مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

بایگانی

آخرین نظرات

پیوندها

۵۴ مطلب با موضوع «نظریه ها و روش تحقیق» ثبت شده است

دکتر اسفندیار خدایی

آمریکا با چه محدودیتهایی در برخورد با چین مواجه است؟ به عبارت دیگر چرا آمریکا نمی تواند چین را همانند سایر کشورها، با سیاستهای خود همراه سازد؟ چین چه ویژگی ها یا ابزاری در مقابل آمریکا دارد، که سایر کشورها ندارند؟ چین در آسیا، آفریقا، اروپا و حتی در حیاط خلوت آمریکا یعنی قاره آمریکای جنوبی سیاستهای آمریکا را به چالش می کشد و در زمینه های اقتصادی و سیاسی فعالیتهایی می کند که مورد خوشایند آمریکا نیست. رفتار چین در قبال تحریمهای ایران را به عنوان یک نمونه موردی در نظر بگیرید تا اهمیت محدودیتهای آمریکا در مواجهه با چین روشن گردد. دولت ترامپ پس از خروج از برجام توانسته است تجارت بسیاری از کشورها نظیر ژاپن، کره جنوبی، آلمان و فرانسه با ایران را به صفر نزدیک کند اما علی رغم فشارهای آمریکا، درسال گذشته یعنی 2019 چین با ایران بیش از بیست میلیارد دلار مبادلات تجاری داشته است.

این رفتار چین فقط مربوط به دوره ترامپ نیست. قبل از توافق برجام نیز چین تحریمهای آمریکا را نادیده گرفته است. قضیه هسته ای ایران در سال  2003 ظهور کرد، در آن زمان چین فقط حدود پنج میلیارد دلار با ایران تجارت سالیانه داشت ولی مبادلات تجاری اروپا با ایران از بیست میلیارد دلار در سال تجاوز می کرد، یعنی چهار برابر چین. اما پس از اوج گرفتن بحران هسته ای، به دلیل فشارهای دولتهای جرج بوش و باراک اوباما و البته تحریمهای سازمان ملل، تجارت اروپا و بسیاری کشورهای دیگر با ایران به شدت کاهش یافت بطوریکه در سال 2014 یعنی یک سال قبل از توافق برجام، تجارت این کشورها با ایران تقریباً صفر شد، اما با وجود تحریمها و فشارهای آمریکا، تجارت چین با ایران نه تنها کمتر نشد، بلکه ده برابر شد و به پنجاه میلیارد دلار در همان سال 2014 رسید. آیا دولتهای جرج بوش و اوباما نمی خواستند جلوی تجارت چین با ایران را بگیرند یا نمی توانستند؟ آنها با چه محدودیتهایی مواجه بودند؟ پس از امضاء برجام، تجارت اروپا، ژاپن و دیگر کشورها با ایران مدت کوتاهی افزایش یافت اما با خروج ترامپ از برجام این کشورها به سرعت عقب کشیدند و ایران را ترک کردند، اما چین همچنان تجارت با ایران را ادامه داد و همانطور که ذکر شد، سال گذشته علی رغم سخت ترین فشارهای دولت ترامپ، مبادلات تجاری چین و ایران از 20 میلیارد دلار فراتر رفت. آیا دولت ترامپ نمی خواسته که جلوی تجارت چین با ایران را بگیرد یا نتوانسته است؟ بطور کلی آمریکا با چه موانعی برای همراه ساختن چین مواجه است؟...ادامه مطلب را بخوانید...

۱ نظر ۲۲ فروردين ۹۹ ، ۲۳:۱۵
اسفندیار خدایی

 جان مرشایمر در توهم بزرگ به نقد سیاست خارجی آمریکا پرداخته است

◽️ کتاب توهم بزرگ، یکی از مهم‌ترین آثار منتشر شده در حوزه روابط بین‌الملل در سال 2018 میلادی به شمار می‌آید. واضع نظریه واقع‌گرایی تهاجمی در این کتاب می‌کوشد از یکسو مبانی و از سوی دیگر پیامدهای آنچه سیاست خارجی لیبرال در ایالات متحده می‌نامد را مورد انتقاد قرار دهد. با وجود شهرت «جان مرشایمر» به ساده‌نویسی، ترجمه آخرین اثر وی به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین استادان روابط بین‌الملل جهان، در آغاز امری سهل و ممتنع بود؛ اما به محض آغاز مطالعه کتاب دریافتیم که پیشران و توسعه‌دهنده نظریه واقع‌گرایی تهاجمی در کتاب توهم بزرگ نیز از سنت مألوف ساده‌نویسی خود فاصله نگرفته است. بیان دقیق و درعین‌حال بدون تکلف و پیچیدگی از ویژگی‌های آثار مرشایمر است. 

 

◽️ کتاب حاضر نقدی بر سیاست خارجی لیبرال ایالات متحده آمریکا با نگاهی واقع‌گرایانه است. نویسنده سه مفهوم کلیدی را برای تبیین و توضیح نظام بین‌الملل می‌داند؛ رئالیسم، لیبرالیسم و ناسیونالیسم؛ وی معتقد است مفهوم محوری «دولت ـ ملت» ـ که واحد اساسی نظام پساوستفالی به‌حساب می‌آید ـ بازنمایاننده تلاقی مکاتب مذکور است. این مفهوم ازیک‌سو بر حق خودمختاری نظام‌های سیاسی منبعث از اراده مردم تأکید می‌کند که بنیاد لیبرالیسم است و ازسوی‌دیگر ملت و ملیت را به‌عنوان مرز و محدوده هر واحد سیاسی معرفی می‌کند که سنگ بنای ناسیونالیسم است...

 

◽️ در سطح بین‌الملل مرشایمر براین‌باور است مناسبات کشورها بر تجاویز رئالیسم منطبق است. از میان سه‌گانه لیبرالیسم، ملی‌گرایی و رئالیسم مرشایمر، دو مفهوم ناسیونالیسم و رئالیسم در بیشتر مواقع و دوره‌های تاریخی همزاده‌های بهتری برای یکدیگر معرفی کرده و معتقد است این دو مفهوم اغلب لیبرالیسم را شکست داده‌اند، چه اینکه نظام بین‌الملل در بیشتر سال‌های عمر خود دوقطبی و یا چندقطبی منعطف بوده و از منطقی آنارشیک برخوردار است. این در حالیست که نظم تک‌قطبی و منطق سلسله‌مراتبی تنها در سال‌های معدودی بر نظام بین‌الملل سایه افکنده و لذا کمتر شاهد آن بوده‌ایم که یکه ابرقدرت موجود موفق شده با خیالی آسوده گسترش دموکراسی لیبرال در سایر واحدهای سیاسی را به‌عنوان دستور کار سیاست خارجی خود درپیش بگیرد.

۰ نظر ۰۱ فروردين ۹۹ ، ۱۱:۰۸
اسفندیار خدایی

گذار به دموکراسی در ایران امروز
مصاحبه با ماهنامه ایران فردا با ⁨محسن رنانی⁩، شماره ۵۴ (آبان ۱۳۹۸) 
ایران فردا: متشکرم از زمانی که در اختیار بنده قرار دادید. تعریف کلی شما از گذار به دموکراسی چیست؟
رنانی: دموکراسی نقطه‌ای نیست که ما به آن برسیم، دموکراسی یک فرایند است. بنابراین همین که شاخص نشان دهد ما در مسیر هستیم و فرایند چراغش روشن است کفایت می‌کند. در این راستا باید به چند نکته توجه کنیم: نکته اول اینکه، کشورها در موقعیت تاریخی خود میزان بلوغشان متفاوت است. ویژگی و سرعت گذار به دموکراسی بستگی به این دارد که یک ملت کجای تاریخ ایستاده است. ممکن است برای ملتی در گذار به دموکراسی فعالیت احزاب لازم باشد اما برای ملت دیگری لازم نباشد. پس دموکراسی را باید یک افق ببینیم و نه یک وضعیت، اگر ردگیری ما به سمت افق باشد می‌توانیم بگوییم که در حال پیش رفتن در مسیر دموکراسی هستیم.
نکته دوم اینکه دموکراسی را نباید محدود به سازوکار رای دهی کنیم و باید همه نقاط صوری و واقعی و محتوایی را درسنجش آن نظر بگیریم . مثلا اگر جامعه‌ای صبورتر شود و بپذیرد که بر علیه حزب مخالفش که رای آورده، شورش نکند نشان از حرکت به سوی دموکراسی است. دموکراسی در جامعه‌ای به وقوع می‌پیوندد که مردم‌اش رواداری را در ذهن و مدارا را در رفتار دارند. مهارت شنیدن و عقب نشینی و عذرخواهی دارند. در جوامع سنتی مهارت عقب نشینی وجود ندارد اما در جامعه مدرن، سنت صفر و یکی وجود ندارد و سنتها نسبی‌اند بنابراین می‌توان هرجا که هزینه پافشاری، بالا است عقب نشینی کرد. مثلا اگر در جامعه‌ای مهارت عقب نشینی شکل بگیرد به این معنی است که آن جامعه دارد به سمت دموکراسی می‌رود. مثلا دو کشور را در نظر بگیرید. در کشور الف وقتی مردم شورش می‌کنند و پلیس آنها را با باتون می‌زند، آنها فرار می‌کنند و پراکنده می‌شوند. در کشور ب وقتی مردم شورش می‌کنند و پلیس آنها را می‌زند، آنها هم چاقو یا اسلحه در‌می‌آورند و به پلیس حمله می‌کنند. روشن است که کشور الف کشور دموکرات‌تری است تا کشور ب چون مردمش مهارت عقب‌نشینی را آموخته‌اند. چون مهارت عقب‌نشینی یعنی مهارت توقف خشونت. بنابراین شاخص‌های حرکت به سمت دموکراسی شاخص‌های کیفی بسیار متنوع و متفاوت است، بسته به اینکه جامعه در کجای مسیر تکامل تاریخی خودش قرار دارد می‌توان شاخص‌های متفاوتی معرفی کرد.

۰ نظر ۲۰ اسفند ۹۸ ، ۱۵:۲۸
اسفندیار خدایی

سخنرانی رابرت زولیک، رئیس پیشین بانک جهانی درباره شورای تجاری آمریکا-چین

موسسه کارنگی 

در سال 2005 در برابر کمیته ملی درباره روابط آمریکا و چین یک سخنرانی با عنوان «چین به کجا می‌رود: از عضویت به مسئولیت؟» انجام دادم. در آن زمان هفت رئیس‌جمهور آمریکا از هر دو حزب به مدت 30 سال تلاش کرده بودند یک چین فقیر و منزوی به لحاظ اقتصادی را در نظامی بین‌المللی ادغام کنند که آمریکا آن را طراحی و هدایت کرده است. در آن زمان گفتم که چین از انزوا بیرون آمده و به جهان پیوسته و به یک بازیگر بر سر میز تبدیل‌شده است. در آن زمان گفتم که باید دید چین چطور از نفوذش استفاده خواهد کرد؟

از چین خواستم به فراتر از عضویت در نظام بین‌الملل نگاه کند تا «به یک ذینفع مسئول در آن نظام تبدیل شود.» هشدار دادم که آمریکا نخواهد توانست نظم اقتصادی بین‌المللی باز را حفظ کند مگر درصورتی‌که چین در تقسیم مسئولیت‏ ها همکاری کند و از قدرتش به شکلی سازنده استفاده کند. این‌که درخواستم برای اقدام مسئولانه چین را با لحنی محترمانه مطرح کردم، خوشایند برخی نبود. ایده من در را به روی دیدگاه‏ ها و پیشنهاد‌های چینی‏ ها برای رسیدگی به چالش ‏های مشترک باز کرد.

