مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

بایگانی

آخرین نظرات

پیوندها

۴۹۹ مطلب با موضوع «آمریکا» ثبت شده است

دکتر محمد جواد رنجکش، نویدرضا لطیفان؛ دانشگاه فردوسی مشهد

فروپاشی اتحاد شوروی تأثیرهای پیش‌بینی‌نشده­ای را بر اوضاع سیاسی جهان برجای گذاشت؛ به‌ویژه بر آسیای مرکزی از جمله فعال‌شدن قدرت‌های منطقه­ای و جهانی که تا آن زمان به‌دلیل حضور مؤثر اتحاد شوروی نمی‌توانستند نقش اساسی دراین منطقه بازی کنند. با این شرایط زمینه برای حضور قدرت‌هایی چون آمریکا و روسیه (قدرت­های مداخله­گر نظام بین‌الملل) برای نفوذ هرچه بیشتر در آسیای مرکزی فراهم شد. پس از 11 سپتامبر 2001، ایالات متحدۀ آمریکا با پیروی از راهبرد اقدام پیشگیرانه بر محور مبارزه علیه تروریسم و تحدید تسلیحات کشتار جمعی، زمینه را برای نفوذ مستقیم در منطقۀ آسیای مرکزی فراهم کرد؛ از سوی دیگر روسیه که نگران به خطر‌افتادن موقعیت نسبی خود در منطقه بود؛ پس از دوره­ای کوتاه به همکاری با آمریکا در قالب مبارزه با تروریسم، به مقابله با یک‌جانبه­گرایی آن در حوزۀ نفوذ سنتی خود پرداخت. بنابراین، نگارندگان به‌دنبال آنند که آثار رقابت روسیه و آمریکا را بعد از 11 سپتامبر 2001 بر روند همگرایی و واگرایی منطقه‌ای آسیای مرکزی با بهره­گیری از نظریۀ کانتوری و اشپیگل بررسی کنند. بر این اساس فرضیۀ نوشتار آن است که رقابت دوقدرت در منطقه، گرایش کشورهای منطقه به یکی از دوقدرت را با هدف برطرف‌کردن مشکلات سبب شده و زمینۀ همگرایی منطقه‌ای در قالب «نومنطقه‌گرایی» را فراهم کرده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۵ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۰۳
اسفندیار خدایی

دکتر احمد رشیدی، دانشگاه مازندران

سیاست خارجی روسیه در ارتباط با مسایل مختلف به‌صورت معمول با پیچیدگی، ابهام و تعارض همراه بوده است. این واقعیت دست‌کم در تاریخ روابط ایران و روسیه به‌‌شکل قابل ملاحظه‌ای محسوس بوده است، تا جایی‌که برای شهروندان و نخبگان ایرانی، چهرۀ روسیه را به‌عنوان شریکی غیرقابل اعتماد به تصویر کشیده است. باتوجه به اهمیت این موضوع، این نوشتار درپی پاسخگویی به این پرسش محوری است که سرمنشأ پیچیدگی­ها و تعارض­های موجود در سیاست خارجی روسیه کجا است؟ فرضیۀ نوشتار این است که تعارض در سیاست خارجی روسیه نتیجۀ وجود جریان‌های متعارض فکری و فرهنگی در جامعۀ روسیه است؛ تعارض­هایی که در سطح احزاب و گروه‌های سیاسی متعارض و شبکه­های حامی رقیب ظاهر شده و به بازتولید رهیافت­های متعارض در عرصۀ سیاست خارجی روسیه انجامیده است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که سیاست خارجی روسیه در کشاکش این رهیافت‌های متعارض قرار دارد: رهیافت‌های غرب‌گرایی لیبرال، ابرقدرت‌گرایی موازنه‌خواه و ملی‌گرایی در شکل‌های مختلف قوم‌گرایی روسی، پان‌اسلاویسم، هژمون‌گرایی منطقه‌ای و نواستعمارگرایی. این نوشتار از رهیافت سازه‌انگاری بهره می­برد که در چارچوب آن سیاست خارجی، هم­پیوند با روندهای داخلی، نتیجۀ تعارض و تعامل بین نیروهای مختلف و برداشت‌های گوناگون آن‌ها تفسیر می­شود. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۰۰
اسفندیار خدایی

دکتر فرهاد دانش نیا، مهری مارابی؛ دانشگاه رازی کرمانشاه

رقابت‌های پنهان و آشکار آمریکا و روسیه در سال‌های پس از جنگ سرد همچنان تداوم یافته است. کشورهای جداشده از اتحاد شوروی از کانون­های رقابت راهبردی دو کشور در قبال یکدیگر هستند. از یک­سو آمریکا افزایش نفوذ و سیطره بر این جمهوری­ها را در چارچوب هدف‌های کلان خود مبنی بر ورود به حیات‌خلوت روسیه از راه گسترش ناتو به منطقه و کاهش نفوذ روسیه در منطقه می‌داند؛ اما از دیگر­سو این راهبرد آمریکا منافع سیاسی و اقتصادی روسیه را در منطقه مورد تهدید قرار داده است. همین مسئله سبب شده است تا روسیه تلاش کند تا با ایجاد منطقۀ حائل، مانع گسترش حضور آمریکا در منطقه شود. اوکراین در میان این جمهوری‌ها بیش از هر کشور دیگری در مدار توجه و منافع آمریکا و روسیه قرار داشته است. تقابل دو قدرت یاد‌شده در اوکراین و چرایی آن، مسئلۀ‌ اصلی است که نوشتار پیش‌رو تلاش می‌کند تا در چارچوب سازه‌انگاری بدان بپردازد. در پاسخ به چرایی این موضوع، فرضیۀ این است که تقابل آمریکا و روسیه در اوکراین از یک­سو به‌دلیل موقعیت منحصر به فرد اوکراین به‌عنوان کشوری با ویژگی‌های بین‌المللی و از دیگر­سو، نتیجۀ تداوم رقابت دو قدرت در سطح بین‌المللی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ اسفند ۹۵ ، ۱۰:۵۶
اسفندیار خدایی

دکتر مسعود موسوی شفائیx، محمدتقی بازگرد؛ دانشگاه تربیت مدرس

پس از فروپاشی اتحاد شوروی، روسیه مدتی در سیاست خارجی دچار خلأ راهبردی شد و دوره‌ای از انفعال در نظام بین‌الملل را تجربه کرد. در این زمان، روندی از سیاستگذاری‌های بی‌ثبات، ناهمگن و غیرشفاف را در سیاست خارجی این کشور شاهد بودیم. در همین دوران آمریکا نفوذ خود را در حوزۀ پیرامونی روسیه گسترش داد؛ اما با تسلط پوتین بر دستگاه حاکمۀ روسیه، سیاست خارجی این کشور دچار تحول شد. پوتین راهبرد گسترش نفوذ را سرلوحۀ سیاست خارجی خود قرارداد و خواستار احیای قدرت تاریخی روسیه در عرصۀ جهانی شد. به‌نظر نگارندگان، از میان نظریه‌های روابط بین‌الملل، واقع‌گرایی نوکلاسیک به‌دلیل توجه هم‌زمان به متغیرهای سیستمی و سطح داخلی و تأثیر آن بر سیاست خارجی، چارچوب نظری مناسبی برای بررسی تحول راهبردی در سیاست خارجی روسیه است. هدف این نوشتار بررسی دلایل تغییر راهبردی در سیاست خارجی پوتین است. این نوشتار با روشی توصیفی- تحلیلی به این پرسش پاسخ می‌دهد که مهم‌ترین عوامل گسترش نفوذ در سیاست خارجی پوتین چیست؟ فرضیۀ اصلی این است که رشد اقتصادی به‌ویژه ناشی از فروش انرژی و انسجام داخلی روسیه، مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار بر ادراک رهبران روسیه از قدرت نسبی و ساختار نظام بین‌الملل به راهبرد گسترش نفوذ در سیاست خارجی پوتین منجر شده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۲ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۴۲
اسفندیار خدایی

دکتر عنایت اله یزدانی، احسان فلاحی؛ دانشگاه اصفهان

یکی از بارزترین پیامدهای فروپاشی اتحاد شوروی ایجاد خلأ قدرت در جمهوری­های نواستقلال بود. بدین سبب کشورهای منطقه­ای و فرامنطقه­ای از راه اتحاد و ائتلاف با جمهوری­های قفقاز جنوبی درپی افزایش نفوذ خود در این منطقه هستند. ترکیه و اسرائیل از راه همکاری با جمهوری آذربایجان، محور شرقی- غربی را تشکیل داده­اند. این همکاری، منافع مشترک روسیه و ایران را تهدید می­کند. در مقابل تهران، مسکو و ارمنستان به­‌صورت واکنشی، محور شمالی- جنوبی را به‌وجود آورده­اند؛ اما تعامل تهران و مسکو به‌عنوان بازیگران اصلی این اتحاد چندان پایدار به‌نظر نمی­رسد. بدین سبب نوشتار پیش­رو درپی پاسخ به این پرسش­ها است که «ماهیت همکاری ایران و مسکو در قفقاز جنوبی چیست؟ دامنۀ تعامل سیاست­ خارجی ایران و روسیه، باهدف مقابله با محور شرقی- غربی در چه سطحی است؟» «با گذشت بیش از دو دهه از فروپاشی اتحاد شوروی، همکاری تهران و مسکو در قفقاز جنوبی به سطح راهبردی نرسیده است. تعاملات منطقه­ای این دو کشور ماهیتی تدافعی و کارکردی تاکتیکی دارد». این فرضیه با کاربست موضوع اتحاد و ائتلاف در نظریۀ واقع‌گرایی بررسی خواهد شد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۲ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۳۵
اسفندیار خدایی

دکتر محمدرضا مایلی، مریم مطیعی

  در چند دهه اخیر، کشورهای مختلف تمایل به استفاده از قدرت نرم یافته اند. قدرتی که ﺗﺄکید بر استفاده از ابزارهایی در راستای ایجاد جذابیت برای ﺗﺄثیرگذاری و افزایش نفوذ در سایر کشورها دارد. جمهوری اسلامی ایران نیز با آگاهی از اهمیت قدرت نرم در عصر وابستگی متقابل، از ابزارهایی نظیر دانش، فرهنگ و ایدئولوژی برای اعمال قدرت بر روی کشورهای منطقه ای بهره می برد. در این مقاله این پرسش را مطرح نمودیم که «استفاده از قدرت نرم (دانش، فرهنگ و ایدئولوژی) چه ﺗﺄثیری در جایگاه منطقه ای جمهوری اسلامی ایران داشته است؟» در پاسخ نیز این فرضیه طرح شد که «استفاده بیشتر جمهوری اسلامی ایران از قدرت نرم (دانش، فرهنگ و ایدئولوژی) باعث تحکیم و ارتقای جایگاه منطقه ای ایران شده است.» ایران در حوزه دانش، پیشرفت های قابل توجهی در زمینه پزشکی، سایبری، نظامی و تکنولوژی داشته است، در حوزه فرهنگ، پیشینه غنی ایرانی و اسلامی و اشترکات فرهنگی با کشورهای منطقه دارد؛ همچنین در حوزه ایدئولوژی، بعد از انقلاب اسلامی و ارائه مفاهیمی نظیر نفی تسلط بیگانگان، عدالت و پیوند دین و سیاست بر میزان قدرت نرم خود افزوده است. قدرتی که از آن برای افزایش نفوذ خود در کشورهای منطقه ای از طریق سیاست خارجی بهره می برد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۱ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۴۲
اسفندیار خدایی

دکتر مسعود اسلامی، بهنام دنیاجو؛ دانشکده وزارت خارجه

تغییر در نوع نگرش و رویکرد قدرت‌های بزرگ نسبت به منطقه آمریکای لاتین و همچنین تغییر در ماهیت روابط آنها با کشورهای این منطقه، موجب تحول در رفتارها و اقدامات دیپلماتیک آنها شده است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که آیا برایند این تغییرات منجر به شکل‌گیری نوعی دیپلماسی رقابتی بین قدرت‌های بزرگ شامل ایالات‌متحده آمریکا، چین، روسیه و اتحادیه اروپا در منطقه آمریکای لاتین شده است؟ در این صورت، مؤلفه‌های اساسی الگوی مزبور چیست و چگونه می‌توان آن را تبیین و تحلیل کرد؟ برای یافتن پاسخ به این پرسش اصلی، مقاله حاضر بر این فرضیه استوار است که در شرایط کنونی روابط بین‌الملل به دلیل گذار نظم جهانی به‌سوی نظام چندقطبی و کاهش قدرت ایالات‌متحده آمریکا، این کشور برخلاف گذشته قادر به اعمال نفوذ گسترده سیاسی و نظامی در کشورهای آمریکای لاتین نیست. از این‌رو، مهم‌ترین رقبای آمریکا در سطح جهانی با اغتنام فرصت، طی سالیان اخیر حضور اقتصادی و نظامی خود را در آمریکای لاتین تقویت کرده و به رقابت دیپلماتیک گسترده‌ای مبادرت ورزیده‌اند. با عنایت به ماهیت و ویژگی‌های موضوع مقاله، تحقیق در چرایی و چگونگی شکل‌گیری الگوی جدید رقابت دیپلماتیک بین قدرت‌های بزرگ در آمریکای لاتین، مستلزم پرداختن به شاخصه‌های علمی-پژوهشی دانش روابط بین‌الملل و تلفیق آن با جنبه‌های کاربردی حرفه دیپلماسی به‌مثابه فن روابط بین‌الملل است. از این‌رو، ابتدا با استفاده از روش تحلیل و تطبیق، مبانی نظری و راهبرد دیپلماسی منطقه‌ای قدرت‌های بزرگ در آمریکای لاتین مورد واکاوی و مقایسه قرار گرفته و سپس با تکیه‌بر برخی شاخص‌های مطرح در حرفه دیپلماسی نظیر اظهارات، موضع‌گیری‌ها، رفتارها، تصمیمات و اقدامات دولتمردان، الگوی رقابت بین قدرت‌های مورد نظر از منظر دیپلماسی مورد ارزیابی حرفه‌ای و تطبیق کاربردی قرار می‌گیرد. در این تحلیل و ارزیابی، شکل‌گیری الگوی دیپلماسی رقابتی قدرت‌های بزرگ در منطقه آمریکای لاتین متغیر وابسته‌ای فرض شده است که تابعی از متغیرهای مستقلی همچون افول قدرت هژمونیک آمریکا، منافع راهبردی قدرت‌های بزرگ و شرایط در حال گذار روابط بین‌الملل و ویژگی‌های کشورهای این منطقه است. متن کامل مقاله

 

۰ نظر ۰۹ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۵۰
اسفندیار خدایی

لیلا غلامشاهی کتج، دکتر فائز دین پرستی صالح؛ دانشگاه تهران

موضوع این مقاله بررسی عدم تحقق تعامل سازنده به عنوان آموزه‌ی محوری سند چشم‌انداز جمهوری اسلامی ایراندر 1404 در سیاست خارجی کشور در طی سالهای 1384 تا 1388 است. پس از بیان مسئله تحقیق و اثبات جنبه‌ی پرابلماتیک آن، راه حل نظری مسأله از طریق مرور نظریه های سطح خرد و کلان تصمیم‌گیری مورد واکاوی قرار گرفت. سپس نظریه تصمیم‌گیری اسنایدر در سیاست خارجی به عنوان چارچوب نظری پژوهش برگزیده شد و در این چارچوب فرضیه پژوهش ارائه شد. پس ازعملیاتی کردن مفاهیم فرضیه و جمع آوری داده‌ها که به صورت اسنادی و کتابخانه انجام شده است، از طریق روش تحلیل روایت، فرضیه پژوهش مورد ارزیابی و داوری قرار گرفته است. یافته های تحقیق، مبین آنست که عوامل عدم تحقق تعامل سازنده مندرج در سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در 1404 در سطح کنشگر کلیدی (رئیس جمهور) و در قالب مؤلفه‌های سه‌گانه‌ی توانایی،ارتباطات واطلاعات،انگیزه وی قابل شناسایی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۳ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۰۵
اسفندیار خدایی

دکتر الهه کولایی، فاطمه قدبیگی، سارا روا

روابط جمهوری آذربایجان به عنوان عضوی از سازمان کنفرانس اسلامی با دولت اسراییل، بسیار سریع پس از استقلال این کشور ایجاد شد. در زمانی کوتاه، با وجود اعتراض‌ها، برخی موانع داخلی و منطقه‌ای، ابعاد سیاسی، امنیتی، نظامی و اقتصادی روابط دو کشور گسترش یافت. در این نوشتار عوامل داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی که این دو کشور را به هم نزدیک ساخته و همکاری گسترده آنها را شکل داده، مورد مطالعه قرار گرفته است. روابط میان دو کشور با زمینه‌های متفاوت تاریخی، جغرافیایی، مذهبی، در عرصه‌های مختلف، یک نمونه قابل توجه از توسعه سیاسی - اقتصادی و تکنولوژیک را نشان داده است. برای پاسخ به این پرسش که اهداف، انگیزه‌ها و اولویت‌های سیاست خارجی دو کشور که موجب ترغیب باکو و تل آویو به گسترش رابطه به سطح موجود شده، واکاوی شده است. سپس با توجه به نبود سفارت جمهوری آذربایجان در اسراییل (تل آویو)، موانع موجود در راه دو کشور برای رسیدن رابطه به سطح دیپلماتیک عادی توصیف و تحلیل می‌شود. بنابراین روش مورد مطالعه در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۳ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۰۲
اسفندیار خدایی

دکتر سعید میرترابی، محمد باقر علی تبار؛ دانشگاه خوارزمی

فروپاشی ساختار دوقطبی نظام بین الملل سبب شد ایالات متحده آمریکا به عنوان تنها ابرقدرت باقیمانده در قالب قدرت هژمون یا چیره طلب در صحنه جهانی عمل کند.این وضعیت موجب شد بسیاری از مطالعات در حوزه روابط قدرت های بزرگ، بر شیوه واکنش قدرت های درجه دوم نسبت به سیاست قدرت هژه مون تمرکز پیدا کند و در این باره به ویژه الگوی رفتاری روسیه به عنوان قدرت درجه دوم به جا مانده از شوروی سابق مورد توجه قرار گیرد. این مقاله با ابزار کتابخانه ای و روش علی– تحلیلی مبانی راهبرد امنیتی روسیه را در دوره زمانی 2005 تا 2015 مورد توجه قرار داده است. ادعایی که مقاله به عنوان فرضیه مطرح کرده این است که چارچوب کلان راهبرد امنیتی مسکو در دوره 2005-2015 ،موازنه سازی نرم در برابر تهدید قدرت هژمون بوده اما روسیه موازنه سازی سختِ محاسبه شده وهدفمند را نیز در شرایط خاص مد نظر داشته است.مقاله با تمرکز بر واکنش مسکو در قبال بحران های گرجستان(2008)،اوکراین(2014) وسوریه(2011-2015)این ادعا را مورد آزمون قرار داده است. بر این اساس می توان گفت مداخله نظامی روسها در بحران سوریه، در پی محاسبات مسکو از شدت یافتن تهدیدهای امنیتی پس از سقوط احتمالی دولت بشار اسد صورت گرفته است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۳ اسفند ۹۵ ، ۱۸:۵۸
اسفندیار خدایی

دکتر جهانگیر کرمی و رقیه کرامتی نیا؛ دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران

توافق هسته‌ای ایران و کشورهای 5+1از رویدادهای سیاسی مهم در سطوح منطقه‌ای و حتی بین‌المللی است که می‌تواند روابط ایران با بسیاری از دولت‌ها را تحت‌الشعاع قرار دهد. این رویداد که از آن در متن «برنامه جامع اقدام مشترک» یک «توافق تاریخی» یاد شده، واکنش بسیاری از کشورهای جهان به‌خصوص قدرت‌های بزرگ نظام بین‌الملل را برانگیخته است. بنابراین با توجه به حضور مستقیم روسیه در پرونده‌ هسته‌ای ایران و نقش ویژه‌ آن به عنوان یکی از 5 عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد در چگونگی پیشبرد این پرونده،این نوشتار به بررسی سیاست‌ها و جهت‌گیری‌های روسیه در قبال توافق هسته‌ای ایران و کشورهای 5+1، می‌پردازد و می‌کوشد تا ابعاد عملی جهت‌گیری سیاست خارجی این کشور را مورد بحث قرار دهد. پرسش اصلی این نوشتار آن است که روسیه چه رویکردی را نسبت به توافق هسته‌ای ایران اتخاذ کرده و جهت‌گیری این کشور در دوران پسابرجام در رابطه با ایران چگونه بوده است؟ و این فرضیه مطرح می‌شود که روسیه ضمن برخورد مثبت نسبت به توافق هسته‌ای به منظور حفظ جایگاه و منافع اقتصادی و سیاسی خود هم در ایران و هم در عرصه‌های منطقه‌ای و جهانی با رویکردی عملگرایانه و محتاطانه همکاری‌های دوجانبه و چندجانبه با ایران را در ابعاد گوناگون توسعه داده است.برای بررسی ایده مذکور، نخست به مبانی نظری مرتبط با جهت‌گیری سیاست خارجی دولت‌ها و تحریم‌های اقتصادی و سپس به واکاوی سیاست‌های روسیه در قبال توافق هسته‌ای ایران و عوامل موثر بر شکل‌گیری آن می‌پردازیم، روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی است و نگارش آن با استفاده از منابع کتابخانه­ای و فضای مجازی می‌باشد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۴۴
اسفندیار خدایی

مهدی حبیب اللهی و دکتر حسین مسعودنیا؛ دانشگاه اصفهان

آمریکا با تکیه بر تجربیات بیش از نیم قرن خود درتعامل با منطقه خاورمیانه، مصر را کشوری کلیدی در منطقه قلمداد می کند. به عبارت بهتر، مصر لنگرگاه ثبات وامنیت برای غرب به ویژه آمریکا محسوب می شود، به ‌طوری که در دهه های گذشته واشنگتن- قاهره برای تامین منافع مشترک راهبردی خود در خاورمیانه همکاری‌های نزدیک و مستمری داشته‌اند. با رخداد تحولات بهار عربی و سرنگونی مبارک، سیاست آمریکا در قبال مصر با چالش مواجه شد،با این وجود سیاست خارجی آمریکا ازمدیریت راهبردی خاصی پیروی وتحولات را مدیریت نموده است. نمونه تاریخی چنین رویکردی را می‌توان در نحوه جهت‌گیری آمریکا در قبال ایران به نخست وزیری مصدق مشاهده نمود. بر این اساس با درنظرگرفتن این نکته که سیاست خارجی آمریکا در قبال تحولات مصر و به دنبال آن سقوط مبارک تا به قدرت رسیدن السیسی سه مرحله؛ حمایت، وساطت و مداخله در امور این کشور را شامل می‌شود، پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهره‌مندی از منابع کتابخانه‌ای و اینترنتی در صدد است رویکرد آمریکا در قبال تحولات مصر را با جهت‌گیری این کشور در قبال ایران دوره نخست وزیری محمد مصدق به‌صورت تطبیقی مورد مطالعه قرار دهد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۴۰
اسفندیار خدایی

دکتر منصور رحمانی، مهسا رسولی فر

یکی از کلیدی‌ترین مباحث در سیاست خارجی، مقوله تصمیم‌گیری و تصمیم‌های اتخاذشده رهبران در این عرصه است. در تبیین این مهم با شرح مدل روانشناسی شناختی (به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مدل‌های تصمیم‌گیری) اهمیت محیط روانشناختی در ذهن فرد (که شخصیت نیز در این مقوله قابل‌طرح است) و محیط عملیاتی (که تصمیم در آن اجرا می‌شود) در تصمیم‌گیری‌های سیاست خارجی آشکار می‌شود. نظریه‌های بسیاری در حوزه شخصیت‌شناسی مطرح شده است که در این بین «نظریه روانشناسی شناختی» بیشتر بر مؤلفه‌های ذهنی و محیطی تأکید داشته است، اما یکی از ضعف‌های اساسی آن، غفلت از مؤلفه‌های وراثتی است که می‌توان با کمک مکتب اناگرام و تیپ‌های شخصیتی نه‌گانه‌ مطرح در آن، این کاستی را رفع کرد. گرچه هریک از ابناء بشر دارای شخصیتی منحصربه‌فرد و خاص است، اما الگوهای شخصیتی ثابتی بین آنها وجود دارد که با شناخت این الگوها می‌توان تا حد زیادی تصمیم‌های آنها را پیش‌بینی کرد و یک پژوهشگر سیاسی با کشف کلیدهای روان‌‌کاویِ رفتارهای سیاسی، قادر به شناخت و پیش‌بینی و حتی تغییر این رفتار خواهد بود. به‌منظور شناخت شخصیت رهبران، روش سایکوبیوگرافی بر مبنای تحلیل محتوا مناسب است. درنهایت تمامی افراد ازجمله رهبران سیاسی در یکی از تیپ‌های شخصیتی گنجانده می‌شوند که با شناخت آن تیپ شخصیتی می‌توان تصمیم‌ها، رفتارها و اقدامات سیاسی آنها را تحلیل و سپس پیش‌بینی کرد. متن کامل مقاله

۱ نظر ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۳۶
اسفندیار خدایی

الهه نوری غلامی زاده، دانشجوی دکتری مطالعات آمریکا، دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران

مهدی محمدی، دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات آمریکا

Michele Bachmann’s Political Views on Iran

Elaheh Nourigholamizadeh  and Mehdi Mohammadi

The Tea Party Movement (TPM) is a grassroots conservative reactionary movement that according to the Washington Post’s, Christopher Parker, sees changes in traditional conservative values as a direct threat to its way of life. Initially started as an opposition to the fiscal policies of Barack Obama, the TPM soon embraced radicalism and adopted various hardline stances toward various domestic and foreign issues, ranging from the Obamacare to the recent JCPOA accord with the Islamic Republic of Iran. An influential figure within the TPM is the provocative and uncontrollably vocal former U.S congresswoman from Minnesota, whose controversial views have consistently made headlines in the media and the press. The so-called “undisputed queen of the TPM,” Michele Bachmann was never a shy person in expressing her support of Israel as well as her questionable antagonism towards Muslims and more importantly, the Islamic Republic of Iran. This study aims to investigate political views of Michele Bachmann on major domestic and foreign issues, as well as her stance regarding the Islamic Republic of Iran, by utilizing qualitative-based systematic review and content analysis of official documents, congressional records and the media coverage. A new perspective is offered to the understanding of republican-sponsored radicalism that the TPM employs vis-à-vis the Islamic Republic of Iran. Furthermore, it is shown that the TPM and its members have negative views with regard to Iran and adopt anti-Iran stances that parallel of today’s Republican Party. Full Text

 

۰ نظر ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۲۹
اسفندیار خدایی

دکتر محمدعلی موسوی، دکتر الهام کدخدایی، دکتر فاطمه شفیعی؛ دانشکده مطالعات جهان

با توجه به اینکه ایالات متحده قدرتمندترین کشور جهان است، تصمیمات و سیاست های آن بر کل جهان تأثیرگذار است. سؤال اینجاست که این تصمیمات چگونه اتخاذ می شوند. آیا آنها نتیجه سیاست های داخلی و روندهای دموکراتیک هستند، و یا بر مبنای عقاید و قضاوت طبقه ممتاز حاکم و یا نفوذ لابی های گروه های ذی نفوذ اتخاذ می شوند؟ هدف این مقاله، بررسی روند پیچیده تصمیم گیری در حوزه سیاست خارجی ایالات متحده است و نهادها، روندها و عناصری را که گروه های ذی نفوذ برای تأثیرگذاری در نظام تصمیم گیری به کار می برند را مورد بررسی قرار می دهد. نویسندگان مقاله با ارائه مدلی متفاوت از مدل های رایج، نشان می دهند که نظام تصمیم گیری سیاست خارجی امریکا چگونه تحت تأثیر هم زمان نهادهای رسمی و غیررسمی قرار دارد. مقاله نشان خواهد داد که گروه های ذی نفوذ می توانند از هر راه ممکن سیاست های مورد نظر خود را در داخل نظام قانونی واشینگتن ایجاد و میان این دو ارتباط برقرار کنند و اینکه بازیگران غیررسمی با استفاده از سازوکارهای متفاوت و نفوذ در روند پیچیده تصمیم گیری امریکا، تا حد زیادی موفق شده اند بخش عمده ای از خواسته های مورد نظر خود را در عرصه سیاست خارجی وضع نمایند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۵ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۳۱
اسفندیار خدایی

دکتر محمد مهدی مظاهری

تصمیم ترامپ مبنی بر تغییر نکردن و افزایش نیروها و تجهیزات آمریکا در خاورمیانه و خلیج فارس نشان از آن دارد که او همان گونه که قبلا هم اعلام کرده است فعلا برنامه ای برای حمایت از کشورهای حوزه خلیج فارس و همراهی کردن با شعارهای ایران هراسانه آنها ندارد و به لفاظی و تهدید بسنده می کند.

۰ نظر ۲۵ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۳۶
اسفندیار خدایی

دکتر مختار صالحی، فرامرز حسن زاده؛ دانشگاه مازندران

اتخاذ رویکرد مناسب برای توسعه، یکی از موضوعات مهم در اقتصاد سیاسی بین‌الملل است. برنامه‌های ارائه شده در اجماع واشینگتن، از رویکردهای غالب در این زمینه است. اما در سال‌های اخیر، با رشد خیره‌کننده اقتصاد چین، توجه بسیاری از صاحب‌نظران به این موضوع جلب شده که چین در حال تبدیل به الگوی جدید توسعه برای کشورها است؛ که از آن به اجماع پکن یاد می‌شود. متاثر از این شرایط، سئوال اصلی پژوهش این است که شباهت‌ها و تفاوت‌های اجماع واشینگتن و اجماع پکن کدامند؟ تا چه حد اجماع پکن می‌تواند به الگوی جدید توسعه برای کشورهای خواهان توسعه تبدیل شود. بنابر فرضیه، به نظر می‌رسد، شباهت‌های دو مکتب تاکید بر صادرات، تجارت آزاد و الگوی توسعه‌گرایی در مقولات اقتصادی و سیاسی از سوی هر دو مکتب است. تفاوت‌ دو مکتب در تاکید اجماع پکن بر دولت محوری و اقتدارگرایی در توسعه، تلفیق جغرافیای اقتصادی و سیاسی و تاکید بر اقتصاد مبتنی‌بر نوآوری است که در اجماع واشینگتن نادیده گرفته شده است. چهارچوب نظری موضوع، مبتنی‌بر اقتصاد سیاسی دولت محور رابرت گیلپین است. برای بررسی موضوع نیز از روش پژوهش علّی – مقایسه‌ای استفاده شده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۵ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۲۵
اسفندیار خدایی

دکتر وحید ذوالفقاری

تجربه بازیگر قربانی، تلاش برای تحکیم حکمرانی متمرکز و خیزش اقتصادی گسترده، منجر به تغییر رفتارهای رأی‌دهی چین در شورای امنیت شد. بدین ترتیب، پرسش از چرایی گشت و بازگشت‌های رأی‌دهی چین به عنوان اهتمام اصلی پژوهش حاضر است. چنین تغییراتی برآیندی از دو لایه ایستارهای سیاسی پراگماتیکِ «منافع ملی» و «موقعیت و وجهه بین‌الملل» است. بر این اساس، در صورتی که منافع پکن در کشور هدف تابع تغییرات شکننده نشود و مکانیسم‌های نهادی دیگری برای تغییر ایستارهای دولت هنجارشکن وجود نداشته باشد، چین به تولید ائتلاف آراء می‌پردازد. بدین ترتیب، پژوهش حاضر با کاربست تئوری امنیت و مسئولیت جمعی و روش شناسی تحلیلی- تطبیقی به آزمون فرضیه می‌پردازد. براساس یافته‌های پژوهش، میزان اهمیت استراتژیک موضوع سیاسی، منجر به تغییر ایستارها و رفتارهای پکن در شورای امنیت می‌شود. به دیگر سخن، پکن درصدد کسب دستاوردهای حداکثری، با هزینه‌ها و مسئولیت‌های حداقلی سیاسی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۵ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۲۰
اسفندیار خدایی

دکتر حسن احمدیان،دانشگاه تهران

هدف از این مقاله بررسی سطح و ویژگی‌های تغییر صورت گرفته در سیاست خارجی عربستان سعودی است. در مورد این گزاره که سیاست خارجی عربستان شاهد تحولاتی کم‌سابقه است، اجماعی در ادبیات موضوع دیده می‌شود، اما محوریت تغییر (چرایی وقوع)، سطح تغییر (اصول یا ابزارها) و جایگاه بازیگران اصلی (ایران و ایالات متحده) در آن، اختلافات جدی برانگیخته است. فهم سه مؤلف یادشده، به ویژه مؤلف بنیادین چرایی وقوع تغییر، چهارچوبی برای ارزیابی و دسته‌بندی بروندادهای سیاست خارجی عربستان به دست می‌دهد. به همین دلیل فرضیه‌های متنوعی در پاسخ به چرایی وقوع تغییر مطرح شده است. از آنجا که پاسخ به این پرسش برای تبیین دو مؤلفه دیگر (سطح تغییر و جایگاه بازیگران اصلی در آن) محوری است، نویسنده پس از پرداختن به فرضیه‌های موجود، این فرضیه را مطرح می‌کند که تلاش برای حفظ و تحکیم جایگاه منطقه‌ای (در کوتاه و میان‌مدت) و ارتقای آن (در بلندمدت) در نظم متحول منطقه‌ای و بین‌المللی در کانون تحولات سیاست خارجی عربستان جای دارد. با بررسی این فرضیه، به الگویی رسیدیم که در سه محور به سیاست خارجی نوین عربستان جهت می‌دهد: تضاد با ایران و تضعیف جایگاه منطقه‌ای آن؛ تنزل ضرورت تطابق اولویت‌های سعودی با رویکرد امریکا؛ و حرکت در چهارچوب نهادین با هدف مشروعیت‌بخشی به سیاست‌های عربستان و مشروعیت‌زدایی از کنش رقبا و دشمنان. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۵ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۱۶
اسفندیار خدایی

دکتر محسن اسلامی، دکتر فرزانه نقدی؛ دانشگاه تربیت مدرس

جمهوری اسلامی ‌همواره با تحریم‌ها روبرو بوده و سیاست و روابط خارجی آن، به‌خصوص با ایالات متحده و اتحادیه اروپایی، تحت‌تاثیر تحریم‌ها قرارداشته است. توافق بین‌المللی برجام (1394)، پس از تحریم‌های متوالی، موافقان و مخالفان را به گمانه‌زنی‌های بسیار درباره بازتاب برجام در سیاست خارجی دو کشور برانگیخته است. به باور موافقان برجام، این توافق به معنای خاتمه سیاست‌های تحریم ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی است. درحالی‌که از نظر این مقاله به‌واسطه شرایط پیچیده خاورمیانه، گسترش تروریسم و وضعیت گذار ژئوپلیتیک منطقه، تحقق چنین شرایطی بعید به نظر می‌رسد. سئوال اصلی این است که تاثیر برجام بر سیاست خارجی ایالات متحده، به‌ویژه سیاست تحریم در برابر جمهوری اسلامی ایران در پسابرجام چه خواهد بود؟ بنا به فرضیه مقاله، تحریم‌های مالی، اقتصادی، دفاعی و نظامی به‌عنوان یک ‌راه‌حل آزمایش شده در مهار قدرت اقتصادی و نظامی ج.ا. ایران، در سند راهبردی ایالات متحده امریکا نهادینه شده است و نمی‌توان آن را به‌آسانی نادیده گرفت. نظریه تحریم،‌ منافع ایالات متحده و متحدان منطقه‌ای آن کشور را همچون رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی، تامین کرده است و این گروه، آزادسازی انرژی مالی و اوج‌گیری قدرت جمهوری اسلامی در پسابرجام را مخالف منافع خود و در جهت پیروزی کامل محور مقاومت و تسهیل زمینه‌های تسلط جمهوری اسلامی در منطقه می‌بینند. بنابر ذهنیت نخبگان سیاسی ایالات متحده، گفتمان‌های مخالف توافق هسته‌ای و موفقیت سیاست تحریم ج.ا. ایران در تامین منافع ایالات متحده، استمرار تحریم و تصویب تحریم‌های جدید از سوی نخبگان سیاسی ایالات متحده بسیار محتمل خواهد بود. متن کامل مقاله

۲ نظر ۲۲ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۴۸
اسفندیار خدایی

دکتر محمدعلی موسوی و دکتر الهام کدخدایی؛ دانشگاه تهران، دانشکده مطالعات جهان

 The Role of Academic Discourse in Shaping US-Israel Relations

Mohammad A. Mousavi, Elham Kadkodaee

Highlighting the need for a more nuanced and multidimensional approach to understanding the relationship between America and Israel, the current article suggests constructivist international relations as a theoretical framework that has the capacity to explain such complexity through the concept of collective identity. According to Alexander Wendt’s version of constructivism, in a Kantian culture of anarchy, states can become friends rather than rivals or enemies, meaning that the security and interests of the Self and Other become identical. In such a situation, a collective identity is formed between the two entities, leading to a friendship that involves not only governments but also the societies, and includes cultural and psychological dimensions as well as geopolitical ones. The current article argues that non-governmental entities such as the academia can play a significant role in constructing such a collective identity. Pro-Israel scholars actively promote a collective identity by producing output that clearly define Israel and America as the Self, and Arabs/Muslims/Palestinians as the Other or the dangerous common enemy. To remain more focused, Holocaust and anti-Semitism are selected as specific fields of study through which formation of the Self/Other dichotomy in academic discourse is studied. A critical discourse analysis of texts authored by Alvin H. Rosenfeld, Andrea Markovits and Josef Joffe will be carried out to demonstrate the themes through which this binary is established. The identification of these themes, and the overall endeavor of pro-Israel scholars to construct American identity in a pro-Israel manner, is necessary for understanding the ideational basis of American relations with Israel.  Download Full Text

۰ نظر ۲۲ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۳۹
اسفندیار خدایی

ویژه نامه دیپلماسی ایرانی درباره ترامپ، با آثاری از محمدصادق خرازی، محمدمهدی مظاهری، سرگه بارقیان،  فریدون مجلسی، حمید زنگنه، حسین ملائک، علی امیدی، بهائالدین بازرگانی گیلانی و ترجمه آثاری از فرید زکریا، بهجت قرنی، الیزابت ان ساندرز، راجر بیکر، آرون دیوید میلر، تریتا پارسی و پل پیلار. دانلود متن کامل ویژه نامه

۰ نظر ۱۹ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۵۸
اسفندیار خدایی

بهاءالدین بازرگانی گیلانی

به عقیدۀ برخی آگاهان مسائل راهبردی غربی، دونالد ترامپ با بی فکری تمام با صدور نخستین فرمان مبادرت به لغو این پیمان و خروج آمریکا از آن کرد و به این ترتیب میدان را برای چین خالی نمود تا بلافاصله با معرفی پروژۀ جایگزین ِ "مشارکت اقتصادی فراگیر منطقه ای RCEP" دست به اقدام بزند. نتیجه این شد که برخی کشورهای این حوزه از جمله فیلیپین و مالزی کم و بیش ساز جدایی از آمریکا بزنند و به سوی چین متمایل گردند و سایرین نیز فعلا مردد و بلاتکلیف باقی بمانند. در همین حال ترامپ تهدید کرد که واردات انبوه از چین را با اعمال تعرفه های گمرگی ٤٥ درصدی محدود می سازد، شغل های از دست رفته را به ایالات متحده بازمی گرداند  و از دامنۀ کسری بازرگانی عظیم ٥٠٠ میلیارد دلاری با چین می کاهد. کسی نیست به این غول بساز و بفروش آمریکایی حالی کند که مثلا یک شرکت  فن سالار فرضا اپل چگونه به همین سادگی بتواند واحدهای تولیدی خود را از چین با آن نیروی کار و فکر ارزان و کم ادعا به مثلا ایالت پنسیلوانیا با آن نیروی کار و فکر گران و تنبل و پرمدعا منتقل سازد. ولو که تیم اقتصادی کم تجربۀ اطراف ترامپ هم بگویند: خب، ما مالیات بر این شرکت ها را کاهش می دهیم! چگونه؟

۰ نظر ۱۹ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۴۴
اسفندیار خدایی

نویسنده: تام روگان، نشنال ریویو ؛ مترجم: زهره شهریاری

ترامپ باید از طریق تقویت حضور نیروی دریایی آمریکا در دریای چین شرقی، از این تهدید پیشگیری کند... دومین چالش پیش روی ترامپ، ایران است. به احتمال زیاد ایران ترامپ را به شیوه دریایی مورد آزمایش قرار خواهد دارد؛ به خصوص آن که احزاب و گروه های تندرو در ایران به دنبال آن هستند تا بیینند که آیا ترامپ به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا دستور تشدید مقابله علیه تهدیدات نیروی دریایی ایران را خواهد داد یا نه.... سومین و آخرین چالش پیش روی ترامپ، روسیه است.... ترامپ باید از خواب بیدار شود و به رهنمودهای اطلاعاتی مشاوران خود و ژنرال متیس گوش دهد. آنها به خوبی از اقدامات و نقشه های پوتین آگاهی دارند و به دنبال آن هستند تا درک و آگاهی ترامپ نسبت به او را افزایش دهند.

