مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

بایگانی

آخرین نظرات

پیوندها

۴۹۹ مطلب با موضوع «آمریکا» ثبت شده است

افسانه مصفی، روح‌اله شهابی


شروع روابط ترکیه و ایالات متحده آمریکا مربوط به ربع قرن هجدهم است. در آن زمان تاکنون روابط دو کشور فراز و نشیب‌های زیادی داشته است. گاهی روابط سرد بین دو کشور حاکم بوده و مدتی نیز روابط نزدیکی باهم داشته­‌اند. اوج قرابت روابط دو کشور به سال‌­های آغازین پس از جنگ جهانی دوم باز می­‌گردد. در آن زمان ترکیه با ورود به ناتو، نه تنها بعنوان یک متحد اصلی این سازمان بلکه این کشور نقش مهمی را در ابتکارات و استراتژی­‌های منطقه‌ای آمریکا برعهده گرفت. در دوران جنگ سرد شکل دهنده روابط دو کشور نیاز به مقابله با تهدید احتمالی شوروی بوده است. امروزه مسائلی که روابط دو کشور را شکل داده و هدایت می‌کند مربوط به ابعاد ژئوپولیتیکی منطقه خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز می‌باشد. می‌توان گفت تا زمان روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه، توجه ترکیه بیشتر به غرب بود ولی با روی کار آمدن این حزب که موجب تغییر در سیاست خارجی این کشور گردید و مسائلی از قبیل جایگاه ژئوپولیتیکی ترکیه در زمینه­‌های انتقال انرژی و تحولات منطقه‌­ای جهان عرب، تحولات سوریه و همچنین نقش اقتصادی این کشور در دنیا باعث تغییر نگرش این کشور به غرب شده و بالطبع در روابط دو کشور ترکیه و ایالات متحده نیز تأثیرگذار بوده است. در مجموع حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان با تکیه بر ویژگی­ها و قابلیت­‌های ژئوپولیتیکی، ژئواکونومیکی کشور ترکیه و استفاده از فرصت‌­های به وجود آمده در منطقه به نفع خود، در سیاست خارجی ترکیه تغییر محسوسی ایجاد کرده و بر این اساس در روابط خود با ایالات متحده نیز بازنگری کرده است. متن کامل مقاله

۱ نظر ۰۴ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۰۱
اسفندیار خدایی

مهدی زاده علی؛ فرشته میرحسینی

ایران هراسی پدیده‌ای چند بعدی است که در پیوندی عمیق با موضوعات سیاسی و امنیتی قرار گرفته  است. با این وجود نمی‌توان با تقلیل آن به این ابعاد از ریشه‌های تاریخی، فرهنگی و حتی سیاسی و بین‌المللی آن غافل شد. این امر بیش از هر جای دیگر، در مورد جریان ایران هراسانه‌ای که در جهان عرب در حال وقوع است، صادق است. از این جهت  پژوهش حاضر با تکیه بر این پرسش که ریشه‌های ایران هراسی در افکار عمومی جهان عرب چیست، به ارائه مجموعه‌ای از راهکارها برای برون رفت از این شرایط می‌پردازد. این فرضیه در پژوهش حاضر به آزمون گذارده شده که ایران هراسی در جهان عرب نه تنها ریشه تاریخی و فرهنگی دارد، بلکه تحولات سیاسی اخیر در منطقه در تشدید آن مؤثر است و برای عبور از شرایط جاری نیاز به ارائه یک استراتژی منسجم برای بازیابی تصویر ایران در جهان عرب وجود دارد.  متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۴ دی ۹۶ ، ۰۹:۰۱
اسفندیار خدایی

دکتر مهدی هدایتی شهیدانی؛ صدیقه آذین

رفتار رقابتی کشورها در دوران معاصر در حوزه اقتصاد، موجب شده تا شکل جدیدی از رویکردهای نظری جهت تبیین این رفتارها در کانون توجهات واقع شوند. در این دوران اقتصاد بار دیگر به مثابه انگیزه اصلی رقابت‌های قدرت‌های جهانی مورد شناسایی قرار گرفته است. روابط راهبردی میان ایالات متحده و چین نیز از چنین ویژگی‌ای برخوردار می‌باشد. این رابطه در فضاهای مختلف جغرافیایی متاثر از موضوعات اقتصادی قرار گرفته است. به طور مشخص کنشگری این دو قدرت در کشور تاجیکستان گویای شکل جدیدی از رقابت میان این دو واحد مهم بین‌المللی است. بر این اساس سوال اصلی این مقاله آن است که مهم‌ترین عناصر در تعاملات رقابتی میان ایالات متحده و جمهوری خلق چین در کشور تاجیکستان کدام هستند؟ فرضیه مقاله آن است که مهم‌ترین عناصر موجود در رقابت آمریکا و چین در تاجیکستان بر دو مفهوم اقتصاد و امنیت استوار است؛ با این توضیح که برخلاف تعاملات میان چین و تاجیکستان که بر هر دو حوزه اقتصاد و امنیت استوار بوده است، جنبه‌های اقتصادی رابطه با تاجیکستان برای ایالات متحده از اهمیت کمتری برخوردار بوده است. رقابت میان دو قدرت بزرگ یاد شده در تاجیکستان بسیاری از منافع و مطلوبیت‌های جمهوری اسلامی ایران را نیز تحت الشعاع خود قرار داده است. این مقاله با استفاده از داده‌های آماری برگرفته از منابع رسمی و غیر رسمی درصدد است تا پاسخ‌های خود را در فرضیه مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به مرحله آزمون قرار دهد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۸ دی ۹۶ ، ۰۸:۵۴
اسفندیار خدایی

فرزاد محمدزاده ابراهیمی؛ محمدرضا ملکی؛ سعید وثوقی

این مقاله بر میراث سیاست خارجی اوباما در خاورمیانه برای دونالد ترامپ رئیس جمهوری جدید ایالات متحده متمرکز شده است. با روی کارآمدن باراک اوباما که با وعده تغییر برمسند ریاست جمهوری ایالات متحده تکیه وجهت گیری سیاست خارجی این کشور را متحول کرد، بحث، گمانه زنی و انتقادات درباره دکترین و اصول سیاست خارجی امریکا روندصعودی به خودگرفت و نظرات مختلفی دراین راستا ارائه شد. برخی تحلیلگران سیاست خارجی دولت اوباما را سردرگم، فاقد جهت گیری فکری یا ایدئولوژیکی خاصی دانسته و او را درتصمیم گیری ضعیف و مردد قلمدادکردند. درمقابل، برخی سیاست خارجی دولت اوباما را عملگرایانه وبرخی واقعگرایانه ارزیابی می‌کنند. برجسته‌ترین میراث سیاست خارجی اوباما تغییرجهت گیری راهبردی امریکا از خاورمیانه به شرق دور ومعطوف کردن توجه و منابع ایالات متحده به سمت آسیا اقیانوسیه بود. کدام رویکرد نظری روابط بین الملل تحلیل و تبیین مناسبی از سیاست خارجی ایالات متحده دردوره اوباما و علت این تغییرجهت گیری ارائه می‌دهد؟ پژوهش حاضر درتلاش است با بهره گیری از روش تحلیلی تبیینی، نشان دهد اگر سیاست خارجی دولت اوباما از زاویه نظریات روابط بین الملل موردبررسی قرارگیرد نمی‌توان نزدیکی اصول سیاست خارجی او به نظریه واقعگرایی را ازنظر دورداشت. دراین راستا پس ازبررسی نظریه واقعگرایی، می‌توان نشان دادکه چگونه سخنان، اقدامات و سیاست‌های اوباما نشان دهنده اصول واقعگرایی سیاسی وبه تبع آن میراثی است که برای جانشین خود برجای گذارده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۹ دی ۹۶ ، ۰۸:۴۲
اسفندیار خدایی

دکتر ناصر هادیان؛ محمود شوری

تحولات چند دهه‌ اخیر که از آن تحت عنوان اسلام‌گرایی، بنیادگرایی یا بازگشت دین به روابط بین‌الملل نام برده می‌شود، تاکنون علاوه بر موضع‌گیری‌های سیاسی، به مجادلات نظری فراوانی در حوزه‌های مختلف علوم اجتماعی از جمله دانش روابط بین‌الملل رقم زده است. تا پیش از رویدادهای اخیر، عملاً مقوله دین به دلایل مختلف در آثار اصلی نظریه‌های روابط بین‌الملل مورد بی‌توجهی قرار گرفته بود و جریان اصلی نظریه‌پردازی در روابط بین‌الملل عوامل فرهنگی و اجتماعی و از جمله مسئله دین را اموری مربوط به حوزه داخلی دولت‌ها و نامرتبط با حوزه روابط بین‌الملل تلقی می‌کرد. با این حال، بسیاری از نظریه‌پردازان اهمیت تأثیرگذاری ادیان در رویدادهای پس از جنگ سرد را به منزله بازگشت دین به روابط بین‌الملل و مستلزم بازنگری جدی در پیش فرض‌های نظری دانش روابط بین‌الملل ارزیابی می‌کنند. فرض مقاله حاضر این است که به رغم آن‌که تحولات مرتبط دین در سه دهه گذشته تأثیرات تعیین‌کننده‌ای بر معادلات بین‌المللی و شرایط زیست جهانی گذاشته، دانش روابط کمک زیادی به فهم این تحولات نکرده است. متن کامل مقاله


۰ نظر ۰۷ دی ۹۶ ، ۱۸:۴۹
اسفندیار خدایی

دکتر امیر نیاکویی؛ عسگر صفری

این مقاله از چشم انداز واقع گرایی نئوکلاسیک بر تجزیه و تحلیل راهبردهای ایران در زمینه پیش برد برنامه هسته‌ای پس از 1382، پرداخته است و این گونه توضیح می‌دهد که بررسی راهبردهای هسته‌ای ایران در طول دوره زمانی 1382 تا 1395 حاکی از تغییر و نوسان در این راهبردها است و با توجه به این که در طول این دوره زمانی راهبرد یکسانی در پیش برد برنامه هسته‌ای ایران وجود نداشته است، به طور مشخص هدف این مقاله بررسی علل و متغیرهای تأثیرگذار در راهبردهای هسته‌ای متفاوت ایران و پاسخ‌گویی به این پرسش است که: چه عواملی باعث تغییر در راهبرد هسته‌ای ایران در طول سال‌های مذکور شده و چگونه می‌توان این تغییر در راهبرد هسته‌ای ایران را تبیین نمود؟ یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که نوع راهبرد و رفتاری که ایران در قبال موضوع هسته‌ای اتخاذ کرده است آمیزه‌ای از تعامل عوامل بیرونی (نظام بین‌الملل) و عوامل داخلی (ساختار و قدرت داخلی و نوع ادراک نخبگان تصمیم‌گیرنده سیاست خارجی ایران) بوده است. در دوره زمانی 1382 تا 1395 هرکدام از دولت‌ها با توجه به ظرفیت‌های داخلی و برداشتهای خود، فشارهای ساختاری نظام بین‌الملل را ترجمه کرده و به آن پاسخ داده‌اند. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی است.  متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۳ دی ۹۶ ، ۰۸:۳۴
اسفندیار خدایی

دکتر نوذر شفیعی

تلاش برای موازنة قدرت همواره یکی از رویکردهای واقع‌گرایی کشورها در عرصة روابط بین‌الملل بوده است. تلاش برای موازنه یا از منظر حفظ وضع موجود یا با هدف برهم‌زدن وضع موجود بوده است. به‌نظر می‌رسد که تمایل طبیعی کشورها برای رسیدن به موازنة قدرت با یکدیگر آن‌گونه که واقع‌گرایان می‌گویند در حال حاضر ایالات متحده را در تنگنای راهبردی تاریخی قرار داده است. از یک‌سو آمریکا درپی حفظ و تثبیت جایگاه خود به‌عنوان یک قدرت هژمون است و از سوی دیگر در آسیا کشورهایی مانند روسیه و چین و حتی هند درپی به‌چالش‌کشاندن این جایگاه و رسیدن به موازنة قدرت با قدرت هژمون هستند. از این نظر آمریکا در هیچ جای جهان به اندازة آسیا با چالش‌های راهبردی برای حفظ موقعیت هژمونیک خود روبه‌رو نیست. آسیای مرکزی به‌عنوان بخشی از زیرمجموعة نظام آسیا یکی از جاهایی است که مبارزه برای به‌دست‌آوردن موقعیت هژمون بین آمریکا، چین و روسیه جریان دارد. پرسش این است که اگر به بیان جان مرشایمر، رسیدن به موقعیت هژمون در جهان نیازمند تسلط بر مناطق مختلف جهان است آنگاه آمریکا چگونه می‌تواند بر آسیای مرکزی با وجود رقیبانی جدی همچون روسیه و چین مسلط شود؟ فرضیه این نوشتار که به روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده آن است که آمریکا تلاش می‌کند تا از هند برای موازنة قوا در آسیا مرکزی استفاده کند و هند نیز تلاش می‌کند تا با رعایت مجموعه‌ای از ملاحظات از ظرفیت آمریکا برای گسترش نفوذ خود در این منطقه بهره جوید. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۱ دی ۹۶ ، ۱۸:۴۳
اسفندیار خدایی

حسین مهدیان؛ دکتر علی علی حسینی؛ دکتر علیرضا آقا حسینی

این پژوهش در پی تبیین میزان و نوع تأثیرگذاری عوامل ژئوپلیتیکی ایران بر نگاه و رویکرد اتخاذی از سوی طرفین پرونده هسته‌ای ایران است. در همین راستا، تلاش گردیده، با رویکردی تلفیقی، بین «واقعیت‌های ژئوپلیتیک» کشور و نگاه و درک طرفین پرونده هسته‌ای، ارتباط برقرار شود. یافته‌های پژوهش (که فرضیات آن به‌صورت میدانی مورد ارزیابی قرار گرفته است)، نشان می‌دهد از منظر میزان تأثیرگذاری، عوامل ژئوکالچری بیشترین تأثیرگذاری را بر نگاه بازیگران مؤثر در پرونده هسته‌ای داشته‌اند و عوامل ژئواستراتژیکی، ژئواکونومیکی و هیدروپلیتیکی به ترتیب در رده‌های بعدی اثرگذاری قرار دارند. در بررسی نوع تأثیرگذاری بر «نگاه و رویکرد خودی» نیز، عوامل ژئوکالچری بالاترین اثرگذاری مثبت و عوامل ژئواکونومیکی نیز، بالاترین میزان اثرگذاری منفی را داشته‌اند. همچنین، در ارزیابی میزان تأثیرگذاری عوامل ژئوپلیتیکی ایران، بر «نگاه و رویکرد طرف مقابل (1+5)»، عوامل ژئوکالچری بالاترین اثرگذاری منفی وضعیت هیدروپلیتیک ایران کمترین اثرگذاری منفی را داشته است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۱ دی ۹۶ ، ۰۸:۵۴
اسفندیار خدایی

دکنر مرتضی اسماعیلی

گذری بر متون تولیدشده در حوزۀ قدرت نرم، به‌ویژه کاوش در نظریات شارح برجستۀ این مفهوم جوزف نای، نمایانگر این حقیقت است که تاکنون تمامی محققان و دانشمندان فارغ از ارائۀ چارچوبی منسجم به‌منظور کاربست این مفهوم در راستای تحقق اهداف و منافع اعمال‎کنندگان آن، قدرت نرم را فقط به‌مثابۀ ابزاری توصیفی و نه کاربردی استعمال کرده‎اند. در واقع اینان از مفهوم قدرت نرم، برداشت و مفهومی هژمونیک و انحصاری ساخته‎اند که تنها کشورهای برتر اقتصادی و نظامی توان به خدمت گرفتن آن را دارند و نه قدرت‎های متوسط و منطقه‎ای. در این مقاله در پی آنیم تا از رهگذر دسته‎بندی و تئوریزه کردن ابعاد مختلف قدرت نرم و تمایز قائل شدن بین «منابع سخت» و «منابع نرم» از یک سو، و «منابع نرم» و «قدرت نرم» از سوی دیگر، برخلاف تمایز بین قدرت اجبار و قدرت جذب - آنچنان که نای و هوادارانش اشاره کرده‎اند- یک «تئوری منبع‌محور» از قدرت نرم ارائه دهیم تا از طریق آن ضمن شکستن انحصار الگوی هژمونیک فعلی، زمینۀ بهره‎مندی قدرت‎هایی چون ایران، از کارویژه‎های قدرت نرم فراهم شود. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۱ دی ۹۶ ، ۰۸:۳۴
اسفندیار خدایی

دکتر نوذر شفیعی؛ زهرا دولت خواه

بحران لیبی در سال 2011 به دلیل واکنش سریع و قاطع شورای امنیت در قالب دکترین مسئولیت حمایت و مداخله نظامی ناتو در این کشور، پرسش‌های بسیاری را در رابطه با نوع و نحوه واکنش جامعه جهانی در قبال بحران‌های جاری بشری بین‌المللی، به‌ویژه در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا مطرح کرده است. تقابل اهداف و منافع قدرت‌های بزرگ در هر یک از این بحران‌ها و تلاش آنها در جهت تأمین امنیت و منافع ملی، افزایش حداکثری قدرت نسبی و از همه ‌مهم‌تر بازدارندگی نقش و نفوذ رقبای دیرینه خود در کشور یا کشورهای هدف، موجب رویکردهای گزینشی در قبال بحران‌های بشری ازجمله بحران‌های لیبی و یمن شده است. در این نوشتار سعی می‌شود تا ضمن بررسی دکترین مسئولیت حمایت، رویکرد قدرت‌های بزرگ، به‌ویژه اعضای دائم شورای امنیت در قبال بحران‌های لیبی و یمن تبیین و ارزیابی شود.


۰ نظر ۲۴ آذر ۹۶ ، ۱۸:۳۱
اسفندیار خدایی

دانیال رضاپور، دکتر سید امیر نیاکویی

نیل به مقاصد سیاسی، امنیتی و اقتصادی، همواره از مهم‌ترین اهداف کشورها در تدوین و اعمال سیاست خارجی بوده است. برای تحصیل این مقاصد، کشورها به طور سنتی نوعی دیپلماسی مبتنی‌بر رویکردها و ابزارهای سیاسی، نظامی و اقتصادی را در پیش گرفته‌اند. با وجود این در نیمه دوم سده بیستم با شکست جریان اصلی روابط بین‌الملل در پیش‌بینی اتفاقات ناشی از فروپاشی شوروی، رویکردهای روانشناسی سیاسی به‌عنوان رویکردی فرعی برای تحلیل مسائل بین‌المللی مطرح شدند. نقشه ادراکی به‌عنوان یکی از ابزارهای روانشناسی سیاسی که مبدع آن را می‌توان (رابرت اکسلرود) نامید، راهی برای بازنمایی گفته‌های شخص در مورد قلمرویی محدود (مثلا یک مشکل سیاستگذاری) است. این نقشه برای دریافت ساختار دعاوی علی و رسیدن به پیامدهایی که از این ساختار نشئت می‌گیرند، طراحی می‌شود. با بررسی نقشه ادراکی دکتر روحانی از طریق سخنرانی‌ها و مکتوبات موجود، پرسش اصلی این پژوهش چنین مطرح می‌شود که رویکرد آقای روحانی نسبت به حل‌وفصل مسائل هسته‌ای ایران چگونه بوده است؟ یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که نگرش حقوقی و دیپلماتیک دکتر حسن روحانی به مسائل بین‌المللی، باعث درک مسئله هسته‌ای ایران به‌عنوان یک موضوع حقوقی بین‌المللی شده که با پیروی از چهارچوب قوانین نهادینه شدن بین‌المللی و با همراهی کشورهایی که منافع مستقیم در ایران دارند، می‌توان آن را از طریق دیپلماتیک و براساس حفظ مصالح کشور به موفقیت رساند. متن کامل مقاله


۰ نظر ۱۵ آذر ۹۶ ، ۱۸:۲۷
اسفندیار خدایی

محمدتقی آذرشب؛ مرتضی نجم آبادی؛ رامین بخشی تلیابی

بسیاری از اندیشمندان روابط بین‌الملل بر این باورند که بحث درخصوص جایگاه امنیت درسیاست خارجی کشورها یکی از مباحث مهم در درک روابط بین‌الملل محسوب می‌گردد. پایان جنگ سرد، شکل گیری نظم نوین جهانی، ظهور بازیگران فراملی و فرادولتی، روند جهانی شدن و ... موجب شد تا بحثی کاوشگرانه پیرامون مطالعات امنیتی و چیستی آن مطرح گردد. بویژه آنکه فروپاشی رقابت میان آمریکا و شوروی در قالب جنگ سرد، ضمن آنکه ادبیات سیاسی و امنیتی را دگرگون کرد بلکه اکنون، فرصت تازه ای به منظور بسط مطالعات امنیتی را خارج از محدوده و چارچوب تنگ منازعه دو ابر قدرت فراهم آورده است. آگاهی و اشراف بر مبحث «امنیتی» امری ضروری بوده و دانشجویان و کارشناسان روابط بین‌الملل که خواهان تحلیل کنش‌ها و واکنش‌هایی هستند که در صحنه روابط بین‌الملل به وقوع می‌پیوندد را توانمندتر می‌سازد.در این مقاله ابتدا تعریفی از «امنیت وجایگاه آن در مکتب کپنهاگ» ارائه و مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت و سپس اندیشمندان این مکتب معرفی خواهند شد. نگارنده سعی خواهد نمود با ارائه این مبحث به پرورش یک چارچوب تحلیلی که بیانگر جامعیت «جایگاه امنیت» در اکثر مباحث علوم سیاسی است و روابط بین الملل، نایل آید. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۹ آذر ۹۶ ، ۱۸:۲۶
اسفندیار خدایی

دکتر محمد جمشیدی؛ فرناز نوری

The United States National Security Strategy under Bush and Obama: Continuity and Change