۰ نظر ۲۹ آذر ۹۸ ، ۲۱:۰۳
اسفندیار خدایی

دکتر فؤاد ایزدی ، دکتر اسفندیار خدایی

چکیده: آمریکا در طول سال‌های جدال هسته‌ای، بیشتر شرکای تجاری ایران را به کاهش تجارت با تهران واداشت. اما در همین دوران، چین نه‌تنها تجارت با ایران را کاهش نداد، بلکه مبادلات تجاری این کشور با جمهوری اسلامی چندین برابر نیز شد و تا حدودی خلأ ناشی از عقب‌نشینی شرکت‌های اروپایی و آسیایی را جبران نمود و از فشار تحریم‌ها بر ایران کاست. این پژوهش با استفاده از روش ردیابی فرایند، به‌دنبال پاسخ به این پرسش است که چرا دولت اوباما نتوانست چین را همانند سایر شرکای تجاری ایران با تحریم‌ها همراه سازد و با چه محدودیت‌هایی در این زمینه مواجه بود. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که چندین دهه رشد اقتصادی فوق‌العاده موجب شده است که چین در جایگاهی قرار گیرد که ابزارهای قدرت آمریکا نظیر فشار، تهدید، تحریم و دیپلماسی به آسانی بر پکن کارگر نیفتد و یا برای آمریکا گران تمام شود. دانلود متن کامل مقاله

۰ نظر ۳۰ مهر ۹۷ ، ۱۱:۲۹
اسفندیار خدایی

پایان نامه دکتری اسفندیار خدایی با عنوان: تحریمهای ایران در روابط آمریکا و چین: تعامل آمرانه آمریکا در مقابل موازنه نرم چین؛ دانشگاه تهران، دانشکده مطالعات جهان، بهمن 1396


دانلود متن کامل Download Full Text

Dissertation Title:

Iran Sanctions in US – China Relations
American Guarded Engagement vs. Chinese Soft Balancing

By:
Esfandiar Khodaee

khodaee2@gmail.com

 

Supervisors:

Foad Izadi

Mohammad Ali Mousavi

 Winter, 2018

 

 Abstract

Throughout the nuclear dispute, the United States actively engaged with world powers and the trade partners of Iran to make sanctions effective in pressuring Tehran. Most trade partners of Iran reduced trade with this country either voluntarily as alignment with the United States, or under pressures from Washington. The role of China as the first trade partner of Iran and as a veto power in the U.N. Security Council was controversial. In practice, China continued and even expanded trade with Iran; and the Chinese companies somehow filled the void of the absence of European and Asian rivals. This dissertation plans to answer the question that why the United States could not make China follow sanctions similar to other trade partners of Iran. It studies U.S. policy to make China follow sanctions on Iran, China’s response, and the limitations of Washington in dealing with Beijing. Reviewing the events through process-tracing method, shows that the Obama administration implemented a guarded-engagement strategy to make China join sanctions and reduce trade with Iran. The United States diplomatically engaged with China and considered Chinese economic and energy interests and security concerns in the region. On the other hand, Washington pressured Beijing through different channels such as sanctions against Chinese companies and banks. In response, China followed a soft-balancing strategy. This rising power did not directly stand against the United States to safeguard grand interests in relations with America and the West. China eventually voted for all the UN Security Council resolutions after some modifications on the texts to secure China’s interests. On the other hand, China practically continued and even expanded trade with Iran and refrained voluntary cooperation to make sanction costly and abortive in order to thwart U.S. domination over the energy-rich Middle East, and to prevent U.S. concentration on East Asia where China’s core interests are located. The United States faced limitations in making China follow Iran sanctions similar to what other trade partners of Iran did. These limitations can be categorized in economic and political boundaries. Sanctions against China, as the first trade partner of the United States, would endanger U.S. economic interests and might antagonize China to join anti-American coalitions and to stand against the United States in other issues. Keeping close relations with China and other major economies is essential for America to safeguard the role of U.S. dollar as the world reserve currency. Despite the threatening American rhetoric, Washington never imposed serious sanctions on major Chinese energy companies dealing with Iran. Neoclassical realism theory provides a flexible framework by considering both the structural position of states in the anarchic international system, and the domestic factors concerning the key role of the policymakers, and the complex interactions between them. The findings of this study show that decades of exceptional economic growth has placed China in such a position that U.S. power tools such as threats, sanctions and pressures are either too costly and risky, or less productive in making China follow American policies.

 

Key Words:

US-China Relations, Iran Sanctions, Guarded Engagement, Soft Balancing, Neoclassical


Download full text: phd dissertation Iran sanctions in US China Relations Esfandiar Khodaee
دانلود متن کامل pdf رساله دکتری اسفندیار خدایی تحریمهای ایران در روابط آمریکا و چین

حجم: 2.32 مگابایت

۰ نظر ۰۵ مهر ۹۷ ، ۱۲:۰۱
اسفندیار خدایی

دکتر منصور صالحی و دکتر محمد توحیدفام

الگوهای پلورالیستی دموکراسی با ﺗﺄکید بر الگوهای نظارت بیرونی به عنوان یکی از کارآمدترین الگوهایی حکمرانی تا به امروز شناخته شده است. این الگو تا به امروز دچار بحران­هایی گشته و همواره راه­کارهایی برای برون­ رفت از آن بحران ارائه شده است. نئوپلورالیسم با ﺗﺄکید بر نظارت­های درونی پاسخی برای برون رفت از این بحران بود لیکن به تنهایی قادر به حل این معضل نبود؛ لذا به نظر می‌رسد تلفیق این دو، بهترین راه خروج از بحران موجود است. با توجه به اینکه نهادهای بین­المللی نیز بر پایه اصول و قواعد الگوی دموکراتیک بنا نهاده شده، لذا فراز و فرود این مناقشه، نهادها و نظام بین‌المللی را هم ﻣﺘﺄثر از خود ساخته است. به نظر می­رسد که کژکارکردی­ رویکردهای پلورالیستی و نئوپلورالیستی منطبق با الگوی دموکراسی در عصر حاضر، نهادهای بین­المللی نظام جهانی را نیز از خود ﻣﺘﺄثر ساخته و به این سبب تحقق دموکراسی در عرصه بین­الملل را دچار بحران نموده است. الگوی مطالعاتی این پژوهش بر اساس کاربست روش­شناسی نهادگرایی جدید،  سعی بر ارائه مدلی هم­­پوشان دارد تا با ارائه مدلی تلفیقی راه کار نوینی را پیش روی نهادهای بین‌المللی قرار دهد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۸ خرداد ۹۷ ، ۲۲:۲۹
اسفندیار خدایی

دکتر علی اکبر جعفری، مهرداد فلاح

پیدایش قدرت‌های نوظهور از مشخصه‌های مهم چشم‌انداز نظام بین‌الملل معاصراست. این قدرت‌ها که اغلب در قالب بریکس گروه‌بندی شده‌اند، بازتاب تحولات دوران‌ساز نظام بین‌الملل بوده و بر سرشت و سرنوشت آن اثر تعیین‌کننده‌ای بر جای نهاده‌اند. اشاره به قدرت اقتصادی گروه بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) توجهی است به اهمیت فزایندۀ قدرت‌های نوظهور در دورانی که جایگزینی برای اقتصاد لیبرال غرب است. با این تفاسیر، در پاسخ به پرسش اساسی این پژوهش، اینکه چگونه اتحاد اقتصادی قدرت‌های نوظهور بریکس تلاشی به‌منظور ایجاد بدیلی برای اقتصاد لیبرال غرب و ارتقای جایگاه آنها در نظام بین‌الملل محسوب می‌شود؟ و آیا این گروه تأثیر محوری بر معادلات سیاسی و اقتصادی نظام بین‌الملل بر جای خواهد گذاشت؟ مقالۀ حاضر با بهره‌گیری از روش تبیینی قدرت اقتصادی بریکس را در ساختار نوین نظام بین‌الملل به‌رغم چالش‌های ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی موجود مثبت ارزیابی می‌کند و بر این اعتقاد است که بریکس در چگونگی شکل‌دهی به نظم بین‌المللی به‌عنوان بدیل قدرت اقتصادی لیبرال غرب، نقش‌آفرینی می‌کند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۲:۱۹
اسفندیار خدایی

قاسم ترابی

چکیده:امروزه اهمیت موضوعات مرتبط با محیط زیست بر کسی پوشیده نیست. آلودگی‏های گسترده دریاها، گرم شدن فضای کره زمین، گسترش فرایند آب شدن یخ‏های قطب، از بین رفتن جنگل‏ها و گسترش بیابان ها در سطح کره زمین، از بین رفتن تنوع زیستی و انقراض هزاران نوع از حیوانات و گیاهان و ده ها مورد دیگر از مسائل و مشکلات زیست محیطی، تنها بخش کوچکی از بحرانی هستند که انسان در اوایل قرن بیست ویکم با آن مواجه است. نگرانی در مورد مسائل زیست محیطی به حدی است که عده‏ای معتقدند که اگر در گذشته «امنیت بین‏الملل» و «اقتصاد جهانی» دو موضوع اصلی روابط بین‏الملل بوده‏اند، می‏بایست موضوع محیط زیست را به عنوان موضوع سوم در نظر گرفت. در صورت پذیرش این واقعیت، سئوالی که در این جا مطرح می‏شود این است که واقع‏گرایی و لیبرالیسم به عنوان نظریه‏های مسلط روابط بین‏الملل چگونه می‏توانند این پدیده را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند؟ آیا این نظریه‏ها که تحت عنوان «خردگرایان» شناخته می‏شوند، اصولاً اهمیت موضوع محیط زیست را  قبول دارند و باتوجه به ابعاد هستی‏شناسانه‏ خود توانایی تبیین موضوع را دارند؟ در مقابل رویکردهای جدید زیست محیطی که تحت عنوان «بوم‏گرایان افراطی» شناخته می‏شوند، چگونه موضوعات مرتبط با محیط زیست را مورد تجزیه و تحلیل قرار می‏دهند و چگونه به نقد نگاه خردگرایان در ارتباط با این حوزه می پردازند؟ این مقاله وجوه گوناگون مسایل زیست محیطی را مطالعه می نماید. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۱:۳۷
اسفندیار خدایی

محمدرضا بیگدلی؛ دکتر کابک خبیری

مکانیزم امنیت دسته‌جمعی به‌عنوان الگویی جهت حفظ و گسترش امنیت بین‌المللی دارای الزامات و مختصاتی است که از سوی نو واقع‌گرایان به علت ماهیت آرمان‌گرایانه آن همواره مورد انتقاد بوده است از طرفی نقض این مکانیزم به شکل مستقیم و یا غیرمستقیم کارکرد الگوی امنیت دسته‌جمعی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در طول تاریخ، ایالات‌متحده آمریکا به ‌مثابه یک قدرت برتر همواره نقش مهمی در تضعیف و یا تقویت الگوی امنیت دسته‌جمعی داشته است. به‌طوری‌که رؤسای جمهور این کشور بعد از جنگ جهانی دوم و بر مبنای دکترین ترومن با رویکردی بین‌الملل‌گرا در قالب دکترین امنیت ملی خود توانسته‌اند نقش ویژه‌ای را برای آمریکا در ساز و کار امنیت بین‌المللی تعریف نماید. این در حالی است که چهل و پنجمین رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ با سیاست خارجی که مدنظر قرار داده است، در مورد چشم‌انداز نقشی که آمریکا از سال 1945 با رویکردی بین‌الملل‌گرایانه تا پیش از ترامپ در نظام بین‌الملل ایفا نموده، تردیده ایجاد کرده است.سیاست خارجی آمریکا در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، که ریشه در دیدگاه‌های ملی‌گرایانه دارد با ﺗﺄکید بر منافع ملی ایالات‌متحده و با رویکردی اقتصادمحور؛ همچنین تأثیر از برخی ویژگی‌های نهادینه شده سیاست خارجی این کشور ازجمله یکجانبه‌گرایی، خواسته یا ناخواسته منجر به تضعیف بایدها و نبایدهای امنیت دسته‌جمعی می‌شود. درنهایت تشدید این‌روند به علت افزایش میزان خودیاری دولت‌ها منجر خواهد شد تا آنارشی حاکم بر نظام بین‌الملل افزایش یابد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۵ فروردين ۹۷ ، ۱۰:۲۷
اسفندیار خدایی

علی محمدی ضیاء؛ محمد ستوده، دانشگاه باقرالعلوم قم

خاورمیانه با موقعیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک خود و از سویی با برخورداری از منابع عظیم انرژِی در طول تاریخ همواره کانون توجهات قدرت های فرامنطقه ای بوده است. این عوامل باعث شده که ایالات متحده آمریکا به عنوان تنها قدرت بزرگ جهانی توجه خاصی به این منطقه داشته باشد و در ابعاد مختلف راهبرد نوین خود را در منطقه خاورمیانه پی گیری کند. پژوهش حاضر در پاسخ به چیستی راهبرد آمریکا در منطقه خاورمیانه بر اساس روش اسنادی و با استناد به اسناد امنیت ملی ایالات متحده، در چارچوب نظری نظم های منطقه ای، این فرضیه را ارائه می کند که راهبرد ایالات متحده از هژمونی کلاسیک به هژمونی ملایم در ایجاد نظم منطقه ای خاورمیانه تغییر کرده است. این نوشتار همچنین این یافته ها را ارائه می کند که راهبرد نوین ایالات متحده آمریکا مبتنی بر همکاری با حداقل منافع مشترک کشورهای منطقه خاورمیانه بوده و در فضای منطقه و جهان به دنبال ایجاد مشروعیت و رضایت برای اعمال قدرت خود می باشد. منبع مقاله