۰ نظر ۱۹ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۳۳
اسفندیار خدایی

دکتر صمد قائم پناه، منیر دشتی ورمزانی؛ دانشگاه قزوین

نفوذ سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا در مبادلات جهانی و منطقه‌ای می‌تواند زمینه مناسبی را برای گسترش همکاری و همگرایی بین دو طرف فراهم ‌آورد؛ اما تاکنون روابط دو طرف در طول بیش از سه دهه نه تنها نهادینه نشده؛ بلکه با فراز و نشیب همراه بوده و در دوره‌هایی به سردی گراییده است. می‌توان گفت اتحادیه اروپا تنها سازمان بین‌الدولی در سطح جهان است که رابطه با آن به اندازه رابطه با دولت‌های عضو آن سازمان دارای اهمیت است. این اتحادیه یکی از بازیگران نوخاسته در عرصه بین‌الملل است که پس از پایان جنگ سرد مجال بیشتری برای تقویت خویش در عرصه روابط بین‌الملل پیدا کرده است. از همان آغاز بروز بحران هسته­ای، اتحادیه اروپا خود را یکی از طرف­های اصلی حل وفصل مسئله هسته­ای ایران معرفی نموده است و این موضوع از سوی ایران نیز، مورد پذیرش قرار گرفته است. در این تحقیق، با استفاده از روش سازه انگارانه و با توجه به توافق هسته­ای ایران با کشورهای 5+1 و پذیرش برجام، به دنبال بررسی روابط ایران و اتحادیه اروپا در دوران پسابرجام هستیم. متن کامل مقاله

۱ نظر ۱۵ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۱۵
اسفندیار خدایی

دکتر محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران؛ زمستان 95

مقاله علمی پژوهشی در مجله Iranian Review of Foreign Affairs

Mohammad Javad Zarif

Much is being articulated today about the formidable challenge presented to the global community by terrorism and extremism, and on the approaches to combat and contain—and hopefully eradicate—them. Regardless of where each state stands on these twin challenges, and whatever the quintessence of the official policy of this or that country, the international community in its entirety shares the common conviction that these problems need to be addressed urgently. The global community must be rid of them as effectively as possible, and I doubt the exigency of the challenging task before us all is in any question. The twin problems of terrorism and extremism, far beyond the never-ending polemics among politicians, stand out as the natural outcome of intrinsic failings in the current (and recent) international situation. They are neither confined to any part of the world, are exclusive to one religion, nor can they be combated on a regional basis and then only through heavy reliance on military hardware. After a decade-and-a-half of wholesale failure in combating post-9/11 terrorism, ugly realities on the ground push us to look at these challenges with open eyes—without illusions or indeed self-delusion. It should have become all too clear by now that a successful, effective fight against these two cancerous phenomena calls for a comprehensive approach and a multi-pronged strategy which depends, first and foremost, on a sober understanding and recognition of their enabling social, cultural, economic and global conditions. Full Text of the Article
۰ نظر ۱۵ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۲۰
اسفندیار خدایی

یاسر اسماعیل زاده امامقلی؛ حسنعلی احمدی فشارکی

نسل نوین مطالعات امنیتی، نتیجه گذر از جنگ سرد است که مفاهیم و تعاریف سنتی از امنیت را به‌سوی جنبه‌های متنوعی مانند امنیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی معطوف کرد. این مقاله می‌کوشد تا تاثیر یکی از خطرناک‌ترین و پیچیده‌ترین تهدیدات امنیتی بین‌المللی یعنی داعش بر امنیت جمهوری اسلامی ایران را تحلیل کند. سؤال اساسی این است که «پدیده داعش به‌عنوان یک تهدید؛ چه نسبتی با امنیت ایران دارد؟» تجزیه و تحلیل داده‌های موجود نمایانگر آن است که حضور و نفوذ داعش در منطقه از منظر امنیتی به‌مثابه شمشیری دو لبه برای امنیت ایران عمل می‌نماید که در صورت عدم توجه به هر تیغه‌، تحلیل تأثیر وجود داعش بر امنیت ایران ناقص و نارسا خواهد بود. این مقاله می‌کوشد با روش پژوهش تبیینی و با استفاده از ابزار کتابخانه‌ای و فیش‌برداری منابع داخلی و خارجی، تأثیر متغیر مستقل «تهدید داعش» بر «امنیت ایران» را واکاوی کند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۳ بهمن ۹۵ ، ۱۳:۲۷
اسفندیار خدایی

دکتر سید محمد طباطبایی، حدیث آسمانی؛ دانشگاه علامه طباطبایی

از جنگ جهانی دوم به بعد، روابط روسیه و امریکا به‌عنوان دو دولت اصلی سیستم‌ساز، همواره از مهم‌ترین موضوعات بین‌المللی بوده و بیش از هر رابطه دیگری بر نظام بین‌الملل و روابط سایر دولت‌ها تأثیر گذاشته است. آثار روابط این دو کشور و مسائل مختلف مربوط به آن در حوزه‌های گوناگون، می‌تواند علاوه‌بر نظام بین‌الملل به شکل‌گیری و پایان بحران‌ها کمک کند؛ ازاین‌رو می‌توان گفت بسیاری از مسائلی که در دستورکار نظام بین‌الملل قرار دارد، به‌گونه‌ای به اراده این دو قدرت بزرگ مربوط می‌شود. اینها ویژگی‌های ساختاری نظام بین‌المللی، از زمان جنگ جهانی دوم تا پایان جنگ سرد و حتی تا کنون بوده‌اند. انعقاد قراردادهای استارت، یکی از نقاط عطف تعاملات دو کشور در یک دهه اخیر است که تلاش این مقاله پرداختن به ابعاد تأثیر آن بر روابط دو قدرت و نظام بین‌الملل از زاویه‌ای متفاوت است. بخشی از مطالعه ابعاد یادشده نیز در گرو بررسی واقعیت‌‌های مربوط به توان بازدارندگی ناشی از تسلیحات هسته‌ای ایالات متحده و روسیه است که به‌وضوح و به شیوه‌های گوناگونی مورد استفاده ابزاری و یا اهرم فشار در راستای تعاملات سازنده یا تنش‌آفرین قرار می‌گیرد. معاهدات استارت، به‌ویژه استارت 2 که از سری قراردادهای کاهش تسلیحات اتمی میان روسیه و امریکا است، نقش بسزایی در برقراری دوباره موازنه قدرت و به‌طور مشخص در تثبیت توان بازدارندگی دو کشور ایفا کرد؛ بنابراین، رویکرد مطالعه در چارچوب واقع‌گرایانه والتزی که از بعدی ساختاری و کلان به مسئله موازنه میان قدرت‌های بزرگ می‌پردازد و نظریه‌های متعددی را درباره آثار تسلیحات هسته‌ای در روابط قدرت‌ها و ساختار بین‌الملل ارائه کرده است، راهگشا خواهد بود. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۳ بهمن ۹۵ ، ۱۳:۲۳
اسفندیار خدایی

نویسنده: تایتی اراستو؛ لوب لاگ

مخالفان توافق هسته ای سال 2015 با ایران، انتقاد می کنند که چرا در این معامله غنی سازی اورانیوم ایران پایان نیافته یا برنامه توسعه موشکی ایران محدود نشده است. با آمدن دولت ترامپ، برخی فرصت را برای تضعیف شرایط قرارداد با اعمال تحریم های غیرهسته ای علیه ایران مناسب می بینند. فرض بر این است که این مسائل می تواند تهران را به خروج از معامله تحریک کند تا شرایط برای برقراری تحریم های فلج کننده و بازگشت به میز مذاکره با شرایط سال 2013 آماده شود. اگر چنین تحریم هایی به درستی عمل می کرد چرا در همان بار اول به معامله ای بهتر با ایران نرسیدند؟ برخی دیگر نیز مانند رکس تیلرسون، به نظر به دنبال سیاست «ممنوعیت غنی سازی اورانیوم در ایران» حداقل پس از انقضای تاریخ معامله هستند.

۰ نظر ۰۴ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۳۱
اسفندیار خدایی

فاطمه محمدی: دکتری روابط بین الملل و استادیار مدعو دانشگاه علامه طباطبایی

برگرفته از گزارش موسسه بروکینگز، جفری بادر، 21 مارچ 2016

▪️در دو دهه پس از پایان جنگ سرد، جهان دوره مشخصی از کاهش جنگ و افزایش رفاه را تجربه نمود و عدم وجود رقابت جدی جغرافیای سیاسی، فرصت هایی برای افزایش وابستگی متقابل و همکاری جهانی ایجاد کرد. با این حال در سال های اخیر، چند چالش اساسی نظیر فروپاشی نظم و نزول خشونت در شرق میانه؛ چالش روسیه به منظور امنیت اروپا؛ و افزایش تنش های ژئوپولیتیک در آسیا وجود داشته است. در این برهه محوری، رهبری ایالات متحده مهم و وظیفه فوری و پیچیده ای است. رئیس جمهور بعدی ایالات متحده(دونالد ترامپ) نیاز به انطباق و حفاظت نظم بین المللی لیبرال به عنوان یک وسیله برای تداوم ارائه ثبات و رفاه؛ توسعه یک راهبرد برای تشویق همکاری و نه رقابت میان قدرت های حاضر دارد؛ و در صورت لزوم، گنجاندن و یا محدود کردن بازیگران برای تضعیف آن اهداف. در پاسخ به پویایی جهان در حال تغییر، برنامه سیاست خارجی در بروکینگز پروژه بی نظمی از نظم  ایجاد کرده است. با تجزیه و تحلیل نافذ، استراتژی های جدید، و سیاست ها نوآورانه، برنامه سیاست خارجی و محققان آن در دو سال پروژه با سه هدف اصلی آغاز کردند.

۰ نظر ۰۴ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۲۴
اسفندیار خدایی

حسین خالدی، محمد نظری، مراد دلالت

قدرت دارای دولایه سخت و نرم است. قدرت نرم عبارت است از: " توانایی کسب آنچه می‌خواهید، از طریق جذب کردن نه از طریق اجبار و یا پاداش." در طول حدود هفت دهه اخیر از اتحاد استراتژیک تا قطع روابط و درگیری نظامی را می‌توان در پرونده مناسبات ایران و آمریکا مشاهده کرد. بر این اساس این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی درصدد بررسی نقش و ابعاد قدرت نرم در سیاست خارجی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران از منظر پدافند غیرعامل است. بر اساس یافته‌های پژوهش، بررسی مناسبات آمریکا با جمهوری اسلامی ایران نشان‌دهنده این واقعیت است که در دهه اول پیروزی انقلاب، آمریکا بیشتر از قدرت سخت علیه ایران استفاده کرده است که نمونه بارز آن، تحریم‌های اقتصادی، حمله به طبس و همکاری آمریکا با عراق در طول جنگ تحمیلی و وقوع درگیری‌های مستقیم و غیرمستقیم نظامی این کشور با ایران است. با شکست آمریکا در کاربرد قدرت سخت علیه ایران، این کشور به استفاده از قدرت نرم علیه ایران توجه بیشتری کرده است. بر همین اساس سیاست آمریکا در برابر ایران به ویژه پس از یازده سپتامبر آمیزه‌ای از شاخصه‌ای نرم و سخت است که یکی در مقام بسترساز، مکمل و توجیه‌کننده دیگری عمل می‌کند. درنتیجه در سیاست دفاعی کشور توجه به پدافند غیرعامل از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

۰ نظر ۳۰ دی ۹۵ ، ۱۸:۱۷
اسفندیار خدایی

سید امین صدرپور، دکتر محمد حسین جمشیدی، دکتر محسن اسلامی
در عصر حاضر، دیپلماسی عمومی به‌ عنوان یکی از کارآمدترین ابزارهای قدرت نرم برای اثرگذاری بر کنش‌های بازیگران بین‌المللی، از سوی برخی کشورهای قدرتمند در عرصه سیاسی مورد استفاده قرارگرفته است، اما با پیشرفت تکنولوژی و گسترش ارتباطات، دیپلماسی عمومی نیز ساز و کار نوینی را برای تحقق اهداف خود به کار گرفته است. مقاله حاضر بر آن است که با بررسی نظریه جوزف نای پیرامون قدرت نرم و دیپلماسی عمومی، جایگاه این رویکرد را در تعیین ساز و کار نوین دیپلماسی عمومی مورد بررسی قرار دهد؛ بنابراین، نویسندگان در این مقاله با استفاده از روش علمی و رویکرد توصیفی-تحلیلی به دنبال پاسخ این پرسش هستند که دیدگاه جوزف نای در تبیین نظریه قدرت نرم چه تاثیری بر تعیین ساز و کار کنونی دیپلماسی عمومی در جهان داشته است. در پاسخ به این پرسش، یافته‌های تحقیق حاکی از آن است که جوزف نای در خلال نظریه قدرت نرم به دیپلماسی عمومی به‌ عنوان یکی از مهم‌ترین شیوه‌های قدرت نرم توجه بسیار دارد و برای آن سه مولفه اساسی را بیان می‌کند که شامل ارتباطات روزانه با مردم، ارتباطات استراتژیک موضوعی و گسترش روابط بلند مدت با افراد کلیدی در کشورهای هدف می‌شود؛ که این سه مولفه امروزه به سه محور اساسی ساز و کار نوین دیپلماسی عمومی تحت عنوان مدیریت پیام، برقراری ارتباطات راهبردی و تثبیت روابط پایدار تبدیل شده است.

۰ نظر ۳۰ دی ۹۵ ، ۱۸:۱۰
اسفندیار خدایی

دکتر محمد جعفر جوادی ارجمند، جواد عرب‌عامری

پرسش از علل شکل‌گیری و تداوم دشمنی جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل سال‌ها به یکی از دغدغه‌های محققان سیاست خارجی و روابط بین‌الملل تبدیل‌شده است. بیشتر آثاری که روند شکل‌گیری و تحولات این دشمنی را بررسی کرده‌اند، از چشم‌انداز نظریه‌های خردگرا(اثبات‌گرا) در روابط بین‌الملل به موضوع پرداخته‌اند. این درحالی است که دشمنی این دو واحد سیاسی در طی سه دهه گذشته از روند به‌نسبت پایداری برخوردار بوده است و محاسبات خردگرا قادر به ارائه یک تحلیل ثابت از علل شکل‌گیری و تداوم دشمنی جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل نیستند؛ بنابراین، پرسش اصلی مقاله حاضر این است که چه علل یا عواملی اسرائیل را مبدل به یک دشمن پایدار در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ساخته است؟ فرضیه‌ای که در پاسخ به این پرسش مطرح می‌شود این است که نگاه به اسرائیل در سیاست خارجی ج.ا.ایران را باید در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی مورد ملاحظه قرار دارد، از این‌‌رو پیش از آنکه این تضاد در قالب رقابت‌های راهبردی طرفین قابل تبیین و تفسیر باشد، تلقی از اسرائیل در گفتمان سیاست خارجی غرب‌گرای پهلوی دوم به‌‌مثابه «خودی» است که نقش مهمی در برساخته‌شدن اسرائیل به‌‌عنوان «دیگری» یا غیر در گفتمان سیاست خارجی اسلام سیاسی امام خمینی (ره) داشته است. در راستای تبیین این فرضیه تلاش می‌شود از نظریه گفتمان لاکلائو و موفه و به‌ویژه مفهوم دیگری(Otherness) در این نظریه استفاده شود. از آنجایی‌که نظریه گفتمان لاکلائو و موفه فاقد ابزاری برای تحلیل متن می‌باشد، از روش تحلیل متن فرکلاف در دو گفتمان رقیب استفاده‌شده است. نتایجی که از این بررسی حاصل شد به این وجه است، از آنجایی‌که ظهور، تکامل و بسط گفتمان‌ها در سایه سنگین دیگری یا غیر صورت می‌گیرد و این دیگری، عملکردی دوسویه داشته و از یک‌سو مانع عینیت و تثبیت هویت شده و از سوی دیگر، سازنده هویت و عامل انسجام گفتمانی است، اسرائیل به‌‌مثابه دیگری (غیر) نقش یک بیرون سازنده(Constitutive Outside) را در هویت‌بخشی به گفتمان سیاست خارجی اسلام سیاسی امام خمینی (ره) در تقابل با دگر پهلویستی خود ایفا نموده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۳۰ دی ۹۵ ، ۱۸:۰۰
اسفندیار خدایی

دکتر محمدرضا دهشیری، مسلم گلستانx

این مقاله درصدد کاربست نظریه واقع‌گرایی ساختاری برای تحلیل الگوی مدیریت بحران‌ سوریه از سوی قدرت‌های بزرگ در نظام تک-چندقطبی است. وفق منطق واقع‌گرایی ساختاری، تغییر ساختار نظام بین‌الملل از دوقطبی دوران جنگ سرد به تک‌قطبی و پس از آن به تک-چندقطبی موجب تغییر در فرآیندهای نظام بینالملل شده است به تَبَعِ آنها (ساختار و فرآیند)، الگوی رفتاری دولتها و مدیریت بحران‌ها نیز متفاوت میگردد. از این‌ رو، سئوال اصلی آن است که اقتضائات نظام تک-چندقطبی چگونه بر الگوی رفتاری قدرت‌های بزرگ در مدیریت بحران‌ بین‌المللی سوریه تأثیر گذاشته است؟ بر این اساس فرضیه پژوهش این است که محدودیت‌های نظام تک-چندقطبی الگوی رفتاری قدرت‌های بزرگ را به سمت «موازنه قوای نامتقارن» در عرصه سیاست بین‌الملل در مدیریت بحران‌ها و به ویژه بحران سوریه سوق داده است. موازنه قوای نامتقارن به عنوان یک الگوی رفتاری از ابزارهای متفاوتی مانند ابزار نهادی، ابزار ائتلافی، ابزار تهاجمی و ابزار تحریمی بهره می‌گیرد تا بحران‌ها را مدیریت کند. روش پژوهش مبتنی بر راهبرد پژوهشی توصیفی- تحلیلی میباشد. سطح تحلیل پژوهش نیز مطابق با نظریه واقع‌گرایی ساختاری از نوع تصویر سوم یا سطح نظام بینالملل است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۳۰ دی ۹۵ ، ۱۷:۵۶
اسفندیار خدایی

