مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

بایگانی

آخرین نظرات

پیوندها

۳۲۲ مطلب با موضوع «ایران» ثبت شده است

دکتر کابک خبیری؛ منوچهر محمدی

توافق­های چند جانبه در بین کشورهای دنیا در ارتباط با مسائل چالش برانگیز معمولا راه گشای نقش آفرینی طرفین در تحولات پس از چنین توافقاتی است. برنامه جامع اقدام مشترک، حکم چنین ابزاری را برای ایران داشت تا در دوره­ای که سعی می­شد ایران با طرح تلاش برای ساخت تسلیحات هسته­ای به انزوا برده شود، با این توافق به بازیگری موثر در چانه­زنی بین­المللی تبدیل شد. برجام حاصل بیش از یک دهه تنش و مذاکرات بی­نتیجه با طرف­های غربی بود. ایران در فضای پسا برجام به­طور رسمی وارد باشگاه اقتصاد و سیاست جهانی و منطقه­ای شد. این مقاله درصدد پاسخ به این سوال است که تعامل ایران با جامعه جهانی در فضای پس از برجام چه  ﺗﺄثیری بر نقش آفرینی این کشور در غرب آسیا و جهان گذاشته است؟ این مقاله این فرضیه را بررسی می­کند که ایران در فضای پس از برجام از جایگاه کنترل شده قبلی خارج و به صورت یک بازیگر فعال در مدیریت بحران های منطقه ای ایفای نقش نموده و این امر باعث تغییر موازنه قدرت در منطقه به ضرر عربستان و ترکیه گردیده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۸ تیر ۹۶ ، ۱۷:۵۴
اسفندیار خدایی

حاکمیت ملی و اصل عدم مداخله به عنوان یکی از مشتقات آن، جزو نهادهای موسس نظام بین المللی محسوب می شوند. نهادهای شکل دهنده به جامعه بین المللی در تطور تحولات بین المللی دستخوش تغیرات تدریجی می شوند. برخی از نهادهای بین المللی ممکن است مقوم برخی از دیگر نهادها شوند و یا به گونه ای مغایر تعارض در بین نهادهای شکل دهنده به جامعه بین المللی گاهی سبب فرسایش و در نهایت منسوخ شدن برخی از دیگر نهادها می شود. نهادها حاکمیت ملی و اصل عدم مداخله در عصر مدرن همچنان که نقش تاسیسی در پیدایش دولت های ملی داشته است، تحت تاثیر رشد دیگر نهادها قرار گرفته است.  پس از پایان دومین جنگ قدرت های بزرگ در 1945،  بطور کلی گسترش حقوق و سازمان های بین المللی سبب تقویت حاکمیت ملی دولت ها شده است و قلمرو موضوعی مشروعیت توسل به زور قدرت های بزرگ را محدودتر کرده است. این مقاله به روش تبینی به بررسی سیاست های مداخله جویانه ایالات متحده به مثابه یک قدرت بزرگ بر علیه جمهوری اسلامی ایران به عنوان دولتی با حاکمیت ملی پرداخته است و به این یافته رسیده است که اقدامات و سیاست های مستمر مداخله جویانه ایالات متحده در امور داخلی ایران و تهدیدات مکرر و آشکار این دولت به توسل به زور بر علیه ایران در جهت تضعیف نهاد حاکمیت ملی و مشتقات حقوقی آن عمل کرده است. منبع

۰ نظر ۲۶ تیر ۹۶ ، ۱۲:۰۰
اسفندیار خدایی

حمید نیکو، دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه بوخوم آلمان؛ مرتضی سویلمی

ﻣﺴﺄله ایران و رژیم صهیونیستی در چهارچوب بازی حاصل جمع صفر قابل تبیین است. به این معنا که وجود این رژیم برای ج. ا. ایران غیر قابل تحمل است و از طرف دیگر رژیم صهیونیستی، ج. ا. ایران را به دلیل بهره‌مندی از قدرت موشکی و برنامه هسته‌ای و نفوذ چشمگیر در جهان اسلام، تهدیدی وجودی برای خود می‌داند. به همین دلیل، در سطوح مختلف علیه منافع منطقه‌ای و بین‌المللی ج. ا. ایران اقدام کرده است. در این مسیر، این رژیم از پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های راهبردی غرب از جمله امریکا بهره لازم را می‌برد. در این راستا، ایجاد فشار برای جلوگیری از پیشرفت برنامه‌ هسته‌ای ایران راهبرد امنیتی این رژیم به شمار می‌رود. از سوی دیگر، پس از توافق هسته­ای «برجام»، این نوید داده می شد که تحریم­های نفتی و مالی ایران در ازای محدودیت­هایی بر غنی سازی هسته­ای از بین خواهد رفت. این توافق همچنین نشانگر تثبیت ایران به مثابه قدرت هژمون منطقه مطرح می گردد؛ مسئله­ای که به نظر می­رسید آمریکا آن را پذیرفته بود. اما بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، ایران مجهز به سلاح هسته­ای را بدترین پیامد ممکن در وضعیت حاضر دانست و به همین ترتیب دولت های عرب حاشیه خلیج فارس احساس کردند که از توافق کنار گذاشته شده­اند. این مقاله به بررسی جایگاه برنامه هسته‌ای ایران در دکترین امنیتی رژیم صهیونیستی می پردازد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۵ تیر ۹۶ ، ۱۷:۴۹
اسفندیار خدایی
فاکتور ایران در روابط آمریکا و چین: تعامل آمرانه و موازنه نرم
دکتر فواد ایزدی و اسفندیار خدایی؛
China Quarterly of International Strategic Studies :مجله
تابستان 1396
Foad Izadi, Faculty of World Studies, University of Tehran

Esfandiar Khodaee, PhD candidate in American Studies at the University of Tehran

Abstract:

Before the nuclear agreement with Iran, the Obama administration actively engaged with world powers and trade partners of Iran to strengthen the effectiveness of economic sanctions against Tehran. The role of China as the largest trade partner of Iran and as a veto power in the United Nations Security Council (UNSC) was controversial in this regard. Washington persuaded most of Iran’s trade partners to join in the sanctions and reduce trade with Tehran. But during the same period, China continued and even expanded economic relations with Iran. Reviewing the events through a process-tracing method, this study reveals that the Obama administration implemented a “guarded engagement” strategy to persuade China to join in the sanctions and reduce trade with Tehran. On one hand, the United States accommodated China’s interests and concerns, and engaged and bargained with China; on the other hand, Washington pressured Beijing through different channels such as security threats and economic sanctions. In response, through a soft-balancing strategy, China did not directly oppose the United States, in order to safeguard relations with Washington; and it eventually voted in favor of the UN resolutions after negotiating over the texts. In the meantime, Beijing refrained from voluntary cooperation with Western sanctions and even increased trade with Iran and filled the void to make sanctions abortive and costly, and to prevent U.S. domination over the Middle East. This study concludes that China’s current standing is such that U.S. diplomatic levers, such as bargaining, threats, sanctions, and pressures, are too costly and barely productive in getting Beijing to follow American policies.

Keywords: U.S.-China relations; Iran sanctions; soft balancing; guarded engagement

Source   منبع

۰ نظر ۱۴ تیر ۹۶ ، ۱۳:۳۶
اسفندیار خدایی

 روابط ایران با جمهوری خلق چین در دوران بعد از انقلاب اسلامی یکی از پرنوسان‌ترین حوزه‌های روابط خارجی ایران بوده است. نیاز ایران به توسعه روابط نظامی و دفاعی با چین و همزمان نگاه چین به ایران به عنوان بازار کالاهای نظامی و کنشگری متنفذ در عرصه منطقه‌ای باعث شده تا روابط دو کشور در این حوزه توسعه یابد اما این گسترش روابط هیچگاه روندی ثابت نداشته است. این مقاله با تاکید بر دوره زمانی بعد از انقلاب اسلامی تا سال 2013 و نقش عقلانیت استراتژیک چین در شکل‌گیری چنین رابطه‌ای، سعی در ارائه پاسخ به این پرسش دارد که عقلانیت استراتژیک چین چگونه روابط دفاعی – امنیتی این کشور با ایران را متاثر کرده است؟ یافته‌های این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تبیینی  نشان می‌دهند که وجود عقلانیت استراتژیک سه‌گانه مائوئیستی، جهانگرا و پراگماتیستی در سیاست دفاعی – امنیتی جمهوری خلق چین باعث شده است تا روابط دو کشور در این حوزه با فرار و نشیب همراه شود. هر نوع از عقلانیت در دوره‌ای خاص بر سیاستگذاری چین حاکم شده و رفتار خاصی را بر آن تحمیل کرده است. اگر تفوق عقلانیت مائوئیستی در سپهر دفاعی چین منجر به همکاری‌های عمده این کشور با ایران شده اما افزایش قدرت عقلانیت جهانگرا و پراگماتیستی در دو دهه اخیر باعث شده است تا رویکرد چین در قبال روابط دفاعی – امنیتی با ایران محتاطانه شده و بعضاً با نوسان همراه شود. منبع

۰ نظر ۱۲ تیر ۹۶ ، ۱۱:۵۶
اسفندیار خدایی

مهدی محمدی عزیز آبادی، دکتر رضا التیامی نیا، میثم تاجیک؛ دانشگاه یاسوج

با شکل‌گیری تحولات سیاسی در یمن، بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بر اساس منافع و علایق خود، جهت‌گیری­های مختلفی را در رابطه با این کشور که اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خاصی در منطقه خاورمیانه دارد، اتخاذ نموده‌اند. در این میان، تلاش پیگیر برخی دولت‌ها برای تغییر وضع موجود و برخی دیگر در جهت حفظ وضع موجود در این کشور در راستای افزایش قدرت خود از جلوه‌های بارز تحولات سیاسی در یمن محسوب می‌شود که بر پیچیدگی اوضاع این کشور افزوده است. این پژوهش به دنبال آن است تا در راستای نظریۀ رئالیسم تهاجمی به واکاوی انگیزه‌های مهم‌ترین بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای که خواهان تغییر یا حفظ وضع موجود در این کشور جهت افزایش قدرت خود هستند، بپردازد. بر این اساس پرسش اصلی مقاله این است که دلیل توجه قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به تحولات یمن و مداخله در امور داخلی این کشور چیست؟ یافته‌های پژوهش مبنی بر این است که تحولات سیاسی این کشور در حال افزایش و کاهش قدرت این بازیگران در منطقه می‌باشد. اگرچه بر هم خوردن موازنه قدرت امری غیرقابل‌پذیرش برای دولت‌های عرب منطقه و متحدان فرامنطقه‌ای آنهاست. روش اجرای پژوهش در این تحقیق، توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه‌ای اعم از منابع فارسی و لاتین و مقالات و سایت­های اینترنتی می‌باشد. تکنیک جمع­آوری اطلاعات نیز فیش­برداری است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۲ تیر ۹۶ ، ۱۱:۳۲
اسفندیار خدایی

دکتر علی اکبر جعفری، عظیمه پاینده؛ دانشگاه اصفهان

جنگ جهانی دوم نتایجی همچون سامان یافتن اقتصادآمریکا، تضعیف قدرت انگلیس، و توجه دولت های قدرتمند به ایران، به دلیل موقعیت استراتژیک و منابع نفتی را به همراه داشت که برای ایران به بی ثباتی در همة زمینه ها منجر شد. در 1941-1953/1320-1332، آمریکا و انگلیس با حمایت از دولت هایی همچون قوام و رزم آرا، توسط سیا، بدامن، و عناصر وابسته با انواع اقدامات فرهنگی، به ایجاد تفرقه افکنی درگروه های مبارز پرداختند. در جریان ملی شدن صنعت نفت و تا زمانی که نیروهای ملی-مذهبی به رهبری آیت الله کاشانی و دکتر مصدق با هدف بیگانه ستیزی متحد بودند، آنها نتوانستند به اهداف خود برسند؛ اما تفرقة بین آنها باعث شد، آمریکا، دو رقیب بین المللی را از تسلط بر ایران کنار زند و سرانجام با کودتای 28مرداد1332/1953 ایران را تحت نفوذ خود درآورد. هدف: بررسی نقش آمریکا در تفرقه افکنی و بحران آفرینی در دورة زمانی1320-1332/1941-1953 می باشد. فرضیة پژوهش: «سیاست تفرقه افکنی بین گروه ها و نهادهای ایرانی ابزاری مؤثر برای رسیدن آمریکا به اهدافش در سال های مورد بحث بود». یافته های پژوهش: با کودتای 28 مرداد، آمریکا توانست رقبای بین المللی اش را کنار بزند و بر ایران مسلط شود. با توجه به این موضوع می توان نتیجه گرفت که تفرقه افکنی توسط مخالفان، یکی از کم هزینه ترین و درعین حال مؤثرترین ابزار برای رسیدن به اهداف است.متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۸ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۰۷
اسفندیار خدایی

دکتر مهدی صلاح، علی سلیمانی؛ دانشگاه سیستان و بلوچستان

چکیده: تبار شناسی مناسبات ایران و آمریکا از حیث شناخت موقعیت جهانی و منطقه ای، وضعیت سیاسی ایران در دو سده اخیر و وقوف بر دیپلماسیِ در دستور کار رجال ایرانی درخور توجه به نظر می رسد. نوشتار حاضر با تبیین مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر ماهیت مناسبات مذکور، در حد فاصل دوران سلطنت قاجار تا سال 1325ش/1947 م، برای پاسخ گویی به این سؤال تلاش می کند که: ضرورت های سیاسی اقتصادی دو کشور در ماهیت و چگونگی مناسبات میان آن ها چه تأثیری گذاشته است؟ دستاورد پژوهش که با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام شده حاکی از این است که تمایل رجال ایرانی به حضور قدرت سوم، برای کاستن از فشار قدرت های سنتی روس و انگلیس، با هدف از میان بردن نابسامانی های اقتصادی و سیاسی بود. به علاوه، تلاش آمریکا برای حضور فعال تر در عرصه های سیاسی و اقتصادی جهانی و بهره برداری از وضع راهبردی ایران، در چگونگی و چرایی این مناسبات سهم مؤثر داشته است.متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۸ خرداد ۹۶ ، ۰۱:۵۲
اسفندیار خدایی

دکتر داود آقایی، علیرضا اکبریان؛ دانشگاه تهران

 این مقاله بر آن است تا نوع روابط چین با آمریکا و روابط این دو در خلیج‌فارس را بررسی کند. سیاست خارجی چین از زمان دنگ شیائوپینگ با دیدی واقع‌بینانه به‌دنبال بهبود و توسعۀ روابط خود با آمریکا قرار گرفت. در این زمینه در منطقۀ خلیج‌فارس تعامل این دو کشور به طرف همکاری و دوری از درگیری سوق پیدا می‌کند و چین در جریان بحران‌هایی که در دهه‌های اخیر در این منطقه صورت گرفته، یک رویۀ عمل‌گرایانه و واقع‌گرایانه اتخاذ کرده و با دوری از هر سیاست و مشی رادیکال و عجولانه در جهت منافع ملی خود گام برداشته و بدین وسیله سعی کرده است با فاصله گرفتن از سیاست‌های ایدئولوژی‌گرایانه، در جهت اعتمادسازی و چالش‌زدایی با آمریکا گام بردارد و از تقابل بپرهیزد و در جهت تأمین بیشتر منافع خود با سایر قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای همکاری کند. البته تعامل چین با آمریکا با حفظ منزلت و حیثیت چین در مقابل یکجانبه‌گرایی و قدرت‌طلبی آمریکا صورت گرفته است که ویژگی خاص سیاست خارجی چین در گذر از بحران‌های فی‌مابین روابط خود با آمریکا در منطقۀ خلیج‌فارس بوده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۱ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۲۷
اسفندیار خدایی

دکتر ابراهیم متقی، داریوش پیری؛ دانشگاه تهران

نخبگان برای توسعۀ اقتصادی و سیاسی به‌عنوان کارگزار نظام سیاسی انتخاب می‌شوند و باید قابلیت لازم برای عمل‌گرایی و ارتقای قابلیت تولیدی را داشته باشند. برخی نظریه‌پردازان بر این اعتقادند که پس از دوران جمهوری دوم جهت‌گیری نخبگان و برنامه‌ریزان سیاسی کشور معطوف به سیاست رشد‌محور بوده است. سیاست رشدمحور چالش‌هایی را در ساختار سیاسی ایران به‌وجود می‌آورد؛ چالش‌هایی که هانتینگتون آن را تناقض سیاست توسعه و توسعۀ نامتوازن ‌خواند و آثار خود را در دولت خاتمی بروز داد. اگرچه بخش شایان ‌توجهی از نخبگان فعال در دولت خاتمی کارگزاران رشد‌محور دولت هاشمی هستند، ضرورت‌های جدید اجتماعی، به اجرای برنامۀ توسعۀ سیاسی در قالب «تفکیک ساختاری»، «یکپارچگی» و «ظرفیت‌سازی» منجر شد. این مقاله بر این موضوع تأکید دارد که نخبگان سیاسی ایران در دوران خاتمی از الگوی عمل‌گرایی تاکتیکی با رویکرد فابیانی بهره گرفته‌اند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۱ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۰۵
اسفندیار خدایی

دکتر عنایت اله یزدانی، بهمن ربیعی نیا، حسین مهدیان؛ دانشگاه اصفهان

روابط انرژی ایران و امریکا روندی کاملا متفاوت از روابط انرژی ایران با سایر مصرف کنندگان انرژی جهان دارد. ایران از لحاظ ذخایر هیدروکربنی دومین کشور دنیا و امریکا بزرگترین مصرف کننده انرژی جهان، روابط انرژی‌ فی‌مابین خود را متناسب با مشکلات سیاسی موجود بر مبنای تقابل دنبال می‌نمایند و در حال حاضر تأثیرگذارترین گزینه بر روابط انرژی ایران، الزامات سیاسی می‌باشد. جایگاه استراتژیک امنیت انرژی برای امنیت ملی هر دو کشور ایران و امریکا و تأثیرپذیری شدید ایران در روابط انرژی به واسطه اقتصاد مبتنی بر فروش نفت و مخاصمات سیاسی باعث حساسیت بیشتر دو کشور نسبت به اقدامات یکدیگر در این زمینه شده است. براین اساس مقاله حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی تأثیرگذاری سیاست امنیت انرژی ایالات متحده امریکا را بر ژئوپلیتیک انرژی ایران در زمینه‌های تحریم انرژی (فروش، سرمایه‌گذاری خارجی و خطوط لوله انرژی) و افزایش تولید جهانی مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. جایگاه دو کشور در ساختار قدرت نظام ژئوپلیتیک جهانی مؤید این واقعیت است که در بیشتر موارد کنش‌های ایالات متحده در راستای کاهش منزلت ژئوپلیتیک کشورمان و در مقابل واکنش ایران برای خنثی کردن و یا کاهش اثرات کنش‌های امریکا بوده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۱ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۰۰
اسفندیار خدایی

دکتر علی عباسی شوازی، استادیار علوم سیاسی دانشگاه علوم انتظامی امین

حدود 14 سال از طرح پرونده هسته‌ای ایران در نهادهای بین‌المللی از جمله آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل متحد می‌گذرد و این موضوع یکی از مهم‌ترین مسائل داخلی برای ایران و بین‌المللی، برای کشورهای درگیر  بوده است. سوال اصلی این تحقیق، تاثیر تحولات هسته‌ای بر امنیت جمهوری اسلامی ایران است. برای پاسخ به این سوال در بعد نظری از رهیافت رئالیستی به امنیت، به‌منظور احصا شاخص‌های امنیت و هم‌چنین ارائه شاخص‌هایی از امنیت ملی طرح شده است. هم‌چنین برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش SWOT و روش تحلیلی تاپسیس بهره گرفتیم. بر اساس روش SWOT، با سنجش چهار معیار نقاط قوت و ضعف داخلی و فرصت‌ها و تهدیدات بین‌المللی برنامه هسته‌ای، به بررسی تاثیر تحولات هسته‌ای بر امنیت پرداخته‌ایم. بر این اساس فرضیه‌ی پژوهش حاضر عبارت است از: بین نقاط ضعف و تهدیدات تحولات هسته‌ای ایران و کاهش سطح امنیت ملی رابطه معناداری وجود دارد. در نهایت بر مبنای فرضیه این تحقیق، جمهوری اسلامی ایران در صورت کاستن از نقاط ضعف در داخل و مقابله صحیح و خردمندانه با تهدیدات بین‌المللی در پرونده هسته‌ای می‌تواند امنیت خود را ارتقا بخشد و یا بالعکس به‌واسطه‌ی عدم کارآیی لازم در این حوزه‌ها، امنیت کشور به مخاطره بیافتد. این مقاله حاصل تجزیه و تحلیل به روش دلفی بر مبنای تکمیل پرسشنامه توسط 36 نفر از کارشناسان و نخبگان روابط بین‌الملل و مذاکرات هسته‌ای می‌باشد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۹ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۲۱
اسفندیار خدایی

