن به منابع نفتی خود، این کشور به طور روزافزونی به نفت خلیج فارس وابسته میشود. جمهوری خلق چین، اکنون دومین مصرفکنندۀ بزرگ انرژی در دنیا و سومین واردکنندۀ نفت خام در جهان است و برای حفظ رشد شتابندة اقتصادی خود، نیازمند افزایش میزان نفت وارداتی است. رشد اقتصادی فزآیندۀ چین در سال های اخیر، نیاز روزافزون این کشور به انرژی را افزایش داده و امنیت در دست‌یابی به انرژی را به عنوان چشم اسفندیار این کشور مطرح ساخته است. پرسش بنیادین این پژوهش این است که جایگاه خلیج فارس در سیاست خارجی چین چیست؟ پژوهش پیش روی، با روش توصیفی- تحلیلی، به این سوال چنین پاسخ می‌گوید که خلیج فارس دارای اهمیتی استراتژیک برای چین است. متن کامل مقاله
 
۰ نظر ۱۸ تیر ۹۵ ، ۱۶:۳۸
اسفندیار خدایی

دکتر رضا سیمبرx، دانشگاه گیلان و احسان اعجازی

در این مقاله سعی بر آن است که تأثیر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا بر مناقشه اسراییل و فلسطین  در یک دهه اخیر مورد بررسی قرار بگیرد. پرسش اصلی این مقاله این است که سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در دوران ریاست جمهوری «جرج دبلیو بوش» و «باراک اوباما» چه تأتیری بر حل وفصل مناقشه بین فلسطین و اسراییل داشته است؟ با توجه به اینکه در این مناقشه شش مولفه مهم امنیت، اختلافات سرزمینی و مرزی، مسئله آوارگان فلسطینی، اسکان یهودیان در شهرک ها، آب و بیت المقدس نقش دارند، سیاست خارجی آمریکا در ارتباط با شش موضوع مذاکرات صلح، کمک های اقتصادی و نظامی، لابی یهودیان در کنگره، امنیت، شهرک های اسراییلی و آوارگان فلسطینی مورد ارزیابی قرار گرفته است. همچنین برای یافتن پاسخ سوال اصلی با به کارگیری یک روش مقایسه ای، سیاست خارجی دولت جرج بوش با سیاست خارجی باراک اوباما در قبال مناقشه فلسطین- اسراییل مقایسه شده و درپایان این گونه نتیجه گیری شده است که سیاست خارجی آمریکا در مواجهه با این مناقشه نه یک صلح پایدار به وجود آورده است و نه منجر به یک جنگ تمام عیار شده است، بلکه عامل ثبات در وضعیت این مناقشه بوده است.

متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۸ تیر ۹۵ ، ۱۶:۰۴
اسفندیار خدایی

دکتر حسین دهشیارx، دانشگاه علامه طباطبایی

خوش بینی در خصوص شکل گرفتن فصلی متفاوت در روابط آمریکا وروسیه که با به قدرت رسیدن بوریس یلتسین درمسکو وجاهت فزون­تری یافته بود مدت زمان طولانی دوام نیاورد. سیاست آمریکا درخصوص گسترش ناتو به شرق، به­ ویژه کوشش این کشور در اواخر دهه اول قرن بیست ویکم برای ورود اوکراین به سازمان پیمان آتلانتیک شمالی و تلاش­های قدرت­های مطرح اروپایی در این باره، زیربناهای لازم را برای بحرانی شدن روابط ایالات متحده و روسیه فراهم کرد. حوادث اوکراین که با شکل گیری تظاهرات نوامبر2013وحمایت آمریکا از تظاهرکنندگان وخواست­های آنان استعداد شکل گیری منازعه در روابط آمریکا و روسیه را متجلی ساخت­،  این پرسش را برجسته کرد که ریشه رویارویی روسیه و ایالات متحده در بستر بحران اوکراین در چیست؟  در پاسخ، تأکید رهبران روسیه براهمیت پیشینه تاریخی روابط با اوکراین واعتقاد به نقش تعیین­کننده ژئوپولیتیک بر جایگاه اروپایی و جهانی روسیه و از سویی دیگر تلاش آمریکا برای کاهش قدرت مانور روسیه در اروپا از طریق دور ساختن اوکراین از مدار روسیه و حمایت ازخواسته­ها و سیاست­های غرب گرایان اوکراینی را باید برجسته ترین ابعاد شکل دهنده رویارویی دوکشور دررابطه با بحران اوکراین قلمداد کرد. 

متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۸ تیر ۹۵ ، ۱۵:۵۹
اسفندیار خدایی

علیرضا میریوسفی و دکتر حسین غریبی

ظهور جریان های جهادی-تکفیری بعنوان قرائتی سیاسی از اسلام سلفی، تحولات عظیمی را در منطقه شکل داده اند. در دهه 80 میلادی موج اولیه این جریانات جدید از ائتلاف وهابی های عربستان سعودی در غرب و جریان های بنیادگرای اسلامی عربی در شرق دنیای عرب بر علیه اشغال افغانستان شکل گرفت. حوالی خروج نیروهای شوروی سابق از افغانستان، القاعده بعنوان موج دوم گروه های جهادی-تکفیری اعلام موجودیت نمود. بعد از اشغال عراق در سال 2003، موج سوم گروه های تکفیری تشکیل و وارد مرحله جدیدی از حیات سیاسی-نظامی خود گردیدند. انقلاب های عربی به احیای این جریانات و ایجاد موج چهارم گروه های تکفیری در عراق و سوریه انجامید که داعش یا خلافت اسلامی مهمترین نماینده آن است. در این مقاله سعی گردیده است با بررسی این سیر تطور و تغییرات ایدئولوژیک، عوامل ساختاری اجتماعی، سیاسی و به ویژه هویتی ناشی از عوامل داخلی یا دخالت خارجی که به تقویت خشونت و تسهیل عضوگیری گروه های تکفیری و همچنین تغییر دیدگاه های آنها انجامیده است، مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا با بهره گیری از مفاهیم تئوری «خشونت ساختاری» و «خشونت هویتی» و همینطور «امپریالیسم ساختاری» یوهان گالتونگ به عوامل تشدید کننده این نوع از خشونت با تکیه بر مباحث هویتی و ساختاری از جمله چگونگی ساخت مفاهیم «ما» در مقابل «دیگری» و تشدید بحران های ناشی از خشونت هویتی و نیز نقش تحریک خارجی در آن پرداخته ایم.

متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۸ تیر ۹۵ ، ۱۵:۵۳
اسفندیار خدایی

دکتر علی اکبر جعفری و دکتر دیان جانباز،دانشگاه مازندران

در سده­ بیست و یکم شاهد چهره­ های جدید ی از قدرت هستیم که حکومت ها برای ارتقاء جایگاه جهانی، منطقه ای و حتی داخلی خود از آن استفاده می­ نمایند. به عبارت دیگر، جهانی شدن و تحولات تکنولوژیک عصر جدید ضمن تغییر نظم سلسله مراتبی گذشته و شکل دهی هویت های جدید، بر قدرت، اولویت­ ها و منافع دولت ­ها و افراد و در نتیجه امنیت بین الملل تاثیر شگرفی بر جای گذاشته ­اند. یکی از نمود­های این تحولات ظهور بعد جدیدی از قدرت تحت عنوان «قدرت نرم» در عرصه ی قدرت دولت­ هاست که بر تاثیر علی ایده ­ها و «نفوذ بر قلوب و اذهان» تاکید دارد. در این راستا، کشور چین به طور فزاینده­ای از این شکل قدرت در  سیاست خارجی و در نتیجه تغییر جایگاه  خود در نظام جهانی استفاده نمودند. بنابراین، فرض مقاله این است که ابعاد قدرت  نرم، عملکرد مثبتی بر  بهبود جایگاه چین در نظام جهانی داشته است.

متن کامل

۰ نظر ۱۷ تیر ۹۵ ، ۱۶:۱۳
اسفندیار خدایی

دکتر حیبب اله ابوالحسن شیرازی

توافق هسته ای ایران وکشورهای ۱+۵ در وین در 23 تیرماه 94 به عنوان یک روز تاریخی در تاریخ روابط بین الملل محسوب می شود. موفقیت مذاکرات هسته ای میان تهران و کشورهای ۱+۵ نمونه ای از اهمیت و پافشاری نسبت به سیاست و دیپلماسی بین المللی به شمار می رود و اساس ثبات در منطقه خواهد بود و می توان این توافق را یک پیروزی برای دیپلماسی توصیف کرد. پس از دوسال مذاکره، توافقی بلندمدت بین ایران و کشورهای۱+۵ در خصوص فعالیت های هسته ای ایران و لغو تحریم های ایران حاصل شد. شورای امنیت سازمان ملل در ۲۰ ژوییه  2015 (29 تیر 1394) با تصویب قطعنامه‌ ۲۲۳۱ برنامه جامع اقدام مشترک (برجام( را مورد تأیید قرار داد.

۰ نظر ۱۶ تیر ۹۵ ، ۱۹:۵۸
اسفندیار خدایی

دکتر حسین پوراحمدی، دانشگاه شهید بهشتی؛ اصغر منصوریان

بحران مالی و اقتصادی 2008 آمریکا، به رغم سپری‌شدن نسبی، پیامدهای گسترده‌ای برای این کشور و نظام اقتصاد جهانی داشته است. در این مقاله نشان داده می‌شود که این بحران با آشکارکردن و همچنین تشدید روند تضعیف عناصر قدرت ملی آمریکا و تقویت قدرت بازیگران جدید بین‌المللی و در نهایت، تغییر در ساختار نظام اقتصاد جهانی، نقش مهمی در تغییرات به وجود آمده در سیاست خارجی آمریکا در سال‌های اخیر داشته است. یکی از این تغییرات، کاهش اهمیت خاورمیانه برای این کشور نسبت به گذشته بوده است. این کاهش اهمیت و تمایل به عدم مداخله، موجب اتخاذ سیاست توازن منطقه‌ای توسط این کشور و بازگذاشتن دست متحدان در خاورمیانه شد که این امر نیز در نهایت، نتیجه‌ای جز تقویت افراطی‌گری و تروریسم در منطقه نداشت.

 اصل مقاله (755 K)

۰ نظر ۱۵ تیر ۹۵ ، ۲۱:۴۸
اسفندیار خدایی

دکتر مسعود موسوی شفائی دانشگاه تربیت مدرس؛ مهدی شاپوری،xدانشجوی دکتری روابط

تحولات نوین عرصۀ روابط‏ بین‏الملل، لزوم نیاز به فاصله‌گرفتن از درک سنتی از مناسبات این حوزه، به منظور شناخت نیروهای جدید تأثیرگذار بر پویایی‏ها، روندها و نتایج در این عرصه و نیز پردازش مفاهیم جدیدی در این راستا را ایجاب می‏کند. این پژوهش با بازخوانی تحولات سیاست خارجی آمریکا در دو دهۀ گذشته و بررسی نظریات مطرح‌شده در مورد نحوۀ توزیع توان‌مندی‌ها و متأثر از آن شکل قطب‌بندی در نظام بین‌الملل، این استدلال را مطرح می‏کند که در نظام بین‌الملل کنونی، هرچند همانند گذشته، آشنایی با نحوۀ قطب‌بندی به درک بهتر اتفاقات و رخدادهای روابط بین‌الملل کمک می‌کند، اما متوقف‌شدن در این نقطه و عدم شناخت نیروهای جدیدی که تأثیرات غیرقابل انکاری بر پویایی‌ها، روندها و نتایج بین‌المللی می‌گذارند، نقصان در فهم پدیده‌های این عرصه را به دنبال دارد. در این پژوهش مفهوم نظم فراقطبی پیشنهاد می‌شود؛ نظمی که در آن، قدرت از حالت بین‌الدولی و شکل محدود و متصلب سابق خارج شده و ابعاد جدیدی به خود گرفته است.

 اصل مقاله (776 K)

۰ نظر ۱۵ تیر ۹۵ ، ۲۱:۴۵
اسفندیار خدایی

دکتر سید محمد طباطبائی، دانشگاه علامه طباطبایی؛ میلاد توپچی

مبانی فکری و اصول جناحی در روند سیاست گذاری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به طوریکه میتوان تأثیر این مبانی را در سیاستهای اجرایی و در صحنۀ عمل مشاهده کرد . هر یک از دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا اصول عقیدتی و فکری خود را به عنوان نهاده وارد سیستم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران کردند و پس از تجزیه و تحلیل در این سیستم که دارای یکسری اصول و قواعد خاص خود است، در قبال برنامۀ هسته ای سیاست هایی را به اجرا گذاشتند. با مقایسۀ نهاده هایی که این دو جناح سیاسی وارد سیستم کرده اند و همچنین داده ها یی که به صورت سیاست اجرایی از سیستم خارج شده است، میتوان دریافت که روش هر یک از این دو جناح در قبال برنامۀ هسته ای متفاوت بوده است؛ اما با توجه به ماهیت و اصول کلی سیستم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، هدف اصلاح طلبان و اصول گرایان در دستیابی به فناوری صلح آمیز هسته ای مشترک بوده است؛ بنابراین در این مقاله هدف، بررسی و واکاوی روش ها ی متفاوت دو جناح سیاسی حاکم در اجرای سیاست واحد دستیابی به انرژی هسته ای بر اساس نظریه سیستمها است.

متن کامل مقاله

 

۰ نظر ۱۵ تیر ۹۵ ، ۲۰:۲۶
اسفندیار خدایی

دکتر رضا موسوی نیا، دانشگاه علامه طباطبایی

تحلیل نظری تاریخ روابط خارجی ایران با قدرتهای بزرگ، فهمی تئوریک از الگوهای رفتاری دولتهای ایرانی در مقاطع مختلف تاریخ ارائه میکند و میتواند به مثابه پلی برای ساختن آینده باشد. این مقاله با اشاره مختصر به رفتارها و الگوهای مشترک تاریخ روابط خارجی ایران با قدرتهای برزگ طی پنج قرن گذشته با روشی تحلیلی تبیینی، فهمی نظری از تاریخ روابط خارجی ایران ارائه می کند. چارچوب نظری رئالیسم ایرانی که در این مقاله ارائه می شود، عناصری از نظریه رئالیسم و نئورئالیسم را اخذ کرده است، اما نظریها ی زمانمند و مکانمند است و با آنها تفاوت دارد. رئالیسم ایرانی از منظری آسیبشناسانه به بررسی تاریخ روابط خارجی ایران با قدرتهای بزرگپرداخته است. تعین پذیری از ساختار نظام بینالملل، هراس امنیتی، قطبینگری، ژئوپلوتیک تهدیدآفرین، اولویت امنیت به توسعه و تجارت، اولویت بقای شاه و حکومت، استبداد ساختاری، تصمیم گیری فردی و غیرنهادینه، متوازن سازی مثبت و منفی، فقدان منافع همسو یا متقارب با قدرتهای بزرگ و عدم منافع ذاتی و درونی قدرتهای بزرگ در ایران، عناصر محوری و اصلی نظریه رئالیسم ایرانی را تشکیل میدهند

متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۵ تیر ۹۵ ، ۲۰:۲۱
اسفندیار خدایی

دکتر علی اکبر جعفری دانشگاه مازندران، دکتر دیان جانباز

سیاست خارجی در مقام مهمترین نمود رفتار بین المللی دولتها همواره عرصه تعامل میان نظریه و عمل بوده است. در این میان، تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از سوی منابع خارجی و داخلی تاکنون در چارچوب الگوهای سنتی تحلیل سیاست خارجی و یا بر مبنای مفروضه هایی اثبات گرایانه و سودمندگرایانه حاکم بر عرصه مطالعات بین المللی قرار داشته است؛ اما امروزه به جد میتوان مدعی شد که تحلیل واقع بینانه ای از سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ممکن نخواهد شد مگر آنکه در چارچوب ادراکی ما ابزارهایی جهت مدنظر قرار دادن اهمیت بنیادین مقوله ی معنایی نظام جمهوری اسلامی وجود داشته باشد. بر این مبنا، میتوان گفت که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تاکنون جلوه های متفاوتی از سازه های گفتمانی در چارچوب کلیت دانایی انقلاب اسلامی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شاهد بودیم؛ بنابراین، سؤال پژوهش آن است که تنوع گفتمانی در سیاست خارجی چه تأثیری بر دیپلماسی هسته ای جمهوری اسلامی ایران در دوره های مختلف سیاست خارجی داشته است؟ در پاسخ به این سؤال فرض مقاله آن است که تنوع گفتمانی در سیاست خارجی زمینهساز بسیج منابع و در نتیجه دیپلماسی متفاوت هستهای در دوره های مختلف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران جهت حل و فصل بحران هسته ای شده است.

