مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

بایگانی

آخرین نظرات

پیوندها

۲۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسفندیار خدایی» ثبت شده است

✍️ اسفندیار خدایی
دکترای مطالعات آمریکا از دانشگاه تهران

🌿 سالهاست که مرگ بر آمریکا، نه در شعار، بلکه در عمل، و نه در سیاست خارجی، بلکه در تمام عرصه‌های داخلی و خارجی، محور سیاستهای جمهوری اسلامی است و بر تمام شئون زندگی ما از مدرسه و مسجد تا مجلس و رسانه و دانشگاه سایه افکنده است؛ و آمریکاستیزی اصلی‌ترین معیار انتخاب مسئولان و ملاک تعیین دوستان و دشمنان داخلی و خارجی‌مان بوده است. متقابلاً آمریکا نیز در دشمنی با جمهوری اسلامی سنگ تمام گذاشته و از هیچ فرصتی برای ضربه زدن به کشورمان مضایقه نکرده است. به عنوان نمونه، تحریمهای آمریکا پس از خروج ترامپ از برجام، به گفته محمدجواد ظریف وزیر خارجه قبلی، بیش از یک هزار میلیارد دلار بر اقتصاد ایران آسیب وارد کرده است. خسارت تحریمهای آمریکا قبل از توافق برجام نیز همین حدود برآورد شده است. جالب است بدانید کل بودجه عمرانی کشور در سال ۱۴۰۰ حدود یکصد و چهار هزار میلیارد تومان بود که با محاسبه دلار سی هزار تومانی می‌شود کمتر از سه و نیم میلیارد دلار. حالا این رقم را مقایسه کنید با خسارت دو تریلیون دلاری تحریمهای آمریکا تا عمق این خسارتها را دریابید. بعلاوه خسارتهای جنگ روانی و تبلیغاتی ایران‌هراسی، آسیب تحریمها به بیماران و کودکان، بیکاری جوانان و فروپاشی خانواده‌ها و فقر و فساد و فحشاء، فرار مغزها، و تبعات فسادآور دور زدن تحریمها و محدودیتهای علمی و تکنولوژیکی و حتی چراغ سبز آمریکا به صدام حسین در حمله عراق به ایران پس از تسخیر سفارت آمریکا و خسارتهای مالی و جانی فراوان این جنگ هشت ساله را هم در نظر بگیرید.

🌿 در این جدال نابرابر مقابل آمریکا، هزاران میلیارد دلار خسارت دیده‌ایم و ارزش پولمان بیش از چهار هزار برابر کاهش یافته و بیشتر جمعیت کشورمان به زیر خط فقر رفته است و بهترین دوران سرمایه انسانی جمعیت جوان کشور برای توسعه، تلف شده است. راستی جمهوری اسلامی چه خسارتهایی به اقتصاد و دولت و ملت آمریکا وارد کرده؟ ادامه این راه به زیان کدام طرف این درگیری است و کدام به سمت پرتگاه نزدیک می شود؟ آیا واقعاً راه سومی جز ادامه آمریکاستیزی یا تسلیم خفت بار وجود ندارد؟ آیا آمریکا و جمهوری اسلامی ناچارند که این جدال ایدئولوژیک را تا انتها یعنی تا نابودی یکی از طرفین ادامه دهند؟ خیر، اصولاً هنر سیاست به این است که بن بست موجود را بشکند و راه سومی بیابد یا بسازد و با بهره‌گیری از تجربیات سایر ملتها، حصار دوگانه جنگ نابرابر و تسلیم حقارت‌آمیز را بشکند. تعریف سیاست به این است که بیشتر ضربه بزنیم و کمتر ضربه بخوریم بلکه دشمنی خسارت بار را به رقابت و فرصتی برای رشد و پیشرفت تبدیل کنیم. ساعتی تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است. 

🌿 آمریکاستیزان گاهی بدرستی مو را از ماست می‌کشند، اما گاهی کوه را از کاه تشخیص نمی‌دهند. آنها بخشی از حقایق را بخوبی می‌بینند، اما بخشی را نادیده می‌گیرند یا بی‌اهمیت و طبیعی و بدیهی قلمداد می‌کنند. بررسی مواضع و سخنان آمریکاستیزان نشان می دهد که استدلالهای ایشان بر چهار فرض یا ستون لرزان زیر استوار است:

۰ نظر ۲۲ آذر ۰۰ ، ۱۲:۱۲
اسفندیار خدایی

 اسفندیار خدایی

🌿 نسخه مشترک آقایان اصولگرا برای ایجاد رونق اقتصادی این است که: با تکیه بر ظرفیتهای داخلی و افزایش تولید، و برخورد با مفسدان اقتصادی بخصوص دانه‌درشتها، مشکلات اقتصادی حل میشوند. منظور از دانه‌درشتها، فلان معاون وزیر، فلان برادر رئیس جمهور، دختر فلان مسئول، باجناق فلان معاون و داماد فلان معاون رئیس جمهور است که میلیاردها یا هزاران میلیارد تومان از اموال بیت المال را چپاول کرده اند.

🌿 خوشبخنانه تمام این مفسدان اقتصادی از یک جناح مشخص هستند! و با روی کار آمدن یک دولت اصولگرای انقلابی، همه حذف می شوند!... اقدام قانونی علیه مفسدان اقتصادی قطعاً کار درستی است، اما کافی نیست و با رفتن دولت روحانی، معما همچنان باقی خواهد ماند؛ چون این افراد، آن دانه درشتانی نیستند که با حذف آنها شرایط گل و بلبل شود. اینها علت مشکلات هم نیستند، اینها معلول دو دانه درشت به نام فساد ساختاری، و تحریم هستند که هیچکدام به نظر آقایان اصولگرا چندان مهم و قابل اعتنا نیستند که درباره آنها سخن بگویند و برنامه ارائه دهند.

🌿 اولین دانه درشتی که اصولگرایان نمی بینند فساد ساختاری حاکم بر اقتصاد است. (درباره فساد ساختاری سیاسی قبلاً بحث کرده‌ام: لینک (https://t.me/EsfandiarKhodaee/642)). نظام اقتصادی ما غیرعلمی، غیر شفاف، مبتنی بر اعتماد و روابط و بدون قانون و برنامه است. آقای رئیسی و اصولگرایان چه برنامه ای برای

۱ نظر ۲۳ خرداد ۰۰ ، ۲۳:۱۱
اسفندیار خدایی

اسفندیار خدایی
دکترای مطالعات آمریکای شمالی از دانشگاه تهران

1-  ترامپ در این مناظره متمرکزتر و هوشیارتر از دفع قبل بود. حتی جایی که دستش خالی بود، با حمله به بایدن، توپ را به زمین او می انداخت. در مناظره قبلی ترامپ بازنده بود، عصبی و پریشان بود و وسط حرف بایدن می پرید. اما این بار ترامپ آرامش و تسلط بهتری داشت.

2-  بایدن مثل دفعه قبل بود، اشتباه خاصی نکرد، اما حضور ذهن و جنگندگی ترامپ را نداشت، انتظار هم می رفت، ترامپ به عنوان رئیس جمهور هر روز با رسانه ها و آمار و ارقام سر وکار دارد. اما بایدن دست و پا بسته هم نبود و در انتقال منظورش موفق بود گرچه به خوبی از عملکرد دولت خودش و اوباما دفاع نکرد.