دکتر مرتضی مصدقی، دکتر سیف اله فضلی نژاد؛

حوادث یازده سپتامبر و حمله ایالات متحده به افغانستان و سرنگونی طالبان بر اهمیت و حساسیت افغانستان افزود. ایران و ایالات متحده در سرنگونی طالبان منافع مشترکی داشتند اما این تفاهم مقطعی پس از اعلام ایران به عنوان «محور شرارت» در ژانویه 2002 توسط رئیس جمهور آمریکا جورج بوش پسر بر هم خورد و خصومت بین دو کشور افزایش یافت و همین امر دورنمای همکاری بین ایران و ایالات متحده در افغانستان کاهش داد. با روی کار آمدن اوباما در سال 2009 احتمال رویارویی نظامی ایران و آمریکا کاهش یافت. امضاء پیمان استراتژیک بین ایالات متحده و افغانستان بر نگرانی های امنیتی ایران افزود و بدبینی متقابل استمرار یافت و در مراحلی ایران متهم به کمک به طالبان گردید. دو کشور منافع مشترکی در بسیاری از موضوعات در افغانستان خواهند داشت. این منافع شامل کمک به دولت کابل، جلوگیری از قاچاق مواد مخدر، رسیدگی به بحران پناهندگان افغان، افزایش توانمندی نیروهای امنیتی افغانستان و ایجاد انگیزه برای آشتی ملی است اما تنش در روابط ایران و ایالات متحده تا کنون مانع این مهم گردیده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۸ خرداد ۹۶ ، ۲۰:۱۷
اسفندیار خدایی

دکتر رضا اکبریان، محسن شکری؛ دانشگاه شیرازx

خروج بریتانیا از منطقه‌خلیج‌فارس در اواخر دهه‌ی1960 با استقلال سیاسی‌و اقتصادی شیخ‌نشین‌های عربی حوزه خلیج‌فارس همراه بود. ظهور این بازیگران‌جدید در عرصه نظام‌منطقه‌ای‌خلیج‌فارس، معادلات-ساختاری منطقه را در ابعاد مختلف تحت شعاع قرار داد.دولت‌های‌عربی حوزه خلیج‌فارس تحت تاثیر دیالکتیک اندرکنش عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و امنیتی در سطوح داخلی،منطقه‌ای و بین‌المللی هرچه بیشتر در ایجاد یک سازوکار درون منطقه‌ای ترغیب شدند.در نهایت این دولت‌ها در یک حلقه ارتباطی مبتنی بر وفاق،شورای‌همکاری‌خلیج فارس را تشکیل دادند. این مقاله با تبیین نظری و فرانظری مبانی همگرای‌ منطقه‌ای و با اتکا به روش‌های مختلف تحلیلی (توصیفی،تحلیلی،تبیینی--علی،فرایندی، ساختاری،کارگزاری)،تلاش می‌کند به این سئوال پاسخ دهد که فرایند همکاری‌ها و همگرایی-منطقه‌ای پس از شکل‌گیری شورای همکاری‌خلیج‌فارس با چه تحولاتی مهمی روبه رو بوده است؟ در این راستا، فرض مهم این نوشتار این است که اولویت‌های شورای همکاری خلیج فارس پس از شکل‌گیری تغییر پیدا کرده و اعضاء با نهادسازی بسترمند،ضمن مدیریت همکاری‌ها،مقدمات لازم را برای تعمیق همگرایی‌اقتصادی در سطح فراملی در بخش‌های مختلف فراهم کرده و با افزایش وابستگی‌متقابل بین اعضاء به یک پروژه‌همگرایی مهم در جهت منطقه‌گرایی‌اقتصادی مبدل شده است.یافته‌های‌پژوهش نیز با بررسی فرایند مدیریت همکاری‌ها در جهت تعمیق همگرایی‌اقتصادی در چارچوب مدل تحلیلی پژوهش این فرض را تایید می‌کند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۶ خرداد ۹۶ ، ۲۰:۱۷
اسفندیار خدایی

دکتر سید جواد صالحی، عباس فرح بخش؛ دانشگاه شیراز

در دوره کنونی با افزایش اهمیت مناطق، سیستم هژمونیک برای حضور نظامی، حمایت از طرح‎های منطقه‎ای، پیشگیری و مقابله با تهدیدات متنوع و اعمال سیستم بازدارندگی، ایجاد پایگاه‎های نظامی در حوزه مناطق را به مثابه ابزاری جهت اعمال قدرت ضروری می‎داند. حضور نظامی آمریکا در مناطق مختلف جهان، از جمله غرب آسیا (خاورمیانه) به‎عنوان یکی از مناطق مهم و راهبردی، در قالب پایگاه‎های نظامی متنوع (زمینی، هوایی، دریایی و...) قابل تصور است. این پایگاه‎ها در خط مقدم تلاش‎های نظامی و امنیتی آن کشور در تسلط بر مناطق مختلف جهان و نیز باقی ماندن در چرخه راهبردی قدرت است. یازده سپتامبر، جنگ علیه تروریسم و اشغال عراق، نقش شبکه جهانی پایگاه‎های نظامی آمریکا را در حفاظت و پیشبرد منافع آمریکا برجسته‎تر نمود. از منظر قدرت هژمون، ایران به‎عنوان یک واحد ناراضی، تهدیدی عمده برای منافع آمریکا در منطقه غرب آسیاست؛ بنابراین، ایران در معرض تهدیدات مستقیم آمریکا قرار دارد و مقابله با تهدیدات این کشور از جمله ضروریات اساسی محسوب می‎شود. در این راستا، موضوعی که اهمیت می‎یابد تفکر درباره مدل بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران است. سؤال مهمی که مطرح می‎شود این است که «وجود پایگاه‎های متعدد نظامی آمریکا در منطقه غرب آسیا چه تأثیری بر مدل بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران می‎گذارد؟» پژوهش حاضر بر این باور است که پایگاه‎های نظامی با اعتباربخشی به تهدیدات و توانایی اعمال تهدیدات سبب می‎شود که ایران با محدودیت چرخه راهبردی روبرو گردد، اما این پایگاه‎ها، مدل بازدارندگی دیپلماسی را به سمت بازدارندگی مثلثی غیرمستقیم تغییر جهت می‎دهد و به همین سبب دیپلماسی دفاعی می‎تواند در خدمت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۲ خرداد ۹۶ ، ۱۰:۱۸
اسفندیار خدایی

دکتر منوچهر توسلی نائینی، نادیا عطریان؛ دانشگاه اصفهان

ایالات متحده امریکا در سال 1996 قانون مصونیت دولت‌های خارجی (مصوب 1976) را اصلاح کرد. براساس این قانون، اشخاص امریکایی آسیب دیده از حملات تروریستی در هر جای دنیا و یا بازماندگان آنها می‌توانند در محاکم امریکا علیه دولت‌هایی که حامی عملیات تروریستی هستند، شکایت کنند. وزارت خارجه امریکا فهرست دولت‌های حامی تروریسم را مشخص می‌کند. جمهوری اسلامی ایران از سال 1983 در فهرست دولت‌های حامی تروریسم ایالات متحده امریکا قرارگرفته است. از این‌رو دعاوی بسیاری در سال‌های اخیر علیه ایران در دادگاه‌های امریکا مطرح شده است و دادگاه‌های مزبور برخلاف قواعد حقوق بین‌الملل نیز تاکنون ده‌ها میلیارد دلار رأی علیه ایران صادر کرده‌اند. اما در مواجهه با این قانون راهکار ایران چیست؟ آنچه تاکنون اتفاق افتاده شرکت نکردن در دادگاه‌ها به منظور مشروعیت نبخشیدن به نقض مصونیت دولت‌ها است. مذاکرات دیپلماتیک، طرح مسئله در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و یا در دیوان بین‌المللی دادگستری، از جمله اقدامات سیاسی - حقوقی است که می‌تواند برای مقابله با این قانون از سوی ایران انجام شود. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۰۷
اسفندیار خدایی

دکتر علی دارابی، افسانه احدی

امروزه دولت‌ها تلاش می‌کنند در چهارچوب سیاست و دیپلماسی رسانه‌ای خود افکار عمومی را برای اهداف و سیاست‌های مورد نظرشان متقاعد کنند. در این راستا برنامه هسته‌ای ایران یکی از مهمترین مواردی است که نشان می‌دهد رسانه‌ها چگونه قادر به نقش‌آفرینی هستند و می‌توانند زمینه‌ساز اجرای سیاست‌ها شوند. نوشتار حاضر بر مبنای نظریه سازه‌انگاری و با بهره‌گیری از روش تحلیلی - مقایسه‌ای، عمدتا بر سیاست‌های رسانه‌ای دولت‌های احمدی‌نژاد و روحانی متمرکز است. بر این اساس سئوال اصلی این است که سیاست رسانه‌ای دولت‌های احمدی‌نژاد و روحانی در پیشبرد مذاکرات هسته‌ای چه تفاوت‌هایی با هم داشته است؟ نتایج تحقیق نشان می‌دهد سیاست رسانه‌ای هسته‌ای دولت احمدی‌نژاد به دلیل تاکید یکسویه بر اقناع افکار عمومی داخلی، زمینه‌ساز اجماع جهانی علیه برنامه هسته‌ای ایران شد. در حالیکه دولت روحانی با تاکید هم‌زمان بر اقناع افکار عمومی داخلی و خارجی، موجبات شکستن اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورد متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۰:۲۶
اسفندیار خدایی

دکتر اصغر جعفری ولدانی، محمدحسین حسینی؛ دانشگاه علامه طباطبایی

حوزه خزر را نمی­توان به ­طور کامل ساختار مجزایی پنداشت که بازیگران آن قادر به حل‌و‌فصل قطعی اختلافات درونی خود باشند زیرا به‌رغم تاریخ و فرهنگ مشترک بازیگران منطقه ­ای و قرابت جغرافیایی آنها با یکدیگر هنوز نتوانسته­ اند، ترتیبات امنیتی کارآمدی میان خود برقرار سازند. اگرچه در این سیستم تابعه، قدرت بزرگ (روسیه) تاثیرگذاری فراوانی دارد، اما معادلات ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک دریای ‌خزر به­ گونه ­ای است که بازیگران مداخله ­گر امکان استقلال درونی را از آن سلب می‌نمایند. از سوی دیگر، برخی از بازیگران ساحلی دریای خزر نیز همکاری اقتصادی و نظامی با قدرت­های فرامنطقه­ای را گامی جهت تامین منافع و امنیت خود در سطح منطقه می‌پندارند. بر این اساس، مقاله حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوال است که فعالیت­های نظامی  بازیگران مداخله­ گر نظیر ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و رژیم صهیونیستی در حوزه خزر چه تاثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ فرضیه تحقیق این است که بازیگران مداخله­گر به­دلیل رسوخ­پذیری سیاسی و امنیتی برخی از بازیگران حوزه خزر به همکاری نظامی و تسلیحاتی با این بازیگران می­پردازند و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را در ابعاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی با چالش مواجه می­سازند. در این مقاله، روش تحقیق به­صورت توصیفی- تحلیلی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۷:۵۳
اسفندیار خدایی

دکتر محمدحسین افشردی، دانشیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه عالی دفاع ملّی

ره‌نامه(دکترین) قواعد بنیادی، چارچوب نظام‌مند و اصول ریشه‌ای است که در هر شاخه‌ای از علوم راهبردی با انباشت دانش، تجربه، مطالعه، تحلیل و آزمایش گردآوری می‌شود و با به‌کارگیری توانمندی‌ها نحوه دستیابی به اهداف را نظام‌مند می‌نماید. انتظار می‌رود که ره‌نامه اصول، نظریه، خط‌مشی و چگونگی عمل را بیان نماید. راهبردپردازان دولت آمریکا پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 طیف جدیدی از تهدیدات امنیت ملی آمریکا را ترسیم نمودند. در این مسیر آمریکا تلاش نمود تا از این حادثه مشکوک برای تحمیل نظام تک‌قطبی بر نظام بین‌المللی حداکثر بهره را برده و بدین جهت ره‌نامه جنگ پیشگیرانه را در دستور کار خود قرار داد. شناخت رویکرد تهاجمی سال‌های اخیر آمریکا در دهه‌ ابتدایی قرن بیست و یکم در آسیای جنوب غربی در قالب ره‌نامه جنگ پیشگیرانه، موضوع و سؤال مهمی است که می‌تواند تهدیدات مهمی در ابعاد دفاعی برای کشور و کاربرد مؤثر و مهمی در راستای برقراری دفاع همه‌جانبه و امنیت ملی ج.ا.ایران داشته باشد، از این‌رو این امر نیاز به بررسی و مطالعه دقیق دارد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۰ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۱۹
اسفندیار خدایی

دکتر سید محمد حسینی

خروج انگلستان از خلیج فارس در سال 1971 که توام با بحران جنگ ویتنام بودایالات متحده را واداشت تا از طریق موکلان منطقه‌ای خود دکترین دوستونی خود را به عنوان راهبرد اصلی در خلیج فارس تعریف کند. با وقوع انقلاب اسلامی درایران توازن منطقه ای دگرگون شد. نگرانی از نفوذ کمونیسم و تحولات بعدی و بویزه جنگ ایران و عراق از عوامل حضور گسترده این کشور در منطقه بودند. تهاجم رژیم صدام به کویت حضور آمریکا در خلیج فارس را تثبیت کرد. در دوران زمامداری بوش پدر و بیل کلینتون سیاست ایالات متحده ترکیبی از آرمانگرایی («نظم نوین جهانی» پس از جنگ دوم خلیج فارس) و واقع گرایی («مهار مضاعف» جنگ عراق و ایران) بود. این سیاست حاکی از اراده و خواست این کشور برای حفظ تعادل (سیال) و ثبات (نسبی) منطقه بود که منجر به برقراری نوعی «صلح سرد» در منطقه شد. چرخش سیاست خارجی اوباما نیز ترکیبی از سنت ویلسونیسم و عملگرایی و بازسازی چهره مخدوش شده آمریکا با استفاده از قدرت هوشمند (ترکیبی از قدرت نرم و سخت) و احیای رهبری آمریکا با استفاده از ظرفیت نهاد های بین المللی و ائتلاف های منطقه ای و جهانی و دوری از یکجانبه گرایی دوران بوش پسر بود. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۹ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۰:۰۵
اسفندیار خدایی

دکتر محمد مرندی، مهرداد حلال خور؛ دانشگاه تهران، دانشکده مطالعات جهان

U.S foreign policy toward Iran had been so uncertain and variable since the beginning of this relation, but alongside fluctuations, some kind of consistency is distinguishable. Until the Islamic revolution of 1979by the Iranian people, Iran was playing a major role in the U.S. anti-communist strategy in the Middle East.  U.S grand strategy was based on its confrontation with USSR and Iran was the key for controlling the Middle East and process of underpinning Iran’s power as a liberal ally in the region was at the core of U.S considerations in Iran. After the 1979 revolution, Iran’s priority had changed as a regional actor and it no longer identified itself as a member in the Western coalition based on American foreign policy. On the other hand, U.S. also stopped to identify Iran as a friend and started to demonize the new role Iran was playing in the Middle East and the world.  By having these trends in mind, a very fundamental, important question strikes the mind: Did U.S has a turning point in its foreign policy toward Iran after the 1979 or the principle of its foreign policy was fixed and only tactical changes occurred? In order to answer this question I’m going to examine the history of U.S foreign policy toward Iran, particularly the post-revolutionary period. This analysis will be conducted according to the Copenhagen school definition of security and concept of securitization. This theoretical frame work brought us a comprehensive understanding of security and also a relative, useful categorization of security strategy in foreign policy. Different methodological approaches could be used in these frameworks but in this research I have used the discourse analysis method to explore the subject of research. Conclusion of the research shows us that American strategy toward Iran covers both permanent and variable factors but the permanent element was the key and variable factors made changes only in tactical level. U.S foreign policy was basically directed toward securitizing Iran but the world system, regional and national events also made it more powerful. It means that after the Islamic revolution of Iran, U.S. has continuously made an attempt in persuading other actors to securitize Iran. Before the Cold War, this securitization was in a low level but after the Cold War it can be classified as a high-securitization. Full Text of the Article

۰ نظر ۳۰ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۲۲
اسفندیار خدایی

دکتر زهره پوستینچی

Rebalancing of Power is one of the most important subjects for international and national security in U.S policy toward Iran and other regional actors. President Trump attempts to change U.S regional policy based on offshore balancing in Persian Gulf and Middle East. This approach concentrated on promotes U.S national interest. Trump’s policy will effect on regional structure of international politics. Barak Obama policy toward Iran concentrated on negotiation and engagement process for promote Iran’s position in regional and international politics. Obama foreign policy team argues that politics and international relations depended on Iran’s role in regional balancing of power. Geopolitical approaches emphasized on Trump interaction of geography and strategy. Trump’s team argues that defense and security policy depended on how U.S policy and regional countries collaborates their goals and interests. Trump’s foreign policy team has systematically tried, significant rapprochement among the Persian Gulf states on the issue of security almost impossible. For these reasons, a collective regionally crafted security arrangement that includes littoral states on Iran.  Full Text

۰ نظر ۲۸ فروردين ۹۶ ، ۱۴:۱۶
اسفندیار خدایی

فرزاد جهان بین، دانشگاه شاهد

پس از جنگ سرد و فروپاشی نظام دوقطبی، نظام بین‌الملل جدید با نوعی ابهام در تبیین سامانِ نظم جدید روبرو شد. این ابهام موجد سناریوسازی‌های متعددی در راه تبیین نظم آیندة جهان و تشریح نظام بین‌الملل شد که در این میان نظام چند قطبی از احتمال بیشتری برخوردار است.در این نظام، بازیگران مختلفی می توانند بنا به ظرفیتهای خود به ایفاء نقش بپردازند و سهمی را در رهبری جهان بر عهده بگیرند. سوال اصلی آن است که جمهوری اسلامی بر ای ایفاء نقش موثر در نظام چند قطبی ازچه فرصتهایی برخوردار است و با چه چالشهایی روبرو می باشد؟ ایران از یک طرف به خاطر دارابودن مؤلفه‌های جمعیت، منابع طبیعی ، ایدئولوژی، موقعیت استراتژیک و نظامی، گسترده سرزمینی، ژئوپلیتیک، فرهنگ و ... از توانایی مهمی برای ایفای نقش در نظام بین‌الملل آینده برخوردار است و از طرف دیگر دارای چالشهای مختلفی است.این چالشها در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی قابل پی جویی است. مصرف گرایی فزاینده و ناامیدی در حوزه فرهنگی، تورم، بیکاری، رشد آهسته اقتصادی در حوزه اقتصاد از مهمترین چالشهای داخلی است.حضور ناتو در اطراف ایران، مساله جزایر سه گانه و داعش در حوزه منطقه ای و تحریمها واتهام نقض حقوق بشر در عرصه بین المللی از جمله این چالشهاست. بر این سناریوهای پیش روی نظام جمهوری اسلامی تبیین می گردد. در این تحقیق راهبرد پژوهش کیفی است و روش پژوهش تحلیلی می باشد و شیوه گردآوری داده‌ها مبتنی بر منابع کتابخانه‌ای و اینترنتی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۷ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۲۸
اسفندیار خدایی

