مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

بایگانی

آخرین نظرات

پیوندها

۱۵ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

دکتر علی اکبر جعفری، عظیمه پاینده؛ دانشگاه اصفهان

جنگ جهانی دوم نتایجی همچون سامان یافتن اقتصادآمریکا، تضعیف قدرت انگلیس، و توجه دولت های قدرتمند به ایران، به دلیل موقعیت استراتژیک و منابع نفتی را به همراه داشت که برای ایران به بی ثباتی در همة زمینه ها منجر شد. در 1941-1953/1320-1332، آمریکا و انگلیس با حمایت از دولت هایی همچون قوام و رزم آرا، توسط سیا، بدامن، و عناصر وابسته با انواع اقدامات فرهنگی، به ایجاد تفرقه افکنی درگروه های مبارز پرداختند. در جریان ملی شدن صنعت نفت و تا زمانی که نیروهای ملی-مذهبی به رهبری آیت الله کاشانی و دکتر مصدق با هدف بیگانه ستیزی متحد بودند، آنها نتوانستند به اهداف خود برسند؛ اما تفرقة بین آنها باعث شد، آمریکا، دو رقیب بین المللی را از تسلط بر ایران کنار زند و سرانجام با کودتای 28مرداد1332/1953 ایران را تحت نفوذ خود درآورد. هدف: بررسی نقش آمریکا در تفرقه افکنی و بحران آفرینی در دورة زمانی1320-1332/1941-1953 می باشد. فرضیة پژوهش: «سیاست تفرقه افکنی بین گروه ها و نهادهای ایرانی ابزاری مؤثر برای رسیدن آمریکا به اهدافش در سال های مورد بحث بود». یافته های پژوهش: با کودتای 28 مرداد، آمریکا توانست رقبای بین المللی اش را کنار بزند و بر ایران مسلط شود. با توجه به این موضوع می توان نتیجه گرفت که تفرقه افکنی توسط مخالفان، یکی از کم هزینه ترین و درعین حال مؤثرترین ابزار برای رسیدن به اهداف است.متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۸ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۰۷
اسفندیار خدایی

مهدی زادگان، دانشگاه تهران

 این مقاله در چارچوب نظریه ی «پیوستگی» جیمز روزنا به تحلیل نقش لابی اسرائیل در سیاست خارجی آمریکا در قبال بحران سوریه می پردازد. ساختار قانونی ایالات متحده آمریکا بستر مناسبی برای ظهور، قدرت یابی و تأثیرگذاری گروه های فشار یا ذی نفوذ بر نظام تصمیم گیری داخلی و خارجی این کشور پدید آورده است که در این میان نقش آفرینی لابی مدافع یهود و اسرائیل از ویژگی خاصی برخوردار است. این لابی توانسته است به سهم بالا و تعیین کننده ای در ساختار قدرت ایالات متحده آمریکا دست پیدا کند و نفوذ بیشتری در روند سیاست گذاری آمریکا داشته باشد. این مقاله با بررسی دو حوزه سیاست گذاری آمریکا یعنی قوه مجریه و کنگره استدلال می-کند که این دو قوه برای تأمین امنیت اسرائیل به شدت تحت نفوذ لابی اسرائیل قرار دارند و در بحران اخیر سوریه این لابی با فشار آوردن به قوه مجریه و کنگره، برای ساقط کردن دولت بشار اسد که تهدیدی علیه امنیت اسرائیل بود در نهایت باعث خلع سلاح شیمیایی سوریه شد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۴ خرداد ۹۶ ، ۲۱:۴۵
اسفندیار خدایی