3-  شاید علت برنده بودن بایدن در مناظره قبل، این بود که با تبلیغات ترامپ و هوادران او با واژه هایی همچون بایدن خواب آلو، مردم انتظار داشتند، بایدن حتی نتواند تا آخر مناظره سر پا بایستد. اما او ایستاد و خندید و آرامش بیشتری نسبت به ترامپ داشت و به نظر من، در آن مناظره برنده بود.

4-  مناظره اول مهمتر از مناظره دوم بود. به دو دلیل: اولاً برداشت اول در قضاوت مردم مهمتر است، ثانیاً تاکنون یعنی تا قبل از این مناظره دوم، حدود پنجاه میلیون نفر (یک سوم رای دهندگان) رای خود را در صندوق انداخته اند و این مناظره تاثیری بر آرای ایشان ندارد.

5-  ترامپ در اولین سوال مناظره در موضوع بحران کرونا پیشدستی کرد  و به ایالتهایی مثل نیویورک و پنسیلوانیا اشاره کرد که فرماندار دموکرات داشته اند اما بیشترین تلفات کرونا را هم داشته اند و نتیجه گرفت که اگر مدیریت کشور با دموکراتهایی مثل بایدن بود، تلفات خیلی بیشتر بود. بایدن حرف تازه ای جز اشاره به آمار بالای قربانیان کرونای آمریکا و اظهارات عجیب و غریب ترامپ مثل خوردن مواد ضدعفونی کننده، چیز جدید و محکمی درباره مدیریت دولت ترامپ در کرونا نگفت و ظاهراً خودش برنامه مشخصی در این زمینه نداشت. من متقاعد شدم که اگر رئیس جمهور آمریکا دموکرات بود، احتمالاً خیلی فرقی نداشت!

6-  در مورد سوال مداخله چین و ایران و روسیه در انتخابات آمریکا به هر دو کاندیدا نمره مساوی می دهم. اول بایدن جواب داد، با قاطعیت مداخله خارجی این کشورها را محکوم کرد و گفت این مداخلات نقض حاکمیت ملی ما هستند و اتهامات کمک روسیه به ترامپ را تکرار کرد. ترامپ هم نتوانست حرف خود را در کمک کشورهای خارجی به بایدن به کرسی بنشاند. بایدن هم همینطور نتوانست ارتباط ترامپ و روسیه را به کرسی بنشاند..

۰ نظر ۰۳ آبان ۹۹ ، ۲۰:۱۳
اسفندیار خدایی

دکتر اسفندیار خدایی

آمریکا با چه محدودیتهایی در برخورد با چین مواجه است؟ به عبارت دیگر چرا آمریکا نمی تواند چین را همانند سایر کشورها، با سیاستهای خود همراه سازد؟ چین چه ویژگی ها یا ابزاری در مقابل آمریکا دارد، که سایر کشورها ندارند؟ چین در آسیا، آفریقا، اروپا و حتی در حیاط خلوت آمریکا یعنی قاره آمریکای جنوبی سیاستهای آمریکا را به چالش می کشد و در زمینه های اقتصادی و سیاسی فعالیتهایی می کند که مورد خوشایند آمریکا نیست. رفتار چین در قبال تحریمهای ایران را به عنوان یک نمونه موردی در نظر بگیرید تا اهمیت محدودیتهای آمریکا در مواجهه با چین روشن گردد. دولت ترامپ پس از خروج از برجام توانسته است تجارت بسیاری از کشورها نظیر ژاپن، کره جنوبی، آلمان و فرانسه با ایران را به صفر نزدیک کند اما علی رغم فشارهای آمریکا، درسال گذشته یعنی 2019 چین با ایران بیش از بیست میلیارد دلار مبادلات تجاری داشته است.

این رفتار چین فقط مربوط به دوره ترامپ نیست. قبل از توافق برجام نیز چین تحریمهای آمریکا را نادیده گرفته است. قضیه هسته ای ایران در سال  2003 ظهور کرد، در آن زمان چین فقط حدود پنج میلیارد دلار با ایران تجارت سالیانه داشت ولی مبادلات تجاری اروپا با ایران از بیست میلیارد دلار در سال تجاوز می کرد، یعنی چهار برابر چین. اما پس از اوج گرفتن بحران هسته ای، به دلیل فشارهای دولتهای جرج بوش و باراک اوباما و البته تحریمهای سازمان ملل، تجارت اروپا و بسیاری کشورهای دیگر با ایران به شدت کاهش یافت بطوریکه در سال 2014 یعنی یک سال قبل از توافق برجام، تجارت این کشورها با ایران تقریباً صفر شد، اما با وجود تحریمها و فشارهای آمریکا، تجارت چین با ایران نه تنها کمتر نشد، بلکه ده برابر شد و به پنجاه میلیارد دلار در همان سال 2014 رسید. آیا دولتهای جرج بوش و اوباما نمی خواستند جلوی تجارت چین با ایران را بگیرند یا نمی توانستند؟ آنها با چه محدودیتهایی مواجه بودند؟ پس از امضاء برجام، تجارت اروپا، ژاپن و دیگر کشورها با ایران مدت کوتاهی افزایش یافت اما با خروج ترامپ از برجام این کشورها به سرعت عقب کشیدند و ایران را ترک کردند، اما چین همچنان تجارت با ایران را ادامه داد و همانطور که ذکر شد، سال گذشته علی رغم سخت ترین فشارهای دولت ترامپ، مبادلات تجاری چین و ایران از 20 میلیارد دلار فراتر رفت. آیا دولت ترامپ نمی خواسته که جلوی تجارت چین با ایران را بگیرد یا نتوانسته است؟ بطور کلی آمریکا با چه موانعی برای همراه ساختن چین مواجه است؟...ادامه مطلب را بخوانید...

۱ نظر ۲۲ فروردين ۹۹ ، ۲۳:۱۵
اسفندیار خدایی

اسفندیار خدایی، دکترای مطالعات آمریکا، دانشگاه تهران

آمریکا یک کشور خارجی در یک قاره دور نیست. در این روزگار کرونایی هم آمریکا مسئله زندگی ماست و در خانه، بازار، مدارس، مساجد و حتی سر سفره غذای ما هم حضور دارد. باورهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و دینی ما در مخالفت یا همراهی با آمریکا تعریف می شود: برخی آمریکا را خدا می دانیم و برخی شیطان می شماریم. شما یا آمریکاستیزید یا آمریکاپرست و بین این دو، هیچ آئین سومی وجود ندارد. اگر هست، صدای آن در هیاهوی آمریکاستیزان و آمریکاپرستان خفه می شود. مردم، رسانه ها، هنرمندان، ورزشکاران، دانشمندان و حتی مسئولان ما نیز خواسته یا ناخواسته به این دو آئین تقسیم می شوند و برچسب آمریکاپرستی و آمریکاستیزی بر پیشانی آنها نقش بسته است. نگاه ما به خارج کشور نیز اینگونه است و همه کشورها را با همین معیار تقسیم می کنیم.

آمریکاپرستان، آمریکا را مدینه فاضله می خوانند و همه رفتارهای آمریکا را منطقی می شمارند و تحسین می کنند. آنها به قدرت و ثروت و فرهنگ آمریکایی ایمان دارند و به آنچه غیر آمریکایی است به دیده تحقیر می نگرند. از طرف دیگر، آمریکاستیزان آمریکا را شیطان بزرگ می خوانند و ریشه همه بدبختی ها را در آمریکا می پندارند. مثلاً اگر ویروس کرونا می آید، با قاطعیت انگشت اتهام را به سمت آمریکا نشانه می روند و دلیل هم نمی خواهند و دلیل برخی شان هم این است که چون این ویروس از شهر مقدس قم وارد کشورمان شده است پس کار آمریکاست تا قلب جهان تشیع را هدف بگیرد و باور مردمان را از اسلام و روحانیت برگرداند. کسانی هم هستند که به زبان آمریکا را دشنام می دهند اما دلشان برای آمریکا می تپد؛ آنها هم در زمره آمریکاپرستان قرار می گیرند.

