کانادا در کشاکش قبض و بسط سیاست خارجی
دکتر مسعود اسلامی؛ استادیار دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه، تابستان 95
از اوایل قرن بیست و یکم به ویژه از زمان روی کار آمدن محافظهکاران، تغییرات و چرخشهای اساسی در رویکردهای سیاسی و بینالمللی کانادا به وجود آمد که دلالت بر گسست از سنتهای اعتدال و چندجانبهگرایی و پیوست با رویههای افراطی، یکجانبهگرایی و تقویت نظامیگری در سیاست خارجی این کشور دارد. از اینرو میتوان از نوعی قبض و بسط در سیاست خارجی کانادا سخن گفت که تحتتأثیر سیاست داخلی در برهههای زمانی مختلف، موجب کشاکش میان گرایش به واقعگرایی و محافظهکاری از یکسو و گرایش به آرمانگرایی و لیبرالیسم از سوی دیگر شده است. این مقاله درصدد واکاوی ریشههای سیاسی و تبیین نمودهای قبض و بسط در سیاست خارجی کانادا است. بدین منظور ابتدا به تبیین و تحلیل مبانی سیاسی و راهبردی سیاست خارجی کانادا میپردازد و با ارزیابی کارشناسانهای از عوامل تعیینکننده در شکلگیری و روند تحول تاریخی سیاست خارجی کانادا، نقاط عطفی که نمایانگر تناوب قبض و بسط در سیاست خارجی کانادا بوده است را شناسایی و تحلیل مینماید. سپس با تبیین سنت چندجانبهگرایی در تقابل با گرایش محافظهکاری در سیاست خارجی کانادا چنین نتیجه میگیرد که این کشور در حال انتقال از یک دوره انقباض و اقتدارگرایی متصلب و عملگرایی تندروانه به دوران انبساط و بازسازی سنت چندجانبهگرایی است، هرچند که در مسیر این انتقال با چالشهای سخت داخلی و خارجی مواجه است متن کامل مقاله.