طه اکرمی، دانشجوی دکتری مطالعات آمریکا، دانشگاه تهران

جمهوری خلق چین، در دهه‌های اولیه خود، علاقه چندانی به حضور در آمریکای لاتین از خود نشان نمی‌داد و لذا آمریکا، با توجه به قرابت جغرافیایی و قدرت نظامی و اقتصادی بسیار بالای خود و پس از اعمال دکترین مونروئه، توانست بر این منطقه هژمونی خود را اعمال کند. ازاین‌پس جز شوروی در دوران جنگ سرد، سایر قدرت‌های جهانی جرئت حضور در این منطقه را نداشتند و این کوبا بود که برای اولین بار جرئت برقراری روابط دیپلماتیک با چین در سال 1960را پیدا کرد ولی سایر دولت‌های آمریکای لاتین منتظر واکنش نیکسون به این موضوع ماندند. نیکسون نهایتاً در سال 1972 در سفرش به پکن، چراغ سبز خود را نشان داد و درست پس‌ازآن بود که آرژانتین، مکزیک و سپس بولیوی و نهایتاً سایر کشورهای منطقه نیز جمهوری خلق چین را به رسمیت شناختند. اما در سال 2004 و پس از سفر

۰ نظر ۲۷ دی ۹۵ ، ۱۴:۳۹
اسفندیار خدایی

دکتر محمدرضا ملکی، فرزاد محمدزاده ابراهیمی

روابط ایالات متحده با رژیم صهیونیستی بخش مهمی از سیاست خاورمیانه‌ای امریکا را شکل می‌دهد، بطوریکه تغییر روسای جمهوری در این کشور هم تاکنون نتوانسته است تاثیر مهمی در روابط آنها ایجاد کند. علی‌رغم فراز و فرود در روابط امریکا و رژیم صهیونیستی و اختلاف‌نظر سران آن دو درخصوص برخی مسائل، باراک اوباما تعهد خود را به امنیت رژیم صهیونیستی اعلام و از حفظ اتحاد کشورش با این رژیم حمایت کرده است. با این وجود، از سیاست خارجی دولت باراک اوباما مخصوصاً در رژیم صهیونیستی، انتقادات زیادی به عمل آمده و روابط دو کشور در دوره ریاست جمهوری اوباما با تنش و اصطکاک‌هایی همراه بوده است. علت رخداد این مشکلات در روابط امریکا و رژیم صهیونیستی از کجا ناشی می‌شود؟ با توجه به نزدیکی اصول سیاست خارجی اوباما به واقع‌گرایی، ریشه انتقادها و مشکلات در روابط آنها را باید در سیاست خارجی واقع‌گرایانه دولت اوباما و به تبع آن تغییر در راهبرد سیاست خارجی ایالات متحده واکاوی کرد. از این ‌رو مقاله حاضر درصدد است با بهره‌گیری از روش توصیفی-تحلیلی ضمن تحلیل دکترین واقع‌گرایانه اوباما، پیامدهای این دکترین بر رژیم صهیونیستی را مورد بررسی و کنکاش قراردهد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۷ دی ۹۵ ، ۱۴:۲۷
اسفندیار خدایی

گرچه سیاست‌های اقتصادی ترامپ به روشنی مشخص نیست ولی طبق آنچه وی پیش از انتخابات ریاست جمهوری گفته است می‌توان تحلیلی از وضعیت تجارت، ‌سیاست پولی و مالی آمریکا در دوران ریاست جمهوری ترامپ ارایه کرد. انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور بزرگ‌ترین اقتصاد دنیا را باید مهمترین رخدادی دانست که بر آینده اقتصاد جهان تاثیر خواهد گذاشت. دیدگاه‌های بیان شده از سوی ترامپ در مبارزات انتخاباتی مملو از تندروی‌های مختلف بود به گونه‌ای که انتخاب تقریباً غیرمنتظره وی به ریاست‌جمهوری آمریکا بازارهای مالی دنیا را در شوک فرو برد. اما طیف گسترده‌ای از دیدگاه‌های ارایه شده از سوی ترامپ می‌تواند بر اقتصاد و امنیت اقتصادی ایران تاثیر داشته باشد؛ این طیف از تهدیدات، کنار گذاشتن برجام تا کاهش هزینه‌های نظامی آمریکا در خاورمیانه را شامل می‌شود. گذشته از چنین مواردی که ماهیتی اقتصادی ندارند، برنامه ترامپ مشتمل بر سیاست‌های اقتصادی است که پیش‌بینی‌ها از اقتصاد این کشور را تحت تاثیر قرار داده و به طور غیرمستتقیم می‌تواند سایر اقتصادهای جهان، از جمله اقتصاد ایران را نیز با شرایط جدیدی مواجه کند

۰ نظر ۲۷ دی ۹۵ ، ۱۴:۲۲
اسفندیار خدایی

دکتر حسین کریمی فرد، دانشگاه آزاد اهواز

ایجاد پایگاه‌های نظامی خارجی موضوعی کلیدی برای درک توزیع قدرت براساس حوزۀ نفوذ است. قدرت‌های بزرگ به‌منظور برتری در توازن قوا، ثبات استراتژیک و گسترش حوزۀ نفوذ در مناطق خاصی از جهان پایگاه‌های نظامی ایجاد می‌کنند. به‌طور معمول یک دولت به متحدان و دولت­هایی که تصورات مشابه دربارۀ منافع مشترک یا تهدید مشترک د‌ارند اجازۀ حضور نظامی می­دهد. با این حال، حضور طولانی‌مدت نظامی به مشکلات سیاسی، اجتماعی و زیست‌محیطی در کشور میزبان منجر می‌شود. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای و مقالات اینترنتی و تأکید بر پایگاه­های نظامی آمریکا در جهان به‌خصوص در شرق آسیا (فیلیپین، ژاپن و ...) و خاورمیانه (افغانستان، ...) به این نتیجه رسید که ایالات متحدۀ آمریکا با ایجاد پایگاه­های نظامی درصدد گسترش قدرت و نفوذ به ماورای مرزها به منظور دستیابی به اهداف و مقاصد مختلف است، از جملۀ این اهداف می‌توان به افزایش حوزۀ نفوذ، تسلط و کنترل مناطق ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک، تأمین منافع اقتصادی به‌خصوص دستیابی به منابع انرژی و کنترل آنها و مهار قدرت‌های رقیب اشاره کرد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۲ دی ۹۵ ، ۱۸:۴۹
اسفندیار خدایی

دکتر زهرا احمدی پور، رضا جنیدی؛ دانشگاه تربیت مدرس

پژوهش حاضر­ با بهره­گیری از رویکرد ژئوپلیتیک انتقادی درصدد تبیین مفهوم گفتمان ژئوپلیتیکی تروریسم است. آنچه تروریسم را به گفتمانی ژئوپلیتیکی تبدیل می­کند، تعاریف متفاوت حکومت‌ها از تروریسم و استفاده ابزاری از آن جهت توجیه اقدامات ژئوپلیتیکی خود می‌باشد. گفتمان ژئوپلیتیکی تروریسم را به‌سختی می­توان چیزی بیش از “معجونی استعاری از اصطلاحات خاص سیاسی” دانست که هر یک از قدرت­ها در راستای تأمین منافع خود در صدد تعریف آن هستند و در راستای مقبول جلوه ‌دادن آن در نظر افکار عمومی با یکدیگر رقابت می‌کنند. مقاله­ حاضر در جهت تبیین این مفهوم، گفتمان ژئوپلیتیکی تروریسم در دولت بوش را بر اساس تحلیل انتقادی گفتمان، به‌عنوان نمونه­ای موردی، مورد تحلیل قرار می­دهد. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که دولت بوش، در فرایند تصویرسازی ژئوپلیتیکی خود از خاورمیانه، از دوگانه‌های مختلفی که از گفتمان تروریست برساخته می­شود، بهره می­گیرد تا ضمن هویت­سازی، مداخلات ژئوپلیتیکی خود در سطح جهان به‌ویژه در عراق و افغانستان را توجیه نماید. مهم­ترین این دوگانه­ها عبارتند از: خوب در برابر بد؛ قانون‌مداری در برابر قانون‌شکنی؛ تمدن در برابر بربریت؛ و آزادی در مقابل استبداد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۲ دی ۹۵ ، ۱۸:۴۵
اسفندیار خدایی

دکتر عباس مصلی نژاد، دانشگاه تهران

در ادبیات راهبردی عربستان در مواجهه با ایران در سال 2015، نشانه‌هایی از تهدید و تشدید بحران مشاهده می‌شود. نشانه‌های چنین ادبیاتی در سیاست عملی عربستان در بحرین، یمن، سوریه، عراق و لبنان نیز مشاهده می‌شود. تشدید بحران نشانه‌هایی از تهدید امنیتی را اجتناب‌ناپذیر می‌سازد. مشارکت کشورهای اتحادیۀ عرب به‌ویژه مصر و امارات عربی متحده با سیاست‌های منطقه‌ای ترکیه و عربستان سبب گسترش بحران منطقه‌ای شده است. مدیریت امنیت منطقه‌ای در روابط ایران و عربستان صرفاً براساس سیاست‌گذاری موازنۀ منطقه‌ای امکان‌پذیر است. ریشه‌های تاریخی چنین بحرانی در روابط امنیتی ایران و عربستان به سال 2006 بازمی‌گردد. شیعیان در سال‌های بعد از جنگ سرد توانستند در محیط‌هایی که دارای اکثریت جمعیتی بودند، موقعیت خود را تثبیت کنند. دشمنی و خصومت در سال 2003 افزایش یافت و در سال 2006 بعد از مقاومت حزب‌الله در برابر رژیم صهیونیستی، تشدید شد. در این شرایط، مقاومت اسلامی علیه محافظه‌کاری منطقه‌ای، مداخله‌گرایی آمریکا و برتری‌طلبی رژیم صهیونیستی سازماندهی شده ‌بود. نتیجۀ چنین فرایندی را می‌توان در شکل‌گیری کنفرانس شرم‌الشیخ علیه ایران در نوامبر 2006 مورد توجه قرار داد. این کنفرانس با مشارکت عربستان، مصر، اردن، امارات متحدۀ عربی و آمریکا در مقابله با هویت‌گرایی اسلامی شکل گرفت. چنین فرایندی زمینه‌های لازم برای گسترش بحران هویتی خاورمیانه را به‌وجود آورد. بحران‌سازی بخشی از سیاست امنیتی عربستان برای موازنه‌‌گرایی با ایران محسوب می‌شود. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۲ دی ۹۵ ، ۱۸:۴۱
اسفندیار خدایی

دکتر علی اصغر کاظمی، شهرام عسکری حصن

در سال‌های اخیر مذاکرات به‌منظور تغییر قدرتمندترین و مؤثرترین رکن سازمان ملل متحد (شورای امنیت)، به مباحث گسترده‌ای دامن زده است. مزایا و اختیارات ویژۀ اعضای دائم شورای امنیت مانند حق وتو، اعمال تحریم و ... از سویی موجب برنتابیدن نظم موجود از جانب دولت‌های منتقد و اصلاح‌طلب شده، و از دیگر سو پنج عضو دائم شورای امنیت را در مسیر حفظ وضع موجود، متحد ساخته است. به هر حال از آنجا که شورای امنیت نمایندۀ کلیۀ کشورهای دنیا نبوده ومسئول اصلی حفظ صلح و امنیت بین‌المللی است، نویسنده در این مقاله ضمن بررسی اجمالی دلایل نارضایتی از شورای امنیت با تأکید بر گروه4 موانع اصلی ناکامی دولت­های اصلاح‌طلب را دو طیف سیاسی و حقوقی بررسی می‌کند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۲ دی ۹۵ ، ۱۸:۳۵
اسفندیار خدایی

دکتر محمدعلی شیرخانی؛ دکتر ستاره طاهرخانی؛ دانشگاه تهران

در منازعات نامتقارن، قدرت‌های بزرگ اغلب در برابر دولت‌های ضعیف از استراتژی قهری استفاده می‌کنند. با توجه به اینکه تهدیدات قهری دولت‌های قدرتمندتر به‌واسطۀ تعیین مجازات شدیدتر در ازای نافرمانی طرف مقابل مؤثرترند، به‌نظر می‌رسد دولت‌های ضعیف باید تسلیم درخواست‌های قهری قدرت‌های بزرگ شوند تا گرفتار مجازات آنها نشوند. اما چرا شواهد و مطالعات تجربی بسیاری عکس این قضیه و در واقع ناکامی استراتژی قهری و مقاومت دولت‌های ضعیف و در نهایت انتخاب استراتژی پرهزینۀ نظامی صرف از سوی قدرت‌های بزرگ را نشان  می‌دهند؟ این سؤالی است که فیل هان با تهدید بقای دولت ضعیف به آن پاسخ می‌دهد. در این مقاله، برای تعمیم نظریۀ هان به مواردی که با آن قابل تبیین نیستند، آن را تعدیل کرده و با مطالعۀ موردی منازعۀ میان ایالات متحدۀ آمریکا و کرۀ شمالی حمایت می‌کنیم. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۲ دی ۹۵ ، ۱۸:۳۲
اسفندیار خدایی

دکتر بهاره سازمند، دانشگاه تهران؛ دکتر فریبرز ارغوانی، دانشگاه تهران

هدف این مقاله بررسی دلایل و روند افزایش روابط چین و کشورهای منطقۀ آمریکای لاتین در سال‌های ریاست جمهوری هو جینتائو است. درحالی‌که در دورۀ پیش از آن، توجه چین به گسترش روابط با کشورهای غربی بود، در دورۀ هو بسط روابط با کشورهای در حال توسعۀ به‌ویژه آمریکای لاتین بیشتر مورد توجه قرار گرفت. پرسش اصلی این مقاله این است که چرا سیاست خارجی چین در دورۀ ریاست جمهوری هو جینتائو (2012-2002) گسترش روابط با کشورهای آمریکای لاتین را مدنظر قرار داد؟ یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که الزامات درونی، منطقه‌ای و بین‌المللی توسعۀ چین این کشور را متوجه مناطق مختلف کرده و از این جهت نمی‌توان فقط به تأثیر تغییر کادر رهبری در تغییر اولویت‌های سیاست خارجی چین قائل بود. ویژگی‌های سطح خرد همانند اصول مورد تأکید هو در عرصۀ داخلی و سیاست خارجی و تلاقی آنها با متغیرهای منطقه‌ای و بین‌المللی به تغییر جهت‌گیری در سیاست خارجی چین کمک کرده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۲ دی ۹۵ ، ۱۸:۲۸
اسفندیار خدایی

دکتر فاطمه محمدی، استادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه علامه طباطبایی

کارگزاران سیاست خارجی کسانی هستند که از قدرت و توانایی تصمیم‌گیری، از‌نظر قانونی یا کاریزماتیک برخوردارند. همچنین ادبیات و سخنرانی مقامات رسمی دولت‌ها جزو مواضع رسمی سیاست خارجی و تبیین‌کننده سیاست‌های رسمی آنها محسوب می‌شود ازاین‌رو نوشتار حاضر تلاش دارد با بهره‌گیری از روش تحلیل محتوا به بررسی متون سخنرانی آنها در جهت شناسایی الگوی حاکم و مستتر بپردازد. به‌عبارت‌دیگر، با شناسایی و شمارش شاخصه‌های مقوله تحت بررسی در متن هر سخنرانی می‌توان الگوی آن را شناسایی کرد. مفروض این پژوهش با هدف کشف و توصیف شواهدی بر سخنرانی‌های مقامات و کارگزاران سیاست خارجی آمریکا، بر این امر دلالت می‌کند که الگوی سیاست خارجی آمریکا در راستای تأمین منافع و امنیت ملی آن کشور طراحی و اجرا می‌شود لذا، از حقوق بشر در راستای مهار کشورهای مخالف و ابزاری در جهت تأمین هرچه بهتر اهداف خود بهره می‌گیرد. این پژوهش در پی آن است که با توجه به تأکیدات روز‌افزون بر مقوله حقوق بشر و انتقادهایی که در این حوزه به دیگر کشورها به‌خصوص از‌سوی آمریکا می‌شود، روشن سازد که مقوله حقوق بشر ابزاری از‌سوی مقامات آمریکایی برای تأمین امنیت و منافع ملی در سیاست خارجی آن کشور مورد تأکید و کاربست قرار می‎گیرد. از‌این‌رو است که بعد از 11 سپتامبر مباحث امنیت، تروریسم و جنگ نقش پر‌رنگ‎تری را در سیاست خارجی ایالات متحده ایفا می‌کند که همین مسئله سیاست حقوق بشری آن را درگیر می‎سازد. به‌عبارتی در بستر سیاست خارجی امنیت‌گرا، سیاست حقوق بشری آن شکل می‌گیرد و معادله به نفع امنیت به ثمر می‌رسد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۷ دی ۹۵ ، ۱۱:۰۹
اسفندیار خدایی

دکتر ارسلان قربانی شیخ نشین، محمد محمودی کیا

این پژوهش درصدد ارائه چارچوب نظری رهیافت تحلیل انتقادی سیاست خارجی است. مدعای اصلی این پژوهش این است که رهیافت انتقادی سیاست خارجی به دلیل نفی اصول و مفروضات رهیافت سنتی در مباحث فرا نظری خود و درنتیجه ارائه چارچوب مفهومی متمایزی از رویکرد مذکور، از توانایی بیشتری در تبیین رفتار سیاست خارجی دسته‌ای از بازیگران نظام بین‌الملل برخوردار است. نگارندگان بر این باورند، هرچند نظریات واکنش‌گرای روابط بین‌الملل به‌طور عام و نظریه انتقادی روابط بین‌الملل به‌طور خاص، بیشترین تأکید را بر وجه فرا نظری نظریه سیاست جهانی دارند، بااین‌حال، با عنایت به وجوه هنجاری و انتقادی نظریه مذکور، امکان استخراج اصول کلی و راهنما برای بهره‌گیری در پردازش سیاست خارجی دسته‌ای از بازیگران نظام بین‌الملل اعم از بازیگران رسمی نظام بین‌الملل (دولت‌ها) و نیز بازیگران غیررسمی (همچون تشکل‌ها، سازمان‌ها و نهادهای غیردولتی) که خواهان ایجاد تغییر در نظم و نظام موجود بین‌المللی هستند، وجود دارد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۷ دی ۹۵ ، ۱۱:۰۴
اسفندیار خدایی

دکتر رضا التیامی نیا، دکتر علی باقری دولت آبادی، دکتر جاسب نیکفر؛ دانشگاه یاسوج

بحران یمن صرفاً ناشی از نقش‌آفرینی بازیگران داخلی نیست، بلکه ناشی از نقش‌آفرینی بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای همانند عربستان سعودی، شورای همکاری خلیج فارس، امریکا و رژیم صهیونیستی است که در روند شکل‌گیری بحران یمن و تشدید آن نقش تعیین‌کننده‌ای ایفا کرده‌اند. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد کارگزاران سیاست امریکا معتقدند که با درگیر ساختن ایران در عرصه منطقه‌ای و مناطقی که عمق استراتژیک پایگاه اجتماعی و سیاسی ایران محسوب می‌شوند، فرسایش قدرت و توان منطقه‌ای و سیاسی ایران و محور مقاومت را به وجود خواهد آورد. پرسش اصلی آن است که عوامل اصلی شکل‌گیری بحران یمن و نقش بازیگران داخلی و خارجی به‌ویژه امریکا و عربستان سعودی در بحران یمن چیست. روش پژوهش اسنادی است. چارچوب نظری پژوهش حاضر معطوف به بهره‌گیری از نظریه جان فوران (چرایی ناکامی انقلاب‌ها و توازن منطقه‌ای در نظام‌های ناهمگون در محیط‌های راهبردی آشوب‌ساز است) است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۷ دی ۹۵ ، ۱۱:۰۰
اسفندیار خدایی

دکتر محمد مهدی مظاهری

هر چند که سال 2016 برای ایرانیان نیز سالی سخت، همراه با مشکلات اقتصادی و بعضا بدعهدی های آمریکا و بانک های بزرگ جهان در اجرایی کردن برجام و لغو تحریم ها بود؛ اما در مقام مقایسه ، 2016 مقدمه ای برای جهش بزرگ ایران به سوی قدرت اول منطقه در حوزه های سیاسی، اقتصادی و امنیتی بوده است. سال 2016 با تحولی اساسی برای ایرانیان آغاز شد. ۱۶ ژانویه روز اجرای برجام و برداشتن تحریم های ایران بود. تحریم هایی که پیچیده ترین تحریم های اقتصادی تاریخ نامیده شدند و مشکلات جدی بر سر راه فروش نفت و مبادلات بانکی کشورمان ایجاد کردند. از ژانویه 2016 بود که با اجرایی شدن برجام، فروش نفت، معاملات بانکی، خرید هواپیما، بیمه و کشتیرانی و خرید و فروش فلزات گرانبها برای ایران قانونی شد و به روال سابق برگشت و در عرصه مناسبات سیاسی و دیپلماتیک نیز فصل جدیدی در تبادلات ایران با جهان گشوده شد.