Mohammad Jamshidi; Farnaz Noori

The foreign policy of states determines the way they behave in the international arena. Accurate analysis of official foreign policy documents of a country is helpful in that it shows what the international priorities of a country are at specific periods. This article reviews the U.S. National Security Strategy documents published in 2002, 2006, 2010 and 2015 from the perspective of the perception of threats to the U.S. security and perception of the U.S. role in the world. It tries to study the differences and similarities between the Bush and Obama administrations in this regard using a Neoclassical Realist framework. The results show that the Obama administration identified a wider range of threat sources to U.S. national security while providing less detailed solutions to them. Also, as democracy promotion abroad ceased to be a priority in 2015, compared to 2002 and 2006, counterterrorism continues to be at the top of U.S. security agenda. In line with Neoclassical Realism, creation of an international order under U.S. leadership is an important priority mentioned in the NSS of 2015. Full  Text

۰ نظر ۰۹ آذر ۹۶ ، ۱۸:۲۱
اسفندیار خدایی

مهدی هدایتی شهیدانیx؛ صدیقه آذین

رفتار رقابتی کشورها در دوران معاصر در حوزه اقتصاد، موجب شده تا شکل جدیدی از رویکردهای نظری جهت تبیین این رفتارها در کانون توجهات واقع شوند. در این دوران اقتصاد بار دیگر به مثابه انگیزه اصلی رقابت‌های قدرت‌های جهانی مورد شناسایی قرار گرفته است. روابط راهبردی میان ایالات متحده و چین نیز از چنین ویژگی‌ای برخوردار می‌باشد. این رابطه در فضاهای مختلف جغرافیایی متاثر از موضوعات اقتصادی قرار گرفته است. به طور مشخص کنشگری این دو قدرت در کشور تاجیکستان گویای شکل جدیدی از رقابت میان این دو واحد مهم بین‌المللی است. بر این اساس سوال اصلی این مقاله آن است که مهم‌ترین عناصر در تعاملات رقابتی میان ایالات متحده و جمهوری خلق چین در کشور تاجیکستان کدام هستند؟ فرضیه مقاله آن است که مهم‌ترین عناصر موجود در رقابت آمریکا و چین در تاجیکستان بر دو مفهوم اقتصاد و امنیت استوار است؛ با این توضیح که برخلاف تعاملات میان چین و تاجیکستان که بر هر دو حوزه اقتصاد و امنیت استوار بوده است، جنبه‌های اقتصادی رابطه با تاجیکستان برای ایالات متحده از اهمیت کمتری برخوردار بوده است. رقابت میان دو قدرت بزرگ یاد شده در تاجیکستان بسیاری از منافع و مطلوبیت‌های جمهوری اسلامی ایران را نیز تحت الشعاع خود قرار داده است. این مقاله با استفاده از داده‌های آماری برگرفته از منابع رسمی و غیر رسمی درصدد است تا پاسخ‌های خود را در فرضیه مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به مرحله آزمون قرار دهد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۷ آبان ۹۶ ، ۰۸:۴۵
اسفندیار خدایی

صالح رضائی پیش رباط

هدف این مقاله بررسی مقررات موافقت‏نامه پادمان جامع، پروتکل الحاقی و برجام در خصوص دسترسی آژانس به مراکز نظامی و شرایط و محدودیت‏های آن است. در معاهده منع گسترش سلاح‏های هسته‏ای و موافقت‏نامه‏های پادمان جامع مرتبط با آن، صلاحیت یا اختیاری برای آژانس بین‏المللی انرژی اتمی مبنی بر دسترسی به مکان‏های نظامی کشورهای متعاهد وجود ندارد. پروتکل الحاقی نیز مقررات صریحی مبنی بر دسترسی آژانس به مراکز نظامی پیش‏بینی نکرده است. در سند برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) هم با وجود اینکه سازوکار پیچیده‏تر و شفاف‏تری در نظر گرفته شده، اما هیچ‏گونه حق یا صلاحیتی برای آژانس در این مورد در نظر گرفته نشده و هرگونه دسترسی در این مورد مشروط به رضایت و همکاری داوطلبانه ایران است.  متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۰ آبان ۹۶ ، ۰۸:۴۴
اسفندیار خدایی

دکتر محمدرضا حاتمی؛ میکائیل سانیار

این مقاله ضمن بررسی همه‏پرسی اخیر اقلیم کردستان عراق، منابع و تنگناهای تشکیل دولت مستقل در این اقلیم را مورد بررسی قرار می‏دهد. یافته‏های مقاله حاکی از آن است که رشد ناسیونالیسم کردی متأثر از شرایط تاریخی، وزن بالای ژئوپلیتیکی، تحولات چند سال اخیر منطقه خاورمیانه و حمایت برخی بازیگران منطقه‏ای و فرامنطقه‏ای از اصلی‏ترین عوامل تقویت‏کننده استقلال کردستان عراق محسوب می‏شوند و در مقابل، انزوای ژئوپلیتیکی، مخالفت قدرت‏های منطقه‏ای از جمله ایران و ترکیه، عدم حمایت بین‏المللی و مسئله کرکوک کلیدی‏ترین موانع اقلیم در راستای تشکیل دولت مستقل کردی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۰ آبان ۹۶ ، ۰۸:۴۱
اسفندیار خدایی

شایان جوزانی کهن، شاهین جوزانی کهن؛ دانشکده روابط بین‌الملل وزارت امور خارجه

چین در پی رشد اقتصادی پایدار خود درصدد است تا خود را به یکی از قدرت­‌های برتر اقتصادی جهان تبدیل کند و به افزایش مناسبات اقتصادی خود با کشورهای منطقه آسیای شرقی اقدام کند. درگیر بودن آمریکا در افغانستان و عراق سبب ایجاد شرایط مناسب‌­تر برای چین به منظور افزایش حضور و تأثیرگذاری این کشور در منطقه آسیای شرقی شد. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال یافتن چگونگی گسترش تأثیرگذاری چین در نظم منطقه­‌ای آسیای شرقی و ابتکارات این کشور در ایجاد نظم منطقه‌­ای چین محور در منطقه است. چین با استفاده از ابزارهای اقتصادی موجب ایجاد گرایش بیشتر در کشورهای آسیای شرقی به سیاست‌­های پکن شده است. همچنین در سال‌­های اخیر بازیگری امنیتی این کشور در منطقه نیز رشد داشته است. منطقه آسیای شرقی بدلیل شرایط جغرافیایی خاص و رشد اقتصادی چشمگیر شاهد حضور بازیگران فرامنطقه‌­ای نیز بوده است. اما تلاش چین برای ایفای نقش اصلی در منطقه کماکان ادامه دارد.

۰ نظر ۰۷ آبان ۹۶ ، ۱۲:۵۲
اسفندیار خدایی

عباس مصلی نژاد، دانشگاه تهران

رهیافت نئولیبرالیسم در اقتصاد سیاسی بین‌المللی اهمیت، مطلوبیت و کارامدی بالایی در حل منازعات سیاسی و بحران‌های منطقه‌ای  دارد. بخش شایان توجهی از تضادهای جهان غرب و ایران در سال‌های دهۀ 1990 به بعد عمدتاً تحت تأثیر فعالیت هسته‌ای ایران شکل گرفته و گسترش یافته است. در این مقاله به تبیین زمینه‌های اقتصادی کنش راهبردی آمریکا در مقابله با ایران و فرایند دیپلماسی هسته‌ای ایران و کشورهای گروه 1+5 براساس سیاستگذاری اقتصادی نئولیبرالی می‌پردازیم. پایان مذاکرات در 14 جولای 2015 و انتشار برنامۀ جامع اقدام مشترک را می‌توان انعکاس کاربرد رهیافت نئولیبرالی در حوزۀ سیاستگذاری اقتصادی تحریم و اقدام‌های متقابل ایران برای کنترل و گذار از تحریم دانست. علت اصلی موفقیت مذاکرات و برنامۀ هسته‌ای را می‌توان بهره‌گیری از سازوکارهای رهیافت نئولیبرالی در اقتصاد سیاسی بین‌المللی ذکر کرد. چنین رهیافتی زمینه‌های نیل به همکاری مشترک برای کاهش تهدیدات فراروی کشورها را سازماندهی کرد. در رهیافت سیاستگذاری اقتصادی نئولیبرال، همکاری بازیگران برای دستیابی به سود، قدرت و امنیت را امکان‌پذیر می‌سازد. در این فرایند، قالب‌های تحلیلی اقتصاد سیاسی رابطۀ ارگانیک بین مؤلفه‌های سیاست بین‌الملل و اقتصاد بین‌الملل برقرار می‌کند. براساس چنین رویکردی، هر گونه حل‌وفصل مرحله‌ای موضوعات هسته‌ای تابعی از ضرورت‌های اقتصاد و سیاست جهانی خواهد بود. از سوی دیگر، مذاکرات هسته‌ای را می‌توان در قالب الگوهایی از جمله «اعتمادسازی راهبردی» نیز تفسیر کرد. روند دیپلماسی هسته‌ای ایران و کشورهای گروه 1+5 بیانگر آن است که مؤلفه‌های اقتصاد سیاسی با نیازهای راهبردی جمهوری اسلامی ارتباط مستقیمی با حل‌وفصل فعالیت‌های هسته‌ای ایران دارد. پرسش اصلی مقاله آن است که «مبانی سیاستگذاری کنترل تحریم در رهیافت نئولیبرالی اقتصاد سیاسی بین‌الملل چیست و ایران چگونه از آن در فرایند مذاکرات هسته‌ای با گروه 1+5 استفاده کرده است؟» فرضیۀ مقاله بر این موضوع تأکید دارد که ضرورت‌های اقتصاد سیاسی ایران و امنیت راهبردی کشورهای 1+5 چنین فرایندی را به‌وجود آورده است. در تنظیم این مقاله از رهیافت سیاستگذاری اقتصادی سیاسی نئولیبرال استفاده شده است. متن کامل مقاله

۱ نظر ۰۱ آبان ۹۶ ، ۱۴:۳۵
اسفندیار خدایی

جواد ابراهیم پور

علیرغم افزایش همکاری‌های ایران و روسیه در اکثر زمینه‌ها بعد از دوره فروپاشی شوروی، الگوی روابط این دو کشور در زمینه تأمین انرژی جهانی متأثر از وضعیت طبیعی و استراتژیک در قالب رقابت توصیف می‌گردد. این امر بویژه بعد از رفع تحریم‌ها و توافق با قدرتهای بزرگ به نظر می‌رسد روند افزایشی نیز به خود گیرد. این مقاله درصدد بررسی زمینه‌های رقابت دو کشور در حوزه انرژی و تأثیر نتایج مثبت مذاکرات بر آن است. همچنین نشان داده شده است که بهبود روابط با غرب و تنش‌زدایی مسأله هسته‌ای، ایران را بعنوان یکی از رقبای جدی عرصه نفت و گاز و انرژی هسته‌ای مطرح خواهد نمود. این تحولات علاوه بر بازگشت ایران به جایگاه مهم انرژی منطقه و جهان، موقعیت ویژه روسیه در صادرات انرژی بویژه گاز طبیعی و سوخت هسته‌ای را نیز به چالش خواهد کشید. با توجه به ماهیت بحث مقاله با بهره‌گیری از روش توصیفی-تحلیلی، درصدد توضیح این مسأله است که تحولات دوره پساتحریم علاوه بر افزایش فعالیت ایران در زمینه تولید و تأمین انرژی جهانی موجب شکل‌گیری زمینه‌های رقابت با روسیه در حوزه انرژی خواهد شد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۷ مهر ۹۶ ، ۱۳:۲۹
اسفندیار خدایی

محمد علی بصیری، الهه سالدورگر؛ دانشگاه اصفهان

پس از استقرار نظام دموکراتیک در عراق و دستیابی شیعیان به قدرت، دول عرب منطقه از افزایش قدرت و حوزۀ نفوذ ایران نگران شدند. با افزایش مطالبات مردمی و وقوع انقلاب در کشورهای عربی این نگرانی به‌ویژه در بحرین به‌دلیل دارا بودن اکثریت شیعه افزایش یافت. آنان با اعزام نیرو به بحرین واکنش نشان دادند و نیز با افزایش مطالبات و اعتراضات مردمی در سوریه به بهانۀ حمایت از انقلابیون و برای ضربه زدن به ایران وارد عمل شدند. دخالت‌ها و حمایت کشوهای عربی به‌همراهی آمریکا و ترکیه و رژیم صهیونیستی به افزایش قدرت مبارزان مسلح و شکل‌گیری داعش منجر شد. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی درصدد بررسی علت شکل‌گیری داعش با این فرض است که علت اصلی شکل‌گیری داعش برهم خوردن توازن منطقۀ خاورمیانه پس از فروپاشی رژیم عراق و تلاش دول منطقه‌ای و فرامنطقه برای شکل دادن موازنۀ جدید در برابر ایران است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۲ مهر ۹۶ ، ۱۴:۲۹
اسفندیار خدایی

عباس عیسی زاده، سید حسین شرف الدین

غالباً این گونه تصور می شود که در وجود جریانی به نام «اسلام هراسی رسانه ای» و یا «تزریق ترس، نفرت و تعصب علیه اسلام و مسلمانان در افکار عمومی غرب از طریق رسانه ها»، هیچ گونه تردیدی وجود ندارد و مخالف و منکری برای آن نمی توان یافت، لکن چنین نیست. با وجود اینکه بسیاری از پژوهشگران با ارائه دلایل و شواهد کافی، بر وجود این معضل در غالب جوامع غربی به ویژه در دو سه دهه اخیر تاکید دارند، برخی محققان پس از بررسی و تحلیل روشمند رسانه های گوناگون گفتاری، نوشتاری و تصویری، در وجود معضل و جریانی با عنوان «اسلام هراسی رسانه ای» مناقشه کرده، آن را ناشی از تئوری توطئه و ساخته ذهن وهم آلود برخی مسلمانان جهت مقابله با هرگونه نقد و خرده گیری از باورها و معتقدات مذهبی شان می دانند. در این نوشتار تلاش شده است تا با استناد به شش پژوهش مهم، دیدگاه های منتقدان اسلام هراسی مورد نقد، بررسی و واکاوی قرار گیرد و صحت و سقم ادعای آن ها ارزیابی و تحلیل شود. ازاین رو، سوال اصلی مطالعه حاضر این است: منتقدان وجود اسلام هراسی رسانه ای در غرب، برای اثبات مدعای خود به چه شواهدی استناد جسته اند؟ روش مطالعه در مقام گردآوری، اسنادی و استنادی (بررسی منابع و گزارشات رسانه ای) و در مقام ارزیابی و داوری، تحلیلی و انتقادی است. نتیجه آنکه تقریباً هیچ یک از پژوهش ها به طور قطع وجود «اسلام هراسی رسانه ای» را رد نکرده اند، بلکه تنها بخش هایی از ادعای مذکور را مردود می دانند؛ بنابراین بیشتر تلاش ها معطوف به خدشه دار کردن این مدعا و شواهد آن معطوف بوده است و هیچ محققی به ضرس قاطع وجود جریان اسلام هراسی را رد نمی کند؛ چراکه تعصب گسترده ضد اسلامی در غرب به ویژه در وسایل ارتباط جمعی چنان عیان گشته که به هیچ عنوان قابل انکار و چشم پوشی نیست. منبع

۰ نظر ۲۰ مهر ۹۶ ، ۱۴:۲۵
اسفندیار خدایی

دکتر حمیرا مشیرزاده، فاطمه بهرامی پور

 ایران از راه­های مختلف به­ویژه از طریق متون رسانه­ای، به‌عنوان "دیگری دشمن"در ایالات متحده برساخته شده که این امر از نظر برداشت از ایران در سطوح و عرصه­های مختلف و نوع برخورد با آن واجد مدلولات و تبعات مهمی بوده است. سؤالی که این مقاله درصدد پرداختن به آن است، چگونگی ساخت ایران بر مبنای استعاره‌سازی است (انتقال جنبه­هایی از یک قلمرو به قلمرو دیگر به‌­نحوی که از قلمرو دوم به‌گونه­ای سخن گفته می‌شود که گویی قلمرو مبدأ است). استدلال اصلی مقاله این است که کاربرد انواع خاصی از استعاره­های دربارۀ ایران از یک سو، و پیوندیابی­های گفتمانی صورت‌گرفته از سوی دیگر، به ساخت ایران به‌عنوان یک "دشمن" در رسانه­های ایالات متحده منجر شده است. در این مقاله با تکیه بر شاخۀ خاص از نظریه و روش تحلیل گفتمان، یعنی تحلیل استعاره­ای، نقش محوری استعاره­ها در برساختن ایران به‌عنوان "دیگری دشمن"در گفتمان مطبوعاتی ایالات متحده با تکیه بر متون خبری سه روزنامۀ مهم این کشور (نیویورک تایمز، واشینگتن پست و وال استریت ژورنال) در یک دورۀ حدوداً دوازده‌ساله (از یازده ­سپتامبر 2001 تا سال 2013) بررسی شده و شواهد و داده­هایی برای نشان دادن چگونگی استفاده از استعاره­های مفهومی اصلی برای ایجاد و خلق روایتی از ایران به‌عنوان دشمن و نیز چگونگی تداخل گفتمانی و شباهت میان ساخت معنایی در هر سه روزنامه ارائه شده است.متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۷ مهر ۹۶ ، ۱۴:۲۳
اسفندیار خدایی

دکتر محمدرضا مجیدی، محمدحسین دهقانیان؛ دانشگاه تهران

راه ابریشم در طول چند قرن پیونددهندۀ امپراتوری­های بزرگ عصر خود بود و اگرچه اساساً بر مبنای دادوستد و سود اقتصادی شکل گرفته بود، به محملی برای تعاملات و ارتباطات فرهنگی و تمدنی تبدیل شد و میراث فرهنگی ماندگاری برای ایران، کشورهای آسیای مرکزی و به‌طور کل کشورهای غرب آسیا بر جای گذاشت. در این مقاله ضمن اشاره به پیشینۀ تاریخی راه ابریشم و پیامدهای اقتصادی و فرهنگی آن، به این موضوع می‌پردازیم که تلاش برای احیای راه ابریشم چگونه می­تواند زمینۀ همگرایی در غرب آسیا را فراهم کند؛ مانع از شکل‌گیری بستر مناسب برای رشد افراطی­گری در منطقه شود و به تقویت پایه­های ایران فرهنگی و روح مدارای مندرج در آن کمک کند. به همین منظور از برخی از نظریه­های مطرح در مطالعات منطقه­ای به‌عنوان مبنای نظری کار استفاده شده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۵ مهر ۹۶ ، ۱۴:۲۲
اسفندیار خدایی

دکتر احسان یاری، دانش رضایی؛ دانشگاه شیراز

یکی از الزامات رشد و توسعه­ اقتصادی کشور­ها در جهان کنونی، اتخاذ سیاست­ و دیپلماسی مناسب در راستای تأمین امنیت انرژی­شان است. با اینکه نوع نگاه به امنیت انرژی از سوی تولیدکنندگان و مصرف­کنندگان انرژی متفاوت است، اما می‌­توان گفت در برخی موارد امنیت انرژی آنها مکمل یکدیگر است؛ یعنی کشورها با آگاهی از سیاست­‌های امنیت انرژی همدیگر، می­‌توانند با اتخاذ سیاست و دیپلماسی مناسب روابط همکاری­‌جویانه و یا حاصل جمع مضاعف را در پیش بگیرند که حاصل آن افزایش بهره‌­وری و سود هم برای مصرف‌کننده و هم تولیدکننده انرژی است. جمهوری اسلامی ایران یک کشور تولید­کننده مهم انرژی منطقه‌­ای و جهانی است و نخستین کشور در حوزه­ خلیج‌فارس بود که نفت در آن کشف شد. از همان ابتدای کشف نفت تاکنون، انرژی مهمترین کالای استراتژیک صادراتی و یکی از عوامل مهم توسعه و رشد اقتصادی و تحولات این کشور محسوب می‌شود. از اینرو دارا بودن روابط نزدیک با مصرف‌کنندگان انرژی، برای کسب موقعیت بهتر و سود بیشتر در حوزه انرژی، می‌تواند برای ایران حائز اهمیت باشد. در این پژوهش با توجه به جایگاه ویژه انرژی ایران در منطقه و جهان و همچنین اهمیت انرژی (نفت و گاز) در اقتصاد کشور، به بررسی تأثیر دیپلماسی انرژی بر امنیت انرژی جمهوری اسلامی ایران می­‌پردازیم. در پایان نیز به ارائه راهکار­هایی در حوزه دیپلماسی انرژی پرداخته می‌شود. نگارندگان در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته­‌اند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۵ مهر ۹۶ ، ۱۲:۵۲
اسفندیار خدایی

دکتر محمدصادق کوشکی، سید محمود حسینی؛ دانشگاه تهران

سازمان­های منطقه­ای راهی برای دستیابی به منافع راهبردی کشورها هستند که بر پایۀ اهداف و منافع مشترک کار می­کنند. امروزه سازمان همکاری شانگهای نیز به‌عنوان یک سازمان مهم منطقه­ای مطرح است. سازمان همکاری شانگهای در سال 2001 با حضور کشورهای چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان به­وجود آمد. در این میان، جمهوری اسلامی ایران همواره خواهان دستیابی به عضویت دائم در این سازمان بوده است. سؤال اصلی مقاله این است که اهداف و منافع ایران از عضویت در سازمان همکاری شانگهای چیست؟ در ادامه ضمن توجه به زمینه­های تکامل سازمان همکاری شانگهای، منافع عضویت دائم جمهوری اسلامی ایران در این سازمان را برمی‌شماریم و جدا از این فرصت­ها، به چالشی­هایی که برای دستیابی ایران به این مهم وجود دارد، نیز پرداخته می­شود. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۳ مهر ۹۶ ، ۱۴:۱۸
اسفندیار خدایی