مریم باقری-سیدجواد امام جمعه زاده-محمود جلالی کروه

نگرانی از نقض گستردة حقوق بشر، منجر به پدید آمدن مفهومی جدید در حقوق بین الملل، به نام دکترین «مسئولیت حمایت» شد. ایالات متحده با استفاده از نقش مداوم به عنوان یک رهبر جهانی و به دلیل منافع شخصی، به نظریة مسئولیت حمایت روی آورده است. تحولات شمال آفریقا و خاورمیانه، موجب طرح مجدد بحث مداخلات بشردوستانه در قالب دکترین مسئولیت حمایت گردید. در رفتار تصمیم گیرندگان سیاست خارجی ایالات متحده در مقابله با بحران های کشورهای عربی، اغلب شاهد فقدان استفاده مداوم و سیستماتیک از مسئولیت حمایت بوده ایم. پرسش اصلی در اینجا این است که سیاست خارجی آمریکا در زمینة اجرای دکترین مسئولیت حمایت چگونه ارزیابی می شود؟. و تلاش شده است تا این فرضیه مورد آزمون قرار گیرد که شکاف بین تئوری و عمل در استفاده از دکترین مسئولیت حمایت در سیاست خارجی آمریکا صورت پذیرفته است. با توجه به بحث طرح شده، این نوشتار درصد بررسی مبنای واقعی توسل به دکترین مسئولیت حمایت در سیاست خارجی آمریکا به خصوص نسبت به تحولات اخیر کشورهای عربی است. دسترسی به مجله

۰ نظر ۲۴ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۱۳
اسفندیار خدایی

دکتر حسن شمسینی غیاثوند؛ ابولفضل سلیمان فلاح

سیاست خارجی کارامد و مطلوب در عصر جهانی شدن  با توجه به ارتباط با همه کشورهای جهان تحقق می یابد. ایران در دهه اخیر بنا به دلایل داخلی، منطقه ای و جهانی تلاش کرده است که روابط خود را با همه کشورها از جمله امریکای لاتین افزایش دهد. گرچه موفقیت هایی سیاسی و اقتصادی در این ارتباط حاصل شده است، اما باید خاطر نشان کرد که روابط ایران با آمریکای لاتین از گذشته  تاکنون دستاورد محسوسی نداشته است. دلایل این امر را باید در موضوعاتی همچون دوری جغرافیایی از یکدیگر، فقدان پتانسیل های داخلی برای گسترش روابط اقتصادی و سیاسی، عدم آگاهی درست از مسایل  و ظرفیت های یکدیگر و همچنین دخالت بازیگران جهانی از جمله امریکا جستجو کرد. در واقع روابط ایران با امریکای لاتین و همگرایی نسبی در برخی موضوعات بین المللی همچون تقابل با امریکا، ماهیت دولت ها، چگونگی توسعه اقتصادی، با چالش های اقتصادی و بنیادینی  از قبیل  آشنایی ناکافی از قابلیت‌های اقتصادی و ظرفیت‌های موجود در آمریکای لاتین، بی‌ثباتی سیاسی در کشورهای منطقه وتغییرات در کابینه‌ دولت ها، نوع بلوک بندی جهانی، نفوذ حداکثری  چینی‌ها و ژاپنی‌ها و آمریکایی‌ در بازارهای این مناطق مواجه است. دسترسی به مجله

۰ نظر ۲۲ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۰۷
اسفندیار خدایی

زینب قوامی، زاهد غفاری هشجین، اکبر رنجبر؛ دانشگاه شاهد

انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا به عنوان تنها تشکل موافق نظام جمهوری اسلامی ایران در آمریکا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به رویارویی با جریان های ضد انقلابی در آمریکا پرداخت. با توجه به اهمیت موضوع، این مقاله در پی پاسخ به این سوال است که فعالیت های سیاسی و عملکرد انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا در تقابل با جریان های التقاطی و سلطنت طلب چگونه بود؟ این تحقیق از انواع تحقیقات کیفی بوده که با روش تحلیل اسنادی انجام شده است. برای گرد آوری داده ها ضمن مطالعه و بررسی اسناد، با برخی از دانشجویان آن زمان عضو انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا مصاحبه شده است. با بررسی اسناد و مصاحبه یافته های زیر به دست آمد، عمده فعالیت های سیاسی انجمن اسلامی در تقابل با گروه های التقاطی اصلاح طلب (نهضت آزادی) و رادیکال (مجاهدین خلق) و گروه ضد انقلابی سلطنت طلب بود. و در این راستا از انواع مختلف شیوه های اقدام جمعی و اعتراض بهره گرفت. عمده فعالیت هایی که دانشجویان در آن زمان انجام داده اند یکی فعالیت های تبلیغاتی و ابدئولوژیکی بوده که به منظور افشاگری توطئه های دشمن و همچنین آگاه سازی افکار عمومی ملت آمریکا صورت گرفت. دیگر فعالیت انجمن در تقابل با جریان های مذکور تظاهرات و راهپیمایی بود. و فعالیت دیگر انجمن تحصن و اعتصاب غذا بود که برای جلب توجه رسانه های آمریکایی و رساندن پیام خود به گوش جهانیان از آن استفاده می شد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۱ فروردين ۹۶ ، ۱۲:۲۴
اسفندیار خدایی

دکتر محمد جعفر جوادی ارجمندx، امین پرهیزکار، احسان خضری؛ ذلنشگاه تهران

گرچه بیشتر منتقدان استراتژی منطقه­ای باراک اوباما معتقدند که اوباما فاقد یک دید استراتژیک است، اما این استدلال، نادرست به نظر می­رسد. اوباما زمانی به مسند ریاست جمهوری نشست که ایمان داشت کاهش حجم عظیم تعهدات ­نظامی و سرمایه­گذاری سیاسی در غرب آسیا جزو منافع حیاتی امنیت ملی آمریکاست. اشغال عراق و جنگ گسترده با تروریسم، ایالات ­متحده را به­خصوص در زمان بحران اقتصادی دچار مشکل کرد. متعادل­سازی حضور آمریکا در منطقه، تنها به معنای کاهش حضور مادی نبود، بلکه همانطور که سوریه، لیبی و یمن نشان دادند، شامل اعمال سیاست خوددارانه نیز می­باشد؛ به این معنی که در منازعات، آمریکا عقب بنشیند و از متحدان خود بخواهد که در قبال امنیت خودشان مسئولیت بیشتری را متقبل شوند. این پژوهش نشان می­دهد که اوباما به طور پیوسته از این سیاست پیروی کرده و کاملاً در مقابل تلاش­هایی که در جهت مخالف این ایده هستند، مقاومت می­کند. هرچند این برنامه­ای نیست که در واشنگتن مورد علاقه همگان باشد، اما نوعی استراتژی روشن و جامع است که باعث شد اوباما، در قبال مسائلی که فکر می­کرد در حد منافع امنیت ملی مهم هستند، اقدامات لازم را اتخاذ کند: مسائلی نظیر برنامه­ هسته­ای ایران، تروریسم، منازعه­ فلسطینی-اسرائیلی، جنگ عراق و به­ویژه تحولات اخیر در منطقه. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۰ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۱۸
اسفندیار خدایی

دکنر کیهان برزگر؛ دکتر مسعود رضایی

این مقاله به بررسی شناخت ابعاد علمی و نظری تفکر راهبردی آیت‌الله خامنه‌ای از منظر مکتب رئالیسم پرداخته و سعی در پاسخ به این سئوال دارد که آیا مکتب رئالیسم از توانایی و ظرفیت لازم برای تبیین انگیزه‌ها، ‌اهداف، تصمیم‌ها، رفتارها و رویکردهای رهبری در مقام فرماندهی کل قوای مسلح در جمهوری اسلامی ایران برخوردار است؟ نویسندگان معتقدند فرامین و اندیشه‌های دفاعی آیت‏الله خامنه‏ای غالباَ مبتنی بر افزایش «امنیت نسبی» و نه «قدرت نسبی» است؛ که به شکلی واقع‎گرایانه بازتعریف و بر مبنای ملاحظات اخلاقی (اسلامی) صورت‌بندی شده است. بر این اساس، اهداف و راهبردهای نظامی آیت‌الله خامنه‏ای عموماً در راستای فعال‌سازی الگوهای معطوف به بازدارندگی فعال و مهار چالش‌های ناشی از بروز تحولات جدید در مناطق فوری امنیتی کشور است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۹ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۰۳
اسفندیار خدایی

دکتر اصغر فروغی ابری؛ عظیمه پاینده

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا با توطئه‌های مختلف تلاش کرد ایران را منزوی سازد. اعمال تحریم‌ها از سوی غرب، گرچه موجب بروز مشکلاتی برای ایران شد؛ اما آثار مثبت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و روانی را نیز برای ایران به همراه داشت. با وجود این آمریکا برای پوشاندن تناقض بین قول و عمل و تحت‌تأثیر لابی یهودیان، از سیاست اعمال تحریم علیه ایران همچنان استفاده می‌کند. این پژوهش بر آن است تا با پاسخ به این پرسش که چه عواملی باعث شد آمریکا نتواند از تحریم علیه ایران به نتایج دلخواه خود برسد؟ این فرضیه را به آزمون گذارد که رهبری عالمانه حضرت امام+ و همراهی مردم تا حدود زیادی آثار تحریم را کمرنگ و بعضاً خنثی نمود. متن کامل مقاله

۲ نظر ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۱۸:۰۳
اسفندیار خدایی

رهبر طالعی حور، علی امیدی، محمدعلی بصیری؛ دانشگاه اصفهان

الگوهای رفتاری و ساماندهی آنها به عنوان پارامترهای شکل‌دهنده پدیده نظم سیاسی، از متغیرهای مهم در سیستم به عنوان چارچوب کارکردی روابط بین‌الملل محسوب می‌شود. در این میان، الگوی رفتاری حاکم در روابط بین آمریکا و ایران در طول حدود چهار دهه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مبتنی بر الگوی تعارض بوده است که در این مقاله، تلاش می‌شود مؤلفه‌های اصلی شکل‌گیری چنین الگویی تبیین شود. این مقاله مبتنی بر روش توصیفی، تبیینی، تحلیلی درصدد تبیین و پاسخ به این سؤال است که «چه عوامل ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی در واگرایی روابط ایران و آمریکا تاثیرگذار هستند؟» نتایج تحقیق نشانگر آن است که تعارضات ایدئولوژیک بین دو کشور، نگرش‌های مردمان هر دو کشور نسبت به یکدیگر و مسائل مهمی همچون انرژی هسته‌ای، حقوق بشر، مبارزه با تروریسم و صلح خاورمیانه به عنوان عوامل ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی در تعارض روابط بین دو کشور بیشترین نقش را دارند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۵ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۱۳
اسفندیار خدایی

دکتر بهرام امیراحمدیان، دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران؛ روح اله صالحی دولت آباد، دانشگاه علامه طباطبائی

امروز آسیا به عنوان یک قاره پهناور با تحولات جدیدی رو به رو است و بازیگران مختلفی طرحهایی را  در راستای تأمین اهداف خود در مناطق مختلف آن ارائه داده­اند. چین یکی از این بازیگران نوظهور است که برای تبدیل شدن به قدرت جهانی طرح احیای جاده ابریشم را مطرح نموده است. این جاده یکی از ابتکارهای اساسی سیاست خارجی چین برای گسترش حوزه نفوذ و تأثیرگذاری خود به دیگر مناطق است. این طرح که تقریبا 4.4 میلیارد نفر) 65 درصد (از جمعیت جهان و 21 تریلیون از تولید ناخالص جهانی را در بر می­گیرد، توسط رئیس جمهور چین در سپتامبر 2013 اعلام شد و از دو بخش کمربند اقتصادی «جاده ابریشم جدید» و «جاده ابریشم دریایی» تشکیل شده است. تلاش و اهتمام چین برای پیشبرد چنین طرحهای عظیمی جدای از آنکه می­تواند آثار و پیامدهای اقتصادی و سیاسی جدی برای این کشور در پی داشته باشد، نیز می­تواند در سیاست خارجی چین گسترش­گرایی بیشتر و نقش فعالانه­تر منطقه­ای داشته باشد. عرصۀ رقابت چین و آمریکا در اقتصاد بین‌الملل، افزایش نفوذ چین در اقتصاد آسیا و رشد چشمگیر فعالیت‌های اقتصادی و تجاری چین در آفریقا در مقایسه با سایر قدرت‌ها به‌خصوص ایالات­متحده نشان می‌دهد که چین با احیای جاده ابریشم و ترسیم یک کمربند اقتصادی، دسترسی بازارهای جهانی را تسهیل و گسترش یک کریدور حمل ‌و نقل بین‌المللی و قابل اتکاء با هزینه‌های مقرون‌به‌صرفه‌تر را در راستای منافع ملی خود تدوین کرده است. بر این اساس، مولفین این مقاله سوال خود را چنین مطرح می­کنند که آیا ابتکارهای چین به رغم گفته مقامات پکن می­تواند در عمل به منصه ظهور برسد یا موانع  موجود بر سر راه این طرحها از به ثمر رسیدن آنها جلوگیری خواهد کرد؟ فرضیه ما این است که باتوجه به هزینه­های گزاف، طرحهای چین و کارشکنی­هایی که ممکن است ایالات­متحده در رقابت با پکن جلوی این طرحها ایجاد کند و همچنین به دلیل مشکلات زیست محیطی و عدم همراهی برخی کشورها حداقل در آینده نزدیک احتمال موفقیت این طرحها بعید به نظر می­رسد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۵۲
اسفندیار خدایی

دکتر رضا سیمبر، رضا رحم دل، مهسا فلاح؛ دانشگاه گیلان

پرونده هسته­ای، تاکنون یکی از پیچیده ترین معماهای امنیتی روابط خارجی ایران بوده است. نقطه ثقل سیاست خارجی ایران، تقابل ایدئولوژیک (محور مقاومت) با قدرت های ساختاری نظام بین الملل است. پرسش اصلی بدین ترتیب قابل طرح است که ﺗﺄثیرات بلند مدت سیاست های منطقه ای ایران در خاورمیانه بر برنامه هسته­ای از منظر نو واقعگرایی چیست؟ پاسخ بدین شکل فرض گردید که موازنه ناکام ایران در برابر ساختار هژمونیک قدرت، هزینه های سنگینی از جمله فشار مضاعف بر برنامه هسته­ای، تحریم های سوئیفت­مالی، عدم جذب سرمایه­گذاری خارجی، تحریم تکنولوژیکی، تحریم­های تسلیحاتی و غیره در بر داشته است. بدین سان مشکل طولانی شدن توافق جامع ایران با قدرت­های بزرگ، نه از جهت تعداد سانتیریفوژها، فرایند مذاکرات، تیم دیپلماتیک، کارشکنی طرف­ها و غیره... بوده، بلکه تحت ﺗﺄثیر ساختاری است که سیاست خارجی ایران را دچار چالش­های پیچیده­ای نموده که حتی اثرات آن پس از توافق جامع به طریقی پابرجاست. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۷ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۴۷
اسفندیار خدایی

دکتر یحیی علوی دانشگاه امام حسین (ع)

شناخت ماهیت و تحولات تحریم‌ها که به تعبیر مقام معظم رهبری در چند سال اخیر (دوره ریاست جمهوری اوباما) به جنگ تمام عیار اقتصادی تبدیل شده است، برای طراحی راهبردهای اقتصادی و سیاسی لازم جهت مقابله و یا حذف تحریم‌ها، امری ضروری است. بررسی روند و ساختار تحریم‌های ایران در دوره اوباما نشان می‌دهد، تحریم‌ها از نظر نوع، بخش اقتصادی هدف، مکانیزم اجرا و شدت دچار تحول شده است که هدف از آن، افزایش فشار بر مردم ایران است تا از طریق نارضایتی عمومی، ساختارهای حکومت ایران به چالش کشیده شود. مهمترین علت این تحول، وقوع فتنه ۸۸ و مثبت شدن نگاه سیاستمداران آمریکا به راهبرد فروپاشی از درون برای ایران است. البته در کنار این عامل، افزایش قدرت منطقه‌ای ایران با توجه به شکست مکرر اسرائیل از جریان مقاومت، تحولات بازار جهانی نفت و شکست تحریم‌های هدفمند نیز سهم مجزایی در این موضوع داشته‌اند. در این راستا لازم است رفع نقاط ضعف اقتصادی کشور به‌خصوص در بخش وابستگی به نفت به عنوان مهمترین راهبرد بلندمدت جهت خلاصی از تحریم‌ها در دستور کار دولت و ملت ایران قرار گیرد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۶ فروردين ۹۶ ، ۰۱:۱۲
اسفندیار خدایی

یکصد سال درآمد ایران از نفت: یک نعمت یا یک نقمت

نویسندگان: کامیار محدث از دانشگاه کمبریج انگلستان ؛ هاشم پسران دانشگاه کالیفرنیای جنوبی

Kamiar Mohaddes; Faculty of Economics and Girton College, University of Cambridge, UK

M. Hashem Pesaran; Department of Economics, University of Southern California, USA, and Trinity College, Cambridge, UK

Abstract: This paper examines the impact of oil revenues on the Iranian economy over the past hundred years, spanning the period 1908-2010. It is shown that although oil has been produced in Iran over a very long period, its importance in the Iranian economy was relatively small up until the early 1960s. It is argued that oil income has been both a blessing and a curse. Oil revenues when managed appropriately are a blessing, but their volatility (which in Iran is much higher than oil price volatility) can have adverse effects on real output, through excessively high and persistent levels of inflation. Lack of appropriate institutions and policy mechanisms which act as shock absorbers in the face of high levels of oil revenue volatility have also become a drag on real output. In order to promote growth, policies should be devised to control inflation; to serve as shock absorbers negating the adverse effects of oil revenue volatility; to reduce rent seeking activities; and to prevent excessive dependence of government finances on oil income. Full Text of the Article

۰ نظر ۲۶ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۰۷
اسفندیار خدایی

محمود یزدان‏فام، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی

پرسش اصلی مقاله حاضر این است که دولت جدید ایالات متحده آمریکا چه سیاست و راهبردی در عرصه بین‌المللی به طور عام و در قبال جمهوری اسلامی ایران به طور خاص در پیش خواهد گرفت؟ در پاسخ به این سوال، علاوه بر طرح چهارچوب مفهومی کوتاه، عوامل موثر در شکل‌گیری سیاست خارجی دولت جدید آمریکا در دو سطح ملی و بین‌المللی طرح، اصول و رویکرد آن تشریح و راهبرد آن با توجه به تناقض‌ها و موانع احتمالی توضیح داده شده است. به نظر می‌رسد دولت ترامپ به دلیل ایجاد شکاف‌های سیاسی و ساختاری در داخل آمریکا و بی‌توجهی به بنیان‌های تاریخی نظام بین‌الملل و سیاست خارجی آمریکا در تأمین اهداف و منافع آمریکا با موانع و مشکلات بزرگی روبرو شده و ناگزیر به تعدیل در مواضع اعلامی خود در سیاست خارجی خواهد شد. متن کامل مقاله

اسفندیار خدایی

دکتر محمدرضا دهشیری، مهدی طاهری

توجه به ظرفیت دانشگاه‌ها و ظرفیت‌های آموزش عالی در دیپلماسی فرهنگی امری حائز اهمیت است. این همان موضوعی است که از آن به دیپلماسی آکادمیک یاد می‌کنند. می‌توان گفت برای کشورهایی همچون ایران که ظرفیت قابل توجهی در بخش دانشگاهی و علمی دارند، این مسئله حائز اهمیت بوده و لزوم توجه جدی به آن وجود دارد. توجه به تجارب جهانی در استفاده از ظرفیت آموزش عالی در راستای دیپلماسی فرهنگی و سیاست‌گذاری در این خصوص می‌تواند به سریع‌تر پیمودن مسیر کمک نماید. امروزه با بین‌المللی شدن آموزش عالی و نیز تسهیل ارتباطات جهانی ناشی از فرایند جهانی شدن، استفاده از ظرفیت‌های نظام آموزش عالی به‌مثابه ابزار تأثیرگذار در جهت کسب منافع ملی و افزایش قدرت نرم توسط کشورهای جهان به‌ویژه کشورهای توسعه یافته، روزبه‌روز بیشتر شده است. کشورهای مختلف جهان به فراخور قدرت اقتصادی و فرهنگی خود، روی برنامه‌های مبادلات فرهنگی و آموزشی سرمایه‌گذاری زیادی کرده‌اند. شاخص‌ترین و موفق‌ترین کشورها در این زمینه ایالات متحده آمریکا است. از طریق برنامه‌های دیپلماسی فرهنگی مانند تبادلات دانشجویی و بورسیه‌های تحصیلی، پروژه‌های بین‌المللی آموزشی برای دیدارکنندگان خارجی، برنامه‌های سخنرانی، بازدیدهای ترتیب داده شده برای خبرنگاران، توسعه زبان انگلیسی و...، ایالات متحده در حال انتقال ارزش‌ها و اصول اخلاقی‌اش است. در این زمینه، ایالات متحده آمریکا، دو مزیت اصلی دارد؛ یکی زبان انگلیسی و دیگری کیفیت نظام آموزش عالی. تازه‌ترین آمار «سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد» از تعداد دانشجویان خارجی در دانشگاه‌های دنیا حاکی از آن است که این کشور، مقصد اصلی دانشجویان جهان به شمار می‌رود. در این راستا شناخت تجربیات و عملکرد کشورهای پیشرو در زمینه به‌کارگیری نظام آموزش عالی در دیپلماسی فرهنگی خود برای کشوری با ظرفیت‌های جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت خواهد بود. در این مقاله در صدد پاسخ به این پرسشیم که ایالات متحده آمریکا چگونه از ظرفیت های آموزش عالی در دیپلماسی فرهنگی خود بویژه در قبال ایران استفاده می نماید؟ فرضیه ما بر این است که این کشور با استفاده از ابزارهای دانشگاهی و جذابیت های علمی خود، توانسته است بیشترین مبادلات آموزشی را در سطح جهان داشته باشد و از این طریق ضمن انتقال ارزش های خود به دانشگاهیان، قدرت نرم خود را افزایش دهد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۴ اسفند ۹۵ ، ۰۹:۱۸
اسفندیار خدایی