۰ نظر ۱۶ دی ۹۵ ، ۱۹:۵۱
اسفندیار خدایی

آن چه در این جا می آید فهرستی از بدترین نقل قول های سال 2016 در عرصه سیاست خارجی است که با ترتیب زمانی لیست شده اند. این تفسیرها و صحبت ها با این که به طنز پهلو می زنند، اما کاملا واقعی هستند. تنها به مقامات رسمی در این فهرست پرداخته شده به همین دلیل است که دونالد ترامپ که پتانسیل بالایی برای ورود به این فهرست دارد (برای مثال او بیان کرده بود که برای مشاوره در زمینه سیاست خارجی «من با خودم صحبت می کنم. شماره یک هستم چون مغز خیلی خوبی دارم و چیزهای زیادی هم گفته ام

۰ نظر ۱۶ دی ۹۵ ، ۱۹:۴۳
اسفندیار خدایی

طه اکرمی؛ دانشجوی دکتری مطالعات آمریکا، دانشگاه تهران

در پی انتخابات ماه نوامبر سال 2016 آمریکا، آنچه که از آن به‌ عنوان "شوک نوامبر" یاد می‌کنند، روی داد و دونالد ترامپ که بنا بر نظرسنجی‌ها شانس کمتری برای پیروزی نسبت به هیلاری کلینتون داشت، به‌ عنوان چهل و پنجمین رئیس‌جمهور آمریکا انتخاب شد. در این انتخابات، ترامپ توانست با کسب کمتر از 25 درصد آراء مردم آمریکا و درحالی‌که رأی مردمی کمتری نسبت به خانم کلینتون

۰ نظر ۱۴ دی ۹۵ ، ۰۰:۴۵
اسفندیار خدایی

دکتر حسین سلیمی، استاد روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی
حسن عیوض زاده، دانشجوی دکترای روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی

شکل گیری و تداوم سازمان آتلانتیک شمالی «ناتو» در دوره جنگ سرد، به ویژه پس از پایان جنگ سرد، یکی از موضوع های اساسی و در عین حال بحث برانگیز در نزد محققان رشته روابط بین الملل محسوب می­شود. تبیین علل شکل­گیری و تداوم این سازمان که در قالب سه نظریه پراستفاده دربارۀ روابط بین­الملل یعنی­ واقع­گرایی «اعم از کلاسیک و جدید»، لیبرالیسم «کلاسیک و جدید» و سازه­انگاری اجتماعی در جریان بود، به گونه­های متفاوتی شکل گرفته است. این مقاله ضمن بررسی قدرت تبیین هر سه جریان نظری، درصدد ارائه یک چهارچوب نظری تلفیقی است که قادر به توضیح کارآمدتری از تداوم ناتو به ویژه پس از جنگ سرد می­باشد. بر مبنای چهارچوب تلفیقی، در تحلیل چرایی تداوم و توسعه این سازمان هم، بایستی به عوامل سطح تحلیل کلان مانند: ساختار آنارشیک نظام بین­الملل، قطبیت نظام بین­الملل، نقش قدرت­های بزرگ در این نظام و جایگاه نهادهای بین­المللی توجه کرد و هم به عوامل و نیروهای درونی و سیاست­های داخلی در فرایند شکل­گیری و تداوم اتحادیه­هایی چون ناتو پرداخت. در عین حال باید پدیده­های ذهنی و عوامل مادی را درکنار هم سنجید و به همراه هم تأثیر آنها را مورد بررسی قرار داد. در این نوع تبیین، عوامل مختلف در سطوح گوناگون برای فهم روند تداوم ناتو مورد توجه قرار می گیرند. در نهایت، در تبیین این مسأله به نقش و جایگاه هویت به ویژه فرایند هویت­سازی که براساس آن هویت­ غربی با  برداشت و تفسیری خاص از ارزش­های دموکراتیک در مقابل هویت­های غیرغربی با انگاره­ها و ارزش­هایی متفاوت، مورد توجه قرار می­گیرد. در واقع این دوگانگی هویتی به عامل تداوم سازمان­هایی مانند ناتو منجر می­شود که هدف آن، حفظ هویت برساخته شده در مقابل دگر هویتی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۶ دی ۹۵ ، ۱۴:۲۲
اسفندیار خدایی

دکتر جعفر قامت؛ محمدرضا پورقوشچی

روابط ایران و کشورهای اروپایی، ریشه در تاریخ داشته و همواره در دوره های مختلف از فراز و نشیب برخوردار بوده است، اما در دوره جدید، با توجه به توافق به دست آمده و موفقیت دولت یازدهم در حل پرونده پیچیده هسته ای، می توان پیش بینی کرد که روابط میان طرفین به دلیل منافع دوجانبه درحوزه های مختلف روند رو به رشدی را تجربه خواهد کرد. در این مقاله تلاش می کنیم اهمیت روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای عضو اتحادیه اروپا را تشریح نماییم؛ همچنین در صدد هستیم به این پرسشهای اساسی پاسخ دهیم که در فضای جدید پس از توافق، روابط میان ایران و اتحادیه اروپا تحت ﺗﺄثیر چه عوامل و ﻣﺆلفه هایی قرارداشته و به چه سمت و سویی سیر خواهد نمود؟ منافع مشترک دو جانبه در چه حوزه هایی قابل شناسایی است و چگونه می توان آنها را در یک فضای تعاملی عملیاتی کرد؟ برای درک ماهیت روابط میان ایران و اروپا باید ابتدا عناصر ﺗﺄثیر گذار بر آینده این روابط شناسایی شده و در آن چهارچوب روابط بین آنها بررسی شود. به نظر می رسد در دوره جدید همکاری ها در حوزه انرژی و امنیت انرژی، اقتصادی وتجاری؛ همچنین همکاری های سیاسی و امنیتی برای استقرار ثبات در منطقه از الویت اصلی برخوردار خواهد بود. در این مقاله سعی می کنیم با بهره گیری از نظریه واقعگرایی در روابط بین الملل و با استفاده از روش تحلیلی، چهارچوب این نوع همکاریها را در دوران پسا برجام تشریح نماییم. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۶ دی ۹۵ ، ۱۴:۱۷
اسفندیار خدایی

مسعود کمالی اردکانی؛ عضو هیأت علمی موسسه مطالعات و پژوهش‏ های بازرگانی

با اجرای برجام و ایجاد فضای مناسب‏تر ‌بین‌المللی در مورد ایران، تحولات مثبتی در تجارب خارجی جمهوری اسلامی ایران روی داده است. به ‏نظر می‏رسد با گذشت زمان و رفع برخی محدودیت‌های رسمی و غیررسمی تجارت خارجی در سطوح داخلی و خارجی و افزایش تعاملات و مراودات اقتصادی ایران با کشورهای مختلف، در آینده ثمرات ملموس‌تری از توافق برجام در عرصه تجارت خارجی نصیب کشور خواهد شد. البته، باید به این نکته نیز توجه داشت که استفاده مفید از فرصت‏های برجام در راستای ارتقاء تجارت خارجی کشور، نیازمند عزم و ارادۀ جدی و فراهم‏کردن شرایط و الزامات چنین فضایی است. در این میان، هم‏افزایی و اجماع داخلی بر سر برنامه‏های اقتصادی و تجاری کشور و تداوم و تقویت دیپلماسی اقتصادی، می‏تواند شرایط بهره‏گیری مطلوب‏تر از فرصت‏های موجود و ایجاد فرصت‏های جدید را فراهم‏تر کند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۸ آذر ۹۵ ، ۱۰:۳۴
اسفندیار خدایی

راهبرد مصالحه در سیاست خارجی دارای آثار و پیامدهای متفاوتی است. مصالحه می‌تواند زمینه‌های گسترش بحران و انتظارات فزایندة بازیگران در محیط منطقه‌ای و بین‌المللی را به‌وجود آورد. سیاست مصالحه به‌عنوان پایان ستیز ایدئولوژیک بین کشورها دانسته و مصالحه را راهبرد تأمین صلح و امنیت از طریق دیپلماسی می‌داند.  مصالحه در شرایطی از اهمیت راهبردی در سیاست خارجی کشورها برخوردار می‌شود که نشانه‌هایی از همکاری برای نیل به منافع و امنیت ملی متوازن برای مقابله با تهدیدات به‌وجود آید. دیپلماسی هسته‌ای براساس اجماع راهبردی مقامات سیاسی ایران شکل گرفته و زمینة نیل به توافق راهبردی در قالب برنامه جامع اقدام مشترک را به‌وجود آورد. در 15 دسامبر 2015 نیز شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با انتشار قطعنامه جدید، تردیدهای خود دربارة برنامة هسته‌ای با ابعاد نظامی را پایان داده و به این ترتیب زمینه برای کاهش تدریجی و حذف تحریم‌های اقتصادی و تکنولوژیک علیه ایران را به‌وجود آورد. دیپلماسی هسته‌ای و نتایج حاصل از آن براساس برنامة جامع اقدام مشترک نشان می‌دهد که مصالحه می‌تواند تهدیدات کشورهایی همانند ایران که در معرض تهدیدات بین‌المللی هستند را کنترل و کاهش دهد. پرسش اصلی مقاله مبتنی بر آن است که: «راهبرد مصالحه در دیپلماسی هسته‌ای چه نتایجی در حوزة منافع ملی و سیاست خارجی به‌جا گذاشته است؟» فرضیة مقاله معطوف به آن است که: «دیپلماسی هسته‌ای براساس راهبرد مصالحه منجر به کاهش تهدیدات و حذف مرحله‌ای تحریم‌های اقتصادی و راهبردی شده است». در تنظیم مقاله از «رهیافت نئولیبرال نهادگرا» به‌عنوان چارچوب نظری مقاله استفاده شده است. فصلنامه سیاست جهانی

۰ نظر ۲۸ آذر ۹۵ ، ۱۰:۲۵
اسفندیار خدایی

 نظارت پذیری شورای امنیت سازمان ملل متحد ،از موضوعات مورد مجادله و همواره مطرح در حقوق بین الملل بوده و  می باشد. در این خصوص ، گروهی از اندیشمندان ، با تمسک به موازین حقوقی وفرا حقوقی ، معتقدند که در یک نظام قانونمند جهانی موسوم به سازمان ملل متحد ، هر رکن و مقامی ولو شورای امنیت، بایستی در مقابل عملکردش ، پاسخگو باشد . در این مقاله ضمن احصاء موازین حقوق بین الملل در خصوص محدود نمودن صلاحیت شورای امنیت ، نظارت پذیری نهاد بین المللی مذکور را به استناد دیپلماسی با تکیه به دیپلماسی هسته ای دولت جمهوری اسلامی ایران تبیین کرده و توافق هسته ای و برجام را بعنوان شیوه و راهکار مناسب حقوق بین الملل در عصر حاضر ، جهت به چالش کشیدن تصمیمات و عملکرد شورای امنیت ، تعرفه و دستاوردهای آن تبیین شده است. منبع: فصلنامه سیاست جهانی

۰ نظر ۲۸ آذر ۹۵ ، ۱۰:۲۳
اسفندیار خدایی

دکتر بهاره سازمندx، مهدی جوکارx

بررسی الگوهای روابط کشورهای واقع در منطقه خلیج‌فارس از جمله مسائل مهمی است که بیانگر ساختار امنیتی این منطقه و نوع نگاه ‏دولتمردان این کشورها نسبت به مسائل امنیتی محیط پیرامون خود است. وجود سطح بالایی از رقابت و تنش در روابط کشورهای این ‏منطقه نشانهای از نگرانیهای شدید امنیتی همسایگان نسبت به یکدیگر و حاکم بودن فضای رقابتی بین آنهاست. بههمین دلیل بررسی ‏الگوهای روابط این کشورها و زمینههای شکلگیری چنین الگویی از اهمیت بالایی در تحلیل ساختار این منطقه برخوردار است. در این ‏مقاله سعی شده است بر پایه نظریه مجموعه امنیتی منطقهای بری بوزان این مساله مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین پرسشی که در این مقاله ‏مطرح شده به این صورت است که؛ بر اساس نظریه مجموعه امنیتی منطقه‌ای، چه الگوهای روابطی در زیرمجموعه امنیتی خلیج‌فارس ‏وجود دارد؟ در پاسخ به این پرسش می‌توان گفت، به‌دلیل وجود شکافهای هویتی، اختلافات بر سر نفت، کشمکشها برای برتری‌جویی ‏منطقه‌ای و حضور عامل مداخله‌گر خارجی (پوشش) شاهد تسلط الگوی رقابتی در روابط کشورهای این منطقه با یکدیگر هستیم.‏ متن کامل

۰ نظر ۲۸ آذر ۹۵ ، ۱۰:۲۲
اسفندیار خدایی

توحید اسدی، دانشجوی دکتری مطالعات آمریکا، دانشگاه تهران

Tohid Asadi, University of Tehran

With numerous shared aspects, philosophy and law are two distinct  but closely interrelated disciplines. With that said, the present paper aims to address the impact of Lockean philosophical inclinations on the process of the US Constitution development by means of textual and historical analysis. In so doing, attention is directed towards the influence of Lockean philosophy upon the Founding Fathers, particularly through scrutinizing the writings of the figures playing leading roles in the procedure of drafting the Constitution. Locke’s natural approach to law, and to citizen rights and liberties in particular, is among the most outstanding sphere of influence put upon the examined figures. From adoption of the contract theories for justifying their break from England, to taking a natural approach in their dealing with the rights to life, liberty, and property, the Founding Fathers have been under influence of Locke’s epistemological principles and conceptions. This study concludes based upon the investigated materials and historical context that the American Founding Fathers have extensively employed Lockean notions at legal philosophy level in drafting the Constitution.

Full Text of the Article

۰ نظر ۲۲ آذر ۹۵ ، ۲۰:۲۱
اسفندیار خدایی

فرزاد محمدزاده ابراهیمی و دکتر محمدرضا ملکی

روابط ایالات متحده با رژیم صهیونیستی بخش مهمی از سیاست خاورمیانه‌ای امریکا را شکل می‌دهد، بطوریکه تغییر روسای جمهوری در این کشور هم تاکنون نتوانسته است تاثیر مهمی در روابط آنها ایجاد کند. علی‌رغم فراز و فرود در روابط امریکا و رژیم صهیونیستی و اختلاف‌نظر سران آن دو درخصوص برخی مسائل، باراک اوباما تعهد خود را به امنیت رژیم صهیونیستی اعلام و از حفظ اتحاد کشورش با این رژیم حمایت کرده است. با این وجود، از سیاست خارجی دولت باراک اوباما مخصوصاً در رژیم صهیونیستی، انتقادات زیادی به عمل آمده و روابط دو کشور در دوره ریاست جمهوری اوباما با تنش و اصطکاک‌هایی همراه بوده است. علت رخداد این مشکلات در روابط امریکا و رژیم صهیونیستی از کجا ناشی می‌شود؟ با توجه به نزدیکی اصول سیاست خارجی اوباما به واقع‌گرایی، ریشه انتقادها و مشکلات در روابط آنها را باید در سیاست خارجی واقع‌گرایانه دولت اوباما و به تبع آن تغییر در راهبرد سیاست خارجی ایالات متحده واکاوی کرد. از این ‌رو مقاله حاضر درصدد است با بهره‌گیری از روش توصیفی-تحلیلی ضمن تحلیل دکترین واقع‌گرایانه اوباما، پیامدهای این دکترین بر رژیم صهیونیستی را مورد بررسی و کنکاش قراردهد.
متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۲ آذر ۹۵ ، ۱۸:۱۷
اسفندیار خدایی

صالح رضائی پیش رباط، استادیار پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای

برجام در ازای برخی تعهدات و محدودیت‌ها بر فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران، حقوق و مزایایی برای آن در زمینه‌های هسته‌ای، اقتصادی، مالی، پولی و بیمه‌ای پیش‌بینی کرده است. بسته‏شدن موضوع «ابعاد احتمالی نظامی» برنامه هسته‏ای ایران، خروج کشور از فصل هفت منشور ملل متحد، لغو تحریم‌های بین‌المللی شورای امنیت، اتحادیه اروپا و ایالات متحده در ارتباط با فعالیت‌های هسته‌ای ایران، تثبیت حقوق ایران در زمینه غنی‌سازی هسته‌ای و فناوری آب سنگین و و تعیین الزامات حقوقی نرم برای تسهیل همکاری‌های بین المللی ایران با دولت‌های پیشرفته هسته‌ای، از جمله مهم‎‏ترین دستاوردهای حقوقی است که برجام برای کشور در پی داشته است. مقاله حاضر به بررسی و ارزیابی این دستاوردها پرداخته است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ آذر ۹۵ ، ۱۷:۵۵
اسفندیار خدایی

وحیده احمدی، کارشناس مسائل اسرائیل

در طول مذاکرات هسته‏ای، رژیم صهیونیستی در راستای جلوگیری از شکل‏گیری توافق میان ایران و 1+5، تلاش‏های آشکار و پنهان گسترده‏ای انجام داد. این تلاش‏ها که در مرحلۀ پذیرش برجام در آمریکا نیز ادامه یافت، در مجموع نه تنها به نتیجه نرسید، بلکه باعث اختلافات کم‏سابقه‏ای میان این رژیم و ایالات متحده آمریکا شد. با وجود این، اظهارات مقامات اسرائیلی و تحلیل‏های کارشناسان نشان می‏دهد رژیم صهیونیستی برجام را تهدیدی جدی برای خود می‏داند و مقابله با آن را کنار نخواهد گذاشت. در این نوشتار، ضمن اشاره به موضع و رفتار این رژیم نسبت به مذاکرات هسته‏ای و برجام، به سناریوهای محتمل برخورد آن با این توافق در آینده پرداخته می‏شود. متن کامل مقاله                                                                                                         

۰ نظر ۱۴ آذر ۹۵ ، ۱۷:۲۴
اسفندیار خدایی

دکتر رضا خلیلی، استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی

به‏ نظر می‏رسد رویکرد استراتژیک، که برجام را در چارچوب معادلات کلان منطقه‏ای و بین‏المللی مورد توجه قرار می‏دهد، بهتر می‏تواند ابعاد مختلف این توافق را مشخص کند. در این مقاله، با محور قرار‏ دادن رویکرد استراتژیک و بررسی وجوه تمایز آن با رویکردهای فنی، حقوقی، سیاسی و امنیتی، تلاش بر پاسخ به این پرسش است که برجام چه پیامدهای منطقه‏ای و بین‏المللی برای ایران داشته است. در پاسخ به این پرسش، این فرضیه مورد بررسی قرار می‏گیرد که برجام باعث تبدیل ایران به قدرت هژمون منطقه‏ای و افزایش نقش و منزلت آن در عرصه بین‏المللی شده است. این فرضیه را با تحلیل اسناد و منابع و همچنین شواهد موجود و تحلیل روندهای احتمالی آینده بین بازیگران سطوح منطقه‏ای و بین‏المللی مورد بررسی قرار می‏دهیم. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ آذر ۹۵ ، ۱۷:۲۰
اسفندیار خدایی