روح الأمین سعیدی

تحولات چشمگیر محیط بین‌ الملل طی دهه‌ های اخیر اَشکال تحمیل اراده و اعمال سلطة قدرت‌ های بزرگ بر نظام جهانی را نسبت به گذشته بسیار دگرگون ساخته و دورانی موسوم به عصر استعمار نوین را رقم زده است که در آن تأثیرگذاری غیرمستقیم بر اذهان مخاطبان، مزیت نسبیِ به مراتب بیشتری از سلطه‌گری بر آنان از طریق ابزارهای قدرت سخت‌ دارد. مقالة پیش‌رو با مدنظر قرار دادن تحولات مذکور و با وام‌گیری از ادبیات گرامشی، به طرح این پرسش اصلی پرداخت که «روشنفکران ارگانیک» در کشورهای هدف چه نقشی را به‌منظور بسط و تحکیم هژمونی آمریکایی در عصر استعمار نوین ایفا می‌کنند؟ در پاسخ به پرسش اصلی، فرضیة نگارنده این بود که روشنفکران ارگانیک به دلیل تأثیرپذیری شدید از اندیشه و سبک زندگی غربی در نتیجة حضور در قلمرو جغرافیایی غرب و تحصیل در مراکز علمی اروپا و آمریکا به‌ویژه در قالب برنامه‌های دیپلماسی عمومی، واسطه و تسهیلگر هژمونی آمریکایی در جوامع هدف هستند. این مقاله از لحاظ نظری، رویکردی گرامشینیستی دارد و نگارنده به منظور راستی‌آزمایی فرضیة خود کوشید تا با روش تحلیل دومتغیره و شیوة گردآوری اسنادی اطلاعات، وجود رابطه‌ای علّی را میان نفوذ و هژمونی آمریکایی و رفتار جوامع هدف به واسطة کنشگری روشنفکران ارگانیک اثبات نماید.  منبع

۰ نظر ۱۳ مهر ۹۶ ، ۱۴:۱۵
اسفندیار خدایی
منوچهر توسلی نائینی؛ نادیا عطاران

ایالات متحده امریکا در سال 1996 قانون مصونیت دولت‌های خارجی (مصوب 1976) را اصلاح کرد. براساس این قانون، اشخاص امریکایی آسیب دیده از حملات تروریستی در هر جای دنیا و یا بازماندگان آنها می‌توانند در محاکم امریکا علیه دولت‌هایی که حامی عملیات تروریستی هستند، شکایت کنند. وزارت خارجه امریکا فهرست دولت‌های حامی تروریسم را مشخص می‌کند. جمهوری اسلامی ایران از سال 1983 در فهرست دولت‌های حامی تروریسم ایالات متحده امریکا قرارگرفته است. از این‌رو دعاوی بسیاری در سال‌های اخیر علیه ایران در دادگاه‌های امریکا مطرح شده است و دادگاه‌های مزبور برخلاف قواعد حقوق بین‌الملل نیز تاکنون ده‌ها میلیارد دلار رأی علیه ایران صادر کرده‌اند. اما در مواجهه با این قانون راهکار ایران چیست؟ آنچه تاکنون اتفاق افتاده شرکت نکردن در دادگاه‌ها به منظور مشروعیت نبخشیدن به نقض مصونیت دولت‌ها است. مذاکرات دیپلماتیک، طرح مسئله در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و یا در دیوان بین‌المللی دادگستری، از جمله اقدامات سیاسی - حقوقی است که می‌تواند برای مقابله با این قانون از سوی ایران انجام شود. متن کامل مقاله

۱ نظر ۲۷ شهریور ۹۶ ، ۱۲:۲۷
اسفندیار خدایی

دکتر هادی آجیلی؛ مهرداد فلاحی بَرزُکی

  همه‌پرسی بِرِگزیت در پنج­شنبه 23 ژوئن 2016، با تمامی فراز و فرودهایی که برای آن متصور بودند، برگزار و خروجی آن نمایان شد؛ با اعلام نتایج نهایی این همه‌پرسی درباره­ بقا یا خروج این کشور از اتحادیه­ اُروپا، مقامات لندن رسماً اعلام کردند که اکثریت بریتانیایی‌ها -حدود %52- به خروج از این اتحادیه رأی دادند. علی­رغم نتیجه­ این همه­پرسی، یکی از اصلی­ترین دلایلی که کار خروج از اتحادیه­ی اُروپا را برای رهبر بریتانیا سخت و دشوار ساخته این است که این خروج با ایجاد بحران­های سیاسی- اقتصادی همراه نباشد که البته بسیار دور از ذهن می­باشد. لذا در شرایط کنونی و با توجه به سؤال­های مطرح شده در ارتباط با این همه­پرسی، هدف مقاله­ حاضر این می­باشد که خروج بریتانیا از اتحادیه­ اُروپا، چه پیامدهای سیاسی- اقتصادی­­ای برای بریتانیا و هم برای اتحادیه­ اُروپا به همراه خواهد داشت؟ در این راستا و بر اساس فرضیه­ پیشنهادی، ارزیابی نهایی این خواهد بود که پیامدهای سیاسی برگزیت شامل: از بین­رفتن اُروپای واحد، غلبه­ توده بر نخبه و شکست دموکراسی، تجزیه­ پادشاهی بریتانیا، در احزاب بریتانیا، کاهش امنیت اُروپا و مسأله­ مهاجرت و همچنین پیامدهای اقتصادی آن شامل: کاهش ارزش پوند و یورو در مقابل دلار، کاهش نیروی کار... و کاهش رشد اقتصادی می­باشد منبع

۰ نظر ۰۹ شهریور ۹۶ ، ۱۳:۲۰
اسفندیار خدایی

دکتر بهرام نوازنی، زهرا عبادی

پس از تشکیل جمهوری اسلامی در عراق، جمهوری اسلامی ایران رسمأ از عراقی باثبات، امن و مستقل که در عین دوستی با ایران، قادر و مایل به کاهش نفوذ ایالات متحده آمریکا در تحولات داخلی عراق باشد حمایت کرد اما شکل‌گیری عراق نوین با ویژگی‌های متفاوت از ساخت قدرت و سیاست، ضرورت تعریف نوین از نقش و موقعیت عراق در سیاست نرم و دیپلماسی هوشمند جمهوری اسلامی ایران با این کشور را اجتناب ناپذیر می‌کند. اهمیت عراق بیش از هر چیز به دلیل فراهم آوردن ظرفیت‌های فرصت‌سازی در سیاست خارجی ایران در سطح روابط دوجانبه، منطقه‌ای و روابط با قدرت‌های بزرگ بوده است. براین اساس هدف این نوشتار تحلیل نفوذ سیاسی جمهوری اسلامی ایران در عراق نوین است به خصوص آنکه در ساختار سیاسی نوین نیروهای شیعی و کرد نقش اصلی و بی سابقه‌ای را به‌دست آورده‌اند. از همین فرصت بکر است که جمهوری اسلامی ایران با پیگیری قدرت هوشمند به دنبال تسخیر افکار عمومی شیعیان و کردهای این کشور برآمده تا با بهره‌گیری از قدرت نرم به استحکام و گسترش روابط خود با عراق بپردازد. این مقاله، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در صدد پاسخ به این پرسش اصلی است که قدرت نرم ایران چگونه در کشوری که پس از اشغال نیروهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده آمریکا تحت حمایت این کشور بود؛ توانسته مانع تحقق سیاست‌ها و اهداف راهبردی آمریکا در این کشور باشد؟ یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که نفوذ نرم جمهوری اسلامی ایران در عراق نوین مبتنی بر سه حوزه‌ی ارزشی – اعتقادی، فرهنگی – اجتماعی سیاسی بوده که با به کارگیری دیپلماسی هوشمند در عراق توانسته تأثیر منفی بر تحقق اهداف و منافع راهبردی آمریکا بگذارد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۳ شهریور ۹۶ ، ۱۷:۲۳
اسفندیار خدایی

جنبش عدم تعهد و خلع سلاح هسته ای: موضع سیاسی و رفتار

حسین شریفی تارازکوهی، ایمان خسروی

Hossein Sharifi Tarazkouhi, Iman Khosravi

The emergence of nuclear weapons as a new actor in international relations has introduced a new area in the international security arena. Since the appearance of these weapons, there have been increasing efforts to limit and destroy them in order to achieve global peace in the framework of disarmament and centered around the Treaty on the Non-Proliferation of Nuclear Weapons. Along with the emergence of the non-proliferation system and the current trend, achieving nuclear disarmament has turned into an international demand, especially for the Non-Aligned Movement member states. The present study seeks to analyze the influence of the Non-Aligned Movement on disarmament in the framework of the mentioned Treaty. To this end, and based on the Neoliberal Institutionalism theory, this article studies the Non-Aligned Movement’s stance toward nuclear disarmament in the framework of the Treaty on the Non-Proliferation of Nuclear Weapons and the Review Conferences of the Parties to the Treaty on the Non-Proliferation of Nuclear Weapons. The study is written according to the descriptive-analytical method. The findings suggest that despite its inefficient influence prior to the 1995 Review and Extension Conference of the Parties to the Treaty on the Non-Proliferation of Nuclear Weapons, the Non-Aligned Movement, as a major actor in international peace and security, has gained an influential position in the negotiations about the formation of the trends related to nuclear disarmament in the Treaty on the Non-Proliferation of Nuclear Weapons. Full Text Article

۰ نظر ۰۱ شهریور ۹۶ ، ۱۷:۳۰
اسفندیار خدایی

دکتر مختار صالحی، دانشگاه مازندران

پارامترهای مختلفی بر توسعه اقتصادی کشورها تاثیرگذار است. از بین پارامترهای تاثیرگذار، امنیت یکی از مهم‌ترین آنهاست. وجود امنیت در سطح داخل و منطقه بر فرایند توسعه اقتصادی تاثیر بسزایی دارد. در شرایط کنونی، در خاورمیانه، دو روی سکه امنیت، تروریسم و توریسم قرار دارد. علی رغم افزایش سطح ضریب امنیت ملی ایران، ضریب امنیت در خاورمیانه کاهش یافته است. سوال اصلی پژوهش این است که، شکننده‌گی دولت‌ها در خاورمیانه چه تاثیری بر جایگاه توریسم نسبت به تروریسم در منطقه بر جای گذاشته است؟ بنابر فرضیه پژوهش، به نظر می‌رسد، متاثر از تداوم شکننده‌گی در کشورهای عراق، سوریه و یمن، خاورمیانه به منطقه جذاب برای تروریست‌ها تبدیل شده است. تداوم حضور تروریسم، در بلند مدت فرایند توسعه منطقه از جمله ایران را با مشکل مواجه می‌کند. اتخاذ دیپلماسی فعال منطقه‌ای از سوی ایران برای ارتقاء ضریب امنیت خاورمیانه ضروری به نظر می‌رسد. در همین راستا، موضوع فوق را بر اساس چارچوب نظری ماهیت دولت‌های شکننده به بحث می‌گذاریم. برای آزمون فرضیه، از روش توصیفی تحلیلی همراه با آمار و ارقام بین‌المللی مرتبط با موضوع استفاده شده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۹ مرداد ۹۶ ، ۱۷:۲۹
اسفندیار خدایی

دکتر محمدعلی بصیری، دکتر مجیدرضا مومنی، الهام استوار

شورای امنیت، هرگاه احساس کند که مسئله‌ای به عنوان بحران، امنیت و صلح بین‌المللی را به خطر می-اندازد وارد می‌شود. بحران‌های بین‌المللی از جمله بحران هسته‌ای ایران و کره شمالی، از جمله بحران-هایی هستند که توجه نهادهای بین‌المللی از جمله شورای امنیت سازمان ملل متحد را به خود معطوف ساخته است. سوال اصلی این مقاله این است که عملکرد شورای امنیت در قبال پرونده هسته‌ای ج.ا.ایران وکره شمالی چگونه بوده است. فرضیه‌ی ما در این پژوهش آن است که عملکرد شورای امنیت در قبال پرونده اتمی ایران و کره شمالی تبعیض‌آمیز بوده است. هدف ما در این پژوهش آن است که عملکرد شورای امنیت را در قبال برنامه هسته‌ای این دو کشور مورد بررسی قرار دهیم. یافته‌های تحقیق حاکی از آن است که هر دو این کشورها در معرض تحریم‌های اقتصادی، فشارهای سیاسی و تهدیدات نظامی بوده‌اند. در حالی که کره شمالی صریحا اعلام نموده خواهان استفاده‌های نظامی است، جمهوری اسلامی ایران، همواره اعلام کرده است قصد دارد از انرژی هسته‌ای در راه اهداف صلح‌جویانه استفاده کند و به NPT پایبند بوده است. این پژوهش با روش مقایسه‌ای با مطالعه‌ی کتب، مقالات، اسناد و... انجام شده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۳ مرداد ۹۶ ، ۱۷:۲۳
اسفندیار خدایی

دکتر رضا اختیاری امیری، محبوبه صالحی خنار

با روی کار آمدن دولت حسن روحانی، ایران دور جدیدی از مذاکرات فشرده و مستمر را با دولت های عضو گروه 1+5 آغاز کرد که نهایتا به توافق جامع هسته ای وین یا «برجام» منتج شد. در همین رابطه، علیرغم کاهش تنش ها و متعاقبا احیای روابط ایران و غرب بویژه اروپا، نه تنها سطح مناسبات ایران و چین حفظ شد، بلکه توسعه قابل ملاحظه ای را نیز تجربه نمود. با توجه به این موضوع، سوال اصلی پژوهش حاضر بر این مبنا شکل گرفته است که چه عواملی در گسترش مناسبات ایران و چین پس از توافق نهایی هسته­ای یا « برجام» نقش مهمی ایفاء نمودند؟ این پژوهش با بهره­گیری از روش توصیفی – تحلیلی و با کاربست پارادایم عمل­گرایی در قالب رهیافت نظری نو واقع­گرایی استدلال می­کند که مولفه­هایی مانند وفاداری چین به ایران در شرایط سخت تحریم­ها، تداوم بی اعتمادی ایران به غرب علیرغم احیای روابط، الزامات اقتصادی متقابل تهران-پکن، اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک ایران برای چین، لزوم مقابله با افراط­گرایی، تروریسم و بنیادگرایی و همچنین مخالفت با نظم موجود بین­المللی و یک  جانبه­گرایی ایالات متحده موجب شده تا دو کشور ایران و چین ضمن حفظ سطح تعاملات و مناسبات سیاسی و اقتصادی فعلی خود، تلاش نمایند تا همکاری­های دوجانبه را بیش از پیش گسترش دهند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۹ مرداد ۹۶ ، ۱۰:۰۸
اسفندیار خدایی

یاسر نورعلیوند؛ عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی

در نتیجه رویدادها و تحولات ژئوپلیتیک منطقه‌ای و ژئواستراتژیک قدرت‌های فرامنطقه‌ای از اوایل قرن بیست‏ویکم به این سو، موازنه منطقه‌ای در راستای منافع ایران و به ضرر عربستان سعودی تغییر پیدا کرده است. این وضعیت، در کنار تحولات داخلی عربستان به‏ویژه به قدرت رسیدن رهبران جدید در این کشور، سعودی‌ها را به سوی این درک و نگرش از تحولات منطقه سوق داده است که اگر نقش و نفوذ رو به افزایش ایران در چارچوب راهبرد موازنه‌سازی مجدد، کنترل و مهار نشود، نظم آینده غرب آسیا، ایران‌محور خواهد بود. به همین دلیل، ریاض در قالب سیاستی تهاجمی، رویکرد موازنه‌سازی مجدد در برابر ایران را در چارچوب سه راهبرد موازنه‌سازی سخت، موازنه‌سازی برون‌گرا و موازنه‌سازی درون‌گرا دنبال می‌کند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۶ مرداد ۹۶ ، ۰۹:۵۶
اسفندیار خدایی

تحریمهای ایران در روابط آمریکا و چین؛  نویسنده: اسفندیار خدایی؛ انتشارات لمبرت آلمان، 2017

Book: Iran Sanctions in US-China Relations; by Esfandiar Khodaee, 2017

 لینک خرید کتاب      Link

اسفندیار خدایی

۰ نظر ۱۶ مرداد ۹۶ ، ۰۹:۵۵
اسفندیار خدایی
  • دکتر محمدسعید تسلیمیx، خلیل نوروزیx، احمد مخدومیx، مهدی هاجریx

هدف این پژوهش، ارائه الگوی پارادایمی و نظام‌مند توسعه دیپلماسی علمی کشور، مبتنی ‌بر مصاحبه‌های خبرگان و مسئولان دخیل در حوزه علمی و فناوری و دیپلماسی است. این پژوهش مبتنی ‌بر راهبرد پژوهشی داده‌بنیاد و بر اساس رویکرد مختار به دنبال استخراج الگوی پارادایمی توسعه دیپلماسی علمی است. بدین منظور ابتدا 17 نفر از استادان، خبرگان و متخصصان حوزه دیپلماسی علمی شناسایی شده و مورد مصاحبه قرار گرفتند و در مرحله بعد با فرآوری داده‌ها و مفاهیم، مقوله‌های سطح 1، سطح 2، سطح 3 و الگوی پارادایمی استخراج شد. با طی مراحل پژوهشی داده‌بنیاد، هر کدام از مقوله‌های شناسایی‌شده با توجه به سنخیت موضوعی، ذیل مقوله‌های پارادایمیِ علل غایی، علل ضروری، علل فاعلی، شروط، موانع، ظرفیت‌ها، معدّات و بروندادها دسته‌بندی شدند. با توجه به محرکات انگیزاننده ناشی از علل غایی و اضطرار به‌وجودآمده از علل ضروری، توسعه دیپلماسی علمی کشور به‌عنوان یک امر مهم از منظر خبرگان و مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران تلقی می‌شود و باید با در نظرگرفتن شروط، موانع و ظرفیت‌ها به ترسیم معداتی برای نیل به این مهم پرداخت. در پایان به بروندادها به‌عنوان نتایج عملی و عینی توسعه دیپلماسی علمی اشاره شده است. متن کامل مقاله

 

۰ نظر ۱۵ مرداد ۹۶ ، ۲۰:۰۶
اسفندیار خدایی

دکتر مراد کاویانی راد، دکتر عبداله قنبرلو، مراد دلالت

جنوب غرب آسیا متشکل از کشورهایی است که تنوع هویتی سازه‌های سیاسی-فضایی منطقه و کشمکش‌های سیاسی برخاسته از منافع و رویکردهای متعارض کشورهای حاضر دست‌کم طی چند دهه اخیر نقش مؤثری در شکنندگی امنیت منطقه‌ای داشته است و این در حالی است که ثبات خاورمیانه، امنیت و کنترل انرژی منطقه ژئوپلیتیک خلیج فارس و کنترل رقبا در جنوب غرب آسیا همواره در کانون توجه سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا قرار داشته است. داده های موجود گویای آن است رشد توسعه اقتصادی کشور چین این کشور را به جایگاه هماورد ژئواکونومیک ایالات متحده بالا کشیده است از این‌ رو، مهار این رقیب در کانون ژئواستراتژی ایالات متحده قرار دارد. یافته‌های موجود گویای آن است که متأثر از مباحث ژئواکونومیک، سیاست خارجی آمریکاجهت‌گیری پاسیفیک محوری به‌ویژه در ارتباط با چین یافته است. از این‌رو تنظیم مناسبات پاسیفیک محور این کشور نیازمند کاهش حضور نظامی در خاورمیانه است. مقاله حاضر براین فرض استوا راست که رویکرد پاسیفیک محور ایالات متحده این کشور را واداشته که کشورهای جنوب غرب آسیا نقش بیشتری در تأمین امنیت منطقه‌ای بیایند. داده‌های مورد نیاز این پژوهش به روش کتابخانه‌ای گردآوری شده است و روش‌شناسی حاکم بر تحقیق نیز ماهیت توصیفی-تحلیلی دارد. نتیجه پژوهش نشان داد که طی دو سال اخیر رویکرد پاسیفیک محور آمریکا با توجه به گسترش فزایند تروریسم و وزن ژئوپلیتیک ج.ا. ایران و نقشی که در ثبات منطقه دارد زمینه تحول مناسبات این کشور با ایران را در پی داشته است که گفتگوهای هسته‌ای و رخدادهای مرتبط با آن در این حوزه قابلیت تأمل دارد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ مرداد ۹۶ ، ۱۰:۲۷
اسفندیار خدایی

دکتر صادق زیباکلام، محسن زمانی

یکی از مهمترین و حساسیت برانگیزترین موضوعات در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و بی شک مهم ترین جنجال تاریخ دیپلماسی ایران بعد از ماجرای ملی شدن صنعت نفت، بحران هسته ای شدن ایران بوده است.رقابت قدرت های بزرگ جهانی، منطقه ای بر سیاست هسته ای ایران به همان میزان تاثیر گذاشت که فعالیت های هسته ای ایران برسیاست های منطقه ای و جهانی، به طوری که با برجسته شدن مساله داغ و جنجالی هسته ای ایران بالاخص در دهه اخیر، تعارض واحدها لحظه به لحظه شکلی منازعه آمیزتری یافت که در این میان تبلیغات منفی غرب و برخی واحدهای خاورمیانه، حساسیتی بسیار شدید بر روی مسئله اتمی ایران بوجود آورده وضمن تاثیرات محسوس برسیاست و امنیت خاورمیانه، باعث بوجود آمدن عکس العمل های خصمانه ای در ابعاد بین المللی و منطقه ای نسبت به ایران شده که در نهایت به اتحادهای امنیتی بین واحدها بر علیه ایران انجامید. صرف نظر از نوع وشیوه دیپلماسی نخبگان ایرانی باید گفت که مسئله هسته ای ایران یک متغیر بسیار مهم بر ماهیت روابط امنیتی و سیاسی منطقه ای در قبل و بعد از توافق جامع هسته ای ( برجام) بوده است. جدا از مذاکرات هسته ای منجر به برجام و ارزیابی متن محور و قضاوت درباره دستاوردهای آن، پیامدهای برجام و تاثیرات آن بر سیاست های منطقه ای خاورمیانه قابل تامل و بررسی است. سوالات مقاله از این قرار هستند که آیا توافق هسته ای ( برجام) موجب ایجاد تغییراتی در سیاست های منطقه ای جمهوری اسلامی ایران شده است؟ متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۰ مرداد ۹۶ ، ۰۹:۴۳
اسفندیار خدایی

