مبانی نظری تداوم ناتو پس از جنگ سرد
دکتر حسین سلیمی، استاد روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی
حسن عیوض زاده، دانشجوی دکترای روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی
شکل گیری و تداوم سازمان آتلانتیک شمالی «ناتو» در دوره جنگ سرد، به ویژه پس از پایان جنگ سرد، یکی از موضوع های اساسی و در عین حال بحث برانگیز در نزد محققان رشته روابط بین الملل محسوب میشود. تبیین علل شکلگیری و تداوم این سازمان که در قالب سه نظریه پراستفاده دربارۀ روابط بینالملل یعنی واقعگرایی «اعم از کلاسیک و جدید»، لیبرالیسم «کلاسیک و جدید» و سازهانگاری اجتماعی در جریان بود، به گونههای متفاوتی شکل گرفته است. این مقاله ضمن بررسی قدرت تبیین هر سه جریان نظری، درصدد ارائه یک چهارچوب نظری تلفیقی است که قادر به توضیح کارآمدتری از تداوم ناتو به ویژه پس از جنگ سرد میباشد. بر مبنای چهارچوب تلفیقی، در تحلیل چرایی تداوم و توسعه این سازمان هم، بایستی به عوامل سطح تحلیل کلان مانند: ساختار آنارشیک نظام بینالملل، قطبیت نظام بینالملل، نقش قدرتهای بزرگ در این نظام و جایگاه نهادهای بینالمللی توجه کرد و هم به عوامل و نیروهای درونی و سیاستهای داخلی در فرایند شکلگیری و تداوم اتحادیههایی چون ناتو پرداخت. در عین حال باید پدیدههای ذهنی و عوامل مادی را درکنار هم سنجید و به همراه هم تأثیر آنها را مورد بررسی قرار داد. در این نوع تبیین، عوامل مختلف در سطوح گوناگون برای فهم روند تداوم ناتو مورد توجه قرار می گیرند. در نهایت، در تبیین این مسأله به نقش و جایگاه هویت به ویژه فرایند هویتسازی که براساس آن هویت غربی با برداشت و تفسیری خاص از ارزشهای دموکراتیک در مقابل هویتهای غیرغربی با انگارهها و ارزشهایی متفاوت، مورد توجه قرار میگیرد. در واقع این دوگانگی هویتی به عامل تداوم سازمانهایی مانند ناتو منجر میشود که هدف آن، حفظ هویت برساخته شده در مقابل دگر هویتی است. متن کامل مقاله