دکتر علی اکبر جعفری، دانشگاه مازندران؛ وحید ذوالفقاری، دانشگاه مونیخ آلمان
تجربۀ دو خیزش انقلابی روسیه در قرن بیستم که از یکسو نظم اقتصادی- اجتماعی نوینی را ایجاد کرده است و از سوی دیگر، بسترهای چرخش نظام سیاسی از پادشاهی به یک جمهوری مردمسالار و سپس دولت شورویایی و سرانجام جمهوری برپایۀ ریاست جمهوری را در آخرین دهۀ قرن بیستم آماده کرده است، جنبشهای مردمسالارخواه شناخته میشود. در این پیوند، فروپاشی اتحاد شوروی و بروز نظم نوین، بهعنوان جهشی بهسوی مردمسالاری شناخته شده است. بنابراین، با وجود بسترسازیهای گوناگون برای گذار بهسوی مردمسالاری در یک قرن گذشته، هنوز روسیه در نوسان بین مردمسالاری و اقتدارگرایی قرار دارد. پرسش اصلی این است که چرا فرآیند دموکراتیکسازی در روسیه ناکام بوده است. فرضیۀ اصلی نوشتار بر تقابل ادراک نخبگان و تودهها از مفهوم مردمسالاری، فرهنگ سیاسی روسیه، ضعف جامعۀ مدنی، اقتصاد سیاسی دولتی، پیشینۀ امنیتی نخبگان سیاسی و سیاستهای پوتین بنا شده است. متن کامل مقاله