توماس گوتمان، بهمن خدادادی؛ دانشگاه وستفالیش ویلهم مونستر آلمان

چکیده: یکی از مباحث پر چالش و حاشیه دار در مراکز پژوهشی غرب، کارکردگرایی دین در جوامع امروزی است، چه در سطح عمومی نظام اجتماعی و چه در سطح خاص نظام های حقوقی و قضایی. ازمهمترین بازتاب های اهیمت این موضوع را می توان در مواجهات برون دینی، درون دینی و اجتماعی موجود نسبت به این پدیده یافت. در این میان، سکولاریسم بیش از هر اصل دیگری در تعقیب این پدیده ی اجتماعی بوده است؛ هرچند سکولاریسم درایالات متحده آمریکا پس ازدهه ها تلاش بی وقفه در انسداد شریان های کارکردگرایی سخت دین توفیق داشته است، در سترون ساختن نفوذ آرام و پر قدرت کارکردگرایی نرم دین ناکام مانده است. این واقعیت که باور آن شاید سخت بنماید، در سازوکار و رویه دستگاه قضایی آمریکا به وضوح تجلی یافته است. اثربخشی دینی از طریق کانال های متعدد، تمام کنشگران دستگاه قضایی ایالات متحده آمریکا را متاثر ساخته و جریان رسیدگی پرونده های معروف را تا حد زیادی در اختیار خود در آورده است. دامنه ی وسیع این واقعیت اجتماعی، موجب برانگیختن بسیاری از پژوهشگران علوم انسانی گردیده است تا از طریق پژوهش های متعدد راز همبستگی باورداشت مذهبی و کیفیت حکم، کاتالیزور ها و کانال های موثر این کارکردگرایی را کشف نمایند.متن کامل مقاله

۱ نظر ۲۲ خرداد ۹۶ ، ۰۹:۵۳
اسفندیار خدایی

نویسنده: رابرت ب مک کالا؛ مترجم: علی اسماعیلی؛

مجله: سیاست دفاعی » پاییز 1378 - شماره 28 ISC (36 صفحه - از 115 تا 150)

این مقاله تداوم ناتو را پس از جنگ سرد و در پی فروپاشی بزرگترین تهدیدهای رویاروی آن (اتحاد جماهیر شوروی، پیمان ورشو) بررسی می کند. مقاله در ابتدا وضعیت کوتاهی از دوران جنگ سرد و پس از جنگ سرد ناتو را تشریح می کند. سپس به بیان تئوری اتحاد می پردازد و به دنبال آن از سه دیدگاه مختلف (نئورئالیسم، سازمانی، نهادگرایی بین المللی) به بحث در مورد اتحاد به ویژه پایداری ناتو پس از جنگ سرد می پردازد و در نتیجه گیری نیز بیان می کند که بهترین رهیافت برای درک و فهم ناتو پس از جنگ سرد، رهیافت نهادگرایی بین المللی است. ادبیات سنتی اتحاد بر دو پرسش کلیدی متمرکز شده است: چرا اتحادها شکل می گیرند و چگونه خودشان را حفظ می کنند.(2) اما مسئله اساسی که کمتر مورد توجه قرار گرفته، این است که اتحادها چگونه خود را با شرایط استراتژیکی در حال تغییر هماهنگ می کنند.

۰ نظر ۲۰ خرداد ۹۶ ، ۱۷:۴۷
اسفندیار خدایی

دکتر مهدی صلاح، علی سلیمانی؛ دانشگاه سیستان و بلوچستان

چکیده: تبار شناسی مناسبات ایران و آمریکا از حیث شناخت موقعیت جهانی و منطقه ای، وضعیت سیاسی ایران در دو سده اخیر و وقوف بر دیپلماسیِ در دستور کار رجال ایرانی درخور توجه به نظر می رسد. نوشتار حاضر با تبیین مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر ماهیت مناسبات مذکور، در حد فاصل دوران سلطنت قاجار تا سال 1325ش/1947 م، برای پاسخ گویی به این سؤال تلاش می کند که: ضرورت های سیاسی اقتصادی دو کشور در ماهیت و چگونگی مناسبات میان آن ها چه تأثیری گذاشته است؟ دستاورد پژوهش که با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام شده حاکی از این است که تمایل رجال ایرانی به حضور قدرت سوم، برای کاستن از فشار قدرت های سنتی روس و انگلیس، با هدف از میان بردن نابسامانی های اقتصادی و سیاسی بود. به علاوه، تلاش آمریکا برای حضور فعال تر در عرصه های سیاسی و اقتصادی جهانی و بهره برداری از وضع راهبردی ایران، در چگونگی و چرایی این مناسبات سهم مؤثر داشته است.متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۸ خرداد ۹۶ ، ۰۱:۵۲
اسفندیار خدایی