سید مرتضی هژبرالساداتی و دکتر علیرضا پویا؛ دانشگاه فردوسی مشهد

تحقیقات متعدد نشان می‌دهند رخدادهای سیاسی از جهات مختلف بر بورس اوراق بهادار تأثیر‌گذارند. یکی از رخداد‌های سیاسی حائز اهمیت برای جمهوری اسلامی، مذاکرات هسته‌ای با گروه 1+5 است که در راستای حل محدودیت‌ها و تحریم‌های اعمال شده علیه جمهوری اسلامی برگزار می‌شود. به‌نظر می‌رسد با عنایت به تأثیر تحریم‌ها بر تراز تجاری، تأمین ارز و ... و همچنین نظارت دقیق سرمایه‌گذاران بر تحولات اقتصادی کلان و سیاسی کشور، برگزاری مذاکرات هسته‌ای می‌تواند بر بورس اوراق بهادار تهران تأثیر‌گذار باشد. این تحقیق به دنبال بررسی تغییرات قیمتی سهام و خوشه‌بندی شاخص گروه‌های صنعت برمبنای عکس‌العمل سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه با رویکرد بازده روزانه است. به این منظور از پانل دیتا با 28 مقطع و 1422 روز استفاده و گروه‌های مختلف صنعت براساس بازده غیر‌نرمال کسب شده خوشه‌بندی می‌شوند. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد گروه‌های صنعت موجود در بورس اوراق بهادار در سه خوشه با عکس‌العمل منفی، عکس‌العمل مثبت کم و عکس‌العمل مثبت زیاد بخش‌بندی می‌شوند. به‌منظور بررسی سطح تمایز و اعتبار خوشه‌بندی از تحلیل تشخیصی استفاده شده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۰ مرداد ۹۶ ، ۰۹:۲۵
اسفندیار خدایی

دکتر حامد عامری گلستانی؛ بهروز شجاعی

برنامۀ هسته‌ای ایران یکی از موضوعات مهم در رابطۀ آمریکا و ایران پس از انقلاب اسلامی است. رویکردهای مختلف آمریکا در قبالِ این پرونده نقش مهمی در فراز و فرود آن داشته است. دو رویکرد «یک‌جانبه‌گرایی» و «چندجانبه‌گرایی» از جمله مهم‌ترینِ آن‌هاست. در دورۀ جرج دبلیو بوش، آمریکا با پی‌گیری سیاست‌های یک‌جانبه‌گرایانه، هژمون شدن را دنبال می‌کرد در سال‌های آخر بوش، سیاستِ این دولت به‌دلیل ناکارآمدی‌های آن در خاورمیانه، رو به چندجانبه‌گرایی گذاشت، که البته رویکردی قوی نبود. اوباما سیاست‌های چندجانبه را در زمینه‌های مختلف، از جمله پروندۀ ایران دنبال کرد و مذاکره با ایران، و همکاری با کشورهای 5+1 محاصل چندجانبه‌گرایی آمریکا و تغییر در سیاست‌هایِ ایران بود. این مقاله، با روش مقایسه‌ای، به‌دنبال مقایسۀ این دو رویکرد اساسی با این پرسش است که، «رویکردهای دولت بوش و اوباما در قبال پروندۀ هسته‌ای ایران، چگونه با هم قابل مقایسه‌اند؟» با این فرضیه که «در مقایسۀ میانِ سیاستِ آمریکا در قبال پروندۀ هسته‌ای ایران، «هژمونیک‌کرایی و نظامی‌گری» شاخص‌های مهم یک‌جانبه‌گرایی و «همکاری و نهادگرایی بین‌المللی، شاخص‌های مهم چندجانبه‌گرایی هستند.» منبع

۰ نظر ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۲۱:۵۰
اسفندیار خدایی

دکتر مجید بزرگمهری؛ مریم میرزایی

در شرایطی که جمهوری خلق چین سیاست توسعه اقتصادی، صنعتی و تجارت خارجی را با سرعتی اعجاب آور دنبال می کند، نیاز این کشور به منابع انرژی فسیلی مانند نفت و گاز افزایش یافته و چنین رویه ای افزایش واردات این محصولات را از نقاط مختلف دنیا به ویژه خلیج فارس در پی خواهد داشت. محرک اصلی چین در فعال تر شدن آن در خلیج فارس، نیازهای انرژی و به موازات آن کم رنگ تر شدن نقش ایدئولوژی در سیاست جهانی پس از جنگ سرد است. سوال محوری این مطالعه به چگونگی سیاست چین در خلیج فارس می پردازد و در این راستا روند حضور این قدرت فرامنطقه ای در این حوزه استراتژیک انرژی بررسی می شود. به نظر می رسد به موازت افزایش نیاز به انرژی های فسیلی، چین حضور گسترده تری در خلیج فارس در قالب مراودات اقتصادی و بازرگانی و به صورت واردات نفت و صادرات کالا و خدمات به کشورهای منطقه خواهد داشت. در این مطالعه از روش توصیفی تحلیلی بهره گرفته شده است ودر ارائه داده ها سعی شده تکیه بر اسناد درجه یک باشد. منبع

۰ نظر ۰۳ مرداد ۹۶ ، ۲۱:۵۰
اسفندیار خدایی

دکتر کابک خبیری؛ منوچهر محمدی

توافق­های چند جانبه در بین کشورهای دنیا در ارتباط با مسائل چالش برانگیز معمولا راه گشای نقش آفرینی طرفین در تحولات پس از چنین توافقاتی است. برنامه جامع اقدام مشترک، حکم چنین ابزاری را برای ایران داشت تا در دوره­ای که سعی می­شد ایران با طرح تلاش برای ساخت تسلیحات هسته­ای به انزوا برده شود، با این توافق به بازیگری موثر در چانه­زنی بین­المللی تبدیل شد. برجام حاصل بیش از یک دهه تنش و مذاکرات بی­نتیجه با طرف­های غربی بود. ایران در فضای پسا برجام به­طور رسمی وارد باشگاه اقتصاد و سیاست جهانی و منطقه­ای شد. این مقاله درصدد پاسخ به این سوال است که تعامل ایران با جامعه جهانی در فضای پس از برجام چه  ﺗﺄثیری بر نقش آفرینی این کشور در غرب آسیا و جهان گذاشته است؟ این مقاله این فرضیه را بررسی می­کند که ایران در فضای پس از برجام از جایگاه کنترل شده قبلی خارج و به صورت یک بازیگر فعال در مدیریت بحران های منطقه ای ایفای نقش نموده و این امر باعث تغییر موازنه قدرت در منطقه به ضرر عربستان و ترکیه گردیده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۸ تیر ۹۶ ، ۱۷:۵۴
اسفندیار خدایی

حاکمیت ملی و اصل عدم مداخله به عنوان یکی از مشتقات آن، جزو نهادهای موسس نظام بین المللی محسوب می شوند. نهادهای شکل دهنده به جامعه بین المللی در تطور تحولات بین المللی دستخوش تغیرات تدریجی می شوند. برخی از نهادهای بین المللی ممکن است مقوم برخی از دیگر نهادها شوند و یا به گونه ای مغایر تعارض در بین نهادهای شکل دهنده به جامعه بین المللی گاهی سبب فرسایش و در نهایت منسوخ شدن برخی از دیگر نهادها می شود. نهادها حاکمیت ملی و اصل عدم مداخله در عصر مدرن همچنان که نقش تاسیسی در پیدایش دولت های ملی داشته است، تحت تاثیر رشد دیگر نهادها قرار گرفته است.  پس از پایان دومین جنگ قدرت های بزرگ در 1945،  بطور کلی گسترش حقوق و سازمان های بین المللی سبب تقویت حاکمیت ملی دولت ها شده است و قلمرو موضوعی مشروعیت توسل به زور قدرت های بزرگ را محدودتر کرده است. این مقاله به روش تبینی به بررسی سیاست های مداخله جویانه ایالات متحده به مثابه یک قدرت بزرگ بر علیه جمهوری اسلامی ایران به عنوان دولتی با حاکمیت ملی پرداخته است و به این یافته رسیده است که اقدامات و سیاست های مستمر مداخله جویانه ایالات متحده در امور داخلی ایران و تهدیدات مکرر و آشکار این دولت به توسل به زور بر علیه ایران در جهت تضعیف نهاد حاکمیت ملی و مشتقات حقوقی آن عمل کرده است. منبع

۰ نظر ۲۶ تیر ۹۶ ، ۱۲:۰۰
اسفندیار خدایی

حمید نیکو، دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه بوخوم آلمان؛ مرتضی سویلمی

ﻣﺴﺄله ایران و رژیم صهیونیستی در چهارچوب بازی حاصل جمع صفر قابل تبیین است. به این معنا که وجود این رژیم برای ج. ا. ایران غیر قابل تحمل است و از طرف دیگر رژیم صهیونیستی، ج. ا. ایران را به دلیل بهره‌مندی از قدرت موشکی و برنامه هسته‌ای و نفوذ چشمگیر در جهان اسلام، تهدیدی وجودی برای خود می‌داند. به همین دلیل، در سطوح مختلف علیه منافع منطقه‌ای و بین‌المللی ج. ا. ایران اقدام کرده است. در این مسیر، این رژیم از پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های راهبردی غرب از جمله امریکا بهره لازم را می‌برد. در این راستا، ایجاد فشار برای جلوگیری از پیشرفت برنامه‌ هسته‌ای ایران راهبرد امنیتی این رژیم به شمار می‌رود. از سوی دیگر، پس از توافق هسته­ای «برجام»، این نوید داده می شد که تحریم­های نفتی و مالی ایران در ازای محدودیت­هایی بر غنی سازی هسته­ای از بین خواهد رفت. این توافق همچنین نشانگر تثبیت ایران به مثابه قدرت هژمون منطقه مطرح می گردد؛ مسئله­ای که به نظر می­رسید آمریکا آن را پذیرفته بود. اما بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، ایران مجهز به سلاح هسته­ای را بدترین پیامد ممکن در وضعیت حاضر دانست و به همین ترتیب دولت های عرب حاشیه خلیج فارس احساس کردند که از توافق کنار گذاشته شده­اند. این مقاله به بررسی جایگاه برنامه هسته‌ای ایران در دکترین امنیتی رژیم صهیونیستی می پردازد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۵ تیر ۹۶ ، ۱۷:۴۹
اسفندیار خدایی
  • دکتر حسن شمسینی غیاثوند،x خورشید نجفی جویباری،x  رضا نصیری

انتخابات ریاست جمهوری  2016 امریکا را  می توان از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار داد. یکی از این ابعاد جایگاه پوپولیسم در پیروزی ترامپ در انتخابات بود. البته ظهور پوپولیسم در کشورهای توسعه یافته را از زوایای گوناگونی چون روان شناختی، سیاسی و اقتصادی می توان مورد بررسی قرار داد. بطور مثال می توان به جهانی شدن، افزایش شکاف های طبقاتی، افزایش نارضایتی ها و بحران های هویتی اشاره کرد. در انتخابات ریاست جمهوری امریکا دلایل مختلف اجتماعی، سیاسی، روان شناختی در ظهور پوپولیسم تاثیرگذار بودند چنانکه در بعد اجتماعی می توان به شکل گیری پوپولیسم فنی، شکاف های اجتماعی، شکاف های طبقاتی، شکاف  های هویتی، تاکید بر فاسد بودن کل سیستم و نظام سیاسی، نجات امریکا از بحران، دشمن سیتزی داخلی و خارجی از سوی ترامپ، نژاد پرستی و بازتولید هویت امریکایی اشاره کرد. همچنین از بعد جهانی می توان به  شکاف های طبقاتی در جهان، بازگشت ناسیونالیسم نوین، تقابل های هویتی و جهانی اشاره کرد. البته دلایل شخصیتی ترامپ همانند فقدان سابقه سیاسی، زبان و ادبیات سیاسی، عدم اشنایی مردم با ترامپ، تبدیل کردن خود به یک برند و خود را مخالف وضع موجود نشان دادن تاثر خاصی در پدیده پوپولیسم داشت. متن کامل مقاله

۱ نظر ۲۱ تیر ۹۶ ، ۱۱:۳۹
اسفندیار خدایی

محمد علی بصیری، سیدعلی مجیدی نژاد، عبدالرضا عالیشاهی؛ دانشگاه اصفهان

 ارتش ترکیه در سال­های 1960، 1971، 1980، 1997.م به خاطر حقی که «کمال آتاترک» برای محافظت از جمهوری ترکیه و حفاظت از ارزش­های کمالیستی به موجب قانون اساسی به ارتش واگذار کرده، دست به کودتا زده است، ولی با به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در سال 2003.م و توسعه همه جانبه ترکیه، این کشور، گذار واقعی به دمکراسی و مردم سالاری را در پیش گرفته بود و حزب عدالت و توسعه از طریق راه­های قانونی و اصلاح قانون اساسی تصویب شده در زمان کودتاهای نظامی، راه­های منتهی به کودتا را در این کشور بسته بود، ولی ارتش برای بار پنجم در 15جولای 2016 دست به کودتای نظامی علیه جزب عدالت و توسعه زده و این سوال را ایجاد کرده که با وجود توسعه همه جانبه ترکیه از زمان به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه و در پیش گرفتن راه گذار به دموکراسی و محدود کردن نقش ارتش در سیاست، چه عواملی باعث شده تا این نهاد نظامی دوباره اقدام به کودتا کند؟ در پاسخ به سوال فوق این فرضیه مورد آزمون قرار گرفت که علت شکل­گیری چنین کودتایی، محروم کردن ارتش از توانایی­های ارزشی معطوف به قدرت خود و محروم کردن جنبش فتح الله گولن از فعالیت­های خود در داخل ترکیه و عدول از ارزش­های کمالیستی توسط حزب عدالت و توسعه بوده است. روش پژوهش این مقاله نیز مبتنی بر روش تحلیلی - توصیفی و استفاده از منابع مکتوب و مجازی می باشد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۰ تیر ۹۶ ، ۱۷:۴۹
اسفندیار خدایی

حجت داوند، محمد داوند؛ دانشگاه تربیت مدرس

امروزه نظریّه‌های کلان روابط بین‌الملل، از تحلیل بسیاری از ریشه‌های دغدغه‌های جدید در سیاست جهان، نظیر مشکلات زیست‌محیطی، گرسنگی و مهاجرت، باز ماند‌ه‌اند. این موضوع سبب شده تا گرایش‌هایی در دیسیپلین روابط بین‌الملل شکل گیرند که ساختارها و الگوهای آنها با جهان واقع و معیارهای علمی مطابقت نداشته باشد. یکی از این گرایش‌ها، «امنیت انسانی» است. نظریه‌پردازان این مفهوم، اجماع خاصی بر اصول و ساختار امنیت انسانی ندارند و کشورهای در حال توسعه را بدون شواهد علمی، مرجع اصلی تهدیدات علیه امنیت بشریت می‌دانند. حال جای پرسش است که چگونه می‌توان رابطه قدرت و بحران نظریه‌پردازی در روابط بین‌الملل را تحلیل نمود‌؟ با کنکاش در بنیادهای پارادایم پسا ساختارگرایی در ارتباط با بازتاب رابطه قدرت-دانش و تفسیر افراطی از قدرت در نظام معنا‌، مشخص گردید: مفهوم امنیت انسانی، در شناسایی تهدید‌کنندگان امنیت بشری، سهم عمده‌ای از کشورهای صنعتی و نظام سرمایه‌داری را نادیده می‌گیرد. همین رویکرد بنیادهای نظری و روشی امنیت انسانی را از معیارهای علمی دور نموده است. لذا، این گرایش که از آن به مثابه «پارادایم» نیز یاد شده، کمک شایانی به پیشرفت اندیشه‌ورزی در روابط بین‌الملل نمی‌کند. رویکرد تحقیق حاضر تحلیلی- تبیینی، نوع آن نظری-انتقادی، شیوه تجزیه و تحلیل داده‌ها کیفی و روش گردآوری اطلاعات، اسنادی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۹ تیر ۹۶ ، ۱۱:۳۶
اسفندیار خدایی

دکتر سید علی منوریx؛ دانشگاه خوارزمی

مشهور است که چشم‌انداز تأمل‌گرا در روابط بین‌الملل معاصر بازتاب‌دهندۀ امر اجتماعی/ معنایی است. از این منظر چشم‌انداز مذکور با تأمل در باب فرایند نظریه‌پردازی به تعهدات فرانظری معطوف شده است. نویسنده با روی آوردن به رویکرد فلسفی و بهره جستن از بصیرت‌های هوسرل و هَیدگر، به خصوص دو پنداشت نیّت‌مندی و زمان‌مندی، تلاش می‌کند تا با اتخاذ نگاهی انتقادی فرانظریۀ روابط بین‌الملل معاصر را واسازد. استدلال نویسنده آن است که در تحول چشم‌اندازهای نظریه‌پردازی در روابط بین‌الملل، متافیزیک چشم‌انداز خِرَدگرا که مبتنی بر بازی بی‌پایان حاکمیت و آنارشی در نظام بین‌الملل آنارشیک متشکل از دولت‌های دارای حاکمیت بود، به متا- فیزیک چشم‌انداز تأمل‌گرا که مبتنی تأملات فرانظری با محوریت وجوه سه‌گانۀ هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، و روش‌شناسی بوده تحول یافته است. فرضیۀ این مقاله آن است که فرانظریه/ متا- فیزیک روابط بین‌الملل معاصر برای نظریه‌پرداز تعلیق شده و می‌توان به جای نظریه، به نظریه‌پرداز معطوف شد. نتیجه آنکه فهم نظریه‌پرداز از معنای روابط بین‌الملل معاصر، مشروط به اشتراک افق زمانی هستندگیِ وی در کنار دیگر انسان‌ها/ هستندگان بوده، و تبعاً شناخت وی نیز از آنها خارج از این حیث زمانی نیست. گردآوری داده‌ها به روش کتابخانه‌ای انجام شده و روش تحیل محتوا جهت تحلیل داده‌ها مورد استفاده قرار گرفته است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۵ تیر ۹۶ ، ۱۱:۳۲
اسفندیار خدایی
فاکتور ایران در روابط آمریکا و چین: تعامل آمرانه و موازنه نرم
دکتر فواد ایزدی و اسفندیار خدایی؛
China Quarterly of International Strategic Studies :مجله
تابستان 1396
Foad Izadi, Faculty of World Studies, University of Tehran

Esfandiar Khodaee, PhD candidate in American Studies at the University of Tehran

Abstract:

Before the nuclear agreement with Iran, the Obama administration actively engaged with world powers and trade partners of Iran to strengthen the effectiveness of economic sanctions against Tehran. The role of China as the largest trade partner of Iran and as a veto power in the United Nations Security Council (UNSC) was controversial in this regard. Washington persuaded most of Iran’s trade partners to join in the sanctions and reduce trade with Tehran. But during the same period, China continued and even expanded economic relations with Iran. Reviewing the events through a process-tracing method, this study reveals that the Obama administration implemented a “guarded engagement” strategy to persuade China to join in the sanctions and reduce trade with Tehran. On one hand, the United States accommodated China’s interests and concerns, and engaged and bargained with China; on the other hand, Washington pressured Beijing through different channels such as security threats and economic sanctions. In response, through a soft-balancing strategy, China did not directly oppose the United States, in order to safeguard relations with Washington; and it eventually voted in favor of the UN resolutions after negotiating over the texts. In the meantime, Beijing refrained from voluntary cooperation with Western sanctions and even increased trade with Iran and filled the void to make sanctions abortive and costly, and to prevent U.S. domination over the Middle East. This study concludes that China’s current standing is such that U.S. diplomatic levers, such as bargaining, threats, sanctions, and pressures, are too costly and barely productive in getting Beijing to follow American policies.