۰ نظر ۰۲ اسفند ۹۶ ، ۲۲:۱۴
اسفندیار خدایی

دکتر ناصر هادیان؛ محمود شوری

تحولات چند دهه‌ اخیر که از آن تحت عنوان اسلام‌گرایی، بنیادگرایی یا بازگشت دین به روابط بین‌الملل نام برده می‌شود، تاکنون علاوه بر موضع‌گیری‌های سیاسی، به مجادلات نظری فراوانی در حوزه‌های مختلف علوم اجتماعی از جمله دانش روابط بین‌الملل رقم زده است. تا پیش از رویدادهای اخیر، عملاً مقوله دین به دلایل مختلف در آثار اصلی نظریه‌های روابط بین‌الملل مورد بی‌توجهی قرار گرفته بود و جریان اصلی نظریه‌پردازی در روابط بین‌الملل عوامل فرهنگی و اجتماعی و از جمله مسئله دین را اموری مربوط به حوزه داخلی دولت‌ها و نامرتبط با حوزه روابط بین‌الملل تلقی می‌کرد. با این حال، بسیاری از نظریه‌پردازان اهمیت تأثیرگذاری ادیان در رویدادهای پس از جنگ سرد را به منزله بازگشت دین به روابط بین‌الملل و مستلزم بازنگری جدی در پیش فرض‌های نظری دانش روابط بین‌الملل ارزیابی می‌کنند. فرض مقاله حاضر این است که به رغم آن‌که تحولات مرتبط دین در سه دهه گذشته تأثیرات تعیین‌کننده‌ای بر معادلات بین‌المللی و شرایط زیست جهانی گذاشته، دانش روابط کمک زیادی به فهم این تحولات نکرده است. متن کامل مقاله


۰ نظر ۰۷ دی ۹۶ ، ۱۸:۴۹
اسفندیار خدایی

دکتر امیر نیاکویی؛ عسگر صفری

این مقاله از چشم انداز واقع گرایی نئوکلاسیک بر تجزیه و تحلیل راهبردهای ایران در زمینه پیش برد برنامه هسته‌ای پس از 1382، پرداخته است و این گونه توضیح می‌دهد که بررسی راهبردهای هسته‌ای ایران در طول دوره زمانی 1382 تا 1395 حاکی از تغییر و نوسان در این راهبردها است و با توجه به این که در طول این دوره زمانی راهبرد یکسانی در پیش برد برنامه هسته‌ای ایران وجود نداشته است، به طور مشخص هدف این مقاله بررسی علل و متغیرهای تأثیرگذار در راهبردهای هسته‌ای متفاوت ایران و پاسخ‌گویی به این پرسش است که: چه عواملی باعث تغییر در راهبرد هسته‌ای ایران در طول سال‌های مذکور شده و چگونه می‌توان این تغییر در راهبرد هسته‌ای ایران را تبیین نمود؟ یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که نوع راهبرد و رفتاری که ایران در قبال موضوع هسته‌ای اتخاذ کرده است آمیزه‌ای از تعامل عوامل بیرونی (نظام بین‌الملل) و عوامل داخلی (ساختار و قدرت داخلی و نوع ادراک نخبگان تصمیم‌گیرنده سیاست خارجی ایران) بوده است. در دوره زمانی 1382 تا 1395 هرکدام از دولت‌ها با توجه به ظرفیت‌های داخلی و برداشتهای خود، فشارهای ساختاری نظام بین‌الملل را ترجمه کرده و به آن پاسخ داده‌اند. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی است.  متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۳ دی ۹۶ ، ۰۸:۳۴
اسفندیار خدایی

محمدتقی آذرشب؛ مرتضی نجم آبادی؛ رامین بخشی تلیابی

بسیاری از اندیشمندان روابط بین‌الملل بر این باورند که بحث درخصوص جایگاه امنیت درسیاست خارجی کشورها یکی از مباحث مهم در درک روابط بین‌الملل محسوب می‌گردد. پایان جنگ سرد، شکل گیری نظم نوین جهانی، ظهور بازیگران فراملی و فرادولتی، روند جهانی شدن و ... موجب شد تا بحثی کاوشگرانه پیرامون مطالعات امنیتی و چیستی آن مطرح گردد. بویژه آنکه فروپاشی رقابت میان آمریکا و شوروی در قالب جنگ سرد، ضمن آنکه ادبیات سیاسی و امنیتی را دگرگون کرد بلکه اکنون، فرصت تازه ای به منظور بسط مطالعات امنیتی را خارج از محدوده و چارچوب تنگ منازعه دو ابر قدرت فراهم آورده است. آگاهی و اشراف بر مبحث «امنیتی» امری ضروری بوده و دانشجویان و کارشناسان روابط بین‌الملل که خواهان تحلیل کنش‌ها و واکنش‌هایی هستند که در صحنه روابط بین‌الملل به وقوع می‌پیوندد را توانمندتر می‌سازد.در این مقاله ابتدا تعریفی از «امنیت وجایگاه آن در مکتب کپنهاگ» ارائه و مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت و سپس اندیشمندان این مکتب معرفی خواهند شد. نگارنده سعی خواهد نمود با ارائه این مبحث به پرورش یک چارچوب تحلیلی که بیانگر جامعیت «جایگاه امنیت» در اکثر مباحث علوم سیاسی است و روابط بین الملل، نایل آید. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۹ آذر ۹۶ ، ۱۸:۲۶
اسفندیار خدایی
  • دکتر محمدسعید تسلیمیx، خلیل نوروزیx، احمد مخدومیx، مهدی هاجریx

هدف این پژوهش، ارائه الگوی پارادایمی و نظام‌مند توسعه دیپلماسی علمی کشور، مبتنی ‌بر مصاحبه‌های خبرگان و مسئولان دخیل در حوزه علمی و فناوری و دیپلماسی است. این پژوهش مبتنی ‌بر راهبرد پژوهشی داده‌بنیاد و بر اساس رویکرد مختار به دنبال استخراج الگوی پارادایمی توسعه دیپلماسی علمی است. بدین منظور ابتدا 17 نفر از استادان، خبرگان و متخصصان حوزه دیپلماسی علمی شناسایی شده و مورد مصاحبه قرار گرفتند و در مرحله بعد با فرآوری داده‌ها و مفاهیم، مقوله‌های سطح 1، سطح 2، سطح 3 و الگوی پارادایمی استخراج شد. با طی مراحل پژوهشی داده‌بنیاد، هر کدام از مقوله‌های شناسایی‌شده با توجه به سنخیت موضوعی، ذیل مقوله‌های پارادایمیِ علل غایی، علل ضروری، علل فاعلی، شروط، موانع، ظرفیت‌ها، معدّات و بروندادها دسته‌بندی شدند. با توجه به محرکات انگیزاننده ناشی از علل غایی و اضطرار به‌وجودآمده از علل ضروری، توسعه دیپلماسی علمی کشور به‌عنوان یک امر مهم از منظر خبرگان و مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران تلقی می‌شود و باید با در نظرگرفتن شروط، موانع و ظرفیت‌ها به ترسیم معداتی برای نیل به این مهم پرداخت. در پایان به بروندادها به‌عنوان نتایج عملی و عینی توسعه دیپلماسی علمی اشاره شده است. متن کامل مقاله

 

۰ نظر ۱۵ مرداد ۹۶ ، ۲۰:۰۶
اسفندیار خدایی

حجت داوند، محمد داوند؛ دانشگاه تربیت مدرس

امروزه نظریّه‌های کلان روابط بین‌الملل، از تحلیل بسیاری از ریشه‌های دغدغه‌های جدید در سیاست جهان، نظیر مشکلات زیست‌محیطی، گرسنگی و مهاجرت، باز ماند‌ه‌اند. این موضوع سبب شده تا گرایش‌هایی در دیسیپلین روابط بین‌الملل شکل گیرند که ساختارها و الگوهای آنها با جهان واقع و معیارهای علمی مطابقت نداشته باشد. یکی از این گرایش‌ها، «امنیت انسانی» است. نظریه‌پردازان این مفهوم، اجماع خاصی بر اصول و ساختار امنیت انسانی ندارند و کشورهای در حال توسعه را بدون شواهد علمی، مرجع اصلی تهدیدات علیه امنیت بشریت می‌دانند. حال جای پرسش است که چگونه می‌توان رابطه قدرت و بحران نظریه‌پردازی در روابط بین‌الملل را تحلیل نمود‌؟ با کنکاش در بنیادهای پارادایم پسا ساختارگرایی در ارتباط با بازتاب رابطه قدرت-دانش و تفسیر افراطی از قدرت در نظام معنا‌، مشخص گردید: مفهوم امنیت انسانی، در شناسایی تهدید‌کنندگان امنیت بشری، سهم عمده‌ای از کشورهای صنعتی و نظام سرمایه‌داری را نادیده می‌گیرد. همین رویکرد بنیادهای نظری و روشی امنیت انسانی را از معیارهای علمی دور نموده است. لذا، این گرایش که از آن به مثابه «پارادایم» نیز یاد شده، کمک شایانی به پیشرفت اندیشه‌ورزی در روابط بین‌الملل نمی‌کند. رویکرد تحقیق حاضر تحلیلی- تبیینی، نوع آن نظری-انتقادی، شیوه تجزیه و تحلیل داده‌ها کیفی و روش گردآوری اطلاعات، اسنادی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۹ تیر ۹۶ ، ۱۱:۳۶
اسفندیار خدایی

در طول سال‌های اخیر، مطالعات روابط بین‌الملل شاهد تلاش‌های فکری گسترده اما پراکنده‌ای درباره وضعیت نظریه‌پردازی در این رشته بوده است. نظریه‌پردازی در روابط بین‌الملل جایگاه خود را با تعیین مرزها در داخل علوم اجتماعی، تمایز بین آنچه در داخل دولت اتفاق می‌افتد و آنچه در خارج از آن در نظام بین‌الملل رخ می‌دهد، تثبیت کرده است. اما به لحاظ قلمرو مکانی، تقاضاهایی برای توسعه مرزهای این دانش و روش‌های دانش‌پژوهشی در این حوزه مطرح شده‌اند، که نتوانسته‌اند به جایگاهی قابل توجه دست پیدا کنند. در راستای تبیین این موضوع و پاسخ به این سوال که چرا دانش روابط بین‌الملل غیرغربی در این حوزه غایب است؟ در این مقاله نخست مجموعه‌ای از استدلال‌ها مبنی بر غیبت نظریه‌های غیرغربی ارائه شده‌اند؛ به گونه‌ای که ویژگی‌هایی از جمله متغیرهای فرهنگی، اجتماعی و ساختاری کشورهای غیرغربی که نگاه به روابط بین‌الملل را متفاوت می‌سازند، بررسی می‌شوند. سپس، با ارائه خوانش‌های غیرغربی از برخی مفاهیم کلیدی از قبیل جنگ و منازعه، دولت، حاکمیت و ملی‌گرایی استدلال می‌شود که جستجوی ابزار مفهومی مناسب‌تر جهت فهم امور جهانی، مستلزم مشمولیت خوانش‌های دیگر از رویکردهای روابط بین‌الملل است. ابزار مفهومی جدیدی که در راستای نیاز به تفکری متمایز درباره نظریه‌های روابط بین‌الملل در بافت‌های غیرمرکزی رشد کرده باشد. منبع

۰ نظر ۱۸ تیر ۹۶ ، ۱۲:۰۲
اسفندیار خدایی

دکتر سید علی منوریx؛ دانشگاه خوارزمی

مشهور است که چشم‌انداز تأمل‌گرا در روابط بین‌الملل معاصر بازتاب‌دهندۀ امر اجتماعی/ معنایی است. از این منظر چشم‌انداز مذکور با تأمل در باب فرایند نظریه‌پردازی به تعهدات فرانظری معطوف شده است. نویسنده با روی آوردن به رویکرد فلسفی و بهره جستن از بصیرت‌های هوسرل و هَیدگر، به خصوص دو پنداشت نیّت‌مندی و زمان‌مندی، تلاش می‌کند تا با اتخاذ نگاهی انتقادی فرانظریۀ روابط بین‌الملل معاصر را واسازد. استدلال نویسنده آن است که در تحول چشم‌اندازهای نظریه‌پردازی در روابط بین‌الملل، متافیزیک چشم‌انداز خِرَدگرا که مبتنی بر بازی بی‌پایان حاکمیت و آنارشی در نظام بین‌الملل آنارشیک متشکل از دولت‌های دارای حاکمیت بود، به متا- فیزیک چشم‌انداز تأمل‌گرا که مبتنی تأملات فرانظری با محوریت وجوه سه‌گانۀ هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، و روش‌شناسی بوده تحول یافته است. فرضیۀ این مقاله آن است که فرانظریه/ متا- فیزیک روابط بین‌الملل معاصر برای نظریه‌پرداز تعلیق شده و می‌توان به جای نظریه، به نظریه‌پرداز معطوف شد. نتیجه آنکه فهم نظریه‌پرداز از معنای روابط بین‌الملل معاصر، مشروط به اشتراک افق زمانی هستندگیِ وی در کنار دیگر انسان‌ها/ هستندگان بوده، و تبعاً شناخت وی نیز از آنها خارج از این حیث زمانی نیست. گردآوری داده‌ها به روش کتابخانه‌ای انجام شده و روش تحیل محتوا جهت تحلیل داده‌ها مورد استفاده قرار گرفته است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۵ تیر ۹۶ ، ۱۱:۳۲
اسفندیار خدایی