دکتر امیربهرام پورعرب؛ دانشگاه تهران، دانشکده مطالعات جهان

منطقۀ شرق آفریقا از اوایل دهۀ 1990م به صحنۀ تقابل برخی سازمانهای تروریستی و ایالات متحده مبدل شد و این سازمان‌های تروریستی طی دو دهۀ گذشته با سرلوحه قرار دادن تفکرات افراطی خود تلاش کرده‌اند با سوء استفاده از موقعیت راهبردی این منطقه، اهداف مورد نظر خود را محقق سازند. یکی از مهم‌ترین سازمانهای مزبور القاعده است که از طریق مجموعه‌ای از اقدامات تروریستی در کشورهای اوگاندا، کنیا و تانزانیا موجبات رعب و وحشت مردم و به خطر افتادن امنیت عمومی این کشورها (در مقاطعی خاص) را فراهم آورده است. فعالیتهای تروریستی القاعده در شرق آفریقا هرچند بیشتر متوجه منافع آمریکا و هم‌پیمانان آن بوده است، سبب خدشهدار شدن نسبی وجهۀ مسلمانان این کشورها و سوء استفادۀ کشورهای غربی از این وضعیت و تثبیت حضور خود در این منطقه شده است. در این مقاله نحوۀ ورود و استقرار نیروهای القاعده به کشورهای شرق آفریقا و اقدامات تروریستی آنها علیه منافع غربی‌ها که آسیب‌های جدی بر مردم و دولت این کشورها وارد آورده است، در قالب مسئلۀ اصلی و عوامل اصلی کنشگر بر فرایند شکل‌گیری شاخۀ القاعده در شرق آفریقا به‌عنوان سؤال اصلی بررسی شده‌اند. تلاش برای اثبات آنکه اقدامات تروریستی القاعده در شرق آفریقا طی دو دهۀ گذشته از مقبولیت عمومی در بین مسلمانان این کشورها برخوردار نبوده است، نیز فرضیۀ اصلی را تشکیل می‌دهد. دست‌مایه قرار گرفتن شکل‌گیری شاخۀ القاعده در منطقۀ شرق آفریقا پارادایم نوآوری این مقاله محسوب می‌شود. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۵ خرداد ۹۶ ، ۰۴:۳۵
اسفندیار خدایی

دکتر محمدجواد رنجکش، الهه پورجواد؛ دانشگاه فردوسی مشهد

بهموجب منشور ملل متحد، نخستین هدف تکوین این سازمان، حفظ صلح و امنیت بین‌المللی و اتخاذ اقدامات مؤثر برای جلوگیری و رفع تهدیدها علیه صلح و امنیت جهانی است و مسئولیت اولیۀ این امر (مادۀ 24) به شورای امنیت واگذار شده است. بنا به اهمیت هدف یادشده، مادۀ 25 منشور مقرر می‌دارد که تصمیمات شورای امنیت مورد موافقت اعضای ملل متحد است. یکی از مسائل حساس جامعۀ بین‌المللی در عصر امروز، پدیدۀ تروریسم و آثار آن در تحولات روابط بین‌الملل است. از آنجا که گروه‌های تروریستی از طریق قاچاق اسلحه، پول‌شویی، استفاده از مقررات پناهندگی و به‌کارگیری فناوری اطلاعات دامنۀ فعالیت‌های خود را از سطح ملی به سطح بین‌المللی انتقال داده‌اند، مبارزه با آن نیز در احوال کنونی ابعاد جهانی یافته و در این بین نقش سازمان ملل و به‌ویژه شورای امنیت به‌عنوان حافظ اولیه و اصلی صلح و امنیت بین‌المللی از ویژگی ممتازه‌ای برخوردار است. این مقاله می‌کوشد با مقایسۀ اقدام‌های شورای امنیت در مبارزه با پدیدۀ تروریسم در دو دورۀ قبل و بعد از جنگ سرد، به تمایزات و تفاوت‌های واکنش شورای امنیت پس از حادثۀ یازدهم سپتامبر به‌عنوان نقطۀ عطفی در فعالیت‌های این رکن سازمان ملل اشاره کند. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد عملکرد شورای امنیت در مبارزه با تروریسم بعد از یازدهم سپتامبر در ابعاد کمی، کیفی، پذیرش، ابزار و الزام‌آوری متفاوت با دوران قبل است. متن کامل مقاله