متن کامل

۰ نظر ۱۵ تیر ۹۵ ، ۲۰:۱۷
اسفندیار خدایی

دکتر مسعود موسوی شفائی، دانشگاه تربیت مدرس

چینِ نو طی سه دهۀ گذشته تلاش‌کرد تا با اتخاذ راهبردی که به‌تدریج خیزش مسالمت‌آمیز نام گرفت، نگرانی سایر قدرت‌های بزرگ و همسایگان منطقه‌ای خود در خصوص افزایش قدرت این کشور را تعدیل و از موضوع جهشِ اقتصادی و افزایشِ قدرت جهانی چین حساسیت‌زدایی کند. با به قدرت رسیدن «شی جین پینگ» به‌مثابۀ نماد نسل پنجم رهبران چین، به نظر می‌رسد این کشور اکنون خود را در سطحی از قدرت می‌بیند که نقشی پویاتر در عرصه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی ایفاء کرده و(البته بدون درگیری خصومت‌آمیز با رقبای منطقه‌ای و جهانی) با سهم‌خواهی فزاینده در حوزه‌های استراتژیک تعریف جدیدی از خود در چهارچوب رویای چینی و احیاء قدرت چین ملی ارائه کند. هدف این پویایی جدید، نهادینه‌‌سازی جایگاه این کشور، به‌مثابۀ یک قدرت بزرگ چند بُعدی (اقتصادی- سیاسی- فرهنگی- استراتژیک) است. چین تحت رهبری «شی جین پینگ» در همین راستا ابتکارات اقتصادی ↔استراتژیک متعددی را در سطح بین‌الملل آغاز کرده است؛ از جمله: فعال شدن بریکس، تأسیس بانک سرمایه‌گذاری زیرساخت آسیایی، تأسیس بانک بریکس، اهمیت یافتن روز‌افزون سازمان هم‌کاری شانگهای، .... و البته «ابتکار کمربند اقتصادی جادۀ ابریشم» که به «طرح مارشال» چین معروف شده است. مقالۀ حاضر ضمن تحلیل «نظری» کنش‌گری‌های جدید چین در عرصۀ بین‌الملل به ارزیابی «عملی» ابتکار کمربند اقتصادی جادۀ ابریشم، ریشه های اقتصادی ↔استراتژیک شکل گیری این ابتکار، میزان جدّی بودن رهبران چین برای اجرای آن و پیامدهای تحقق این طرح پرداخته است. لینک منبع

۰ نظر ۱۵ تیر ۹۵ ، ۲۰:۰۷
اسفندیار خدایی

دکتر حسین تاج آبادی، دانشگاه مالک اشتر و بهزاد مرادیان

 چکیده: هدف اصلی از ارائه این مقاله، شناخت و بررسی «چالش های دیپلماسی دفاعی- امنیّتی جمهوری اسلامی ایران در برابر دیپلماسی اجبار ایالات متحده آمریکا» بوده که در آن، برای تبیین بیشتر موضوع، ضمن واکاوی چگونگی به کارگیری راهبردِ «دیپلماسی اجبار» توسط ایالات متحده آمریکا، علیه «جمهوری اسلامی ایران»، پژوهش گر سعی در ارائه و اخذ الگویی مناسب برای مقابله با چالش های ایجاد شده علیه منافع ملّی جمهوری اسلامی ایران، داشته است. با این حال، روش اجرای این تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات، کتاب های ارزشمند در این زمینه و مقالات موجود در کتابخانه ها و سایت های اینترنتی معتبر و نیز منابع و گزارش های منتشر شده توسط مراکز تحقیقاتی و پژوهشی دفاعی- امنیّتی، بوده است. با این وجود، یافته‌های مهم و اصیلِ مقاله مورد بحث، این بوده که با توجه به رویکرد دیپلماسی دفاعی- امنیّتی کشور جمهوری اسلامی ایران و نیز با در نظر گرفتن تحفظ هرچه بیشتر منافع ملّی کشور، ارائه «مُدل مفهومی» مطلوب برای شناخت چالش ها، از نتایج ارزشمند و پایدار آنبه شمار می رود.

متن کامل

۰ نظر ۱۵ تیر ۹۵ ، ۱۵:۰۴
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی دکتر محمود واعظی، وزیر ارتباطات دولت روحانی

برخی نظریه‌پردازان سیاست آمریکا در منطقه خلیج فارس را با توجه به موقعیت محوری این منطقه در راستای تلاش‌های این کشور برای کسب جایگاه هژمونیک در سطح جهانی تعبیر می‌کنند. با این حال آمریکا در دوران بعد از جنگ سرد و به رغم تلاش‌ فراوان و صرف هزینه‌های هنگفت برای تثبیت موقعیت هژمونیک خود در منطقه خلیج فارس با چالش‌ها و موانع جدی در این منطقه روبرو بوده است. مخالفت بازیگران منطقه‌ای مانند ایران با هژمونی آمریکا و ناکامی‌های این کشور در عرصه‌هایی مانند عراق از موانع منطقه‌ای هژمونی آمریکا در خلیج فارس محسوب می‌شود. از طرف دیگر تلاش سایر قدرت‌های بزرگ برای اعمال نفوذ در منطقه، اقدامی برای موازنه‌سازی در مقابل آمریکا در این منطقه است. گرچه درهم تنیدگی روابط و برخورداری از منافع مشترک در فضای جهانی‌شده از سطح رقابت و تقابل قدرت‌های بزرگ کاسته و در مقابل سطح همکاری‌ها را افزایش داده است، اما این موضوع به معنای حذف نگرانی‌های آنها از برتری کامل یک بازیگر در برابر سایر بازیگران نیست. بنابراین هر چند تلاش موازنه‌جویانه سخت‌افزاری دیگر جایگاه چندانی در استراتژی قدرت‌های بزرگ ندارد، اما تلاش‌های موازنه‌جویانه در شکل نرم آن همچنان ادامه دارد. از این رو مسئله اصلی در این مقاله این است که در دوره پس از جنگ سرد قدرت‌های بزرگ چه واکنشی نسبت به رفتارهای هژمونی‌طلبانه آمریکا در منطقه خلیج فارس از خود نشان داده‌اند؟ و اینکه تلاش‌های هژمونی‌طلبانه آمریکا در منطقه خلیج فارس علاوه بر واکنش سایر قدرت‌های بزرگ با چه چالش‌هایی مواجه بوده است؟

متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۵ تیر ۹۵ ، ۱۵:۰۰
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی؛ دکتر محمود شوری مدیر گروه مطالعات اوراسیا، مرکز تحقیقات استراتژیک

موضوع روابط ایران و روسیه در دوره پس از فروپاشی شوروی به دلیل حمایت تکنولوژیک و سیاسی روسیه از برنامه هسته‌ای ایران و برخی همکاری‌های نظامی میان دو کشور دل‌مشغولی و مسئله آمریکا و تعدادی از قدرت‌های بزرگ غربی بوده است. طی دوره پس از فروپاشی شوروی، آمریکا در شرایطی موجب تحکیم روابط میان ایران و روسیه شده و گاه نیز مانع برقراری برخی پیوندها میان دو کشور گردیده است. آنچه واضح است اینکه حتی در سخت‌ترین شرایط، افزایش تنش در روابط روسیه و آمریکا الزاماً به تقویت و گسترش روابط ایران و روسیه، به ویژه در زمینه‌های استراتژیک منجر نشده است

متن کامل مقاله

 

۰ نظر ۱۵ تیر ۹۵ ، ۱۴:۵۶
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی، کتر احمد سلطانی نژاد، استادیار دانشگاه تربیت مدرس؛ دکتر مصطفی زهرانی، دانشکده روابط وزارت خارجه، مهدی شاپوری

در این مقاله سعی بر آن است تا استراتژی اصلی آمریکا در برخورد با مناقشه هسته‌ای ایران، ابزارهای اجرایی این استراتژی و چشم‌انداز آینده آن مورد بررسی قرار‌گیرد. استدلال نویسندگان این است که استراتژی اصلی واشنگتن در رابطه با برنامه هسته‌ای ایران، برچینش هسته‌ای است. دیپلماسی، تحریم، بازدارندگی، سدّ نفوذ، تهدید به حمله نظامی و عملیات خرابکارانه با هدف به تأخیر انداختن فرآیند تکمیل چرخه سوخت هسته‌ای ایران، مهمترین ابزارهای اجرایی این استراتژی هستند. با افزایش فشارها و تهدیدها علیه ایران و تأکید بر نپذیرفتن ایران هسته‌ای از سوی مقامات واشنگتن، چنین به نظر می‌رسد که آمریکا همچنان به گونه‌ای جدی استراتژی برچینش را دنبال خواهد کرد.

 اصل مقاله (409 K)

۰ نظر ۱۵ تیر ۹۵ ، ۱۴:۴۴
اسفندیار خدایی

دکتر احمد سلطانی نژاد، استادیار دانشگاه تربیت مدرس؛ دکتر مصطفی زهرانی، دانشکده روابط وزارت خارجه، مهدی شاپوری

استدلال اصلی این مقاله آن است که دو عنصر اصلی شکل­ دهنده به سیاست خارجی چین در مورد مناقشه هسته‌ای ایران عبارتند از مناسبات میان پکن و واشنگتن و بحث امنیت انرژی چین. در این راستا، به نظر می­رسد تا کنون ایجاد توازن میان خواسته­های تهران و واشنگتن، استراتژی اصلی چین در برخورد با مناقشه هسته‌ای ایران بوده است. پکن با اتخاذ این استراتژی، سعی در ایجاد توازن میان احتیاجات تجاری و تکنولوژیک خود به آمریکا از یک سو و نیاز به ایران در زمینه انرژی از سوی دیگر دارد. البته در این میان، بحث مسائل استراتژیکی و ژئوپلیتیکی نیز وجود دارد که در این تحقیق، در حد ضرورت به این موارد نیز اشاره خواهد شد. علاوه بر این، چشم­اندازی نیز در مورد آینده برخورد چین با مناقشه مورد بحث ارائه خواهد شد.

 اصل مقاله (264 K)

۰ نظر ۱۴ تیر ۹۵ ، ۱۸:۴۰
اسفندیار خدایی

دکتر سیداحمد فاطمی نژاد، دانشگاه مشهد، سمانه شفیع‌زاده برمی، فاطمه دانشور محمدزادگانx

بریکس به عنوان مجموعه­ای از قدرت­های نوظهور، تجلی سیاست تجدیدنظرطلبانه­ نسبت به یک جانبه­ گرایی آمریکا در روابط بین­ الملل است. آن ها با تقویت قابلیت­­های اقتصادی، سیاسی و جمعیتی خود می­توانند قطب ­های اصلی ساختار چندقطبی جهان در آینده باشند. در این میان، تلاش این گروه برای ایجاد نظام چندجانبه، رویه­ای معمول در نظام بین ­الملل اما بر پایه­ ی مقدورات فعلی است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که سیاست خارجی بریکس نسبت به رویه یک جانبه­ گرایی آمریکا در نظام بین­الملل چگونه است؟ و در پاسخ این فرضیه مطرح می­شود که بریکس نوعی سیاست تجدیدنظرطلبانه مبتنی بر موازنه ی­گری نرم را در مقابل رویه یک جانبه­گرایی آمریکا در پیش گرفته است. در آزمون این فرضیه، از رهیافت موازنه ی نرم استفاده می­شود که از رهگذر دو متغیر «اختلاف قدرت» و «وابستگی اقتصادی» به این پژوهش کمک می­کند. در این جستار ضمن توضیح چرایی و چگونگی موازنه ی نرم بریکس با یک جانبه­گرایی آمریکا، به چالش­های پیش­روی این گروه می­پردازیم. یافته­های پژوهش حاکی از تلاش غیرمستقیم بریکس برای تقویت رویه چندجانبه­ گرایی در نظام بین­الملل است.

 اصل مقاله (342 K)

۰ نظر ۱۴ تیر ۹۵ ، ۱۸:۱۱
اسفندیار خدایی

دکتر اصغر جعفری ولدانی، دانشیار روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبائی

لیلا رحمتی پور، کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبائی

به دنبال شکل گیری مناظرهی چهارم در عرصه ی نظریات روابط بینالملل؛ فرهنگ از اهمیتی برابر با مولفه های مادی در شکلدهی به رفتار کشورها برخوردار گردید. در بستر و چهارچوب این نظریات، فرهنگ به طور اعم و فرهنگ استراتژیک به طور اخص از جمله عوامل داخلی شکل دهنده به مبانی هویتی هر بازیگر در عرصهی روابط بینالملل مطرح میشود که با تأثیرگذاری بر نگرش نخبگان و دولتمردان و همچنین جامعهی یک کشور، قابلیت اثرگذاری بر نحوهی عملکرد یک کشور در مدیریت بحرانهای بینالمللی را دارا میباشد. بدین ترتیب شناسایی مولفههای شکل- دهنده به مبانی هویتی یک کشور و از آن جمله فرهنگ استراتژیک کشورها، کمک بسیار موثری در فهم چرایی کنش کشورهای مختلف در بحرانهای بینالمللی از جمله قدرتهای بزرگی چون چین- بدست خواهد داد. این موضوع بویژه در رابطه با بحرانهای بینالمللی در منطقهی خاورمیانه )به طور مشخص در بحران سوریه( به دلیل اهمیت و حساسیت زیاد این منطقه قابل تأمل است. لذا ما در این مقاله در صدد پاسخ به این سوال میباشیم که فرهنگ استراتژیک چین چه تأثیری بر الگوی رفتاری آن در مدیریت بحرانهای بینالمللی بطور عام و در بحران سوریه به طور خاص دارد.

متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ تیر ۹۵ ، ۱۸:۰۱
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی؛ دکتر محمدحسن خانی دانشیار گروه روابط بین الملل دانشگاه امام صادق

محمدمسعود صادقی دانشجوی دکتری علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

سیاست خارجی ایالات متحدهی آمریکا در دهههای گذشته بر حمایت همهجانبه و همسویی مطلق بـا منافع اسرائیل در منطقهی خاورمیانه و در سطح نظام بینالملل استوار بوده است. این حمایت همه جانبه علاوه بر منافعی که برای ایالات متحده داشته هزینههایی را نیز برای این کشور در پی داشته است. از آنجا که بر مبنای نظریهی تصمیمگیری عقلایی ) (Rational Decision Theoryافراد تصمیم گیرندههای منطقی و عقلایی هستند، سود و زیان احتمالی هر عمل را محاسبه میکنند و بهترین تصمیم را با استفاده از عقل و منطق خود بر میگزینند، این مقاله بر آن است تا با استفاده از مدل تصمیمگیری تحلیل هزینه- منفعت ) (Cost-Benefit Analysisبه این سؤال پاسخ دهد که حمایت ایالات متحدهی آمریکا از اسرائیل چه منافع و هزینههایی برای این کشور داشته است. بر اساس یافتههای این تحقیق هزینههای مالی ناشی از کمکهای سالیانه، مخدوش شدن رابطهی آمریکا با جهان اسلام، هزینه های مرتبط با جنگهای متعدد در خاورمیانه، که به بهانهی تأمین امنیت اسراییل آغاز شدهاند نظیر جنگهای 33و 22روزه لبنان و غزه و نیز اشغال عراق و افزایش احساسات ضد آمریکایی در جهان در زمره ی هزینه های این حمایت به شمار میرود. جلب و تضمین حمایت همهجانبهی اسرائیل و لابی صهیونیستی از دولت آمریکا در زمرهی مهمترین منفعتهای حمایت آمریکا از اسرائیل میباشد

متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ تیر ۹۵ ، ۱۷:۵۶
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی دکتر محمد جعفر جوادی ارجمند گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران و هادی آخوندی

در تاریخ معاصر ایران رابطه ایران و ایالات متحده  امریکا  از اهمیت  بسزایی برخودار است. رابطه ای  که دارای تاریخی  پر از فراز  و نشیب  است. این پژوهش قصد دارد روابط بین دو کشور ایران و امریکا را در محدوده زمانی 1285 تا سال 1325(ه.ش) مورد بررسی و تحلیل قرار دهد  و با استفاده از نظریه  پیوستگی  جیمز  روزنا  به شناسایی عوامل نقش افرین  در روابط بین دو کشور می پردازد بنابراین سوال مطرح شده  در این نوشتار ان است که چه عوامل  و متغیر هایی باعث  آغاز و گسترش روابط بین ایران و ایالات متحده امریکا از 1285 تا سال 1325 شد .فرضیه مطرح  شده ان است که در قالب نظریه پیوستگی جیمز رونا  اغاز رابطه  با ید با متغیر های داخلی مانند فردد نقش دیوانسالاری  جامعه و گسترش  روابط و  متغیرهای خارجی مانند نظام بین الملل  و منابع فزاینده امریکا در ایران مورد بررسی  قرار می گیرد.

متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ تیر ۹۵ ، ۱۷:۴۹
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی؛ دکتر بهادر زارعی گروه جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران

علی زینی وند و کیمیا محمدی دانشجویان دکتری روابط بین الملل

رویکرد ژئواکونومیک از ابتدای قرن بیست و یکم به صورت رویکردی نوین برای تحلیل مسائل راهبردی و بین المللی و رقابت قدرت ها در مناطق استراتژیک به کار برده می شود. این رویکرد از ترکیب سه عامل جغرافیا، قدرت و اقتصاد شکل گرفته و به بررسی روابط جغرافیا، قدرت و اقتصاد و تعامل این سه عنصر در جهت کسب قدرت دولت ها مورد مطالعه قرار می گیرد. در این دوره کشورهای قدرتمند به جای توجه محض به ژئوپولیتیک عمدتاً به ژئواکونومیک روی آورده و سعی می کنند به مناطق حساس جهان به جای توجهات سیاسی- نظامی، نگرشی سیاسی- اقتصادی داشته باشند. در قرن حاضر انرژی بویژه نفت و گاز بعنوان روح ژئواکونومیک در فرآیند توسعه، تعیین امنیت و ایجاد کشمکشهای منطقه ای و بین المللی نقش آفرینی می کند. یکی از مناطق راهبردی و ژئواکونومیک که جولانگاه کشمکش ها و رقابت های ژئوانرژی در قرن بیست و یکم خواهد بود، خلیج فارس است. خلیج فارس به لحاظ نظریه های ژئوپولیتیکی و ژئواستراتژیکی، بین المللی ترین منطقه دنیاست از این رو این منطقه با توجه به نظریه های نوین (ژئواکونومیکی، ژئواستراتژیکی و ژئوانرژی) یکی از مناطق تاثیر گذار و بسیار حساس در معادلات بین المللی و منطقه ای خواهد بود.

متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ تیر ۹۵ ، ۱۷:۴۳
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی؛ جلیل بیات دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علامه

دکتر جلال دهقانی فیروزآبادی، دانشگاه علامه

اکثر پژوهش‌های صورت گرفته پیرامون موضوع هسته‌ای ایران با رویکرد نظری واقع‌گرایانه به بررسی روابط دولت‌ها و دولت‌مردان پرداخته‌اند و از بررسی عوامل غیرمادی تأثیرگذار بر موضوع هم چون محیط، نگرش‌ها و گرایش‌های اجتماعی غفلت ورزیده‌اند. یکی از موضوعات غیرمادی تأثیرگذار بر مسائل سیاسی، نظرات و دیدگاه‌های جاری در سطح جامعه‌ی است که از آن به‌عنوان افکار عمومی نام‌برده می‌شود. بر اساس نگاه سازه انگارانه تمامی پدیده‌های اجتماعی ازجمله تصمیمات سیاست خارجی، به‌صورت اجتماعی برساخته می‌شوند و این موضوع شامل تصمیمات استراتژیکی هم چون موضوع هسته‌ای ایران نیز می‌شود. بنابراین از آن جا که تصمیم‌های سیاسی در خلأ پایه‌گذاری نمی‌شوند بلکه متأثر از ارزش‌ها و هنجارهای درون جامعه‌ی هستند، این تحقیق سعی دارد با توجه به تحقیقات و نظرسنجی‌های صورت گرفته در دو جامعه‌ی ایران و آمریکا به تحلیل و تبیین دیدگاه‌های مردم دو کشور درباره‌ی موضوع هسته‌ای ایران و تأثیر آن بر مواضع تصمیم‌گیرندگان دو کشور بپردازد.

متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ تیر ۹۵ ، ۱۷:۳۴
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی، دکتر محمد جمشیدی، دانشگاه تهران

ایالات متحده در دوره اوباما، در سیاست اعلامی خود، به دنبال تغییر محاسبات راهبردی رهبران جمهوری اسلامی ایران در برنامه هسته­ای بوده و در این رابطه از تحریم با هدف فلج‌کردن اقتصاد ایران استفاده کرده است. بنابراین، سؤال اساسی این است که انتظار واشنگتن از کارکرد رژیم تحریم­ها بر ضد جمهوری اسلامی ایران چیست و نتیجه نهایی آن که تغییر محاسبه است بر اساس چه مکانیسمی محقق می‌شود؟ این مقاله با بررسی سیاست‌های تحریمی، ایجاد تردید و شکاف سیاسی میان مسئولین نظام و شورش مردمی را مهمترین هدف مورد نظر آمریکا از تحمیل رژیم تحریم‌ها بر ضد ایران می‌داند و از دیپلماسی اجبار به عنوان چارچوب نظری استفاده نموده است.

متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۳ تیر ۹۵ ، ۱۸:۵۲
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی، دکتر عبداله قنبرلو

تئوری ثبات هژمونیک در روابط بین‌الملل، از زیرشاخه‌های مکتب رئالیسم است که طبق آن، جریان منظم و باثبات اقتصاد بین‌المللی لیبرال مستلزم مدیریت یک قدرت برتر است. قدرت  برتر یا هژمون از یک سو دارای بزرگترین و قوی‌ترین قابلیت‌های اقتصادی (همراه با سطح بالایی از نیروی نظامی و نفوذ ایدئولوژیک) است و از سوی دیگر، مروج فعال اقتصاد لیبرال در عرصه بین‌الملل می‌باشد. طبق تئوری ثبات هژمونیک، از آنجا که عرصه روابط بین‌الملل، عرصه رقابت و نزاع دولت‌ها (دولت ـ ملت‌ها) بر سر قدرت است و همچنین از آنجا که قدرت پدیده‌ای نسبی است، جریان آزاد اقتصاد بین‌الملل نیز تابع معادلات قدرت است و با دست نامرئی تحقق نمی‌یابد. مناسب‌ترین نوع توزیع قدرت نیز توزیع هژمونیک آن است، به گونه‌ای که قدرت هژمون ضمن جلب رضایت دولت‌های ضعیف‌تر بالاخص قدرت‌های درجه دوم، به اعمال مقررات اقتصاد لیبرال می‌پردازد. در تاریخ اقتصاد سیاسی بین‌الملل، نظم مورد نظر این تئوری دو بار تحقق یافته است: نیمه دوم قرن نوزدهم به رهبری بریتانیا و پس از جنگ جهانی دوم به رهبری ایالات متحده. البته هژمونی ایالات متحده از اواخر دهه 1960 و به تبع آن فروپاشی سیستم نرخ ارز ثابت برتوون وودز با چالش مواجه شده است. از زمان پایان جنگ سرد و گشایش فضای سیاسی بین‌المللی، دولت آمریکا فاز نوینی از تلاش برای تقویت مجدد سیستم هژمونیک را آغاز کرده است.

متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۳ تیر ۹۵ ، ۱۸:۴۹
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی؛ دکتر عبداله قنبرلو، عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی

به رغم توسعه مناسبات اقتصادی ایالات متحده و چین طی دهه‏های اخیر، هنوز مسایل سیاسی - امنیتی مختلفی به عنوان محرک تعارض و اختلاف بین دو کشور عمل می‏کنند. هر دو دولت تلاش کرده‏اند حیطه همکاری‏های اقتصادی را از اختلافات سیاسی - امنیتی جدا کرده و از آسیب‏دیدن منافع متقابل جلوگیری کنند. با این وجود، این سؤال همچنان مطرح است که آینده روابط دو کشور به چه سمت و سویی می‏رود. آیا همکاری‏ها موجب تخفیف تعارض‏ها خواهد شد یا تعارض‏ها موجب تخفیف همکاری. به نظر می‏رسد، حداقل در کوتاه‏مدت، همکاری‏های اقتصادی طرفین ادامه خواهد داشت و همانطور که طی سال‏های اخیر اتفاق افتاده، مسائل مورد اختلاف را تحت‏الشعاع قرار خواهد داد. ایران نیز از موارد موضوع اختلاف است که قابل مدیریت می‏باشد، چرا که برای چین استمرار همکاری با ایالات متحده اولویت دارد.

متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۳ تیر ۹۵ ، ۱۸:۴۴
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی، دکتر عبداله قنبرلو

بی‏اعتمادی‏های جاری در تعاملات ایران و آمریکا، محصول شرایطی است که عمدتاً با هویت‏های سیاسی ناهمگون دوطرف در پیوند است. در این میان، نقش اسرائیل به عنوان متغیری تنش‏زا بسیار اساسی است، زیرا نه جمهوری اسلامی ایران حاضر است با بازیگری اسرائیل در منطقه کنار بیاید و نه آمریکا می‏تواند نسبت به فشارها و تهدیدات ایران علیه متحد دیرینه خود در منطقه بی‏تفاوت باشد، به ویژه آنکه یهودیان آمریکا در مقام قدرتمندترین لابی تأثیرگذار بر نهادهای جهت‏دهنده به سیاست خارجی، سیاست خاورمیانه‏ای این کشور را تحت نفوذ خود درآورده‏اند. امروزه عمده‏ترین اتهامات آمریکا علیه ایران شامل تلاش برای جلوگیری از صلح در خاورمیانه، تلاش برای ساخت سلاح‏های انهدام جمعی، حمایت از تروریسم و نقض دموکراسی و حقوق بشر، به انحاء مختلف با امنیت اسرائیل در پیوند است. از این‏رو، اگرچه همکاری‏های محدود و تاکتیکی میان ایران و آمریکا امکان‏پذیر است، اما تا زمانی که پیوندهای فعلی آمریکا و اسرائیل جریان دارد، امکان عادی‏شدن روابط دو کشور وجود نخواهد داشت.

متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۳ تیر ۹۵ ، ۱۸:۳۹
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی  1379، آنتونی اچ. کردزمن ؛ میرقاسم بنی‏ هاشمی

مؤلف در این نوشتار بیان می‏دارد که اگرچه تصویر هر یک از دو کشور نزد دیگری بسیار زشت و غیرقابل تحمل است اما، دلایل کافی‏ای وجود دارد که هر دو نسبت به گذشته اغماض نمایند. ادله‏ای که مؤلف برمی‏شمارد عموما منافع راهبردی‏ای است که نصیب طرفین می‏شود. به همین خاطر است که دیپلماسی نیز نقش برجسته‏ای یافته و پرداختن به گفتگوهای انتقادی می‏تواند گام مؤثری ارزیابی شود. براین اساس اگر چه روابط دو کشور در آینده نزدیک دوستانه نخواهد بود، اما مؤلف بر آن است که حرکتی در دو کشور به سوی یک توافق استراتژیک آغاز شده است. روندی که در حوزه‏های مختلف و بویژه اقتصادی قابل مشاهده است. در مجموع نویسنده بدون انکار کردن پیشینه عملکرد نامطلوب آمریکا در ایران، بر آن است تا ادله‏ای را برای ضرورت نادیده انگاشتن این سابقه ارایه دهد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۳ تیر ۹۵ ، ۱۸:۳۵
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی، دکتر ابومحمد عسگرخانی، دانشگاه تهران؛ محمدجواد قهرمانی دانشجوی دکتری روابط

بعد از فروپاشی شوروی رهبران چین با اذعان به کاهش قدرت ایالات متحده  و حرکت جهان به سمت چند- قطبی شدن شروع به موازنه سازی خارجی در برابر ایالات متحده کردند. همکاری این کشور با روسیه در این دوران تجلی این امر بود. اما بعد از بحران کوزوو و آشکار شدن ضعف روسیه این کشور به تک قطبی بودن جهان واقف شد. در نتیجه از این زمان به موازنه سازی داخلی روی آورد. این امر قدرتمند شدن این کشور را در ابعاد مختلف در پی داشت که طبیعتاً واکنش دیگر کشورها از جمله آمریکا یعنی قطب اصلی نظام بین­الملل و نیز کشورهای همسایه که با این کشور اختلافاتی را دارند در پی خواهد داشت. اصلی ترین کشور همسایه چین، هند است که در حال توسعه سریع و خواهان ایفای نقش در نظام بین­الملل است. سوال اصلی در این مقاله این ست که ایالات متحده به عنوان قطب نظام بین الملل و هند به عنوان همسایه چین چه واکنشی در قبال قدرت فزاینده چین خواهند داشت؟ همچنین هدف مقاله پاسخگویی به این پرسش نیز هست که چرا با توجه به اینکه چین در پی موازنه سازی خارجی نبوده ایالات متحده از طریق همکاری با هند در پی موازنه سازی در برابر این کشور بوده است؟ در این مقاله استدلال می­شود که افزایش قدرت چین استلزاماتی را برای ایالات متحده و هند داشته است. ایالات متحده نمی­خواهد چین به یک هژمونی در آسیا تبدیل شود و هند از افزایش قدرت نظامی چین و نفوذ آن در جنوب آسیا و همچنین روابط آن با پاکستان هراس دارد. فرضیه اصلی این است که افزایش قدرت چین دو کشور را مجبور به نزدیک شدن به یکدیگر و ایجاد موازنه در برابر آن کرده است تا از عواقب افزایش قدرت ونفوذ این کشور در امان بمانند.

متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۳ تیر ۹۵ ، ۱۸:۲۸
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی؛ دکتر احمد جانسیز، دانشگاه گیلان؛ سجاد بهرامی مقدم، دانشجوی دکتری روابط

از اواخر دهه 1980، چین از دولتی انقلابی با اهداف تجدیدنظرطلبانه نامحدود نسبت به نظم بین المللی، به دولتی با اهداف تجدیدنظرطلبانه محدود دگرگون شده است. سه دهه رشد چشمگیر اقتصادی و نوسازی تدریجی نظامی قابلیت های این دولت را برای هژمونی منطقه ای افزایش داده است. در اثر آن، چین به چالشی برای نظم منطقه ای تحت رهبری ایالات متحده در آسیا پاسیفیک تبدیل شده است و پکن رفته رفته از موضعی نیرومندتر وارد معادلات اقتصادی، امنیتی، سیاسی و مناقشات منطقه ای شده است. به طوریکه واکنش همسایگان و ایالات متحده را به عنوان حافظ نظم منطقه ای برانگیخته است. در این راستا این مقاله به طرح این فرضیه پرداخته است که ظهور چین برای نظم تحت رهبری منطقه ای امریکا در آسیا پاسیفیک مخرب دریافت شده که در پاسخ به آن ایالات متحده نقشی محوری در بازموازنه چین اتخاذ کرده است. در این پژوهش از روش تبیینی استفاده شده و نظریه موازنه منافع، راهنمای بررسی فرضیه قرارگرفته است.

متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۳ تیر ۹۵ ، ۱۸:۲۱
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی؛ الهام ستاری کارشناس ارشد مطالعات منطقه ای گرایش آمریکا دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز؛ دکتر غلامحسین بلندیان مطالعات امنیت ملی، استادیار دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز. زمستان 94

چکیده: زنان نیز مانند مردان از حقوق اساسی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی برخوردارند؛ ولی این مسأله که این مبانی، در اسلام و غرب چه تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند، درخور تأمّل و بررسی است. سؤال اصلی این پژوهش، این است که حقوق زنان چه تاثیری بر سیاست خارجی امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران دارد؟ فرضیه ما بر این است که حقوق زنان بر سیاست خارجی امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران تاثیرگذار بوده ‌است و یکی از عوامل تداوم دشمنی و اعمال فشار امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران به شمار می‌رود. در نتیجه، با وجود کنوانسیون و قوانین متعدد در نظام غرب و با شعار برابری و نیز منشور حقوق و مسؤولیت‌های زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران بر پایه عدالت جنسیتی، سهم زنان در حوزه سیاست و تصمیم‌گیری کشورها با توجه به توانایی آنان همچنان پایین است که می‌تواند بهانه ای برای ایالات متحده جهت اعمال فشار برعلیه جمهوری اسلامی ایران گردد. روش پژوهش در این مقاله  توصیفی تحلیلی و تاریخی است.

متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۳ تیر ۹۵ ، ۱۸:۰۵
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی، دکتر علیرضا سبزیان موسی آبادی و سید محمد موسوی

منظور از چالشهای نظری، نظریه های موافق و مخالف با مذاکره و برقراری روابط میان دو کشور ایران و ایالات متحده آمریکاست. بر این اساس، موضوع از دو زاویه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است: یکی ریشه های تقابل و دیگری زمینه های تعامل میان دو کشور. در بخش اول ضمن مقایسه مبانی و اصول سیاست در ایران و آمریکا و نیز با اشاره به ریشه های فکری، ایدئولوژیک، تاریخی و سیاسی چالش میان دو کشور، به این نتیجه می رسیم که چالشهای میان دو کشور عمیق تر از آن است که به سادگی بتوان از مذاکره و رابطه عمیق و دوستانه میان دو کشور صحبت کرد. در عین حال، این بحث به معنی غیر ممکن یا محال بودن مذاکره هم نیست؛ زیرا حداقل در بعد نظری زمینه هایی وجود دارد که تعامل میان دو کشور را تحت شرایط خاصی ممکن می داند. بنابراین در بخش دوم، موضوع بحث از سه دیدگاه قابل توجه است: اول از دیدگاه موافقان و مخالفان مذاکره در ایران؛ دوم از زاویه دید مخالفان و موافقان رابطه در آمریکا و سوم از دیدگاه گروهی که در هر دو کشور حالتی میانه دارند. در ایران، عده ای بر مذاکره و رابطه با آمریکا اصرار دارند؛ در حالی که عده ای دیگر به لحاظ شرایط سیاسی و اعتقادی، بر مذاکره نکردن با آمریکا تاکید می کنند و روابط ایران و آمریکا را به دلیل وجود تعارض در بنیان های فکری دو کشور، مغایر با راهبرد های کلان نظام می دانند. در ایالات متحده نیز عده ای معتقدند این کشور برای تامین منافع حیاتی باید روابط خود را با ایران بهینه کند؛ در صورتی که عده ای فکر می کنند باید ایران را محدود نمود. اما بر اساس دیدگاه سوم، شناخت ریشه های اصلی اختلافات ایران و آمریکا و تحلیل صحیح از رویکردهای فی مابین، شناخت دقیق واقعیت ها و پرهیز از هرگونه افراط و تفریط و دوباره کاری در سیاستگذاری ها و تصمیم گیری ها، شناخت راهکارها و خط مشی های استراتژیک اصولی و عملی دو کشور در برخورد با یکدیگر و ایجاد مصونیت در برابر پیامدهای نامطلوب این برخوردها نیز باید مورد توجه قرار گیرد.

دانلود متن کامل

۰ نظر ۱۲ تیر ۹۵ ، ۲۳:۳۲
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی، دکتر علی آدمی دانشگاه علامه طباطبایی و مجید دشتگرد

جان مرشایمر معتقد است که د رچارچوب رئالیسم تهاجمی قدرت هلای بزرگ  به منظور کنترل   و مهار دشمنان  و رقبای خود از دو استراتزی عمده استفاده می کنند یک : موازنه سازی دو: مهار رقبا از طریق احاله مسئولیت .نویسنده د راین مقاله  نمونه هایی از تلاش ایالات متحده  در جهت  مهار رقبای  خود در چارچوب  شیوه دوم یعنی احاله ی مسئولیت  را ارائه  می نماید  رقبا و خطراتی  که در این نوشتهد مد نظر  هستند ایران و چین می باشند که امریکا در پی کنترل ان ها  از طریق  یک قدرت دیگر است  مهار چین از طریق هند و کنترل ایران از طریق عربستان صورت می گیرد.

دانلود متن کامل

۰ نظر ۱۲ تیر ۹۵ ، ۲۳:۲۳
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی سجاد بهرامی مقدم، دانشجوی دکتری دانشگاه گیلان

ایالات متحده به مثابه یک هژمون منطقه ای نمی خواهد که در دیگر مناطق، هژمون های رقیبی برایش شکل گیرد. بنابراین پس از رسیدن به هژمونی منطقه ای در نیم کره ی غربی، در صدد بوده است که مانع کنترل آسیا و اروپا توسط دیگر قدرت های بزرگ شود. چندین قدرت بزرگ یعنی ژاپن و آلمان تا پیش از 1945.م و پس از آن شوروی قابلیت تبدیل شدن به هژمون های منطقه ای را داشته اند. هم اکنون نیز چین پس از چهار دهه نوسازی چشم گیر، قابلیت بخش های حیاتی اش را برای دست یابی به هژمونی منطقه ای در آسیا پاسیفیک افزایش داده، به گونه ای که بر محاسبات کلان ایالات متحده در منطقه ی آسیا پاسیفیک تاثیر گذاشته است. در این مقاله سعی شده است که به این پرسش پاسخ داده شود که اساساً سبب حضور ایالات متحده در مناطق مختلف جهان چیست؟ و چه چیزی موجب تغییر استراتژی این قدرت بزرگ، در آسیا پاسیفیک شده است؟ در پاسخ به پرسش اصلی پژوهش، این فرضیه طرح شده است که امنیت ملی امریکا متأثر از توازن قوا در دیگر مناطق است و حضور امریکا در مناطق مختلف جهان پاسخی به رشد هژمون های منطقه ای است و استراتژی جدید این کشور در آسیا پاسیفیک نیز در همین راستا پاسخی به افزایش قدرت چین است. در این پژوهش سعی شده است که این فرضیه به شیوه ی تبیینی بررسی شود.

دانلود متن کامل

۰ نظر ۱۲ تیر ۹۵ ، ۲۳:۱۷
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی، دکتر الهه کولایی، دانشگاه تهران؛ رضا نیکنام دانشجوی دکتری دانشگاه علامه طباطبایی

 رخدادهای تروریستی 11 سپتامبر 2001، امنیت ایالات ­متحده در نظام بین ­الملل را با چالش جدی رو­به ­­رو ساخت و آمریکا را وارد جنگ­های پرهزینه و طولانی­ در افغانستان و عراق کرد. سپس بحران­ های مالی جهانی 2008، به رکود بی­سابقه در آن کشور منجر شد. اقتصاد بحران­ زده­ آمریکا در وضعیت آسیب­ پذیرتری نسبت به گذشته قرار گرفت. از سوی دیگر جایگاه چین در اقتصاد جهانی در این سال­ ها ارتقا و نفوذ فرامنطقه ­ای آن کشور توسعه یافت. این نوشتار با به ­کارگیری نظریه­ های جابه جایی قدرت بر آن است به این پرسش پاسخ دهد که قدرت­ یابی چین در اقتصاد سیاسی بین­ الملل، چه تأثیری بر قدرت ایالات ­متحده داشته است؟ در این زمینه، نویسندگان به این نتیجه می­رسند که قدرت ­یابی چین افول قدرت مالی ایالات­ متحده را تشدید کرد، اما از نظر سیاسی و امنیتی تأثیر چندانی بر قدرت ایالات ­متحده نداشته است و ضعف ایالات ­متحده بیشتر به اقتصاد کلان آن مربوط می ­شود.

دانلود متن کامل

۰ نظر ۱۲ تیر ۹۵ ، ۲۳:۱۱
اسفندیار خدایی

مقالی علمی پژوهشی، دکتر حسین سلیمی دانشگاه علامه و لیلا رحمتی پور دانشجوی دکتری

چکیده: ایالات­ متحده آمریکا به عنوان تنها قدرت بزرگ برجای مانده از دوران پس از جنگ جهانی دوم و جنگ سرد؛ همواره تلاش داشته است هژمونی خود را در جهان تثبیت نموده و دیگران را وادار به تسلیم و پذیرش نظم موردنظر خود سازد. از این روی رشد و توسعه اقتصادی و کنترل منابع انرژی جهان به ­ویژه منابع موجود در منطقه خلیج فارس نیز از ملزومات تثبیت و ابقای هژمونی این کشور در جهان محسوب می­شود. از سوی دیگر، با توجه به اینکه این عرصه می ­تواند به گونه‌ای باشد که در صورت ایجاد ناامنی در این منطقه هژمونی این کشور با چالش مواجه گردد، لذا چندین دهه است که این کشور استراتژی خود را بر کاهش وابستگی به واردات انرژی معطوف ساخته است. چین نیز از جمله قدرت­ های بزرگی است که تلاش دارد جایگاه خود را در عرصه جهانی ارتقا بخشد و از این رهگذر مسیری که مورد انتخاب رهبران چین واقع شده است، رشد اقتصادی است که این امر به نوبه خود وابستگی این کشور به منابع انرژی خلیج فارس را رقم می­زند. بدین ترتیب آنچه که برای چین حائز اهمیت می­باشد، امنیت عرضه انرژی است، اما اینکه استراتژی‌های متفاوت این دو کشور چه تأثیری بر خلیج فارس خواهد گذاشت، سوالی است که این نوشتار به بررسی آن خواهد پرداخت.

دانلود متن کامل

۰ نظر ۱۲ تیر ۹۵ ، ۲۳:۰۵
اسفندیار خدایی

پایان نامه کارشناسی ارشد دکتر زهره نصرت خوارزمی؛ استاد راهنما: دکتر محمد مرندی؛ 1388

مفهوم فردگرایی آمریکایی در رمان های پست مدرن: آبی ترین چشم نوشته تونی موریسون و کشور آخرین ها نوشته پل آستر 

مطالعه حاضر به مسئله فردگرایی آمریکایی در دهه های 1970 و 1980 با کیفیتی می پردازد که در رمانهای پست مدرن بازنمایی شده است. رمانهای انتخابی، آبی ترین چشم نوشته تونی موریسون و کشور آخرینها تألیف پل آستر را در بر می گیرد. نظریه لیوتار در تعریف پست مدرن به مفهوم "تشکیک فراروایتها" (1984:24) مبنای نظری مطالعه قرار گرفته است. روایتهای خرد و متکثر افراد و ساختارشکنی روابط قدرت، دانش وحقیقت تحت گفتمانهای ناپایدار تأکید اصلی مطالعه حاضر در جستجوی روایتهای سیال در رمانهای مذکوراست. روش تحقیق این پژوهش تحلیل گفتمان انتقادی و ترکیبی از روش فرکلاف و لاکلا و موفه است. استدلال اصلی این است که سیستم سرمایه داری و دموکراسی لیبرال آمریکایی تلاش می کند ارزشها و نرمهاییمانند برتری سفید پوستان پروتستان، بازار آزاد، فرهنگ مصرف گرایی، رویای آمریکایی، سکولاریسم، و سلطه فرد بر قلمروی فردی را به عنوان "نقاط گره" گفتمانی خود به ثبات برساند. اما

۰ نظر ۱۲ تیر ۹۵ ، ۲۲:۵۰
اسفندیار خدایی

پایان نامه کارشناسی ارشد خانم دکتر زینب قاسمی تاری؛ استاد راهنما، دکتر محمد مرندی، شهریور 1389