توماس گوتمان، بهمن خدادادی؛ دانشگاه وستفالیش ویلهم مونستر آلمان

چکیده: یکی از مباحث پر چالش و حاشیه دار در مراکز پژوهشی غرب، کارکردگرایی دین در جوامع امروزی است، چه در سطح عمومی نظام اجتماعی و چه در سطح خاص نظام های حقوقی و قضایی. ازمهمترین بازتاب های اهیمت این موضوع را می توان در مواجهات برون دینی، درون دینی و اجتماعی موجود نسبت به این پدیده یافت. در این میان، سکولاریسم بیش از هر اصل دیگری در تعقیب این پدیده ی اجتماعی بوده است؛ هرچند سکولاریسم درایالات متحده آمریکا پس ازدهه ها تلاش بی وقفه در انسداد شریان های کارکردگرایی سخت دین توفیق داشته است، در سترون ساختن نفوذ آرام و پر قدرت کارکردگرایی نرم دین ناکام مانده است. این واقعیت که باور آن شاید سخت بنماید، در سازوکار و رویه دستگاه قضایی آمریکا به وضوح تجلی یافته است. اثربخشی دینی از طریق کانال های متعدد، تمام کنشگران دستگاه قضایی ایالات متحده آمریکا را متاثر ساخته و جریان رسیدگی پرونده های معروف را تا حد زیادی در اختیار خود در آورده است. دامنه ی وسیع این واقعیت اجتماعی، موجب برانگیختن بسیاری از پژوهشگران علوم انسانی گردیده است تا از طریق پژوهش های متعدد راز همبستگی باورداشت مذهبی و کیفیت حکم، کاتالیزور ها و کانال های موثر این کارکردگرایی را کشف نمایند.متن کامل مقاله

۱ نظر ۲۲ خرداد ۹۶ ، ۰۹:۵۳
اسفندیار خدایی

دکتر علی عباسی شوازی، استادیار علوم سیاسی دانشگاه علوم انتظامی امین

حدود 14 سال از طرح پرونده هسته‌ای ایران در نهادهای بین‌المللی از جمله آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل متحد می‌گذرد و این موضوع یکی از مهم‌ترین مسائل داخلی برای ایران و بین‌المللی، برای کشورهای درگیر  بوده است. سوال اصلی این تحقیق، تاثیر تحولات هسته‌ای بر امنیت جمهوری اسلامی ایران است. برای پاسخ به این سوال در بعد نظری از رهیافت رئالیستی به امنیت، به‌منظور احصا شاخص‌های امنیت و هم‌چنین ارائه شاخص‌هایی از امنیت ملی طرح شده است. هم‌چنین برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش SWOT و روش تحلیلی تاپسیس بهره گرفتیم. بر اساس روش SWOT، با سنجش چهار معیار نقاط قوت و ضعف داخلی و فرصت‌ها و تهدیدات بین‌المللی برنامه هسته‌ای، به بررسی تاثیر تحولات هسته‌ای بر امنیت پرداخته‌ایم. بر این اساس فرضیه‌ی پژوهش حاضر عبارت است از: بین نقاط ضعف و تهدیدات تحولات هسته‌ای ایران و کاهش سطح امنیت ملی رابطه معناداری وجود دارد. در نهایت بر مبنای فرضیه این تحقیق، جمهوری اسلامی ایران در صورت کاستن از نقاط ضعف در داخل و مقابله صحیح و خردمندانه با تهدیدات بین‌المللی در پرونده هسته‌ای می‌تواند امنیت خود را ارتقا بخشد و یا بالعکس به‌واسطه‌ی عدم کارآیی لازم در این حوزه‌ها، امنیت کشور به مخاطره بیافتد. این مقاله حاصل تجزیه و تحلیل به روش دلفی بر مبنای تکمیل پرسشنامه توسط 36 نفر از کارشناسان و نخبگان روابط بین‌الملل و مذاکرات هسته‌ای می‌باشد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۹ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۲۱
اسفندیار خدایی

دکتر حسین سلیمی؛ منار ابراهیمی

واقع‌گرایی نوکلاسیک در چارچوب پارادایم واقع‌گرایانه با انگیزه غلبه بر کاستی‌های نظریات واقع‌گرایانه دیگر در تبیین چرایی تفاوت در رفتار واحدها به‌رغم یکسان بودن شرایط محیطی ارائه شد. رئالیست‌های نوکلاسیک معتقدند که با مطالعه موردی و مشاهده عینی و تحلیل نظری، قادر خواهند بود تا تئوری‌های واقع‌گرایانه را براساس اصول پایه‌ای واقع‌گرایی به محک تجربه گذارند؛ اصولی که عملاً ممکن است در نظریه‌پردازیهای واقع‌گرایانه از آنها چشم‌پوشی شده باشد. سؤال اصلی این نظریه آن است که چرا تئوری‌های دیگر روابط بین‌الملل در تفسیر روابط علّی ناتوان هستند و چگونه می‌توان بر این نقص فائق آمد. بدین منظور واقع‌گرایی نوکلاسیک فرض می‌کند که نظریه کامل تبیین‌کننده روابط علّی در سیستم بین‌الملل باید سیستم را به عنوان نقطه عزیمت خود در نظر بگیرد اما در عین حال، به مختصات داخلی واحدها بپردازد و نتایج رفتاری واحدها را با عبور از ساختارهای داخلی شناسایی کند. براین اساس، پرسشمقالهآن است که:مبانی نظری و فرانظری نظریه واقع‌گرایی نوکلاسیک چه تأثیری بر فهم روابط‌ بین‌الملل گذارده است؟ با اتکا به مباحث مطرح شده توسط متفکران اصلی این جریان نظری می‌توان گفت که مبانی عقل‌گرایانه واقع‌گرایی نوکلاسیک با ترکیب نگاه نظام‌مند و نگرش مبتنی بر اصالت کنش‌گران و کارگزاران توانسته است موجب تکامل فهم واقع‌گرایانه از روابط بین‌الملل شود. هرچند غلبه نگاه مادی‌گرایانه و فقدان نگاه عمیق به ابعاد معنایی زیست بین‌المللی سببب گشته است که این نظریه از شرح کل‌گرایانه برخی از رفتارهای بین‌المللی بازماند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۱۸:۲۸
اسفندیار خدایی

دکتر فرهاد دانش نیا، مهری مارابی؛ دانشگاه رازی کرمانشاه

رقابت‌های پنهان و آشکار آمریکا و روسیه در سال‌های پس از جنگ سرد همچنان تداوم یافته است. کشورهای جداشده از اتحاد شوروی از کانون­های رقابت راهبردی دو کشور در قبال یکدیگر هستند. از یک­سو آمریکا افزایش نفوذ و سیطره بر این جمهوری­ها را در چارچوب هدف‌های کلان خود مبنی بر ورود به حیات‌خلوت روسیه از راه گسترش ناتو به منطقه و کاهش نفوذ روسیه در منطقه می‌داند؛ اما از دیگر­سو این راهبرد آمریکا منافع سیاسی و اقتصادی روسیه را در منطقه مورد تهدید قرار داده است. همین مسئله سبب شده است تا روسیه تلاش کند تا با ایجاد منطقۀ حائل، مانع گسترش حضور آمریکا در منطقه شود. اوکراین در میان این جمهوری‌ها بیش از هر کشور دیگری در مدار توجه و منافع آمریکا و روسیه قرار داشته است. تقابل دو قدرت یاد‌شده در اوکراین و چرایی آن، مسئلۀ‌ اصلی است که نوشتار پیش‌رو تلاش می‌کند تا در چارچوب سازه‌انگاری بدان بپردازد. در پاسخ به چرایی این موضوع، فرضیۀ این است که تقابل آمریکا و روسیه در اوکراین از یک­سو به‌دلیل موقعیت منحصر به فرد اوکراین به‌عنوان کشوری با ویژگی‌های بین‌المللی و از دیگر­سو، نتیجۀ تداوم رقابت دو قدرت در سطح بین‌المللی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ اسفند ۹۵ ، ۱۰:۵۶
اسفندیار خدایی

دکتر سعید میرترابی، محمد باقر علی تبار؛ دانشگاه خوارزمی

فروپاشی ساختار دوقطبی نظام بین الملل سبب شد ایالات متحده آمریکا به عنوان تنها ابرقدرت باقیمانده در قالب قدرت هژمون یا چیره طلب در صحنه جهانی عمل کند.این وضعیت موجب شد بسیاری از مطالعات در حوزه روابط قدرت های بزرگ، بر شیوه واکنش قدرت های درجه دوم نسبت به سیاست قدرت هژه مون تمرکز پیدا کند و در این باره به ویژه الگوی رفتاری روسیه به عنوان قدرت درجه دوم به جا مانده از شوروی سابق مورد توجه قرار گیرد. این مقاله با ابزار کتابخانه ای و روش علی– تحلیلی مبانی راهبرد امنیتی روسیه را در دوره زمانی 2005 تا 2015 مورد توجه قرار داده است. ادعایی که مقاله به عنوان فرضیه مطرح کرده این است که چارچوب کلان راهبرد امنیتی مسکو در دوره 2005-2015 ،موازنه سازی نرم در برابر تهدید قدرت هژمون بوده اما روسیه موازنه سازی سختِ محاسبه شده وهدفمند را نیز در شرایط خاص مد نظر داشته است.مقاله با تمرکز بر واکنش مسکو در قبال بحران های گرجستان(2008)،اوکراین(2014) وسوریه(2011-2015)این ادعا را مورد آزمون قرار داده است. بر این اساس می توان گفت مداخله نظامی روسها در بحران سوریه، در پی محاسبات مسکو از شدت یافتن تهدیدهای امنیتی پس از سقوط احتمالی دولت بشار اسد صورت گرفته است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۳ اسفند ۹۵ ، ۱۸:۵۸
اسفندیار خدایی

دکتر منصور رحمانی، مهسا رسولی فر

یکی از کلیدی‌ترین مباحث در سیاست خارجی، مقوله تصمیم‌گیری و تصمیم‌های اتخاذشده رهبران در این عرصه است. در تبیین این مهم با شرح مدل روانشناسی شناختی (به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مدل‌های تصمیم‌گیری) اهمیت محیط روانشناختی در ذهن فرد (که شخصیت نیز در این مقوله قابل‌طرح است) و محیط عملیاتی (که تصمیم در آن اجرا می‌شود) در تصمیم‌گیری‌های سیاست خارجی آشکار می‌شود. نظریه‌های بسیاری در حوزه شخصیت‌شناسی مطرح شده است که در این بین «نظریه روانشناسی شناختی» بیشتر بر مؤلفه‌های ذهنی و محیطی تأکید داشته است، اما یکی از ضعف‌های اساسی آن، غفلت از مؤلفه‌های وراثتی است که می‌توان با کمک مکتب اناگرام و تیپ‌های شخصیتی نه‌گانه‌ مطرح در آن، این کاستی را رفع کرد. گرچه هریک از ابناء بشر دارای شخصیتی منحصربه‌فرد و خاص است، اما الگوهای شخصیتی ثابتی بین آنها وجود دارد که با شناخت این الگوها می‌توان تا حد زیادی تصمیم‌های آنها را پیش‌بینی کرد و یک پژوهشگر سیاسی با کشف کلیدهای روان‌‌کاویِ رفتارهای سیاسی، قادر به شناخت و پیش‌بینی و حتی تغییر این رفتار خواهد بود. به‌منظور شناخت شخصیت رهبران، روش سایکوبیوگرافی بر مبنای تحلیل محتوا مناسب است. درنهایت تمامی افراد ازجمله رهبران سیاسی در یکی از تیپ‌های شخصیتی گنجانده می‌شوند که با شناخت آن تیپ شخصیتی می‌توان تصمیم‌ها، رفتارها و اقدامات سیاسی آنها را تحلیل و سپس پیش‌بینی کرد. متن کامل مقاله

۱ نظر ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۳۶
اسفندیار خدایی

الهه نوری غلامی زاده، دانشجوی دکتری مطالعات آمریکا، دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران

مهدی محمدی، دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات آمریکا

Michele Bachmann’s Political Views on Iran

Elaheh Nourigholamizadeh  and Mehdi Mohammadi

The Tea Party Movement (TPM) is a grassroots conservative reactionary movement that according to the Washington Post’s, Christopher Parker, sees changes in traditional conservative values as a direct threat to its way of life. Initially started as an opposition to the fiscal policies of Barack Obama, the TPM soon embraced radicalism and adopted various hardline stances toward various domestic and foreign issues, ranging from the Obamacare to the recent JCPOA accord with the Islamic Republic of Iran. An influential figure within the TPM is the provocative and uncontrollably vocal former U.S congresswoman from Minnesota, whose controversial views have consistently made headlines in the media and the press. The so-called “undisputed queen of the TPM,” Michele Bachmann was never a shy person in expressing her support of Israel as well as her questionable antagonism towards Muslims and more importantly, the Islamic Republic of Iran. This study aims to investigate political views of Michele Bachmann on major domestic and foreign issues, as well as her stance regarding the Islamic Republic of Iran, by utilizing qualitative-based systematic review and content analysis of official documents, congressional records and the media coverage. A new perspective is offered to the understanding of republican-sponsored radicalism that the TPM employs vis-à-vis the Islamic Republic of Iran. Furthermore, it is shown that the TPM and its members have negative views with regard to Iran and adopt anti-Iran stances that parallel of today’s Republican Party. Full Text