۱ نظر ۱۳ خرداد ۹۶ ، ۰۴:۴۴
اسفندیار خدایی

دکتر داود آقایی، علیرضا اکبریان؛ دانشگاه تهران

 این مقاله بر آن است تا نوع روابط چین با آمریکا و روابط این دو در خلیج‌فارس را بررسی کند. سیاست خارجی چین از زمان دنگ شیائوپینگ با دیدی واقع‌بینانه به‌دنبال بهبود و توسعۀ روابط خود با آمریکا قرار گرفت. در این زمینه در منطقۀ خلیج‌فارس تعامل این دو کشور به طرف همکاری و دوری از درگیری سوق پیدا می‌کند و چین در جریان بحران‌هایی که در دهه‌های اخیر در این منطقه صورت گرفته، یک رویۀ عمل‌گرایانه و واقع‌گرایانه اتخاذ کرده و با دوری از هر سیاست و مشی رادیکال و عجولانه در جهت منافع ملی خود گام برداشته و بدین وسیله سعی کرده است با فاصله گرفتن از سیاست‌های ایدئولوژی‌گرایانه، در جهت اعتمادسازی و چالش‌زدایی با آمریکا گام بردارد و از تقابل بپرهیزد و در جهت تأمین بیشتر منافع خود با سایر قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای همکاری کند. البته تعامل چین با آمریکا با حفظ منزلت و حیثیت چین در مقابل یکجانبه‌گرایی و قدرت‌طلبی آمریکا صورت گرفته است که ویژگی خاص سیاست خارجی چین در گذر از بحران‌های فی‌مابین روابط خود با آمریکا در منطقۀ خلیج‌فارس بوده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۱ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۲۷
اسفندیار خدایی

دکتر ابراهیم متقی، داریوش پیری؛ دانشگاه تهران

نخبگان برای توسعۀ اقتصادی و سیاسی به‌عنوان کارگزار نظام سیاسی انتخاب می‌شوند و باید قابلیت لازم برای عمل‌گرایی و ارتقای قابلیت تولیدی را داشته باشند. برخی نظریه‌پردازان بر این اعتقادند که پس از دوران جمهوری دوم جهت‌گیری نخبگان و برنامه‌ریزان سیاسی کشور معطوف به سیاست رشد‌محور بوده است. سیاست رشدمحور چالش‌هایی را در ساختار سیاسی ایران به‌وجود می‌آورد؛ چالش‌هایی که هانتینگتون آن را تناقض سیاست توسعه و توسعۀ نامتوازن ‌خواند و آثار خود را در دولت خاتمی بروز داد. اگرچه بخش شایان ‌توجهی از نخبگان فعال در دولت خاتمی کارگزاران رشد‌محور دولت هاشمی هستند، ضرورت‌های جدید اجتماعی، به اجرای برنامۀ توسعۀ سیاسی در قالب «تفکیک ساختاری»، «یکپارچگی» و «ظرفیت‌سازی» منجر شد. این مقاله بر این موضوع تأکید دارد که نخبگان سیاسی ایران در دوران خاتمی از الگوی عمل‌گرایی تاکتیکی با رویکرد فابیانی بهره گرفته‌اند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۱ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۰۵
اسفندیار خدایی