سعید صادقی جقه، دانشجوی دکتری جامعه‏ شناسی فرهنگی دانشگاه تربیت مدرس

نوشتار حاضر، برجام را از منظر سرمایه اجتماعی مورد بررسی قرار می‏دهد. در این راستا، تلاش خواهد شد از رویدادها و روندهای مشاهده‏شده در جامعه ایرانی در ارتباط با مذاکرات هسته‏ای و برجام، به‏مثابه شاخص‏هایی برای ترسیم وضعیت کنونی سرمایه اجتماعی در ایران بهره گرفته شود. همچنین، نقش برخی کارکردهای آشکار و پنهان مذاکرات هسته‏ای و دستیابی به برجام، سازوکار تصمیم‏گیری در داخل نظام سیاسی ایران، اعلام مواضع گروه‏های مرجع و نیز مشارکت شهروندان در مباحث مربوطه در تقویت یا تضعیف سرمایه اجتماعی در کشور نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ آذر ۹۵ ، ۱۷:۱۳
اسفندیار خدایی

مهدی شاپوری، دانشگاه تربیت مدرس

متن توافق هسته‏ ای، منافع جمهوری اسلامی ایران را در سطح بالایی تأمین می‏کند و با توجه به زمینه و شرایط شکل‏گیری این توافق و اهداف و نیات طرفین آن، این مسئله برای کشورمان اهمیت استراتژیک دارد. طبق این توافق، ایران تمام تأسیسات و عناصر کلیدی برنامۀ هسته‏ای خود را در مقابل پذیرش برخی محدودیت‏های موقتی و سازوکارهای نظارتی غیرویژه حفظ می‏کند. تحریم‏های مرتبط با موضوع هسته‏ای برداشته می‏شود و حتی تحریم‏های غیرهسته‏ای قطعنامه‏های شورای امنیت در زمینه‏های تسلیحاتی و موشکی علیه ایران نیز طی 5 و 8 سال از زمان پذیرش برجام لغو خواهند شد. البته، اینکه در فرآیند اجرای توافق هسته‏ای، این دستاوردها تا چه اندازه به منافع عینی و ملموس تبدیل خواهد شد، بحث دیگری است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ آذر ۹۵ ، ۱۷:۱۱
اسفندیار خدایی

دکتر ناصر هادیان، دانشگاه تهران؛ ندا شاه‌نوری

ایتالیا در طول تاریخ همواره شریک تجاری خوبی برای ایران بوده است، اما روابط سیاسی دوطرف هرگز به عمق و گستردگی روابط اقتصادی آن دو نرسیده است. در سال‌های اخیر که بحث پرونده هسته‌ای به عنوان مهمترین موضوع سیاست خارجی ایران مطرح شد، همواره این سئوال وجود داشت که چرا ایتالیا بر سر میز مذاکرات هسته‌ای با ایران حاضر نیست؟ این مقاله می‌کوشد تا با پرداختن به پارادایم‌های حاکم بر سیاست خارجی ایتالیا به این پرسش پاسخ دهد که چه عواملی بر سیاست خارجی این کشور در قبال جمهوری اسلامی ایران تاثیر می‌گذارند و باعث تغییر یا تدام آن می‌شوند؟ ایران قطعه‌ای از پازل سیاست خارجی ایتالیا است و در نتیجه برای فهم رفتار ایتالیا باید منطق حاکم بر آن را شناخت. مطالعه سیاست خارجی ایتالیا پس از پایان جنگ سرد نشان می‌دهد که دو پارادایم اروپامحوری و آتلانتیک‌گرایی بر آن حاکم بوده است. با تغییر دولت‌ها در ایتالیا هربار نقش یکی از این پارادایم‌ها پررنگ می‌شود و رویکرد سیاست خارجی ایتالیا نسبت به ایران تغییر می‌کند. این پژوهش از نظریه واقع‌گرایی نوکلاسیک استفاده می‌کند که در آن نقش عوامل داخلی و بین‌المللی در شکل‌دهی به سیاست خارجی مدنظر قرار می‌گیرد. در نهایت خواهیم دید که حضور یا عدم حضور ایتالیا برسر میز مذاکرات هسته‌ای با ایران، تصمیمی نبوده که دولت‌های این کشور بر سر آن اتفاق‌نظر داشته باشند. جابه جا شدن دولت‌ها میان احزاب چپ و راست و تغییر این پارادایم‌ها منجر به تغییر سیاست‌ها در قبال ایران می‌شود. متن کامل مقاله

۱ نظر ۱۴ آذر ۹۵ ، ۱۶:۵۷
اسفندیار خدایی

دکتر فرزاد رستمی، مجتبی صالحی کرتویجی

با فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد، راهبرد امنیتی امریکا تا سال 2000 به دلیل نبود یک دشمن مشخص، دستخوش ابهامی اساسی شد و این خلاء راهبردی، این کشور را به جست‌وجوی هستی‌شناسی جدیدی در عرصه سیاست بین‌الملل وادار ساخت. پس از حادثه 11 سپتامبر 2001، سیاست مبارزه با تروریسم در راهبرد امنیتی امریکا نقش برجسته‌ای پیدا کرد؛ این رویکرد، با تهاجم امریکا به افغانستان (2001) و حمله به عراق (2003) نمود عینی یافت و منجر به حضور گسترده‌تر این کشور در منطقه، به ویژه در مرزهای ایران شد. در عین حال، دولت امریکا همواره ایران را در لیست دولت‌های حامی تروریسم قرارداده و در این راستا پیوسته ایران را به حمله نظامی تهدید می‌کند. در چنین شرایطی است که ایران درصدد عضویت در سازمان همکاری شانگهای برآمده است و مسئله اصلی این نوشتار این است که نقش راهبرد امنیتی امریکا در گرایش ایران به این سازمان چه بوده‌است؟ در پاسخ به این سئوال، فرضیه نوشتار حاضر نیز تغییر راهبرد امنیتی امریکا در خاورمیانه را عامل مؤثر در گرایش ایران به عضویت در سازمان همکاری شانگهای می‌داند؛ فرضیه‌ای که در این مقاله تصدیق می‌شود. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی‌است و ابزار نظری برای تبیین فرضیه این پژوهش نیز، نظریه رئالیسم تدافعی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ آذر ۹۵ ، ۱۶:۴۹
اسفندیار خدایی

نویسنده: مهین سیامنصوری، کارشناس ارشد دیپلماسی

تآن چه از گذشته مرسوم بوده است در اکثر دولت های جدیدی که بر سر کار می آید توافقات و تعهدات بین المللی دولت قبلی را محترم می شمارند. ترامپ رئیس جمهوری منتخب آمریکا در شعارهای انتخاباتی خود از توافق هسته ای با ایران با عناوینی مانند یک رسوایی، بدترین توافق تاریخ آمریکا و احمقانه یاد کرده است.او ابتدا پاره کردن توافق را بر زبان آورد اما بعد از مدتی اعلام کرد که در آن بازنگری می کند، آنچه مشخص است ترامپ در این مدتی که از توافق هسته ای ایران سخن گفته هنوز فرصت نکرده است تا این توافق را مطالعه کند و بازنگری در توافق از زبان یکی از مشاوران او گفته شده امّا خود او در این زمینه بصورت مفصل صحبت نکرده است تا مشخص شود کدام ضرورت در کدام بند باید بازنگری شود. ترامپ هیچ بهانه و ضرورت مشخصی برای بازنگری در برجام ندارد. صرفا یک شعار انتخاباتی را می خواهد عملی کند قطعا مطالعه این توافق به ترامپ کمک خواهد کرد که پی ببرد یک توافق اقتصادی یا یک قرارداد دوجانبه نیست که بندهایی را به دلخواه در آن کم و زیاد کند و همچنین می تواند اطلاعاتی در زمینه نظام عدم اشاعه، آژانس بین المللی انرژی اتمی، شورای امنیت و چرخه سوخت هسته ای، مسائل سیاسی و امنیتی بدست آورد و به پیامدها و عواقب اقدامش بیشتر پی خواهد برد.
۰ نظر ۱۳ آذر ۹۵ ، ۲۰:۴۱
اسفندیار خدایی

نویسنده: دیوید واینر  «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر اسرائیل در تلاش است تا آنچه را که در زمان باراک اوباما از دست داده بود در دوران ترامپ دوباره به دست آورد و آن چیزی نیست جز رفتار و رویکری سخت گیرانه تر علیه ایران. بر اساس اظهارات دستیاران نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در حال حاضر تمامی مشاوران خود در زمینه امنیت ملی را گرد هم آورده تا با کمک آنان استراتژی مشخصی را برای این دیدار تدوین کند. به گفته یکی از مقامات ارشد اسرائیل، اگرچه نتانیاهو قصد ندارد تا در نخستین دیدار خود با رئیس ­جمهور جدید آمریکا موضوع لغو کامل توافق هسته ای ایران را به میان آورد اما بدون شک نتانیاهو از ترامپ انتظار دارد تا دولت وی سیاست سخت گیرانه تری را در قبال برنامه نظامی ایران در پیش گرفته و با تلاشی هماهنگ با جامعه جهانی، ایران را از حفظ و ادامه آرمان های منطقه ای اش بازدارد. 

۰ نظر ۱۳ آذر ۹۵ ، ۲۰:۳۳
اسفندیار خدایی

دکتر حسن عالیپور،  عضو هیئت علمی پردیس فارابی دانشگاه تهران

یکی از زمینه‏های گشایش اقتصادی در پسابرجام، گسترش روابط مالی و بانکی ایران با خارج است، که این نیز مستلزم فراهم‏سازی امکان تراکنش‏های پولی ضابطه‏مند و قانونی بر پایه استانداردهای جهانی است. در این راستا، همکاری با گروه ویژه اقدام مالی ضرورتی انکارناپذیر اشت. رهنمودهای گروه ویژه اقدام مالی نه به‏عنوان زنجیره‏ای از زنجیره‏های تعهدات ایران در پسابرجام و یا به عنوان بهانه کشورهای باختری برای همکاری نکردن با ایران، که از دید حقوقی (و نه سیاسی) بایسته‏هایی هستند که ایران جدا از توافق هسته‏ای و جدا از عنصر زمان، باید آن‏ها را به‏کار بگیرد. به هر حال، گشایش اقتصادی پسابرجام و برقراری پیوند عادی مالی و بانکی ایران با دیگر کشورها و نیز انجام سرمایه‏گذاری خارجی در ایران، همگی در گرو پاسداشت قواعد و استانداردهای جهانی در زمینه روابط مالی و بانکی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۳ آذر ۹۵ ، ۱۷:۲۴
اسفندیار خدایی

حمید زنگنه، استاد اقتصاد دانشگاه وایدنر آمریکا در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: دونالد ترامپ گفته که در روز اول ریاست جمهوری خود معامله جدیدی را جایگزین برجام خواهد کرد. به احتمال قوی این یک بلوف بزرگ است برای شروع معامله تا یک طرح نهائی. در چند دهه گذشته، در بیشتر اوقات، هر از گاهی که ایران و آمریکا به دوراهی رسیده اند راه اشتباه را انتخاب کرده اند. راهی که به رفاه ایران، حداقل از نظر اقتصادی، کمک نکرده است.  این روزها نیز ما مجددا به یک دوراهی رسیده ایم. شانس دیگری که راه کج را انتخاب کنیم در جلوی ماست. در حال حاضر ایران در صندلی راننده نشسته و می تواند آینده خود را انتخاب کند. راه دیگر این است که اجازه بدهند آقای ترامپ جای آنها را بگیرد و خود سکان جریانات را در دست بگیرد. حال که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به نتیجه رسیده و ما با یک معضل ناآشنا به نام ترامپ مواجه هستیم...

۰ نظر ۰۵ آذر ۹۵ ، ۰۰:۴۳
اسفندیار خدایی

دکتر محسن شریعتی نیا، استادیار دانشگاه شهید بهشتی

وزیر دفاع چین در شرایطی به ایران آمده که ابهام بیش از هر زمان دیگری در دو دهه اخیر بر سیاست بین الملل سایه افکنده تا جایی که برخی حتی از پایان غرب سخن رانده اند. آمریکایی ها انتخابی صورت دادند که به معضلی برای سایر کشورها از جمله ایران و چین بدل شده است. آنچه در این شرایط بیش از جزییات و توافقات این سفر (سفر سپهبد چانگ وان چوان وزیر دفاع جمهوری خلق چین به ایران و دیدار با سردار دهقان وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران که منجر به امضای موافقتنامه همکاری دفاعی ــ نظامی شد) اهمیت دارد، آینده مثلث استراتژیک ایران – چین – آمریکا ست. روابط ایران و چین هم قدیم است و هم جدید. در بیش از چهار دهه ای که از این روابط می گذرد، نقش آمریکا در شکل دهی به مسیر آن کلیدی بوده است. به دیگر سخن روابط مدرن ایران و چین همیشه سه جانبه و نه دوجانبه بوده. پیش از انقلاب، کاتالیزور آمریکا در شکل گیری و قوام اولیه این روابط نقش کلیدی ایفا کرد و پس از انقلاب و به ویژه در یک دهه اخیر ایالات متحده نقش های چندگانه ای ایفا کرده که مهمترین آن تحدید این روابط و ایجاد معضلات کلیدی در مسیر توسعه آن به ویژه در حوزه هایی فراتر از "کالاهای چینی" بوده است.

۰ نظر ۲۸ آبان ۹۵ ، ۲۲:۴۹
اسفندیار خدایی

یک هفته پس از مشخص شدن نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا با تمدید یک دوره از تحریم‌ها علیه ایران این پرسش به‌وجود آمده است که سیاست‌های جدید دولت جمهوریخواه آمریکا چه اثری بر بازارسرمایه ایران خواهد داشت. قانونگذاران آمریکایی سه‌شنبه هفته قبل لایحه‌ای برای تمدید تحریم‌های ایران به‌مدت ۱۰ سال دیگر تصویب کردند. این قانون نخستین‌بار در سال ۱۹۹۶ برای مجازات سرمایه‌گذاری‌ها در صنعت انرژی ایران و جلوگیری از برنامه هسته‌ای تصویب شده بود.اگرچه بورس تهران پس از پیروزی ترامپ فقط یک روز به این تحولات واکنش نشان دادو پس از آن روندی صعودی در پیش گرفت اما اکنون پرسش فعالان بازار این است که آیا سیاست‌های افراطی دولت ترامپ در مورد ایران و فعالیت‌های اقتصادی ادامه خواهد یافت؟و درصورت ادامه یافتن این تصمیم‌های رادیکال، بازار سهام ایران چه واکنشی نشان خواهد داد؟

۰ نظر ۲۸ آبان ۹۵ ، ۲۲:۳۳
اسفندیار خدایی
منبع: گاردین؛ نویسنده: توماس فرانک، ترجمه: مجتبی هاتف
بزرگ‌ترین رازِ کنونی امریکا، انگیزۀ هواداران دونالد ترامپ است

تقریباً هر روز ماجراهایی عجیب از حماقت رأی‌دهندگان به دونالد ترامپ، در رسانه‌ها منتشر می‌شود. از نظر تحلیل‌گران ترامپ فردی نژادپرست است؛ پس قاعدتاً باید محرکِ پایگاه هواداران ترامپ، نژادپرستی باشد. اما کارشناس مسایل سیاسی آمریکا، توماس فرانک، می‌گوید این همۀ ماجرا نیست. او با اشاره به مطالعه‌ای جدید نشان می‌دهد که مسئلۀ «مهاجرت» از نظر رأی‌دهندگان به ترامپ در درجۀ سوم اهمیت قرار دارد. پس با این حساب انگیزۀ اصلی هواداران دونالد ترامپ چیست؟

۰ نظر ۲۷ آبان ۹۵ ، ۲۳:۱۳
اسفندیار خدایی

دکتر بشیر اسماعیلی، محمد زارع زاده، محمد فلاح

نظر به موقعیت ترکیه در منطقه خاورمیانه و تأثیر گذاری این کشور در تحولات منطقه، این کشور از زمان روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در تلاش است که جایگاهی مهم‌تر از قبل برای خود ترسیم نماید، ترکیه با در نظر داشتن اینکه وارث آخرین امپراتوری اسلامی است، کوشیده است تا دوران صیانت خود در جهان اسلام را احیا نماید. در این راستا در سال های اخیر الگوی ترکیه را با دو بعد سیاسی و اقتصادی به جهان اسلام و به ویژه در خاورمیانه معرفی کرده است. دموکراسی، توسعه اقتصادی، ثبات سیاسی و ایجاد یک نقش مرجعیت سیاسی در اختلافات منطقه‌ای از جمله شاخص های الگوی ترکیه است که علیرغم کسب توفیق در مراحل ابتدایی، در ادامه با ناکامی های پی در پی مواجه گردیده است. مسائل داخلی که ترکیه با آن دست به گریبان است در کنار مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی در حوزه‌های سیاسی و اقتصادی باعث گردیده است مدل مورد نظر ترکیه مانند گذشته جذابیت نداشته و در عمل با شکست مواجهه گردد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۱ آبان ۹۵ ، ۲۳:۱۹
اسفندیار خدایی

دکتر رضا جلالی، مهدی مجد

تغییراتی که در سال‏هاى پایانى دهه هشتاد روى داد، تأثیرى عمده بر جغرافیاى سیاسى جهان و سیستم بین‏الملل داشت. این تغییر موجب حذف اتحاد جماهیر شوروى و پدیدار شدن کشورهاى جدیدى در نقشه جغرافیایى دنیا شد. با خاتمه جنگ سرد، نظم جهانى متحول شده و به پیدایش تفکر نظم نوین جهانى منتهی شد. این پژوهش به چیستی این موضوع و تاثیر آن بر خاورمیانه در بازه زمانی بین 1991 تا 2000 می­پردازد. پیروزى ایالات متحده در جنگ خلیج‏فارس، بهترین فرصت را براى آمریکا فراهم آورد تا از آن به صورت یک‏جانبه در جهت حفظ نفوذ خود در خاورمیانه و تحقق ایده نظم نوین جهانى بهره‏بردارى کند. در برداشت آمریکایى‏ها، جهان مطیع قدرت آمریکاست و چنین جهانى با تفکر مذکور هماهنگ و داراى نظم نوین خواهد بود. مورد خاورمیانه، تأیید کننده این ادعاست. اینکه ایالات متحده با نفوذترین کشور در منطقه مى‏باشد، چیزى است که به آن اجازه مى دهد منازعات را مدیریت کند و نظم و هماهنگى را حکمفرما سازد. سوال اصلی مطرح شده در این پژوهش بدین شکل است که اتخاذ نظم نوین جهانی توسط آمریکا چه تاثیری در منطقه خاورمیانه در بین سال‌های 1991 تا 2000 داشته است؟ در پاسخ به این سوال، فرضیه ای بدین ترتیب مطرح گردیده است که اتخاذ سیاست نظم نوین جهانی پس از جنگ سرد موجب گسترش نفوذ آمریکا در خاورمیانه شده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۱ آبان ۹۵ ، ۲۳:۱۲
اسفندیار خدایی

دکتر محمدرضا تخشید، دکتر علی اکبر جعفری

The role of Jewish lobbies in US decision-making processes is one of the disputable issues in international relations, which has drawn attention of the politicians, researchers and students. The present paper examines the functions of Jewish lobbies in US decisions-making structure as well as effective factors involved in it. Based on heuristic statistics presented in the current paper, and relying on empirical facts and employing quasi laboratory method, it will be argued that reducing the influence of Jewish lobby to the executive structure of US and exclusive alliance between Washington-Tel Aviv is an incomplete reality. Rather, ‘Common Strategic Interests’ could help to better understand this relationship which puts the US national interests as pivotal element. Therefore, the main significance of Jewish lobby can be more assessed in domestic policy of America. Full Text

