نسل پنجم رهبران چین و ابتکار کمربند اقتصادی جادۀ ابریشم
دکتر مسعود موسوی شفائی، دانشگاه تربیت مدرس
چینِ نو طی سه دهۀ گذشته تلاشکرد تا با اتخاذ راهبردی که بهتدریج خیزش مسالمتآمیز نام گرفت، نگرانی سایر قدرتهای بزرگ و همسایگان منطقهای خود در خصوص افزایش قدرت این کشور را تعدیل و از موضوع جهشِ اقتصادی و افزایشِ قدرت جهانی چین حساسیتزدایی کند. با به قدرت رسیدن «شی جین پینگ» بهمثابۀ نماد نسل پنجم رهبران چین، به نظر میرسد این کشور اکنون خود را در سطحی از قدرت میبیند که نقشی پویاتر در عرصههای منطقهای و بینالمللی ایفاء کرده و(البته بدون درگیری خصومتآمیز با رقبای منطقهای و جهانی) با سهمخواهی فزاینده در حوزههای استراتژیک تعریف جدیدی از خود در چهارچوب رویای چینی و احیاء قدرت چین ملی ارائه کند. هدف این پویایی جدید، نهادینهسازی جایگاه این کشور، بهمثابۀ یک قدرت بزرگ چند بُعدی (اقتصادی- سیاسی- فرهنگی- استراتژیک) است. چین تحت رهبری «شی جین پینگ» در همین راستا ابتکارات اقتصادی ↔استراتژیک متعددی را در سطح بینالملل آغاز کرده است؛ از جمله: فعال شدن بریکس، تأسیس بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیایی، تأسیس بانک بریکس، اهمیت یافتن روزافزون سازمان همکاری شانگهای، .... و البته «ابتکار کمربند اقتصادی جادۀ ابریشم» که به «طرح مارشال» چین معروف شده است. مقالۀ حاضر ضمن تحلیل «نظری» کنشگریهای جدید چین در عرصۀ بینالملل به ارزیابی «عملی» ابتکار کمربند اقتصادی جادۀ ابریشم، ریشه های اقتصادی ↔استراتژیک شکل گیری این ابتکار، میزان جدّی بودن رهبران چین برای اجرای آن و پیامدهای تحقق این طرح پرداخته است. لینک منبع