چکیده: نظام دو حزبی از اواسط قرن نوزدهم تا کنون در ایالات متحده آمریکا پایدار است. از همان زمان نیز احزاب سوم در صحنه سیاسی آمریکا حضور داشته اند اما هیچ یک از آنان موفق به کسب پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری نشده اند. این پژوهش به بررسی موانع موفقیت احزاب سوم در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می پردازد و با مطالعه سه انتخابات سال های 2000، 2004 و 2008 علل تغییرات در حمایت از نامزد حزب سوم را واکاوی می کند. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که احزاب سوم با موانع مختلفی از قبیل موانع ساختاری، حقوقی، فرهنگی، و روانشناختی روبرو هستند. هر کدام از این موانع با درجات متفاوت بر عدم موفقیت کمپین نامزدهای حزب سوم و مستقل در طول تاریخ آمریکا تأثیر‌گذار بوده‌اند. در این پژوهش سه نمونه مطالعه (انتخابات 2008-2000) با استفاده از تئوری "رأی دادن به احزاب سوم" روزنستون و متود تحلیل کیفی بررسی شد. نتایج این بررسی نشان می‌دهد که

۱ نظر ۱۲ تیر ۹۵ ، ۲۲:۴۲
اسفندیار خدایی

پایان نامه کارشناسی ارشد خانم مرضیه جوادی ارجمند؛ استاد راهنما: دکتر محمدعلی موسوی؛ بهمن 1390

نظام دو حزبی از اواسط قرن نوزدهم تا کنون در ایالات متحده آمریکا پایدار است. از همان زمان نیز احزاب سوم در صحنه سیاسی آمریکا حضور داشته اند اما هیچ یک از آنان موفق به کسب پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری نشده اند. این پژوهش به بررسی موانع موفقیت احزاب سوم در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می پردازد و با مطالعه سه انتخابات سال های 2000، 2004 و 2008 علل تغییرات در حمایت از نامزد حزب سوم را واکاوی می کند. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که احزاب سوم با موانع مختلفی از قبیل موانع ساختاری، حقوقی، فرهنگی، و روانشناختی روبرو هستند. هر کدام از این موانع با درجات متفاوت بر عدم موفقیت کمپین نامزدهای حزب سوم و مستقل در طول تاریخ آمریکا تأثیر‌گذار بوده‌اند. در این پژوهش سه نمونه مطالعه (انتخابات 2008-2000) با استفاده از تئوری "رأی دادن به احزاب سوم" روزنستون و متود تحلیل کیفی بررسی شد. نتایج این بررسی نشان می‌دهد که در سال 2000 دو انگیزه وفاداری به حزب سوم و جذب شدن به نامزد حزب سوم سبب به‌دست آوردن سه درصد آرای عمومی توسط رالف نِیدر شدند. اما در سال های 2004 و 2008 هیچ یک از انگیزه‌های رأی دادن به حزب سوم وجود نداشتند و نیدر در این سال‌ها از حمایت عمومی کمتری برخوردار بود.

۰ نظر ۱۲ تیر ۹۵ ، ۲۰:۴۷
اسفندیار خدایی
پایان نامه کارشناسی ارشد دکتر حامد موسوی؛ استاد راهنما: دکتر حسن حسینی؛ اسفند 1388

چکیده فارسی: در آستانه حمله به کشور عراق در مارس سال 2003 میلادی، اکثریت مردم آمریکا از حمله نظامی به این کشور حمایت می‌کردند. بیانات رئیس جمهور آمریکا از ارکان اصلی اقناع افکار عمومی داخلی برای حمله به عراق بوده است. استدلال‌های جرج بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا، برای توجیه حمله به این کشور عبارت بودند از 1. رژیم عراق با گروه‌های تروریستی از جمله القاعده مرتبط است، 2. رژیم عراق دارای سلاح‌های کشتار جمعی است و 3. رژیم عراق به ریاست صدام حسین شرور و جنایت‌کار است. این سه استدلال از سوی وی و اعضای کمیته "گروه عراق کاخ سفید" که به منظور هماهنگ‌سازی اقناع افکار عمومی در زمینه جنگ عراق شکل گرفته بود، مکرراً در ماه‌های منتهی به جنگ طرح شد. استفاده از استدلال‌های فوق به علاوه هشدارهای مکرر در مورد حملات تروریستی احتمالی در خاک آمریکا در فضای نگران جامعه آمریکا در ماه‌های بعد از وقایع یازده سپتامبر نقش چشمگیری در اقناع افکار عمومی داخلی در مورد حمله به کشور عراق داشت. همچنین دولت بوش در خلق روایتی که در آن دلیل حملات یازده سپتامبر حمله به "آزادی" و حمله به افغانستان و عراق تلاشی در جهت دفاع از آزادی است، بسیار موفق عمل کرد. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که در بیانات بوش از نظریه‌ همسانی پروپاگاندا و یادگیری از طریق در معرض قرار گرفتن استفاده گسترده‌ای شده است. این بیانات حمله به عراق را جزئی از تلاش برای "جنگ با تروریسم" و در نتیجه پاسخی به حملات یازده سپتامبر جلوه می‌دهد.

۰ نظر ۱۲ تیر ۹۵ ، ۲۰:۳۶
اسفندیار خدایی

پایان نامه دکتری آقای دکتر فواد ایزدی، دانشگاه لوئیزیانا، آمریکا، سال 2009

عنوان: دیپلماسی عمومی آمریکا در قبال ایران: ساختارها، کنشگران و نهادهای سیاسی

U.S. PUBLIC DIPLOMACY TOWARD IRAN: STRUCTURES, ACTORS, AND POLICY COMMUNITIES

دانلود پایان نامه دکتر فواد ایزدی

۰ نظر ۱۲ تیر ۹۵ ، ۲۰:۲۶
اسفندیار خدایی

دکتر محمد جمشیدی، استادیار روابط بین الملل، دانشگاه تهران

برخلاف فضاسازی‌های رسانه‌ای، اسناد رسمی ایالات متحده تصریح دارند که جمهوری اسلامی ایران یک بازیگر عقلانی است و این عقلانیت فرصتی برای اثرگذاری، در مناسبات با تهران، ایجاد می‌نماید. این درک راهبردی در کنار وضعیت «عدم اطمینان» در خاورمیانه در پی بیداری اسلامی از مبانی شکل‌دهنده نوع ابزارهای سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران، ازجمله تحریم، بوده است. در پی انتخابات ریاست جمهوری و توافق هسته‌ای، واشنگتن با ارزیابی مجدد از میزان کارایی‌ سیاست و ابزارهای خود، الزامات تداوم/ تغییر مسیر را بررسی نموده است. این نوشتار با تمرکز بر تحلیل گفتمان رسمی واشنگتن در این دوره، به دنبال پاسخ به این سوال است که ارزیابی واشنگتن از تهران در پی توافق هسته‌ای چه بوده است و این ارزیابی چه تاثیری بر چشم‌انداز رقابت راهبردی بین ایران و آمریکا بخصوص در منطقه خواهد داشت. فرضیه نوشتار آنست که در وضعیت جدید، مواجهه بین ایران و آمریکا به سمت الگوی جدید ترکیبی سوق می‌یابد که از یک سو، مبتنی بر "پیشگیری" از "مسیر" تحقق گزینه‌های نامتعارف است و از سوی دیگر بر تداوم و تشدید تقابل در سطوح متعارف و نامتقارن استوار است. نهایتا این نوشتار به راهبرد مناسب جهت مدیریت وضعیت در راستای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران می‌پردازد.

دانلود متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۱ تیر ۹۵ ، ۰۳:۳۲
اسفندیار خدایی

شماره دوم نشریه علمی دانشجویی، آمریکاشناسی (مطالعات آمریکا)؛

دانشکده مطالعات جهات؛ دانشگاه تهران؛ تابستان 1392

صاحب امتیاز و مدیر مسئول : اسفندیار خدایی

سردبیر و ویراستار : آرش فرزاد

مدیر داخلی: سید وحید نمازی

طراح جلد: محمدحسین قنبری نژاد

همکاران این شماره:

زینب قاسمی تاری، مهدی نوریان، سیاوش برهان دیانی، فریبرز ارغوانی، غلامرضا بدری منش، خلیل کریمی، عبدالحمید افسری، مرضیه جوادی، محمد حیدری، حامد رحمانی، سبحان حسنوند، محمدجواد بختیاری

دانلود شماره دوم مجله آمریکاشناسی

۰ نظر ۱۱ تیر ۹۵ ، ۰۰:۴۱
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی، آقای دکتر محمد علی موسوی و خانم دکتر حکیمه سقای بی ریا
The present article is a constructivist framing analysis of the RAND and Brookings production of expertise on U.S. policy toward Islam. While the duality of moderation vs. radicalism is present in the narrative of both think tanks، their divergent construction of the meaning of these concepts results in the creation of two distinct frames. For RAND، the U.S. government needs to take side in the war of ideas “within Islam،” actively engaging in “religion-building” by promoting the creation of localized moderate، modernist forms of Islam and building networks of moderate Muslims. A Cold-War-driven modernization mentality is at the heart of such understanding of U.S. relations with Islam and the Islamic world. For Brookings، though، a more pragmatic construction of Muslim politics renders the “Islamist dilemma” obsolete and necessitates U.S. government engagement with moderate Islamists. Brookings advises the U.S. government to forego efforts at converting Islamists into post-Islamists or liberal Islamists and rather opt for efforts to engage those Islamists who are found to be committed to the democratic process and to reject a resort to violence. Despite their differences، what binds the framing of RAND and Brookings together is their rejection of the political Islam that threatens the hegemony of the United States and Israel in the region، i.e. that of the Islamic Republic of Iran and its affiliate resistance Islamic groups.

Download Full Text

۰ نظر ۱۱ تیر ۹۵ ، ۰۰:۱۱
اسفندیار خدایی

مقالعه علمی پژوهشی خانم دکتر زینب قاسمی تاری

In the early twentieth century Iranian Studies began part of the classical academic model of Orientalism in the United States with a philological approach. Prominent universities and institutions in the US such as Harvard، Columbia، Stanford، Yale and UC Berkeley established departments of Iranian or Persian Studies. In the early programs more emphasis was given to the ancient Iranian civilization and language. A new approach emerged after the WWII and as a part of Middle Eastern Studies programs that attempted to study Iran from more modern and international academic perspective. Though Iranian studies became an independent field of study، it was the 1979 Iranian Islamic Revolution that changed Iranian Studies programs in the US drastically and gave it a political significance. The present paper offers a brief descriptive overview of the developments and evolutions of Iranian Studies programs in the United States and its different approaches in knowledge production toward Iran since its early years of establishment till the present time.

Download Full Text

۰ نظر ۱۱ تیر ۹۵ ، ۰۰:۰۳
اسفندیار خدایی

شماره نخست نشریه علمی دانشجویی، آمریکاشناسی (مطالعات آمریکا)

دانشکده مطالعات جهات؛ دانشگاه تهران؛ بهار 1391

صاحب امتیاز و مدیر مسئول : اسفندیار خدایی

سردبیر و ویراستار : آرش فرزاد

صفحه آرا: سبحان حسنوند

با آثاری از:

رضوان بیاتی، سبحان حسنوند، حمیده حسینی، محمد حیدری، مریم شاهمرادی، فاطمه شفیعی، پرناز طالبی، مهری عزیزی، رضا مصدق، مهدی نوریان، زینب آل حسینی، حمیده تیزهوش، نینا جمشیدنژاد و آزاده قهوئی

دانلود نسخه پی دی اف شماره نخست نشریه آمریکاشناسی

۰ نظر ۱۰ تیر ۹۵ ، ۲۳:۵۴
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی؛ محمد خوش هیکل آزاد؛ دانشجوی دکتری مطالعات آمریکای شمالی

When Obama became the U.S. president، new policy toward war in Afghanistan and Iraq، that costs the U.S. dearly، was declared to respond to American’s needs and interests. The “Pivot” or “Rebalance” of power moved toward a larger region instead of the Middle East، e.g. the vast potential of the Asia Pacific region. In this light، the paper’s main question is “What is the importance of the Middle East in Obama’s foreign policy? And the response is “Obama’s policy toward Middle East is in decline for the rise of East Asia importance.” During Obama administration، the decline of the U.S. power and the perceived threat of china and Muslim radicalism forced him to deal with Iran as a regional power in the Middle East، and China as a regional power in the East Asia. Therefore، in a coherent strategy، Obama insisted to keep negotiations with Iran as the greatest strategic challenge in the Middle East. Accordingly، nuclear talks with Iran and also talks with Persian Gulf countries through Camp David in 2015، can be regarded as the U.S. willingness in GCC– Iran engagement. Simultaneously and more importantly، pivot to Asia is a “full spectrum force” i.e.، utilizing a smaller and more agile and advanced military force posture alongside with economic strength to fulfill U.S. economic need i.e.، jobs، export and investment in order to sustain U.S. global leadership in manage the rising China. Pivot to Asia is a formula for the 21th century that will empower U.S. in 22th century.

Download Full Text

۱ نظر ۱۰ تیر ۹۵ ، ۲۳:۱۹
اسفندیار خدایی

دکتر مهدی آهویی، مدیر گروه مطالعات ایران، دانشکده مطالعات جهان

چکیده: روابط ایالات متّحدة آمریکا و رژیم صهیونیستی اسرائیل از مستحکم ترین روابط میان دو کشور در دورة معاصر است. آمریکا بنا به مجموعه ای از دلایل سیاسی، استراتژیک و فرهنگی، از رژیم صهیونیستی حمایت می کند. از سوی دیگر، نقش لابی قدرتمند و بانفوذ اسرائیل در آمریکا نیز یکی از عوامل مهم نزدیکی دو کشور در چند دهة گذشته بوده است. لابی اسرائیل از را ههای گوناگون ( اعم از حمایت های مالی از نامزدهای انتخابات کنگره و ریاست جمهوری، فشارهای تبلیغاتی در رسانه ها و نیز اعمال نفوذ در محافل علمی و پژوهشی) در پی هدایت افکار عمومی و نیز دستگاه سیاست گذاری آمریکا به سمت حمایت از اسرائیل است. با این حال، بحث دربارة اینکه آیا حمایت کنونی آمریکا از اسرائیل بیشتر معلول نقش استراتژیک آن رژیم برای پیشبرد منافع آمریکا در خاور میانه است یا ناشی از اعمال نفوذ و فشار لابی صهیونیستی در آمریکا، همواره در میان پژوهشگران امور سیاسی وجود داشته است. این مقاله، ضمن مروری کلّی بر دیدگاه های مختلف در این باره، نتیجه می گیرد: نزدیکی روابط آمریکا و اسرائیل، در حال حاضر برآمده از هر دو عامل پیش گفته و نه صرفاً یکی از آنهاست.

دانلود متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۲:۲۱
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی، دکتر محمدعلی موسوی، اسفندیار خدایی

Iran joined the Shanghai Cooperation Organization (SCO) as an observer member in 2005 and the year after applied for full membership. This application raised debates among SCO members, inside Iran and outside this organization in international politics. In the positive side, Iran's geostrategic importance and huge energy resources give impetus to SCO members. On the negative side, Iran’s challenge with the West, nuclear in particular, discourages SCO members to accept Iran at this juncture because they hesitate to pretend that they are standing against United States and the West. This article studies these debates in the theoretical framework of neo-realism and examines these events through historical analysis and according to their historical context. Considering the current international environment, membership of Iran in the SCO seems remote and very much depends, on the one hand on future progress of negotiations over Iran’s nuclear dossier, and on the other hand on relations between SCO members and the West.