 

۰ نظر ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۲۹
اسفندیار خدایی

دکتر محمدعلی موسوی، دکتر الهام کدخدایی، دکتر فاطمه شفیعی؛ دانشکده مطالعات جهان

با توجه به اینکه ایالات متحده قدرتمندترین کشور جهان است، تصمیمات و سیاست های آن بر کل جهان تأثیرگذار است. سؤال اینجاست که این تصمیمات چگونه اتخاذ می شوند. آیا آنها نتیجه سیاست های داخلی و روندهای دموکراتیک هستند، و یا بر مبنای عقاید و قضاوت طبقه ممتاز حاکم و یا نفوذ لابی های گروه های ذی نفوذ اتخاذ می شوند؟ هدف این مقاله، بررسی روند پیچیده تصمیم گیری در حوزه سیاست خارجی ایالات متحده است و نهادها، روندها و عناصری را که گروه های ذی نفوذ برای تأثیرگذاری در نظام تصمیم گیری به کار می برند را مورد بررسی قرار می دهد. نویسندگان مقاله با ارائه مدلی متفاوت از مدل های رایج، نشان می دهند که نظام تصمیم گیری سیاست خارجی امریکا چگونه تحت تأثیر هم زمان نهادهای رسمی و غیررسمی قرار دارد. مقاله نشان خواهد داد که گروه های ذی نفوذ می توانند از هر راه ممکن سیاست های مورد نظر خود را در داخل نظام قانونی واشینگتن ایجاد و میان این دو ارتباط برقرار کنند و اینکه بازیگران غیررسمی با استفاده از سازوکارهای متفاوت و نفوذ در روند پیچیده تصمیم گیری امریکا، تا حد زیادی موفق شده اند بخش عمده ای از خواسته های مورد نظر خود را در عرصه سیاست خارجی وضع نمایند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۵ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۳۱
اسفندیار خدایی

یاسر اسماعیل زاده امامقلی؛ حسنعلی احمدی فشارکی

نسل نوین مطالعات امنیتی، نتیجه گذر از جنگ سرد است که مفاهیم و تعاریف سنتی از امنیت را به‌سوی جنبه‌های متنوعی مانند امنیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی معطوف کرد. این مقاله می‌کوشد تا تاثیر یکی از خطرناک‌ترین و پیچیده‌ترین تهدیدات امنیتی بین‌المللی یعنی داعش بر امنیت جمهوری اسلامی ایران را تحلیل کند. سؤال اساسی این است که «پدیده داعش به‌عنوان یک تهدید؛ چه نسبتی با امنیت ایران دارد؟» تجزیه و تحلیل داده‌های موجود نمایانگر آن است که حضور و نفوذ داعش در منطقه از منظر امنیتی به‌مثابه شمشیری دو لبه برای امنیت ایران عمل می‌نماید که در صورت عدم توجه به هر تیغه‌، تحلیل تأثیر وجود داعش بر امنیت ایران ناقص و نارسا خواهد بود. این مقاله می‌کوشد با روش پژوهش تبیینی و با استفاده از ابزار کتابخانه‌ای و فیش‌برداری منابع داخلی و خارجی، تأثیر متغیر مستقل «تهدید داعش» بر «امنیت ایران» را واکاوی کند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۳ بهمن ۹۵ ، ۱۳:۲۷
اسفندیار خدایی

سید امین صدرپور، دکتر محمد حسین جمشیدی، دکتر محسن اسلامی
در عصر حاضر، دیپلماسی عمومی به‌ عنوان یکی از کارآمدترین ابزارهای قدرت نرم برای اثرگذاری بر کنش‌های بازیگران بین‌المللی، از سوی برخی کشورهای قدرتمند در عرصه سیاسی مورد استفاده قرارگرفته است، اما با پیشرفت تکنولوژی و گسترش ارتباطات، دیپلماسی عمومی نیز ساز و کار نوینی را برای تحقق اهداف خود به کار گرفته است. مقاله حاضر بر آن است که با بررسی نظریه جوزف نای پیرامون قدرت نرم و دیپلماسی عمومی، جایگاه این رویکرد را در تعیین ساز و کار نوین دیپلماسی عمومی مورد بررسی قرار دهد؛ بنابراین، نویسندگان در این مقاله با استفاده از روش علمی و رویکرد توصیفی-تحلیلی به دنبال پاسخ این پرسش هستند که دیدگاه جوزف نای در تبیین نظریه قدرت نرم چه تاثیری بر تعیین ساز و کار کنونی دیپلماسی عمومی در جهان داشته است. در پاسخ به این پرسش، یافته‌های تحقیق حاکی از آن است که جوزف نای در خلال نظریه قدرت نرم به دیپلماسی عمومی به‌ عنوان یکی از مهم‌ترین شیوه‌های قدرت نرم توجه بسیار دارد و برای آن سه مولفه اساسی را بیان می‌کند که شامل ارتباطات روزانه با مردم، ارتباطات استراتژیک موضوعی و گسترش روابط بلند مدت با افراد کلیدی در کشورهای هدف می‌شود؛ که این سه مولفه امروزه به سه محور اساسی ساز و کار نوین دیپلماسی عمومی تحت عنوان مدیریت پیام، برقراری ارتباطات راهبردی و تثبیت روابط پایدار تبدیل شده است.

۰ نظر ۳۰ دی ۹۵ ، ۱۸:۱۰
اسفندیار خدایی

دکتر محمدرضا ملکی، فرزاد محمدزاده ابراهیمی

روابط ایالات متحده با رژیم صهیونیستی بخش مهمی از سیاست خاورمیانه‌ای امریکا را شکل می‌دهد، بطوریکه تغییر روسای جمهوری در این کشور هم تاکنون نتوانسته است تاثیر مهمی در روابط آنها ایجاد کند. علی‌رغم فراز و فرود در روابط امریکا و رژیم صهیونیستی و اختلاف‌نظر سران آن دو درخصوص برخی مسائل، باراک اوباما تعهد خود را به امنیت رژیم صهیونیستی اعلام و از حفظ اتحاد کشورش با این رژیم حمایت کرده است. با این وجود، از سیاست خارجی دولت باراک اوباما مخصوصاً در رژیم صهیونیستی، انتقادات زیادی به عمل آمده و روابط دو کشور در دوره ریاست جمهوری اوباما با تنش و اصطکاک‌هایی همراه بوده است. علت رخداد این مشکلات در روابط امریکا و رژیم صهیونیستی از کجا ناشی می‌شود؟ با توجه به نزدیکی اصول سیاست خارجی اوباما به واقع‌گرایی، ریشه انتقادها و مشکلات در روابط آنها را باید در سیاست خارجی واقع‌گرایانه دولت اوباما و به تبع آن تغییر در راهبرد سیاست خارجی ایالات متحده واکاوی کرد. از این ‌رو مقاله حاضر درصدد است با بهره‌گیری از روش توصیفی-تحلیلی ضمن تحلیل دکترین واقع‌گرایانه اوباما، پیامدهای این دکترین بر رژیم صهیونیستی را مورد بررسی و کنکاش قراردهد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۷ دی ۹۵ ، ۱۴:۲۷
اسفندیار خدایی

دکتر زهرا احمدی پور، رضا جنیدی؛ دانشگاه تربیت مدرس

پژوهش حاضر­ با بهره­گیری از رویکرد ژئوپلیتیک انتقادی درصدد تبیین مفهوم گفتمان ژئوپلیتیکی تروریسم است. آنچه تروریسم را به گفتمانی ژئوپلیتیکی تبدیل می­کند، تعاریف متفاوت حکومت‌ها از تروریسم و استفاده ابزاری از آن جهت توجیه اقدامات ژئوپلیتیکی خود می‌باشد. گفتمان ژئوپلیتیکی تروریسم را به‌سختی می­توان چیزی بیش از “معجونی استعاری از اصطلاحات خاص سیاسی” دانست که هر یک از قدرت­ها در راستای تأمین منافع خود در صدد تعریف آن هستند و در راستای مقبول جلوه ‌دادن آن در نظر افکار عمومی با یکدیگر رقابت می‌کنند. مقاله­ حاضر در جهت تبیین این مفهوم، گفتمان ژئوپلیتیکی تروریسم در دولت بوش را بر اساس تحلیل انتقادی گفتمان، به‌عنوان نمونه­ای موردی، مورد تحلیل قرار می­دهد. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که دولت بوش، در فرایند تصویرسازی ژئوپلیتیکی خود از خاورمیانه، از دوگانه‌های مختلفی که از گفتمان تروریست برساخته می­شود، بهره می­گیرد تا ضمن هویت­سازی، مداخلات ژئوپلیتیکی خود در سطح جهان به‌ویژه در عراق و افغانستان را توجیه نماید. مهم­ترین این دوگانه­ها عبارتند از: خوب در برابر بد؛ قانون‌مداری در برابر قانون‌شکنی؛ تمدن در برابر بربریت؛ و آزادی در مقابل استبداد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۲ دی ۹۵ ، ۱۸:۴۵
اسفندیار خدایی

دکتر محمدعلی شیرخانی؛ دکتر ستاره طاهرخانی؛ دانشگاه تهران

در منازعات نامتقارن، قدرت‌های بزرگ اغلب در برابر دولت‌های ضعیف از استراتژی قهری استفاده می‌کنند. با توجه به اینکه تهدیدات قهری دولت‌های قدرتمندتر به‌واسطۀ تعیین مجازات شدیدتر در ازای نافرمانی طرف مقابل مؤثرترند، به‌نظر می‌رسد دولت‌های ضعیف باید تسلیم درخواست‌های قهری قدرت‌های بزرگ شوند تا گرفتار مجازات آنها نشوند. اما چرا شواهد و مطالعات تجربی بسیاری عکس این قضیه و در واقع ناکامی استراتژی قهری و مقاومت دولت‌های ضعیف و در نهایت انتخاب استراتژی پرهزینۀ نظامی صرف از سوی قدرت‌های بزرگ را نشان  می‌دهند؟ این سؤالی است که فیل هان با تهدید بقای دولت ضعیف به آن پاسخ می‌دهد. در این مقاله، برای تعمیم نظریۀ هان به مواردی که با آن قابل تبیین نیستند، آن را تعدیل کرده و با مطالعۀ موردی منازعۀ میان ایالات متحدۀ آمریکا و کرۀ شمالی حمایت می‌کنیم. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۲ دی ۹۵ ، ۱۸:۳۲
اسفندیار خدایی

دکتر ارسلان قربانی شیخ نشین، محمد محمودی کیا

این پژوهش درصدد ارائه چارچوب نظری رهیافت تحلیل انتقادی سیاست خارجی است. مدعای اصلی این پژوهش این است که رهیافت انتقادی سیاست خارجی به دلیل نفی اصول و مفروضات رهیافت سنتی در مباحث فرا نظری خود و درنتیجه ارائه چارچوب مفهومی متمایزی از رویکرد مذکور، از توانایی بیشتری در تبیین رفتار سیاست خارجی دسته‌ای از بازیگران نظام بین‌الملل برخوردار است. نگارندگان بر این باورند، هرچند نظریات واکنش‌گرای روابط بین‌الملل به‌طور عام و نظریه انتقادی روابط بین‌الملل به‌طور خاص، بیشترین تأکید را بر وجه فرا نظری نظریه سیاست جهانی دارند، بااین‌حال، با عنایت به وجوه هنجاری و انتقادی نظریه مذکور، امکان استخراج اصول کلی و راهنما برای بهره‌گیری در پردازش سیاست خارجی دسته‌ای از بازیگران نظام بین‌الملل اعم از بازیگران رسمی نظام بین‌الملل (دولت‌ها) و نیز بازیگران غیررسمی (همچون تشکل‌ها، سازمان‌ها و نهادهای غیردولتی) که خواهان ایجاد تغییر در نظم و نظام موجود بین‌المللی هستند، وجود دارد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۷ دی ۹۵ ، ۱۱:۰۴
اسفندیار خدایی

دکتر حسین سلیمی، استاد روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی
حسن عیوض زاده، دانشجوی دکترای روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی

شکل گیری و تداوم سازمان آتلانتیک شمالی «ناتو» در دوره جنگ سرد، به ویژه پس از پایان جنگ سرد، یکی از موضوع های اساسی و در عین حال بحث برانگیز در نزد محققان رشته روابط بین الملل محسوب می­شود. تبیین علل شکل­گیری و تداوم این سازمان که در قالب سه نظریه پراستفاده دربارۀ روابط بین­الملل یعنی­ واقع­گرایی «اعم از کلاسیک و جدید»، لیبرالیسم «کلاسیک و جدید» و سازه­انگاری اجتماعی در جریان بود، به گونه­های متفاوتی شکل گرفته است. این مقاله ضمن بررسی قدرت تبیین هر سه جریان نظری، درصدد ارائه یک چهارچوب نظری تلفیقی است که قادر به توضیح کارآمدتری از تداوم ناتو به ویژه پس از جنگ سرد می­باشد. بر مبنای چهارچوب تلفیقی، در تحلیل چرایی تداوم و توسعه این سازمان هم، بایستی به عوامل سطح تحلیل کلان مانند: ساختار آنارشیک نظام بین­الملل، قطبیت نظام بین­الملل، نقش قدرت­های بزرگ در این نظام و جایگاه نهادهای بین­المللی توجه کرد و هم به عوامل و نیروهای درونی و سیاست­های داخلی در فرایند شکل­گیری و تداوم اتحادیه­هایی چون ناتو پرداخت. در عین حال باید پدیده­های ذهنی و عوامل مادی را درکنار هم سنجید و به همراه هم تأثیر آنها را مورد بررسی قرار داد. در این نوع تبیین، عوامل مختلف در سطوح گوناگون برای فهم روند تداوم ناتو مورد توجه قرار می گیرند. در نهایت، در تبیین این مسأله به نقش و جایگاه هویت به ویژه فرایند هویت­سازی که براساس آن هویت­ غربی با  برداشت و تفسیری خاص از ارزش­های دموکراتیک در مقابل هویت­های غیرغربی با انگاره­ها و ارزش­هایی متفاوت، مورد توجه قرار می­گیرد. در واقع این دوگانگی هویتی به عامل تداوم سازمان­هایی مانند ناتو منجر می­شود که هدف آن، حفظ هویت برساخته شده در مقابل دگر هویتی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۶ دی ۹۵ ، ۱۴:۲۲
اسفندیار خدایی

فرزاد محمدزاده ابراهیمی و دکتر محمدرضا ملکی

روابط ایالات متحده با رژیم صهیونیستی بخش مهمی از سیاست خاورمیانه‌ای امریکا را شکل می‌دهد، بطوریکه تغییر روسای جمهوری در این کشور هم تاکنون نتوانسته است تاثیر مهمی در روابط آنها ایجاد کند. علی‌رغم فراز و فرود در روابط امریکا و رژیم صهیونیستی و اختلاف‌نظر سران آن دو درخصوص برخی مسائل، باراک اوباما تعهد خود را به امنیت رژیم صهیونیستی اعلام و از حفظ اتحاد کشورش با این رژیم حمایت کرده است. با این وجود، از سیاست خارجی دولت باراک اوباما مخصوصاً در رژیم صهیونیستی، انتقادات زیادی به عمل آمده و روابط دو کشور در دوره ریاست جمهوری اوباما با تنش و اصطکاک‌هایی همراه بوده است. علت رخداد این مشکلات در روابط امریکا و رژیم صهیونیستی از کجا ناشی می‌شود؟ با توجه به نزدیکی اصول سیاست خارجی اوباما به واقع‌گرایی، ریشه انتقادها و مشکلات در روابط آنها را باید در سیاست خارجی واقع‌گرایانه دولت اوباما و به تبع آن تغییر در راهبرد سیاست خارجی ایالات متحده واکاوی کرد. از این ‌رو مقاله حاضر درصدد است با بهره‌گیری از روش توصیفی-تحلیلی ضمن تحلیل دکترین واقع‌گرایانه اوباما، پیامدهای این دکترین بر رژیم صهیونیستی را مورد بررسی و کنکاش قراردهد.
متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۲ آذر ۹۵ ، ۱۸:۱۷
اسفندیار خدایی

دکتر زینب قاسمی تاری، دانشگاه تهران، دانشکده مطالعات جهان

In the early twentieth century Iranian Studies began part of the classical academic model of Orientalism in the United States with a philological approach. Prominent universities and institutions in the US such as Harvard, Columbia, Stanford, Yale and UC Berkeley established departments of Iranian or Persian Studies. In the early programs more emphasis was given to the ancient Iranian civilization and language. A new approach emerged after the WWII and as a part of Middle Eastern Studies programs that attempted to study Iran from more modern and international academic perspective. Though Iranian studies became an independent field of study, it was the 1979 Iranian Islamic Revolution that changed Iranian Studies programs in the US drastically and gave it a political significance. The present paper offers a brief descriptive overview of the developments and evolutions of Iranian Studies programs in the United States and its different approaches in knowledge production toward Iran since its early years of establishment till the present time. Full Text

۰ نظر ۱۲ آبان ۹۵ ، ۰۷:۳۸
اسفندیار خدایی

محمود غفوری، دانشیار گروه علوم سیاسی دانشکدۀ حقوق و الهیات دانشگاه شهید باهنر کرمان

محمد داوند، دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه تربیت مدرس

به گزارش سازمان‌های حقوق بشری با وجود کوشش سازمان‌های فعال مردم‌نهاد در آمریکا و جامعۀ مدنی جهانی، دولت ایالات متحده حقوق بسیاری از شهروندان آمریکایی و مردمان بومی سایر کشورها را نقض می‌کند. این پژوهش بر این باور است که تداوم این معضل در چند دهۀ اخیر، به‌علت حاکمیت نظام نومحافظه‌کاری شدت بیشتری پیدا کرده است. تفکر نومحافظه‌کاری به نابرابری انسان‌ها از لحاظ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اعتقاد دارد؛ درحالی‌که موازین حقوق بشری به برابری انسان‌هادر تمامی ابعاد زندگی بشر تأکید می‌ورزند. شایان ذکر است که نومحافظه‌کاری یک مشی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است که در واکنش به دولت رفاهی (نظام مستقر پس از جنگ دوم جهانی) در کشورهای سرمایه‌داری موجب گردش به راست آنها شده و اعم از نومحافظه‌کاری احزاب محافظه‌کار سنتی این کشورهاست. ازاین‌رو، در نظام نومحافظه‌کار آمریکا، رهبران این کشور اندیشه‌هایی همچون برتری سفیدپوستان نسبت به سیاه‌پوستان، تنبیه شدید جنایتکاران، تأثیر و نظارت بر زندگی شهروندان، بازار آزاد و کاهش مالیات، جلوگیری از گسترش حقوق شهروندان، مخالفت با فمینیسم و نابرابری‌های طبیعی و چیرگی بر جهان را دارند که نقض حقوق سیاه‌پوستان، زندانیان و شهروندان، فقرا، مهاجران، زنان و حملۀ موشکی پهبادهای آمریکایی به غیرنظامیان پاکستانی و یمنی را موجب می‌شود. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۴ مهر ۹۵ ، ۰۶:۵۱
اسفندیار خدایی

دکتر محمدعلی شیرخانی، حامد مهاجرپور؛ دانشگاه تهران

این مقاله به دنبال فهم جایگاه منابع انرژی در تحلیل سیاست خارجی در نظریه های مختلف واقع گرایی است. یافته های تحقیق موجود نشان می دهد که نظریه های مختلف واقع گرایی نقطه شروع تحلیلی مناسبی برای مطا لعه اهمیت منابع انرژی در سیاست خارجی به حساب می آیند به دلیل آنکه اهمیت استراتژیک منابع انرژی را ناچیز نشمرده و تنها به دولت مردان به عنوان بازیگران دارای اهداف اقتصادی صرف نمی نگرند. واقع گرایی به منابع انرژی به عنوان یکی از عناصر قدرت می نگرد و به همین ع لت جایگاه ویژه ای را برای آن در شکل دهی به رفتار دولت ها قائل است. البته در بین شاخه های مختلف واقع گرایی،واقع گرایی نئوکلاسیک به دلیل توجه همزمان به متغیرهای سطح سیستم و سطح داخلی، تبیین دقیق تری از چگونگی اثرگذاری منابع انرژی بر رفتار سیاست خارجی ارائه می دهد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ مهر ۹۵ ، ۰۶:۰۴
اسفندیار خدایی

دکتر بهرام امیراحمدیان، دانشگاه تهران؛ حبیب رضازاده، دانشگاه تربیت مدرس؛ احمد جرفی، دانشکده وزارت امور خارجه

فروپاشی اتحاد شوروی سبب ایجاد کشورهای جدیدی در شمال ایران شد. جمهوری آذربایجان و ارمنستان از جملۀ این کشورها هستند. شایان توجه است که باوجود مشابهت‌های بیشتری که بین ایران و جمهوری آذربایجانِ شیعه وجود دارد؛ رابطۀ ایران با ارمنستانِ مسیحی گسترده­تر و بهتر است. پرسش اصلی این نوشتار، چرایی روابط برجستۀ و سطح بالاتر ایران و ارمنستان با وجود تفاوت‌های فرهنگی، دینی و زبانی در مقایسه با روابط ایران و جمهوری آذربایجان است؟ پاسخ این نوشتار به این پرسش این است: ‌ایران و ارمنستان براساس اشتراک منافع خود و نگرانی مشترک از تهدید جمهوری آذربایجان برای ایجاد موازنه در برابر آن، روابط خود را گسترش داده‌اند که نتیجۀ آن ایجاد روابطی با سطح بالاتر بین دو کشوری است که از تفاوت‌های بسیاری برخوردارند. نویسندگان برای فهم چرایی شکل‌گیری سطح بالای روابط بین ایران و ارمنستان از نظریۀ واقع‌گرایی تدافعی بهره برده­اند. بنابر این نظریه، دو کشور ایران و ارمنستان به‌دلیل تهدید مشترکی که از سوی جمهوری آذربایجان تصور می‌کنند به نزدیکی با یکدیگر روی آورده‌اند تا از این راه در مقابل جمهوری آذربایجان توازن برقرار سازند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۷ مهر ۹۵ ، ۰۰:۱۲
اسفندیار خدایی

سید محمد علی علوی؛ دکتر جلال دهقانی فیروزآبادی؛ دانشگاه علامه طباطبایی

این مقاله در نظر دارد تا با استفاده از گزاره‌های مکتب امنیتی کپنهاگ به بررسی فعالیت لابی طرفدار اسرائیل در ایالات متحده آمریکا در جهت امنیتی ‌سازی فعالیت هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران و تهدید قلمداد نمودن آن بپردازد. فرضیه مقاله بر این اساس است که رژیم صهیونیستی اسرائیل با بهره گیری از ظرفیت لابی گری در ایالات متحده آمریکا اقدام به امنیتی سازی فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران نموده و از این طریق تلاش نموده تا مانع پیشرفت برنامه هسته ای ایران گردد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۸ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۳۵
اسفندیار خدایی

جواد دهقانی، دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه خوارزمی

به دنبال تحولاتی که در دهه های اخیر به وقوع پیوسته، بار دیگر دین به عنوان متغیری مهم و اثرگذار وارد عرصه اجتماعی شده و مرجعیت سکولاریسم را در تمامی حوزه ها به چالش کشیده است. این مهم سبب شده تا نه تنها بار دیگر توجهات معطوف به نقش دین در مناسبات سیاسی جوامع انسانی شود، بلکه بسیاری اکنون برآنند که به رغم تصور غالب، دین همواره در حضور داشته و به شیوه های گوناگون به ایفای نقش پرداخته است و دارای کارکرد مثبت در راستای رسیدن به صلح و آرامش و نیز کارکرد منفی با دامن زدن به تنش ها بوده است. در پاسخ به چگونگی نقش آفرینی پیوسته دین در سپهر عمومی به طور اعم و روابط بین الملل به طور اخص این فرضیه مطرح شده که دین به دلیل این که همزاد بشر و تاریخ حیات وی بوده، چارچوبی را ارائه می کند که انسان در قالب آن به تفکر و کنش می پردازد و از راه های گوناگون زندگی وی را متاثر می گرداند. لذا آنچه زیر عنوان سکولاریسم شناخته می شود، گرچه مرجعیت دین را به عنوان راهنمای زندگی منکر شد، اما هرگز نتوانسته خود را از سیطره دین و تبعات غیر مستقیم و پنهان آن رها سازد؛ به گونه ای که در پی دگرگونی اوضاع و شرایط جوامع و تحولات معناشناختی، بار دیگر دین در کنار اثرگذاری پنهان خود، در پی احیای مرجعیتش در تمامی ابعاد حیات انسانی برآمده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۴ شهریور ۹۵ ، ۲۱:۵۰
اسفندیار خدایی

دکتر بهادر امینیان، دانشگاه تهران؛ سید حسام الدین زمانی، دانشکده روابط بین الملل وزارت خارجه

