معمای هستهای ایران و سنجش منطق سیاسی بازیگران
دکتر علیاکبر جعفری، دانشگاه مازندران؛ وحید ذوالفقاری،دانشگاه مونیخ آلمان؛ تابستان 95
مسئله هستهای تهران به عنوان پیچیدهترین موضوع سیاسی بینالمللی تهران پس از جنگ هشت ساله، سیاستهای اعلانی و اعمالی گوناگونی را از سوی بازیگران سیاسی متبادر ساخته است. اهتمام اصلی این پژوهش، کشف منطق سیاسی و سنجش رفتاری بازیگران است. تقابل ادراک و تفاوت سطح بین تهران و غرب از سیاست هستهای، فرضیه اصلی مقاله است. در حالی که از منظر اعلانی، تهران منطق سیاسی هستهای خود را با پارادایم هنجاری و همسازی با رژیم بینالمللی تشریح مینماید، از منظر اعمالی با پارادایم امنیتی و ژئوپلیتیک منازعهگرای منطقهای تفسیر میکند. همچنین، منطق سیاسی غرب در سطح اعلانی با پارادایم امنیت، تهدید و تولید بازدارندگی و در سطح اعمالی با الگوی هنجاری و رژیم بینالمللی و محدودیت حداکثری برای ایران و جلوگیری از ظهور بازیگران هستهای جدید خوانش پیدا میکند. از سوی دیگر، در حالی که ایران سیاستهای هستهای را در سطح منطقهای و فرامنطقهای و تولید بازدارندگی تبیین مینماید، غرب سیاستهای هستهای تهران را در سطح بینالمللی و به عنوان نظم ریز بینالملل تلقی مینماید. بدین ترتیب، پژوهش حاضر با کاربست تئوری مدیریت منازعه و روششناسی تحلیلی- مقایسهای به سنجش فرضیه میپردازد. براساس یافتههای پژوهش، پایایی دیپلماسی قدرتمحور و نسل نخست مدیریت منازعه و عدمگذار به سوی نسل دوم مدیریت منازعات، مسئله هستهای تهران را به چالش بینالمللی تبدیل ساخته است. متن کامل مقاله.