دکتر اکرم قدیمی، استادیار مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور

امروزه، علم و فناوری از مهم­ترین مؤلفه­هایی است که همکاری­های علمی- بین­المللی را تحت­شعاع قرار داده است. به‌طور کلی علم و فناوری و به‌طور خاص دیپلماسی علم و فناوری از مؤلفه‌هایی هستند که توانایی و قابلیت تأمین منافع ملی در هر شرایطی را دارد و به‌عنوان مؤلفۀ مهم قدرت نرم کشورها در حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی کشورها نقش­آفرینی می­کند. اهمیت علم در سیاست خارجی را می‌توان در سخن هنری کیسینجر، مشاور امنیت ملی نیکسون، مشاهده کرد: «هیچ چیزی بین‌المللی‌تر از علم وجود ندارد».هدف این پژوهش، علاوه‌بر بررسی تطبیقی عملکرد و جایگاه دیپلماسی علم و فناوری در ایران و آمریکا، بازبینی موقعیت­ها و مزیت‌های این دیپلماسی برای سیاست خارجی ایران است. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این پرسش است که «آیا کارکرد دیپلماسی علم و فناوری در ایران و ایالات متحدۀ آمریکا یکسان است؟». روش این پژوهش تحلیلی- توصیفی است. چارچوب نظری پژوهش قدرت نرم است. دیپلماسی علم و فناوری نقش عمده­ای در ایجاد و شکل‌گیری ائتلاف‌های منطقه‌ای و بین‌المللی دارد. این نوع دیپلماسی با کمک علم و فناوری می­تواند تعارضات میان کشورها و ملت‌ها را با کمترین هزینه مدیریت کند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۳ اسفند ۹۵ ، ۰۹:۰۹
اسفندیار خدایی

دکتر محمد جواد رنجکش، نویدرضا لطیفان؛ دانشگاه فردوسی مشهد

فروپاشی اتحاد شوروی تأثیرهای پیش‌بینی‌نشده­ای را بر اوضاع سیاسی جهان برجای گذاشت؛ به‌ویژه بر آسیای مرکزی از جمله فعال‌شدن قدرت‌های منطقه­ای و جهانی که تا آن زمان به‌دلیل حضور مؤثر اتحاد شوروی نمی‌توانستند نقش اساسی دراین منطقه بازی کنند. با این شرایط زمینه برای حضور قدرت‌هایی چون آمریکا و روسیه (قدرت­های مداخله­گر نظام بین‌الملل) برای نفوذ هرچه بیشتر در آسیای مرکزی فراهم شد. پس از 11 سپتامبر 2001، ایالات متحدۀ آمریکا با پیروی از راهبرد اقدام پیشگیرانه بر محور مبارزه علیه تروریسم و تحدید تسلیحات کشتار جمعی، زمینه را برای نفوذ مستقیم در منطقۀ آسیای مرکزی فراهم کرد؛ از سوی دیگر روسیه که نگران به خطر‌افتادن موقعیت نسبی خود در منطقه بود؛ پس از دوره­ای کوتاه به همکاری با آمریکا در قالب مبارزه با تروریسم، به مقابله با یک‌جانبه­گرایی آن در حوزۀ نفوذ سنتی خود پرداخت. بنابراین، نگارندگان به‌دنبال آنند که آثار رقابت روسیه و آمریکا را بعد از 11 سپتامبر 2001 بر روند همگرایی و واگرایی منطقه‌ای آسیای مرکزی با بهره­گیری از نظریۀ کانتوری و اشپیگل بررسی کنند. بر این اساس فرضیۀ نوشتار آن است که رقابت دوقدرت در منطقه، گرایش کشورهای منطقه به یکی از دوقدرت را با هدف برطرف‌کردن مشکلات سبب شده و زمینۀ همگرایی منطقه‌ای در قالب «نومنطقه‌گرایی» را فراهم کرده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۵ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۰۳
اسفندیار خدایی

دکتر عنایت اله یزدانی، احسان فلاحی؛ دانشگاه اصفهان

یکی از بارزترین پیامدهای فروپاشی اتحاد شوروی ایجاد خلأ قدرت در جمهوری­های نواستقلال بود. بدین سبب کشورهای منطقه­ای و فرامنطقه­ای از راه اتحاد و ائتلاف با جمهوری­های قفقاز جنوبی درپی افزایش نفوذ خود در این منطقه هستند. ترکیه و اسرائیل از راه همکاری با جمهوری آذربایجان، محور شرقی- غربی را تشکیل داده­اند. این همکاری، منافع مشترک روسیه و ایران را تهدید می­کند. در مقابل تهران، مسکو و ارمنستان به­‌صورت واکنشی، محور شمالی- جنوبی را به‌وجود آورده­اند؛ اما تعامل تهران و مسکو به‌عنوان بازیگران اصلی این اتحاد چندان پایدار به‌نظر نمی­رسد. بدین سبب نوشتار پیش­رو درپی پاسخ به این پرسش­ها است که «ماهیت همکاری ایران و مسکو در قفقاز جنوبی چیست؟ دامنۀ تعامل سیاست­ خارجی ایران و روسیه، باهدف مقابله با محور شرقی- غربی در چه سطحی است؟» «با گذشت بیش از دو دهه از فروپاشی اتحاد شوروی، همکاری تهران و مسکو در قفقاز جنوبی به سطح راهبردی نرسیده است. تعاملات منطقه­ای این دو کشور ماهیتی تدافعی و کارکردی تاکتیکی دارد». این فرضیه با کاربست موضوع اتحاد و ائتلاف در نظریۀ واقع‌گرایی بررسی خواهد شد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۲ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۳۵
اسفندیار خدایی

دکتر محمدرضا مایلی، مریم مطیعی

  در چند دهه اخیر، کشورهای مختلف تمایل به استفاده از قدرت نرم یافته اند. قدرتی که ﺗﺄکید بر استفاده از ابزارهایی در راستای ایجاد جذابیت برای ﺗﺄثیرگذاری و افزایش نفوذ در سایر کشورها دارد. جمهوری اسلامی ایران نیز با آگاهی از اهمیت قدرت نرم در عصر وابستگی متقابل، از ابزارهایی نظیر دانش، فرهنگ و ایدئولوژی برای اعمال قدرت بر روی کشورهای منطقه ای بهره می برد. در این مقاله این پرسش را مطرح نمودیم که «استفاده از قدرت نرم (دانش، فرهنگ و ایدئولوژی) چه ﺗﺄثیری در جایگاه منطقه ای جمهوری اسلامی ایران داشته است؟» در پاسخ نیز این فرضیه طرح شد که «استفاده بیشتر جمهوری اسلامی ایران از قدرت نرم (دانش، فرهنگ و ایدئولوژی) باعث تحکیم و ارتقای جایگاه منطقه ای ایران شده است.» ایران در حوزه دانش، پیشرفت های قابل توجهی در زمینه پزشکی، سایبری، نظامی و تکنولوژی داشته است، در حوزه فرهنگ، پیشینه غنی ایرانی و اسلامی و اشترکات فرهنگی با کشورهای منطقه دارد؛ همچنین در حوزه ایدئولوژی، بعد از انقلاب اسلامی و ارائه مفاهیمی نظیر نفی تسلط بیگانگان، عدالت و پیوند دین و سیاست بر میزان قدرت نرم خود افزوده است. قدرتی که از آن برای افزایش نفوذ خود در کشورهای منطقه ای از طریق سیاست خارجی بهره می برد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۱ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۴۲
اسفندیار خدایی

شراره فراهانی، دکتر محمد مهدی میرزایی

بیوتروریسم به عنوان یک تهدید زیست محیطی در صورت وقوع می تواند ضمن به خطر انداختن امنیت ملی کشور تبدیل به بحرانی ملی شود که مقابله با آن نیازمند مدیریت بحران جهت کاهش اثرات حمله، حفظ آرامش و ثبات جامعه می باشد. با توجه به موقعیت جغرافیایی کشورمان و نیز حضور قدرت هایی نظیر آمریکا و رژیم صهیونیستی در اطراف ما، آسیب پذیری کشور در سطح ملی مانند مرزها و مناطق قومی همچنین عدم توانایی برخی دولت های همسایه در اعمال حاکمیت بر تمام قلمرو خود، تروریسم را به یک دغدغه مهم برای جمهوری اسلامی تبدیل کرده است. در فرضیه نوشتار پیش رو: 1. به نظر می رسد بین امنیت زیست محیطی و امنیت ملی کشور رابطه مستقیم وجود دارد، 2. بین میزان آمادگی دولت و جامعه با اثرات تهدیدات بیوتروریسم رابطه معکوس وجود دارد. یافته های ما حاکی از آن است که عدم برنامه ریزی و آمادگی حکومت و جامعه در برابر یک اقدام بیوتروریستی کلیه ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی کشور را تحت تأثیر قرار داده و باعث ایجاد فاجعه ای عظیم می شود، آگاهی و آموزش مردم، همچنین برنامه ریزی دولت در زمینه تهدیدات و حوادث غیر منتظره و غیر طبیعی از جمله بیوتروریسم نقش اسای و کلیدی در کاهش و مهار اثرات بحران های ایجاد شده ناشی از این حوادث ایفا می کند. مهم ترین نتیجه به دست آمده این است که آنچه برای تجزیه و تحلیل یک  عملیات بیوتروریستی ضروری است، داشتن اطلاعات کافی است، زیرا پیشگیری از وقوع عملیات بیوتروریستی مهم تر و بهتر از مقابله با آن بعد از وقوع عملیات می باشد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۱ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۳۸
اسفندیار خدایی

دکتر فاطمه سلیمانی پورلک؛ دانشگاه آزاد اسلامی، واحد چالوس

ایران به‌عنوان کشوری که از‌یک‌سو با چالش‌های درون‌ساختاری اقتصادی به‌گونه‌ای تاریخی مواجه است و از رهگذر آن از عدم انطباق ساختاری با نظام اقتصاد جهانی رنج می‌برد، و از‌سوی‌دیگر دهه‌هاست که با سیاست‌های تحریمی غرب دست‌و‌پنجه نرم می‌‌کند، ضرورت‌هایی پیرامون توسعه اقتصادی و سیاست خارجی توسعه‌گرا فراروی خود دارد. براین‌اساس، دغدغه نوشتار حاضر واکاوی عوامل کاربست دیپلماسی اقتصادی در سیاست خارجی ایران را ضروری می‌سازد و همچنین چیستی و چگونگی الزاماتی که ناظر بر اجرای آن است. تز اصلی نوشتار حاضر آن است که از‌یک‌سو بازیابی قدرت ملی و بازدارندگی تهدیدهای محیطی کاربست دیپلماسی اقتصادی در سیاست خارجی ایران را ضروری می‌سازد و از‌سوی‌دیگر، این ضرورت‌ها در بستر چالش‌های درون‌ساختاری، الزامات راهبردی در سطوح کارگزاری، نهادی و سیاستی را به‌عنوان نقطه‌ عزیمت در اولویت دستورکار دیپلماسی اقتصادی قرار می‌دهند. این الزامات به هم‌پیوندی تدریجی اقتصاد ملی ایران با اقتصاد بین‌الملل کمک می‌رسانند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۹ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۵۶
اسفندیار خدایی

لیلا غلامشاهی کتج، دکتر فائز دین پرستی صالح؛ دانشگاه تهران

موضوع این مقاله بررسی عدم تحقق تعامل سازنده به عنوان آموزه‌ی محوری سند چشم‌انداز جمهوری اسلامی ایراندر 1404 در سیاست خارجی کشور در طی سالهای 1384 تا 1388 است. پس از بیان مسئله تحقیق و اثبات جنبه‌ی پرابلماتیک آن، راه حل نظری مسأله از طریق مرور نظریه های سطح خرد و کلان تصمیم‌گیری مورد واکاوی قرار گرفت. سپس نظریه تصمیم‌گیری اسنایدر در سیاست خارجی به عنوان چارچوب نظری پژوهش برگزیده شد و در این چارچوب فرضیه پژوهش ارائه شد. پس ازعملیاتی کردن مفاهیم فرضیه و جمع آوری داده‌ها که به صورت اسنادی و کتابخانه انجام شده است، از طریق روش تحلیل روایت، فرضیه پژوهش مورد ارزیابی و داوری قرار گرفته است. یافته های تحقیق، مبین آنست که عوامل عدم تحقق تعامل سازنده مندرج در سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در 1404 در سطح کنشگر کلیدی (رئیس جمهور) و در قالب مؤلفه‌های سه‌گانه‌ی توانایی،ارتباطات واطلاعات،انگیزه وی قابل شناسایی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۳ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۰۵
اسفندیار خدایی

دکتر جلال دهقانی فیروزآبادی، مصطفی دلاورپوراقدم

توانمندسازی دیپلماسی پارلمانی جمهوری اسلامی ایران، مستلزم بازتعریف و اصلاح برخی از ساختارها و فرایندهای سیاستگذاری در مجلس شورای اسلامی است. در این میان، نبود همسویی بین دیپلماسی رسمی و پارلمانی، کم‌رنگ بودن نقش کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در فعالیت‌های دیپلماتیک مجلس شورای اسلامی‌، قاعده‌مند نبودن فعالیت‌های دیپلماتیک مجلس شورای اسلامی‌، عدم مستندسازی و ثبت تجارب مرتبط با دیپلماسی پارلمانی چابک نبودن فعالیت‌های دیپلماتیک مجلس شورای اسلامی‌، کم بودن منابع مرتبط با دانش دیپلماسی پارلمانی‌، فقدان توسعه نظام‌مند احزاب و فراکسیون‌های پارلمانی‌، نبود معاونت بین‌الملل در ساختار سازمانی مجلس شورای اسلامی‌، عدم مکانیسم لازم برای بهره‌گیری از تجارب نمایندگان ادوار با‌تجربه و متخصص‌، فقدان اساسنامه منسجم برای فعالیت گروه‌های دوستی و هیئت‌های دیپلماتیک پارلمانی‌، پایین بودن تعداد اتحادیه‌های پارلمانی منطقه‌ای و فقدان سند مشارکت راهبردی بین وزارت امور خارجه و کمیسیون امنیت ملی تنها بخشی از مجموعه مواردی هستند که توانمندسازی فعالیت‌های دیپلماتیک مجلس شورای اسلامی را با چالش‌هایی مواجه ساخته‌اند‌. در این مقاله ضمن بررسی و اولویت‌بندی موانع فراروی فعالیت‌های دیپلماتیک نمایندگان‌، راهکارهایی برای توانمندسازی دیپلماسی پارلمانی جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد شده‌اند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۳ اسفند ۹۵ ، ۱۸:۵۴
اسفندیار خدایی

دکتر الهه کولایی، رحمن حریری، بهنار اسدی کیا؛ دانشگاه تهرانx

در فراز و نشیب­ روابط ایران و ترکیه، مسئله کُردی آثار و پیامدهای داخلی و منطقه­ای آشکاری داشته است. ملاحظات ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی ایران و ترکیه از دهه 1990 به بعد، آشکارا با نیازهای اقتصادی دو کشور پیوند یافته است. این نیازها همکاری دو کشور را معطوف به توجه به واقعیت‌های ژئوپلیتیک نموده است. هیچ‌یک از این دو کشور با نفوذ بر جنبش کُردی در کشور دیگر؛ مشروعیت و ساختار نظام حکومتی دیگری را تهدید نکرده است. از طرفی رقابت‌های دو کشور در کردستان عراق و سعی در تأثیرگذاری بر تحولات مناطق کردنشین سوریه پس از بحران سوریه، حملات داعش علیه کوبانی، روابط دو کشور را به‌سوی تنش پیش برد. مسئله کُردها و ملی­گرایی کُردی، به‌ویژه در کردستان عراق و مناطق کردنشین سوریه، موجب واگرایی در روابط ایران و ترکیه شده است. این نوشتار با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، روابط ایران و ترکیه را در پیوند با مسئله کُردها از سال 1991 تا 2013 بررسی می‌کند. به‌نظر می‌رسد مسئله کردی بر سیاست­های کلی ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی دو کشور تأثیر تعیین‌کننده‌ای نداشته است. متن کامل مقاله

۱ نظر ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۴۹
اسفندیار خدایی

دکتر جهانگیر کرمی و رقیه کرامتی نیا؛ دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران

توافق هسته‌ای ایران و کشورهای 5+1از رویدادهای سیاسی مهم در سطوح منطقه‌ای و حتی بین‌المللی است که می‌تواند روابط ایران با بسیاری از دولت‌ها را تحت‌الشعاع قرار دهد. این رویداد که از آن در متن «برنامه جامع اقدام مشترک» یک «توافق تاریخی» یاد شده، واکنش بسیاری از کشورهای جهان به‌خصوص قدرت‌های بزرگ نظام بین‌الملل را برانگیخته است. بنابراین با توجه به حضور مستقیم روسیه در پرونده‌ هسته‌ای ایران و نقش ویژه‌ آن به عنوان یکی از 5 عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد در چگونگی پیشبرد این پرونده،این نوشتار به بررسی سیاست‌ها و جهت‌گیری‌های روسیه در قبال توافق هسته‌ای ایران و کشورهای 5+1، می‌پردازد و می‌کوشد تا ابعاد عملی جهت‌گیری سیاست خارجی این کشور را مورد بحث قرار دهد. پرسش اصلی این نوشتار آن است که روسیه چه رویکردی را نسبت به توافق هسته‌ای ایران اتخاذ کرده و جهت‌گیری این کشور در دوران پسابرجام در رابطه با ایران چگونه بوده است؟ و این فرضیه مطرح می‌شود که روسیه ضمن برخورد مثبت نسبت به توافق هسته‌ای به منظور حفظ جایگاه و منافع اقتصادی و سیاسی خود هم در ایران و هم در عرصه‌های منطقه‌ای و جهانی با رویکردی عملگرایانه و محتاطانه همکاری‌های دوجانبه و چندجانبه با ایران را در ابعاد گوناگون توسعه داده است.برای بررسی ایده مذکور، نخست به مبانی نظری مرتبط با جهت‌گیری سیاست خارجی دولت‌ها و تحریم‌های اقتصادی و سپس به واکاوی سیاست‌های روسیه در قبال توافق هسته‌ای ایران و عوامل موثر بر شکل‌گیری آن می‌پردازیم، روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی است و نگارش آن با استفاده از منابع کتابخانه­ای و فضای مجازی می‌باشد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۴۴
اسفندیار خدایی

مهدی حبیب اللهی و دکتر حسین مسعودنیا؛ دانشگاه اصفهان

آمریکا با تکیه بر تجربیات بیش از نیم قرن خود درتعامل با منطقه خاورمیانه، مصر را کشوری کلیدی در منطقه قلمداد می کند. به عبارت بهتر، مصر لنگرگاه ثبات وامنیت برای غرب به ویژه آمریکا محسوب می شود، به ‌طوری که در دهه های گذشته واشنگتن- قاهره برای تامین منافع مشترک راهبردی خود در خاورمیانه همکاری‌های نزدیک و مستمری داشته‌اند. با رخداد تحولات بهار عربی و سرنگونی مبارک، سیاست آمریکا در قبال مصر با چالش مواجه شد،با این وجود سیاست خارجی آمریکا ازمدیریت راهبردی خاصی پیروی وتحولات را مدیریت نموده است. نمونه تاریخی چنین رویکردی را می‌توان در نحوه جهت‌گیری آمریکا در قبال ایران به نخست وزیری مصدق مشاهده نمود. بر این اساس با درنظرگرفتن این نکته که سیاست خارجی آمریکا در قبال تحولات مصر و به دنبال آن سقوط مبارک تا به قدرت رسیدن السیسی سه مرحله؛ حمایت، وساطت و مداخله در امور این کشور را شامل می‌شود، پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهره‌مندی از منابع کتابخانه‌ای و اینترنتی در صدد است رویکرد آمریکا در قبال تحولات مصر را با جهت‌گیری این کشور در قبال ایران دوره نخست وزیری محمد مصدق به‌صورت تطبیقی مورد مطالعه قرار دهد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۴۰
اسفندیار خدایی

الهه نوری غلامی زاده، دانشجوی دکتری مطالعات آمریکا، دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران

مهدی محمدی، دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات آمریکا

Michele Bachmann’s Political Views on Iran

Elaheh Nourigholamizadeh  and Mehdi Mohammadi

The Tea Party Movement (TPM) is a grassroots conservative reactionary movement that according to the Washington Post’s, Christopher Parker, sees changes in traditional conservative values as a direct threat to its way of life. Initially started as an opposition to the fiscal policies of Barack Obama, the TPM soon embraced radicalism and adopted various hardline stances toward various domestic and foreign issues, ranging from the Obamacare to the recent JCPOA accord with the Islamic Republic of Iran. An influential figure within the TPM is the provocative and uncontrollably vocal former U.S congresswoman from Minnesota, whose controversial views have consistently made headlines in the media and the press. The so-called “undisputed queen of the TPM,” Michele Bachmann was never a shy person in expressing her support of Israel as well as her questionable antagonism towards Muslims and more importantly, the Islamic Republic of Iran. This study aims to investigate political views of Michele Bachmann on major domestic and foreign issues, as well as her stance regarding the Islamic Republic of Iran, by utilizing qualitative-based systematic review and content analysis of official documents, congressional records and the media coverage. A new perspective is offered to the understanding of republican-sponsored radicalism that the TPM employs vis-à-vis the Islamic Republic of Iran. Furthermore, it is shown that the TPM and its members have negative views with regard to Iran and adopt anti-Iran stances that parallel of today’s Republican Party. Full Text

 

۰ نظر ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۲۹
اسفندیار خدایی

دکتر محمد مهدی مظاهری

تصمیم ترامپ مبنی بر تغییر نکردن و افزایش نیروها و تجهیزات آمریکا در خاورمیانه و خلیج فارس نشان از آن دارد که او همان گونه که قبلا هم اعلام کرده است فعلا برنامه ای برای حمایت از کشورهای حوزه خلیج فارس و همراهی کردن با شعارهای ایران هراسانه آنها ندارد و به لفاظی و تهدید بسنده می کند.

