رهیافتهای متعارض در سیاست خارجی روسیه
دکتر احمد رشیدی، دانشگاه مازندران
سیاست خارجی روسیه در ارتباط با مسایل مختلف بهصورت معمول با پیچیدگی، ابهام و تعارض همراه بوده است. این واقعیت دستکم در تاریخ روابط ایران و روسیه بهشکل قابل ملاحظهای محسوس بوده است، تا جاییکه برای شهروندان و نخبگان ایرانی، چهرۀ روسیه را بهعنوان شریکی غیرقابل اعتماد به تصویر کشیده است. باتوجه به اهمیت این موضوع، این نوشتار درپی پاسخگویی به این پرسش محوری است که سرمنشأ پیچیدگیها و تعارضهای موجود در سیاست خارجی روسیه کجا است؟ فرضیۀ نوشتار این است که تعارض در سیاست خارجی روسیه نتیجۀ وجود جریانهای متعارض فکری و فرهنگی در جامعۀ روسیه است؛ تعارضهایی که در سطح احزاب و گروههای سیاسی متعارض و شبکههای حامی رقیب ظاهر شده و به بازتولید رهیافتهای متعارض در عرصۀ سیاست خارجی روسیه انجامیده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که سیاست خارجی روسیه در کشاکش این رهیافتهای متعارض قرار دارد: رهیافتهای غربگرایی لیبرال، ابرقدرتگرایی موازنهخواه و ملیگرایی در شکلهای مختلف قومگرایی روسی، پاناسلاویسم، هژمونگرایی منطقهای و نواستعمارگرایی. این نوشتار از رهیافت سازهانگاری بهره میبرد که در چارچوب آن سیاست خارجی، همپیوند با روندهای داخلی، نتیجۀ تعارض و تعامل بین نیروهای مختلف و برداشتهای گوناگون آنها تفسیر میشود. متن کامل مقاله