مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

بایگانی

آخرین نظرات

پیوندها

۸ مطلب در اسفند ۱۳۹۸ ثبت شده است

✍ پیتر ونر
🔹 آتلانتیک

🌿 هر چند مدت زمانی بیش از آنچه می‌بایست، به طول انجامیده، اما بالاخره آمریکایی‌ها اکنون چهره واقعی ترامپ دیدند. وقتی در ژانویه ۲۰۱۶ نوشتم با وجود آن که عمری یک جمهوریخواه بوده‌ام و برای سه دولت جمهوریخواه پیشین آمریکا کار کرده‌ام اما هرگز به ترامپ رای نخواهم داد. حتی اگر دولتش بیش از دولت هیلاری کلینتون با دیدگاه‌های سیاسی من هماهنگ باشد. آن زمان بسیاری از دوستان جمهوریخواه من مبهوت ماندند...

۱ نظر ۲۶ اسفند ۹۸ ، ۱۸:۱۵
اسفندیار خدایی

✍ مارک گرین
🔹نشنال اینترست 

🌿 بسیاری از دانشمندان علوم سیاسی که کنت والتز شاید برجسته‌ترین آن‌ها باشد معتقد‌اند یک ساختار جهانی دو قطبی امن تر است، اما واقعیت این است که این ساختار دو قطبی قبل از صلح وستفالن خود منشا جنگ‌های بزرگ بوده است. شاید به همین دلیل است که ریچارد هاس نظری مخاف نظر والتز دارد و معتقد است صلح واقعی در ساختار چند قطبی محقق می‌شود.

🌿 والتز اظهار داشت که خود جنگ سرد اثبات ثبات در جهان دو قطبی بود. با این حال، جنگ سرد چندان هم سرد نبود. تنها در جنگ کره بیش از سه میلیون نفر جان خود را از دست دادند، جنگی که به وضوح بخشی از مبارزه شرق و غرب در راستای جنگ سرد بود....

۰ نظر ۲۶ اسفند ۹۸ ، ۱۵:۰۰
اسفندیار خدایی

جان سوپلدبیر آمریکای شمالی بی‌بی‌سی

در دنیا دو عدد همیشه برای دونالد ترامپ مهم بوده‌اند و او نیز شش دانگ حواسش به آن‌ها بوده است. این دو عدد در ذهن او پیوندی ناگسستنی دارند.

عدد اول میزان محبوبیتش است. اهمیتش هم مشخص است. از زمان پایان جنگ جهانی دوم و انجام منظم نظرسنجی، همه رئیس‌جمهوری‌ها از هری ترومن به بعد نگران عملکردشان از نظر مردم آمریکا بوده‌اند. چیز عجیبی نیست.

عدد دوم تراز بورس است. در حالی که خیلی از رئیس‌جمهوری‌ها به این عدد توجه کرده‌اند، هیچکس مثل دونالد ترامپ شیفته بازار بورس نبوده است. اگر هم بوده‌اند مرتبا مثل او درباره آن صحبت نکرده‌اند.

محاسبه او این است که روند افزایشی تراز بورس باعث افزایش محبوبیتش خواهد شد، و در انتخابات ماه نوامبر پیروز می‌شود. لذا حتی وقتی که باد در بادبان بورس است جناب رئیس‌جمهور سینه‌اش را پر از باد می‌کند و به امید بالاتر بردن تراز بورس در بادبان وال استریت می‌دمد. و هر بار که تراز بورس به رکورد جدیدی دست پیدا می‌کند، او نیز با ارسال توییتی جشن می‌گیرد - عدد دقیقش ۲۸۰ توییت است. به عبارت دیگر، او در دوره ریاستش هر چهار روز یک بار قربان و صدقه بازار بورس رفته است.

 

اما بروز ویروس کرونا چهار ستون بورس را لرزانده است و تراز بورس در دو هفته گذشته سقوط کرده است. روز دوشنبه شیب این سقوط چنان زیاد شد که مجبور شدند معاملات را برای مدتی متوقف کنند. سقوط ۷ درصدی بازار باعث شد تا کلیه معاملات به مدت ۱۵ دقیقه متوقف شود تا بلکه فعالان بازار بورس بر خود مسلط شوند. آن‌ها هم نفس عمیق کشیدند، بر خود مسلط شدند و بعد از پایان ۱۵ دقیقه بازارها به روند نزولی خود ادامه...