دکتر عنایت اله یزدانی، بهمن ربیعی نیا، حسین مهدیان؛ دانشگاه اصفهان

روابط انرژی ایران و امریکا روندی کاملا متفاوت از روابط انرژی ایران با سایر مصرف کنندگان انرژی جهان دارد. ایران از لحاظ ذخایر هیدروکربنی دومین کشور دنیا و امریکا بزرگترین مصرف کننده انرژی جهان، روابط انرژی‌ فی‌مابین خود را متناسب با مشکلات سیاسی موجود بر مبنای تقابل دنبال می‌نمایند و در حال حاضر تأثیرگذارترین گزینه بر روابط انرژی ایران، الزامات سیاسی می‌باشد. جایگاه استراتژیک امنیت انرژی برای امنیت ملی هر دو کشور ایران و امریکا و تأثیرپذیری شدید ایران در روابط انرژی به واسطه اقتصاد مبتنی بر فروش نفت و مخاصمات سیاسی باعث حساسیت بیشتر دو کشور نسبت به اقدامات یکدیگر در این زمینه شده است. براین اساس مقاله حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی تأثیرگذاری سیاست امنیت انرژی ایالات متحده امریکا را بر ژئوپلیتیک انرژی ایران در زمینه‌های تحریم انرژی (فروش، سرمایه‌گذاری خارجی و خطوط لوله انرژی) و افزایش تولید جهانی مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. جایگاه دو کشور در ساختار قدرت نظام ژئوپلیتیک جهانی مؤید این واقعیت است که در بیشتر موارد کنش‌های ایالات متحده در راستای کاهش منزلت ژئوپلیتیک کشورمان و در مقابل واکنش ایران برای خنثی کردن و یا کاهش اثرات کنش‌های امریکا بوده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۱ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۰۰
اسفندیار خدایی

دکتر علی عباسی شوازی، استادیار علوم سیاسی دانشگاه علوم انتظامی امین

حدود 14 سال از طرح پرونده هسته‌ای ایران در نهادهای بین‌المللی از جمله آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل متحد می‌گذرد و این موضوع یکی از مهم‌ترین مسائل داخلی برای ایران و بین‌المللی، برای کشورهای درگیر  بوده است. سوال اصلی این تحقیق، تاثیر تحولات هسته‌ای بر امنیت جمهوری اسلامی ایران است. برای پاسخ به این سوال در بعد نظری از رهیافت رئالیستی به امنیت، به‌منظور احصا شاخص‌های امنیت و هم‌چنین ارائه شاخص‌هایی از امنیت ملی طرح شده است. هم‌چنین برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش SWOT و روش تحلیلی تاپسیس بهره گرفتیم. بر اساس روش SWOT، با سنجش چهار معیار نقاط قوت و ضعف داخلی و فرصت‌ها و تهدیدات بین‌المللی برنامه هسته‌ای، به بررسی تاثیر تحولات هسته‌ای بر امنیت پرداخته‌ایم. بر این اساس فرضیه‌ی پژوهش حاضر عبارت است از: بین نقاط ضعف و تهدیدات تحولات هسته‌ای ایران و کاهش سطح امنیت ملی رابطه معناداری وجود دارد. در نهایت بر مبنای فرضیه این تحقیق، جمهوری اسلامی ایران در صورت کاستن از نقاط ضعف در داخل و مقابله صحیح و خردمندانه با تهدیدات بین‌المللی در پرونده هسته‌ای می‌تواند امنیت خود را ارتقا بخشد و یا بالعکس به‌واسطه‌ی عدم کارآیی لازم در این حوزه‌ها، امنیت کشور به مخاطره بیافتد. این مقاله حاصل تجزیه و تحلیل به روش دلفی بر مبنای تکمیل پرسشنامه توسط 36 نفر از کارشناسان و نخبگان روابط بین‌الملل و مذاکرات هسته‌ای می‌باشد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۹ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۲۱
اسفندیار خدایی