گروه داعش به عنوان نمایشی نو از بنیادگرایی اسلامی افراطی، جنایت های بی شماری را در عراق و سوریه و دیگر کشورها به بهانه احیای خلافت اسلامی مرتکب شده است و به عنوان یک بازیگر موثر در روابط بین الملل نقش فزاینده ای را در معادلات بین المللی کنونی ایفا می کند. از این رو، در این پزوهش این مساله مطرح است که آیا نظریه های مختلف روابط بین الملل که حوزه مطالعاتی معطوف به یافتن قانونمندی های رفتاری در عرصه روابط بین الملل است، از قدرت تبیین انگیزه ها، اهداف، رویه ها و رفتار این گروه برخوردار هستند؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد رفتارهای گروه های افراطی دینی یک فعالیت ابزاری مبتنی بر منطق خردگرایی هزینه-فایده نیست که بتوان به راحتی آنها را درک، کنترل یا مدیریت کرد. از طرف دیگر، قاعده رفتاری آنها با بسیاری از مفروضات اصلی تئوری های روابط بین الملل سازگاری ندارد. بنابراین هیچ یک از انتخاب های خردگرایانه و جریان میانه امکان تحلیل جامع را ندارند. با این حال مفاهیمی از چارچوب تحلیلی سازه انگاری با نگاه به عوامل جامعه شناختی، هنجاری، هویت، فرهنگ و تاکید بر نقش گفتمان ها زمینه مناسب تری را برای تحلیل گروه های هویتی- ایدئولوژیکی فراهم می آورد. از جمله این مفاهیم توجه به مبانی مقوم «هویت جمعی» و توجه به «امنیت هستی شناختی» در کنار امنیت فیزیکی است که در تحلیل رفتار گروه داعش در عرصه روابط بین الملل از قدرت تبیینی بیشتری نسبت به نظریات جریان اصلی برخوردارند. این مقاله با بهره گیری از مبانی مقوم هویت جمعی نشان می دهد که چگونه تفسیر ایدئولوژیک از مذهب و قومیت، تاریخ تحقیر و سرخوردگی، روایت ها، انگاره ها و باورهای مشترک و همچنین، ترس از عدم تداوم هویت، اجتماع پیرامون و محیط مادی عمل به رفتارهای به شدت افراطی گروه داعش منجر شده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۴ شهریور ۹۵ ، ۲۱:۴۷
اسفندیار خدایی

دکتر علی دارابی استادیار دانشگاه سازمان صدا و سیما

این مقاله با بهره‌گیری از رویکرد توصیفی‌ـ‌تحلیلی تلاش دارد نظریه سازه‌انگاری را در مورد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در مقابل ایالات متحده امریکا به آزمون گذارد. درواقع هدف این پژوهش، آزمودن رویکرد نظری یادشده بر منازعه ایران و امریکا است؛ هرچند باید اعتراف کرد که به‌دلیل محدودیت‌های پژوهشی در این مورد، عملیات آزمون از چشم‌انداز ایران مورد توجه بوده است. بااین‌حال، این مقاله در راستای هدف کاربست نظریه بر موردی خاص، یعنی منازعه ایران و امریکا صورت گرفته و به‌منظور تقویت نظری در حوزه سیاست خارجی و روابط بین‌الملل انجام شده است. نتیجه اینکه این رویکرد به‌دلیل معنامحوری و توجه به هنجارها و هویت، از ظرفیت خوبی برای فهم و درک موضع جمهوری اسلامی ایران در مقابل امریکا برخوردار است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۴ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۳۸
اسفندیار خدایی

دکتر منصور میراحمدی، امیر رضائی پناه؛ دانشگاه شهید بهشتی

tتح اﷲ گولن یکی از برجسته ترین و مؤثرترین تجددگرایان دینی معاصر در ترکیه و جهان اسلام است. وی از گفتمانی هویت پایه دست یافته و آنرا با شبکه جنبش راه بازاندیشی در مبانی اجتماعی ـ فرهنگی دین اسلام، به خود در بسیاری از نقاط جهان گسترش داده است. از گفتمان گولن با عناوینی همچون اسلام گرایی فرهنگی، اسلام گرایی مدنی، اسلام گرایی آموزشی و... یاد می شود. این پژوهش به دنبال واکاوی سامانه نشانه شناختی ومبانی گفتمانی این جنبش و نسبت یابی میان آن و گفتمان اسلام سیاسی عمل گرای حزب عدالت و توسعه و گروههایی همانند اخوان المسلمین است. مدعای نوشتار این است که جنبش گولن، نهضتی استوار بر خوانشی فرهنگی ـ هویتی از اسلام، در تضاد با گفتمان سیاسی سنتی، اسلام گرایی سلفی و رادیکال ـ بنیادگرا، و مبتنی برارکانی چون هویت، شریعت حداقلی، دموکراسی، رواداری، سکولاریسم، مدنیت و آموزش، هزمت )خدمت(، گفت وگوی بین فرهنگی و بین الادیانی و... است. چارچوب نظری جستار، استوار بر نظریه تحلیل انتقادی گفتمان دایک و روث وداک تقویت شده است. در این شیوه میان نورمن فرکلاف است که با دقایقی از خوانش تئون فن نظام نشانگانی و معنایی متن و ساختارها و زمینه های سیاسی ـ اجتماعی ارتباط برقرار شده؛ روندهای ذهنی و عینی ساخت معنا و انتساب دال، مدلول و مصادیق در سامانه مفصل بندی تبیین می شود  متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۴ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۲۰
اسفندیار خدایی

دکتر سیداصغر کیوان حسینی، دانشگاه علامه؛ فهیمه عشرتی خلیل آباد، دانشگاه فردوسی

در چارچوب روابط پرتنش و فراز و نشیب میان آمریکا و ایران، رویکرد تحریمی ایالات متحده از اهمیت خاصی برخوردار است. عملکرد مزبور که حدود سه دهه یعنی از زمان کارتر سابقه دارد، در مقاطع مختلف با نوساناتی همراه بوده است. به عبارت دیگر، الگوی برخورد آمریکا با تهدید ایران، بر محور سیاست تحریم، در دوره های جنگ سرد، دهه پایانی قرن بیستم و شرایط بعد از یازدهم سپتامبر، مسیری تکاملی و رو به گسترش را طی کرده که در کنار تاثیرپذیری دائمی از انگیزه ها و ملاحظات واقع گرایانه، به تدریج به دستمایه های سازه انگارانه آن نیز افزوده شده است. نوشتار حاضر می کوشد که بر اساس منطق ناظر بر مکتب یادشده (سازه انگاری)، تصویر جدیدی از رفتار تحریمی علیه ایران را در طول دهه های گذشته ارائه نماید. بر این پایه فرضیه محوری این نوشتار عبارت است از اینکه: سیاست تحریمی آمریکا علیه ایران در طول سه دهه گذشته از روندی تکاملی برخوردار بوده، به گونه ای که در کنار تداوم پایبندی به ملاحظات واقع گرا، به وجه سازه انگارانه اش افزوده شده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۲ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۱۰
اسفندیار خدایی

دکتر فرزاد رستمی، مسلم غلامی حسن آبادی؛ دانشگاه رازی کرمانشاه

امنیت هستی شناختی منازعات و مناقشات پایدار در روابط بین الملل را تحلیل می کند. منازعات و مناقشاتی که ممکن است منافع فیزیکی و رئالیستی کشورها را به خطر اندازد اما امنیت هویتی آنها را از طریق حفظ شرافت فردی و ملی، نگاه غرورآمیز به مسائل داخلی و بین المللی و پرهیز از شرم تضمین کند. در این میان سیاست خارجی جمهوری اسلامی در سه دهه اخیر در عرصه بین المللی بازتابی از مبانی هویت ساز خود بوده است. این موضوع در مساله هسته ای نمود عینی بیشتری دارد. مقاله پیش رو مدعی است که رفتار سیاست خارجی ایران در مساله هسته ای در چارجوب مولفه های هویت ساز (روایت بیوگرافیک) معنا و مفهوم می یابد. بنابراین عناصر هویت ساز جمهوری اسلامی ایران، نظام اعتماد پایه متصلب جمهوری اسلامی- حفظ هویت و روال های جاری، اطمینان جمهوری اسلامی از جامعیت هویت و بی اعتمادی ایران نسبت به ایالات متحده در مناقشه هسته ای که ریشه در اقدامات براندازانه و استراتژی تغییر رژیم ایران در طول چند دهه اخیر دارد، مناقشه هسته ای را به درازا کشانده است. بنابراین اصرار ایران بر حفظ چرخه سوخت هسته ای و بومی شدن غنی سازی اورانیوم، ایستادگی در مقابل تحریم ها و تهدیدها و حفظ مولفه های هویتی، عزت مندی نظام جمهوری اسلامی و پرهیز از شرم تلقی می شود است. بر اساس چارچوب این نظریه ، تنها پذیرش حق غنی سازی بومی در ایران، رفتار عادلانه با برنامه صلح آمیز هسته ای ایران، تغییر رفتار مبتنی بر زور و زیاده خواهی طرف مقابل می تواند تامین کننده امنیت هویتی جمهوری اسلامی ایران باشد متن کامل مقاله.

۰ نظر ۰۲ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۴۳
اسفندیار خدایی

دکتر محی الدین مصباحی، دانشگاه بین المللی فلوریدا

اعتماد و تاثیرات آن در روابط بین الملل به طور کلی و به ویژه در تاثیرات آن در شکل دادن به محیط خصومت های بلندمدت در سال های اخیر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. این مقاله موضوع و نقش اعتماد در شکل گیری روابط ایران و آمریکا، تاثیرات آن در ساختار پیچیده تعاملات بین دو کشور، و به ویژه نقش آن در شکل دهی و تاثیر بر مذاکرات چندجانبه موضوع هسته ای را مورد بررسی و بحث قرار می دهد. این مقاله بحث اعتماد را در چارچوب نظریات روابط بین الملل مطرح می کند و دیدگاه ها و رهیافت های متفاوت دو کشور در مورد اعتماد، میزان خطرپذیری آن ها در مورد «علامت دادن های پرهزینه» و «بازی اعتماد» را بررسی می کند. این نوشتار ارتباط پیچیده و مهم بین مقوله اعتماد و «فرهنگ استراتژیک» ایران و آمریکا را تشریح می کند و با ارائه مفهوم «غرور طبیعی» در هویت سیاست خارجی آمریکا، پیامدهای آن برای محرکه های اعتماد و در نهایت «موازنه موثر» بین دو کشور را مورد بررسی قرار می دهدمتن کامل مقاله  .

۰ نظر ۲۹ تیر ۹۵ ، ۱۴:۱۳
اسفندیار خدایی

دکتر حمیرا مشیرزاده، دانشیار روابط بین الملل دانشگاه تهران

امیر عباسی خوشکار و فاطمه محروق، دانشجویان دکتری روابط بین الملل دانشگاه تهران

یکی از شاخص های مهم در شناسایی وضعیت علمی و پژوهشی رشته روابط بین الملل و حوزه مطالعاتی مهم تابع آن یعنی سیاست خارجی در هر جامعه ای، شناخت ابعاد مختلف تولیدات علمی آن است. مقالات علمی، به عنوان مهم ترین دستاورد پژوهشی و مفهوم سازی-نظریه پردازی، از جایگاهی خاص برخوردارند. هدف این مقاله آن است که این وضعیت را در ایران بسنجد و به این سئوال بپردازد که تولیدات علمی در زمینه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (به عنوان یکی از مهم ترین حوزه های تحقیقات در سیاست خارجی در ایران)، از نظر روش شناختی و موضوعی واجد چه ویژگی هایی است. با توجه به جنبه توصیفی اولیه این پژوهش، فرضیه ای ارائه نمی شود و تلاش می شود تصویری کمی از مقالات فارسی نگاشته شده در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سال های 1388 تا 1392 ارائه شود. 135 مقاله در دسترس از فصلنامه های علمی-پژوهشی معتبر مورد مطالعه قرارگرفته و یافته های پژوهشی به صورت نموداری، درصدی و آماری ارائه شده اند و تلاش شده در جهت تبیین هر ویژگی توضیحاتی انتقادی ارائه شود. غلبه رویکرد اثبات گرایانه، سلطه نسبی چهارچوب های نظری جریان اصلی و غلبه منطق فرضی-قیاسی و روش کتابخانه ای در جمع آوری داده ها، برخی از یافته های پژوهش است که به شکل مبسوط ارائه شده و تلاش شده تبیینی ابتدایی نیز از زمینه های آن ارائه شود. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۸ تیر ۹۵ ، ۰۲:۳۹
اسفندیار خدایی
استاد راهنما: حسین سیف زاده | استاد مشاور: سید علی مرتضویان | دانشجو: محمد اکبری
برای بیش از 3 دهه از انقلاب 1979، بین ایران و آمریکا بر سر برخی مسائل تعارض وجود داشته روابط بین دو کشور از سال 2003، زمانیکه ایران برنامه هسته ای خود را گسترش داد ، با چالش بیشتری مواجه شد. از آن زمان برخی از مقامات آمریکا تا جایی پیش رفتند که حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ایران را برای خاتمه دادن به این فعالیتها مطرح کردند. ایالات متحده با همکاری متحدین اروپایی و همراهی چین و روسیه تحریم هایی را در پی تصویب قطعنامه هایی که توسط شورای امنیت تصویب می شد، تحمیل کرد. ولی این اقدامات در بازداشتن ایران از توقف برنامه ها شکست خورد. در نتیجه بسیاری از متخصصین معتقدند که سیاست جدید باید در قبال ایران باشد به جای پرونده هسته ای. بر این اساس مهم ترین چالش پیش بینی این مساله است که چه زمانی و چگونه تعارض به پایان می رسد؟ در این مقاله مدلهای بازی مختلف استفاده شده برای توضیح شرایط فعلی بحران. این مساله نشان داده شده است که در حالیکه در هر مرحله برای هریک از طرفین خوشایند این است که بر مواضع خود پافشاری کنند ولی نتیجه کلی این رهیافت برای همه چندان خوشایند نیست. در نتیجه هر دو طرف باید در مورد تاثیرات بلند مدت تصمیماتشان بیندیشند. همچنین این مساله نشان داده شده است که نبود اعتماد متقابل فاکتور اصلی است که هر دو طرف را به این مرحله رسانده است. براین اساس هرگونه تلاشی در جهت ایجاد اعتماد متقابل بین دو دولت می تواند گام مهمی برای حل مساله باشد. به علاوه انتخابهای محتمل متفاوت برای آمریکا و تاثیرات بلند مدت هر گزینه مورد تحلیل قرار می گیرد. این تحلیل همچنین ابعاد اقتصادی بحران را بررسی کرده و اثرات بلند مدت هر تصمیم و بهترین انتخاب ممکن برای طرفین را بررسی می کند. دریافت فایل
۰ نظر ۲۳ تیر ۹۵ ، ۲۲:۴۵
اسفندیار خدایی