این دو گروه در یک چیز اشتراک دارند: آنها با عینک آمریکایی به دنیا نگاه می کنند. هم آمریکاپرستان و هم آمریکاستیزان معتقدند که کارهای آمریکا طبق برنامه و حساب و کتاب است. هر دو آمریکا را آنقدر بزرگ می دانند که هدف زندگی را در مبارزه با آمریکا و یا آمریکاپرستی خلاصه می کنند. این دو گروه تنها در هدف آمریکا با هم اختلاف نظر دارند، یکی آمریکا را شر مطلق می داند و دیگری خیر مطلق می خواند. مثلاً آمریکا به عراق حمله کرد و دولت صدام حسین را سرنگون کرد. آمریکاستیزان شک ندارند که هدف آمریکا در این حمله، سلطه بر جهان اسلام و البته مقابله با جمهوری اسلامی است. اما آمریکا پرستان با قاطعیت می گویند حمله آمریکا به عراق با هدف ایجاد امنیت و دموکراسی در جهان اسلام و مبارزه با دیکتاتوری بود. (امروز پس از هفده سال، اغلب تحلیل گران اتفاق نظر دارند که حمله آمریکا به عراق اشتباه بزرگی بود، بسیار هزینه داشت، امنیت آمریکا و متحدان را بیشتر نکرد و هیچ دستاورد دیگری هم برای آمریکا نداشت؛ بلکه موازنه قدرت را به نفع ایران تغییر داد و بغداد را به تهران تقدیم کرد). اما این دو گروه باور ندارند که آمریکا هم گاهی اشتباه می کند، گاهی کار خیر می کند و گاهی شر.

آمریکاپرستان معتقدند اگر آمریکا کاری می کند که به ظاهر خوب نیست، عیب از ماست که دقت نمی کنیم. اگر در جنگ جهانی دوم آمریکا بر سر مردم هیروشیما و ناکازاکی ژاپن بمب اتم انداخت، چاره ای نداشت و اتفاقاً این بهترین کار ممکن بود، چون موجب شد ژاپن تسلیم شود و جلوی جنگ و خونریزی بیشتر را گرفت...

۳ نظر ۱۰ فروردين ۹۹ ، ۱۳:۵۰
اسفندیار خدایی

اسفندیار خدایی
🌿 وارد مغازه‌ای شدم؛ دو نفر در حال گفتگو درباره کرونا بودند. یکی می‌گفت: "خدا بزرگه و عمر هم دست اوست چه ما رعایت کنیم یا رعایت نکنیم". دیگری جواب داد: "این حرفها چیه؟ کرونا یک مسئله علمی است، نه مسئله دینی. اگر خدای شما بزرگ بود، کرونا از قم وارد کشور نمی­‌شد و مسجد و نمازجمعه و حتی خانه کعبه را تعطیل نمی­‌کرد. امروز عصر علم و عقل است، دوره خرافات و دین و جادو دیگر تمام شده. خوشحالم که کرونا کسانی که با دین و خرافات سر مردم کلاه می‌گذاشتند و دکان بازار درست کرده بودند، را رسوا کرد. امروز امید ما برای درمان کرونا به مدعیان دین نیست. امید ما به این اروپایی­ها و آمریکایی­های کافر است که شاید دارو یا واکسنی برای کرونا پیدا کنند. تا کی ما با این حرفها که خدا بزرگه، خودمان را گول ب­زنیم؟"... 

۰ نظر ۰۷ فروردين ۹۹ ، ۱۱:۳۱
اسفندیار خدایی

 اسفندیار خدایی

🌿 در هیچ‌جای دنیا به اندازه ایران شعار "مرگ بر آمریکا" را نمی‌توان شنید و در هیچ کشوری به اندازه ایران پرچم آمریکا سوخته نمی‌شود. جمهوری اسلامی ایران افتخار می‌کند که تسلیم آمریکا نشده است  و در چهل سال گذشته مقابله با آمریکا را سرلوحه سیاست خارجی خود قرار داده است. در مقابل آمریکا نیز در مقابله با ایران کاهلی نکرده است: حمایت از عراق در جنگ تحمیلی، تلاش برای تغییر رژیم ایران، حمایت از رقبای ایران در منطقه و تحریمهای اقتصادی تنها بخشی از اقدامات آشکار و پنهان آمریکا علیه ایران است. طبیعی است که در مقابل این همه تهاجم آمریکا، سوختن پرچم و شعار مرگ بر آمریکا اقدامات بزرگ و متناسبی نیستند بخصوص که به مرور زمان تبدیل به امری عادی و تکراری شده‌اند و دیگر برای رسانه ها جذابیت خاصی ندارند. 

🌿 اما ایران در چهل سال گذشته چه ضربه‌هایی به آمریکا زده است؟ چند سرباز آمریکایی به دست ایرانی‌ها کشته شده‌اند؟ نیروهای نظامی ایران چند هواپیما و تانک و کشتی و کارخانه آمریکایی را هدف قرار داده‌اند و چند میلیارد دلار به آمریکا خسارت وارد کرده‌اند؟ بدیهی است که کشتن سربازان عراقی در جنگ تحمیلی و یا مزدوران داعشی عرب و پاکستانی و تونسی ضربه‌ای به آمریکا محسوب نمی‌شود. آمریکا با تحریم‌ها و جنگهای مختلف صدها و بلکه هزاران میلیارد دلار به دولت و ملت ایران خسارت وارد کرده است. بلکه آمریکا توانسته است با ایجاد موج ایران‌هراسی در کشورهای عربی و حتی در اروپا، میلیاردها دلار به حساب کارخانه‌های اسلحه‌سازی خود واریز کند، و به بهانه مقابله با ایران، ناوهای خود را به خلیج فارس بیاورد و در خاورمیانه صدها پایگاه نظامی بزند و نفوذ سیاسی خود را بسط دهد و کشورهای منطقه را به خود وابسته سازد.

۲ نظر ۲۸ آبان ۹۸ ، ۱۸:۵۱
اسفندیار خدایی
دکتر اسفندیار خدایی

 ما گمان می‌کردیم که امضاء دولتهای مختلف بخصوص آمریکا پشتوانه محکمی برای برجام است. در حالیکه در روابط بین‌الملل قدرت تضمین کننده اجرای قراردادها و پیمان­هاست نه تعهدات قانونی یا الزامات اخلاقی. مطابق مبانی واقع‌گرایی، تمام دولتها به دنبال منافع خود هستند و پیمانها و توافقات فقط تا وقتی دوام می آورند که قدرت کافی پشت سر آنها باشد. 

 اشتباه ما این بود که پشت برجام را خالی کردیم و از فرصت پیش آمده و چندین برابر شدن فروش نفت پس ازتوافق، خود را برای روز خروج آمریکا از برجام یا برهم زدن این قرارداد آماده نکردیم در تهیه ابزار کافی برای حمایت از منافعمان در برجام غفلت ورزیدیم. دو جناح سیاسی چنان مشغول دعوای خوب یا بد بودن برجام و جزئیات توافق شدیم که گمان نمی کردیم آمریکا به آسانی از برجام خارج شود و هیچ برنامه ای برای دفاع از حقوقمان در این توافق در صورت استنکاف طرف مقابل نداشتیم. اصولگرایان می گفتند آمریکا در این توافق چنان پیروز شده است که هرگز از آن خارج نمی شود و دولتمردان می گفتند آمریکا قانوناً نمی تواند از این توافق بین‌­المللی چندجانبه خارج شود.