دکتر مرتضی مصدقی، دکتر سیف اله فضلی نژاد؛

حوادث یازده سپتامبر و حمله ایالات متحده به افغانستان و سرنگونی طالبان بر اهمیت و حساسیت افغانستان افزود. ایران و ایالات متحده در سرنگونی طالبان منافع مشترکی داشتند اما این تفاهم مقطعی پس از اعلام ایران به عنوان «محور شرارت» در ژانویه 2002 توسط رئیس جمهور آمریکا جورج بوش پسر بر هم خورد و خصومت بین دو کشور افزایش یافت و همین امر دورنمای همکاری بین ایران و ایالات متحده در افغانستان کاهش داد. با روی کار آمدن اوباما در سال 2009 احتمال رویارویی نظامی ایران و آمریکا کاهش یافت. امضاء پیمان استراتژیک بین ایالات متحده و افغانستان بر نگرانی های امنیتی ایران افزود و بدبینی متقابل استمرار یافت و در مراحلی ایران متهم به کمک به طالبان گردید. دو کشور منافع مشترکی در بسیاری از موضوعات در افغانستان خواهند داشت. این منافع شامل کمک به دولت کابل، جلوگیری از قاچاق مواد مخدر، رسیدگی به بحران پناهندگان افغان، افزایش توانمندی نیروهای امنیتی افغانستان و ایجاد انگیزه برای آشتی ملی است اما تنش در روابط ایران و ایالات متحده تا کنون مانع این مهم گردیده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۸ خرداد ۹۶ ، ۲۰:۱۷
اسفندیار خدایی

اجانگ کیم، دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه تهران

دکتر محمدجعفر جوادی ارجمند، دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران

ایران سومین بازار بزرگ محصولات کره‌ای در خاورمیانه است که اهمیت فراوانی در تامین انرژی این کشور دارد. با وجود روابط تجاری نسبتا طولانی، هر دو کشور سیاست خارجی متقابل خود را براساس جدایی سیاست از اقتصاد اتخاذ کرده‌اند. بنابراین پرسش اصلی این پژوهش آن است که مهمترین عناصر موثر در رویکرد این دو کشور در قبال یکدیگر چیست؟ در این مقاله با روش تحقیق مقایسه ـ تحلیل، مسائل و عوامل مهمی که در الگوی سیاست خارجی دو کشور تاثیرگذار و بکار گرفته شده‌اند، مورد بررسی قرارمی‌گیرد. محیط‌های سیاسی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی را با هدف واکاوی چرایی و چگونگی اتخاذ و اجرای سیاست‌های خارجی دو کشور ارائه می‌نماید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان‌دهنده وجود عوامل موثر متعددی در تصمیم‌گیری‌ها و معادلات سیاست خارجی این دو کشور همچون حضور و نفوذ امریکا در شرق آسیا، تقابلات با کره‌شمالی، افزایش تعاملات چین با ایران از لحاظ سیاسی و اقتصادی، سیاست خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی و روابط کره‌جنوبی با کشورهای عربی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۸ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۱۲
اسفندیار خدایی

