لندن بیرون از اتحادیه اروپا:ریشه ها پرسش ها و پیامدها
تورج شیرآلیلو
تهران - ایرنا - با پایان یافتن شمارش آرای همه پرسی ماندن یا خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا (برگزیت) در روز جمعه و پیروزی موافقان ترک اتحادیه،دولت این کشور موظف شد به بیش از چهار دهه سیاست بازی بر سر عضویت کامل خود در این اتحادیه و پیمان های مرتبط با آن پایان دهد.
از مدت ها پیش، دولتمردان بریتانیا به علت جدا ماندن خاک این جزیره از اروپای قاره ای و رسوب احساسات شکوه بریتانیای استعماری، در سازوکارهایی چون منطقه پول واحد اروپایی (یورو زون) و برداشتن مرزها میان کشورهای عضو (پیمان شنگن) حساب خود را از این اتحادیه جدا کرده بودند. در نهایت، سیاست استثاگرایی لندن که باعث شده بود تا آن را به 'واگن آخر اتحادیه' تشبیه کنند، کارآیی موثر خود را از دست داد.
بر اساس این سیاست، دولتمردان انگلیسی هر هنگام که به مصلحت می دانستند به پیمان های جمعی اروپایی می پیوستند و در مواقعی که ضروری تشخیص داده می شد، خود را از اجرای تمام یا بخشی از مقررات آنها جدا می کردند. حتی در بحث تصویب به اصصلاح قانون اساسی اتحادیه اروپا، لندن بر حق داشتن گزینه های خروج موردی از برخی مواد آن تاکید داشت.
طرفه این جاست که مطالبه برای خروج بریتانیا نه از طرف پسرعموهای اروپایی ناراضی از سیاست استثنا گرایی لندن، بلکه از درون این کشور آغاز شد. عمیق تر و دامنه دار شدن این فشارها تا آن جا ادامه یافت که دیوید کامرون رهبر حزب محافظه کار وادار شد از آن به عنوان برگ برنده ای برای جلب آرای انگلیسی های ناراضی از فشار رکود اقتصادی و بیکاری در پی هجوم کارگران شرق اروپا و آن دسته از سیاستمداران هموطن خود که منتقد تبعیت از تصمیم های جمعی اتحادیه اروپا بودند، استفاده کند.
البته، وعده برگزاری رفراندوم، پیروزی محافظه کاران در انتخابات سراسری با هدف کسب اکثریت پارلمانی بدون نیاز به ائتلاف با لیبرال دمکرات ها و تشکیل دولت را برای کامرون جوان که حزبش به کنایه به 'باشگاه سالمندان' نامیده می شد، تسهیل کرد. اما اکنون اجرای این وعده انتخاباتی که به رای مثبت اکثریت واجدان شرایط به خروج بریتانیا از اتحادیه منجر شد، پرسش هایی جدی را درباره پیامدهای داخلی، منطقه ای و جهانی اجرای این همه پرسی ایجاد کرده است.
لذا در شرایطی که هنوز گرد و غبار ناشی از وزش بادهای این همه پرسی و نتیجه شگفت آور آن فروکش نکرده، سوالاتی از این دست به دنبال پاسخ هایی شایسته و دقیق هستند:
- آیا علاوه بر انگلیس و ولز، دیگر مناطق بریتانیا شامل ایرلند شمالی و اسکاتلند از این تصمیم پیروی خواهند کرد و یا به دنبال اجرای انفرادی تصمیم خود برای ماندن در اتحادیه اروپا خواهند بود؟
- در این صورت چشم انداز بریتانیای واحد چه خواهد بود؟
- آیا دومینوی خروج از اتحادیه اروپا باعث جان گرفتن گرایش های مشابه در دیگر کشورهای اروپایی خواهد شد که زیر پوست آن ها نیز اندیشه های ناسیونالیستی و دست راستی جداسری از اتحادیه وجود دارند؟
- آیا تداوم واگرایی در اتحادیه اروپا، به معنای افول و در نهایت پایان عمر سیاسی و اقتصادی این تشکیلات قاره ای خواهد بود؟
- تصمیم لندن برای تداوم حضور یا خروج از پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) چه خواهد بود؟ آیا دولتمردان راست گرای انگلیسی تمایلی برای هزینه کردن و تامین امنیت جمعی اروپا خواهند داشت؟
- روابط دو سوی اقیانوس آتلانتیک میان لندن و واشنگتن چه مسیری را در آینده طی خواهد کرد؟
- اگر دونالد ترامپ به کاخ سفید راه پیدا کند، هم افزایی ناسیونالیسم افراطی میان سیاستمداران حاکم در بریتانیا و ایالات متحده چه مخاطراتی برای صلح و امنیت جهانی خواهد داشت؟
- خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا در سیاست های منطقه ای این کشور به ویژه در خاورمیانه چه تاثیری خواهد داشت؟
این یادداشت با پرسشی با اهمیت در خصوص چشم انداز روابط پر افت و خیز تهران و لندن متعاقب تحولات مربوط به خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا به پایان می رسد. وزارت امور خارجه کشورمان با صدور رهایش رسانه ای موضع جمهوری اسلامی ایران را مبنی بر احترام به تصمیم مردم بریتانیا اعلام کرده است. با این وجود، فقط گذشت زمان پاسخگوی این سوال و بسیاری سوالات دیگر نظیر آن چه که در بالا مطرح شد، خواهد بود.
* خبرنگار ایرنا در لندن (1387-1384)