دانلود متن کامل مقاله

 

۰ نظر ۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۲:۱۳
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی؛ دکتر محمد جواد رنجکش، دانشگاه فردوسی مشهد، جواد نورمحمدی، منصوره اسکندران

چکیده: با تحول مـفاهیم‌ مـربوط به منافع، قدرت و امنیت ملی پس از دوران جنگ سرد و فروپاشی‌ شوروی‌ و تقویت مـؤلفه‌ اقـتصادی قدرت ملی، بهره‌بردن از توان اقتصادی‌ بعنوان یکی از مهمترین‌ ابزارهای تقویت قدرت ملی درجهت برآورده نمودن انتظارات و منافع ملی یکی از اولویت های کشورها در حوزه سیاستگذاری خارجی بوده است. بنابراین، بـرخورداری از یک نظام‌ پایدار‌ اقتصادی‌ می‌توانست تضمین کننده‌ قدرت و امنیت ملی کشورها باشد. دراین بین اهمیت فزاینده اقتصاد و مولفه‌های اقتصادی، متعاقب تأثیرات جهانی‌شدن اقتصاد، ضمن فروکش کردن نسبی تضادها و کشمکش‌های جنگ سرد و افزون یافتگی اهمیت اقتصاد و ژئواکونومیک نسبت به ژئوپولیتیک، موجب گردید دیپلماسی‌اقتصادی نیز جایگاه والاتری در سیاست خارجی کشورها پیدا نماید. دراین میان اتخاذ دیپلماسی‌اقتصادی درسیاست آمریکا بعنوان هژمون سالهای پس از جنگ سرد، سیاستگذاران این کشور را برآن داشت تا درجهت پویایی در عرصه بین‌المللی برای کسب منافع ملی خود تلاش کنند.  این پژوهش به دنبال بررسی تاثیر روند جهانی‌شدن‌اقتصاد بر جایگاه دیپلماسی‌اقتصادی در سیاست خارجی آمریکا پس از جنگ سرد با روش تبیینی و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه‌ای و مبتنی بر منابع معتبر بر این مسئله متمرکز می‌باشد که آیا آمریکا می‌کوشد در فضای جهانی‌شدن اقتصاد و با بهره‌گرفتن از مؤلفه‌ توان اقتصادی برتر خود، تنش‌ها را به جای تقابل و تنازع ازطریق سیاست‌هایی بدون‌تنش دفع نموده و منافع بیشتری را از این طریق بدست آورد و دراین راستا از تعامل و سیاست اقتصادی برای کسب قدرت بهره برده است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که سیاست‌ها و تعاملات‌ اقتصادی در تصمیم‌گیری‌ها بطورروزافزون اهمیت یافته و دیپلماسی‌اقتصادی آمریکا در سالهای پس از جنگ سرد در قالب حمایت از شرکت‌های آمریکایی در سطح جهان و گسترش بازار آزاد درعرصه‌جهانی و حضور در سازمان‌های مالی بین‌المللی، سهم قابل‌توجهی درپیشبرد اهداف ملی این کشور داشته‌است. 

دانلود متن کامل مقاله    

۰ نظر ۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۱:۴۱
اسفندیار خدایی

دکتر علی آدمی، دانشگاه علامه؛ مهدیه قریشی

چکیده: امریکا  به عنوان بزرگترین و قدرتمندترین اقتصاد پیشرفته در جهان معرفی شده است، اما در چند سال گذشته و با توجه به ناپایداری  وضعیت اقتصادی در جهان و به دنبال آن مواجهه امریکا با کسری بودجه و بدهی خارجی و همچنین ظهور اعتراضات مردمی در این کشور به شرایط نابرابر اقتصادی حاکم بر جامعه امریکا، اعمال سیاست خارجی یک جانبه‌گرایانه این کشور در جریان جنگ‌های عراق و افغانستان و نیز مداخله‌گری امریکا در بحران‌های خاورمیانه موجب شد تا برخی از نظریه‌پردازان، قدرت امریکا را در حوزه نرم به چالش کشیده و زمینه‌های افول آن را تبیین کنند. این نوشتار در پاسخ به این پرسش که شاخص‌ها و دلایل افول قدرت نرم امریکا چیست، بر اساس نظریه قدرت نرم جوزف نای این فرضیه را دنبال می‌کند که اگرچه امریکا از پتانسیل‌های بالقوه و بالفعل خود در اجرای سیاست‌هایش استفاده کرده و در پی افزایش نفوذش در شکل اقناع دولت‌ها و ملت‌های جهان است، اما اجرای سیاست‌های داخلی و خارجی ناسازگار با اولویت‌های ارزشی و فرهنگی مورد ادعای این کشور، قدرت اقناع‌کنندگی آن را رو به افول کشانده است. نگارندگان با بهره‌گیری از روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از آمار در صدد بررسی فرضیه مورد نظر می‌باشند.

دانلود متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۱:۳۰
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی؛سید سعید صادقی و داریوش هادی

چکیده: در سال 2010، اوباما پس از 16 ماه گذر از دوران ریاست جمهوری، راهبرد امنیت ملی دولت خود را صادر کرد و در آن به ترسیم سیاست‌های آمریکا نسبت به مسائل داخلی و خارجی  پرداخت. از آنجا که بعد از پایان جنگ سرد، خاورمیانه در قلب سیاست خارجی آمریکا قرار دارد بخشی از سند راهبرد امنیت ملی آمریکا با عنوان "پیشبرد صلح،  امنیت و فرصت در خاورمیانه بزرگ‌تر" مربوط به این منطقه است. در این بخش اولین موضوعی که به آن اشاره شده تأمین امنیت رژیم صهیونیستی بوده و از اسرائیل به عنوان متحد استراتژیک خود نام برده است و در ادامه نیز به مبارزه با گروه‌های مقاومت و مخالفت با مسئله انرژی هسته‌ای ایران تأکید شده که به نوعی تکرار سیاست‌های بوش در منطقه است. سئوال اصلی مقاله این است که باتوجه به شعار تبلیغاتی اوباما تحت عنوان "تغییر"،  چرا وی نتوانست در سیاست خارجی خاورمیانه‌ای آمریکا تغییر ایجاد کند؟ در پاسخ به این سئوال در پی اثبات این فرضیه هستیم که بنیادهای سیاست خارجی آمریکا تقریباً ثابت است و مهم نیست چه فردی مسئولیت سیاست خارجی را در اختیار داشته باشد. این امر به‌ویژه در مورد سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا بیشتر صدق می‌کند. سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا متأثر از گروه‌های فشار طرفدار رژیم صهیونیستی است. بنابراین، سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا و حمایت از اسرائیل یک سیاست دائمی و پایدار است و با تغییر رئیس جمهور تغییر نمی‌کند.

دانلود متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۱:۱۷
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی؛ دکتر مجید عباسی استادیار دانشگاه علامه، الهام شهبازی

چکیده: در یک چشم‌انداز کلی می‌توان چهار خاستگاه قدرت را در آمریکا مشخص کرد که قدرت یهودیان در پرتو این چهار خاستگاه به منصه ظهور می‌رسد. خاستگاه اول قدرت یهودیان با ویژگی جامعه یهودیان مرتبط است. سه ویژگی عمده، انسجام و سازمان‌دهی، سطح نخبگی و ویژگی‌های کیفی موجب گردیده‌اند که جامعه یهود برای هر اقدامی ظرفیت‌‌های لازم را در اختیار داشته باشد. دومین خاستگاه قدرت یهودیان، لابی یهود است که توانسته با اعمال نفوذ و تخصیص منابع مادی و معنوی لازم، اهداف یهودیان را در فرایند تصمیم‌سازی‌های آمریکا محقق کند. خاستگاه سوم، رسانه‌هاست که بازوی قدرتمند اقناع افکار عمومی در آمریکاست که عمدتاً در دست یهودیان است و خاستگاه چهارم، قدرت یهودیان در قوای مقننه و مجریه آمریکاست که موجب گردیده به‌ویژه در دو دهه اخیر در هرم تصمیم‌سازان آمریکا نقش‌های کلیدی داشته باشند. در این پژوهش سعی شده است به این سئوال پاسخ داده شود که عوامل مؤثر بر همگرایی سیاسی و دیپلماتیک ایالات متحده و رژیم صهیونیستی کدامند؟ با توجه به سئوال مطروحه، نگارنده با نگاهی تاریخی به سیاست خارجی آمریکا در قبال رژیم صهیونیستی، بررسی میزان کمک‌های آمریکا در عرصه‌های اقتصادی، نظامی و سیاسی به این رژیم، نقش لابی اسرائیل در سیاست‌‌گذاری‌های آمریکا و علل و عوامل مؤثر در همگرایی دیپلماسی آمریکا و رژیم صهیونیستی تلاش خواهد کرد به این پرسش پاسخ دهد.

دالود متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۱:۰۳
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی؛ محمد خوش هیکل آزاد، دانشجوی دکتری مطالعات آمریکای شمالی

چکیده: به‌دنبال ظهور چین و گسترش نقش و نفوذ آن در شرق آسیا، به‌رغم حضور نهادینه آمریکا در ژاپن و کره جنوبی با نیروهای رسمی نظامی و در سنگاپور و استرالیا و فیلیپین طبق قراردادهای خاص، بازگشت به آسیا مورد توجه دولت‌مردان آمریکایی قرار گرفته است. با این ملاحظه این سئوال به ذهن متبادر می‌شود با بازگشت آمریکا به شرق آسیا ترتیبات امنیتی منطقه به چه نحوی مدیریت می‌گردد؟ در جنوب شرقی آسیا در دوره جنگ سرد و به منظور مهار و عدم نفوذ کمونیسم به منطقه، اتحادیه ملل جنوب شرقی آسیا "آسه‌آن" در 1967 شکل گرفت؛ ولی به‌دنبال فروپاشی شوروی، مجمع منطقه‌ای آسه‌آن با تمرکز بر مسائل امنیتی که نمایان‌گر همگرایی و ادامه کاربردی بودن این سازمان در پاسخ به نیازهای قرن 21 بود، در سال 1994تشکیل شد. در این پژوهش  با استفاده از نظریه "همگرایی منطقه‌ای" به اثبات نقش آسه‌آن و مجمع منطقه‌ای آسه‌آن در شکل‌دهی رقابت‌ها و تقابل‌های آمریکا و چین در امنیت منطقه پرداخته شده است. در این مقاله مشاهده خواهیم کرد که نظامی چندقطبی با امنیت معطوف به همکاری چندجانبه منطقه‌ای با محوریت آسه‌آن و در قالب مجمع منطقه‌ای آسه‌آن, پس از 19 سال اعتمادسازی، با دیپلماسی پیش‌گیرانه به مسائل امنیتی حساس منطقه پرداخته و از ایجاد تنش توسط قدرت‌های جهانی از جمله آمریکا و چین جلوگیری نموده و با سازوکار حل‌وفصل مناقشات در گام سوم درصدد است تا الگوی موفقی از مشارکت منطقه‌ای را در سایر مناطق جهان عرضه نماید.

دانلود متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۰:۵۸
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی، محمدرضا حق شناس

چکیده: واقع‌گرایی نوکلاسیک با قرار دادن سرشت آنارشیک نظام بین‌الملل به عنوان نقطه عزیمت خود، با وجود تلاش مداوم تکمیلی (سازا) برای توضیح آنامولی‌های نوواقع‌گرایی، اغلب از منظر زمینه‌های معرفت شناختی، متدولوژی و نظری از سوی غیرواقع‌گرایان مورد انتقاد قرار گرفته است. واقع‌گرایی نوکلاسیک، تلفیقی از واقع‌گرایی کلاسیک و نوواقع‌گرایی است (سطح واحد‌ـ‌ ‌سیستمیک). این نظریه در واکنش به ضد تقلیل‌گرایی بیش از اندازه نوواقع‌گرایی ارائه شد. چون نوواقع‌گرایی یک نظریه سیاست بین‌الملل است که تنها به تبیین نتایج بین‌المللی ناشی از کنش و واکنش  کشورها می‌پردازد. نوواقع‌گرایی به‌مثابه یک نظریه سیاست بین‌الملل به تبیین و تحلیل رفتار کشورهای منفرد نپرداخته و آن را به نظریه سیاست خارجی وامی‌گذارد. از این رو واقع‌گرایی نوکلاسیک ضمن این که مفروضه‌های نوواقع‌گرایی را رد نکرده، درصدد تخصیص و اصلاح آن است تا منطبق بر روش لاکاتوشی، برنامه تحقیقی مفیدتری برای توصیف، تبیین و پیش‌بینی رفتار و سیاست خارجی کشورهای مشخص‌ را ارائه دهد. در این مقاله به بررسی ظرفیت‌های این نظریه برای تبیین و توضیح راهبرد کشورها در حوزه سیاست بین‌الملل و سیاست خارجی پرداخته می‌شود.

دانلود متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۰:۵۲
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی؛ روح الله ملکی، سیاوش دارابی؛

چکیده: خاورمیانه به‌دلیل برجستگی اقتصادی و استراتژیک خود تبدیل به یکی از عناصر اصلی تعریف‌کننده و یا بنیاد‌های هستی‌شناسانه (انتولوژیک) طرح نظم نوین جهانی پس از جنگ سرد شده است. با توجه به این امر، یکی از قدرت‌هایی که بخش مهمی از منافع اقتصادی و استراتژیک خود را در این منطقه تعریف کرده، ایالات ‌متحده آمریکا است. در واقع، آمریکا با تعریف "دیگری" در سیاست خارجی خود و ایجاد گفتمان‌های فرصت‌ساز برای بسیج منابع در خاورمیانه، سعی کرده است از هویت به‌عنوان بنیان منافع و توجیهی برای غارت منابع نفت و گاز این منطقه استفاده کند. یکی از پیامد‌های سیاست خارجی متناقض آمریکا، ظهور سلفی‌گری به‌عنوان نمود و بازتاب اسلام‌گرایی افراطی در منطقه است که نقشه سیاسی منطقه را طی سال‌های اخیر دگرگون کرده است. در این راستا، فرضیه مقاله این است که اقدامات و اهداف متناقض آمریکا برای ایجاد نظم دلخواه خود در خاورمیانه، زمینه‌ساز ظهور اسلام افراطی و سلفی‌گری در منطقه شد که علاوه‌‌بر بی‌ثباتی، منافع آمریکا را نیز دچار تهدید کرده است. بنابراین، پژوهش حاضر ضمن شناسایی رفتار آمریکا و گروه‌های افراطی سلفی در منطقه خاورمیانه، می‌تواند راهنمایی برای دولت‌مردان جمهوری اسلامی ایران به‌منظور ارائه سیاست خارجی مطلوب منطقه‌ای باشد.