۰ نظر ۱۲ آبان ۹۵ ، ۰۸:۱۴
اسفندیار خدایی

دکتر محمد تقی زاده انصاری، استادیار اقتصاد سیاسی بین الملل، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

مشارکت فراپاسیفیک یا توافق تجارت آزاد فراپاسیفیک فراتر از تاثیرات اقتصادیش پیامدهای مهم ژئوپولیتیکی در آسیا پاسیفیک دارد. این توافق مولفه ای مهم از استراتژی بازگشت ایالات متحده به آسیا پاسیفیک است که ذیل عنوان محوری برای آسیا مطرح شده است. بر این اساس در معادلات منطقه ای آسیا پاسیفیک اهمیت ژئوپولیتیکی این توافق بیش از اهمیت اقتصادی آن است. در واقع رشد چشمگیر اقتصادی چین در طول بیش از سه دهه گذشته پیامدهایی برای موضع مسلط آمریکا در امور منطقه ای آسیا پاسیفیک داشته است، بطوریکه توان و نفوذ فزاینده اقتصادی چین به چالشی برای موضع آمریکا در تسلط بر امور اقتصاد سیاسی منطقه ای آسیا پاسیفیک تبدیل شده است. در این راستا این سوال مطرح است که هدف ژئوپولیتیکی ایالات متحده از ایفای نقشی فعال در گسترش توافق تجارت آزاد فراپاسیفیک چیست؟ در پاسخ به این سوال، فرضیه این مقاله این است که: هدف ژئوپولیتیکی ایالات متحده از مشارکت و ایفای نقشی فعال در گسترش توافق تجارت آزاد فراپاسیفیک کوششی برای تداوم موضع مسلط منطقه ای خود در مواجه با افزایش نفوذ اقتصادی چین است. به عبارتی افزایش نفوذ اقتصادی چین، متغییر تعیین کننده ژئوپولیتیکی است که سبب شده است ایالات متحده نقشی فعال در مشارکت و گسترش توافق تجارت آزاد فراپاسیفیک ایفا کند. هدف این پژوهش تبیین رابطه این متغییرها است، متغییرهایی که ما را یاری می کنند که تقلای ژئوپولیتیکی آمریکا را در شکل توافق تجارت آزاد فرا پاسیفیک در مواجهه با افزایش نفوذ اقتصادی چین توضیح دهیم. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۲ آبان ۹۵ ، ۰۷:۵۸
اسفندیار خدایی

فرزاد محمدزاده ابراهیمی؛ محمدرضا ملکی ؛ سید جواد امام جمعه زاد

از راهبرد خاورمیانه ای باراک اوباما انتقادات فراوانی به عمل آمده و به زعم برخی فاقد چشم انداز راهبردی عنوان شده است. بررسی راهبرد خاورمیانه ای ایالات متحده در دوره ریاست جمهوری اوباما ازمنظر واقع گرایی نوکلاسیک نه تنها این دیدگاه را تایید نمی کند،بلکه مبین این نکته است که اوباما راهبرد منسجم و روشنی را از بدو کار درقبال خاورمیانه اتخاذ و برهمین اساس نیز توانسته اقدامات قابل توجهی را درراستای ارتقای امنیت ملی امریکا انجام دهد.ازاینرو پاسخ به این سوال حائز اهمیت است که اوباما در قبال خاورمیانه چه راهبردی را اتخاذ و براساس آن چه روندی را طی کرده است؟ پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، نشان می دهد راهبرد خاورمیانه ای ایالات متحده در دوره اوباما با واگذاری مسئولیت به متحدین منطقه ای خود درقالب موازنه از راه دور آغاز و باگذشت زمان به سمت تقبل محدود مسئولیت حرکت کرده است. باتوجه به نزدیکی اصول سیاست خارجی دولت اوباما به نظریه واقع گرایی، ازمنظر نویسندگان مقاله این نظریه می تواند تبیین مناسب تری از سیاست خارجی ایالات متحده در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما ارائه دهد. لینک دسترسی

۰ نظر ۱۲ آبان ۹۵ ، ۰۷:۵۶
اسفندیار خدایی

دکتر حامد موسوی، دانشگاه تهران

The article uses neoclassical realism to analyze the evolution of US-Israeli relations from its modest beginnings in the 1940s and 50s, to its ‘special’ status today. It is argued that the United States only began to seriously support Israel after Washington decision makers started to perceive the Jewish State as an important proxy in fighting Soviet influence in the Middle East, particularly following the Six Day War of 1967. However with the end of the Cold War Israel’s worth in pursing American interests in the region quickly faded, a change that was, brought into sharp perspective when in the First Persian Gulf War, Israel became a liability for the Americans. The article further argues that in the long run the strategic interests of the US in the region and subsequently the net strategic value of Israel for achieving such interests will be the primary driving factor behind US foreign policy. As a result factors such as the personal convictions of American politicians, the Jewish-American vote and the Israeli lobby would only be able to delay and dampen the future deterioration of the ‘special’ relationship between Washington and Tel-Aviv. Full Text

۰ نظر ۱۲ آبان ۹۵ ، ۰۷:۴۲
اسفندیار خدایی

دکتر زینب قاسمی تاری، دانشگاه تهران، دانشکده مطالعات جهان

In the early twentieth century Iranian Studies began part of the classical academic model of Orientalism in the United States with a philological approach. Prominent universities and institutions in the US such as Harvard, Columbia, Stanford, Yale and UC Berkeley established departments of Iranian or Persian Studies. In the early programs more emphasis was given to the ancient Iranian civilization and language. A new approach emerged after the WWII and as a part of Middle Eastern Studies programs that attempted to study Iran from more modern and international academic perspective. Though Iranian studies became an independent field of study, it was the 1979 Iranian Islamic Revolution that changed Iranian Studies programs in the US drastically and gave it a political significance. The present paper offers a brief descriptive overview of the developments and evolutions of Iranian Studies programs in the United States and its different approaches in knowledge production toward Iran since its early years of establishment till the present time. Full Text

۰ نظر ۱۲ آبان ۹۵ ، ۰۷:۳۸
اسفندیار خدایی

دکتر منصور رحمانیx، احسان میری؛ دانشکده وزارت امور خارجه

ویژگی­های نظام بین­ الملل پساجنگ سرد و تبیین هژمونی ایالات‌متحده صرفا متأثر از تغییر ساخت قدرت نیست، بلکه عملکرد کارگزاران و بازیگران نیز در شکل­دهی به اصول و مبانی این دوران نقش قابل‌توجهی را ایفاء می­نماید. در این راستا، انجام اقدامات ضدهژمونیک نظیر حادثه 11 سپتامبر 2001 و نقش­آفرینی بازیگران چالشگر منطقه­ای روحیه تقابل با قدرت هژمون را افزایش داد و زمینه را برای ابراز وجود قدرت­های نوظهوری فراهم نمود که وضعیت کنونی نظام بین­الملل را به سوی تک-چندقطبی سوق داده­اند. در این میان، قدرت­یابی چین در عرصه اقتصادی و تأثیرگذاری بر نظام بین­الملل از یک‌سو و تلاش روسیه به­منظور حفظ حوزه نفوذ خود در سطح منطقه­ای و به تبع آن تقابل با یک‌جانبه‌گرایی هژمون از سوی دیگر منجر به طرح این سوال شده است که مهم‌ترین مؤلفه‌های موازنه نرم چین و روسیه کدام­ هستند و این مؤلفه‌ها چه تأثیری بر هژمونی ایالات‌متحده دارند؟ فرضیه تحقیق این است که مؤلفه‌هایی نظیر مشروعیت زدایی از هژمون، تقویت قدرت اقتصادی، عدم پذیرش سرزمینی و بهره­گیری از سازمان­های فرامنطقه­ای نظیر بریکس مهم‌ترین مولفه­های موازنه نرم چین و روسیه به­شمار می­روند که به دلیل تاکید بر مقابله غیرمستقیم با هژمون و ائتلاف موازنه­گر علیه قدرت برتر می­توانند، ایالات‌متحده آمریکا را با چالش مواجه سازند. این مقاله با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه­ای، منابع فضای مجازی و آمار و ارقام به ارزیابی مولفه­های موازنه نرم چین و روسیه در زمینه قدرت اقتصادی، بهره­گیری از بریکس و اقداماتی نظیر مشروعیت­زدایی از هژمون، عدم پذیرش سرزمینی و جلوگیری از کارآیی ایالات­ متحده در مناطق حساس جغرافیایی موفقیت قابل توجهی داشته و توانسته­اند هژمونی ایالات متحده را تحت تاثیر اقدامات خود قرار دهند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۳ آبان ۹۵ ، ۰۶:۵۷
اسفندیار خدایی

مجتبی غفوری

نظم جدید حاکم بر خاورمیانه مورد نظر آمریکا، مبتنی بر ایجاد توازن قوا و جلوگیری از ایجاد یک ابرقدرت منطقه ای است. به عبارت دیگر، آمریکا در تلاش است تا با کمک قدرت های منطقه به طور موازی از قدرت گرفتن بیش از حد یکی و تضعیف دیگری جلوگیری نماید و از این طریق اهداف سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود را دراین منطقه دنبال کند. از این روست که برخلاف گذشته گاها نسبت به سیاست های هم پیمانان گذشته خود مانند کشورهای عربی منطقه به خصوص عربستان و حتی اسراییل مواضع انتقادی دارد. دراین مسیر آمریکا تلاش دارد تا از درگیر شدن در یک جنگ تازه، که هزینه های سیاسی و اقتصادی جدیدی به این کشور تحمیل می کند، خودداری نماید. اوباما سیاست های جدید خویش را برای پیشبرد منافع راهبردی آمریکا در این منطقه بیشتر مبتنی بر ابزارهای قدرت نرم، استفاده از قدرت هوشمند و سازوکارهای دیپلماتیک قرار داده است تا از این مجرا هم از هزینه های ناشی از تعقیب منافع خود در خاورمیانه بکاهد و هم دستاورد های سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود را افزایش دهد. از این حیث، آمریکا نگاهی منفی نسبت به افراطی گرایی در منطقه پیدا کرده است و سعی در ایجاد اجماع منطق های برای تضعیف نیرو های رادیکال فعال غیرقابل کنترل در خاورمیانه دارد و با اعلام تلاش در جهت دموکراسی سازی مورد نظر خود در منطقه، به سمت تضعیف حکومت های به اصطلاح غیردموکرات، دیکتاتور و غیرطرفدار غرب منطقه می رود تا از این طریق نظم مورد نظر خود را در منطقه گسترش دهد و به کنترل و مدیریت معادلات قدرت در خاورمیانه بپردازد. لینک دسترسی به مقاله

۰ نظر ۰۳ آبان ۹۵ ، ۰۶:۵۰
اسفندیار خدایی

محمود غفوری، دانشیار گروه علوم سیاسی دانشکدۀ حقوق و الهیات دانشگاه شهید باهنر کرمان

محمد داوند، دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه تربیت مدرس

به گزارش سازمان‌های حقوق بشری با وجود کوشش سازمان‌های فعال مردم‌نهاد در آمریکا و جامعۀ مدنی جهانی، دولت ایالات متحده حقوق بسیاری از شهروندان آمریکایی و مردمان بومی سایر کشورها را نقض می‌کند. این پژوهش بر این باور است که تداوم این معضل در چند دهۀ اخیر، به‌علت حاکمیت نظام نومحافظه‌کاری شدت بیشتری پیدا کرده است. تفکر نومحافظه‌کاری به نابرابری انسان‌ها از لحاظ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اعتقاد دارد؛ درحالی‌که موازین حقوق بشری به برابری انسان‌هادر تمامی ابعاد زندگی بشر تأکید می‌ورزند. شایان ذکر است که نومحافظه‌کاری یک مشی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است که در واکنش به دولت رفاهی (نظام مستقر پس از جنگ دوم جهانی) در کشورهای سرمایه‌داری موجب گردش به راست آنها شده و اعم از نومحافظه‌کاری احزاب محافظه‌کار سنتی این کشورهاست. ازاین‌رو، در نظام نومحافظه‌کار آمریکا، رهبران این کشور اندیشه‌هایی همچون برتری سفیدپوستان نسبت به سیاه‌پوستان، تنبیه شدید جنایتکاران، تأثیر و نظارت بر زندگی شهروندان، بازار آزاد و کاهش مالیات، جلوگیری از گسترش حقوق شهروندان، مخالفت با فمینیسم و نابرابری‌های طبیعی و چیرگی بر جهان را دارند که نقض حقوق سیاه‌پوستان، زندانیان و شهروندان، فقرا، مهاجران، زنان و حملۀ موشکی پهبادهای آمریکایی به غیرنظامیان پاکستانی و یمنی را موجب می‌شود. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۴ مهر ۹۵ ، ۰۶:۵۱
اسفندیار خدایی

علی خواجوند

راهبرد رژیم صهیونیستی اسراییل از زمان تاسیس تا پایان جنگ سرد، تلاش برای تحقق مفهوم توراتی اسراییل از نیل تا فرات و توسعه طلبی ارضی با کسب برتری کیفی بر همسایگان عرب و کشورهای منطقه بود. استفاده از زور و اجبار، اصلی ترین رویه و سیاست اسراییل در برابر فلسطینی ها بوده است. پس از پایان جنگ سرد، اسراییل که زمینه را برای تعقیب اهدافش مهیا می دید، با توجه به واقعیات بین المللی و تعیین راهبرد نرم افزار، نفوذ و تسلط بر منطقه خاورمیانه را هدف اصلی خود قرار داد و این نگرش که بدون توسعه اقتصادی نمی توان همسایگان را مهار نمود، به عنوان هدف اصلی اجتناب ناپذیر مورد توجه قرار گرفت. این توسعه خواهی، در دوران حاضر، با سیاست دیگری قرین شده است: فروشکستن همسایگان مقتدر و آغاز حیاتی دوباره در جوار همسایگان کوچک و شکننده. مقاله حاضر، کم و کیف این راهبرد را روایت و تحلیل می کند. دسترسی به مقاله

۰ نظر ۲۴ مهر ۹۵ ، ۰۶:۴۵
اسفندیار خدایی

دکتر علی باقری دولت آبادی، اسماعیل مردانلو؛ دانشگاه یاسوج

یکی از چالش‌برانگیزترین مباحث سیاست خارجی ایران طی سال‌های ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۴ موضوع پرونده هسته‌ای بود. در طول این سال‌ها دولت سید محمد خاتمی و محمود احمدی‌نژاد هر یک به‌نوعی درصدد پایان دادن به این چالش برآمدند اما این مهم تنها در دولت حسن روحانی محقق شد. این شرایط منجر به طرح این سؤال می‌گردد که چه عواملی بر تصمیم‌گیری رهبران سیاسی ایران و توفیق آنان در شکل‌گیری یک توافق بین‌المللی در این مقطع زمانی تأثیر گذاشت؟ فرضیه پژوهش حاضر بر این استدلال استوار است که طبق نظریه تصمیم‌گیری روزنا از میان متغیرهای ۵ گانه در تصمیم‌گیری، عامل فرد، جامعه و نظام بین‌الملل بیشترین تأثیرگذاری را در حصول این توافق ایفا کرده‌اند. یافته‌های پژوهش از ویژگی‌های شخصیتی حسن روحانی، خواسته مردم برای پایان تحریم‌ها و احقاق حق هسته‌ای و استقبال جامعه جهانی از ریاست جمهوری حسن روحانی به‌عنوان مهم‌ترین عوامل در به سرانجام رسیدن پرونده هسته‌ای یاد می‌کند. بااین‌حال تاثیر متغیرهای دیگر همچون نقش و بوروکراتیک را در این میان نادیده نمی‌انگارد. در انجام پژوهش حاضر از روش کیفی از نوع تبیینی و منابع الکترونیکی و نوشتاری استفاده شده است. متن کامل مقاله
۰ نظر ۲۱ مهر ۹۵ ، ۰۶:۴۸
اسفندیار خدایی

دکتر علیرضا کوهکن، مهلا نخعی خیرآبادی؛ دانشگاه علامه طباطبایی

لابی ارامنه یکی از لابی های قومی قدرتمند در ایالات متحده آمریکا است. تلاش اصلی سازمان‌های مختلف لابی ارامنه در ایالات متحده تاثیر گذاری بر سیاست خارجی ایالات متحده در جهت اهداف و مسائل مربوط به خودشان است. کمیته ملی ارامنه و مجمع ارامنه آمریکا دو سازمان اصلی لابی ارامنه هستند که سه هدف اصلی لابی ارامنه یعنی، شناسایی قتل عام ارامنه توسط امپراتوری عثمانی در سال های ۱۹۲۲-۱۹۱۵، شناسایی استقلال و خومختاری منطقه ناگورنو- قره باغ و دریافت کمک های مالی از ایالات متحده را دنبال می کنند. سیاست خارجی در ایالات متحده متاثر از عوامل و عناصر مختلفی است، لابی ها یکی این عناصر هستند که در چارچوب کلی گروه قرار می گیرند. بنابراین توضیح جایگاه گروه در سیاست خارجی ایالات متحده ضرورت می‌یابد؛ که تحقیق حاضر این مبحث را با نظریه گروه در ایالات متحده ارائه شده توسط آرتور بنتلی توضیح می‌دهد. متن کامل مقاله
۰ نظر ۲۱ مهر ۹۵ ، ۰۶:۴۳
اسفندیار خدایی

عمرو عبدالعاطی، مترجم: اکرم آزادی مهرگانی

مصر با دریافت یک میلیارد و سیصد میلیون دلار کمک از آمریکا، دومین دریافت کننده کمک خارجی از این کشور است. با شروع بهار عربی گمان می رفت آمریکا این کمک را قطع خواهد کرد. اما لابی اسراییل، با تحرکی بی سابقه، آمریکایی ها را قانع کرد که تدوام کمک به مصر اهمیت حیاتی برای امنیت منطقه و آمریکا دارد. مقاله حاضر که به قلم یکی از آمریکاشناسان خوش نام نگاشته شده است، حقایق و ظرافت های کمک آمریکا به مصر را تشریح می کند. توضیح همکاری بین کارخانه های هواپیماسازی و سیاستمداران آمریکا برای کمک به مصر، موضوعی بسیار حیاتی است که در این مقاله تشریح شده است. دسترسی به مقاله

۰ نظر ۲۱ مهر ۹۵ ، ۰۶:۲۰
اسفندیار خدایی

دکتر ابوالفضل شکوری، سید محمدمهدی حسینی فائق؛ دانشگاه تربیت مدرس

بنیادگرایی یهودی امروزه در سه گونه اصلی در ساختار سیاسی- اجتماعی اسرائیل حضور دارد، که عبارتند از بنیادگرایی منفعل، بنیادگرایی عمل‏گرا و بنیادگرایی موعودباور. نکته قابل تأمل در همه انواع یاد شده، این است که تمامی آنان ریشه‏ های خود را در کتاب و منابع مقدس یهود می‏دانند و دارای اهداف غایی یکسانی هستند، اما از حیث انتخاب ابزار و راهبرد اختلافاتی دارند. مبنای اصلی این اختلاف نیز ریشه در تفسیر این آموزه دینی دارد که یهودیت در دوران تبعید است یا رستگاری. بنیادگرایان امروزه می‌کوشند با استفاده از ابزارهای حزبی، حضور فعالی در عرصه‌ سیاست داشته باشند و اهداف خود را پیگیری کنند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ مهر ۹۵ ، ۰۶:۱۵
اسفندیار خدایی

دکتر عبدالعلی قوام، دانشگاه شهید بهشتی

برای آشنایی بیشتر نسبت به مواضع ترامپ و دلایل گرایش بخشی از جامعه آمریکا به او با دکتر سید عبدالعلی قوام استاد تمام دانشگاه شهید بهشتی که تاکنون حدود ۱۷ کتاب در زمینه روابط بین الملل و بیش از ۱۲۰ مقاله به زبان انگلیسی و فارسی در زمینه روابط بین الملل و توسعه نوشته، دیپلماسی ایرانی گفت و گویی انجام داده است که در ادامه می خوانید: ... ۶۰ درصد از مردم آمریکا نه ترامپ را قبول دارند و نه کلینتون را چراکه آنهایی که طرفدار سندرز هستند شدیداً مأیوس شدند و امکان دارد اصلاً رأی ندهند. برای حامیان ترامپ سیاست خارجی اهمیت ندارد.