 تصور کنید که ایران پس از توافق برجام با بهره‌گیری از فرصت پیش آمده، ظرف این چند سال، حدود یک پنجم از عایدات برجام را ذخیره می‌کرد. پس از توافق، فروش نفت ایران چندین برابر شد و درآمد هنگفتی نصیب کشور شد ولی قدر آن را ندانستیم. آیا اگر با برنامه ریزی عاقلانه حدود یکصد میلیارد دلار را پشتوانه جنگ اقتصادی می کردیم، آیا امروز ترامپ می­توانست به آسانی از برجام خارج شود و ایران را تحت فشار قرار دهد؟ آیا در آن صورت، هیچ چشم اندازی برای توفیق تحریمهای آمریکا متصور بود؟
۰ نظر ۱۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۰:۲۱
اسفندیار خدایی

🎤 مصاحبه ایرنا با دکتر اسفندیار خدایی

 دولت ترامپ در آخرین اقدام ضد ایرانی خود، سپاه پاسداران را در لیست گروههای تروریستی گنجانده‌است. در همین زمینه اسفندیار خدایی کارشناس مسائل آمریکا در گفتگو با خبرنگار سیاسی ایرنا اظهار داشت: این اقدام را باید در چارچوب برنامه های ترامپ و حلقه ضد ایرانی در اطراف وی– کسانی مانند بولتون و پمپو – دانست و ادامه همان سیاست گام به گام دولت ترامپ علیه ایران است و باید منتظر آن باشیم که در آینده نهادها و سازمان‌های دیگر جمهوری اسلامی ایران را در لیست گروه‌های تروریستی قرار دهد.

 کارشناس مسائل آمریکا ماهیت این اقدام دولت ترامپ را اقتصادی اعلام کرد و ادامه داد: آمریکا در حال حاضر در شرایطی نیست که بخواهد وارد درگیری نظامی شود، این کشور وقتی وارد اقدام نظامی می‌شود که بتواند آن را تمام کند، در غیر این صورت وارد نمی‌شود. با توجه به اوضاع افغانستان، عراق و حتی اسرائیل و حزب‌الله چنین اقدامی توسط ایالات متحده بعید است و عواقب نامشخصی دارد.

 به گفته دکتر اسفندیار خدایی، یکی از اهداف حلقه ضد ایرانی دولت آمریکا از گنجاندن سپاه در لیست گروه های تروریستی این است که چنانچه ترامپ در انتخابات 2020 شکست خورد و دولتی دموکرات و حامی برجام به قدرت رسید، نتواند به آسانی روابط با ایران را بهبود بخشد و به برجام بازگردد. سیستم سیاسی حاکم بر آمریکا بر این قاعده استوار است که برای برداشتن تحریم‌ها و یا خارج کردن یک گروه از لیست گروه های تروریستی، دولت آمریکا باید بتواند تصمیم خود را برای کنگره و افکار عمومی توجیه و قابل پذیرش کند و این طبیعتاً مشروط به تغییرات اساسی در ایران است و چنان شرایطی کار را پیچیده‌تر می‌سازد.

 متعاقباً هدف ترامپ از خروج از برجام و تروریست خواندن سپاه، آن است که تصمیم‌گیرندگان سیاست خارجی ایران منتظر پایان دولت ترامپ نمانند و اگر قصد مذاکره دارند با ترامپ آغاز کنند و این دستاورد ارزشمندی برای ترامپ در انتخابات باشد. علاوه بر این در صورت مذاکره، هم بازگشت به برجام و هم خارج کردن سپاه از لیست گروههای تروریستی، کارت هایی برای دولت ترامپ در مذاکرات احتمالی آینده با ایران خواهد بود و طبیعتاً ایران هم نباید با دست خالی به میز مذاکره بازگردد و کارتی مثل خارج کردن نظامیان آمریکا از لیست تروریسم می‌تواند ارزشمند باشد.
۰ نظر ۰۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۰:۳۰
اسفندیار خدایی

دکتر اسفندیار خدایی

🎲 رهبر انقلاب سال 98 را رونق تولید نامگذاری کرده‌اند. رونق اقتصادی در شرایط کنونی، همچون شکار شیر می‌ماند و شکار شیر آسان نیست. چه شرایطی برای تحقق این شعار لازم است؟ چه بهائی باید برای رونق اقتصادی پرداخته شود؟

1⃣ اولین شرط برای سرمایه‌گذار داخلی و خارجی، امنیت و ثبات اقتصادی است؛ و اولین لازمه ثبات و امنیت، تعامل و مدارا با مردم دنیا بخصوص همسایگان و بازارهای مصرف و تولید است. ما نمی‌توانیم با شعارهای افراطی و استقبال از جدالهای بین‌المللی و تحت شدیدترین تحریمها منتظر جذب سرمایه‌های داخلی و خارجی باشیم بلکه فرار سرمایه ها نتیجه طبیعی چنان سیاست غیرمسئولانه است. این بدان معنا نیست که تسلیم خواسته آمریکا و همسایگان زیاده‌خواه شویم بلکه رونق اقتصادی بدون اقتدار و استقلال و قدرت نظامی و مقاومت، ممکن نیست. لکن در عصر پیچیده وابستگی متقابل، ما می‌توانیم همانند چین و روسیه و ترکیه و آفریقای جنوبی و... با بهره گیری از ظرفیتهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی و حتی جغرافیایی و ورود به ائتلافها و تعامل خردمندانه با استفاده از اهرمهای مختلف به دنبال تحقق منافع ملی باشیم تا با کمترین هزینه به بیشترین دستاوردها برسیم. نه آنکه بیهوده هزینه کنیم و فرصتها و سرمایه‌ها را تباه کنیم.

2⃣ رونق اقتصادی نیازمند رقابت شفاف و عادلانه است و با تبعیض و فساد ممکن نیست. اگر قرار است کار اقتصادی توسط ملت انجام شود و دولت هم نظارت و هدایت کند، باید مرز دولت و ملت روشن شود. در یک رقابت عادلانه هرگز نباید داور مسابقه بازیکن یکی از تیمها باشد. باید تکلیف نهادهای شبه دولتی مشخص شود و این نهادهای اقتصادی از دولت جدا شوند تا دولت بتواند با اقتدار بر آنها نظارت کند و رقابت اقتصادی معنا پیدا کند. 

🌿 به عنوان مثال، بنیاد مستضعفان و جانبازان در سال 95 اعلام کرد که درآمد سالانه این بنیاد ۲۶ هزار میلیارد تومان بوده است. لینک: nasimetosee.ir/درآمد-و-مالیات-شرکت-های-بنیاد-مستضعفان/ این مبلغ معادل نیمی از کل بودجه عمرانی دولت در همان سال است (بودجه عمرانی معمولاً بطور کامل محقق نمی شود). 
می‌توان حدس زد که نهادهای دیگر همچون قرارگاه خاتم الانبیاء، ستاد اجرایی فرمان امام، و آستان قدس رضوی و... نیز هر کدام معادل نیمی از بودجه عمرانی دولت درآمد دارند. در واقع هرکدام این نهادها خود یک دولت هستند با این تفاوت که بر آنها نظارتی نیست. نهادهای فراوانی بر دولت نظارت دارند، نهادهایی همچون مجلس، سازمان بازرسی، نهادهای امنیتی، قو قضائیه، شورای نگهبان (با نظارت روی افراد)، رسانه هایی مثل صدا و سیما و مردم در فضای مجازی و... اما چه کسی روی نهادهای شبه دولتی نظارت دارد؟ مجلس؟ سازمان بازرسی یا رسانه ها؟ هیچکدام. بخش خصوصی هیچ امیدی برای رقابت با این نهادها ندارد و فقط می‌تواند انگل‌وار در حاشیه این نهادهای ثروتمند و در خدمت به آنها به عنوان پیمان‌کار درجه دو و درجه سه فعالیت کند.