Keywords: U.S.-China relations; Iran sanctions; soft balancing; guarded engagement

Source   منبع

۰ نظر ۱۴ تیر ۹۶ ، ۱۳:۳۶
اسفندیار خدایی

مهدی محمدی عزیز آبادی، دکتر رضا التیامی نیا، میثم تاجیک؛ دانشگاه یاسوج

با شکل‌گیری تحولات سیاسی در یمن، بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بر اساس منافع و علایق خود، جهت‌گیری­های مختلفی را در رابطه با این کشور که اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خاصی در منطقه خاورمیانه دارد، اتخاذ نموده‌اند. در این میان، تلاش پیگیر برخی دولت‌ها برای تغییر وضع موجود و برخی دیگر در جهت حفظ وضع موجود در این کشور در راستای افزایش قدرت خود از جلوه‌های بارز تحولات سیاسی در یمن محسوب می‌شود که بر پیچیدگی اوضاع این کشور افزوده است. این پژوهش به دنبال آن است تا در راستای نظریۀ رئالیسم تهاجمی به واکاوی انگیزه‌های مهم‌ترین بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای که خواهان تغییر یا حفظ وضع موجود در این کشور جهت افزایش قدرت خود هستند، بپردازد. بر این اساس پرسش اصلی مقاله این است که دلیل توجه قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به تحولات یمن و مداخله در امور داخلی این کشور چیست؟ یافته‌های پژوهش مبنی بر این است که تحولات سیاسی این کشور در حال افزایش و کاهش قدرت این بازیگران در منطقه می‌باشد. اگرچه بر هم خوردن موازنه قدرت امری غیرقابل‌پذیرش برای دولت‌های عرب منطقه و متحدان فرامنطقه‌ای آنهاست. روش اجرای پژوهش در این تحقیق، توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه‌ای اعم از منابع فارسی و لاتین و مقالات و سایت­های اینترنتی می‌باشد. تکنیک جمع­آوری اطلاعات نیز فیش­برداری است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۲ تیر ۹۶ ، ۱۱:۳۲
اسفندیار خدایی

هانیه حسینی، دکتر بهزاد شاهنده، نوروز سلیکانی؛ دانشگاه آزاد، واحد علوم تحقیقات

این پژوهش به بررسی استراتژی چین در قبال بحران اوکراین می­پردازد، چین در طی سال­های اخیر نقش شایانی در عرصه بین­المللی داشته است و در بحران اوکراین تاکید به تلاش طرفین برای دستیابی به یک راه حل سیاسی و دیپلماسی کرده است. اولویت اصلی چین تحقق اهداف اقتصادی است و تلاش دارد از خود تصویری ارائه دهد که بتواند با همه مناطق جهان همکاری اقتصادی نماید. از سوی دیگر، چین در پی هدف بسیار مهم «ظهور مسالمت‌آمیز» دریافته است که پیشرفت و قدرتمند شدنش در گرو همکاری با غرب و ایالات متحده است و با این هدف، سیاست همکاری با غرب را پیشه کرده و از نوعی چندجانبه‌گرایی که حاوی امتیازات اقتصادی در بیرون از منطقه و امتیازات سیاسی و امنیتی در درون منطقه باشد، حمایت می‌کند. چین و روسیه مجبور به توسعه استراتژی آسیایی و منطقه­ای خود هستند. در قالب این استراتژی روسیه توجه بیشتری به همکاری و مشارکت با چین خواهد داشت. در این تحقیق از روش پژوهشی گردآوری داده­ها و از روش کتابخانه­ای و مشاهده اسناد و مدارک استفاده می­شود. نتایج این پژوهش نشان می­دهد که بحران اوکراین باعث نزدیکی استراتژیکی و اقتصادی بیش از پیش روسیه به چین برحسب منافع و مناطق نفوذ مشترک و متعارض دوکشور شده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۲ تیر ۹۶ ، ۱۱:۲۷
اسفندیار خدایی

دکتر علی اکبر جعفری، عظیمه پاینده؛ دانشگاه اصفهان

جنگ جهانی دوم نتایجی همچون سامان یافتن اقتصادآمریکا، تضعیف قدرت انگلیس، و توجه دولت های قدرتمند به ایران، به دلیل موقعیت استراتژیک و منابع نفتی را به همراه داشت که برای ایران به بی ثباتی در همة زمینه ها منجر شد. در 1941-1953/1320-1332، آمریکا و انگلیس با حمایت از دولت هایی همچون قوام و رزم آرا، توسط سیا، بدامن، و عناصر وابسته با انواع اقدامات فرهنگی، به ایجاد تفرقه افکنی درگروه های مبارز پرداختند. در جریان ملی شدن صنعت نفت و تا زمانی که نیروهای ملی-مذهبی به رهبری آیت الله کاشانی و دکتر مصدق با هدف بیگانه ستیزی متحد بودند، آنها نتوانستند به اهداف خود برسند؛ اما تفرقة بین آنها باعث شد، آمریکا، دو رقیب بین المللی را از تسلط بر ایران کنار زند و سرانجام با کودتای 28مرداد1332/1953 ایران را تحت نفوذ خود درآورد. هدف: بررسی نقش آمریکا در تفرقه افکنی و بحران آفرینی در دورة زمانی1320-1332/1941-1953 می باشد. فرضیة پژوهش: «سیاست تفرقه افکنی بین گروه ها و نهادهای ایرانی ابزاری مؤثر برای رسیدن آمریکا به اهدافش در سال های مورد بحث بود». یافته های پژوهش: با کودتای 28 مرداد، آمریکا توانست رقبای بین المللی اش را کنار بزند و بر ایران مسلط شود. با توجه به این موضوع می توان نتیجه گرفت که تفرقه افکنی توسط مخالفان، یکی از کم هزینه ترین و درعین حال مؤثرترین ابزار برای رسیدن به اهداف است.متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۸ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۰۷
اسفندیار خدایی

مهدی زادگان، دانشگاه تهران

 این مقاله در چارچوب نظریه ی «پیوستگی» جیمز روزنا به تحلیل نقش لابی اسرائیل در سیاست خارجی آمریکا در قبال بحران سوریه می پردازد. ساختار قانونی ایالات متحده آمریکا بستر مناسبی برای ظهور، قدرت یابی و تأثیرگذاری گروه های فشار یا ذی نفوذ بر نظام تصمیم گیری داخلی و خارجی این کشور پدید آورده است که در این میان نقش آفرینی لابی مدافع یهود و اسرائیل از ویژگی خاصی برخوردار است. این لابی توانسته است به سهم بالا و تعیین کننده ای در ساختار قدرت ایالات متحده آمریکا دست پیدا کند و نفوذ بیشتری در روند سیاست گذاری آمریکا داشته باشد. این مقاله با بررسی دو حوزه سیاست گذاری آمریکا یعنی قوه مجریه و کنگره استدلال می-کند که این دو قوه برای تأمین امنیت اسرائیل به شدت تحت نفوذ لابی اسرائیل قرار دارند و در بحران اخیر سوریه این لابی با فشار آوردن به قوه مجریه و کنگره، برای ساقط کردن دولت بشار اسد که تهدیدی علیه امنیت اسرائیل بود در نهایت باعث خلع سلاح شیمیایی سوریه شد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۴ خرداد ۹۶ ، ۲۱:۴۵
اسفندیار خدایی

توماس گوتمان، بهمن خدادادی؛ دانشگاه وستفالیش ویلهم مونستر آلمان

چکیده: یکی از مباحث پر چالش و حاشیه دار در مراکز پژوهشی غرب، کارکردگرایی دین در جوامع امروزی است، چه در سطح عمومی نظام اجتماعی و چه در سطح خاص نظام های حقوقی و قضایی. ازمهمترین بازتاب های اهیمت این موضوع را می توان در مواجهات برون دینی، درون دینی و اجتماعی موجود نسبت به این پدیده یافت. در این میان، سکولاریسم بیش از هر اصل دیگری در تعقیب این پدیده ی اجتماعی بوده است؛ هرچند سکولاریسم درایالات متحده آمریکا پس ازدهه ها تلاش بی وقفه در انسداد شریان های کارکردگرایی سخت دین توفیق داشته است، در سترون ساختن نفوذ آرام و پر قدرت کارکردگرایی نرم دین ناکام مانده است. این واقعیت که باور آن شاید سخت بنماید، در سازوکار و رویه دستگاه قضایی آمریکا به وضوح تجلی یافته است. اثربخشی دینی از طریق کانال های متعدد، تمام کنشگران دستگاه قضایی ایالات متحده آمریکا را متاثر ساخته و جریان رسیدگی پرونده های معروف را تا حد زیادی در اختیار خود در آورده است. دامنه ی وسیع این واقعیت اجتماعی، موجب برانگیختن بسیاری از پژوهشگران علوم انسانی گردیده است تا از طریق پژوهش های متعدد راز همبستگی باورداشت مذهبی و کیفیت حکم، کاتالیزور ها و کانال های موثر این کارکردگرایی را کشف نمایند.متن کامل مقاله

۱ نظر ۲۲ خرداد ۹۶ ، ۰۹:۵۳
اسفندیار خدایی

نویسنده: رابرت ب مک کالا؛ مترجم: علی اسماعیلی؛

مجله: سیاست دفاعی » پاییز 1378 - شماره 28 ISC (36 صفحه - از 115 تا 150)

این مقاله تداوم ناتو را پس از جنگ سرد و در پی فروپاشی بزرگترین تهدیدهای رویاروی آن (اتحاد جماهیر شوروی، پیمان ورشو) بررسی می کند. مقاله در ابتدا وضعیت کوتاهی از دوران جنگ سرد و پس از جنگ سرد ناتو را تشریح می کند. سپس به بیان تئوری اتحاد می پردازد و به دنبال آن از سه دیدگاه مختلف (نئورئالیسم، سازمانی، نهادگرایی بین المللی) به بحث در مورد اتحاد به ویژه پایداری ناتو پس از جنگ سرد می پردازد و در نتیجه گیری نیز بیان می کند که بهترین رهیافت برای درک و فهم ناتو پس از جنگ سرد، رهیافت نهادگرایی بین المللی است. ادبیات سنتی اتحاد بر دو پرسش کلیدی متمرکز شده است: چرا اتحادها شکل می گیرند و چگونه خودشان را حفظ می کنند.(2) اما مسئله اساسی که کمتر مورد توجه قرار گرفته، این است که اتحادها چگونه خود را با شرایط استراتژیکی در حال تغییر هماهنگ می کنند.

۰ نظر ۲۰ خرداد ۹۶ ، ۱۷:۴۷
اسفندیار خدایی

دکتر مهدی صلاح، علی سلیمانی؛ دانشگاه سیستان و بلوچستان

چکیده: تبار شناسی مناسبات ایران و آمریکا از حیث شناخت موقعیت جهانی و منطقه ای، وضعیت سیاسی ایران در دو سده اخیر و وقوف بر دیپلماسیِ در دستور کار رجال ایرانی درخور توجه به نظر می رسد. نوشتار حاضر با تبیین مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر ماهیت مناسبات مذکور، در حد فاصل دوران سلطنت قاجار تا سال 1325ش/1947 م، برای پاسخ گویی به این سؤال تلاش می کند که: ضرورت های سیاسی اقتصادی دو کشور در ماهیت و چگونگی مناسبات میان آن ها چه تأثیری گذاشته است؟ دستاورد پژوهش که با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام شده حاکی از این است که تمایل رجال ایرانی به حضور قدرت سوم، برای کاستن از فشار قدرت های سنتی روس و انگلیس، با هدف از میان بردن نابسامانی های اقتصادی و سیاسی بود. به علاوه، تلاش آمریکا برای حضور فعال تر در عرصه های سیاسی و اقتصادی جهانی و بهره برداری از وضع راهبردی ایران، در چگونگی و چرایی این مناسبات سهم مؤثر داشته است.متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۸ خرداد ۹۶ ، ۰۱:۵۲
اسفندیار خدایی

دکتر امیربهرام پورعرب؛ دانشگاه تهران، دانشکده مطالعات جهان

منطقۀ شرق آفریقا از اوایل دهۀ 1990م به صحنۀ تقابل برخی سازمانهای تروریستی و ایالات متحده مبدل شد و این سازمان‌های تروریستی طی دو دهۀ گذشته با سرلوحه قرار دادن تفکرات افراطی خود تلاش کرده‌اند با سوء استفاده از موقعیت راهبردی این منطقه، اهداف مورد نظر خود را محقق سازند. یکی از مهم‌ترین سازمانهای مزبور القاعده است که از طریق مجموعه‌ای از اقدامات تروریستی در کشورهای اوگاندا، کنیا و تانزانیا موجبات رعب و وحشت مردم و به خطر افتادن امنیت عمومی این کشورها (در مقاطعی خاص) را فراهم آورده است. فعالیتهای تروریستی القاعده در شرق آفریقا هرچند بیشتر متوجه منافع آمریکا و هم‌پیمانان آن بوده است، سبب خدشهدار شدن نسبی وجهۀ مسلمانان این کشورها و سوء استفادۀ کشورهای غربی از این وضعیت و تثبیت حضور خود در این منطقه شده است. در این مقاله نحوۀ ورود و استقرار نیروهای القاعده به کشورهای شرق آفریقا و اقدامات تروریستی آنها علیه منافع غربی‌ها که آسیب‌های جدی بر مردم و دولت این کشورها وارد آورده است، در قالب مسئلۀ اصلی و عوامل اصلی کنشگر بر فرایند شکل‌گیری شاخۀ القاعده در شرق آفریقا به‌عنوان سؤال اصلی بررسی شده‌اند. تلاش برای اثبات آنکه اقدامات تروریستی القاعده در شرق آفریقا طی دو دهۀ گذشته از مقبولیت عمومی در بین مسلمانان این کشورها برخوردار نبوده است، نیز فرضیۀ اصلی را تشکیل می‌دهد. دست‌مایه قرار گرفتن شکل‌گیری شاخۀ القاعده در منطقۀ شرق آفریقا پارادایم نوآوری این مقاله محسوب می‌شود. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۵ خرداد ۹۶ ، ۰۴:۳۵
اسفندیار خدایی

دکتر محمدجواد رنجکش، الهه پورجواد؛ دانشگاه فردوسی مشهد

بهموجب منشور ملل متحد، نخستین هدف تکوین این سازمان، حفظ صلح و امنیت بین‌المللی و اتخاذ اقدامات مؤثر برای جلوگیری و رفع تهدیدها علیه صلح و امنیت جهانی است و مسئولیت اولیۀ این امر (مادۀ 24) به شورای امنیت واگذار شده است. بنا به اهمیت هدف یادشده، مادۀ 25 منشور مقرر می‌دارد که تصمیمات شورای امنیت مورد موافقت اعضای ملل متحد است. یکی از مسائل حساس جامعۀ بین‌المللی در عصر امروز، پدیدۀ تروریسم و آثار آن در تحولات روابط بین‌الملل است. از آنجا که گروه‌های تروریستی از طریق قاچاق اسلحه، پول‌شویی، استفاده از مقررات پناهندگی و به‌کارگیری فناوری اطلاعات دامنۀ فعالیت‌های خود را از سطح ملی به سطح بین‌المللی انتقال داده‌اند، مبارزه با آن نیز در احوال کنونی ابعاد جهانی یافته و در این بین نقش سازمان ملل و به‌ویژه شورای امنیت به‌عنوان حافظ اولیه و اصلی صلح و امنیت بین‌المللی از ویژگی ممتازه‌ای برخوردار است. این مقاله می‌کوشد با مقایسۀ اقدام‌های شورای امنیت در مبارزه با پدیدۀ تروریسم در دو دورۀ قبل و بعد از جنگ سرد، به تمایزات و تفاوت‌های واکنش شورای امنیت پس از حادثۀ یازدهم سپتامبر به‌عنوان نقطۀ عطفی در فعالیت‌های این رکن سازمان ملل اشاره کند. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد عملکرد شورای امنیت در مبارزه با تروریسم بعد از یازدهم سپتامبر در ابعاد کمی، کیفی، پذیرش، ابزار و الزام‌آوری متفاوت با دوران قبل است. متن کامل مقاله

۱ نظر ۱۳ خرداد ۹۶ ، ۰۴:۴۴
اسفندیار خدایی

دکتر داود آقایی، علیرضا اکبریان؛ دانشگاه تهران

 این مقاله بر آن است تا نوع روابط چین با آمریکا و روابط این دو در خلیج‌فارس را بررسی کند. سیاست خارجی چین از زمان دنگ شیائوپینگ با دیدی واقع‌بینانه به‌دنبال بهبود و توسعۀ روابط خود با آمریکا قرار گرفت. در این زمینه در منطقۀ خلیج‌فارس تعامل این دو کشور به طرف همکاری و دوری از درگیری سوق پیدا می‌کند و چین در جریان بحران‌هایی که در دهه‌های اخیر در این منطقه صورت گرفته، یک رویۀ عمل‌گرایانه و واقع‌گرایانه اتخاذ کرده و با دوری از هر سیاست و مشی رادیکال و عجولانه در جهت منافع ملی خود گام برداشته و بدین وسیله سعی کرده است با فاصله گرفتن از سیاست‌های ایدئولوژی‌گرایانه، در جهت اعتمادسازی و چالش‌زدایی با آمریکا گام بردارد و از تقابل بپرهیزد و در جهت تأمین بیشتر منافع خود با سایر قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای همکاری کند. البته تعامل چین با آمریکا با حفظ منزلت و حیثیت چین در مقابل یکجانبه‌گرایی و قدرت‌طلبی آمریکا صورت گرفته است که ویژگی خاص سیاست خارجی چین در گذر از بحران‌های فی‌مابین روابط خود با آمریکا در منطقۀ خلیج‌فارس بوده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۱ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۲۷
اسفندیار خدایی

دکتر عنایت اله یزدانی، بهمن ربیعی نیا، حسین مهدیان؛ دانشگاه اصفهان

روابط انرژی ایران و امریکا روندی کاملا متفاوت از روابط انرژی ایران با سایر مصرف کنندگان انرژی جهان دارد. ایران از لحاظ ذخایر هیدروکربنی دومین کشور دنیا و امریکا بزرگترین مصرف کننده انرژی جهان، روابط انرژی‌ فی‌مابین خود را متناسب با مشکلات سیاسی موجود بر مبنای تقابل دنبال می‌نمایند و در حال حاضر تأثیرگذارترین گزینه بر روابط انرژی ایران، الزامات سیاسی می‌باشد. جایگاه استراتژیک امنیت انرژی برای امنیت ملی هر دو کشور ایران و امریکا و تأثیرپذیری شدید ایران در روابط انرژی به واسطه اقتصاد مبتنی بر فروش نفت و مخاصمات سیاسی باعث حساسیت بیشتر دو کشور نسبت به اقدامات یکدیگر در این زمینه شده است. براین اساس مقاله حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی تأثیرگذاری سیاست امنیت انرژی ایالات متحده امریکا را بر ژئوپلیتیک انرژی ایران در زمینه‌های تحریم انرژی (فروش، سرمایه‌گذاری خارجی و خطوط لوله انرژی) و افزایش تولید جهانی مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. جایگاه دو کشور در ساختار قدرت نظام ژئوپلیتیک جهانی مؤید این واقعیت است که در بیشتر موارد کنش‌های ایالات متحده در راستای کاهش منزلت ژئوپلیتیک کشورمان و در مقابل واکنش ایران برای خنثی کردن و یا کاهش اثرات کنش‌های امریکا بوده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۱ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۰۰
اسفندیار خدایی

دکتر علی عباسی شوازی، استادیار علوم سیاسی دانشگاه علوم انتظامی امین

حدود 14 سال از طرح پرونده هسته‌ای ایران در نهادهای بین‌المللی از جمله آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل متحد می‌گذرد و این موضوع یکی از مهم‌ترین مسائل داخلی برای ایران و بین‌المللی، برای کشورهای درگیر  بوده است. سوال اصلی این تحقیق، تاثیر تحولات هسته‌ای بر امنیت جمهوری اسلامی ایران است. برای پاسخ به این سوال در بعد نظری از رهیافت رئالیستی به امنیت، به‌منظور احصا شاخص‌های امنیت و هم‌چنین ارائه شاخص‌هایی از امنیت ملی طرح شده است. هم‌چنین برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش SWOT و روش تحلیلی تاپسیس بهره گرفتیم. بر اساس روش SWOT، با سنجش چهار معیار نقاط قوت و ضعف داخلی و فرصت‌ها و تهدیدات بین‌المللی برنامه هسته‌ای، به بررسی تاثیر تحولات هسته‌ای بر امنیت پرداخته‌ایم. بر این اساس فرضیه‌ی پژوهش حاضر عبارت است از: بین نقاط ضعف و تهدیدات تحولات هسته‌ای ایران و کاهش سطح امنیت ملی رابطه معناداری وجود دارد. در نهایت بر مبنای فرضیه این تحقیق، جمهوری اسلامی ایران در صورت کاستن از نقاط ضعف در داخل و مقابله صحیح و خردمندانه با تهدیدات بین‌المللی در پرونده هسته‌ای می‌تواند امنیت خود را ارتقا بخشد و یا بالعکس به‌واسطه‌ی عدم کارآیی لازم در این حوزه‌ها، امنیت کشور به مخاطره بیافتد. این مقاله حاصل تجزیه و تحلیل به روش دلفی بر مبنای تکمیل پرسشنامه توسط 36 نفر از کارشناسان و نخبگان روابط بین‌الملل و مذاکرات هسته‌ای می‌باشد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۹ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۲۱
اسفندیار خدایی

دکتر مرتضی مصدقی، دکتر سیف اله فضلی نژاد؛

حوادث یازده سپتامبر و حمله ایالات متحده به افغانستان و سرنگونی طالبان بر اهمیت و حساسیت افغانستان افزود. ایران و ایالات متحده در سرنگونی طالبان منافع مشترکی داشتند اما این تفاهم مقطعی پس از اعلام ایران به عنوان «محور شرارت» در ژانویه 2002 توسط رئیس جمهور آمریکا جورج بوش پسر بر هم خورد و خصومت بین دو کشور افزایش یافت و همین امر دورنمای همکاری بین ایران و ایالات متحده در افغانستان کاهش داد. با روی کار آمدن اوباما در سال 2009 احتمال رویارویی نظامی ایران و آمریکا کاهش یافت. امضاء پیمان استراتژیک بین ایالات متحده و افغانستان بر نگرانی های امنیتی ایران افزود و بدبینی متقابل استمرار یافت و در مراحلی ایران متهم به کمک به طالبان گردید. دو کشور منافع مشترکی در بسیاری از موضوعات در افغانستان خواهند داشت. این منافع شامل کمک به دولت کابل، جلوگیری از قاچاق مواد مخدر، رسیدگی به بحران پناهندگان افغان، افزایش توانمندی نیروهای امنیتی افغانستان و ایجاد انگیزه برای آشتی ملی است اما تنش در روابط ایران و ایالات متحده تا کنون مانع این مهم گردیده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۸ خرداد ۹۶ ، ۲۰:۱۷
اسفندیار خدایی

اجانگ کیم، دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه تهران

دکتر محمدجعفر جوادی ارجمند، دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران

ایران سومین بازار بزرگ محصولات کره‌ای در خاورمیانه است که اهمیت فراوانی در تامین انرژی این کشور دارد. با وجود روابط تجاری نسبتا طولانی، هر دو کشور سیاست خارجی متقابل خود را براساس جدایی سیاست از اقتصاد اتخاذ کرده‌اند. بنابراین پرسش اصلی این پژوهش آن است که مهمترین عناصر موثر در رویکرد این دو کشور در قبال یکدیگر چیست؟ در این مقاله با روش تحقیق مقایسه ـ تحلیل، مسائل و عوامل مهمی که در الگوی سیاست خارجی دو کشور تاثیرگذار و بکار گرفته شده‌اند، مورد بررسی قرارمی‌گیرد. محیط‌های سیاسی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی را با هدف واکاوی چرایی و چگونگی اتخاذ و اجرای سیاست‌های خارجی دو کشور ارائه می‌نماید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان‌دهنده وجود عوامل موثر متعددی در تصمیم‌گیری‌ها و معادلات سیاست خارجی این دو کشور همچون حضور و نفوذ امریکا در شرق آسیا، تقابلات با کره‌شمالی، افزایش تعاملات چین با ایران از لحاظ سیاسی و اقتصادی، سیاست خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی و روابط کره‌جنوبی با کشورهای عربی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۸ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۱۲
اسفندیار خدایی