۰ نظر ۲۵ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۳۶
اسفندیار خدایی

دکتر وحید ذوالفقاری

تجربه بازیگر قربانی، تلاش برای تحکیم حکمرانی متمرکز و خیزش اقتصادی گسترده، منجر به تغییر رفتارهای رأی‌دهی چین در شورای امنیت شد. بدین ترتیب، پرسش از چرایی گشت و بازگشت‌های رأی‌دهی چین به عنوان اهتمام اصلی پژوهش حاضر است. چنین تغییراتی برآیندی از دو لایه ایستارهای سیاسی پراگماتیکِ «منافع ملی» و «موقعیت و وجهه بین‌الملل» است. بر این اساس، در صورتی که منافع پکن در کشور هدف تابع تغییرات شکننده نشود و مکانیسم‌های نهادی دیگری برای تغییر ایستارهای دولت هنجارشکن وجود نداشته باشد، چین به تولید ائتلاف آراء می‌پردازد. بدین ترتیب، پژوهش حاضر با کاربست تئوری امنیت و مسئولیت جمعی و روش شناسی تحلیلی- تطبیقی به آزمون فرضیه می‌پردازد. براساس یافته‌های پژوهش، میزان اهمیت استراتژیک موضوع سیاسی، منجر به تغییر ایستارها و رفتارهای پکن در شورای امنیت می‌شود. به دیگر سخن، پکن درصدد کسب دستاوردهای حداکثری، با هزینه‌ها و مسئولیت‌های حداقلی سیاسی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۵ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۲۰
اسفندیار خدایی

دکتر محسن اسلامی، دکتر فرزانه نقدی؛ دانشگاه تربیت مدرس

جمهوری اسلامی ‌همواره با تحریم‌ها روبرو بوده و سیاست و روابط خارجی آن، به‌خصوص با ایالات متحده و اتحادیه اروپایی، تحت‌تاثیر تحریم‌ها قرارداشته است. توافق بین‌المللی برجام (1394)، پس از تحریم‌های متوالی، موافقان و مخالفان را به گمانه‌زنی‌های بسیار درباره بازتاب برجام در سیاست خارجی دو کشور برانگیخته است. به باور موافقان برجام، این توافق به معنای خاتمه سیاست‌های تحریم ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی است. درحالی‌که از نظر این مقاله به‌واسطه شرایط پیچیده خاورمیانه، گسترش تروریسم و وضعیت گذار ژئوپلیتیک منطقه، تحقق چنین شرایطی بعید به نظر می‌رسد. سئوال اصلی این است که تاثیر برجام بر سیاست خارجی ایالات متحده، به‌ویژه سیاست تحریم در برابر جمهوری اسلامی ایران در پسابرجام چه خواهد بود؟ بنا به فرضیه مقاله، تحریم‌های مالی، اقتصادی، دفاعی و نظامی به‌عنوان یک ‌راه‌حل آزمایش شده در مهار قدرت اقتصادی و نظامی ج.ا. ایران، در سند راهبردی ایالات متحده امریکا نهادینه شده است و نمی‌توان آن را به‌آسانی نادیده گرفت. نظریه تحریم،‌ منافع ایالات متحده و متحدان منطقه‌ای آن کشور را همچون رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی، تامین کرده است و این گروه، آزادسازی انرژی مالی و اوج‌گیری قدرت جمهوری اسلامی در پسابرجام را مخالف منافع خود و در جهت پیروزی کامل محور مقاومت و تسهیل زمینه‌های تسلط جمهوری اسلامی در منطقه می‌بینند. بنابر ذهنیت نخبگان سیاسی ایالات متحده، گفتمان‌های مخالف توافق هسته‌ای و موفقیت سیاست تحریم ج.ا. ایران در تامین منافع ایالات متحده، استمرار تحریم و تصویب تحریم‌های جدید از سوی نخبگان سیاسی ایالات متحده بسیار محتمل خواهد بود. متن کامل مقاله

۲ نظر ۲۲ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۴۸
اسفندیار خدایی

نویسنده: تام روگان، نشنال ریویو ؛ مترجم: زهره شهریاری

ترامپ باید از طریق تقویت حضور نیروی دریایی آمریکا در دریای چین شرقی، از این تهدید پیشگیری کند... دومین چالش پیش روی ترامپ، ایران است. به احتمال زیاد ایران ترامپ را به شیوه دریایی مورد آزمایش قرار خواهد دارد؛ به خصوص آن که احزاب و گروه های تندرو در ایران به دنبال آن هستند تا بیینند که آیا ترامپ به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا دستور تشدید مقابله علیه تهدیدات نیروی دریایی ایران را خواهد داد یا نه.... سومین و آخرین چالش پیش روی ترامپ، روسیه است.... ترامپ باید از خواب بیدار شود و به رهنمودهای اطلاعاتی مشاوران خود و ژنرال متیس گوش دهد. آنها به خوبی از اقدامات و نقشه های پوتین آگاهی دارند و به دنبال آن هستند تا درک و آگاهی ترامپ نسبت به او را افزایش دهند.

۰ نظر ۱۹ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۳۳
اسفندیار خدایی

دکتر صمد قائم پناه، منیر دشتی ورمزانی؛ دانشگاه قزوین

نفوذ سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا در مبادلات جهانی و منطقه‌ای می‌تواند زمینه مناسبی را برای گسترش همکاری و همگرایی بین دو طرف فراهم ‌آورد؛ اما تاکنون روابط دو طرف در طول بیش از سه دهه نه تنها نهادینه نشده؛ بلکه با فراز و نشیب همراه بوده و در دوره‌هایی به سردی گراییده است. می‌توان گفت اتحادیه اروپا تنها سازمان بین‌الدولی در سطح جهان است که رابطه با آن به اندازه رابطه با دولت‌های عضو آن سازمان دارای اهمیت است. این اتحادیه یکی از بازیگران نوخاسته در عرصه بین‌الملل است که پس از پایان جنگ سرد مجال بیشتری برای تقویت خویش در عرصه روابط بین‌الملل پیدا کرده است. از همان آغاز بروز بحران هسته­ای، اتحادیه اروپا خود را یکی از طرف­های اصلی حل وفصل مسئله هسته­ای ایران معرفی نموده است و این موضوع از سوی ایران نیز، مورد پذیرش قرار گرفته است. در این تحقیق، با استفاده از روش سازه انگارانه و با توجه به توافق هسته­ای ایران با کشورهای 5+1 و پذیرش برجام، به دنبال بررسی روابط ایران و اتحادیه اروپا در دوران پسابرجام هستیم. متن کامل مقاله

۱ نظر ۱۵ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۱۵
اسفندیار خدایی

دکتر محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران؛ زمستان 95

مقاله علمی پژوهشی در مجله Iranian Review of Foreign Affairs

Mohammad Javad Zarif

Much is being articulated today about the formidable challenge presented to the global community by terrorism and extremism, and on the approaches to combat and contain—and hopefully eradicate—them. Regardless of where each state stands on these twin challenges, and whatever the quintessence of the official policy of this or that country, the international community in its entirety shares the common conviction that these problems need to be addressed urgently. The global community must be rid of them as effectively as possible, and I doubt the exigency of the challenging task before us all is in any question. The twin problems of terrorism and extremism, far beyond the never-ending polemics among politicians, stand out as the natural outcome of intrinsic failings in the current (and recent) international situation. They are neither confined to any part of the world, are exclusive to one religion, nor can they be combated on a regional basis and then only through heavy reliance on military hardware. After a decade-and-a-half of wholesale failure in combating post-9/11 terrorism, ugly realities on the ground push us to look at these challenges with open eyes—without illusions or indeed self-delusion. It should have become all too clear by now that a successful, effective fight against these two cancerous phenomena calls for a comprehensive approach and a multi-pronged strategy which depends, first and foremost, on a sober understanding and recognition of their enabling social, cultural, economic and global conditions. Full Text of the Article
۰ نظر ۱۵ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۲۰
اسفندیار خدایی

یاسر اسماعیل زاده امامقلی؛ حسنعلی احمدی فشارکی

نسل نوین مطالعات امنیتی، نتیجه گذر از جنگ سرد است که مفاهیم و تعاریف سنتی از امنیت را به‌سوی جنبه‌های متنوعی مانند امنیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی معطوف کرد. این مقاله می‌کوشد تا تاثیر یکی از خطرناک‌ترین و پیچیده‌ترین تهدیدات امنیتی بین‌المللی یعنی داعش بر امنیت جمهوری اسلامی ایران را تحلیل کند. سؤال اساسی این است که «پدیده داعش به‌عنوان یک تهدید؛ چه نسبتی با امنیت ایران دارد؟» تجزیه و تحلیل داده‌های موجود نمایانگر آن است که حضور و نفوذ داعش در منطقه از منظر امنیتی به‌مثابه شمشیری دو لبه برای امنیت ایران عمل می‌نماید که در صورت عدم توجه به هر تیغه‌، تحلیل تأثیر وجود داعش بر امنیت ایران ناقص و نارسا خواهد بود. این مقاله می‌کوشد با روش پژوهش تبیینی و با استفاده از ابزار کتابخانه‌ای و فیش‌برداری منابع داخلی و خارجی، تأثیر متغیر مستقل «تهدید داعش» بر «امنیت ایران» را واکاوی کند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۳ بهمن ۹۵ ، ۱۳:۲۷
اسفندیار خدایی

نویسنده: تایتی اراستو؛ لوب لاگ

مخالفان توافق هسته ای سال 2015 با ایران، انتقاد می کنند که چرا در این معامله غنی سازی اورانیوم ایران پایان نیافته یا برنامه توسعه موشکی ایران محدود نشده است. با آمدن دولت ترامپ، برخی فرصت را برای تضعیف شرایط قرارداد با اعمال تحریم های غیرهسته ای علیه ایران مناسب می بینند. فرض بر این است که این مسائل می تواند تهران را به خروج از معامله تحریک کند تا شرایط برای برقراری تحریم های فلج کننده و بازگشت به میز مذاکره با شرایط سال 2013 آماده شود. اگر چنین تحریم هایی به درستی عمل می کرد چرا در همان بار اول به معامله ای بهتر با ایران نرسیدند؟ برخی دیگر نیز مانند رکس تیلرسون، به نظر به دنبال سیاست «ممنوعیت غنی سازی اورانیوم در ایران» حداقل پس از انقضای تاریخ معامله هستند.

۰ نظر ۰۴ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۳۱
اسفندیار خدایی

حسین خالدی، محمد نظری، مراد دلالت

قدرت دارای دولایه سخت و نرم است. قدرت نرم عبارت است از: " توانایی کسب آنچه می‌خواهید، از طریق جذب کردن نه از طریق اجبار و یا پاداش." در طول حدود هفت دهه اخیر از اتحاد استراتژیک تا قطع روابط و درگیری نظامی را می‌توان در پرونده مناسبات ایران و آمریکا مشاهده کرد. بر این اساس این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی درصدد بررسی نقش و ابعاد قدرت نرم در سیاست خارجی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران از منظر پدافند غیرعامل است. بر اساس یافته‌های پژوهش، بررسی مناسبات آمریکا با جمهوری اسلامی ایران نشان‌دهنده این واقعیت است که در دهه اول پیروزی انقلاب، آمریکا بیشتر از قدرت سخت علیه ایران استفاده کرده است که نمونه بارز آن، تحریم‌های اقتصادی، حمله به طبس و همکاری آمریکا با عراق در طول جنگ تحمیلی و وقوع درگیری‌های مستقیم و غیرمستقیم نظامی این کشور با ایران است. با شکست آمریکا در کاربرد قدرت سخت علیه ایران، این کشور به استفاده از قدرت نرم علیه ایران توجه بیشتری کرده است. بر همین اساس سیاست آمریکا در برابر ایران به ویژه پس از یازده سپتامبر آمیزه‌ای از شاخصه‌ای نرم و سخت است که یکی در مقام بسترساز، مکمل و توجیه‌کننده دیگری عمل می‌کند. درنتیجه در سیاست دفاعی کشور توجه به پدافند غیرعامل از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

۰ نظر ۳۰ دی ۹۵ ، ۱۸:۱۷
اسفندیار خدایی

دکتر محمد جعفر جوادی ارجمند، جواد عرب‌عامری

پرسش از علل شکل‌گیری و تداوم دشمنی جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل سال‌ها به یکی از دغدغه‌های محققان سیاست خارجی و روابط بین‌الملل تبدیل‌شده است. بیشتر آثاری که روند شکل‌گیری و تحولات این دشمنی را بررسی کرده‌اند، از چشم‌انداز نظریه‌های خردگرا(اثبات‌گرا) در روابط بین‌الملل به موضوع پرداخته‌اند. این درحالی است که دشمنی این دو واحد سیاسی در طی سه دهه گذشته از روند به‌نسبت پایداری برخوردار بوده است و محاسبات خردگرا قادر به ارائه یک تحلیل ثابت از علل شکل‌گیری و تداوم دشمنی جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل نیستند؛ بنابراین، پرسش اصلی مقاله حاضر این است که چه علل یا عواملی اسرائیل را مبدل به یک دشمن پایدار در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ساخته است؟ فرضیه‌ای که در پاسخ به این پرسش مطرح می‌شود این است که نگاه به اسرائیل در سیاست خارجی ج.ا.ایران را باید در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی مورد ملاحظه قرار دارد، از این‌‌رو پیش از آنکه این تضاد در قالب رقابت‌های راهبردی طرفین قابل تبیین و تفسیر باشد، تلقی از اسرائیل در گفتمان سیاست خارجی غرب‌گرای پهلوی دوم به‌‌مثابه «خودی» است که نقش مهمی در برساخته‌شدن اسرائیل به‌‌عنوان «دیگری» یا غیر در گفتمان سیاست خارجی اسلام سیاسی امام خمینی (ره) داشته است. در راستای تبیین این فرضیه تلاش می‌شود از نظریه گفتمان لاکلائو و موفه و به‌ویژه مفهوم دیگری(Otherness) در این نظریه استفاده شود. از آنجایی‌که نظریه گفتمان لاکلائو و موفه فاقد ابزاری برای تحلیل متن می‌باشد، از روش تحلیل متن فرکلاف در دو گفتمان رقیب استفاده‌شده است. نتایجی که از این بررسی حاصل شد به این وجه است، از آنجایی‌که ظهور، تکامل و بسط گفتمان‌ها در سایه سنگین دیگری یا غیر صورت می‌گیرد و این دیگری، عملکردی دوسویه داشته و از یک‌سو مانع عینیت و تثبیت هویت شده و از سوی دیگر، سازنده هویت و عامل انسجام گفتمانی است، اسرائیل به‌‌مثابه دیگری (غیر) نقش یک بیرون سازنده(Constitutive Outside) را در هویت‌بخشی به گفتمان سیاست خارجی اسلام سیاسی امام خمینی (ره) در تقابل با دگر پهلویستی خود ایفا نموده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۳۰ دی ۹۵ ، ۱۸:۰۰
اسفندیار خدایی

گرچه سیاست‌های اقتصادی ترامپ به روشنی مشخص نیست ولی طبق آنچه وی پیش از انتخابات ریاست جمهوری گفته است می‌توان تحلیلی از وضعیت تجارت، ‌سیاست پولی و مالی آمریکا در دوران ریاست جمهوری ترامپ ارایه کرد. انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور بزرگ‌ترین اقتصاد دنیا را باید مهمترین رخدادی دانست که بر آینده اقتصاد جهان تاثیر خواهد گذاشت. دیدگاه‌های بیان شده از سوی ترامپ در مبارزات انتخاباتی مملو از تندروی‌های مختلف بود به گونه‌ای که انتخاب تقریباً غیرمنتظره وی به ریاست‌جمهوری آمریکا بازارهای مالی دنیا را در شوک فرو برد. اما طیف گسترده‌ای از دیدگاه‌های ارایه شده از سوی ترامپ می‌تواند بر اقتصاد و امنیت اقتصادی ایران تاثیر داشته باشد؛ این طیف از تهدیدات، کنار گذاشتن برجام تا کاهش هزینه‌های نظامی آمریکا در خاورمیانه را شامل می‌شود. گذشته از چنین مواردی که ماهیتی اقتصادی ندارند، برنامه ترامپ مشتمل بر سیاست‌های اقتصادی است که پیش‌بینی‌ها از اقتصاد این کشور را تحت تاثیر قرار داده و به طور غیرمستتقیم می‌تواند سایر اقتصادهای جهان، از جمله اقتصاد ایران را نیز با شرایط جدیدی مواجه کند

۰ نظر ۲۷ دی ۹۵ ، ۱۴:۲۲
اسفندیار خدایی

دکتر عباس مصلی نژاد، دانشگاه تهران

در ادبیات راهبردی عربستان در مواجهه با ایران در سال 2015، نشانه‌هایی از تهدید و تشدید بحران مشاهده می‌شود. نشانه‌های چنین ادبیاتی در سیاست عملی عربستان در بحرین، یمن، سوریه، عراق و لبنان نیز مشاهده می‌شود. تشدید بحران نشانه‌هایی از تهدید امنیتی را اجتناب‌ناپذیر می‌سازد. مشارکت کشورهای اتحادیۀ عرب به‌ویژه مصر و امارات عربی متحده با سیاست‌های منطقه‌ای ترکیه و عربستان سبب گسترش بحران منطقه‌ای شده است. مدیریت امنیت منطقه‌ای در روابط ایران و عربستان صرفاً براساس سیاست‌گذاری موازنۀ منطقه‌ای امکان‌پذیر است. ریشه‌های تاریخی چنین بحرانی در روابط امنیتی ایران و عربستان به سال 2006 بازمی‌گردد. شیعیان در سال‌های بعد از جنگ سرد توانستند در محیط‌هایی که دارای اکثریت جمعیتی بودند، موقعیت خود را تثبیت کنند. دشمنی و خصومت در سال 2003 افزایش یافت و در سال 2006 بعد از مقاومت حزب‌الله در برابر رژیم صهیونیستی، تشدید شد. در این شرایط، مقاومت اسلامی علیه محافظه‌کاری منطقه‌ای، مداخله‌گرایی آمریکا و برتری‌طلبی رژیم صهیونیستی سازماندهی شده ‌بود. نتیجۀ چنین فرایندی را می‌توان در شکل‌گیری کنفرانس شرم‌الشیخ علیه ایران در نوامبر 2006 مورد توجه قرار داد. این کنفرانس با مشارکت عربستان، مصر، اردن، امارات متحدۀ عربی و آمریکا در مقابله با هویت‌گرایی اسلامی شکل گرفت. چنین فرایندی زمینه‌های لازم برای گسترش بحران هویتی خاورمیانه را به‌وجود آورد. بحران‌سازی بخشی از سیاست امنیتی عربستان برای موازنه‌‌گرایی با ایران محسوب می‌شود. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۲ دی ۹۵ ، ۱۸:۴۱
اسفندیار خدایی

دکتر محمد مهدی مظاهری

هر چند که سال 2016 برای ایرانیان نیز سالی سخت، همراه با مشکلات اقتصادی و بعضا بدعهدی های آمریکا و بانک های بزرگ جهان در اجرایی کردن برجام و لغو تحریم ها بود؛ اما در مقام مقایسه ، 2016 مقدمه ای برای جهش بزرگ ایران به سوی قدرت اول منطقه در حوزه های سیاسی، اقتصادی و امنیتی بوده است. سال 2016 با تحولی اساسی برای ایرانیان آغاز شد. ۱۶ ژانویه روز اجرای برجام و برداشتن تحریم های ایران بود. تحریم هایی که پیچیده ترین تحریم های اقتصادی تاریخ نامیده شدند و مشکلات جدی بر سر راه فروش نفت و مبادلات بانکی کشورمان ایجاد کردند. از ژانویه 2016 بود که با اجرایی شدن برجام، فروش نفت، معاملات بانکی، خرید هواپیما، بیمه و کشتیرانی و خرید و فروش فلزات گرانبها برای ایران قانونی شد و به روال سابق برگشت و در عرصه مناسبات سیاسی و دیپلماتیک نیز فصل جدیدی در تبادلات ایران با جهان گشوده شد.

