مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

بایگانی

آخرین نظرات

پیوندها

خلاصه کتاب: چرا کرونا در آمریکا فاجعه آفرید؟

چهارشنبه, ۲۰ بهمن ۱۴۰۰، ۱۱:۱۰ ب.ظ

نویسنده: Robert Schneider
خلاصه و ترجمه: اسفندیار خدایی
عنوان اصلی کتاب:
An Unmitigated Disaster: America’s Response to Covid-19
سال چاپ: 2022

 روز بیستم ژانویه 2020 اولین مورد کرونا در آمریکا شناسایی شد. انتظار می‌رفت عملکرد آمریکا از سایر ملتها بهتر باشد؛ زیرا از همه لحاظ، آماده‌ترین و با تجربه‌ترین کشور برای مقابله با این همه‌گیری بود. اقتصاد پیشرفته و منحصر به فرد آمریکا، قابلیتهای صنعتی، فناوری و پزشکی بدون رقیب، وجود برترین دانشگاههای تراز اول دنیا و حضور بهترین مغزهای نخبه جهان، جایگاه ممتازی به آمریکا بخشیده بود تا در بحران کرونا، دنیا را رهبری کند. اما اینگونه نشد. آمریکا در مقابله با کرونا بطرز شگفت‌آوری تحقیر شد و ضعیف‌ترین عملکرد را به نمایش گذاشت و درس عبرتی شد برای سایر کشورها تا با مقایسه آمار تلفات خود با آمریکا، دلگرم و امیدوار شوند. (ویروس کرونا قریب به یک میلیون آمریکایی را به کام مرگ کشاند).

 همه کشورها در مواجهه اولیه با کرونا اشتباهاتی داشتند، اما فقط آمریکا بود که بر تکرار اشتباهات اصرار ورزید و هیچگاه درس نگرفت و جلوی چشم جهانیان به فجیع ترین وضع، زمین خورد و دنیا را بهت زده و مردم خود را ماتم زده ساخت. دو عامل اساسی باعث بروز این فاجعه شد: عامل فرهنگی و عامل سیاسی. عامل فرهنگی: فردگرایی و نبود روح جمعی همکاری و بی اعتمادی عمیق نسبت به دولت موجب شد که همدلی و همراهی بین مردم و دولت هرگز ایجاد نشود. دومین عامل: نبود رهبری مرکزی که با بسیج امکانات این ثروتمندترین کشور تاریخ و با ایجاد هماهنگی در سطح ملی به جدال با ویروس وحشی کرونا برود. لکن این امکانات هدر رفت و در شرایطی که بسیاری کشورها همه گیری کرونا را مهار کردند، آمریکا تقریباً تسلیم این ویروس شد.

 این ادعا که آمریکا آماده‌ترین کشور دنیا در مقابله با کرونا بود، محدود به امکانات اقتصادی، پیشرفتهای صنعتی و تکنولوژیکی و علمی نمی‌شود. آمریکا تجربه کافی و برنامه جامع و استراتژی مشخصی برای مقابله با ویروسها داشت. کمتر از ده سال قبل، ویروس آنفولانزای خوکی حدود شصت میلیون آمریکایی را مبتلا ساخت و جان دوازه هزار نفر را گرفت. در دوره جرج بوش و بخصوص اوباما همه‌گیری‌های ویروسی از مهمترین عوامل تهدید امنیت ملی آمریکا شناسایی شده بودند و بودجه‌های هنگفتی برای مقابله با ویروسها در نظر گرفته شده بود لذا نهادهای بهداشتی آمریکا در اوج آمادگی بودند. رئیس‌جمهور اوباما در سخنرانی خطاب به کنگره، احتمال وقوع همه‌گیری یک ویروس تنفسی در پنج سال بعد یعنی سال 2019 را بطور شگفت آوری پیش بینی می کند. (مترجم: در شرایطی که چین به شدت گرفتار بحران کرونا بود، برخی نهادها و رسانه‌های ایرانی با استناد به ویدئو سخنان اوباما با قاطعیت این ویروس را دسیسه آمریکا برای زمین گیر کردن چین و سایر کشورها می‌خواندند.)