دانلود متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۰:۴۸
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی؛ دکتر علیرضا کوهکن، استادیار دانشگاه علامه طباطبایی

چکیده: سیاست خارجی آمریکا به صورت یک تعامل پیچیده میان گروه‌های ذی‌نفوذ، لابی‌ها، سیاستمداران و تصمیم‌گیران حاکم تنظیم می‌شود که در این روند نقش لابی‌ها بسیار پررنگ و مهم است. به همین جهت، اکثر گروه‌های ذی‌نفع دارای لابی‌هایی در آمریکا هستند. اما ایرانیان از وجود یک لابی قدرتمند بی‌بهره‌اند. سؤال اصلی این نوشتار، چرایی نبود یک لابی موثر ایرانی در آمریکاست. در پاسخ به این سؤال، دو دسته پاسخ وجود دارد که یکی مربوط به وضعیت و مشکلات ایرانی‌تباران ساکن آمریکا و دیگری مربوط به عملکرد جمهوری اسلامی است. بخش نخست، پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه‌ای و بخش دوم بر اساس پیمایشی است که با استفاده از نظرات مسئولان ارشد ایرانی به انجام رسیده است. بر اساس نتایج این نوشتار، اکثر موانع موجود بر سر راه ایجاد یک لابی قدرتمند ایرانی که منافع ایران را در آمریکا پیگیری کند به صورتی است که با برنامه‌ریزی صحیح و داشتن ساختاری منسجم می‌توان آنها را از پیش رو برداشت و در جهت تغییر سیاست آمریکا نسبت به ایران حرکت نمود.

دانلود متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۰:۴۳
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی؛ مصطفی زهرانی

چکیده: این مقاله در یک ارزیابی کلی از دور چهارم تحریم های بین المللی علیه جمهوری اسلامی این فرض را بنا قرار می دهد که اگر حتی تحریم در بخش اقتصادی موفق باشد، در هدف اصلی خود یعنی تعلیق برنامه هسته ای ایران در مدت زمان مطلوب غرب شکست خواهد خورد. با چنین فرضی، بدیل های موجود برای تحریم جاری می تواند جنگ (با اهداف متفاوت و شدت های گوناگون) یا مهار باشد. اما در این بررسی نشان داده خواهد شد که چون جنگ در مدت مورد بحث منتفی است، تحریم در کوتاه مدت کم اثرتر می شود و در نتیجه، تشدید تحریم بعنوان شاخص سیاست کلان "مهار" غالب می شود و سیاست سه دهه گذشته آمریکا یعنی مهار با ظرافت ها و ابعاد جدیدتری همچنان تداوم خواهد داشت.

دانلود متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۶ تیر ۹۵ ، ۱۴:۵۱
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی؛ غلامعلی چگنی‌زاده

چکیده

نظریه موازنه قوا یکی از مهمترین نظریه‌های مربوط به نظم یافتگی سیاست بین‌الملل می‌باشد «شخصیت» و «نقش» قدرت‌های بزرگ در ایجاد، استمرار و حتی تزلزل نظم در زندگی اجتماعی بین‌المللی توسط نظریه‌های متفاوت منجمله نظریه انتقال قدرت و موازنه قوا مورد توجه قرار گرفته است. نظریه موازنه قوا ادعا می‌کند که الگوهای جاری در سیاست بین‌الملل بر اساس منطق موازنه شکل می‌گیرند. رشد و افزایش قدرت موجب شکل‌گیری کنش‌های استراتژیک بازیگران عمده بین‌المللی شده و این امر ثبات و تغییر در نظام بین‌الملل را سبب می‌شود. در نتیجه، عامل «رشد قدرت» نقش مهمی در پژوهش‌ها پیدا کرده است. در شرایط کنونی بین‌المللی «رشد قدرت» چین به عنوان مهمترین متغیر در مطالعات سیاست بین‌الملل به شمار می‌آید. رشد قدرت چین به طور مستقیم با موقعیت و کارکرد و نقش بین‌المللی ایالات متحده آمریکا گره خورده و موجب در هم تنیدگی روابط راهبردی این دو کشور می‌شود. در نتیجه، تعامل استراتژیک چین با ایالات متحده آمریکا به گونه‌ای روزافزون به کلیدی‌ترین پرسش سیاست بین‌الملل یعنی ثبات و تغییر در نظم یافتگی سیاست بین‌الملل تبدیل شده است. مقاله حاضر به چگونگی روابط این دو قدرت در دوره پس از جنگ سرد می‌پردازد. از منظر نویسنده، چهارچوب مفهومی موازنه قدرت، به ویژه در خوانشی که کنت و التز و جان مرشایمر از آن صورت داده‌اند، از بیشترین قابلیت توضیح دهندگی در تبیین تعاملات استراتژیک دو کشور برخوردار است. بر این مبنا، نویسنده شیوه‌های موازنه‌سازی ایالات متحده در برابر چین و چین در برابر آمریکا را مورد بحث قرار داده است.

دانلود متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۶ تیر ۹۵ ، ۱۴:۲۱
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی؛ دکتر فواد ایزدی

چکیده

این نوشتار تلاش دارد تا شبکه بررسی مسائل ایران در امریکا را مورد مطالعه قرار داده و دیدگاه‌های آنها در مورد سیاست‌های امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران را بررسی نماید. پرسش‌هایی که در این پژوهش مطرح می‌شوند عبارتند از: چه افراد و سازمان‌هایی در مباحث مربوط به سیاست‌های امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران مشارکت کرده و در نتیجه، آیا بخشی از شبکه بررسی مسائل ایران ‌محسوب می‌شوند؟ توصیه‌های سیاسی‌ که اعضای شبکه بررسی مسائل ایران ارائه کرده‌اند، چیست؟ کدام‌یک از این توصیه‌های سیاسی، تحت مقوله خط‌مشی‌های دیپلماسی عمومی قرار می‌گیرند؟ بر پایه توصیه‌های ارائه‌شده درباره سیاست‌های امریکا در قبال ایران و روابط میان اعضای شبکه‌ بررسی مسائل ایران، چه حلقه‌های سیاست‌سازی را می‌توان در این شبکه شناسایی کرد؟ برای پاسخ به این پرسش‌ها، اسناد به‌دست‌آمده در پژوهش درباره شبکه بررسی مسائل ایران را به دقت مطالعه کرده و سیاست‌هایی را که هریک از اعضا توصیه کرده بودند، مورد توجه قرار می‌دهیم. با مراجعه به برخی از پایگاه‌های داده در مجموع، ۱۸۲ شخصیت به‌عنوان اعضای شبکه بررسی مسائل ایران شناسایی شدند. از آنجا که در بعضی سازمان‌ها بیش از یک نفر از این شخصیت‌ها حضور داشتند، در مجموع ۱۰۴ سازمان که دست‌کم یکی از اعضای آنها در شبکه بررسی مسائل ایران حضور دارد، شناسایی شدند. با آغاز تحلیل داده‌ها و نیز بر پایه سیاست‌های توصیه‌شده، پیش‌فرض‌های آنها درباره ماهیت روابط جمهوری اسلامی ایران و امریکا و برداشت آنها از واقعیت‌های سیاسی در ایران، چهار الگوی مختلف نمایان شد. براساس نتایج نهایی به‌طورکلی مجموعه سیاست‌های توصیه‌شده اعضای شبکه بررسی مسائل ایران را می‌توان به چهار دسته تقسیم کرد: «تعامل راهبردی»، «تنبیه‌گری بدون تعامل»، «تعامل ستیزه‌جویانه» و بالاخره «دگرگونی بنیادین» آشکار شدن چنین الگویی را می‌توان حاکی از وجود چهار گروه یا حلقه سیاست‌ساز در شبکه بررسی مسائل ایران دانست که در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته و معرفی می‌شود.

متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۶ تیر ۹۵ ، ۱۴:۰۲
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی؛ دکتر حسن حسینی

چکیده

موضوع اسلام در آمریکا و تأثیرگذاری آن و حتی تأثیرپذیری از محیط سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی از جمله مسائلی است که از گذشته تاکنون مورد توجه قرار داشته است. برخی تأثیر اسلام را تهدید یا فرصت صرف و مطلق معرفی نموده و عده‌ای نیز آن را تهدید و فرصت توأمان و مرکب مطرح بر لزوم ملت‌سازی و فرهنگ‌سازی در میان مهاجران مسلمان و فرزندان آنها که به‌صورت اتباع و شهروندان درمی‌آیند دانسته‌اند. فرآیند تبدیل و تغییر اسلام از یک دین و مکتب جهانشمول و فراگیر به یک رویکرد مذهب مدنی با راهبرد و رویکرد مشت‌ باز آغاز می‌گردد. مسلمانان مهاجر و مقیم باید مشت خویش را بازنموده و آمریکایی گردند در غیراین‌صورت درقالب تهدید محض و یا فرصت آمیخته با تهدید جدی مواجه و معرفی می‌گردند. اساس مطالعه ایالات متحده آمریکا و آمریکاشناسی در همین مفهوم مشت باز نهفته است. در واقع این باز کردن مشت‌ها و بازماندن آنها و متعاقباً مشت شدن و مشت کردن فضای باز فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی در آمریکا روایت اصلی تبیین، تحلیل و توصیه درخصوص جایگاه حضور اسلام و مسلمانان در آمریکاست. در این مقاله به این رابطه متقابل مشت باز کردن و مشت کردن فضای باز پرداخته خواهد شد.

دانلود متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۶ تیر ۹۵ ، ۱۳:۵۹
اسفندیار خدایی
نویسنده: دکتر سیدکاظم سجادپور
روابط و سیاست بین‌المللی پدیده‌ای پویا و درحال دگرگونی است. در کنار پویایی‌ها، نوعی پیوستگی نیز در تمامی فرودها و فرازهای آن قابل مشاهده می‌باشد. با توجه به این زاویه دید، پرسشی به ذهن متبادر می‌گردد که به لحاظ نظری و عملی برای علاقه‌مندان به امور سیاست خارجی مخصوصاً در بررسی تحولات غرب آسیا، مهم و جدی است و آن اینکه نسبت مناطق مختلف بطور عام و منطقه غرب آسیا بطور خاص با سیاست بین‌الملل در دوران پسا جنگ سرد چگونه قابل تجزیه و تحلیل است؟ در پاسخ به این پرسش، «بازشدن مناطق»، «ارتقای موقعیت قدرت‌های منطقه‌ای» و «مدیریت نوین چالش‌های منطقه‌ای» مفاهیمی سودمند بنظر می‌رسند. این مفاهیم به مناطق پیرامونی جمهوری اسلامی ایران یعنی غرب آسیا قابل تعمیم می‌باشند.
۰ نظر ۰۶ تیر ۹۵ ، ۱۳:۰۲
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی؛ نویسندگان: 1- حسین سلیمی  2- منار ابراهیمی

چکیده

واقع‌گرایی نوکلاسیک در چارچوب پارادایم واقع‌گرایانه با انگیزه غلبه بر کاستی‌های نظریات واقع‌گرایانه دیگر در تبیین چرایی تفاوت در رفتار واحدها به‌رغم یکسان بودن شرایط محیطی ارائه شد. رئالیست‌های نوکلاسیک معتقدند که با مطالعه موردی و مشاهده عینی و تحلیل نظری، قادر خواهند بود تا تئوری‌های واقع‌گرایانه را براساس اصول پایه‌ای واقع‌گرایی به محک تجربه گذارند؛ اصولی که عملاً ممکن است در نظریه‌پردازیهای واقع‌گرایانه از آنها چشم‌پوشی شده باشد. سؤال اصلی این نظریه آن است که چرا تئوری‌های دیگر روابط بین‌الملل در تفسیر روابط علّی ناتوان هستند و چگونه می‌توان بر این نقص فائق آمد. بدین منظور واقع‌گرایی نوکلاسیک فرض می‌کند که نظریه کامل تبیین‌کننده روابط علّی در سیستم بین‌الملل باید سیستم را به عنوان نقطه عزیمت خود در نظر بگیرد اما در عین حال، به مختصات داخلی واحدها بپردازد و نتایج رفتاری واحدها را با عبور از ساختارهای داخلی شناسایی کند. براین اساس، پرسشمقالهآن است که:مبانی نظری و فرانظری نظریه واقع‌گرایی نوکلاسیک چه تأثیری بر فهم روابط‌ بین‌الملل گذارده است؟ با اتکا به مباحث مطرح شده توسط متفکران اصلی این جریان نظری می‌توان گفت که مبانی عقل‌گرایانه واقع‌گرایی نوکلاسیک با ترکیب نگاه نظام‌مند و نگرش مبتنی بر اصالت کنش‌گران و کارگزاران توانسته است موجب تکامل فهم واقع‌گرایانه از روابط بین‌الملل شود. هرچند غلبه نگاه مادی‌گرایانه و فقدان نگاه عمیق به ابعاد معنایی زیست بین‌المللی سببب گشته است که این نظریه از شرح کل‌گرایانه برخی از رفتارهای بین‌المللی بازماند.

منبع: http://www.iisajournals.ir/

 

۰ نظر ۰۵ تیر ۹۵ ، ۱۹:۵۷
اسفندیار خدایی

پایان نامه دکتری: سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران؛ نوشته دریا، ریکس دانشگاه دورهام، 2012

PhD Thesis 2012 US Foreign policy toward Iran
دریافت متن کامل پایان نامه

۰ نظر ۰۵ تیر ۹۵ ، ۱۹:۵۱
اسفندیار خدایی

پایان نامه کارشناسی ارشد اسفندیار خدایی، دانشگاه تهران تابستان 1392

استاد راهنما: دکتر فواد ایزدی؛ استاد مشاور: دکتر محمدعلی موسوی

چکیده

چین و آمریکا روابط پیچیده و چندوجهی دارند. آنها از طرفی شریک تجاری هستند و برای منافع مشترک اقتصادی و امنیتی همکاری میکنند و از طرف دیگر بر سر منافع اقتصادی و استراتژیک با هم رقابت می‌کنند و یا حتی مقابل هم می‌ایستند. پس از ارجاع پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت در سال 2006 و بخصوص در دوره اول ریاست جمهوری اوباما، فاکتور ایران در صدر چالش‌های بین چین و آمریکا قرار گرفت. آمریکا نگران برنامه هسته ای ایران بود؛ زیرا چنانچه ایران به تکنولوژی هسته‌ای ولو صلح‌آمیز دست می‌یافت توازن قوا در منطقه به زیان آمریکا و متحدان آمریکا تغییر می‌کرد بعلاوه مطابق گفتمان غرب، ایران هسته‌ای یک تهدید امنیتی جدی محسوب می‌شد. چین خواستار حفظ منافع خود در رابطه با ایران بود و هیچکدام از این نگرانی‌های آمریکا را درباره برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران نداشت. بعلاوه وجود ایران قدرتمندی که هژمونی آمریکا بر منابع نفتی خلیج فارس را به چالش می‌کشید، منافعی برای چین داشت لذا پکن با سیاست‌های آمریکا علیه ایران مخالفت می‌ورزید. برخلاف جرج بوش، اوباما گزینه تهدید نظامی علیه ایران را در حاشیه قرار داد و بر سیاست تحریم علیه ایران متمرکز شد. برای آنکه تحریم‌ها علیه ایران به نتیجه برسند دولت آمریکا نیازمند همکاری چین به عنوان اولین شریک تجاری ایران بود. لذا دولت اوباما با اتخاذ سیاست معامله و فشار و یا چماق و هویچ کوشید که به همکاری چین در تحریم ایران دست یابد. این پایان‌نامه در چارچوب نظری نوواقع‌گرایی و نولیبرالیسم و با استفاده از روش اسنادی-آرشیوی و  روش تحلیل گفتمان انتقادی می‌کوشد استراتژی‌های دولت اوباما برای جلب همکاری چین را مطالعه کند. به عنوان نتیجه‌گیری اگرچه سیاست چماق و هویچ آمریکا علیه چین موجب شد که پکن روابط اقتصادی خود با تهران را محدود کند، اما نمی‌توان چین را بازنده این بازی دانست؛ زیرا سیاست جسورانه چین دستاوردهای آمریکا را ناتمام و پرهزینه گرداند. مادام‌که ایران در مقابل سیاست‌های یک‌جانبه آمریکا ایستادگی می‌کند، واشنگتن نمی‌تواند بر شرق آسیا و سیاست مهار چین متمرکز شود و بعلاوه هژمونی آمریکا بر  منابع نفتی خلیج فارس کامل نمی‌گردد و آمریکا نمی‌تواند سلاح نفت را برای اعمال فشار بر چین و عقب‌نشینی پکن در موارد مختلف به‌کار ببرد.