دکتر مسعود موسوی شفائی دانشگاه تربیت مدرس؛ مهدی شاپوری،xدانشجوی دکتری روابط

تحولات نوین عرصۀ روابط‏ بین‏الملل، لزوم نیاز به فاصله‌گرفتن از درک سنتی از مناسبات این حوزه، به منظور شناخت نیروهای جدید تأثیرگذار بر پویایی‏ها، روندها و نتایج در این عرصه و نیز پردازش مفاهیم جدیدی در این راستا را ایجاب می‏کند. این پژوهش با بازخوانی تحولات سیاست خارجی آمریکا در دو دهۀ گذشته و بررسی نظریات مطرح‌شده در مورد نحوۀ توزیع توان‌مندی‌ها و متأثر از آن شکل قطب‌بندی در نظام بین‌الملل، این استدلال را مطرح می‏کند که در نظام بین‌الملل کنونی، هرچند همانند گذشته، آشنایی با نحوۀ قطب‌بندی به درک بهتر اتفاقات و رخدادهای روابط بین‌الملل کمک می‌کند، اما متوقف‌شدن در این نقطه و عدم شناخت نیروهای جدیدی که تأثیرات غیرقابل انکاری بر پویایی‌ها، روندها و نتایج بین‌المللی می‌گذارند، نقصان در فهم پدیده‌های این عرصه را به دنبال دارد. در این پژوهش مفهوم نظم فراقطبی پیشنهاد می‌شود؛ نظمی که در آن، قدرت از حالت بین‌الدولی و شکل محدود و متصلب سابق خارج شده و ابعاد جدیدی به خود گرفته است.

 اصل مقاله (776 K)

۰ نظر ۱۵ تیر ۹۵ ، ۲۱:۴۵
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی، دکتر عبداله قنبرلو

تئوری ثبات هژمونیک در روابط بین‌الملل، از زیرشاخه‌های مکتب رئالیسم است که طبق آن، جریان منظم و باثبات اقتصاد بین‌المللی لیبرال مستلزم مدیریت یک قدرت برتر است. قدرت  برتر یا هژمون از یک سو دارای بزرگترین و قوی‌ترین قابلیت‌های اقتصادی (همراه با سطح بالایی از نیروی نظامی و نفوذ ایدئولوژیک) است و از سوی دیگر، مروج فعال اقتصاد لیبرال در عرصه بین‌الملل می‌باشد. طبق تئوری ثبات هژمونیک، از آنجا که عرصه روابط بین‌الملل، عرصه رقابت و نزاع دولت‌ها (دولت ـ ملت‌ها) بر سر قدرت است و همچنین از آنجا که قدرت پدیده‌ای نسبی است، جریان آزاد اقتصاد بین‌الملل نیز تابع معادلات قدرت است و با دست نامرئی تحقق نمی‌یابد. مناسب‌ترین نوع توزیع قدرت نیز توزیع هژمونیک آن است، به گونه‌ای که قدرت هژمون ضمن جلب رضایت دولت‌های ضعیف‌تر بالاخص قدرت‌های درجه دوم، به اعمال مقررات اقتصاد لیبرال می‌پردازد. در تاریخ اقتصاد سیاسی بین‌الملل، نظم مورد نظر این تئوری دو بار تحقق یافته است: نیمه دوم قرن نوزدهم به رهبری بریتانیا و پس از جنگ جهانی دوم به رهبری ایالات متحده. البته هژمونی ایالات متحده از اواخر دهه 1960 و به تبع آن فروپاشی سیستم نرخ ارز ثابت برتوون وودز با چالش مواجه شده است. از زمان پایان جنگ سرد و گشایش فضای سیاسی بین‌المللی، دولت آمریکا فاز نوینی از تلاش برای تقویت مجدد سیستم هژمونیک را آغاز کرده است.

متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۳ تیر ۹۵ ، ۱۸:۴۹
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی، محمدرضا حق شناس

چکیده: واقع‌گرایی نوکلاسیک با قرار دادن سرشت آنارشیک نظام بین‌الملل به عنوان نقطه عزیمت خود، با وجود تلاش مداوم تکمیلی (سازا) برای توضیح آنامولی‌های نوواقع‌گرایی، اغلب از منظر زمینه‌های معرفت شناختی، متدولوژی و نظری از سوی غیرواقع‌گرایان مورد انتقاد قرار گرفته است. واقع‌گرایی نوکلاسیک، تلفیقی از واقع‌گرایی کلاسیک و نوواقع‌گرایی است (سطح واحد‌ـ‌ ‌سیستمیک). این نظریه در واکنش به ضد تقلیل‌گرایی بیش از اندازه نوواقع‌گرایی ارائه شد. چون نوواقع‌گرایی یک نظریه سیاست بین‌الملل است که تنها به تبیین نتایج بین‌المللی ناشی از کنش و واکنش  کشورها می‌پردازد. نوواقع‌گرایی به‌مثابه یک نظریه سیاست بین‌الملل به تبیین و تحلیل رفتار کشورهای منفرد نپرداخته و آن را به نظریه سیاست خارجی وامی‌گذارد. از این رو واقع‌گرایی نوکلاسیک ضمن این که مفروضه‌های نوواقع‌گرایی را رد نکرده، درصدد تخصیص و اصلاح آن است تا منطبق بر روش لاکاتوشی، برنامه تحقیقی مفیدتری برای توصیف، تبیین و پیش‌بینی رفتار و سیاست خارجی کشورهای مشخص‌ را ارائه دهد. در این مقاله به بررسی ظرفیت‌های این نظریه برای تبیین و توضیح راهبرد کشورها در حوزه سیاست بین‌الملل و سیاست خارجی پرداخته می‌شود.

دانلود متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۷ تیر ۹۵ ، ۱۰:۵۲
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی؛ غلامعلی چگنی‌زاده

چکیده

نظریه موازنه قوا یکی از مهمترین نظریه‌های مربوط به نظم یافتگی سیاست بین‌الملل می‌باشد «شخصیت» و «نقش» قدرت‌های بزرگ در ایجاد، استمرار و حتی تزلزل نظم در زندگی اجتماعی بین‌المللی توسط نظریه‌های متفاوت منجمله نظریه انتقال قدرت و موازنه قوا مورد توجه قرار گرفته است. نظریه موازنه قوا ادعا می‌کند که الگوهای جاری در سیاست بین‌الملل بر اساس منطق موازنه شکل می‌گیرند. رشد و افزایش قدرت موجب شکل‌گیری کنش‌های استراتژیک بازیگران عمده بین‌المللی شده و این امر ثبات و تغییر در نظام بین‌الملل را سبب می‌شود. در نتیجه، عامل «رشد قدرت» نقش مهمی در پژوهش‌ها پیدا کرده است. در شرایط کنونی بین‌المللی «رشد قدرت» چین به عنوان مهمترین متغیر در مطالعات سیاست بین‌الملل به شمار می‌آید. رشد قدرت چین به طور مستقیم با موقعیت و کارکرد و نقش بین‌المللی ایالات متحده آمریکا گره خورده و موجب در هم تنیدگی روابط راهبردی این دو کشور می‌شود. در نتیجه، تعامل استراتژیک چین با ایالات متحده آمریکا به گونه‌ای روزافزون به کلیدی‌ترین پرسش سیاست بین‌الملل یعنی ثبات و تغییر در نظم یافتگی سیاست بین‌الملل تبدیل شده است. مقاله حاضر به چگونگی روابط این دو قدرت در دوره پس از جنگ سرد می‌پردازد. از منظر نویسنده، چهارچوب مفهومی موازنه قدرت، به ویژه در خوانشی که کنت و التز و جان مرشایمر از آن صورت داده‌اند، از بیشترین قابلیت توضیح دهندگی در تبیین تعاملات استراتژیک دو کشور برخوردار است. بر این مبنا، نویسنده شیوه‌های موازنه‌سازی ایالات متحده در برابر چین و چین در برابر آمریکا را مورد بحث قرار داده است.

دانلود متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۶ تیر ۹۵ ، ۱۴:۲۱
اسفندیار خدایی
نویسنده: دکتر سیدکاظم سجادپور
روابط و سیاست بین‌المللی پدیده‌ای پویا و درحال دگرگونی است. در کنار پویایی‌ها، نوعی پیوستگی نیز در تمامی فرودها و فرازهای آن قابل مشاهده می‌باشد. با توجه به این زاویه دید، پرسشی به ذهن متبادر می‌گردد که به لحاظ نظری و عملی برای علاقه‌مندان به امور سیاست خارجی مخصوصاً در بررسی تحولات غرب آسیا، مهم و جدی است و آن اینکه نسبت مناطق مختلف بطور عام و منطقه غرب آسیا بطور خاص با سیاست بین‌الملل در دوران پسا جنگ سرد چگونه قابل تجزیه و تحلیل است؟ در پاسخ به این پرسش، «بازشدن مناطق»، «ارتقای موقعیت قدرت‌های منطقه‌ای» و «مدیریت نوین چالش‌های منطقه‌ای» مفاهیمی سودمند بنظر می‌رسند. این مفاهیم به مناطق پیرامونی جمهوری اسلامی ایران یعنی غرب آسیا قابل تعمیم می‌باشند.
۰ نظر ۰۶ تیر ۹۵ ، ۱۳:۰۲
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی؛ نویسندگان: 1- حسین سلیمی  2- منار ابراهیمی

چکیده

واقع‌گرایی نوکلاسیک در چارچوب پارادایم واقع‌گرایانه با انگیزه غلبه بر کاستی‌های نظریات واقع‌گرایانه دیگر در تبیین چرایی تفاوت در رفتار واحدها به‌رغم یکسان بودن شرایط محیطی ارائه شد. رئالیست‌های نوکلاسیک معتقدند که با مطالعه موردی و مشاهده عینی و تحلیل نظری، قادر خواهند بود تا تئوری‌های واقع‌گرایانه را براساس اصول پایه‌ای واقع‌گرایی به محک تجربه گذارند؛ اصولی که عملاً ممکن است در نظریه‌پردازیهای واقع‌گرایانه از آنها چشم‌پوشی شده باشد. سؤال اصلی این نظریه آن است که چرا تئوری‌های دیگر روابط بین‌الملل در تفسیر روابط علّی ناتوان هستند و چگونه می‌توان بر این نقص فائق آمد. بدین منظور واقع‌گرایی نوکلاسیک فرض می‌کند که نظریه کامل تبیین‌کننده روابط علّی در سیستم بین‌الملل باید سیستم را به عنوان نقطه عزیمت خود در نظر بگیرد اما در عین حال، به مختصات داخلی واحدها بپردازد و نتایج رفتاری واحدها را با عبور از ساختارهای داخلی شناسایی کند. براین اساس، پرسشمقالهآن است که:مبانی نظری و فرانظری نظریه واقع‌گرایی نوکلاسیک چه تأثیری بر فهم روابط‌ بین‌الملل گذارده است؟ با اتکا به مباحث مطرح شده توسط متفکران اصلی این جریان نظری می‌توان گفت که مبانی عقل‌گرایانه واقع‌گرایی نوکلاسیک با ترکیب نگاه نظام‌مند و نگرش مبتنی بر اصالت کنش‌گران و کارگزاران توانسته است موجب تکامل فهم واقع‌گرایانه از روابط بین‌الملل شود. هرچند غلبه نگاه مادی‌گرایانه و فقدان نگاه عمیق به ابعاد معنایی زیست بین‌المللی سببب گشته است که این نظریه از شرح کل‌گرایانه برخی از رفتارهای بین‌المللی بازماند.

منبع: http://www.iisajournals.ir/

 

۰ نظر ۰۵ تیر ۹۵ ، ۱۹:۵۷
اسفندیار خدایی