۰ نظر ۱۶ دی ۹۵ ، ۱۹:۵۱
اسفندیار خدایی

دکتر جعفر قامت؛ محمدرضا پورقوشچی

روابط ایران و کشورهای اروپایی، ریشه در تاریخ داشته و همواره در دوره های مختلف از فراز و نشیب برخوردار بوده است، اما در دوره جدید، با توجه به توافق به دست آمده و موفقیت دولت یازدهم در حل پرونده پیچیده هسته ای، می توان پیش بینی کرد که روابط میان طرفین به دلیل منافع دوجانبه درحوزه های مختلف روند رو به رشدی را تجربه خواهد کرد. در این مقاله تلاش می کنیم اهمیت روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای عضو اتحادیه اروپا را تشریح نماییم؛ همچنین در صدد هستیم به این پرسشهای اساسی پاسخ دهیم که در فضای جدید پس از توافق، روابط میان ایران و اتحادیه اروپا تحت ﺗﺄثیر چه عوامل و ﻣﺆلفه هایی قرارداشته و به چه سمت و سویی سیر خواهد نمود؟ منافع مشترک دو جانبه در چه حوزه هایی قابل شناسایی است و چگونه می توان آنها را در یک فضای تعاملی عملیاتی کرد؟ برای درک ماهیت روابط میان ایران و اروپا باید ابتدا عناصر ﺗﺄثیر گذار بر آینده این روابط شناسایی شده و در آن چهارچوب روابط بین آنها بررسی شود. به نظر می رسد در دوره جدید همکاری ها در حوزه انرژی و امنیت انرژی، اقتصادی وتجاری؛ همچنین همکاری های سیاسی و امنیتی برای استقرار ثبات در منطقه از الویت اصلی برخوردار خواهد بود. در این مقاله سعی می کنیم با بهره گیری از نظریه واقعگرایی در روابط بین الملل و با استفاده از روش تحلیلی، چهارچوب این نوع همکاریها را در دوران پسا برجام تشریح نماییم. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۶ دی ۹۵ ، ۱۴:۱۷
اسفندیار خدایی

مسعود کمالی اردکانی؛ عضو هیأت علمی موسسه مطالعات و پژوهش‏ های بازرگانی

با اجرای برجام و ایجاد فضای مناسب‏تر ‌بین‌المللی در مورد ایران، تحولات مثبتی در تجارب خارجی جمهوری اسلامی ایران روی داده است. به ‏نظر می‏رسد با گذشت زمان و رفع برخی محدودیت‌های رسمی و غیررسمی تجارت خارجی در سطوح داخلی و خارجی و افزایش تعاملات و مراودات اقتصادی ایران با کشورهای مختلف، در آینده ثمرات ملموس‌تری از توافق برجام در عرصه تجارت خارجی نصیب کشور خواهد شد. البته، باید به این نکته نیز توجه داشت که استفاده مفید از فرصت‏های برجام در راستای ارتقاء تجارت خارجی کشور، نیازمند عزم و ارادۀ جدی و فراهم‏کردن شرایط و الزامات چنین فضایی است. در این میان، هم‏افزایی و اجماع داخلی بر سر برنامه‏های اقتصادی و تجاری کشور و تداوم و تقویت دیپلماسی اقتصادی، می‏تواند شرایط بهره‏گیری مطلوب‏تر از فرصت‏های موجود و ایجاد فرصت‏های جدید را فراهم‏تر کند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۸ آذر ۹۵ ، ۱۰:۳۴
اسفندیار خدایی

راهبرد مصالحه در سیاست خارجی دارای آثار و پیامدهای متفاوتی است. مصالحه می‌تواند زمینه‌های گسترش بحران و انتظارات فزایندة بازیگران در محیط منطقه‌ای و بین‌المللی را به‌وجود آورد. سیاست مصالحه به‌عنوان پایان ستیز ایدئولوژیک بین کشورها دانسته و مصالحه را راهبرد تأمین صلح و امنیت از طریق دیپلماسی می‌داند.  مصالحه در شرایطی از اهمیت راهبردی در سیاست خارجی کشورها برخوردار می‌شود که نشانه‌هایی از همکاری برای نیل به منافع و امنیت ملی متوازن برای مقابله با تهدیدات به‌وجود آید. دیپلماسی هسته‌ای براساس اجماع راهبردی مقامات سیاسی ایران شکل گرفته و زمینة نیل به توافق راهبردی در قالب برنامه جامع اقدام مشترک را به‌وجود آورد. در 15 دسامبر 2015 نیز شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با انتشار قطعنامه جدید، تردیدهای خود دربارة برنامة هسته‌ای با ابعاد نظامی را پایان داده و به این ترتیب زمینه برای کاهش تدریجی و حذف تحریم‌های اقتصادی و تکنولوژیک علیه ایران را به‌وجود آورد. دیپلماسی هسته‌ای و نتایج حاصل از آن براساس برنامة جامع اقدام مشترک نشان می‌دهد که مصالحه می‌تواند تهدیدات کشورهایی همانند ایران که در معرض تهدیدات بین‌المللی هستند را کنترل و کاهش دهد. پرسش اصلی مقاله مبتنی بر آن است که: «راهبرد مصالحه در دیپلماسی هسته‌ای چه نتایجی در حوزة منافع ملی و سیاست خارجی به‌جا گذاشته است؟» فرضیة مقاله معطوف به آن است که: «دیپلماسی هسته‌ای براساس راهبرد مصالحه منجر به کاهش تهدیدات و حذف مرحله‌ای تحریم‌های اقتصادی و راهبردی شده است». در تنظیم مقاله از «رهیافت نئولیبرال نهادگرا» به‌عنوان چارچوب نظری مقاله استفاده شده است. فصلنامه سیاست جهانی

۰ نظر ۲۸ آذر ۹۵ ، ۱۰:۲۵
اسفندیار خدایی

 نظارت پذیری شورای امنیت سازمان ملل متحد ،از موضوعات مورد مجادله و همواره مطرح در حقوق بین الملل بوده و  می باشد. در این خصوص ، گروهی از اندیشمندان ، با تمسک به موازین حقوقی وفرا حقوقی ، معتقدند که در یک نظام قانونمند جهانی موسوم به سازمان ملل متحد ، هر رکن و مقامی ولو شورای امنیت، بایستی در مقابل عملکردش ، پاسخگو باشد . در این مقاله ضمن احصاء موازین حقوق بین الملل در خصوص محدود نمودن صلاحیت شورای امنیت ، نظارت پذیری نهاد بین المللی مذکور را به استناد دیپلماسی با تکیه به دیپلماسی هسته ای دولت جمهوری اسلامی ایران تبیین کرده و توافق هسته ای و برجام را بعنوان شیوه و راهکار مناسب حقوق بین الملل در عصر حاضر ، جهت به چالش کشیدن تصمیمات و عملکرد شورای امنیت ، تعرفه و دستاوردهای آن تبیین شده است. منبع: فصلنامه سیاست جهانی

۰ نظر ۲۸ آذر ۹۵ ، ۱۰:۲۳
اسفندیار خدایی

دکتر بهاره سازمندx، مهدی جوکارx

بررسی الگوهای روابط کشورهای واقع در منطقه خلیج‌فارس از جمله مسائل مهمی است که بیانگر ساختار امنیتی این منطقه و نوع نگاه ‏دولتمردان این کشورها نسبت به مسائل امنیتی محیط پیرامون خود است. وجود سطح بالایی از رقابت و تنش در روابط کشورهای این ‏منطقه نشانهای از نگرانیهای شدید امنیتی همسایگان نسبت به یکدیگر و حاکم بودن فضای رقابتی بین آنهاست. بههمین دلیل بررسی ‏الگوهای روابط این کشورها و زمینههای شکلگیری چنین الگویی از اهمیت بالایی در تحلیل ساختار این منطقه برخوردار است. در این ‏مقاله سعی شده است بر پایه نظریه مجموعه امنیتی منطقهای بری بوزان این مساله مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین پرسشی که در این مقاله ‏مطرح شده به این صورت است که؛ بر اساس نظریه مجموعه امنیتی منطقه‌ای، چه الگوهای روابطی در زیرمجموعه امنیتی خلیج‌فارس ‏وجود دارد؟ در پاسخ به این پرسش می‌توان گفت، به‌دلیل وجود شکافهای هویتی، اختلافات بر سر نفت، کشمکشها برای برتری‌جویی ‏منطقه‌ای و حضور عامل مداخله‌گر خارجی (پوشش) شاهد تسلط الگوی رقابتی در روابط کشورهای این منطقه با یکدیگر هستیم.‏ متن کامل

۰ نظر ۲۸ آذر ۹۵ ، ۱۰:۲۲
اسفندیار خدایی

صالح رضائی پیش رباط، استادیار پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای

برجام در ازای برخی تعهدات و محدودیت‌ها بر فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران، حقوق و مزایایی برای آن در زمینه‌های هسته‌ای، اقتصادی، مالی، پولی و بیمه‌ای پیش‌بینی کرده است. بسته‏شدن موضوع «ابعاد احتمالی نظامی» برنامه هسته‏ای ایران، خروج کشور از فصل هفت منشور ملل متحد، لغو تحریم‌های بین‌المللی شورای امنیت، اتحادیه اروپا و ایالات متحده در ارتباط با فعالیت‌های هسته‌ای ایران، تثبیت حقوق ایران در زمینه غنی‌سازی هسته‌ای و فناوری آب سنگین و و تعیین الزامات حقوقی نرم برای تسهیل همکاری‌های بین المللی ایران با دولت‌های پیشرفته هسته‌ای، از جمله مهم‎‏ترین دستاوردهای حقوقی است که برجام برای کشور در پی داشته است. مقاله حاضر به بررسی و ارزیابی این دستاوردها پرداخته است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ آذر ۹۵ ، ۱۷:۵۵
اسفندیار خدایی

وحیده احمدی، کارشناس مسائل اسرائیل

در طول مذاکرات هسته‏ای، رژیم صهیونیستی در راستای جلوگیری از شکل‏گیری توافق میان ایران و 1+5، تلاش‏های آشکار و پنهان گسترده‏ای انجام داد. این تلاش‏ها که در مرحلۀ پذیرش برجام در آمریکا نیز ادامه یافت، در مجموع نه تنها به نتیجه نرسید، بلکه باعث اختلافات کم‏سابقه‏ای میان این رژیم و ایالات متحده آمریکا شد. با وجود این، اظهارات مقامات اسرائیلی و تحلیل‏های کارشناسان نشان می‏دهد رژیم صهیونیستی برجام را تهدیدی جدی برای خود می‏داند و مقابله با آن را کنار نخواهد گذاشت. در این نوشتار، ضمن اشاره به موضع و رفتار این رژیم نسبت به مذاکرات هسته‏ای و برجام، به سناریوهای محتمل برخورد آن با این توافق در آینده پرداخته می‏شود. متن کامل مقاله                                                                                                         

۰ نظر ۱۴ آذر ۹۵ ، ۱۷:۲۴
اسفندیار خدایی

دکتر رضا خلیلی، استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی

به‏ نظر می‏رسد رویکرد استراتژیک، که برجام را در چارچوب معادلات کلان منطقه‏ای و بین‏المللی مورد توجه قرار می‏دهد، بهتر می‏تواند ابعاد مختلف این توافق را مشخص کند. در این مقاله، با محور قرار‏ دادن رویکرد استراتژیک و بررسی وجوه تمایز آن با رویکردهای فنی، حقوقی، سیاسی و امنیتی، تلاش بر پاسخ به این پرسش است که برجام چه پیامدهای منطقه‏ای و بین‏المللی برای ایران داشته است. در پاسخ به این پرسش، این فرضیه مورد بررسی قرار می‏گیرد که برجام باعث تبدیل ایران به قدرت هژمون منطقه‏ای و افزایش نقش و منزلت آن در عرصه بین‏المللی شده است. این فرضیه را با تحلیل اسناد و منابع و همچنین شواهد موجود و تحلیل روندهای احتمالی آینده بین بازیگران سطوح منطقه‏ای و بین‏المللی مورد بررسی قرار می‏دهیم. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ آذر ۹۵ ، ۱۷:۲۰
اسفندیار خدایی

سعید صادقی جقه، دانشجوی دکتری جامعه‏ شناسی فرهنگی دانشگاه تربیت مدرس

نوشتار حاضر، برجام را از منظر سرمایه اجتماعی مورد بررسی قرار می‏دهد. در این راستا، تلاش خواهد شد از رویدادها و روندهای مشاهده‏شده در جامعه ایرانی در ارتباط با مذاکرات هسته‏ای و برجام، به‏مثابه شاخص‏هایی برای ترسیم وضعیت کنونی سرمایه اجتماعی در ایران بهره گرفته شود. همچنین، نقش برخی کارکردهای آشکار و پنهان مذاکرات هسته‏ای و دستیابی به برجام، سازوکار تصمیم‏گیری در داخل نظام سیاسی ایران، اعلام مواضع گروه‏های مرجع و نیز مشارکت شهروندان در مباحث مربوطه در تقویت یا تضعیف سرمایه اجتماعی در کشور نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ آذر ۹۵ ، ۱۷:۱۳
اسفندیار خدایی

مهدی شاپوری، دانشگاه تربیت مدرس

متن توافق هسته‏ ای، منافع جمهوری اسلامی ایران را در سطح بالایی تأمین می‏کند و با توجه به زمینه و شرایط شکل‏گیری این توافق و اهداف و نیات طرفین آن، این مسئله برای کشورمان اهمیت استراتژیک دارد. طبق این توافق، ایران تمام تأسیسات و عناصر کلیدی برنامۀ هسته‏ای خود را در مقابل پذیرش برخی محدودیت‏های موقتی و سازوکارهای نظارتی غیرویژه حفظ می‏کند. تحریم‏های مرتبط با موضوع هسته‏ای برداشته می‏شود و حتی تحریم‏های غیرهسته‏ای قطعنامه‏های شورای امنیت در زمینه‏های تسلیحاتی و موشکی علیه ایران نیز طی 5 و 8 سال از زمان پذیرش برجام لغو خواهند شد. البته، اینکه در فرآیند اجرای توافق هسته‏ای، این دستاوردها تا چه اندازه به منافع عینی و ملموس تبدیل خواهد شد، بحث دیگری است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ آذر ۹۵ ، ۱۷:۱۱
اسفندیار خدایی

دکتر ناصر هادیان، دانشگاه تهران؛ ندا شاه‌نوری

ایتالیا در طول تاریخ همواره شریک تجاری خوبی برای ایران بوده است، اما روابط سیاسی دوطرف هرگز به عمق و گستردگی روابط اقتصادی آن دو نرسیده است. در سال‌های اخیر که بحث پرونده هسته‌ای به عنوان مهمترین موضوع سیاست خارجی ایران مطرح شد، همواره این سئوال وجود داشت که چرا ایتالیا بر سر میز مذاکرات هسته‌ای با ایران حاضر نیست؟ این مقاله می‌کوشد تا با پرداختن به پارادایم‌های حاکم بر سیاست خارجی ایتالیا به این پرسش پاسخ دهد که چه عواملی بر سیاست خارجی این کشور در قبال جمهوری اسلامی ایران تاثیر می‌گذارند و باعث تغییر یا تدام آن می‌شوند؟ ایران قطعه‌ای از پازل سیاست خارجی ایتالیا است و در نتیجه برای فهم رفتار ایتالیا باید منطق حاکم بر آن را شناخت. مطالعه سیاست خارجی ایتالیا پس از پایان جنگ سرد نشان می‌دهد که دو پارادایم اروپامحوری و آتلانتیک‌گرایی بر آن حاکم بوده است. با تغییر دولت‌ها در ایتالیا هربار نقش یکی از این پارادایم‌ها پررنگ می‌شود و رویکرد سیاست خارجی ایتالیا نسبت به ایران تغییر می‌کند. این پژوهش از نظریه واقع‌گرایی نوکلاسیک استفاده می‌کند که در آن نقش عوامل داخلی و بین‌المللی در شکل‌دهی به سیاست خارجی مدنظر قرار می‌گیرد. در نهایت خواهیم دید که حضور یا عدم حضور ایتالیا برسر میز مذاکرات هسته‌ای با ایران، تصمیمی نبوده که دولت‌های این کشور بر سر آن اتفاق‌نظر داشته باشند. جابه جا شدن دولت‌ها میان احزاب چپ و راست و تغییر این پارادایم‌ها منجر به تغییر سیاست‌ها در قبال ایران می‌شود. متن کامل مقاله

۱ نظر ۱۴ آذر ۹۵ ، ۱۶:۵۷
اسفندیار خدایی

دکتر محسن شریعتی نیا، دانشگاه شهید بهشتی

فهم کنش بین‌المللی چین به عنوان قدرتی در حال ظهور، اهمیت روزافزونی می‌یابد. مهمترین اولویت کنونی این کشور در سیاست بین‌الملل، پیشبرد مگاپروژه کمربند اقتصادی جاده ابریشم است. فهم چیستی این طرح و جایگاه آن در استراتژی کلان چین واجد اهمیت و ضرورت است. جریان غالب در مراکز تحقیقاتی، این طرح را از منظر ژئوپولیتیک و تبیین نیات گسترش‌طلبانه چین، مورد بحث قرارداده است. اما نویسنده کوشیده با مفهوم‌بندی کمربند اقتصادی جاده ابریشم در قالب زنجیره جهانی ارزش، زمینه را برای درکی متفاوت از آن فراهم آورد. در این چهارچوب، با تحلیل محتوای سیاست تجاری و صنعتی چین و نیز برنامه عملیاتی کمربند اقتصادی جاده ابریشم، نسبت آنان با یکدیگر در قالب مؤلفه‌های زنجیره جهانی ارزش تبیین شده است. از این منظر هدف کلیدی چین از طراحی و پیشبرد این طرح کلان، شکل‌دهی به یک زنجیره ارزش چین‌محور در محیط ژئواکونومیک اوراسیا و افریقا است. در یک سال اخیر بیش از نیمی از پروژهای سرمایه‌گذاری شرکت‌های چینی در اوراسیا و افریقا در قالب این طرح تعریف شده و مورد حمایت دولت چین قرارگرفته است. ذکر این نکته ضروری است که کمربند اقتصادی جاده ابریشم در مسیر اجرا با چالش‌های کلیدی همچون رقابت‌های ژئوپولیتیک، توسعه نیافتگی فرایندهای همگرایانه در بخش‌های مهمی از اوراسیا و ابهام در مورد نیات پنهان چین مواجه است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ آذر ۹۵ ، ۱۶:۵۲
اسفندیار خدایی