3⃣ مشکلات اقتصادی ایران ریشه در سیاست دارند و سیاست در همه جا حضور دارد. لذا ریشه فساد اقتصادی را باید در فساد سیاسی ردیابی کرد. مداخله فراقانونی در چرخه آزاد قدرت و دوپینگ سیاسی جناح همیشه‌حاکم و انحصارطلب با استفاده از اهرمهایی همچون نظارت استصوابی، موجب تجمع سرمایه اقتصادی و سیاسی و فساد در هر دو زمینه می‌شود. در شرایطی که صاحبان قدرت سیاسی زمام امور اقتصادی هم در بخش خصوصی و هم در بخش دولتی را در اختیار دارند و تنها خودشان بر خودشان نظارت دارند، رقابت اقتصادی و سیاسی با این گروههای قدرتمند بی‌معنا و خطرناک می شود و شانسی برای رقابت سالم اقتصادی و شکوفایی تولید باقی نمی‌ماند و شعار رونق تولید فقط بر روی کاغذها و بنرها می‌ماند و چنان شعار زیبایی فقط رونق بخش تریبونهاخ و زینت‌بخش صفحه تلویزیون ملی می‌شود.

4⃣ رونق تولید نیازمند اصلاح ساختار اقتصادی است. تجمع سرمایه‌ها در دست بانکهاست. این سرمایه‌ها باید به سمت تولید حرکت کنند نه آنکه با ورود به عرصه دلالی و واردات کالا از خارج کشور عرصه را بر تولیدکنندگان داخلی تنگ کنند. این بانکها عملاً بازیچه همان نهادهای فرادولتی و بخش تیره و تاریک اقتصاد کشور هستند. بانکها برای وامهای کوچک مردم، مو را از ماست می‌کشند اما سخاوتمندانه میلیاردها تومان تسهیلات به صاحبان قدرت سیاسی و اقتصادی عطا می‌کنند.

🔚 رونق تولید واقعی نیازمند اصلاحات خردمندانه ساختاری دراقتصاد و  سیاست داخلی و خارجی است. زنده کردن مردم (بخش خصوصی) در اقتصاد کار آسانی نیست. باید بخش خصوصی از حصار سیاسی و اقتصادی نهادهای فرادولتی رها شود و شیر اقتصاد ایران از قفس آزاد گردد تا استعدادهای ملی شکوفا گردد. اما بهانه آوردن و توجیه کردن و شعار دادن آسان است.
آدرس کانال تلگرام مطالعات آمریکا: t.me/EsfandiarKhodaee
۰ نظر ۱۵ فروردين ۹۸ ، ۱۹:۰۹
اسفندیار خدایی

دکتر فؤاد ایزدی ، دکتر اسفندیار خدایی

چکیده: آمریکا در طول سال‌های جدال هسته‌ای، بیشتر شرکای تجاری ایران را به کاهش تجارت با تهران واداشت. اما در همین دوران، چین نه‌تنها تجارت با ایران را کاهش نداد، بلکه مبادلات تجاری این کشور با جمهوری اسلامی چندین برابر نیز شد و تا حدودی خلأ ناشی از عقب‌نشینی شرکت‌های اروپایی و آسیایی را جبران نمود و از فشار تحریم‌ها بر ایران کاست. این پژوهش با استفاده از روش ردیابی فرایند، به‌دنبال پاسخ به این پرسش است که چرا دولت اوباما نتوانست چین را همانند سایر شرکای تجاری ایران با تحریم‌ها همراه سازد و با چه محدودیت‌هایی در این زمینه مواجه بود. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که چندین دهه رشد اقتصادی فوق‌العاده موجب شده است که چین در جایگاهی قرار گیرد که ابزارهای قدرت آمریکا نظیر فشار، تهدید، تحریم و دیپلماسی به آسانی بر پکن کارگر نیفتد و یا برای آمریکا گران تمام شود. دانلود متن کامل مقاله

۰ نظر ۳۰ مهر ۹۷ ، ۱۱:۲۹
اسفندیار خدایی

پایان نامه دکتری اسفندیار خدایی با عنوان: تحریمهای ایران در روابط آمریکا و چین: تعامل آمرانه آمریکا در مقابل موازنه نرم چین؛ دانشگاه تهران، دانشکده مطالعات جهان، بهمن 1396


دانلود متن کامل Download Full Text

Dissertation Title:

Iran Sanctions in US – China Relations
American Guarded Engagement vs. Chinese Soft Balancing

By:
Esfandiar Khodaee

khodaee2@gmail.com

 

Supervisors:

Foad Izadi

Mohammad Ali Mousavi

 Winter, 2018

 

 Abstract

Throughout the nuclear dispute, the United States actively engaged with world powers and the trade partners of Iran to make sanctions effective in pressuring Tehran. Most trade partners of Iran reduced trade with this country either voluntarily as alignment with the United States, or under pressures from Washington. The role of China as the first trade partner of Iran and as a veto power in the U.N. Security Council was controversial. In practice, China continued and even expanded trade with Iran; and the Chinese companies somehow filled the void of the absence of European and Asian rivals. This dissertation plans to answer the question that why the United States could not make China follow sanctions similar to other trade partners of Iran. It studies U.S. policy to make China follow sanctions on Iran, China’s response, and the limitations of Washington in dealing with Beijing. Reviewing the events through process-tracing method, shows that the Obama administration implemented a guarded-engagement strategy to make China join sanctions and reduce trade with Iran. The United States diplomatically engaged with China and considered Chinese economic and energy interests and security concerns in the region. On the other hand, Washington pressured Beijing through different channels such as sanctions against Chinese companies and banks. In response, China followed a soft-balancing strategy. This rising power did not directly stand against the United States to safeguard grand interests in relations with America and the West. China eventually voted for all the UN Security Council resolutions after some modifications on the texts to secure China’s interests. On the other hand, China practically continued and even expanded trade with Iran and refrained voluntary cooperation to make sanction costly and abortive in order to thwart U.S. domination over the energy-rich Middle East, and to prevent U.S. concentration on East Asia where China’s core interests are located. The United States faced limitations in making China follow Iran sanctions similar to what other trade partners of Iran did. These limitations can be categorized in economic and political boundaries. Sanctions against China, as the first trade partner of the United States, would endanger U.S. economic interests and might antagonize China to join anti-American coalitions and to stand against the United States in other issues. Keeping close relations with China and other major economies is essential for America to safeguard the role of U.S. dollar as the world reserve currency. Despite the threatening American rhetoric, Washington never imposed serious sanctions on major Chinese energy companies dealing with Iran. Neoclassical realism theory provides a flexible framework by considering both the structural position of states in the anarchic international system, and the domestic factors concerning the key role of the policymakers, and the complex interactions between them. The findings of this study show that decades of exceptional economic growth has placed China in such a position that U.S. power tools such as threats, sanctions and pressures are either too costly and risky, or less productive in making China follow American policies.

