اقتصاد به دنبال جهانی شدن کرونا چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد
نظر ۹ اقتصاد دادن برجسته
فارن پالسی
*ما به تعادل بهتر جهانی شدن و اعتماد به خود نیاز داریم
جوزف ای استیگلیتز: اقتصاددانان عادت داشتند که مرزبندی کشورها را برای پیگیری سیاستهای امنیت غذایی یا انرژی به سخره و نادیده بگیرند. آنها معتقدند در دنیای جهانی شده که مرزها اهمیتی ندارند اگر اتفاقی افتاد همیشه میتوانیم به کشورهای دیگر متوسل شویم. اکنون به طور ناگهانی مرزها از اهمیت برخوردارند، زیرا کشورها برای تهیه منابع خود تلاش میکنند. این بحران یادآور قدرتمندی است مبنی بر اینکه واحد اساسی سیاسی و اقتصادی هنوز دولت- ملت است. با این وجود، باید اعتراف کنیم برای ساختن زنجیرههای تأمین به ظاهر کارآمد، دچار کوته بینی شده و سیستمی را ساختیم که کاملاً انعطاف ناپذیر و به طور مکفی متنوع نبوده و در مقابل وقفه آسیبپذیر است. در نتیجه شاهد هستیم که این سیستم توسط اختلالی غیرمنتظره خرد شده است. سیستم اقتصادی که ما بعد از این عالمگیری ایجاد میکنیم باید نسبت به این واقعیت که جهانیسازی اقتصادی از جهانی سازی سیاسی بسیار فراتر رفته مقاومتر و حساستر باشد. تا زمانی که این امر رخ دهد کشورها باید برای به دست آوردن توازن بهتر بین بهره از جهانیسازی و خوداتکایی تلاش کنند.
*دریچهای برای تغییر در شرایط جنگی
رابرت جی شیلر: تغییرات اساسی اغلب در شرایط جنگ رخ میدهد. اگرچه دشمن کنونی ویروس است و یک قدرت خارجی نیست، اما عالمگیری این ویروس، فضایی را ایجاد کرده که امکان تغییرات در این شرایط امکان پذیر به نظر میرسد. این فضا با روایاتی از درد و رنج و قهرمانی همراه با بیماری در حال گسترش است. اپیدمی موجب همدردی میان مردم کشورهای پیشرفته و فقیر شده و دنیا کوچکتر و صمیمیتر به نظر میرسد. همچنین دریچهای را برای ایجاد راهها و نهادهای جدید از جمله اقدامات مؤثرتر برای متوقف کردن روند نابرابری باز میکند. ممکن است انگیزهای برای ایجاد مؤسسات بین المللی جدید پیدا کنیم که پس از اتمام این فضا همچنان پابرجا باشند.
*خطر واقعی؛ بهره سیاستمداران از ترس و رعب
گیتا گوپیناس: خطر واقعی این است که تغییرات ارگانیک و شخصی (دور شدن مردم از شرایط جهانی شدن) توسط برخی سیاستگذاران که از ترس از مرزهای آزاد سوءاستفاده میکنند، مورد بهرهبرداری سیاسی قرار گیرد. آنها میتوانند محدودیتهای حمایت گرایانه تجارت را به واسطه خودکفایی تحمیل کرده و حرکت مردم را به بهانه بهداشت عمومی محدود کنند. اکنون این دست رهبران جهانی است که از این نتیجه جلوگیری کرده و روحیه وحدت بینالمللی را که بیش از ۵۰ سال در ما پایدار مانده را حفظ کنند.
*میخی دیگر بر تابوت جهانی شدن
کارمن رینهارت: چرخه جهانی سازی مدرن از زمان بحران مالی ۲۰۰۸-۲۰۰۹ با ضرباتی روبرو بوده است همانند بحران بدهی اروپا، برگزیت و جنگ تجاری ایالات متحده و چین. ظهور پوپولیسم در بسیاری از کشورها تعادل را به نفع کشور و سرزمین خود برقرار میکند. عالمگیری اولین بحران از ۱۹۳۰ است که اقتصادهای پیشرفته و در حال توسعه را درگیر خود کرده است. مانند دهه ۱۹۳۰ پیش فرضهای حاکمیتی احتمالاً افزایش مییابد، فراخوانها برای محدود کردن تجارت و گردش سرمایه خاک بارور و زمینه مساعد خود را در چنین شرایط بدی پیدا میکند.
*بدتر شدن شرایط موجود اقتصادی
آدام پوسِن: به لحاظ اقتصادی عالمگیری چند وضعیت در اقتصاد جهانی را بدتر میکند. اولین مورد از این شرایط رکود مادی است؛ ترکیبی از رشد بهره وری کم، عدم بازدهی سرمایهگذاری خصوصی. این امر باعث میشود که افراد از ریسکپذیری خودداری کرده و در ادامه موجب صرفه جویی بیشتر و کاهش تقاضا و نوآوری شود. دوم گسترش شکاف بین کشورهای ثروتمند (به همراه چند بازار نوظهور) و سایر نقاط جهان در مقاومت در برابر بحرانها است. ناسیونالیسم اقتصادی به طور فزایندهای دولتها را به کنار کشیدن اقتصادهای خود از سایر نقاط جهان سوق خواهد داد. سوم، تا حدودی در نتیجه جهش به سمت محفوظیت و خطرپذیری ظاهری اقتصادهای در حال توسعه جهان همچنان برای تأمین اعتبار و تجارت به دلار آمریکا متکی است. حتی در حالی که ایالات متحده برای سرمایه گذاری کشش کمتری داشته باشد؛ جذابیت آن نسبت به سایر نقاط جهان بیشتر میشود که این منجر به نارضایتی مداوم خواهد شد.....