دکتر رضا اکبریان، محسن شکری؛ دانشگاه شیرازx

خروج بریتانیا از منطقه‌خلیج‌فارس در اواخر دهه‌ی1960 با استقلال سیاسی‌و اقتصادی شیخ‌نشین‌های عربی حوزه خلیج‌فارس همراه بود. ظهور این بازیگران‌جدید در عرصه نظام‌منطقه‌ای‌خلیج‌فارس، معادلات-ساختاری منطقه را در ابعاد مختلف تحت شعاع قرار داد.دولت‌های‌عربی حوزه خلیج‌فارس تحت تاثیر دیالکتیک اندرکنش عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و امنیتی در سطوح داخلی،منطقه‌ای و بین‌المللی هرچه بیشتر در ایجاد یک سازوکار درون منطقه‌ای ترغیب شدند.در نهایت این دولت‌ها در یک حلقه ارتباطی مبتنی بر وفاق،شورای‌همکاری‌خلیج فارس را تشکیل دادند. این مقاله با تبیین نظری و فرانظری مبانی همگرای‌ منطقه‌ای و با اتکا به روش‌های مختلف تحلیلی (توصیفی،تحلیلی،تبیینی--علی،فرایندی، ساختاری،کارگزاری)،تلاش می‌کند به این سئوال پاسخ دهد که فرایند همکاری‌ها و همگرایی-منطقه‌ای پس از شکل‌گیری شورای همکاری‌خلیج‌فارس با چه تحولاتی مهمی روبه رو بوده است؟ در این راستا، فرض مهم این نوشتار این است که اولویت‌های شورای همکاری خلیج فارس پس از شکل‌گیری تغییر پیدا کرده و اعضاء با نهادسازی بسترمند،ضمن مدیریت همکاری‌ها،مقدمات لازم را برای تعمیق همگرایی‌اقتصادی در سطح فراملی در بخش‌های مختلف فراهم کرده و با افزایش وابستگی‌متقابل بین اعضاء به یک پروژه‌همگرایی مهم در جهت منطقه‌گرایی‌اقتصادی مبدل شده است.یافته‌های‌پژوهش نیز با بررسی فرایند مدیریت همکاری‌ها در جهت تعمیق همگرایی‌اقتصادی در چارچوب مدل تحلیلی پژوهش این فرض را تایید می‌کند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۶ خرداد ۹۶ ، ۲۰:۱۷
اسفندیار خدایی

دکتر سید جواد صالحی، عباس فرح بخش؛ دانشگاه شیراز

در دوره کنونی با افزایش اهمیت مناطق، سیستم هژمونیک برای حضور نظامی، حمایت از طرح‎های منطقه‎ای، پیشگیری و مقابله با تهدیدات متنوع و اعمال سیستم بازدارندگی، ایجاد پایگاه‎های نظامی در حوزه مناطق را به مثابه ابزاری جهت اعمال قدرت ضروری می‎داند. حضور نظامی آمریکا در مناطق مختلف جهان، از جمله غرب آسیا (خاورمیانه) به‎عنوان یکی از مناطق مهم و راهبردی، در قالب پایگاه‎های نظامی متنوع (زمینی، هوایی، دریایی و...) قابل تصور است. این پایگاه‎ها در خط مقدم تلاش‎های نظامی و امنیتی آن کشور در تسلط بر مناطق مختلف جهان و نیز باقی ماندن در چرخه راهبردی قدرت است. یازده سپتامبر، جنگ علیه تروریسم و اشغال عراق، نقش شبکه جهانی پایگاه‎های نظامی آمریکا را در حفاظت و پیشبرد منافع آمریکا برجسته‎تر نمود. از منظر قدرت هژمون، ایران به‎عنوان یک واحد ناراضی، تهدیدی عمده برای منافع آمریکا در منطقه غرب آسیاست؛ بنابراین، ایران در معرض تهدیدات مستقیم آمریکا قرار دارد و مقابله با تهدیدات این کشور از جمله ضروریات اساسی محسوب می‎شود. در این راستا، موضوعی که اهمیت می‎یابد تفکر درباره مدل بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران است. سؤال مهمی که مطرح می‎شود این است که «وجود پایگاه‎های متعدد نظامی آمریکا در منطقه غرب آسیا چه تأثیری بر مدل بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران می‎گذارد؟» پژوهش حاضر بر این باور است که پایگاه‎های نظامی با اعتباربخشی به تهدیدات و توانایی اعمال تهدیدات سبب می‎شود که ایران با محدودیت چرخه راهبردی روبرو گردد، اما این پایگاه‎ها، مدل بازدارندگی دیپلماسی را به سمت بازدارندگی مثلثی غیرمستقیم تغییر جهت می‎دهد و به همین سبب دیپلماسی دفاعی می‎تواند در خدمت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۲ خرداد ۹۶ ، ۱۰:۱۸
اسفندیار خدایی