دکتر فرزاد رستمی، مجتبی صالحی کرتویجی

با فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد، راهبرد امنیتی امریکا تا سال 2000 به دلیل نبود یک دشمن مشخص، دستخوش ابهامی اساسی شد و این خلاء راهبردی، این کشور را به جست‌وجوی هستی‌شناسی جدیدی در عرصه سیاست بین‌الملل وادار ساخت. پس از حادثه 11 سپتامبر 2001، سیاست مبارزه با تروریسم در راهبرد امنیتی امریکا نقش برجسته‌ای پیدا کرد؛ این رویکرد، با تهاجم امریکا به افغانستان (2001) و حمله به عراق (2003) نمود عینی یافت و منجر به حضور گسترده‌تر این کشور در منطقه، به ویژه در مرزهای ایران شد. در عین حال، دولت امریکا همواره ایران را در لیست دولت‌های حامی تروریسم قرارداده و در این راستا پیوسته ایران را به حمله نظامی تهدید می‌کند. در چنین شرایطی است که ایران درصدد عضویت در سازمان همکاری شانگهای برآمده است و مسئله اصلی این نوشتار این است که نقش راهبرد امنیتی امریکا در گرایش ایران به این سازمان چه بوده‌است؟ در پاسخ به این سئوال، فرضیه نوشتار حاضر نیز تغییر راهبرد امنیتی امریکا در خاورمیانه را عامل مؤثر در گرایش ایران به عضویت در سازمان همکاری شانگهای می‌داند؛ فرضیه‌ای که در این مقاله تصدیق می‌شود. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی‌است و ابزار نظری برای تبیین فرضیه این پژوهش نیز، نظریه رئالیسم تدافعی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ آذر ۹۵ ، ۱۶:۴۹
اسفندیار خدایی

نویسنده: مهین سیامنصوری، کارشناس ارشد دیپلماسی

تآن چه از گذشته مرسوم بوده است در اکثر دولت های جدیدی که بر سر کار می آید توافقات و تعهدات بین المللی دولت قبلی را محترم می شمارند. ترامپ رئیس جمهوری منتخب آمریکا در شعارهای انتخاباتی خود از توافق هسته ای با ایران با عناوینی مانند یک رسوایی، بدترین توافق تاریخ آمریکا و احمقانه یاد کرده است.او ابتدا پاره کردن توافق را بر زبان آورد اما بعد از مدتی اعلام کرد که در آن بازنگری می کند، آنچه مشخص است ترامپ در این مدتی که از توافق هسته ای ایران سخن گفته هنوز فرصت نکرده است تا این توافق را مطالعه کند و بازنگری در توافق از زبان یکی از مشاوران او گفته شده امّا خود او در این زمینه بصورت مفصل صحبت نکرده است تا مشخص شود کدام ضرورت در کدام بند باید بازنگری شود. ترامپ هیچ بهانه و ضرورت مشخصی برای بازنگری در برجام ندارد. صرفا یک شعار انتخاباتی را می خواهد عملی کند قطعا مطالعه این توافق به ترامپ کمک خواهد کرد که پی ببرد یک توافق اقتصادی یا یک قرارداد دوجانبه نیست که بندهایی را به دلخواه در آن کم و زیاد کند و همچنین می تواند اطلاعاتی در زمینه نظام عدم اشاعه، آژانس بین المللی انرژی اتمی، شورای امنیت و چرخه سوخت هسته ای، مسائل سیاسی و امنیتی بدست آورد و به پیامدها و عواقب اقدامش بیشتر پی خواهد برد.
۰ نظر ۱۳ آذر ۹۵ ، ۲۰:۴۱
اسفندیار خدایی

نویسنده: دیوید واینر  «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر اسرائیل در تلاش است تا آنچه را که در زمان باراک اوباما از دست داده بود در دوران ترامپ دوباره به دست آورد و آن چیزی نیست جز رفتار و رویکری سخت گیرانه تر علیه ایران. بر اساس اظهارات دستیاران نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در حال حاضر تمامی مشاوران خود در زمینه امنیت ملی را گرد هم آورده تا با کمک آنان استراتژی مشخصی را برای این دیدار تدوین کند. به گفته یکی از مقامات ارشد اسرائیل، اگرچه نتانیاهو قصد ندارد تا در نخستین دیدار خود با رئیس ­جمهور جدید آمریکا موضوع لغو کامل توافق هسته ای ایران را به میان آورد اما بدون شک نتانیاهو از ترامپ انتظار دارد تا دولت وی سیاست سخت گیرانه تری را در قبال برنامه نظامی ایران در پیش گرفته و با تلاشی هماهنگ با جامعه جهانی، ایران را از حفظ و ادامه آرمان های منطقه ای اش بازدارد. 

۰ نظر ۱۳ آذر ۹۵ ، ۲۰:۳۳
اسفندیار خدایی

دکتر حسن عالیپور،  عضو هیئت علمی پردیس فارابی دانشگاه تهران

یکی از زمینه‏های گشایش اقتصادی در پسابرجام، گسترش روابط مالی و بانکی ایران با خارج است، که این نیز مستلزم فراهم‏سازی امکان تراکنش‏های پولی ضابطه‏مند و قانونی بر پایه استانداردهای جهانی است. در این راستا، همکاری با گروه ویژه اقدام مالی ضرورتی انکارناپذیر اشت. رهنمودهای گروه ویژه اقدام مالی نه به‏عنوان زنجیره‏ای از زنجیره‏های تعهدات ایران در پسابرجام و یا به عنوان بهانه کشورهای باختری برای همکاری نکردن با ایران، که از دید حقوقی (و نه سیاسی) بایسته‏هایی هستند که ایران جدا از توافق هسته‏ای و جدا از عنصر زمان، باید آن‏ها را به‏کار بگیرد. به هر حال، گشایش اقتصادی پسابرجام و برقراری پیوند عادی مالی و بانکی ایران با دیگر کشورها و نیز انجام سرمایه‏گذاری خارجی در ایران، همگی در گرو پاسداشت قواعد و استانداردهای جهانی در زمینه روابط مالی و بانکی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۳ آذر ۹۵ ، ۱۷:۲۴
اسفندیار خدایی

حمید زنگنه، استاد اقتصاد دانشگاه وایدنر آمریکا در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: دونالد ترامپ گفته که در روز اول ریاست جمهوری خود معامله جدیدی را جایگزین برجام خواهد کرد. به احتمال قوی این یک بلوف بزرگ است برای شروع معامله تا یک طرح نهائی. در چند دهه گذشته، در بیشتر اوقات، هر از گاهی که ایران و آمریکا به دوراهی رسیده اند راه اشتباه را انتخاب کرده اند. راهی که به رفاه ایران، حداقل از نظر اقتصادی، کمک نکرده است.  این روزها نیز ما مجددا به یک دوراهی رسیده ایم. شانس دیگری که راه کج را انتخاب کنیم در جلوی ماست. در حال حاضر ایران در صندلی راننده نشسته و می تواند آینده خود را انتخاب کند. راه دیگر این است که اجازه بدهند آقای ترامپ جای آنها را بگیرد و خود سکان جریانات را در دست بگیرد. حال که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به نتیجه رسیده و ما با یک معضل ناآشنا به نام ترامپ مواجه هستیم...

۰ نظر ۰۵ آذر ۹۵ ، ۰۰:۴۳
اسفندیار خدایی

دکتر محسن شریعتی نیا، استادیار دانشگاه شهید بهشتی

وزیر دفاع چین در شرایطی به ایران آمده که ابهام بیش از هر زمان دیگری در دو دهه اخیر بر سیاست بین الملل سایه افکنده تا جایی که برخی حتی از پایان غرب سخن رانده اند. آمریکایی ها انتخابی صورت دادند که به معضلی برای سایر کشورها از جمله ایران و چین بدل شده است. آنچه در این شرایط بیش از جزییات و توافقات این سفر (سفر سپهبد چانگ وان چوان وزیر دفاع جمهوری خلق چین به ایران و دیدار با سردار دهقان وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران که منجر به امضای موافقتنامه همکاری دفاعی ــ نظامی شد) اهمیت دارد، آینده مثلث استراتژیک ایران – چین – آمریکا ست. روابط ایران و چین هم قدیم است و هم جدید. در بیش از چهار دهه ای که از این روابط می گذرد، نقش آمریکا در شکل دهی به مسیر آن کلیدی بوده است. به دیگر سخن روابط مدرن ایران و چین همیشه سه جانبه و نه دوجانبه بوده. پیش از انقلاب، کاتالیزور آمریکا در شکل گیری و قوام اولیه این روابط نقش کلیدی ایفا کرد و پس از انقلاب و به ویژه در یک دهه اخیر ایالات متحده نقش های چندگانه ای ایفا کرده که مهمترین آن تحدید این روابط و ایجاد معضلات کلیدی در مسیر توسعه آن به ویژه در حوزه هایی فراتر از "کالاهای چینی" بوده است.

۰ نظر ۲۸ آبان ۹۵ ، ۲۲:۴۹
اسفندیار خدایی

یک هفته پس از مشخص شدن نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا با تمدید یک دوره از تحریم‌ها علیه ایران این پرسش به‌وجود آمده است که سیاست‌های جدید دولت جمهوریخواه آمریکا چه اثری بر بازارسرمایه ایران خواهد داشت. قانونگذاران آمریکایی سه‌شنبه هفته قبل لایحه‌ای برای تمدید تحریم‌های ایران به‌مدت ۱۰ سال دیگر تصویب کردند. این قانون نخستین‌بار در سال ۱۹۹۶ برای مجازات سرمایه‌گذاری‌ها در صنعت انرژی ایران و جلوگیری از برنامه هسته‌ای تصویب شده بود.اگرچه بورس تهران پس از پیروزی ترامپ فقط یک روز به این تحولات واکنش نشان دادو پس از آن روندی صعودی در پیش گرفت اما اکنون پرسش فعالان بازار این است که آیا سیاست‌های افراطی دولت ترامپ در مورد ایران و فعالیت‌های اقتصادی ادامه خواهد یافت؟و درصورت ادامه یافتن این تصمیم‌های رادیکال، بازار سهام ایران چه واکنشی نشان خواهد داد؟

۰ نظر ۲۸ آبان ۹۵ ، ۲۲:۳۳
اسفندیار خدایی

دکتر رضا جلالی، مهدی مجد

تغییراتی که در سال‏هاى پایانى دهه هشتاد روى داد، تأثیرى عمده بر جغرافیاى سیاسى جهان و سیستم بین‏الملل داشت. این تغییر موجب حذف اتحاد جماهیر شوروى و پدیدار شدن کشورهاى جدیدى در نقشه جغرافیایى دنیا شد. با خاتمه جنگ سرد، نظم جهانى متحول شده و به پیدایش تفکر نظم نوین جهانى منتهی شد. این پژوهش به چیستی این موضوع و تاثیر آن بر خاورمیانه در بازه زمانی بین 1991 تا 2000 می­پردازد. پیروزى ایالات متحده در جنگ خلیج‏فارس، بهترین فرصت را براى آمریکا فراهم آورد تا از آن به صورت یک‏جانبه در جهت حفظ نفوذ خود در خاورمیانه و تحقق ایده نظم نوین جهانى بهره‏بردارى کند. در برداشت آمریکایى‏ها، جهان مطیع قدرت آمریکاست و چنین جهانى با تفکر مذکور هماهنگ و داراى نظم نوین خواهد بود. مورد خاورمیانه، تأیید کننده این ادعاست. اینکه ایالات متحده با نفوذترین کشور در منطقه مى‏باشد، چیزى است که به آن اجازه مى دهد منازعات را مدیریت کند و نظم و هماهنگى را حکمفرما سازد. سوال اصلی مطرح شده در این پژوهش بدین شکل است که اتخاذ نظم نوین جهانی توسط آمریکا چه تاثیری در منطقه خاورمیانه در بین سال‌های 1991 تا 2000 داشته است؟ در پاسخ به این سوال، فرضیه ای بدین ترتیب مطرح گردیده است که اتخاذ سیاست نظم نوین جهانی پس از جنگ سرد موجب گسترش نفوذ آمریکا در خاورمیانه شده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۱ آبان ۹۵ ، ۲۳:۱۲
اسفندیار خدایی

دکتر زینب قاسمی تاری، دانشگاه تهران، دانشکده مطالعات جهان

In the early twentieth century Iranian Studies began part of the classical academic model of Orientalism in the United States with a philological approach. Prominent universities and institutions in the US such as Harvard, Columbia, Stanford, Yale and UC Berkeley established departments of Iranian or Persian Studies. In the early programs more emphasis was given to the ancient Iranian civilization and language. A new approach emerged after the WWII and as a part of Middle Eastern Studies programs that attempted to study Iran from more modern and international academic perspective. Though Iranian studies became an independent field of study, it was the 1979 Iranian Islamic Revolution that changed Iranian Studies programs in the US drastically and gave it a political significance. The present paper offers a brief descriptive overview of the developments and evolutions of Iranian Studies programs in the United States and its different approaches in knowledge production toward Iran since its early years of establishment till the present time. Full Text

۰ نظر ۱۲ آبان ۹۵ ، ۰۷:۳۸
اسفندیار خدایی

مجتبی غفوری

نظم جدید حاکم بر خاورمیانه مورد نظر آمریکا، مبتنی بر ایجاد توازن قوا و جلوگیری از ایجاد یک ابرقدرت منطقه ای است. به عبارت دیگر، آمریکا در تلاش است تا با کمک قدرت های منطقه به طور موازی از قدرت گرفتن بیش از حد یکی و تضعیف دیگری جلوگیری نماید و از این طریق اهداف سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود را دراین منطقه دنبال کند. از این روست که برخلاف گذشته گاها نسبت به سیاست های هم پیمانان گذشته خود مانند کشورهای عربی منطقه به خصوص عربستان و حتی اسراییل مواضع انتقادی دارد. دراین مسیر آمریکا تلاش دارد تا از درگیر شدن در یک جنگ تازه، که هزینه های سیاسی و اقتصادی جدیدی به این کشور تحمیل می کند، خودداری نماید. اوباما سیاست های جدید خویش را برای پیشبرد منافع راهبردی آمریکا در این منطقه بیشتر مبتنی بر ابزارهای قدرت نرم، استفاده از قدرت هوشمند و سازوکارهای دیپلماتیک قرار داده است تا از این مجرا هم از هزینه های ناشی از تعقیب منافع خود در خاورمیانه بکاهد و هم دستاورد های سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود را افزایش دهد. از این حیث، آمریکا نگاهی منفی نسبت به افراطی گرایی در منطقه پیدا کرده است و سعی در ایجاد اجماع منطق های برای تضعیف نیرو های رادیکال فعال غیرقابل کنترل در خاورمیانه دارد و با اعلام تلاش در جهت دموکراسی سازی مورد نظر خود در منطقه، به سمت تضعیف حکومت های به اصطلاح غیردموکرات، دیکتاتور و غیرطرفدار غرب منطقه می رود تا از این طریق نظم مورد نظر خود را در منطقه گسترش دهد و به کنترل و مدیریت معادلات قدرت در خاورمیانه بپردازد. لینک دسترسی به مقاله

۰ نظر ۰۳ آبان ۹۵ ، ۰۶:۵۰
اسفندیار خدایی

دکتر محمود سریع القلم؛ دانشگاه شهید بهشتی

در نظام بین الملل فعلی، سیاست خارجی تابعی از نظام داخلی کشورها شده است و نمی تواند به عنوان یک متغیر مستقل تلقی شود. به نظر می رسد طی سه دهه گذشته، سیاست خارجی نه تنها در میان کشورهای صنعتی بلکه در میان کشورهای در حال توسعه نوظهور به عنوان اهرمی برای افزایش ثروت ملی تبدیل شده است. قدرت کشورها دیگر نه در وسعت سرزمین بلکه در افزایش قدرت ملی از طریق ارتقا تولید ناخالص داخلی و قدرت صادرات محاسبه می شود. در این میان، چین یکی از کشورهای برتر جهان است که با افزایش قدرت اقتصادی خود توانسته است منزلت خاصی در سطح بین المللی کسب کند و در آینده ای نزدیک، به یک قطب از نظام دو قطبی جهان تبدیل شود. سیاست خارجی چین در اختیار سیاست و انتقاد داخلی آن است. در مقام مقایسه، ایران در سیاست خارجی خود موفق شده تا از تمامیت ارضی کشور حراست نموده و همچنین از نظام سیاسی کشور نیز صیانت به عمل آورد. اما سیاست خارجی ایران وارد مراحل بعدی یعنی تولید ثروت و قدرت نشده است و بدین صورت سیاست خارجی صرفا در حوزه های امنیتی عمل کرده و به حوزه های اقتصادی، تجاری، صادرات گسترده، ورود در بازارهای فن آوری و بازارهای سرمایه وارد نشده است متن کامل مقاله.

۰ نظر ۲۴ مهر ۹۵ ، ۰۶:۳۲
اسفندیار خدایی

دکتر علی باقری دولت آبادی، اسماعیل مردانلو؛ دانشگاه یاسوج

یکی از چالش‌برانگیزترین مباحث سیاست خارجی ایران طی سال‌های ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۴ موضوع پرونده هسته‌ای بود. در طول این سال‌ها دولت سید محمد خاتمی و محمود احمدی‌نژاد هر یک به‌نوعی درصدد پایان دادن به این چالش برآمدند اما این مهم تنها در دولت حسن روحانی محقق شد. این شرایط منجر به طرح این سؤال می‌گردد که چه عواملی بر تصمیم‌گیری رهبران سیاسی ایران و توفیق آنان در شکل‌گیری یک توافق بین‌المللی در این مقطع زمانی تأثیر گذاشت؟ فرضیه پژوهش حاضر بر این استدلال استوار است که طبق نظریه تصمیم‌گیری روزنا از میان متغیرهای ۵ گانه در تصمیم‌گیری، عامل فرد، جامعه و نظام بین‌الملل بیشترین تأثیرگذاری را در حصول این توافق ایفا کرده‌اند. یافته‌های پژوهش از ویژگی‌های شخصیتی حسن روحانی، خواسته مردم برای پایان تحریم‌ها و احقاق حق هسته‌ای و استقبال جامعه جهانی از ریاست جمهوری حسن روحانی به‌عنوان مهم‌ترین عوامل در به سرانجام رسیدن پرونده هسته‌ای یاد می‌کند. بااین‌حال تاثیر متغیرهای دیگر همچون نقش و بوروکراتیک را در این میان نادیده نمی‌انگارد. در انجام پژوهش حاضر از روش کیفی از نوع تبیینی و منابع الکترونیکی و نوشتاری استفاده شده است. متن کامل مقاله
۰ نظر ۲۱ مهر ۹۵ ، ۰۶:۴۸
اسفندیار خدایی

دکتر عبدالعلی قوام، دانشگاه شهید بهشتی

برای آشنایی بیشتر نسبت به مواضع ترامپ و دلایل گرایش بخشی از جامعه آمریکا به او با دکتر سید عبدالعلی قوام استاد تمام دانشگاه شهید بهشتی که تاکنون حدود ۱۷ کتاب در زمینه روابط بین الملل و بیش از ۱۲۰ مقاله به زبان انگلیسی و فارسی در زمینه روابط بین الملل و توسعه نوشته، دیپلماسی ایرانی گفت و گویی انجام داده است که در ادامه می خوانید: ... ۶۰ درصد از مردم آمریکا نه ترامپ را قبول دارند و نه کلینتون را چراکه آنهایی که طرفدار سندرز هستند شدیداً مأیوس شدند و امکان دارد اصلاً رأی ندهند. برای حامیان ترامپ سیاست خارجی اهمیت ندارد.

