تأثیر فناوریهای نوین استحصال، بر جایگاه راهبردی خلیج فارس در سیاست خارجی آمریکا
دکتر هادی آجیلی، منا مصیبی؛ دانشگاه علامه طباطبایی، مجله مجلس و راهبرد، تابستان 95
به باوری عدهای از تحلیلگران انقلابات فناوریکی در حوزههایی جدید حفاری از جمله شیل موجبات کمرنگ شدن اولویت جایگاه خلیج فارس بهعنوان مرکز ثقل و هارتلند تأمین انرژی جهان را در پی دارد،این موضوع معادلات بینالمللی و ساختارهای قدرت در سطح جهانی را تأثیرپذیر خواهد کرد، چراکه با قطع وکاهش وابستگی برخی از کشورهای عمده واردکننده انرژی از جمله ایالت متحده آمریکا و همچنین اولویت حضور و هزینههای نظامی و سیاسی در راستای تأمین امنیت انرژی همچون گذشته قابل توجیه نمیباشد. تکیه بر فناوریهای جدید استحصال انرژی از منابع غیر متعارف و استقلال از واردات نفت ازسوی آمریکا، تغییر الگوی مصرف انرژی این کشور، تغییر در حوزه عرضه و تقاضا، فروشنده و خریدار (با توجه به آنچه در گزارش چشمانداز 2030 ازسوی آژانس بینالمللی انرژی بیان شده است) میباشد. ازاینرو نگارندگان با بررسی تحولات صورت گرفته در این حوزه و نیز ظرفیت قابل اتکای استحصال و انتقال به تأثیر آن بر اهمیت جایگاه خلیج فارس بپردازند. اگر بگوییم کاهش اهمیت خلیج فارس در تأمین انرژی برای کشورهایی با بهرهمندی از قابلیت استحصال از ذخایر غیرمتعارف مذکور، همچون آمریکا محتمل است، افزایش تقاضای کشورهای آسیایی از یکسو و نیز حضور مستمر ایالت متحده آمریکا جهت کنترل منابع انرژی و رقبای خود، در منطقه همچنان در اولویت سیاست خارجی آمریکا و نیز عرصه رقابت قدرتهای بزرگ باقی خواهد ماند. اصل مقاله (386 K)