۰ نظر ۱۴ مهر ۹۵ ، ۰۶:۱۴
اسفندیار خدایی

دکتر محمدعلی شیرخانی، حامد مهاجرپور؛ دانشگاه تهران

این مقاله به دنبال فهم جایگاه منابع انرژی در تحلیل سیاست خارجی در نظریه های مختلف واقع گرایی است. یافته های تحقیق موجود نشان می دهد که نظریه های مختلف واقع گرایی نقطه شروع تحلیلی مناسبی برای مطا لعه اهمیت منابع انرژی در سیاست خارجی به حساب می آیند به دلیل آنکه اهمیت استراتژیک منابع انرژی را ناچیز نشمرده و تنها به دولت مردان به عنوان بازیگران دارای اهداف اقتصادی صرف نمی نگرند. واقع گرایی به منابع انرژی به عنوان یکی از عناصر قدرت می نگرد و به همین ع لت جایگاه ویژه ای را برای آن در شکل دهی به رفتار دولت ها قائل است. البته در بین شاخه های مختلف واقع گرایی،واقع گرایی نئوکلاسیک به دلیل توجه همزمان به متغیرهای سطح سیستم و سطح داخلی، تبیین دقیق تری از چگونگی اثرگذاری منابع انرژی بر رفتار سیاست خارجی ارائه می دهد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ مهر ۹۵ ، ۰۶:۰۴
اسفندیار خدایی

دکتر امیر روشن، دانشگاه یزد؛ محمدرضا فرجی و وحید رنجبر حیدری، دانشگاه گیلان

اصولاً استراتژی قدرت‌های بزرگ نوظهور، تعامل با کشورهای همسایه و قدرت‌های منطقه‌ای برای دستیابی به اهداف و مقاصد آینده است. این مفروض، در بررسی و تحلیل توانایی قدرت‌های نوظهور و پیش‌بینی رفتار آینده آنها مهم است. در حال حاضر، گمانه‌زنی‌های بسیاری در مورد نوع چینی که در آینده نزدیک شاهدیم، به‌ویژه اگر چین از همه کشورهای اقتصادی پیشی بگیرد، وجود دارد. هدف این پژوهش توصیف این مسئله با بررسی بهره‌برداری چین از استراتژی چندجانبه‌گرایی در روابط با همسایگان به‌ویژه چندجانبه‌گرایی چین در تعامل با کشورهای آسیای مرکزی است. نگارندگان بر این اعتقادند که چندجانبه‌گرایی چین در منطقه آسیای مرکزی رویکرد جدیدی نیست و چین درگذشته نیز تحت مفهوم تیانگ شیا و با توجه به دکترین سی‌یی و سیستم تجاری شاخه، از این استراتژی در روابط با همسایگانش بهره برده است. به‌منظور تأیید یا رد این فرضیه در این پژوهش پس از تعریف مفاهیم و اصول چندجانبه‌گرایی با روش توصیفی و تحلیلی استراتژی کلاسیک و نوین چین در آسیای مرکزی تجزیه‌وتحلیل می‌گردد متن کامل مقاله.

۰ نظر ۱۴ مهر ۹۵ ، ۰۶:۰۰
اسفندیار خدایی

دکتر سعیدرضا آملی، دکتر زهره نصرت خوارزمی؛ دانشگاه تهران، دانشکده مطالعات جهان

«تغییر نظام جنسیت» فرآیندی جهانی و اجتناب‌ناپذیر است. امروز بیش از هر زمان دیگر «جایگاه زنان»‌[1] به معیار و ملاک ترقی جوامع و تمدن‌ها بدل گشته است. نظام جنسیتی در جهان حاضر مبتنی بر الگویی از ارزش‌های مدرن است و طبق شواهد تاریخی موجود، ایالات متحده نقش مؤثری در تعریف «جایگاه زنان» از بُعد هنجاری و مکانیزم ایفا نموده­است. مطالعه حاضر، دوره تصدی هیلاری کلینتون در وزارت خارجه را نماینده‌ای از تاریخ آمریکا می‌داند که در آن جایگاه زنان به یکی از اصلی‌ترین محورهای سیاست خارجی آمریکا بدل شده­است. در این مطالعه، مفهوم «تأثیر هیلاری»‌ به‌عنوان عاملی تعیین‌کننده در سیاست مداخله‌جویی آمریکا در امور زنان مسلمان خاورمیانه و شمال آفریقا مورد بررسی و تدقیق قرار می‌گیرد. نکته مورد تأکید در این مقاله آن است که آمریکا از تبادلات آکادمیک و برنامه‌های دانشگاهی به منظور به تحرک درآوردن نسلی از زنان تحصیل‌کرده مسلمان به‌عنوان منبع «تغییر» و «دموکراسی سازی» در منطقه استفاده می‌کند. دو پروژه تِک‌ویمِن[2] و نِکست‌اسکالرز[3] برای مطالعه موردی و جهت معرفی کلیتی از استراتژی‌های آموزشی عمده آمریکا در خاورمیانه و شمال آفریقا انتخاب شده‌اند. نتایج مطالعه موردی حاکی از به‌کارگیری استراتژی‌هایی که ذکر خواهد شد هستند: الف)‌ تشویق زنان برای ایفای نقش رهبری و دموکراسی سازی آینده؛ ب) محوریت بخشیدن به زبان انگلیسی به‌عنوان ابزار ارتباطی؛ ج) برنامه‌ریزی براساس انگیزه‌های دوسویه؛ د) ایجاد حس توانمندی، افزایش حس مشارکت و تقویت حس تعلق‌خاطر به فرهنگ و تفکر سیاسی آمریکایی. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۳ مهر ۹۵ ، ۰۵:۳۲
اسفندیار خدایی

دکتر مجید بزرگمهری، حمید جان نثار ملکوتی؛دانشگاه امام خمینی قزوین

بر اساس یافته‏های این مقاله، شورای حقوق بشر همواره تلاش کرده است مواضع صریحی در مورد اقدامات جنایتکارانه و ضد حقوق بشری اسرائیل اتخاذ کند و وظیفه قانونی خود را بدون ملاحظات سیاسی و فشار قدرت‏ها و لابی حامی اسرائیل، به انجام رسانده است. با وجود این، به علت سیاست‏زدگی شورای امنیت سازمان ملل متحد، اقدامات و فعالیت‏های این شورا، تأثیر چندا‏نی بر رفتارهای ضد حقوق بشری رژیم اسرائیل نداشته است. آراء منفی یا ممتنع برخی از کشورهای عضو شورای حقوق بشر نیز با حساسیتی که در مورد اهمیت رعایت حقوق بشر از خود نشان می‏دهند، ناسازگار است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۷ مهر ۹۵ ، ۰۰:۱۶
اسفندیار خدایی

دکتر محمدصادق کوشکی، سید محمود حسینی؛ مطالعات منطقه ای، دانشگاه تهران

سازمان­های منطقه­ای راهی برای دست­یابی به منافع راهبردی کشورها هستند که بر پایۀ هدف‌ها و منافع مشترک کار می­کنند. امروزه سازمان همکاری شانگهای به­عنوان یک سازمان مهم منطقه­ای مطرح است. سازمان همکاری شانگهای در سال 2001 با حضور کشورهای چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان به­وجود آمد. هند همواره خواستار عضویت دائم در این سازمان بوده است. پرسش اصلی این نوشتار این است که هدف‌ها و منافع هند از عضویت در سازمان همکاری شانگهای چیست؟ این نوشتار ضمن توجه به زمینه­های تکامل سازمان همکاری شانگهای، برای عضویت دائم هند در این سازمان منافعی را برمی­شمرد که برای این کشور فرصت است. جدا از این فرصت­ها، چالشی­هایی برای دست­یابی هند به این مهم وجود دارد که به آن­ها نیز پرداخته می­شود.  متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۷ مهر ۹۵ ، ۰۰:۰۶
اسفندیار خدایی

دکتر فرهاد درویشی سه تلانی، زهره همتی؛ دانشگاه امام خمینی قزوین

این مقاله ضمن مرور روندهای حاکم بر روابط آمریکا و ایران در سه دهه گذشته، با بهره‏گیری از روش آینده‌پژوهی و تکنیک‌های آن، رویکرد احتمالی واشینگتن نسبت به تهران در دهه آینده را مورد بررسی قرار می‏دهد. بر اساس یافته‌های این پژوهش، سیاست مقابله‏گرایانه توأم با همکاری‌های محدود، به ویژه در مسائل منطقه‌ای، محتمل‌ترین گزینۀ آمریکا در برخورد با جمهوری اسلامی ایران در دهه آینده خواهد بود. چنین رویکردی در قالب بحث استفاده از قدرت هوشمند در سیاست خارجی آمریکا قابل درک است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۶ مهر ۹۵ ، ۲۳:۵۷
اسفندیار خدایی

دانلود متن کامل فصلنامه مطالعات سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد آزادشهر

شماره 31 بهار 1395

دانلود کنید

جامعه شناسی تاریخی عدم امکان شکل گیری حقوق شهروندی در گفتمان های سیاسی معاصر ایران
دکتر مجید توسلی رکن آبادی، مختار نوری


زیست جهان ایرانی در اندیشه های احسان نراقی
دکتر محمدتقی قزلسفلی، پونه قاسم پو ر


تحریم های همه جانبه ایالات متحده آمریکا و وزن ژئوپلیتیک ایران؛ با تاکید بر قدرت مردمی جمهوری اسلامی ایران
دکتر محمد اخباری، مجید غلامی


شکاف های اجتماعی و تاثیر آن بر شکل گیری و رشد رادیکالیسم در سوریه؛ با تاکید بر شکاف های قومی – مذهبی
یدالله دهقان، دکترمحمود کتابی، دکترمسعود جعفری نژاد


تاثیر تحریم های اعمال شده بر فروش نفت و نوسانات نرخ ارز در ایران؛ مقایسه موردی دوره های دوم ریاست جمهوری خاتمی و احمدی نژاد
دکتر آرمین امینی

۰ نظر ۰۶ مهر ۹۵ ، ۲۳:۵۳
اسفندیار خدایی

سید محمد علی علوی؛ دکتر جلال دهقانی فیروزآبادی؛ دانشگاه علامه طباطبایی

این مقاله در نظر دارد تا با استفاده از گزاره‌های مکتب امنیتی کپنهاگ به بررسی فعالیت لابی طرفدار اسرائیل در ایالات متحده آمریکا در جهت امنیتی ‌سازی فعالیت هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران و تهدید قلمداد نمودن آن بپردازد. فرضیه مقاله بر این اساس است که رژیم صهیونیستی اسرائیل با بهره گیری از ظرفیت لابی گری در ایالات متحده آمریکا اقدام به امنیتی سازی فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران نموده و از این طریق تلاش نموده تا مانع پیشرفت برنامه هسته ای ایران گردد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۸ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۳۵
اسفندیار خدایی

دکتر محمد تقی زاده انصاری؛ استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

پس از پایان جنگ جهانی دوم ایالات متحده بر اساس نسبت چشم­گیری که از منابع مادی قدرت جهان داشته است، به­عنوان یک قدرت بزرگ به بازسازی نظم بین المللی پرداخته است. این نظم بین المللی تا حدودی بر فرماندهی ایالات متحده بر متحدین و مشارکت با دولت­های توسعه یافته صنعتی و از طرفی توازن قوا و بازدارندگی در برابر رقبا شکل یافته است. ایالات متحده هم چنین نقش محوری در ایجاد نهادهای مالی و تجاری صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی ایفا کرده است. این نهادها نقش برجسته ای در متن سیاست­ها و منافع ایالات متحده در عرصه بین المللی داشته اند. هم اکنون در پی رشد قدرت­های نوظهور و بیش از همه چین، سهم نسبی ایالات متحده از ثروت و قدرت جهانی کاهش یافته است و قدرت های نوظهور و در راس آن چین خواستار بازتوزیع مزیت ها در نهادهای مالی و اقتصادی برجسته بین المللی هستند، این تقاضا و گرایش ایالات متحده به حفظ نقش مسلطش در نهادهای مالی و اقتصادی جهانی، چین را به این باور رسانیده است که این نهادها از لحاظ کارکردی قابلیت­های اساسی برای مواجهه با چالش­های جدید سرمایه گذاری به­ویژه در آسیا ندارند. بر این اساس پکن نقش محوری در تأسیس بانک سرمایه گذاری زیرساخت آسیا ایفا کرده است. در این مقاله از چشم انداز نظری نظم نهادینه بین المللی و بر اساس روش تبیینی به مساله چالش بانک سرمایه گذاری زیرساخت آسیا برای هژمونی مالی اقتصادی آمریکا در عرصه بین المللی پرداخته ایم. لینک:  http://interpolitics.guilan.ac.ir/article_1826.html

۰ نظر ۱۸ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۲۹
اسفندیار خدایی

سید علی نجات، دانشگاه علامه؛ دکتر ابراهیم عباسی، صغری طالبی؛ دانشگاه شیراز

اصولاً کشورها به دنبال امنیت در حوزه‌های استراتژیکی خود هستند و هدف اساسی نیز دستیابی به بالاترین حد از امنیت در این حوزه‌ها می‌باشد. هر واحد سیاسی ایجاد امنیت در حوزه‌های جغرافیایی خود را در راستای امنیت ملی خود ارزیابی می‌کند و از این طریق در صدد اتخاذ مناسب‌ترین الگوی امنیتی که متناسب با اهداف و منافع ملی کشور باشد گام بر می‌دارد، در همین راستا، پرسش اصلی نوشتار این است که با توجه به تغییر در محیط امنیتی بعد از انقلاب اسلامی، یعنی گسترش نقش هژمون منطقه ای به رهبری آمریکا و افزایش قدرت یابی ایران در تنگه هرمز، ایران با به‌کارگیری چه نوع الگوی امنیتی در جهت تأمین امنیت ملی خود در حوزه استراتژیک تنگه هرمز تلاش می‌نماید؟ فرضیه نوشتار این است که با تغییر در محیط امنیتی خلیج فارس با ویژگی هایی مانند؛ گسترش هژمون منطقه ای و افزایش قدرت‌یابی ایران در تنگه هرمز، و همچنین تحولات سیاسی جدید در پیرامون ایران یعنی عراق و عربستان به نظر می‌رسد این کشور به سمت اتخاذ یک الگوی امنیتی جدید در تنگه حرکت کرده است. نوشتار حاضر با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه‌ای صورت گرفته است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۲ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۰۲
اسفندیار خدایی

دکتر سعید وثوقی، عسگر صفری؛ دانشگاه اصفهان

از سال 2011 و به دنبال شروع ناآرامی‌ها در کشورهای عربی منطقه خاورمیانه افراط گرایی در این منطقه به ویژه درعراق و در سوریه افزایش یافته است. با توجه به بافت قومی و مذهبی منطقه خاورمیانه تنوع گروه‌های افراطی در این منطقه قابل پیش‌بینی است. سؤالی که مطرح می شود این است که نقش قدرت‌های فرا منطقه‌ای ازجمله ایالات‌متحده آمریکا را در گسترش افراط‌گری‌ها در خاورمیانه را چگونه ارزیابی می شود؟ این پژوهش استدلال می‌کند که ایالات‌متحده از مهم‌ترین علل بقا و عمل این نیروهای افراطی در خاورمیانه و ازجمله در عراق و سوریه است. شکل گیری افراط‌گرایی در منطقه خاورمیانه علیرغم فراهم بودن بستر داخلی به محرک خارجی نیز نیازدارد . هدف این پژوهش بررسی میزان تأثیرگذاری عوامل خارجی ازجمله نقش دولت ایالات‌متحده در شکل‌گیری و گسترش پدیده افراط‌گرایی در منطقه خاورمیانه است. روش بکار گرفته‌شده در این پژوهش توصیفی –تحلیلی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۲ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۵۷
اسفندیار خدایی

دکتر فرزاد رستمی، مسلم غلامی حسن آبادی؛ دانشگاه رازی کرمانشاه

     روابط ایران و آمریکا در چند دهه ی اخیر به ویژه پس از انقلاب اسلامی همراه با بی اعتمادی، بدبینی و نگاه به شدت خصومت آمیز نسبت به یکدیگرمعرفی شده است. ساختارهای هنجاری و معنایی که هویت بخش ایران و آمریکا در عرصه ی بین المللی است، همدیگر را به مثابه ی یک «دگر» و«غیر» تعریف کرده است. در این میان در چارچوب بن نگره های هویتی دوطرف، اقداماتی که در مناسبات منطقه ای و بین المللی توسط هرکدام از دوبازیگر صورت می گیرد، به عنوان اقدامی علیه«خود» تلقی می شود. اقداماتی که به زعم آن بازیگر به عنوان کنش مناسب و در راستای منافع ملی و خدمت به مولفه های هویت ساز است در چشم دیگری یک تهدید نگریسته می شود. روابط ایران و آمریکا بعد از انقلاب از این قاعده تخطی نکرده است.. بر این اساس در مناسبات بین دو بازیگر همواره لحظه های امیدبخش به منظور کاستن از این نگاه منفی به ندرت مشاهده شده است. با این حال در سالهای اخیر که مناقشه ی هسته ای ایران این انگاره ها و سازه های به شدت تقابل گرایانه را به عرصه ی عمل کشانده بود؛ با دستیابی به توافق هسته ای ایران و غرب این سوال سؤال مطرح می شود که حل مناقشه ی هسته ای در آینده ی مناسبات دوکشور چه پیامدی به همراه دارد. بر این اساس سوال اصلی تحقیق آن است که علل و زمینه های تداوم مناقشه ی ایران و آمریکا کدام اند؟ فرضیه ی مقاله آن است که حاکم بودن انگاره های هویتی در مناسبات بین دوکشور، مولفه های رفتاری متعارضی را در مناسبات منطقه ای و بین المللی آنها بوجود آورده است. از جمله محورهای تعارض رفتاری دو طرف مسأله ی حقوق بشر، تروریسم، حمایت از جنبش های اسلامی، مسأله ی اسراییل، مسائل منطقه ای و مناقشه ی هسته ای است. در مقاله ی پیش رو نویسندگان به بررسی ابعاد مختلف این مسأله می پردازند. مجله سیاست جهانی؛ http://interpolitics.guilan.ac.ir/

۰ نظر ۱۲ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۵۱
اسفندیار خدایی

دکنر کیهان برزگر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران

دکتر عبدالعلی قوام، دانشگاه شهید بهشتی

دکتر مهدی ذاکریان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران

ایران و ترکیه به‌عنوان دو قدرت منطقه‌ای پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی سابق همواره بهسوی رقابت با یکدیگر حرکت کرده‌اند. این مقاله به‌دنبال بررسی تأثیر تحولات جهان عرب بر رقابت منطقه‌ای ایران و ترکیه با استفاده از رویکردی واقع‌گرایانه و امنیت محور می‌باشد. یافته‌های پژوهش حاضر نشان می‌دهد که تحولات جهان عرب با تشدید رقابت منطقه‌ای ایران و ترکیه، موجب شکل‌گیری اتحادها و ائتلاف‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای با محوریت ایران و ترکیه شده است که در یک‌سوی آن روسیه، ایران، عراق و سوریه و در سوی دیگر ترکیه، عربستان سعودی، قطر و گروه‌های سلفی قرار دارند. همچنین ناتوانی ترکیه در این مسیر موجب ارتقای جایگاه منطقه‌ای ایران و تعدیل سیاست منطقه‌ای ترکیه خواهد شد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۲ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۴۷
اسفندیار خدایی