 

Key Words:

US-China Relations, Iran Sanctions, Guarded Engagement, Soft Balancing, Neoclassical


Download full text: phd dissertation Iran sanctions in US China Relations Esfandiar Khodaee
دانلود متن کامل pdf رساله دکتری اسفندیار خدایی تحریمهای ایران در روابط آمریکا و چین

حجم: 2.32 مگابایت

۰ نظر ۰۵ مهر ۹۷ ، ۱۲:۰۱
اسفندیار خدایی

دکتر اسفندیار خدایی
▫️در طول تاریخ همواره فساد داخلی بزرگترین تهدید برای حکومت‌ها بوده است؛ و حملات دشمنان خارجی فقط زمانی به ثمر نشسته که نظام سیاسی از داخل پوسیده و فاسد شده باشد. حکومت ساسانیان وقتی شکست خورد که فساد و تبعیض بی‌عدالتی به اوج رسید، آنگاه نومیدی و نارضایتی مردم به کمک اعراب مسلمان آمد تا بساط حکومت ساسانی برچیده شد. در دوران معاصر، سقوط حکومت قاجار توسط رضاخان و سقوط حکومت پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 نمونه‌های تاریخی هستند که باید از آنها درس گرفت. در تمام موارد فوق مردم از اصلاحات واقعی نومید شده بودند و تغییر حکومت‌ها تلفات و هزینه گزافی بر دوش ملت ایران گذاشت. اما قرن‌هاست که حکومتهای دموکراتیک غربی با انجام اصلاحات مد نظر مردم، نیازی به تغییر ندارند. جمهوری اسلامی باید از تجربیات خود و سایر ملتها در زمینه مبارزه با فساد بهره گیرد.

▫️مبارزه با فساد فردی آسانتر از مبارزه با فساد ساختاری است. می‌توان فساد یک فرد را کشف کرد و او را مجازات نمود. اما مبارزه با فساد ساختاری پیچیده است و با مجازات و اعدام و زندان هم درست نمی‌شود. فساد ساختاری نامرئی است و همانند بختکی چنگالهای پلیدش را بر همه ابعاد زندگی اجتماعی می‌گستراند. در یک ساختار فاسد، فرد خاطی نه تنها مجازات نمی‌شود، بلکه جایگاه او ارتقاء نیز می‌یابد و قدرت‌طلبان فاسد روز به روز عرصه را بر ملت تنگ می‌کنند.

▫️اما یک سیستم چگونه فاسد می‌شود؟

۱ نظر ۲۵ شهریور ۹۷ ، ۱۰:۰۸
اسفندیار خدایی

✍️ پروفسور پیتر بینارت، دانشگاه نیویورک
🔹 ترجمه: دکتر اسفندیار خدایی
✍️ تجارب تاریخی نشان می دهد که تحریمهای اقتصادی موجب می‌شوند کنترل جامعه هدف به دست انحصارطلبان حاکم بیفتد و روند مردمسالاری به حاشیه رانده شود. تاریخچه طولانی مداخلات آمریکا در امور داخلی کشورهای مختلف نشان می دهد که این مداخلات همواره یک مشکل را حل کرده اند اما مشکلات بزرگتری را به وجود آورده اند. مثلاً در دهه 1980 دولت ریگان مجاهدین افغانی را برعلیه شوروی تجهیز و حمایت کرد. لکن همین مجاهدین، القاعده را بوجود آوردند و با مرگبارترین حملات یازده سپتامبر هزاران آمریکایی را به خاک و خون کشیدند و هزاران میلیارد دلار بودجه جنگ با تروریسم را روی دست مالیات‌دهندگان آمریکایی گذاشتند.
✍️ تحقیقات نشان داده‌اند که تحریم‌ها جوامع هدف را به سمت دیکتاتوری سوق می‌دهند. تحقیقات دانشگاه ممفیس توسط پروفسور دورین پکسن در سال 2009 نشان داد که تحریمهای 1981-2000 وضعیت حقوق بشر در کشورهای هدف را خرابتر کرده بود. سال بعد تحقیقات مشترک همین پژوهشگر با پروفسور کوپردروری از دانشگاه میسوری نشان داد که جوامعی که هدف تحریم قرار گرفته اند در تمام شاخصهای دموکراسی افت کرده‌اند و به سمت دیکتاتوری متمایل‌تر شده‌اند. اما چرا؟

  1. تحریمها موازنه قدرت را به نفع رژیم حاکم و به زیان مردم منتقد تغییر می‌دهند و موجب می شود منابع قدرت اقتصادی و سیاسی به دست حکومت بیفتد. تحریمها مردم را بیش از گذشته وابسته به جیب دولت می کند
۰ نظر ۳۱ خرداد ۹۷ ، ۱۴:۵۰
اسفندیار خدایی

✍️ دوگ بنداو، مشاور سابق رئیس‌جمهور ریگان، نویسنده کتاب امپراتوری جدید آمریکا
ترجمه: دکتر اسفندیار خدایی
 
◀️ ترامپ هرشب با نگرانی ایران به رختخواب می‌رود. تمام سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه به ایران بسته شده است. اما مگر ایران چه دارد که ترامپ را اینگونه هراسان کرده است؟ ایران یک قدرت منطقه‌ای درجه دو است که با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می‌کند و از نظر اقتصادی و نظامی از رقییان خود هم ضعیفتر است و در قاره آمریکا هم واقع نشده است. امروز خاورمیانه دیگر برای آمریکا ارزش سابق را ندارد زیرا آمریکا بزرگترین تولید کننده انرژی دنیا است. اسرائیل هم دیگر نیازی به حمایت آمریکا ندارد زیرا این کشور امروز یک ابرقدرت منطقه ای است که توان دفاع از خود را دارد. امور سوریه و  داعش هم باید به کشورهای منطقه واگذار شود و نیازی به آمریکا نیست.

ما آمریکاییها خوب می دانیم که این ادعا که ایران یک دولت تروریستی است، حقیقت ندارد. ایران هرگز آمریکائیها را ترور نکرده است. ایران حتی اسرائیلی‌ها را هم ترور نمی کند مگر در انتقام به ترور دانشمندان هسته ای این کشور که دولت اسرائیل به قتل رسانده است. لابد آمریکا نگران حمایت ایران از حزب الله و حماس از دشمنان اسرائیل است. ای کاش ایران این حمایتها را قطع می‌کرد. اما ما آمریکاییها هم در امور داخلی سایر کشورها دخالت می‌کنیم. و البته در این زمینه عربستان کارنامه سیاهتری از ایران دارد و در مسائل داخلی کشورهای منطقه بیش از ایران دخالت می کند.

۰ نظر ۳۱ خرداد ۹۷ ، ۱۴:۴۳
اسفندیار خدایی
زلمای خلیل زاد، نماینده پیشین آمریکا در سازمان ملل
ترجمه: دکتر اسفندیار خدایی

تصمیم ترامپ در خروج از برجام در داخل و خارج آمریکا مورد انتقاد فراوان قرار گرفت. منتقدان این تصمیم دولت ترامپ را فراخوانی برای جنگ و سیاست تغییر رژیم ایران دانستند. اما این نکته مغفول مانده است که که ترامپ همزمان با خروج از برجام از ایران خواسته است که بار دیگر پای میز مذاکره با آمریکا بنشیند. فشار اقتصادی در کنار درخواست مذاکره، بالاخره ایران را به میز مذاکره خواهد کشاند. اخیراً پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا پیام جالبی به ایران داد و از این کشور خواست "به الگوی مذاکره با کره شمالی نگاه کند و جدیت آمریکا در تعامل با مخالفان در مسائل پیچیده را ببیند."  فشارهای ترامپ ایران را به زانو نخواهد آورد و منجر به تغییر رژیم در ایران نیز نخواهد شد. اما احتمالا تهران را به میز مذاکره خواهد کشاند. ایران در حال حاضر تمایلی برای مذاکره با آمریکا ندارد بلکه به دنبال تضمین ها و توافقی با اروپاست تا فشارهای آمریکا را کاهش دهد. اما به دلایل زیر، رهبران این کشور در آینده نزدیک به فکر مذاکره با آمریکا خواهند افتاد.