دکتر رضا اکبریان، محسن شکری؛ دانشگاه شیرازx

خروج بریتانیا از منطقه‌خلیج‌فارس در اواخر دهه‌ی1960 با استقلال سیاسی‌و اقتصادی شیخ‌نشین‌های عربی حوزه خلیج‌فارس همراه بود. ظهور این بازیگران‌جدید در عرصه نظام‌منطقه‌ای‌خلیج‌فارس، معادلات-ساختاری منطقه را در ابعاد مختلف تحت شعاع قرار داد.دولت‌های‌عربی حوزه خلیج‌فارس تحت تاثیر دیالکتیک اندرکنش عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و امنیتی در سطوح داخلی،منطقه‌ای و بین‌المللی هرچه بیشتر در ایجاد یک سازوکار درون منطقه‌ای ترغیب شدند.در نهایت این دولت‌ها در یک حلقه ارتباطی مبتنی بر وفاق،شورای‌همکاری‌خلیج فارس را تشکیل دادند. این مقاله با تبیین نظری و فرانظری مبانی همگرای‌ منطقه‌ای و با اتکا به روش‌های مختلف تحلیلی (توصیفی،تحلیلی،تبیینی--علی،فرایندی، ساختاری،کارگزاری)،تلاش می‌کند به این سئوال پاسخ دهد که فرایند همکاری‌ها و همگرایی-منطقه‌ای پس از شکل‌گیری شورای همکاری‌خلیج‌فارس با چه تحولاتی مهمی روبه رو بوده است؟ در این راستا، فرض مهم این نوشتار این است که اولویت‌های شورای همکاری خلیج فارس پس از شکل‌گیری تغییر پیدا کرده و اعضاء با نهادسازی بسترمند،ضمن مدیریت همکاری‌ها،مقدمات لازم را برای تعمیق همگرایی‌اقتصادی در سطح فراملی در بخش‌های مختلف فراهم کرده و با افزایش وابستگی‌متقابل بین اعضاء به یک پروژه‌همگرایی مهم در جهت منطقه‌گرایی‌اقتصادی مبدل شده است.یافته‌های‌پژوهش نیز با بررسی فرایند مدیریت همکاری‌ها در جهت تعمیق همگرایی‌اقتصادی در چارچوب مدل تحلیلی پژوهش این فرض را تایید می‌کند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۶ خرداد ۹۶ ، ۲۰:۱۷
اسفندیار خدایی

دکتر سید جواد صالحی، عباس فرح بخش؛ دانشگاه شیراز

در دوره کنونی با افزایش اهمیت مناطق، سیستم هژمونیک برای حضور نظامی، حمایت از طرح‎های منطقه‎ای، پیشگیری و مقابله با تهدیدات متنوع و اعمال سیستم بازدارندگی، ایجاد پایگاه‎های نظامی در حوزه مناطق را به مثابه ابزاری جهت اعمال قدرت ضروری می‎داند. حضور نظامی آمریکا در مناطق مختلف جهان، از جمله غرب آسیا (خاورمیانه) به‎عنوان یکی از مناطق مهم و راهبردی، در قالب پایگاه‎های نظامی متنوع (زمینی، هوایی، دریایی و...) قابل تصور است. این پایگاه‎ها در خط مقدم تلاش‎های نظامی و امنیتی آن کشور در تسلط بر مناطق مختلف جهان و نیز باقی ماندن در چرخه راهبردی قدرت است. یازده سپتامبر، جنگ علیه تروریسم و اشغال عراق، نقش شبکه جهانی پایگاه‎های نظامی آمریکا را در حفاظت و پیشبرد منافع آمریکا برجسته‎تر نمود. از منظر قدرت هژمون، ایران به‎عنوان یک واحد ناراضی، تهدیدی عمده برای منافع آمریکا در منطقه غرب آسیاست؛ بنابراین، ایران در معرض تهدیدات مستقیم آمریکا قرار دارد و مقابله با تهدیدات این کشور از جمله ضروریات اساسی محسوب می‎شود. در این راستا، موضوعی که اهمیت می‎یابد تفکر درباره مدل بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران است. سؤال مهمی که مطرح می‎شود این است که «وجود پایگاه‎های متعدد نظامی آمریکا در منطقه غرب آسیا چه تأثیری بر مدل بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران می‎گذارد؟» پژوهش حاضر بر این باور است که پایگاه‎های نظامی با اعتباربخشی به تهدیدات و توانایی اعمال تهدیدات سبب می‎شود که ایران با محدودیت چرخه راهبردی روبرو گردد، اما این پایگاه‎ها، مدل بازدارندگی دیپلماسی را به سمت بازدارندگی مثلثی غیرمستقیم تغییر جهت می‎دهد و به همین سبب دیپلماسی دفاعی می‎تواند در خدمت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۲ خرداد ۹۶ ، ۱۰:۱۸
اسفندیار خدایی

دکتر منوچهر توسلی نائینی، نادیا عطریان؛ دانشگاه اصفهان

ایالات متحده امریکا در سال 1996 قانون مصونیت دولت‌های خارجی (مصوب 1976) را اصلاح کرد. براساس این قانون، اشخاص امریکایی آسیب دیده از حملات تروریستی در هر جای دنیا و یا بازماندگان آنها می‌توانند در محاکم امریکا علیه دولت‌هایی که حامی عملیات تروریستی هستند، شکایت کنند. وزارت خارجه امریکا فهرست دولت‌های حامی تروریسم را مشخص می‌کند. جمهوری اسلامی ایران از سال 1983 در فهرست دولت‌های حامی تروریسم ایالات متحده امریکا قرارگرفته است. از این‌رو دعاوی بسیاری در سال‌های اخیر علیه ایران در دادگاه‌های امریکا مطرح شده است و دادگاه‌های مزبور برخلاف قواعد حقوق بین‌الملل نیز تاکنون ده‌ها میلیارد دلار رأی علیه ایران صادر کرده‌اند. اما در مواجهه با این قانون راهکار ایران چیست؟ آنچه تاکنون اتفاق افتاده شرکت نکردن در دادگاه‌ها به منظور مشروعیت نبخشیدن به نقض مصونیت دولت‌ها است. مذاکرات دیپلماتیک، طرح مسئله در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و یا در دیوان بین‌المللی دادگستری، از جمله اقدامات سیاسی - حقوقی است که می‌تواند برای مقابله با این قانون از سوی ایران انجام شود. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۰۷
اسفندیار خدایی

سید علی روحانی؛ احسان نمازی

مناقشات بین روسیه و غرب بر سر موضوع اوکراین، نقطه آغاز تحریم‌های غرب علیه روسیه بود. این تحریم‌ها که با وضع محدودیت‌های مالی و مسافرتی علیه برخی اتباع روسی آغاز شد، طی چند ماه به محدودیت‌های سرمایه‌گذاری و هرگونه همکاری در حوزه انرژی و نیز بانکی روسیه افزایش یافت. مقاله حاضر که در گروه تحقیقات کاربردی دسته‌بندی می‌شود، به روش تحلیلی – توصیفی به بررسی تحریم‌های غرب علیه روسیه از سال 2014، آثار آنها بر اقتصاد روسیه و اقدامات متقابل روسیه در قبال این تحریم‌ها، به روش تحلیل اسناد حقوقی، آماری و مکتوب می‌پردازد. هدف مقاله، ارائه دلالت‌های سیاستی برای ایران، از اقدامات ضدتحریمی روسیه است. براساس این تحقیق، مهمترین تجربیات قابل استفاده از اقدامات متقابل روسیه در برابر تحریم‌ها عبارتند از: اقدام جهت ضربه زدن به منافع کشورهای تحریم‌کننده با تحریم واردات، کاهش وابستگی به دلار و یورو در تجارت خارجی با انعقاد پیمان‌های پولی دوجانبه، تغییر مقاصد صادراتی در اقلام مورد نیاز تحریم‌کنندگان، کاهش وابستگی به زیرساخت‌های تبادلات بانکی بین‌المللی، تدوین برنامه ملی شفاف برای حمایت از بنگاه‌های آسیب‌دیده از تحریم و بازنگری در بودجه سالانه دولت با توجه به شرایط تحریم است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۰۳
اسفندیار خدایی

دکتر علی دارابی، افسانه احدی

امروزه دولت‌ها تلاش می‌کنند در چهارچوب سیاست و دیپلماسی رسانه‌ای خود افکار عمومی را برای اهداف و سیاست‌های مورد نظرشان متقاعد کنند. در این راستا برنامه هسته‌ای ایران یکی از مهمترین مواردی است که نشان می‌دهد رسانه‌ها چگونه قادر به نقش‌آفرینی هستند و می‌توانند زمینه‌ساز اجرای سیاست‌ها شوند. نوشتار حاضر بر مبنای نظریه سازه‌انگاری و با بهره‌گیری از روش تحلیلی - مقایسه‌ای، عمدتا بر سیاست‌های رسانه‌ای دولت‌های احمدی‌نژاد و روحانی متمرکز است. بر این اساس سئوال اصلی این است که سیاست رسانه‌ای دولت‌های احمدی‌نژاد و روحانی در پیشبرد مذاکرات هسته‌ای چه تفاوت‌هایی با هم داشته است؟ نتایج تحقیق نشان می‌دهد سیاست رسانه‌ای هسته‌ای دولت احمدی‌نژاد به دلیل تاکید یکسویه بر اقناع افکار عمومی داخلی، زمینه‌ساز اجماع جهانی علیه برنامه هسته‌ای ایران شد. در حالیکه دولت روحانی با تاکید هم‌زمان بر اقناع افکار عمومی داخلی و خارجی، موجبات شکستن اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورد متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۰:۲۶
اسفندیار خدایی

دکتر الهام رسولی ثانی آبادی، استادیار علوم سیاسی دانشگاه یزد

هدف اصلی این مقاله بررسی نوع جامعه‌پذیری دولت‌های خاورمیانه (با تاکید بر دولت‌های انقلابی منطقه) توسط دولت آمریکا به‌عنوان هژمون نظام بین­الملل می‌باشد. در همین راستا فرضیه اصلی این مقاله با تاکید بر ابعاد دوگانه جامعه­پذیری در روابط بین­الملل، آن است که در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، دولت آمریکا به‌عنوان کنش­گری عقلانی و بر اساس یادگیری اجتماعی پیچیده و استعاره شرمِ ناشی از تجارب گذشته و به‌عنوان هژمون نظام بین­الملل تلاش کرده است تا روند جامعه‌پذیری دولت‌های منطقه را وارد مرحله جدیدی نماید؛ به این معنا که در عوض تاکید و استفاده از سازوکارهای مادی‌گرایانه (اِشغال نظامی و یا مداخله مستقیم) از سازوکارهای معناگرایانه این فرآیند از جمله تکیه بر اقناع­سازی و توجیه این کشورها در جهت درونی کردن هنجارهای موردنظر خود استفاده نماید. برای بررسی این فرضیه بعد از بررسی سازوکارهای مادی‌گرایانه و معناگرایانه جامعه‌پذیری در روابط بین­الملل با استناد به مواضع اعلامی رییس جمهوری آمریکا و اقدامات صورت گرفته در این راستا، به بررسی فرضیه اصلی می­پردازیم. این پژوهش تحلیلی توصیفی با تکیه بر مطالعه موردی سیاست خارجی آمریکا در دوران اوباما بوده و روش گردآوری اطلاعات در آن به‌صورت استفاده از منابع اسنادی و مجازی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۵:۱۰
اسفندیار خدایی

دکتر محمد حسین افشردی؛ دانشیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه عالی دفاع ملّی

ره‌نامه(دکترین) قواعد بنیادی، چارچوب نظام‌مند و اصول ریشه‌ای است که در هر شاخه‌ای از علوم راهبردی با انباشت دانش، تجربه، مطالعه، تحلیل و آزمایش گردآوری می‌شود و با به‌کارگیری توانمندی‌ها نحوه دستیابی به اهداف را نظام‌مند می‌نماید. انتظار می‌رود که ره‌نامه اصول، نظریه، خط‌مشی و چگونگی عمل را بیان نماید. راهبردپردازان دولت آمریکا پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 طیف جدیدی از تهدیدات امنیت ملی آمریکا را ترسیم نمودند. در این مسیر آمریکا تلاش نمود تا از این حادثه مشکوک برای تحمیل نظام تک‌قطبی بر نظام بین‌المللی حداکثر بهره را برده و بدین جهت ره‌نامه جنگ پیشگیرانه را در دستور کار خود قرار داد. شناخت رویکرد تهاجمی سال‌های اخیر آمریکا در دهه‌ ابتدایی قرن بیست و یکم در آسیای جنوب غربی در قالب ره‌نامه جنگ پیشگیرانه، موضوع و سؤال مهمی است که می‌تواند تهدیدات مهمی در ابعاد دفاعی برای کشور و کاربرد مؤثر و مهمی در راستای برقراری دفاع همه‌جانبه و امنیت ملی ج.ا.ایران داشته باشد، از این‌رو این امر نیاز به بررسی و مطالعه دقیق دارد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۹:۴۸
اسفندیار خدایی

دکتر محمدرضا دهشیری، محمدحسین نشاسته سازان

آسیای مرکزی به دلیل برخورداری از منابع زیرزمینی و طبیعی همواره مورد توجه قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بوده است. با دقت در راهبردهای سیاست خارجی چین و ژاپن میان سال‌های 2012 تا 2016 در منطقه آسیای مرکزی مشخص می‌شود از یک طرف، چین دارای منافع اقتصادی، امنیتی، انرژی و ژئوپلیتیک در منطقه است و از طرف دیگر، ژاپن منافع اقتصادی، انرژی و اهداف بلندمدت بین‌المللی و منطقه‌ای را دنبال می‌کند. سوال اصلی در این مقاله این است که چین و ژاپن چه منافع و راهبرد‌هایی در منطقه دارند و در سیاست‌های بلندمدت خود در چه عرصه‌هایی با یکدیگر افتراق کارکردی دارند؟ فرضیه تحقیق این است که راهبرد چین استفاده از قدرت رو به رشد اقتصادی و قدرت سیاسی خود در منطقه آسیای مرکزی به‌ویژه از طریق سازمان همکاری‌های شانگهای است در حالی که ژاپن از طریق کمک‌های حمایت‌گرانه در قالب همیاری توسعه رسمی و چندجانبه‌گرایی سیاسی همچنین استفاده از ظرفیت‌های خود در سازمان‌های منطقه آسیا_ پاسیفیک مانند همکاری اقتصادی  آسیا_ پاسیفیکیا نهاد‌های سازمان ملل مانندبرنامه توسعه ملل متحدبهره می‌برد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی است و نگارش آن با استفاده از منابع کتابخانه­ای و فضای مجازی می‌باشد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۰:۲۴
اسفندیار خدایی

دکتر اصغر جعفری ولدانی، محمدحسین حسینی؛ دانشگاه علامه طباطبایی

حوزه خزر را نمی­توان به ­طور کامل ساختار مجزایی پنداشت که بازیگران آن قادر به حل‌و‌فصل قطعی اختلافات درونی خود باشند زیرا به‌رغم تاریخ و فرهنگ مشترک بازیگران منطقه ­ای و قرابت جغرافیایی آنها با یکدیگر هنوز نتوانسته­ اند، ترتیبات امنیتی کارآمدی میان خود برقرار سازند. اگرچه در این سیستم تابعه، قدرت بزرگ (روسیه) تاثیرگذاری فراوانی دارد، اما معادلات ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک دریای ‌خزر به­ گونه ­ای است که بازیگران مداخله ­گر امکان استقلال درونی را از آن سلب می‌نمایند. از سوی دیگر، برخی از بازیگران ساحلی دریای خزر نیز همکاری اقتصادی و نظامی با قدرت­های فرامنطقه­ای را گامی جهت تامین منافع و امنیت خود در سطح منطقه می‌پندارند. بر این اساس، مقاله حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوال است که فعالیت­های نظامی  بازیگران مداخله­ گر نظیر ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و رژیم صهیونیستی در حوزه خزر چه تاثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ فرضیه تحقیق این است که بازیگران مداخله­گر به­دلیل رسوخ­پذیری سیاسی و امنیتی برخی از بازیگران حوزه خزر به همکاری نظامی و تسلیحاتی با این بازیگران می­پردازند و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را در ابعاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی با چالش مواجه می­سازند. در این مقاله، روش تحقیق به­صورت توصیفی- تحلیلی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۷:۵۳
اسفندیار خدایی

دکتر محمدحسین افشردی، دانشیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه عالی دفاع ملّی

ره‌نامه(دکترین) قواعد بنیادی، چارچوب نظام‌مند و اصول ریشه‌ای است که در هر شاخه‌ای از علوم راهبردی با انباشت دانش، تجربه، مطالعه، تحلیل و آزمایش گردآوری می‌شود و با به‌کارگیری توانمندی‌ها نحوه دستیابی به اهداف را نظام‌مند می‌نماید. انتظار می‌رود که ره‌نامه اصول، نظریه، خط‌مشی و چگونگی عمل را بیان نماید. راهبردپردازان دولت آمریکا پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 طیف جدیدی از تهدیدات امنیت ملی آمریکا را ترسیم نمودند. در این مسیر آمریکا تلاش نمود تا از این حادثه مشکوک برای تحمیل نظام تک‌قطبی بر نظام بین‌المللی حداکثر بهره را برده و بدین جهت ره‌نامه جنگ پیشگیرانه را در دستور کار خود قرار داد. شناخت رویکرد تهاجمی سال‌های اخیر آمریکا در دهه‌ ابتدایی قرن بیست و یکم در آسیای جنوب غربی در قالب ره‌نامه جنگ پیشگیرانه، موضوع و سؤال مهمی است که می‌تواند تهدیدات مهمی در ابعاد دفاعی برای کشور و کاربرد مؤثر و مهمی در راستای برقراری دفاع همه‌جانبه و امنیت ملی ج.ا.ایران داشته باشد، از این‌رو این امر نیاز به بررسی و مطالعه دقیق دارد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۰ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۱۹
اسفندیار خدایی

دکتر سید محمد حسینی

خروج انگلستان از خلیج فارس در سال 1971 که توام با بحران جنگ ویتنام بودایالات متحده را واداشت تا از طریق موکلان منطقه‌ای خود دکترین دوستونی خود را به عنوان راهبرد اصلی در خلیج فارس تعریف کند. با وقوع انقلاب اسلامی درایران توازن منطقه ای دگرگون شد. نگرانی از نفوذ کمونیسم و تحولات بعدی و بویزه جنگ ایران و عراق از عوامل حضور گسترده این کشور در منطقه بودند. تهاجم رژیم صدام به کویت حضور آمریکا در خلیج فارس را تثبیت کرد. در دوران زمامداری بوش پدر و بیل کلینتون سیاست ایالات متحده ترکیبی از آرمانگرایی («نظم نوین جهانی» پس از جنگ دوم خلیج فارس) و واقع گرایی («مهار مضاعف» جنگ عراق و ایران) بود. این سیاست حاکی از اراده و خواست این کشور برای حفظ تعادل (سیال) و ثبات (نسبی) منطقه بود که منجر به برقراری نوعی «صلح سرد» در منطقه شد. چرخش سیاست خارجی اوباما نیز ترکیبی از سنت ویلسونیسم و عملگرایی و بازسازی چهره مخدوش شده آمریکا با استفاده از قدرت هوشمند (ترکیبی از قدرت نرم و سخت) و احیای رهبری آمریکا با استفاده از ظرفیت نهاد های بین المللی و ائتلاف های منطقه ای و جهانی و دوری از یکجانبه گرایی دوران بوش پسر بود. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۹ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۰:۰۵
اسفندیار خدایی

دکتر عباس مصلی نژاد، دانشگاه تهران

The group calling itself the Islamic State poses a grave threat, not just to Iraq and Syria but to the region more broadly and to the United States, as well as its global coalition partners. A deadly and adaptive foe, the Islamic State seemed to come out of nowhere in June 2014, when it conquered Mosul, Iraq’s second largest city. However, the Islamic State of today is the direct descendant of a group that Iraq, the United States, and their partners once fought as al-Qaida in Iraq and then as the Islamic State of Iraq. Analysts and specialists had already spent years studying the group and actually knew quite a bit about it: how it financed and organized itself, how it established control, how it responded to airpower, and what its ultimate goals were. The Republican meme is that every problem, including in the Middle East, is Barack Obama’s fault. Although emphasizing independence and self-reliance for America, they deny responsibility and accountability for their party. There are 2 approaches about the rise and function of ISIS. Conservative groups argue that US attack against Iraq’s Saddam Hussein on 2003 was “brilliant, heroic, and costly” success. The competitive approaches emphasis on “why was the success of the surge followed by a withdrawal from Iraq, leaving not even the residual force that commanders and the joint chiefs knew was necessary? The fact shows that US elites have the creation of ISIS. If US had kept the 10,000 troop commitment that was there for the President to negotiate and to agree with, we probably wouldn’t have ISIS right now”. The content and orientation of this article is based on Competitive approaches about rise and security function of ISIS. The basic question is “Why ISIS group rise and strength in Iraq and Syria?” The hypothesis of this article related “balancing of power and threats competitive regional and structural countries”. The result of article explained that Regional security in Middle East and Persian Gulf is based on proxy war, which conducted by Saudi Arabia and enforced by violence and chaos extremist groups as well as ISIS. Full Text of the Article

