چین و ایران؛ راهبردهای سیاست خارجی و چالش همکاریهای فراگیر
دکتر فریبرز ارغوانی، دانشگاه شیراز
هدف اصلی این مقاله بررسی ریشههای نوسان موجود در روابط میان ایران و چین و عدم شکلگیری رابطه مبتنیبر همکاری فراگیر در دوران بعد از انقلاب تا سال 2013 با تکیه بر بنیانهای راهبردی دو کشور است. بررسی سیر روابط ایران و چین در دوران بعد از انقلاب اسلامی نشان میدهد که این بخش از روابط خارجی برای ایران با چالشها و بحثهای زیادی همراه بوده است؛ چنانکه با وجود اشتراکات زیاد میان دوطرف برای تقویت همکاری در برهههایی از زمان، روابط دو کشور شاهد الگوهای رفتاری بوده که سبب شده تا در پرتو مقولات همزمان همکاری و تعارض رابطه مبتنیبر همکاری فراگیر شکل نگیرد. این مقاله با طرح این سئوال که راهبردهای سیاست خارجی چین و ایران چگونه در دوران بعد از انقلاب تا سال 2013 منجر به عدم شکلگیری رابطه راهبردی و منحنی نوسانی در روابط دو کشور شده است؟ یافته این پژوهش آن است که در حالی که راهبردهای سیاست خارجی ایران برای چین وزنی راهبردی، بلندمدت و فارغ از رفع نیازهای مقطعی در نظر گرفته اما سیاستگذاری خارجی چینیها همکاری با ایران را تاکتیک محور و ابزاری، کوتاهمدت، معطوف به موضوع و وابسته به شرایط زمانی میداند. در راستای بررسی این ادعا این مقاله بعد از طرح چهارچوب نظری، در بخش دوم سیر فراز و فراد روابط دو کشور بعد از انقلاب اسلامی را نشان داده و در بخش سوم محتوای راهبردهای سیاست خارجی دو کشور را بررسی میکند. متن کامل مقاله