اولاً، ایران به زودی از اروپا نومید خواهد شد زیرا
۰ نظر ۲۷ خرداد ۹۷ ، ۱۴:۲۷
اسفندیار خدایی

تحریمهای ایران در روابط آمریکا و چین؛  نویسنده: اسفندیار خدایی؛ انتشارات لمبرت آلمان، 2017

Book: Iran Sanctions in US-China Relations; by Esfandiar Khodaee, 2017

 لینک خرید کتاب      Link

اسفندیار خدایی

۰ نظر ۱۶ مرداد ۹۶ ، ۰۹:۵۵
اسفندیار خدایی
فاکتور ایران در روابط آمریکا و چین: تعامل آمرانه و موازنه نرم
دکتر فواد ایزدی و اسفندیار خدایی؛
China Quarterly of International Strategic Studies :مجله
تابستان 1396
Foad Izadi, Faculty of World Studies, University of Tehran

Esfandiar Khodaee, PhD candidate in American Studies at the University of Tehran

Abstract:

Before the nuclear agreement with Iran, the Obama administration actively engaged with world powers and trade partners of Iran to strengthen the effectiveness of economic sanctions against Tehran. The role of China as the largest trade partner of Iran and as a veto power in the United Nations Security Council (UNSC) was controversial in this regard. Washington persuaded most of Iran’s trade partners to join in the sanctions and reduce trade with Tehran. But during the same period, China continued and even expanded economic relations with Iran. Reviewing the events through a process-tracing method, this study reveals that the Obama administration implemented a “guarded engagement” strategy to persuade China to join in the sanctions and reduce trade with Tehran. On one hand, the United States accommodated China’s interests and concerns, and engaged and bargained with China; on the other hand, Washington pressured Beijing through different channels such as security threats and economic sanctions. In response, through a soft-balancing strategy, China did not directly oppose the United States, in order to safeguard relations with Washington; and it eventually voted in favor of the UN resolutions after negotiating over the texts. In the meantime, Beijing refrained from voluntary cooperation with Western sanctions and even increased trade with Iran and filled the void to make sanctions abortive and costly, and to prevent U.S. domination over the Middle East. This study concludes that China’s current standing is such that U.S. diplomatic levers, such as bargaining, threats, sanctions, and pressures, are too costly and barely productive in getting Beijing to follow American policies.

Keywords: U.S.-China relations; Iran sanctions; soft balancing; guarded engagement

Source   منبع

۰ نظر ۱۴ تیر ۹۶ ، ۱۳:۳۶
اسفندیار خدایی

نویسنده: اسفندیار خدایی دانشجوی دکتری مطالعات آمریکای شمالی دانشگاه تهران

این مطلب در آذرماه 1394 در مجله "همشهری ماه" چاپ شده است

به طور کلی تحریم­های آمریکا علیه ایران را می­توان به سه دسته تقسیم کرد: 1- دستورات اجرائی رئیس جمهور 2- قوانین مصوب کنگره، 3- تحریم­ های ایالات و دولت­های محلی آمریکا. مطابق توافق برجام در ازای توقف غنی­ سازی اورانیوم در ایران و انجام نظارت­های شدید توسط آژانس بین­ المللی انرژی هسته ­ای، آمریکا تعهد داده است که تحریم­ هایی که در دسته نخست قرار دارند پس از حصول شرایط مندرج در توافق به دستور رئیس جمهور لغو ­شوند. تحریم­ هایی که در دسته دوم قرار دارند یعنی قوانین کنگره تعلیق می­شوند؛ مطابق این قوانین، رئیس جمهور اختیار دارد در شرایط خاصی آنها را تعلیق کند. اما در مورد دسته سوم مطابق بند 25 صفحه 16 متن توافق برجام دولت آمریکا متعهد شده است که «اقدامات مناسبی» در زمینه تحریم­ های ایالت­ها و دولت­های محلی در راستای برجام انجام دهد و ایالت­ها و دولت­های محلی آمریکا را «تشویق کند» که از اقداماتی که برخلاف برجام است خودداری کنند

۰ نظر ۱۳ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۱۵
اسفندیار خدایی

دکتر محمدعلی موسوی، دانشیار مطالعات آمریکای شمالی، دانشگاه تهران

اسفندیار خدایی، دانشجوی دکتری مطالعات آمریکای شمالی، دانشگاه تهران

مجله علمی پژوهشی روابط خارجی (پژوهشکده تحقیقات راهبردی) تابستان 1395

این پژوهش استراتژی امریکا را در قبال چین در منطقه خلیج فارس بررسی می‌کند و کوشیده است به این پرسش پاسخ دهد که با توجه به وابستگی روزافزون چین به منابع انرژی خلیج فارس، امریکا به عنوان قدرت هژمون چه سیاستی را در قبال چین در این منطقه دنبال کرده است؟ آیا سیاستی لیبرال در پیش گرفته و با چین همکاری کرده است یا با اتخاذ سیاستی واقع‌گرا در پی تقابل و مهار چین بوده است. این پژوهش به روش مطالعه موردی و با بهره‌گیری از دو نسخه واقع‌گرا و لیبرال نظریه ثبات هژمونیک بر این مدعی است که استراتژی امریکا تعامل آمرانه بوده است که ترکیبی از هر دو رویکرد واقع‌گرایانه و لیبرال است. امریکا مانع حضور اقتصادی چین در خلیج فارس نشده است بلکه با رویکردی لیبرال با پکن تعامل داشته است؛ اما رفتار امریکا در قبال چین در بحران‌های پسایازده سپتامبر نظیر تحولات عراق و سوریه و بخصوص برنامه هسته‌ای ایران، امریکا با رویکردی واقع‌گرایانه کوشیده است چین را وادار به همراهی با سیاست‌های واشینگتن در منطقه سازد و این رقیب خود را در بعد استراتژیک در چهارچوب سیاست‌های امریکا مهار و کنترل کند. لیکن در طولانی‌مدت تعارض ذاتی در راهبرد تعامل آمرانه یعنی تعامل اقتصادی و مهار استراتژیک موجب شده است با عمیق‌تر شدن روابط پکن با کشورهای منطقه، ادامه این روند برای امریکا دشوارتر شود و پکن آزادی عمل بیشتری می یابد.