۰ نظر ۱۴ مهر ۹۵ ، ۰۶:۱۴
اسفندیار خدایی

دکتر محمدعلی شیرخانی، حامد مهاجرپور؛ دانشگاه تهران

این مقاله به دنبال فهم جایگاه منابع انرژی در تحلیل سیاست خارجی در نظریه های مختلف واقع گرایی است. یافته های تحقیق موجود نشان می دهد که نظریه های مختلف واقع گرایی نقطه شروع تحلیلی مناسبی برای مطا لعه اهمیت منابع انرژی در سیاست خارجی به حساب می آیند به دلیل آنکه اهمیت استراتژیک منابع انرژی را ناچیز نشمرده و تنها به دولت مردان به عنوان بازیگران دارای اهداف اقتصادی صرف نمی نگرند. واقع گرایی به منابع انرژی به عنوان یکی از عناصر قدرت می نگرد و به همین ع لت جایگاه ویژه ای را برای آن در شکل دهی به رفتار دولت ها قائل است. البته در بین شاخه های مختلف واقع گرایی،واقع گرایی نئوکلاسیک به دلیل توجه همزمان به متغیرهای سطح سیستم و سطح داخلی، تبیین دقیق تری از چگونگی اثرگذاری منابع انرژی بر رفتار سیاست خارجی ارائه می دهد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ مهر ۹۵ ، ۰۶:۰۴
اسفندیار خدایی

دکتر محمدصادق کوشکی، سید محمود حسینی؛ مطالعات منطقه ای، دانشگاه تهران

سازمان­های منطقه­ای راهی برای دست­یابی به منافع راهبردی کشورها هستند که بر پایۀ هدف‌ها و منافع مشترک کار می­کنند. امروزه سازمان همکاری شانگهای به­عنوان یک سازمان مهم منطقه­ای مطرح است. سازمان همکاری شانگهای در سال 2001 با حضور کشورهای چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان به­وجود آمد. هند همواره خواستار عضویت دائم در این سازمان بوده است. پرسش اصلی این نوشتار این است که هدف‌ها و منافع هند از عضویت در سازمان همکاری شانگهای چیست؟ این نوشتار ضمن توجه به زمینه­های تکامل سازمان همکاری شانگهای، برای عضویت دائم هند در این سازمان منافعی را برمی­شمرد که برای این کشور فرصت است. جدا از این فرصت­ها، چالشی­هایی برای دست­یابی هند به این مهم وجود دارد که به آن­ها نیز پرداخته می­شود.  متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۷ مهر ۹۵ ، ۰۰:۰۶
اسفندیار خدایی

دکتر فرهاد درویشی سه تلانی، زهره همتی؛ دانشگاه امام خمینی قزوین

این مقاله ضمن مرور روندهای حاکم بر روابط آمریکا و ایران در سه دهه گذشته، با بهره‏گیری از روش آینده‌پژوهی و تکنیک‌های آن، رویکرد احتمالی واشینگتن نسبت به تهران در دهه آینده را مورد بررسی قرار می‏دهد. بر اساس یافته‌های این پژوهش، سیاست مقابله‏گرایانه توأم با همکاری‌های محدود، به ویژه در مسائل منطقه‌ای، محتمل‌ترین گزینۀ آمریکا در برخورد با جمهوری اسلامی ایران در دهه آینده خواهد بود. چنین رویکردی در قالب بحث استفاده از قدرت هوشمند در سیاست خارجی آمریکا قابل درک است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۶ مهر ۹۵ ، ۲۳:۵۷
اسفندیار خدایی

دانلود متن کامل فصلنامه مطالعات سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد آزادشهر

شماره 31 بهار 1395

دانلود کنید

جامعه شناسی تاریخی عدم امکان شکل گیری حقوق شهروندی در گفتمان های سیاسی معاصر ایران
دکتر مجید توسلی رکن آبادی، مختار نوری


زیست جهان ایرانی در اندیشه های احسان نراقی
دکتر محمدتقی قزلسفلی، پونه قاسم پو ر


تحریم های همه جانبه ایالات متحده آمریکا و وزن ژئوپلیتیک ایران؛ با تاکید بر قدرت مردمی جمهوری اسلامی ایران
دکتر محمد اخباری، مجید غلامی


شکاف های اجتماعی و تاثیر آن بر شکل گیری و رشد رادیکالیسم در سوریه؛ با تاکید بر شکاف های قومی – مذهبی
یدالله دهقان، دکترمحمود کتابی، دکترمسعود جعفری نژاد


تاثیر تحریم های اعمال شده بر فروش نفت و نوسانات نرخ ارز در ایران؛ مقایسه موردی دوره های دوم ریاست جمهوری خاتمی و احمدی نژاد
دکتر آرمین امینی

۰ نظر ۰۶ مهر ۹۵ ، ۲۳:۵۳
اسفندیار خدایی

سید محمد علی علوی؛ دکتر جلال دهقانی فیروزآبادی؛ دانشگاه علامه طباطبایی

این مقاله در نظر دارد تا با استفاده از گزاره‌های مکتب امنیتی کپنهاگ به بررسی فعالیت لابی طرفدار اسرائیل در ایالات متحده آمریکا در جهت امنیتی ‌سازی فعالیت هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران و تهدید قلمداد نمودن آن بپردازد. فرضیه مقاله بر این اساس است که رژیم صهیونیستی اسرائیل با بهره گیری از ظرفیت لابی گری در ایالات متحده آمریکا اقدام به امنیتی سازی فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران نموده و از این طریق تلاش نموده تا مانع پیشرفت برنامه هسته ای ایران گردد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۸ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۳۵
اسفندیار خدایی

سید علی نجات، دانشگاه علامه؛ دکتر ابراهیم عباسی، صغری طالبی؛ دانشگاه شیراز

اصولاً کشورها به دنبال امنیت در حوزه‌های استراتژیکی خود هستند و هدف اساسی نیز دستیابی به بالاترین حد از امنیت در این حوزه‌ها می‌باشد. هر واحد سیاسی ایجاد امنیت در حوزه‌های جغرافیایی خود را در راستای امنیت ملی خود ارزیابی می‌کند و از این طریق در صدد اتخاذ مناسب‌ترین الگوی امنیتی که متناسب با اهداف و منافع ملی کشور باشد گام بر می‌دارد، در همین راستا، پرسش اصلی نوشتار این است که با توجه به تغییر در محیط امنیتی بعد از انقلاب اسلامی، یعنی گسترش نقش هژمون منطقه ای به رهبری آمریکا و افزایش قدرت یابی ایران در تنگه هرمز، ایران با به‌کارگیری چه نوع الگوی امنیتی در جهت تأمین امنیت ملی خود در حوزه استراتژیک تنگه هرمز تلاش می‌نماید؟ فرضیه نوشتار این است که با تغییر در محیط امنیتی خلیج فارس با ویژگی هایی مانند؛ گسترش هژمون منطقه ای و افزایش قدرت‌یابی ایران در تنگه هرمز، و همچنین تحولات سیاسی جدید در پیرامون ایران یعنی عراق و عربستان به نظر می‌رسد این کشور به سمت اتخاذ یک الگوی امنیتی جدید در تنگه حرکت کرده است. نوشتار حاضر با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه‌ای صورت گرفته است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۲ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۰۲
اسفندیار خدایی

دکتر فرزاد رستمی، مسلم غلامی حسن آبادی؛ دانشگاه رازی کرمانشاه

     روابط ایران و آمریکا در چند دهه ی اخیر به ویژه پس از انقلاب اسلامی همراه با بی اعتمادی، بدبینی و نگاه به شدت خصومت آمیز نسبت به یکدیگرمعرفی شده است. ساختارهای هنجاری و معنایی که هویت بخش ایران و آمریکا در عرصه ی بین المللی است، همدیگر را به مثابه ی یک «دگر» و«غیر» تعریف کرده است. در این میان در چارچوب بن نگره های هویتی دوطرف، اقداماتی که در مناسبات منطقه ای و بین المللی توسط هرکدام از دوبازیگر صورت می گیرد، به عنوان اقدامی علیه«خود» تلقی می شود. اقداماتی که به زعم آن بازیگر به عنوان کنش مناسب و در راستای منافع ملی و خدمت به مولفه های هویت ساز است در چشم دیگری یک تهدید نگریسته می شود. روابط ایران و آمریکا بعد از انقلاب از این قاعده تخطی نکرده است.. بر این اساس در مناسبات بین دو بازیگر همواره لحظه های امیدبخش به منظور کاستن از این نگاه منفی به ندرت مشاهده شده است. با این حال در سالهای اخیر که مناقشه ی هسته ای ایران این انگاره ها و سازه های به شدت تقابل گرایانه را به عرصه ی عمل کشانده بود؛ با دستیابی به توافق هسته ای ایران و غرب این سوال سؤال مطرح می شود که حل مناقشه ی هسته ای در آینده ی مناسبات دوکشور چه پیامدی به همراه دارد. بر این اساس سوال اصلی تحقیق آن است که علل و زمینه های تداوم مناقشه ی ایران و آمریکا کدام اند؟ فرضیه ی مقاله آن است که حاکم بودن انگاره های هویتی در مناسبات بین دوکشور، مولفه های رفتاری متعارضی را در مناسبات منطقه ای و بین المللی آنها بوجود آورده است. از جمله محورهای تعارض رفتاری دو طرف مسأله ی حقوق بشر، تروریسم، حمایت از جنبش های اسلامی، مسأله ی اسراییل، مسائل منطقه ای و مناقشه ی هسته ای است. در مقاله ی پیش رو نویسندگان به بررسی ابعاد مختلف این مسأله می پردازند. مجله سیاست جهانی؛ http://interpolitics.guilan.ac.ir/

۰ نظر ۱۲ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۵۱
اسفندیار خدایی

دکنر کیهان برزگر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران

دکتر عبدالعلی قوام، دانشگاه شهید بهشتی

دکتر مهدی ذاکریان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران

ایران و ترکیه به‌عنوان دو قدرت منطقه‌ای پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی سابق همواره بهسوی رقابت با یکدیگر حرکت کرده‌اند. این مقاله به‌دنبال بررسی تأثیر تحولات جهان عرب بر رقابت منطقه‌ای ایران و ترکیه با استفاده از رویکردی واقع‌گرایانه و امنیت محور می‌باشد. یافته‌های پژوهش حاضر نشان می‌دهد که تحولات جهان عرب با تشدید رقابت منطقه‌ای ایران و ترکیه، موجب شکل‌گیری اتحادها و ائتلاف‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای با محوریت ایران و ترکیه شده است که در یک‌سوی آن روسیه، ایران، عراق و سوریه و در سوی دیگر ترکیه، عربستان سعودی، قطر و گروه‌های سلفی قرار دارند. همچنین ناتوانی ترکیه در این مسیر موجب ارتقای جایگاه منطقه‌ای ایران و تعدیل سیاست منطقه‌ای ترکیه خواهد شد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۲ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۴۷
اسفندیار خدایی

 

دکتر علی‌اکبر جعفری، دانشگاه مازندران؛ وحید ذوالفقاری،دانشگاه مونیخ آلمان؛ تابستان 95

مسئله هسته‌ای تهران به عنوان پیچیده‌ترین موضوع سیاسی بین‌المللی تهران پس از جنگ هشت ساله، سیاست‌های اعلانی و اعمالی گوناگونی را از سوی بازیگران سیاسی متبادر ساخته است. اهتمام اصلی این پژوهش، کشف منطق سیاسی و سنجش رفتاری بازیگران است. تقابل ادراک و تفاوت سطح بین تهران و غرب از سیاست هسته‌ای، فرضیه اصلی مقاله است. در حالی که از منظر اعلانی، تهران منطق سیاسی هسته‌ای خود را با پارادایم هنجاری و همسازی با رژیم بین‌المللی تشریح می‌نماید، از منظر اعمالی با پارادایم امنیتی و ژئوپلیتیک منازعه‌گرای منطقه‌ای تفسیر می‌کند. همچنین، منطق سیاسی غرب در سطح اعلانی با پارادایم امنیت، تهدید و تولید بازدارندگی و در سطح اعمالی با الگوی هنجاری و رژیم بین‌المللی و محدودیت حداکثری برای ایران و جلوگیری از ظهور بازیگران هسته‌ای جدید خوانش پیدا می‌کند. از سوی دیگر، در حالی که ایران سیاست‌های هسته‌ای را در سطح منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و تولید بازدارندگی تبیین می‌نماید، غرب سیاست‌های هسته‌ای تهران را در سطح بین‌المللی و به عنوان نظم ریز بین‌الملل تلقی می‌نماید. بدین ترتیب، پژوهش حاضر با کاربست تئوری مدیریت منازعه و روش‌شناسی تحلیلی- مقایسه‌ای به سنجش فرضیه می‌پردازد. براساس یافته‌های پژوهش، پایایی دیپلماسی قدرت‌محور و نسل نخست مدیریت منازعه و عدم‌گذار به سوی نسل دوم مدیریت منازعات، مسئله هسته‌ای تهران را به چالش بین‌المللی تبدیل ساخته است.   متن کامل مقاله.

 

۰ نظر ۱۰ شهریور ۹۵ ، ۰۸:۵۱
اسفندیار خدایی

نویسنده: الکس وطن خواه؛ نشنال اینترست

برای اولین بار پس از انقلاب 1979 در ایران، این کشور به یک قدرت خارجی اجازه داده است که از خاکش برای انجام عملیات استفاده کند... تیم روحانی به تنش های به وجود آمده میان مسکو و واشنگتن به دنبال الحاق کریمه به روسیه، به مثابه فرصتی برای پیشبرد دستور کار خود و نه فرصتی برای نزدیکی صرف به روسیه می نگرد. در واقع روحانی بر آن است که با استفاده از کارت روسیه واشنگتن را تحت فشار بگذارد و آن را مجبور به ارزیابی مجدد موضع خود مقابل ایران کند. هدف اصلی روحانی تغییر وضعیت اقتصادی ایران است و در این راه آمریکا را بزرگترین مانعی می بیند... استفاده روسیه از پایگاه هوایی نوژه در همدان باید در بستر این اختلاف نظرهای داخلی درک شود. از نگاه واشنگتن، سوالی که مطرح می شود این است که آیا همکاری نظامی ایران و روسیه آزمایشی بنیادین برای منافع آمریکا در خاورمیانه است؟ ایران و روسیه در ژانویه 2015 توافق همکاری نظامی به امضا رساندند که به ندرت از سوی واشنگتن پاسخی به آن داده شد. واشنگتن این همکاری نظامی اخیر را امری گذرا می بیند، اما متحدان آن در منطقه چنین دیدگاهی ندارند.

۰ نظر ۰۶ شهریور ۹۵ ، ۰۱:۱۳
اسفندیار خدایی

منبع: لوب لاگ - تنها یک هفته پس از این که جنگنده های روسی استفاده از پایگاه نظامی در همدان را برای عملیات هوایی خود در سوریه آغاز کردند، تهران این روند را متوقف کرد. عملیات نظامی روسیه از پایگاه نظامی همدان به مقصد سوریه آغاز نمی شد اگر که تهران با چنین کاری موافقت نمی کرد؛ اما اقدام روسیه در اعلام عمومی این مساله تاثیر منفی بر سیاست های داخلی ایران داشت. انتقادهای زیادی از سوی رسانه های داخلی و مجلس ایران مطرح شد مبنی بر این که چنین صدور اجازه ای به روسیه، نقض قانون اساسی کشور است که به صراحت (طبق اصل 146 قانون اساسی) وجود پایگاه های خارجی در ایران را منع کرده است. مقام های ارشد دولتی در پاسخ به این انتقادها اعلام کرده اند که روسیه در ایران پایگاهی ایجاد نکرده، بلکه تنها در یکی از پایگاه ها سوختگیری کرده است. این استدلال اما از دامنه انتقادها نکاست و به همین دلیل تهران ماموریت های روسیه را تمام شده اعلام کرد. تهران همچنین از طرف روسی به دلیل اعلام عمومی این مساله انتقاد کرد... برخی معتقدند که همکاری روسیه ـ ایران ناشی از ناخشنودی تهران از سیاست های واشنگتن است: سیاست هایی چون کندتر شدن روند لغو تحریم ها نسبت به آن چه تهران توقع داشت تا در صورت اجرایی شدن توافق هسته ای (برجام) رخ دهد.

۰ نظر ۰۶ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۵۸
اسفندیار خدایی

دکتر محمدحسین جمشیدی، جلیل بیات؛ دانشگاه تربیت مدرس؛ فصلنامه روابط خارجی، تابستان 95

در پی رخداد اشغال سفارت امریکا در تهران، روابط رسمی و دیپلماتیک میان ایران و امریکا قطع شد. اگرچه در طول این سال‌ها تلاش‌هایی برای نزدیکی دو کشور صورت گرفته، اما همچنان قطعی روابط پابرجاست. در این میان برخی تحلیل‌گران معتقدند الگوی تنش‌زدایی امریکا - چین که در دهه هفتاد میلادی توانست به بیش از بیست سال قطعی روابط میان این دو کشور پایان دهد، در مورد رابطه ایران و امریکا نیز قابل اجرا است. وجود برخی شباهت‌ها میان ایران و چین (همچون انقلابی بودن دو کشور، استقلال‌طلبی در سیاست خارجی و...) از یک‌سو و روابط این دو با امریکا (همچون قطع رابطه با وقوع انقلاب، رویارویی مستقیم نظامی با امریکا و...) از سوی دیگر، این گزاره را تقویت می‌کند. این پژوهش این امکان را با این پرسش مورد بررسی قرارداده است: آیا می‌توان با استفاده از الگوی تنش‌زدایی امریکا - چین در دهه هفتاد میلادی، به احیای روابط ایران - امریکا اقدام کرد؟ در پاسخ با بررسی موضوع دریافتیم وجود برخی تفاوت‌ها در سطح سیستمیک همچون ماهیت متفاوت نظام بین‌الملل در دهه 70 میلادی و پس از جنگ سرد از یک‌سو و برخی تفاوت‌ها در سطح داخلی و فردی همچون سطح قدرت متفاوت چین و ایران، شرایط داخلی متفاوت دو کشور، تصورات و برداشت‌های متفاوت رهبران دو کشور نسبت به امریکا و... از سوی دیگر، امکان کاربرد الگوی تنش‌زدایی امریکا - چین در روابط ایران و امریکا وجود ندارد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۵ شهریور ۹۵ ، ۰۹:۴۶
اسفندیار خدایی
دکتر محمد مهدی مظاهری: برجام از همان ابتدا به عنوان معامله ای با وضعیت برد- برد معرفی شد که قرار بود نگرانی های هر دو طرف را از بین ببرد نه اینکه یک پیروزی مطلق برای یکی از طرف ها باشد. این روزها صحبت از برجام، دستاوردهای آن و بدعهدی های آمریکا به نقل محافل سیاسی کشور تبدیل شده است و در شرایطی که دولت و کادر دیپلماتیک وزارات خارجه می کوشد با تعهد انقلابی خویش پس از حل پرونده هسته ای کشور، به مدیریت سایر مسائل حساس و عمده کشور و منطقه بپردازند، برخی افراد و احزاب با نگاهی یک طرفه و دور از انصاف می کوشند، دستاوردهای حاصل از برجام را به کلی زیر سؤال ببرند.
۰ نظر ۲۵ مرداد ۹۵ ، ۰۷:۴۵
اسفندیار خدایی

دکتر علی دارابی استادیار دانشگاه سازمان صدا و سیما

این مقاله با بهره‌گیری از رویکرد توصیفی‌ـ‌تحلیلی تلاش دارد نظریه سازه‌انگاری را در مورد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در مقابل ایالات متحده امریکا به آزمون گذارد. درواقع هدف این پژوهش، آزمودن رویکرد نظری یادشده بر منازعه ایران و امریکا است؛ هرچند باید اعتراف کرد که به‌دلیل محدودیت‌های پژوهشی در این مورد، عملیات آزمون از چشم‌انداز ایران مورد توجه بوده است. بااین‌حال، این مقاله در راستای هدف کاربست نظریه بر موردی خاص، یعنی منازعه ایران و امریکا صورت گرفته و به‌منظور تقویت نظری در حوزه سیاست خارجی و روابط بین‌الملل انجام شده است. نتیجه اینکه این رویکرد به‌دلیل معنامحوری و توجه به هنجارها و هویت، از ظرفیت خوبی برای فهم و درک موضع جمهوری اسلامی ایران در مقابل امریکا برخوردار است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۴ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۳۸
اسفندیار خدایی