۰ نظر ۲۳ اسفند ۹۸ ، ۱۷:۰۷
اسفندیار خدایی

جاش روگین 
 واشنگتن پست

برعکس باور رایج این روزها که خیلی‌ها "موفقیت پکن" در کنترل ویروس کرونا را ناشی از سیاست‌های سخت‌گیرانه و سنت‌های به جا مانده از دوران کمونیسم می‌دانند، این کره‌جنوبی است که بدون استفاده از این روش‌های مناقشه برانگیز که برخی آنها را "غیرانسانی" هم تفسیر می‌کنند، توانسته کمترین نرخ مرگ و میر بر اثر بیماری کووید-۱۹ را ثبت کند. «روزنامه نزدیک به حزب حاکم کمونیست پکن نوشته "فواید نظام حکومتی در چین یک بار دیگر به همگان ثابت شد". وال استریت ژورنال هم در همین رابطه نوشته: "مبارزه چین با شیوع کرونا نشان داد که حزب حاکم این کشور قدرتمند‌ترین نظام سیاسی موجود در جهان برای مقابله با یک بحران انسانی است"... قضیه این است که اینجا دو مشکل وجود دارد؛ یکی این که برای باور کردن گزارش‌های (پروپاگاندا مانند) دولت چین باید خیلی به صداقت پکن باور داشته باشیم و دوم این که صحه گذاشتن بر موفقیت دولت چین در مبارزه با کرونا به این معنی است که پنهان‌کاری و سانسور آنها و اهمال اولیه‌شان که موجب سرایت این ویروس به نقاط دیگر جهان شد را نادیده بگیریم.» البته  ایتالیا و آمریکا به عنوان دو کشور برخوردار از نظام دموکراسی برای مقابله با شیوع کرونا  ناموفق بوده اند. «در ایتالیا محدودیت‌ها گسترده برای آمد و شد مردم بیشتر موجب رعب و وحشت شده تا اطمینان و اعتماد.

۰ نظر ۲۲ اسفند ۹۸ ، ۲۲:۲۳
اسفندیار خدایی

گذار به دموکراسی در ایران امروز
مصاحبه با ماهنامه ایران فردا با ⁨محسن رنانی⁩، شماره ۵۴ (آبان ۱۳۹۸) 
ایران فردا: متشکرم از زمانی که در اختیار بنده قرار دادید. تعریف کلی شما از گذار به دموکراسی چیست؟
رنانی: دموکراسی نقطه‌ای نیست که ما به آن برسیم، دموکراسی یک فرایند است. بنابراین همین که شاخص نشان دهد ما در مسیر هستیم و فرایند چراغش روشن است کفایت می‌کند. در این راستا باید به چند نکته توجه کنیم: نکته اول اینکه، کشورها در موقعیت تاریخی خود میزان بلوغشان متفاوت است. ویژگی و سرعت گذار به دموکراسی بستگی به این دارد که یک ملت کجای تاریخ ایستاده است. ممکن است برای ملتی در گذار به دموکراسی فعالیت احزاب لازم باشد اما برای ملت دیگری لازم نباشد. پس دموکراسی را باید یک افق ببینیم و نه یک وضعیت، اگر ردگیری ما به سمت افق باشد می‌توانیم بگوییم که در حال پیش رفتن در مسیر دموکراسی هستیم.
نکته دوم اینکه دموکراسی را نباید محدود به سازوکار رای دهی کنیم و باید همه نقاط صوری و واقعی و محتوایی را درسنجش آن نظر بگیریم . مثلا اگر جامعه‌ای صبورتر شود و بپذیرد که بر علیه حزب مخالفش که رای آورده، شورش نکند نشان از حرکت به سوی دموکراسی است. دموکراسی در جامعه‌ای به وقوع می‌پیوندد که مردم‌اش رواداری را در ذهن و مدارا را در رفتار دارند. مهارت شنیدن و عقب نشینی و عذرخواهی دارند. در جوامع سنتی مهارت عقب نشینی وجود ندارد اما در جامعه مدرن، سنت صفر و یکی وجود ندارد و سنتها نسبی‌اند بنابراین می‌توان هرجا که هزینه پافشاری، بالا است عقب نشینی کرد. مثلا اگر در جامعه‌ای مهارت عقب نشینی شکل بگیرد به این معنی است که آن جامعه دارد به سمت دموکراسی می‌رود. مثلا دو کشور را در نظر بگیرید. در کشور الف وقتی مردم شورش می‌کنند و پلیس آنها را با باتون می‌زند، آنها فرار می‌کنند و پراکنده می‌شوند. در کشور ب وقتی مردم شورش می‌کنند و پلیس آنها را می‌زند، آنها هم چاقو یا اسلحه در‌می‌آورند و به پلیس حمله می‌کنند. روشن است که کشور الف کشور دموکرات‌تری است تا کشور ب چون مردمش مهارت عقب‌نشینی را آموخته‌اند. چون مهارت عقب‌نشینی یعنی مهارت توقف خشونت. بنابراین شاخص‌های حرکت به سمت دموکراسی شاخص‌های کیفی بسیار متنوع و متفاوت است، بسته به اینکه جامعه در کجای مسیر تکامل تاریخی خودش قرار دارد می‌توان شاخص‌های متفاوتی معرفی کرد.

۰ نظر ۲۰ اسفند ۹۸ ، ۱۵:۲۸
اسفندیار خدایی

✍ تام جلتن
🌿 هرچه جوامع امروزی‌تر می‌شوند، دین در آنها ضعیف‌تر می‌شود و مردم دین را از بعضی قسمت‌های زندگی خود بیرون می‌رانند. شاید از نظر بسیاری از مردم، این جمله حقیقتی بدیهی به نظر برسد. جامعه‌شناسان این تفکّر را «نظریۀ سکولاریزاسیون» می‌خوانند. اما پژوهش‌ها حاکی از آن است که ماجرا پیچیده‌تر از اینها است.