۰ نظر ۰۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۹:۴۷
اسفندیار خدایی

دکتر نوذر شفیعی، لیلا مولایی؛ دانشگاه اصفهان

یکی از دشوارترین کارها در تحلیل سیاست خارجی کشورها درک چگونگی ایجاد شدن و به عبارتی نحوه شکل‌گیری آن است. این مهم در مورد چین بسیار دشوارتر به نظر می‌رسد چراکه به اقتضای پیچیدگی فرایند سیاست‌گذاری در این کشور، بسیاری از جنبه‌های سیاست‌گذاری خارجی آن برای پژوهشگران مبهم و ناشناخته باقی مانده است. دریافت چینی‌ها از خارج و متأثر از آن سیاست خارجی این کشور به ندرت تحت تأثیر نیروهای خارجی قرار گرفته است. سیاست خارجی چین به نسبت بسیاری از کشورهای دیگر، بیشتر متأثر از روندهای درونی قدرت و تصمیم‌گیری‌های داخلی است. این عوامل داخلی به دو دسته عوامل مادی و ادراکی- روانی قابل تقسیم هستند. این مقاله می‌کوشد تأثیر عوامل ادراکی ـ روانی را بر سیاست خارجی چین تبیین نماید. به همین دلیل، رویکرد این مقاله تحلیلی ـ توصیفی است و تلاش شده در کنار توضیح هریک از این عوامل به نمودهای عینی آنها در سیاست خارجی چین و وزن هر یک در این فرایند نیز اشاره شود. ویژگی‌های رهبران، جهان‌بینی رهبران، فرهنگ استراتژیک، مؤسسات تحقیقاتی، رسانه‌ها و افکار عمومی به عنوان عواملی در نظر گرفته شده‌اند که فهم و ادراکات رهبران چین را در حوزه سیاست خارجی تحت تأثیر قرار می‌دهند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۹:۴۲
اسفندیار خدایی

علیرضا رستم آقایی، دکتر ابوالقاسم طاهری؛ علوم و تحقیقات

ورود کشوری مانند آمریکا به دنیای تولید گاز از طریق گاز شیل که پیش از این، خود بزرگ‌ترین واردکننده LNG در جهان به شمار می‌رفت، یکی از بزرگ‌ترین چالش های سایرکشورهای صادرکننده گاز خواهد بود. در همین حال، افزایش تولید داخلی گاز در آمریکا، قیمت‌های گاز در قاره  اروپا و آسیا را به کمترین حد رسانده است؛ لذا تحلیلگران بازار اعتقاد دارند که آمریکا تا پایان دهه جاری از یک واردکننده عمده تبدیل به یک صادرکننده بزرگ گاز خواهد شد. در طی سالهای آینده استقلال انرژی آمریکا ژئوپلتیک جهانی را تغییر خواهد داد که خلیج فارس حساس‌ترین ناحیه به این تغییر است. این منطقه از اوایل دهه های جنگ سرد یک منطقه حیاتی و بسیار مهم در سیاست خارجی آمریکا به شمار می رفته است. منابع عظیم نفت و گاز موجود در این ناحیه همواره یکی از دلایل اصلی علاقه آمریکا در این منطقه بوده است. هم اکنون حدود یک سوم نفت جهان را تامین می‌کند و همین امر آن را در کانون توجهات بین‌المللی قرار داده است. در این تحقیق ابعاد انقلاب گاز شیل در آمریکا و اثرات آن بر بازارهای جهانی انرژی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۹:۳۸
اسفندیار خدایی

دکتر محمد مرندی، مهرداد حلال خور؛ دانشگاه تهران، دانشکده مطالعات جهان

U.S foreign policy toward Iran had been so uncertain and variable since the beginning of this relation, but alongside fluctuations, some kind of consistency is distinguishable. Until the Islamic revolution of 1979by the Iranian people, Iran was playing a major role in the U.S. anti-communist strategy in the Middle East.  U.S grand strategy was based on its confrontation with USSR and Iran was the key for controlling the Middle East and process of underpinning Iran’s power as a liberal ally in the region was at the core of U.S considerations in Iran. After the 1979 revolution, Iran’s priority had changed as a regional actor and it no longer identified itself as a member in the Western coalition based on American foreign policy. On the other hand, U.S. also stopped to identify Iran as a friend and started to demonize the new role Iran was playing in the Middle East and the world.  By having these trends in mind, a very fundamental, important question strikes the mind: Did U.S has a turning point in its foreign policy toward Iran after the 1979 or the principle of its foreign policy was fixed and only tactical changes occurred? In order to answer this question I’m going to examine the history of U.S foreign policy toward Iran, particularly the post-revolutionary period. This analysis will be conducted according to the Copenhagen school definition of security and concept of securitization. This theoretical frame work brought us a comprehensive understanding of security and also a relative, useful categorization of security strategy in foreign policy. Different methodological approaches could be used in these frameworks but in this research I have used the discourse analysis method to explore the subject of research. Conclusion of the research shows us that American strategy toward Iran covers both permanent and variable factors but the permanent element was the key and variable factors made changes only in tactical level. U.S foreign policy was basically directed toward securitizing Iran but the world system, regional and national events also made it more powerful. It means that after the Islamic revolution of Iran, U.S. has continuously made an attempt in persuading other actors to securitize Iran. Before the Cold War, this securitization was in a low level but after the Cold War it can be classified as a high-securitization. Full Text of the Article

۰ نظر ۳۰ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۲۲
اسفندیار خدایی

دکتر عباس مصلی نژاد، دانشگاه تهران

As it looks at the region, Trump can see three central challenges facing the Middle East, working together to create the horrible brew we're now dealing with. The first challenge is the security vacuums in places like Syria, Iraq, Libya and Yemen that followed the collapse of some of these Arab republics. These vacuums are highly problematic, setting the conditions for extremism. They are where extremists organize and plan attacks, and where refugees originate. A lot of these destabilizing problems, then affect the entire region. Trump's election is a massive setback for humanitarian issues, in fact, many welcome him, despite his rhetoric on Muslims, women and minorities. Most troubling, however, is that many of U.S questions about his approach to the Middle East cannot be answered right now because he literally has no experience in foreign policy. The international community has no idea what to expect from Trump, and such diplomatic uncertainty is a humbling experience at best. Trump needs to reassure its nation's allies before he becomes president; assurances and commitments are especially crucial when times are tough, as they are now. NATO is important, but so are the Sunni Arab states. Given that one of Trump's few clear aims is to destroy the Islamic State, it is absolutely imperative that Saudi Arabia and similar countries be involved, since the group's ideology cannot be discredited without them. The expectation that "Trump as president" will be starkly different from "Trump as candidate" is a false hope at best. Saudi Arabia should be ready for some surprises, likely in the form of negative rhetoric from the Trump administration. Ultimately, the kingdom needs to create an alliance of Sunni countries to serve as a bulwark against a potentially anti-Sunni Trump. While Trump has long signaled a desire to get out of the Middle East, candidates often flip positions when they face difficult decisions as president. Yet the ultimate outcome of any given regional crisis will depend heavily on the cabinet members and advisors surrounding him. Whatever the case, given the region's current situation the Palestinians more divided than ever, the Iranians bent on regional expansion, and the Saudis in the midst of a "revolution disguised as economic reform" U.S historical allies in Israel and the Sunni Arab countries need a strong America now more than ever. Full Text of the Article

۰ نظر ۲۹ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۱۶
اسفندیار خدایی

دکتر زهره پوستینچی

Rebalancing of Power is one of the most important subjects for international and national security in U.S policy toward Iran and other regional actors. President Trump attempts to change U.S regional policy based on offshore balancing in Persian Gulf and Middle East. This approach concentrated on promotes U.S national interest. Trump’s policy will effect on regional structure of international politics. Barak Obama policy toward Iran concentrated on negotiation and engagement process for promote Iran’s position in regional and international politics. Obama foreign policy team argues that politics and international relations depended on Iran’s role in regional balancing of power. Geopolitical approaches emphasized on Trump interaction of geography and strategy. Trump’s team argues that defense and security policy depended on how U.S policy and regional countries collaborates their goals and interests. Trump’s foreign policy team has systematically tried, significant rapprochement among the Persian Gulf states on the issue of security almost impossible. For these reasons, a collective regionally crafted security arrangement that includes littoral states on Iran.  Full Text

۰ نظر ۲۸ فروردين ۹۶ ، ۱۴:۱۶
اسفندیار خدایی

فرزاد جهان بین، دانشگاه شاهد

پس از جنگ سرد و فروپاشی نظام دوقطبی، نظام بین‌الملل جدید با نوعی ابهام در تبیین سامانِ نظم جدید روبرو شد. این ابهام موجد سناریوسازی‌های متعددی در راه تبیین نظم آیندة جهان و تشریح نظام بین‌الملل شد که در این میان نظام چند قطبی از احتمال بیشتری برخوردار است.در این نظام، بازیگران مختلفی می توانند بنا به ظرفیتهای خود به ایفاء نقش بپردازند و سهمی را در رهبری جهان بر عهده بگیرند. سوال اصلی آن است که جمهوری اسلامی بر ای ایفاء نقش موثر در نظام چند قطبی ازچه فرصتهایی برخوردار است و با چه چالشهایی روبرو می باشد؟ ایران از یک طرف به خاطر دارابودن مؤلفه‌های جمعیت، منابع طبیعی ، ایدئولوژی، موقعیت استراتژیک و نظامی، گسترده سرزمینی، ژئوپلیتیک، فرهنگ و ... از توانایی مهمی برای ایفای نقش در نظام بین‌الملل آینده برخوردار است و از طرف دیگر دارای چالشهای مختلفی است.این چالشها در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی قابل پی جویی است. مصرف گرایی فزاینده و ناامیدی در حوزه فرهنگی، تورم، بیکاری، رشد آهسته اقتصادی در حوزه اقتصاد از مهمترین چالشهای داخلی است.حضور ناتو در اطراف ایران، مساله جزایر سه گانه و داعش در حوزه منطقه ای و تحریمها واتهام نقض حقوق بشر در عرصه بین المللی از جمله این چالشهاست. بر این سناریوهای پیش روی نظام جمهوری اسلامی تبیین می گردد. در این تحقیق راهبرد پژوهش کیفی است و روش پژوهش تحلیلی می باشد و شیوه گردآوری داده‌ها مبتنی بر منابع کتابخانه‌ای و اینترنتی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۷ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۲۸
اسفندیار خدایی

مریم باقری-سیدجواد امام جمعه زاده-محمود جلالی کروه

نگرانی از نقض گستردة حقوق بشر، منجر به پدید آمدن مفهومی جدید در حقوق بین الملل، به نام دکترین «مسئولیت حمایت» شد. ایالات متحده با استفاده از نقش مداوم به عنوان یک رهبر جهانی و به دلیل منافع شخصی، به نظریة مسئولیت حمایت روی آورده است. تحولات شمال آفریقا و خاورمیانه، موجب طرح مجدد بحث مداخلات بشردوستانه در قالب دکترین مسئولیت حمایت گردید. در رفتار تصمیم گیرندگان سیاست خارجی ایالات متحده در مقابله با بحران های کشورهای عربی، اغلب شاهد فقدان استفاده مداوم و سیستماتیک از مسئولیت حمایت بوده ایم. پرسش اصلی در اینجا این است که سیاست خارجی آمریکا در زمینة اجرای دکترین مسئولیت حمایت چگونه ارزیابی می شود؟. و تلاش شده است تا این فرضیه مورد آزمون قرار گیرد که شکاف بین تئوری و عمل در استفاده از دکترین مسئولیت حمایت در سیاست خارجی آمریکا صورت پذیرفته است. با توجه به بحث طرح شده، این نوشتار درصد بررسی مبنای واقعی توسل به دکترین مسئولیت حمایت در سیاست خارجی آمریکا به خصوص نسبت به تحولات اخیر کشورهای عربی است. دسترسی به مجله

۰ نظر ۲۴ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۱۳
اسفندیار خدایی

دکتر حسن شمسینی غیاثوند؛ ابولفضل سلیمان فلاح

سیاست خارجی کارامد و مطلوب در عصر جهانی شدن  با توجه به ارتباط با همه کشورهای جهان تحقق می یابد. ایران در دهه اخیر بنا به دلایل داخلی، منطقه ای و جهانی تلاش کرده است که روابط خود را با همه کشورها از جمله امریکای لاتین افزایش دهد. گرچه موفقیت هایی سیاسی و اقتصادی در این ارتباط حاصل شده است، اما باید خاطر نشان کرد که روابط ایران با آمریکای لاتین از گذشته  تاکنون دستاورد محسوسی نداشته است. دلایل این امر را باید در موضوعاتی همچون دوری جغرافیایی از یکدیگر، فقدان پتانسیل های داخلی برای گسترش روابط اقتصادی و سیاسی، عدم آگاهی درست از مسایل  و ظرفیت های یکدیگر و همچنین دخالت بازیگران جهانی از جمله امریکا جستجو کرد. در واقع روابط ایران با امریکای لاتین و همگرایی نسبی در برخی موضوعات بین المللی همچون تقابل با امریکا، ماهیت دولت ها، چگونگی توسعه اقتصادی، با چالش های اقتصادی و بنیادینی  از قبیل  آشنایی ناکافی از قابلیت‌های اقتصادی و ظرفیت‌های موجود در آمریکای لاتین، بی‌ثباتی سیاسی در کشورهای منطقه وتغییرات در کابینه‌ دولت ها، نوع بلوک بندی جهانی، نفوذ حداکثری  چینی‌ها و ژاپنی‌ها و آمریکایی‌ در بازارهای این مناطق مواجه است. دسترسی به مجله

۰ نظر ۲۲ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۰۷
اسفندیار خدایی

زینب قوامی، زاهد غفاری هشجین، اکبر رنجبر؛ دانشگاه شاهد

انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا به عنوان تنها تشکل موافق نظام جمهوری اسلامی ایران در آمریکا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به رویارویی با جریان های ضد انقلابی در آمریکا پرداخت. با توجه به اهمیت موضوع، این مقاله در پی پاسخ به این سوال است که فعالیت های سیاسی و عملکرد انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا در تقابل با جریان های التقاطی و سلطنت طلب چگونه بود؟ این تحقیق از انواع تحقیقات کیفی بوده که با روش تحلیل اسنادی انجام شده است. برای گرد آوری داده ها ضمن مطالعه و بررسی اسناد، با برخی از دانشجویان آن زمان عضو انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا مصاحبه شده است. با بررسی اسناد و مصاحبه یافته های زیر به دست آمد، عمده فعالیت های سیاسی انجمن اسلامی در تقابل با گروه های التقاطی اصلاح طلب (نهضت آزادی) و رادیکال (مجاهدین خلق) و گروه ضد انقلابی سلطنت طلب بود. و در این راستا از انواع مختلف شیوه های اقدام جمعی و اعتراض بهره گرفت. عمده فعالیت هایی که دانشجویان در آن زمان انجام داده اند یکی فعالیت های تبلیغاتی و ابدئولوژیکی بوده که به منظور افشاگری توطئه های دشمن و همچنین آگاه سازی افکار عمومی ملت آمریکا صورت گرفت. دیگر فعالیت انجمن در تقابل با جریان های مذکور تظاهرات و راهپیمایی بود. و فعالیت دیگر انجمن تحصن و اعتصاب غذا بود که برای جلب توجه رسانه های آمریکایی و رساندن پیام خود به گوش جهانیان از آن استفاده می شد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۱ فروردين ۹۶ ، ۱۲:۲۴
اسفندیار خدایی

دکتر محمد جعفر جوادی ارجمندx، امین پرهیزکار، احسان خضری؛ ذلنشگاه تهران

گرچه بیشتر منتقدان استراتژی منطقه­ای باراک اوباما معتقدند که اوباما فاقد یک دید استراتژیک است، اما این استدلال، نادرست به نظر می­رسد. اوباما زمانی به مسند ریاست جمهوری نشست که ایمان داشت کاهش حجم عظیم تعهدات ­نظامی و سرمایه­گذاری سیاسی در غرب آسیا جزو منافع حیاتی امنیت ملی آمریکاست. اشغال عراق و جنگ گسترده با تروریسم، ایالات ­متحده را به­خصوص در زمان بحران اقتصادی دچار مشکل کرد. متعادل­سازی حضور آمریکا در منطقه، تنها به معنای کاهش حضور مادی نبود، بلکه همانطور که سوریه، لیبی و یمن نشان دادند، شامل اعمال سیاست خوددارانه نیز می­باشد؛ به این معنی که در منازعات، آمریکا عقب بنشیند و از متحدان خود بخواهد که در قبال امنیت خودشان مسئولیت بیشتری را متقبل شوند. این پژوهش نشان می­دهد که اوباما به طور پیوسته از این سیاست پیروی کرده و کاملاً در مقابل تلاش­هایی که در جهت مخالف این ایده هستند، مقاومت می­کند. هرچند این برنامه­ای نیست که در واشنگتن مورد علاقه همگان باشد، اما نوعی استراتژی روشن و جامع است که باعث شد اوباما، در قبال مسائلی که فکر می­کرد در حد منافع امنیت ملی مهم هستند، اقدامات لازم را اتخاذ کند: مسائلی نظیر برنامه­ هسته­ای ایران، تروریسم، منازعه­ فلسطینی-اسرائیلی، جنگ عراق و به­ویژه تحولات اخیر در منطقه. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۰ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۱۸
اسفندیار خدایی

دکنر کیهان برزگر؛ دکتر مسعود رضایی

این مقاله به بررسی شناخت ابعاد علمی و نظری تفکر راهبردی آیت‌الله خامنه‌ای از منظر مکتب رئالیسم پرداخته و سعی در پاسخ به این سئوال دارد که آیا مکتب رئالیسم از توانایی و ظرفیت لازم برای تبیین انگیزه‌ها، ‌اهداف، تصمیم‌ها، رفتارها و رویکردهای رهبری در مقام فرماندهی کل قوای مسلح در جمهوری اسلامی ایران برخوردار است؟ نویسندگان معتقدند فرامین و اندیشه‌های دفاعی آیت‏الله خامنه‏ای غالباَ مبتنی بر افزایش «امنیت نسبی» و نه «قدرت نسبی» است؛ که به شکلی واقع‎گرایانه بازتعریف و بر مبنای ملاحظات اخلاقی (اسلامی) صورت‌بندی شده است. بر این اساس، اهداف و راهبردهای نظامی آیت‌الله خامنه‏ای عموماً در راستای فعال‌سازی الگوهای معطوف به بازدارندگی فعال و مهار چالش‌های ناشی از بروز تحولات جدید در مناطق فوری امنیتی کشور است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۹ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۰۳
اسفندیار خدایی

دکتر حسین سلیمی؛ منار ابراهیمی

واقع‌گرایی نوکلاسیک در چارچوب پارادایم واقع‌گرایانه با انگیزه غلبه بر کاستی‌های نظریات واقع‌گرایانه دیگر در تبیین چرایی تفاوت در رفتار واحدها به‌رغم یکسان بودن شرایط محیطی ارائه شد. رئالیست‌های نوکلاسیک معتقدند که با مطالعه موردی و مشاهده عینی و تحلیل نظری، قادر خواهند بود تا تئوری‌های واقع‌گرایانه را براساس اصول پایه‌ای واقع‌گرایی به محک تجربه گذارند؛ اصولی که عملاً ممکن است در نظریه‌پردازیهای واقع‌گرایانه از آنها چشم‌پوشی شده باشد. سؤال اصلی این نظریه آن است که چرا تئوری‌های دیگر روابط بین‌الملل در تفسیر روابط علّی ناتوان هستند و چگونه می‌توان بر این نقص فائق آمد. بدین منظور واقع‌گرایی نوکلاسیک فرض می‌کند که نظریه کامل تبیین‌کننده روابط علّی در سیستم بین‌الملل باید سیستم را به عنوان نقطه عزیمت خود در نظر بگیرد اما در عین حال، به مختصات داخلی واحدها بپردازد و نتایج رفتاری واحدها را با عبور از ساختارهای داخلی شناسایی کند. براین اساس، پرسشمقالهآن است که:مبانی نظری و فرانظری نظریه واقع‌گرایی نوکلاسیک چه تأثیری بر فهم روابط‌ بین‌الملل گذارده است؟ با اتکا به مباحث مطرح شده توسط متفکران اصلی این جریان نظری می‌توان گفت که مبانی عقل‌گرایانه واقع‌گرایی نوکلاسیک با ترکیب نگاه نظام‌مند و نگرش مبتنی بر اصالت کنش‌گران و کارگزاران توانسته است موجب تکامل فهم واقع‌گرایانه از روابط بین‌الملل شود. هرچند غلبه نگاه مادی‌گرایانه و فقدان نگاه عمیق به ابعاد معنایی زیست بین‌المللی سببب گشته است که این نظریه از شرح کل‌گرایانه برخی از رفتارهای بین‌المللی بازماند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۱۸:۲۸
اسفندیار خدایی

دکتر اصغر فروغی ابری؛ عظیمه پاینده

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا با توطئه‌های مختلف تلاش کرد ایران را منزوی سازد. اعمال تحریم‌ها از سوی غرب، گرچه موجب بروز مشکلاتی برای ایران شد؛ اما آثار مثبت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و روانی را نیز برای ایران به همراه داشت. با وجود این آمریکا برای پوشاندن تناقض بین قول و عمل و تحت‌تأثیر لابی یهودیان، از سیاست اعمال تحریم علیه ایران همچنان استفاده می‌کند. این پژوهش بر آن است تا با پاسخ به این پرسش که چه عواملی باعث شد آمریکا نتواند از تحریم علیه ایران به نتایج دلخواه خود برسد؟ این فرضیه را به آزمون گذارد که رهبری عالمانه حضرت امام+ و همراهی مردم تا حدود زیادی آثار تحریم را کمرنگ و بعضاً خنثی نمود. متن کامل مقاله