 

متن کامل پایان نامه را از لینک زیر دانلود کنید
دانلود متن کامل پایان نامه

 

۰ نظر ۰۵ تیر ۹۵ ، ۱۸:۵۸
اسفندیار خدایی

MA Thesis in American Studies; Esfandiar Khodaee, University of Tehran

China and the United States have complicated and multifaceted relations. On one sidethey are trade partners and cooperate on common security and economic interests;on the other side they are competing and confronting over many economic and strategic issues. Since the referral of Iran nuclear dossier to the UN Security Council in 2006 and especially during President Obama’s first administration the Iran factor emerged among the top challenges between Washington and Beijing. For the United States an Iran with nuclear technology was regarded as the worst scenario since it would change the balance of power in the oil rich Middle East. Furthermore, according to Western discourse a nuclear Iran threatened the security of the US and its allies in this region. China followed its own interests in relations with Iran and had none of these concerns about Iranian peaceful nuclear programs. Beijing even had some interests in a powerful and resistant Iran to challenge US hegemony and secure the flow of oil from the Persian Gulf. Unlike his predecessor, President Obama put the military option in the margin in dealing with Iran and concentrated on the sanction policy. In order to make sanctions effective the Obama administration required the cooperation from China as the first trade partner of Iran and used the policy of bargaining and pressure to make Beijing cooperate with the sanction policy. This study in the theoretical framework of neorealism and neoliberalism and through “documentary and archival analysis” and “Critical Discourse Analysis” methods tries to clarify the strategies which the Obama administration used to achieve China’s cooperation. In conclusion, although Obama’s carrot and stick policy worked to make China limit relations with Iran, Beijing is not the loser of the game; because China’s bold policy made US achievements costly and abortive. As long as there is a resistant Iran that challenges US policies in the Middle East, on one hand the United States cannot move to East Asia to fully concentrate on the grand policy of containment of China, on the other handan independent an resistant Iran makesthe US hegemony over oil resources incomplete so Washington cannot use the oil weapon to make China withdraw from its stances on a variety of issues. 

Download Full Text

۰ نظر ۲۸ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۳۶
اسفندیار خدایی

دکتر احمد جانسیزx، دانشگاه گیلان

رویداد یازده سپتامبر سر آغاز عصر جدیدی در تاریخ روابط بین الملل است. این رویداد مفاهیمی متشکل از هویت، تروریسم، تسلیحات کشتار جمعی و «دولت های یاغی» را در صدر موضوعات بین المللی قرار داد و بین امنیت آمریکا و هویت آن دولتها، نوعی رابطه خصمانه ایجاد کرد. بعد از یازده سپتامبر خطر اصلی از دید آمریکا، هویت «دولت های یاغی» است که ارزش ها و منافع این کشور را نشانه رفته اند. در صورت دستیابی این دولت ها به فناوری حساس به ویژه هسته ای، تهدید هویتیامنیتی محسوب می شوند که باید به فوریت و با حمله پیشگیرانه، خطرشان را دفع کرد. با نگرش فوق فرضیه این مقاله شکل می گیرد که هویت گرایی در سیاست خارجی آمریکا پس از یازده سپتامبر مهم ترین عامل مخالفت آمریکا با برنامه هسته ای ایران بوده است.  متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۹ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۱۷
اسفندیار خدایی

دکتر فریبرز ارغوانیx، عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز

این نوشتار با برجسته‌کردن اهمیت تنوع الگوهای رفتاری چین در موضوعات مختلف بین‌المللی و توجه به این مفروض که گفتمان‌های متکثر هویت بین‌المللی در این موضوعات نقشی اساسی دارند، به دنبال ارائه پاسخ به این پرسش است که چرا سیاست خارجی چین با روندی متکثر در عرصه گفتمان‌های هویت بین‌المللی مواجه بوده است؟ به همین منظور، به عواملی چون اصلاحات اقتصادی، تمایلات رهبران، تغییرات اجتماعی، ناسیونالیسم و هنجارهای سیاست خارجی در سطح داخلی و دگردیسی در هنجارهای بین‌المللی و چالش‌های ژئوپلتیک در سطح خارجی به عنوان مؤلفه‌های تأثیرگذار بر تکثر گفتمان‌های هویت‌های بین‌المللی چین اشاره می‌شود. در این رابطه، بررسی نظری نسبت هویت و منافع در سیاست خارجی، برشمردن گفتمان‌های هویتی متکثر در سیاست خارجی چین و تبیین دلایل داخلی و خارجی تأثیرگذار بر این تکثر هویتی، محورهای اصلی مورد بحث در این مقاله است.

 اصل مقاله (644 K)

۰ نظر ۱۵ خرداد ۹۵ ، ۲۱:۵۶
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی؛ دکتر مریم حق روستا، دانشگاه تهران، دانشکدة ادبیات و زبان های خارجی؛ الهه نوری غلامی زاده دانشجوی دکتری مطالعات آمریکا، دانشکدة مطالعات جهان دانشگاه تهران،

سینما به ‏عنوان یکی از صنایع فرهنگی، ارتقاء دهندة هویت، حافظه، رؤیا و پروژه‏های جمعی است. واضح است که کشور مکزیک نیز برای معرفی هویت جمعی خویش به‏ جهانیان از این صنعت بهره برده است. بررسی چگونگی بهره‏بری مکزیک از این صنعت، می‏تواند گام مؤثری در بهبود سینمای این کشور به ‏شمار آید. رویکردهای منشأشناسی ملت‏ها، بر فرهنگ، به ‏عنوان پیش‏شرطی ضروری برای ساخت و تجربة هویت ملی، اتفاق نظر دارند. آنچه یک فیلم را در ارتباط با سینمای یک ملت قرار می‏دهد، «فرهنگ عمومی و جمعی یک ملت» است. فیلم «جهنم»، علی‏رغم پرداختن به قاچاقچیان موادمخدر در مکزیک، تنها هویت فرهنگی و ملی بخش شمالی مکزیک را بازتاب می‏دهد. از طرف دیگر، مکزیک هنوز راه زیادی را تا تحقق اهداف انقلابی خویش پیش‏روی دارد. اتخاذ رهیافت شفاف‏سازی و مقابله با مسائل اجتماعی در این فیلم، نشان از این دارد که سینمای مکزیک بر آن است تا گام‏های مهم در راستای تحقق این اهداف بردارد. در پژوهش حاضر، رویکرد انتقادی فیرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین و در وجوه روایی، ادبی و سینمایی فیلم «جهنم» به کار گرفته شده است.

 اصل مقاله (311 K)

۰ نظر ۱۴ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۰۵
اسفندیار خدایی

محمد حسین رمضانی قوام آبادی، دانشیار حقوق دانشگاه شهید بهشتی؛ حسن شفیق فرد، دانشجوی دکتری شهید بهشتی

توسعه پایدار، مفهومی منبعث از تحمیل الزامات زیست محیطی بر فرایند توسعه اقتصادی و اجتماعی است که نخستین بار در گزارش براونلند (1987) تصریح و تعریف شد و سپس در بیانیه ریو (1992) به مثابه یکی از اصول پایه ای بهره برداری از محیط زیست و حفاظت از آن، شناسائی گردید. حق بر محیط زیست سالم نیز به معنای برخورداری انسان ها از محیط زیستی پاک است که در آن به رشد و تعالی برسند، در این راستا این پرسش مطرح است که چگونه می توان میان این دو مقوله ارتباط منطقی برقرار کرد که در عین رعایت حق توسعه نسل حاضر، حق بر محیط زیست سالم نسل حاضر و آینده نیز رعایت گردد. از آنجایی که این حق، هسته توسعه پایدار را تشکیل می‌دهد؛ توسعه اقتصادی و اجتماعی را در صورتی قابل قبول می نماید که شرایط محیط زیستی لازم برای ادامه حیات نسل حاضر و نسل های آینده را با چالش روبرو نسازند. از این رو، چنین به نظر می رسد که توسعه پایدار و حق بر محیط زیست سالم مسیر و هدفی واحد دنبال می کنند و آن شکل گیری مجرایی برای برخورداری نسل حاضر از توسعه اقتصادی و اجتماعی با رعایت منافع نسل های آینده و حفاظت از محیط زیست بوده، اما همزمانی این دو ممکن است سبب چالش های اجرایی گردد و عملا با ترجیح این مفهوم، موجب تضعیف حق بشریت ( نسل های حاضر و آینده ) در برخورداری از محیط زیست سالم و متوازن گردد که راه برون رفت از آن، توجه به مفهوم انصاف بین نسلی و استفاده از اقتصاد سبز است.

دانلود متن کامل

۰ نظر ۱۱ خرداد ۹۵ ، ۰۳:۴۱
اسفندیار خدایی

دکتر جلال دهقانی فیروزآبادی؛ دانشگاه علامه

روی کار آمدن ولادیمیر پوتین ، رئیس جمهور روسیه در سال 2012 و متعاقب ، آن، انتخاب دکتر حسن روحانی به عنوان رئیس جمهوری اسلامی ایران در سال 2013 شرایط جدیدی را در روابط جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه رقم زده است؛ هفت دور دیدار و مذاکره روسای جمهور و سفرهای متعدد جمع قابل توجهی از وزرا و دیگر مقامات سیاسی، امنیتی و اقتصادی دو کشور به تهران و مسکو، تقویت زیرساخت ها و فراهم نمودن مبانی اسنادی و حقوقی مناسبات د ر جهت توسعه و تحکیم روابط در سطوح دولتی و مردمی، همکاری و هم افزائی موثر در بحران های منطقه ای به ویژه عملیات مشترک میدانی در سوریه و اشتراک مواضع در بسیاری از موضوعات منطقه ای و بین المللی، شرایط بی سابقه ای را در فراز و نشیب روابط جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، فراهم کرده است. مولفین مقاله حاضر با بررسی روند روابط ایران و روسیه طی سه سال اخیر، علت اساسی شکل گیری وضعیت کنونی روابط ایران و روسیه را مورد بررسی قرار خواهند داد و سوال اصلی خود را چنین مطرح می کنند که کدام عامل مهم ترین نقش را در فراز و نشیب روابط ایران و روسیه در سه دهه اخیر ایفاء کرده است؟ و در پاسخ به این سوال فرضیه مقاله چنین مطرح کرده که تقابل تهران و واشنگتن و نگرانی ایران نسبت به تهدید امریکا طی سال های 1991 تا 2012 مهم ترین عامل در نزدیکی تهران به مسکو و متقابلا، تنش و تقابل در روابط مسکو و واشنگتن و افزایش تهدید های امریکا علیه روسیه از سال 2012 تاکنون مهم ترین علت نزدیکی روابط تهران - مسکو است.

دانلود متن کامل

۰ نظر ۱۱ خرداد ۹۵ ، ۰۳:۳۳
اسفندیار خدایی

دکتر فریبرز ارغوانی؛ مرتضی اسماعیلی؛ ابوذر بهزادی آقایی

چکیده: تحولات عملی و نظری در عرصه سیاست بین‌المللی با ایجاد تغییر در دستورکار سیاست خارجی کشورها باعث شد تا مناطق با ویژگی‌های متنوع خود موردتوجه قدرت‌های فرامنطقه‌ای قرار گیرد. این مقاله با تمرکز موضوعی بر منطقه امریکای لاتین و طرح این سؤال که نوع رویکرد و اهداف چین و ایران در افزایش تعامل با این منطقه که حوزه نفوذ سنتی و ژئوپلیتیک امریکا نیز محسوب می‌شود دارای چه تفاوت‌ها و تشابهاتی است با تکیه بر روشی مقایسه‌ای بر این نظر است که باوجود اشتراک نظر تهران و بیجینگ در انتقاد از نظم موجود بین‌المللی چینی‌ها راه گسترش نفوذ خود را در امریکای لاتین با شناخت نیازهای متقابل اقتصادی خود و منطقه دیده و این در حالی است که نگرش ایران در این منطقه با توجه به جهت‌گیری‌های سیاست خارجی غالباً اولویت مسائل سیاسی امنیتی را در نظر دارد. بررسی ظرفیت‌ها و جذابیت‌های امریکای لاتین و نوع نگاه ایالات متحده امریکا به آن در راستای شناخت دلایل رویکرد کشورهای منطقه به قدرت‌های فرامنطقه‌ای و بررسی بنیان‌های راهبردی و روندهای روابط ایران و چین به‌ویژه در دوران ریاست جمهوری احمدی‌نژاد در ایران و هو جین‌تائو در چین بخش‌های این مقاله در راستای تأیید این ادعاست.

دالود متن کامل

۰ نظر ۱۱ خرداد ۹۵ ، ۰۳:۲۹
اسفندیار خدایی

دکتر حسین دهشیار

امروزه سوریه تجبه‌گر شرایطی است که استعداد تبدیل‌شدن به یک واقعیت روزمره در دیگر سرزمین‌های منطقه را به‌شدت دارا است. ناتوانی دولت مرکزی برای تأمین امنیت مرزها و نظم داخلی، یکه‌تازی جنگ‌جویان مسلح غیربومی در گستره کشور، مبارزه گروه‌های متعدد نظامی با یک‌دیگر و دولت مرکزی، دخالت مستقیم و غیرمستقیم کشورهای منطقه به دلایل گوناگون در روند حیات در سرزمین سوریه و دخالت همه‌جانبه قدرت‌های بزرگ برای شکل‌دادن به جنگ داخلی قوام‌یافته جزو لاینفک و انکارناپذیر اوضاع در سوریه است. سوال مطرح شده معطوف به این است که عناصر حیات‌بخش بحران چه هستند. درهم فروریزی ظرفیت‌های بروکراتیک و نظامی دولت سوریه، حضور فعال بازیگران منطقه‌ای به‌ویژه عربستان در سوریه در کسوت جنگ‌های نیابتی با یک‌دیگر از طریق مسلح‌کردن وتأمین مالی گروه‌های معارض، ابهام استراتژیک در نزد آمریکا وفرصت‌طلبی روس‌ها بن‌مایه‌های بحران کنونی هستند. لینک منبع

۰ نظر ۱۱ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۳۵
اسفندیار خدایی