 کرونا در هیچ کشوری به اندازه آمریکا سیاسی نشد. هم جمهوری‌خواهان و هم دموکراتها می‌دانستند که ویروس کرونا نه جمهوری‌خواه است و نه دموکرات، بلکه هیولای مخوفی است که به هیچکدام از جناحها رحم نمی‌کند. اما در عمل و در کشاکش سیاسی سال انتخابات فقط یک برنده از صندوق انتخابات بیرون آمد و آن ویروس کرونا بود که آمریکائیان تا دندان مسلح و مرفه را در مقابل این موجود ذره‌بینی خوار و خفیف کرد.

 مشکل فرهنگ سیاسی آمریکا این است که هرگاه واقعیتهای علمی در تقابل با منافع سیاسی قرار گیرد، سیاستمداران منافع خود را بر می‌گزینند و علم را کنار می گذارند و معمولاً مشکلی هم در کوتاه مدت رخ نمی دهد. اما ویروس کرونا چیز دیگری بود. مطابق نظرسنجی های معتبر موسسه پیو، مقابله با علم و مخالفت با هشدارهای دانشمندان در جمهوری خواهان بیشتر از دموکراتهاست. متاسفانه منافع سیاسی و ایدئولوژی جمهوری خواهان بر تابعیت از علم و دستورات خردمندانه علمی می‌چربد. در حالیکه تمام رهبران دنیا با متخصصان اپیدمی همگام شدند و پرچم جنگ علیه ویروس کرونا را بر دوش گرفتند، ترامپ از همان آغاز مخالفت آشکار خود را با توصیه‌های متخصصان نشان داد و پرچم مخالفت با قرنطینه عمومی، استفاده از ماسک و فاصله اجتماعی را بر دوش گرفت. او با توجه به محبوبیت فوق العاده خود و با مهارت خاصی که در توییتر داشت «آمریکا را آزاد کنید» را ترند مجازی و شعار ملی هواداران خود کرد. او دانشمندان و پزشکان را مقابل وطن پرستی و آزادیخواهی قرار داد و خود رهبری اعتراضها و تظاهرات علیه قرنطینه و مقررات کرونایی را بر عهده گرفت.

پرزیدنت ترامپ ماسک نمی‌زد و ماسک زدن رقبای انتخاباتی خود را مسخره می‌کرد. فرمانداران جمهوری‌خواه در ایالتها به تقلید از ترامپ و با اعتماد به رهبری او، ماسک زدن و مقررات فاصله اجتماعی را جدی نمی‌گرفتند و آشکارا با دستورالعملهای علمی و بهداشتی مخالفت می‌کردند. در تجمعات انتخاباتی پرزیدنت ترامپ خبری از ماسک و رعایت فاصله اجتماعی نبود و جمعیت شانه به شانه به استقبال ترامپ می‌آمدند و شعار آمریکا را آزاد کنید سر می دادند. در هیچ کشوری کرونا اینگونه سیاسی نشد. شخص اول کشور اعتقادی به دستورالعملهای دانشمندان و متخصصان بهداشتی نظیر ماسک زدن و قرنطینه نداشت بلکه با شمشیر عریان در کنار ویروس کرونا و مقابل فرماتدهان آمریکایی در جنگ با کرونا ایستاده بود.