۲ نظر ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۱۸:۰۳
اسفندیار خدایی

رهبر طالعی حور، علی امیدی، محمدعلی بصیری؛ دانشگاه اصفهان

الگوهای رفتاری و ساماندهی آنها به عنوان پارامترهای شکل‌دهنده پدیده نظم سیاسی، از متغیرهای مهم در سیستم به عنوان چارچوب کارکردی روابط بین‌الملل محسوب می‌شود. در این میان، الگوی رفتاری حاکم در روابط بین آمریکا و ایران در طول حدود چهار دهه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مبتنی بر الگوی تعارض بوده است که در این مقاله، تلاش می‌شود مؤلفه‌های اصلی شکل‌گیری چنین الگویی تبیین شود. این مقاله مبتنی بر روش توصیفی، تبیینی، تحلیلی درصدد تبیین و پاسخ به این سؤال است که «چه عوامل ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی در واگرایی روابط ایران و آمریکا تاثیرگذار هستند؟» نتایج تحقیق نشانگر آن است که تعارضات ایدئولوژیک بین دو کشور، نگرش‌های مردمان هر دو کشور نسبت به یکدیگر و مسائل مهمی همچون انرژی هسته‌ای، حقوق بشر، مبارزه با تروریسم و صلح خاورمیانه به عنوان عوامل ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی در تعارض روابط بین دو کشور بیشترین نقش را دارند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۵ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۱۳
اسفندیار خدایی

دکتر بهرام امیراحمدیان، دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران؛ روح اله صالحی دولت آباد، دانشگاه علامه طباطبائی

امروز آسیا به عنوان یک قاره پهناور با تحولات جدیدی رو به رو است و بازیگران مختلفی طرحهایی را  در راستای تأمین اهداف خود در مناطق مختلف آن ارائه داده­اند. چین یکی از این بازیگران نوظهور است که برای تبدیل شدن به قدرت جهانی طرح احیای جاده ابریشم را مطرح نموده است. این جاده یکی از ابتکارهای اساسی سیاست خارجی چین برای گسترش حوزه نفوذ و تأثیرگذاری خود به دیگر مناطق است. این طرح که تقریبا 4.4 میلیارد نفر) 65 درصد (از جمعیت جهان و 21 تریلیون از تولید ناخالص جهانی را در بر می­گیرد، توسط رئیس جمهور چین در سپتامبر 2013 اعلام شد و از دو بخش کمربند اقتصادی «جاده ابریشم جدید» و «جاده ابریشم دریایی» تشکیل شده است. تلاش و اهتمام چین برای پیشبرد چنین طرحهای عظیمی جدای از آنکه می­تواند آثار و پیامدهای اقتصادی و سیاسی جدی برای این کشور در پی داشته باشد، نیز می­تواند در سیاست خارجی چین گسترش­گرایی بیشتر و نقش فعالانه­تر منطقه­ای داشته باشد. عرصۀ رقابت چین و آمریکا در اقتصاد بین‌الملل، افزایش نفوذ چین در اقتصاد آسیا و رشد چشمگیر فعالیت‌های اقتصادی و تجاری چین در آفریقا در مقایسه با سایر قدرت‌ها به‌خصوص ایالات­متحده نشان می‌دهد که چین با احیای جاده ابریشم و ترسیم یک کمربند اقتصادی، دسترسی بازارهای جهانی را تسهیل و گسترش یک کریدور حمل ‌و نقل بین‌المللی و قابل اتکاء با هزینه‌های مقرون‌به‌صرفه‌تر را در راستای منافع ملی خود تدوین کرده است. بر این اساس، مولفین این مقاله سوال خود را چنین مطرح می­کنند که آیا ابتکارهای چین به رغم گفته مقامات پکن می­تواند در عمل به منصه ظهور برسد یا موانع  موجود بر سر راه این طرحها از به ثمر رسیدن آنها جلوگیری خواهد کرد؟ فرضیه ما این است که باتوجه به هزینه­های گزاف، طرحهای چین و کارشکنی­هایی که ممکن است ایالات­متحده در رقابت با پکن جلوی این طرحها ایجاد کند و همچنین به دلیل مشکلات زیست محیطی و عدم همراهی برخی کشورها حداقل در آینده نزدیک احتمال موفقیت این طرحها بعید به نظر می­رسد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۵۲
اسفندیار خدایی

دکتر رضا سیمبر، رضا رحم دل، مهسا فلاح؛ دانشگاه گیلان

پرونده هسته­ای، تاکنون یکی از پیچیده ترین معماهای امنیتی روابط خارجی ایران بوده است. نقطه ثقل سیاست خارجی ایران، تقابل ایدئولوژیک (محور مقاومت) با قدرت های ساختاری نظام بین الملل است. پرسش اصلی بدین ترتیب قابل طرح است که ﺗﺄثیرات بلند مدت سیاست های منطقه ای ایران در خاورمیانه بر برنامه هسته­ای از منظر نو واقعگرایی چیست؟ پاسخ بدین شکل فرض گردید که موازنه ناکام ایران در برابر ساختار هژمونیک قدرت، هزینه های سنگینی از جمله فشار مضاعف بر برنامه هسته­ای، تحریم های سوئیفت­مالی، عدم جذب سرمایه­گذاری خارجی، تحریم تکنولوژیکی، تحریم­های تسلیحاتی و غیره در بر داشته است. بدین سان مشکل طولانی شدن توافق جامع ایران با قدرت­های بزرگ، نه از جهت تعداد سانتیریفوژها، فرایند مذاکرات، تیم دیپلماتیک، کارشکنی طرف­ها و غیره... بوده، بلکه تحت ﺗﺄثیر ساختاری است که سیاست خارجی ایران را دچار چالش­های پیچیده­ای نموده که حتی اثرات آن پس از توافق جامع به طریقی پابرجاست. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۷ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۴۷
اسفندیار خدایی

دکتر یحیی علوی دانشگاه امام حسین (ع)

شناخت ماهیت و تحولات تحریم‌ها که به تعبیر مقام معظم رهبری در چند سال اخیر (دوره ریاست جمهوری اوباما) به جنگ تمام عیار اقتصادی تبدیل شده است، برای طراحی راهبردهای اقتصادی و سیاسی لازم جهت مقابله و یا حذف تحریم‌ها، امری ضروری است. بررسی روند و ساختار تحریم‌های ایران در دوره اوباما نشان می‌دهد، تحریم‌ها از نظر نوع، بخش اقتصادی هدف، مکانیزم اجرا و شدت دچار تحول شده است که هدف از آن، افزایش فشار بر مردم ایران است تا از طریق نارضایتی عمومی، ساختارهای حکومت ایران به چالش کشیده شود. مهمترین علت این تحول، وقوع فتنه ۸۸ و مثبت شدن نگاه سیاستمداران آمریکا به راهبرد فروپاشی از درون برای ایران است. البته در کنار این عامل، افزایش قدرت منطقه‌ای ایران با توجه به شکست مکرر اسرائیل از جریان مقاومت، تحولات بازار جهانی نفت و شکست تحریم‌های هدفمند نیز سهم مجزایی در این موضوع داشته‌اند. در این راستا لازم است رفع نقاط ضعف اقتصادی کشور به‌خصوص در بخش وابستگی به نفت به عنوان مهمترین راهبرد بلندمدت جهت خلاصی از تحریم‌ها در دستور کار دولت و ملت ایران قرار گیرد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۶ فروردين ۹۶ ، ۰۱:۱۲
اسفندیار خدایی

امیررضا جعفری هرندی و دکتر جلال درخشه؛ دانشگاه اصفهان

ایالات‌متحده آمریکا با حمله نظامی به عراق در سال 2003 میلادی تلاش داشت تا با مدیریت هوشمند منابع مختلف قدرت به اهداف و منافع از پیش تعیین شده خود دست یابد؛ از این‌رو نفوذ در ساختارهای عراق از جمله برنامه‌های اصلی آمریکا برای تأمین اهدافش در این کشور عربی است. در این مقاله تلاش می‌شود تا چگونگی مدیریت آمریکا بر منابع قدرت سخت در صحنه میدانی عراق مورد بررسی قرار گیرد. از این‌رو این نوشتار در پاسخ به این سؤال که ابعاد نفوذ سخت آمریکا در عراق جدید چیست به دنبال واکاوی ابزارها و شیوه‌های نفوذ سخت ایالات‌متحده در عراق جدید با تمرکز بر دوره خروج نیروهای نظامی آمریکایی از عراق نگاشته شده است. بررسی منابع کتابخانه‌ای و حوادث میدانی حاکی از آن است که آمریکا با بهره‌گیری از معاهدات تسلیحاتی (با توجیه تلاش برای تقویت توان دفاعی عراق)، تجهیز مخالفین حکومت مرکزی و استفاده از ظرفیت شرکت‌های امنیتی خصوصی و نیز کمک گرفتن از مساعدت‌های مالی به دنبال نفوذ در ساختار نظامی- امنیتی عراق است تا بتواند از این طریق به منافع خود در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی دست یابد. دسترسی به مقاله

۰ نظر ۰۴ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۴۷
اسفندیار خدایی

محمود یزدان‏فام، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی

پرسش اصلی مقاله حاضر این است که دولت جدید ایالات متحده آمریکا چه سیاست و راهبردی در عرصه بین‌المللی به طور عام و در قبال جمهوری اسلامی ایران به طور خاص در پیش خواهد گرفت؟ در پاسخ به این سوال، علاوه بر طرح چهارچوب مفهومی کوتاه، عوامل موثر در شکل‌گیری سیاست خارجی دولت جدید آمریکا در دو سطح ملی و بین‌المللی طرح، اصول و رویکرد آن تشریح و راهبرد آن با توجه به تناقض‌ها و موانع احتمالی توضیح داده شده است. به نظر می‌رسد دولت ترامپ به دلیل ایجاد شکاف‌های سیاسی و ساختاری در داخل آمریکا و بی‌توجهی به بنیان‌های تاریخی نظام بین‌الملل و سیاست خارجی آمریکا در تأمین اهداف و منافع آمریکا با موانع و مشکلات بزرگی روبرو شده و ناگزیر به تعدیل در مواضع اعلامی خود در سیاست خارجی خواهد شد. متن کامل مقاله

اسفندیار خدایی

دکتر محمدرضا دهشیری، مهدی طاهری

توجه به ظرفیت دانشگاه‌ها و ظرفیت‌های آموزش عالی در دیپلماسی فرهنگی امری حائز اهمیت است. این همان موضوعی است که از آن به دیپلماسی آکادمیک یاد می‌کنند. می‌توان گفت برای کشورهایی همچون ایران که ظرفیت قابل توجهی در بخش دانشگاهی و علمی دارند، این مسئله حائز اهمیت بوده و لزوم توجه جدی به آن وجود دارد. توجه به تجارب جهانی در استفاده از ظرفیت آموزش عالی در راستای دیپلماسی فرهنگی و سیاست‌گذاری در این خصوص می‌تواند به سریع‌تر پیمودن مسیر کمک نماید. امروزه با بین‌المللی شدن آموزش عالی و نیز تسهیل ارتباطات جهانی ناشی از فرایند جهانی شدن، استفاده از ظرفیت‌های نظام آموزش عالی به‌مثابه ابزار تأثیرگذار در جهت کسب منافع ملی و افزایش قدرت نرم توسط کشورهای جهان به‌ویژه کشورهای توسعه یافته، روزبه‌روز بیشتر شده است. کشورهای مختلف جهان به فراخور قدرت اقتصادی و فرهنگی خود، روی برنامه‌های مبادلات فرهنگی و آموزشی سرمایه‌گذاری زیادی کرده‌اند. شاخص‌ترین و موفق‌ترین کشورها در این زمینه ایالات متحده آمریکا است. از طریق برنامه‌های دیپلماسی فرهنگی مانند تبادلات دانشجویی و بورسیه‌های تحصیلی، پروژه‌های بین‌المللی آموزشی برای دیدارکنندگان خارجی، برنامه‌های سخنرانی، بازدیدهای ترتیب داده شده برای خبرنگاران، توسعه زبان انگلیسی و...، ایالات متحده در حال انتقال ارزش‌ها و اصول اخلاقی‌اش است. در این زمینه، ایالات متحده آمریکا، دو مزیت اصلی دارد؛ یکی زبان انگلیسی و دیگری کیفیت نظام آموزش عالی. تازه‌ترین آمار «سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد» از تعداد دانشجویان خارجی در دانشگاه‌های دنیا حاکی از آن است که این کشور، مقصد اصلی دانشجویان جهان به شمار می‌رود. در این راستا شناخت تجربیات و عملکرد کشورهای پیشرو در زمینه به‌کارگیری نظام آموزش عالی در دیپلماسی فرهنگی خود برای کشوری با ظرفیت‌های جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت خواهد بود. در این مقاله در صدد پاسخ به این پرسشیم که ایالات متحده آمریکا چگونه از ظرفیت های آموزش عالی در دیپلماسی فرهنگی خود بویژه در قبال ایران استفاده می نماید؟ فرضیه ما بر این است که این کشور با استفاده از ابزارهای دانشگاهی و جذابیت های علمی خود، توانسته است بیشترین مبادلات آموزشی را در سطح جهان داشته باشد و از این طریق ضمن انتقال ارزش های خود به دانشگاهیان، قدرت نرم خود را افزایش دهد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۴ اسفند ۹۵ ، ۰۹:۱۸
اسفندیار خدایی

دکتر اکرم قدیمی، استادیار مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور

امروزه، علم و فناوری از مهم­ترین مؤلفه­هایی است که همکاری­های علمی- بین­المللی را تحت­شعاع قرار داده است. به‌طور کلی علم و فناوری و به‌طور خاص دیپلماسی علم و فناوری از مؤلفه‌هایی هستند که توانایی و قابلیت تأمین منافع ملی در هر شرایطی را دارد و به‌عنوان مؤلفۀ مهم قدرت نرم کشورها در حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی کشورها نقش­آفرینی می­کند. اهمیت علم در سیاست خارجی را می‌توان در سخن هنری کیسینجر، مشاور امنیت ملی نیکسون، مشاهده کرد: «هیچ چیزی بین‌المللی‌تر از علم وجود ندارد».هدف این پژوهش، علاوه‌بر بررسی تطبیقی عملکرد و جایگاه دیپلماسی علم و فناوری در ایران و آمریکا، بازبینی موقعیت­ها و مزیت‌های این دیپلماسی برای سیاست خارجی ایران است. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این پرسش است که «آیا کارکرد دیپلماسی علم و فناوری در ایران و ایالات متحدۀ آمریکا یکسان است؟». روش این پژوهش تحلیلی- توصیفی است. چارچوب نظری پژوهش قدرت نرم است. دیپلماسی علم و فناوری نقش عمده­ای در ایجاد و شکل‌گیری ائتلاف‌های منطقه‌ای و بین‌المللی دارد. این نوع دیپلماسی با کمک علم و فناوری می­تواند تعارضات میان کشورها و ملت‌ها را با کمترین هزینه مدیریت کند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۳ اسفند ۹۵ ، ۰۹:۰۹
اسفندیار خدایی

دکتر محمدرضا تخشید، فاطمه جلائیان مهری؛ دانشگاه تهران

 سیاست قدرت‌های بزرگ تأثیر گسترده‌ای بر تروریسم در منطقۀ خاورمیانه داشته است. با توجه به این نکته، مقالۀ حاضر به بررسی تأثیرات سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا بر تروریسم منطقه‌ای می‌پردازد. پرسش اصلی این مقاله این است که سیاست خاورمیانه‌ای ایالات متحدۀ آمریکا چه تأثیری بر تروریسم در این منطقه داشته است؟ در پاسخ به این پرسش فرضیۀ اصلی پژوهش این است که سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا (متغیر مستقل) به‌واسطۀ اعمال نظامی‌گری غیرضروری (متغیر میانی مداخله‌گر)، بهانه‌ها و توجیهاتی جدید برای فعالیت گروه‌های تروریستی فراهم آورده و موجب تقویت آنها شده است (متغیر وابسته).  متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۱ اسفند ۹۵ ، ۰۹:۴۷
اسفندیار خدایی

دکتر عنایت اله یزدانی، علی امیدی، پریسا شاه محمدیx؛ دانشگاه اصفهان

منطقه اوراسیا که در نظریه هارت­ لند به عنوان قلب سیاست جهان معرفی شده است، امروزه در پرتو ابتکار «کمربند – راه» که از سوی چین ارائه شده با تحولات گسترده و متنوعی مواجه است که می­تواند بر اهمیت آن منطقه بیافزاید. نظریه  «هارت­ لند» که از آن با عنوان «فلسفه مک­ کیندر» نیز یاد می­شود،یک نقطه مرکزی را در قلب زمین مشخص کرده است که رودخانه­ های ولگا، ینی ­سی، آمودریا و سیردریا و دو دریاچه خزر و آرال را در خود جای داده است. «­مک­ کیندر» در نظریه خود منطقه اوراسیا را به لحاظ راهبردی پرامتیازترین منطقه جغرافیایی دانسته و آن را قلب سیاست جهان معرفی می­کند. به باور وی «هارت­ لند» محور جغرافیایی تاریخ در تمام دوران خواهد بود، اما نظریه­ های رقیب و همچنین برخی انتقادهای ارائه شده علیه آن، دو موضوع صحت و پایداری این نظریه را با تردید مواجه ساخته بود. نگارندگان به منظور پاسخگویی به این سوال که «ابتکار کمربند -راه» چگونه می ­تواند منطقه آسیای مرکزی را به عنوان «هارت­ لند» مورد توجه مجدد قرار دهد این فرضیه را تبیین می­ نمایند که ابتکار یادشده سرشت بالقوه نظریه هارت ­لند را دیگر بار مورد توجه قرار خواهد داد. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی – تحلیلی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۹ اسفند ۹۵ ، ۱۱:۰۲
اسفندیار خدایی

دکتر رضا سیمبر، دانشگاه گیلان؛ مصطفی حسینی دانشگاه زنجان

پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ساختار نظام بین­الملل نیز دستخوش تحولات عظیمی گردید به­گونه­ای که ایالات متحده به دلیل برتری در عرصه­های ایدئولوژیک، اقتصادی، سیاسی و نظامی توانست، ساخت تک­قطبی و نظم هژمونیک مورد نظر خود را برقرار سازد. با این وجود، رشد اقتصادی چین و نقش­­آفرینی مجدد روسیه در تحولات منطقه­ای و بین­المللی نوعی دگردیسی در ساختار نظام بین­الملل و شکل­گیری نظام تک- چندقطبی را رقم زده است که می­تواند همگرایی یا منازعه میان طرفین را افزایش دهد. بر این اساس، سوال اصلی مقاله حاضر این است که مهم­ترین عوامل موثر بر همگرایی و منازعه روسیه و چین در عصر پساجنگ سرد چیست؟ فرضیه مقاله این است که مولفه­هایی نظیر همکاری­های اقتصادی، سیاسی و امنیتی در چارچوب بریکس و سازمان همکاری شانگهای، جنگ سایبری با آمریکا، نگرانی از حضور آمریکا و ناتو پیرامون مرزهای خود، منافع مشترک در آسیای مرکزی، تهدیدهای مشترک در زمینه بحران­های منطقه­ای(بحران سوریه و مسائل شبه جزیره کره) و نگرانی از سرایت اسلام افراطی به مرزهایشان بر همگرایی طرفین موثر هستند، اما مسائلی نظیر وجود حس بی‌اعتمادی در روابط دوجانبه، افزایش چینی‌تباران در سرزمین روسیه، رقابت بر سر استفاده منابع انرژی آسیای‌مرکزی، ناتوانی در ایجاد ساختار اتحاد دفاعی بین دو کشور در ایجاد منازعه میان طرفین نقش کلیدی دارند.در این مقاله روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۸ اسفند ۹۵ ، ۱۰:۵۷
اسفندیار خدایی

دکتر شهروز ابراهیمی، نیکنام ببری؛ دانشگاه اصفهان

با فروپاشی نظام بین­ الملل دو قطبی در سال 1991 فلسفه وجودی ناتو با چالشی جدی مواجه گردید. ولی این پیمان با ارائه تفسیری جدید از نقش خود نظیر، تامین امنیت انرژی جهانی، مواجه با تهدید‌های ناشی از فعالیت­های تروریستی، حمایت از حقوق بشر و دموکراسی و مقابله با حملات سایبری، توانست به حیات خود در دوران نظام پسا جنگ سرد نیز ادامه دهد. بسیاری در غرب روسیه را ابرقدرتی بالقوه می­دانند که می­تواند در برابر سیاست­های نظامی و امنیتی ناتو مقاومت کند. به­ویژه که روسیه مخالف روند گسترش ناتو به حوزه نفوذ خود بوده و هر اقدامی از سوی ناتو در این منطقه را تهدیدی بر علیه امنیت ملی خود می­داند. در یک نگاه کلی، روابط روسیه و ناتو پس از جنگ سرد در یک طیف پرنوسانی از تعامل تا تقابل سیر کرده است. نوشتار حاضر با هدف بررسی زمینه ­های تقابل و تعامل در روابط روسیه و ناتو در دوره زمامداری پوتین به رشته تحریر درآمده است. در این میان سوالی که مطرح است این است که با به قدرت رسیدن پوتین زمینه­ های تعامل و تقابل ناتو و روسیه چه روندی را طی کرده­اند؟ در پاسخ به آن این فرضیه به آزمون گذاشته شده است که با قدرت­ یابی پوتین و تلاش وی برای بازیافت جایگاه از دست رفته روسیه در عرصه نظام بین­الملل زمینه­های تقابل بین روسیه و ناتو سیر صعودی به خود گرفته است؛ به طوری که امروزه روابط به پایین­ ترین سطح پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی رسیده است. در این مقاله تلاش شده است به روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از نظریه سازه‌انگاری روابط روسیه و ناتو و گسترش ناتو در حوزه نفوذ سنتی روسیه مورد بررسی قرار گیرد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۷ اسفند ۹۵ ، ۱۱:۱۶
اسفندیار خدایی