🌿 در سال 1822، توماس جفرسون پیش‌بینی کرد که “به‌زودی یکتاپرستی دین اکثریت مردم زمین خواهد شد.” داده‌های موجود بر این پیش‌گویی مهر تأیید می‌زند؛ با این که تعداد کسانی که به کلیسا می‌روند و کسانی که اصلاً خود را پیرو یک دین می‌دانند کاهش یافته است،

🌿 دین پایدارتر از چیزی است که پیش‌تر گمان می‌کردیم. امروز سکولاریزاسیون در آمریکا بروز و ظهور کمتری دارد و بیش از 70% مردم آمریکا همچنان خود را مسیحی می‌دانند.

۰ نظر ۱۴ اسفند ۹۸ ، ۰۲:۲۸
اسفندیار خدایی

جواد کاشی
کرونا به ظاهر اسم رمز جدایی و مرگ است. اما خوب که به آن بیاندیشی، اسم رمز زندگی و وحدت است. اسم رمز جدایی است وقتی به قول آن خواننده افغان یار از یار می‌ترسد، فروشنده از مشتری، رهگذر از رهگذران، فرزند از پدر و چه می‌گویم حتی فرد از دستان خود می‌ترسد. اما این همه پرهیز از دیگری و ترس، کودک ناخواسته‌ای در درون پنهان کرده است.

🌿 این‌ها که امروز می‌ترسند و از هم فاصله می‌گیرند، تا همین چند ماه پیش، به هم لبخند ریاکارانه می‌زدند روی هم را می‌بوسیدند اما به هزار صورت خواسته یا ناخواسته از هم فاصله می‌گرفتند و حساب خود را از حساب دیگران متمایز می‌کردند. حراست از منافع فردی و تلاش برای افزون کردن آن، برادر را رویاروی خواهر قرار می‌داد و همسایه را پر از خشم نسبت به همسایه می‌کرد. شب و روز علیه هم حیله می‌کردیم و از کلاهی که سر دیگری گذاشته‌ایم مسرور بودیم. هویت‌هایی که در عرصه جامعه و سیاست ساخته می‌شد، پر بود از قابلیت‌های دشمن پروری. طرد و تحقیر می‌کردیم، جان یکدیگر را با خشم می‌گرفتیم و احساس پیروزی و سروری می‌کردیم. ویروس خودشیفتگی‌های فردی، جناحی، دینی، ملی و سیاسی، همه جا گیر شده بود.

🌿 اگر معیار مرگ و میر ناشی از ویروس است، یک عقل منصف باید کارنامه ویروس کرونا را با کارنامه مرگ و میر ناشی از ویروس خودشیفتگی‌های اجتماعی، دینی و سیاسی ما آدمیان مقایسه کند. البته اگر به مرگ و میر اکتفا نکنیم، و طرد و تحقیر و نادیده گرفته شدگی را هم به حساب آوریم، حساب کرونا کاملاً پاک است.

۰ نظر ۱۴ اسفند ۹۸ ، ۰۲:۲۱
اسفندیار خدایی

برنی سندرز، سناتور ترقی‌خواه که پیشتاز انتخابات  ترامپ است بارها تاکید کرده می‌خواهد "انقلابی در واشنگتن" و نظام سیاسی آمریکا به راه بیاندازد. او چهل سال است که در صحنه سیاسی فعال است و به طور مستمر بر باورهایش تاکید کرده است. اما این باورها کدامند و مردم آمریکا سندرز را به چه می‌شناسند؟

۱- او یک دموکرات سوسیالیست است

برنی سندرز یک "دموکرات سوسیالیست" خودخوانده است هر چند در طول چهار دهه گذشته کم‌کم به درجه‌ای از اعتمادبنفس رسیده که دیگر خود را فقط "سوسیالیست" بخواند؛ "من یک سوسیالیست هستم و همه این را می‌دانند." این وقتی مهم‌تر جلوه خواهد یافت که بدانیم از زمان جنگ سرد تا امروز واژه‌های کمونیسم و سوسیالیسم در صحنه سیاسی آمریکا دو واژه "سمی و خطرناک" بوده‌اند و کمتر سیاست‌مداری جرات کرده با استفاده این صفات برای خود در واشنگتن "سرپا" بماند. اما برنی سندرز در سال ۲۰۱۵ تلاش کرد تا با ارایه تعریف خود از دموکراتیک سوسیالیسم کمی داغ و ننگ اجتماعی پیرامون آن را تلطیف کند. او پنج سال پیش و در آستانه آغاز رقابت حزبی خود با هیلاری کلینتون گفت: "دموکراتیک سوسیالیسم یعنی این که شرایط اقتصادی به گونه‌ای تغییر کند که همگان از آن سود ببرند نه فقط پولداراها."

۰ نظر ۱۲ اسفند ۹۸ ، ۲۱:۱۶
اسفندیار خدایی