 چرا ترامپ آشکارا با متخصصان اپیدمی و پزشکان در قرنطینه عمومی مخالفت می کرد و ویروس کرونا را بی اهمیت و کم خطر قلمداد می‌کرد؟ چون او نمی‌خواست رونق اقتصادی آمریکا متوقف شود و تنها برگ برنده خود در انتخابات 2020 را از دست بدهد. ترامپ در یک مصاحبه با وودوارد در پاسخ به این سوال که چرا کرونا را جدی نمی‌گیرد، گفت: «نمی خواهم مردم آمریکا را نگران کنم». اما رهبری غیرمسئولانه او در بحران کرونا و آمارهای باور نکردنی تلفات موجب نگرانی و نومیدی مردم می‌شد و در نتیجه انتخابات هم موثر بود. در پاییز 2020 روزانه سه هزار آمریکایی بر اثر کرونا تلف می‌شدند، آماری که برابری می‌کرد با مجموع تلفات حادثه تروریستی یازده سپتامبر. اما رئیس جمهور به این آمار هیچ اشاره‌ای هم نمی‌کرد. همان ترامپ که نمی‌خواست با صحبت درباره کرونا، مردم آمریکا را نگران کند، پس از شکست در انتخابات، دست به اقداماتی زد که امنیت و وحدت آمریکا را با بزرگترین خطر فروپاشی و جنگ داخلی مواجه ساخته است.


 پس از برگزاری انتخابات، بحران کرونا به اوج رسید و آمار تلفات روزانه از مرز چهار هزار نفر هم گذشت اما ترامپ که همچنان رهبری کشور را در دست داشت در این زمینه حتی اظهار نظر هم نمی کرد و به خانواده قربانیان تسلیت هم نمی گفت بلکه تمام تلاش خود را معطوف به تغییر نتیجه انتخابات ساخته بود. چرا ترامپ به جنگ با متخصصان اپیدمی و مشاوران امنیتی دولت خود رفت و آنها را بی اعتبار کرد؟ ترامپ نمی خواست کرونا برگ برنده او در انتخابات 2020 یعنی اقتصاد را خراب کند. اما اگر او در بحران کرونا مسئولانه و صادقانه در کنار متخصصان و دانشمندان اپیدمی از سلامت جان و اعتبار آمریکا دفاع می کرد، نتیجه انتخابات نیز به نفع او رقم می خورد.

 چرا ترامپ فرماندارانی که بخوبی با کرونا می جنگیدند را حمایت نکرد بلکه آنها را مسخره می‌کرد و با نفوذ و محبوبیت بالای خود موجب عدم همکاری طرفدارانش با مقررات کرونایی شد و دست‌اندکاران خط مقدم جبهه را تحت فشار قرار می داد؟ نبود رهبری دولت مرکزی فدرال موجب شد که هر کدام از پنجاه ایالت راهی جداگانه برای مبارزه با این بحران امنیتی در پیش گیرند و به رقابت برای تهیه تجهیزات پزشکی، انرژی خود را تلف کنند. در آغاز بحران، ترامپ و جمهوری خواهان با ماسک زدن و قرنطینه و فاصله اجتماعی مشکل داشتند و پس از تولید واکسن، مخالفت یا ایجاد تردید در تزریق واکسن ادامه یافت. به گفته متخصصان اگر دولت در جدال با کرونا هیچ دخالتی نمی‌کرد، جان صدها هزار قربانی کرونا تلف نمی شد. اما متاسفانه دولت ترامپ در کنار ویروس وحشی کرونا ایستاد و مردم آمریکا را تنها گذاشت. کرونا در آمریکا سیاسی شد و شد آنچه نباید می‌شد حتی پس از روی کار آمدن بایدن همچنان کرونا در آمریکا سیاسی‌تر از همه جاست و آبها گل‌الود است و بخش عظیمی از جمعیت از تزریق واکسن و رعایت مقررات کرونایی نظیر استفاده از ماسک و فاصله اجتماعی خودداری می‌کنند.

t.me/EsfandiarKhodaeeکتاب: چرا کرونا در آمریکا فاجعه شد

کتاب: چرا کرونا در آمریکا فاجعه شد

۰۰/۱۱/۲۰
اسفندیار خدایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">