  دانلود متن کامل مقاله

۰ نظر ۳۰ تیر ۹۵ ، ۱۲:۳۳
اسفندیار خدایی

شماره دوم نشریه علمی دانشجویی، آمریکاشناسی (مطالعات آمریکا)؛

دانشکده مطالعات جهات؛ دانشگاه تهران؛ تابستان 1392

صاحب امتیاز و مدیر مسئول : اسفندیار خدایی

سردبیر و ویراستار : آرش فرزاد

مدیر داخلی: سید وحید نمازی

طراح جلد: محمدحسین قنبری نژاد

همکاران این شماره:

زینب قاسمی تاری، مهدی نوریان، سیاوش برهان دیانی، فریبرز ارغوانی، غلامرضا بدری منش، خلیل کریمی، عبدالحمید افسری، مرضیه جوادی، محمد حیدری، حامد رحمانی، سبحان حسنوند، محمدجواد بختیاری

دانلود شماره دوم مجله آمریکاشناسی

۰ نظر ۱۱ تیر ۹۵ ، ۰۰:۴۱
اسفندیار خدایی

شماره نخست نشریه علمی دانشجویی، آمریکاشناسی (مطالعات آمریکا)

دانشکده مطالعات جهات؛ دانشگاه تهران؛ بهار 1391

صاحب امتیاز و مدیر مسئول : اسفندیار خدایی

سردبیر و ویراستار : آرش فرزاد

صفحه آرا: سبحان حسنوند

با آثاری از:

رضوان بیاتی، سبحان حسنوند، حمیده حسینی، محمد حیدری، مریم شاهمرادی، فاطمه شفیعی، پرناز طالبی، مهری عزیزی، رضا مصدق، مهدی نوریان، زینب آل حسینی، حمیده تیزهوش، نینا جمشیدنژاد و آزاده قهوئی

دانلود نسخه پی دی اف شماره نخست نشریه آمریکاشناسی

۰ نظر ۱۰ تیر ۹۵ ، ۲۳:۵۴
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی، دکتر محمدعلی موسوی، اسفندیار خدایی

Iran joined the Shanghai Cooperation Organization (SCO) as an observer member in 2005 and the year after applied for full membership. This application raised debates among SCO members, inside Iran and outside this organization in international politics. In the positive side, Iran's geostrategic importance and huge energy resources give impetus to SCO members. On the negative side, Iran’s challenge with the West, nuclear in particular, discourages SCO members to accept Iran at this juncture because they hesitate to pretend that they are standing against United States and the West. This article studies these debates in the theoretical framework of neo-realism and examines these events through historical analysis and according to their historical context. Considering the current international environment, membership of Iran in the SCO seems remote and very much depends, on the one hand on future progress of negotiations over Iran’s nuclear dossier, and on the other hand on relations between SCO members and the West.

دانلود متن کامل مقاله

 

۰ نظر ۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۲:۱۳
اسفندیار خدایی

پایان نامه کارشناسی ارشد اسفندیار خدایی، دانشگاه تهران تابستان 1392

استاد راهنما: دکتر فواد ایزدی؛ استاد مشاور: دکتر محمدعلی موسوی

چکیده

چین و آمریکا روابط پیچیده و چندوجهی دارند. آنها از طرفی شریک تجاری هستند و برای منافع مشترک اقتصادی و امنیتی همکاری میکنند و از طرف دیگر بر سر منافع اقتصادی و استراتژیک با هم رقابت می‌کنند و یا حتی مقابل هم می‌ایستند. پس از ارجاع پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت در سال 2006 و بخصوص در دوره اول ریاست جمهوری اوباما، فاکتور ایران در صدر چالش‌های بین چین و آمریکا قرار گرفت. آمریکا نگران برنامه هسته ای ایران بود؛ زیرا چنانچه ایران به تکنولوژی هسته‌ای ولو صلح‌آمیز دست می‌یافت توازن قوا در منطقه به زیان آمریکا و متحدان آمریکا تغییر می‌کرد بعلاوه مطابق گفتمان غرب، ایران هسته‌ای یک تهدید امنیتی جدی محسوب می‌شد. چین خواستار حفظ منافع خود در رابطه با ایران بود و هیچکدام از این نگرانی‌های آمریکا را درباره برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران نداشت. بعلاوه وجود ایران قدرتمندی که هژمونی آمریکا بر منابع نفتی خلیج فارس را به چالش می‌کشید، منافعی برای چین داشت لذا پکن با سیاست‌های آمریکا علیه ایران مخالفت می‌ورزید. برخلاف جرج بوش، اوباما گزینه تهدید نظامی علیه ایران را در حاشیه قرار داد و بر سیاست تحریم علیه ایران متمرکز شد. برای آنکه تحریم‌ها علیه ایران به نتیجه برسند دولت آمریکا نیازمند همکاری چین به عنوان اولین شریک تجاری ایران بود. لذا دولت اوباما با اتخاذ سیاست معامله و فشار و یا چماق و هویچ کوشید که به همکاری چین در تحریم ایران دست یابد. این پایان‌نامه در چارچوب نظری نوواقع‌گرایی و نولیبرالیسم و با استفاده از روش اسنادی-آرشیوی و  روش تحلیل گفتمان انتقادی می‌کوشد استراتژی‌های دولت اوباما برای جلب همکاری چین را مطالعه کند. به عنوان نتیجه‌گیری اگرچه سیاست چماق و هویچ آمریکا علیه چین موجب شد که پکن روابط اقتصادی خود با تهران را محدود کند، اما نمی‌توان چین را بازنده این بازی دانست؛ زیرا سیاست جسورانه چین دستاوردهای آمریکا را ناتمام و پرهزینه گرداند. مادام‌که ایران در مقابل سیاست‌های یک‌جانبه آمریکا ایستادگی می‌کند، واشنگتن نمی‌تواند بر شرق آسیا و سیاست مهار چین متمرکز شود و بعلاوه هژمونی آمریکا بر  منابع نفتی خلیج فارس کامل نمی‌گردد و آمریکا نمی‌تواند سلاح نفت را برای اعمال فشار بر چین و عقب‌نشینی پکن در موارد مختلف به‌کار ببرد.

 

متن کامل پایان نامه را از لینک زیر دانلود کنید
دانلود متن کامل پایان نامه

 

۰ نظر ۰۵ تیر ۹۵ ، ۱۸:۵۸
اسفندیار خدایی

MA Thesis in American Studies; Esfandiar Khodaee, University of Tehran

China and the United States have complicated and multifaceted relations. On one sidethey are trade partners and cooperate on common security and economic interests;on the other side they are competing and confronting over many economic and strategic issues. Since the referral of Iran nuclear dossier to the UN Security Council in 2006 and especially during President Obama’s first administration the Iran factor emerged among the top challenges between Washington and Beijing. For the United States an Iran with nuclear technology was regarded as the worst scenario since it would change the balance of power in the oil rich Middle East. Furthermore, according to Western discourse a nuclear Iran threatened the security of the US and its allies in this region. China followed its own interests in relations with Iran and had none of these concerns about Iranian peaceful nuclear programs. Beijing even had some interests in a powerful and resistant Iran to challenge US hegemony and secure the flow of oil from the Persian Gulf. Unlike his predecessor, President Obama put the military option in the margin in dealing with Iran and concentrated on the sanction policy. In order to make sanctions effective the Obama administration required the cooperation from China as the first trade partner of Iran and used the policy of bargaining and pressure to make Beijing cooperate with the sanction policy. This study in the theoretical framework of neorealism and neoliberalism and through “documentary and archival analysis” and “Critical Discourse Analysis” methods tries to clarify the strategies which the Obama administration used to achieve China’s cooperation. In conclusion, although Obama’s carrot and stick policy worked to make China limit relations with Iran, Beijing is not the loser of the game; because China’s bold policy made US achievements costly and abortive. As long as there is a resistant Iran that challenges US policies in the Middle East, on one hand the United States cannot move to East Asia to fully concentrate on the grand policy of containment of China, on the other handan independent an resistant Iran makesthe US hegemony over oil resources incomplete so Washington cannot use the oil weapon to make China withdraw from its stances on a variety of issues. 

Download Full Text

۰ نظر ۲۸ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۳۶
اسفندیار خدایی