مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

بایگانی

آخرین نظرات

پیوندها

۱۰۱ مطلب با موضوع «ترامپ، اوباما» ثبت شده است

✍️ اسفندیار خدایی
دکترای مطالعات آمریکا از دانشگاه تهران

🌿 سالهاست که مرگ بر آمریکا، نه در شعار، بلکه در عمل، و نه در سیاست خارجی، بلکه در تمام عرصه‌های داخلی و خارجی، محور سیاستهای جمهوری اسلامی است و بر تمام شئون زندگی ما از مدرسه و مسجد تا مجلس و رسانه و دانشگاه سایه افکنده است؛ و آمریکاستیزی اصلی‌ترین معیار انتخاب مسئولان و ملاک تعیین دوستان و دشمنان داخلی و خارجی‌مان بوده است. متقابلاً آمریکا نیز در دشمنی با جمهوری اسلامی سنگ تمام گذاشته و از هیچ فرصتی برای ضربه زدن به کشورمان مضایقه نکرده است. به عنوان نمونه، تحریمهای آمریکا پس از خروج ترامپ از برجام، به گفته محمدجواد ظریف وزیر خارجه قبلی، بیش از یک هزار میلیارد دلار بر اقتصاد ایران آسیب وارد کرده است. خسارت تحریمهای آمریکا قبل از توافق برجام نیز همین حدود برآورد شده است. جالب است بدانید کل بودجه عمرانی کشور در سال ۱۴۰۰ حدود یکصد و چهار هزار میلیارد تومان بود که با محاسبه دلار سی هزار تومانی می‌شود کمتر از سه و نیم میلیارد دلار. حالا این رقم را مقایسه کنید با خسارت دو تریلیون دلاری تحریمهای آمریکا تا عمق این خسارتها را دریابید. بعلاوه خسارتهای جنگ روانی و تبلیغاتی ایران‌هراسی، آسیب تحریمها به بیماران و کودکان، بیکاری جوانان و فروپاشی خانواده‌ها و فقر و فساد و فحشاء، فرار مغزها، و تبعات فسادآور دور زدن تحریمها و محدودیتهای علمی و تکنولوژیکی و حتی چراغ سبز آمریکا به صدام حسین در حمله عراق به ایران پس از تسخیر سفارت آمریکا و خسارتهای مالی و جانی فراوان این جنگ هشت ساله را هم در نظر بگیرید.

🌿 در این جدال نابرابر مقابل آمریکا، هزاران میلیارد دلار خسارت دیده‌ایم و ارزش پولمان بیش از چهار هزار برابر کاهش یافته و بیشتر جمعیت کشورمان به زیر خط فقر رفته است و بهترین دوران سرمایه انسانی جمعیت جوان کشور برای توسعه، تلف شده است. راستی جمهوری اسلامی چه خسارتهایی به اقتصاد و دولت و ملت آمریکا وارد کرده؟ ادامه این راه به زیان کدام طرف این درگیری است و کدام به سمت پرتگاه نزدیک می شود؟ آیا واقعاً راه سومی جز ادامه آمریکاستیزی یا تسلیم خفت بار وجود ندارد؟ آیا آمریکا و جمهوری اسلامی ناچارند که این جدال ایدئولوژیک را تا انتها یعنی تا نابودی یکی از طرفین ادامه دهند؟ خیر، اصولاً هنر سیاست به این است که بن بست موجود را بشکند و راه سومی بیابد یا بسازد و با بهره‌گیری از تجربیات سایر ملتها، حصار دوگانه جنگ نابرابر و تسلیم حقارت‌آمیز را بشکند. تعریف سیاست به این است که بیشتر ضربه بزنیم و کمتر ضربه بخوریم بلکه دشمنی خسارت بار را به رقابت و فرصتی برای رشد و پیشرفت تبدیل کنیم. ساعتی تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است. 

🌿 آمریکاستیزان گاهی بدرستی مو را از ماست می‌کشند، اما گاهی کوه را از کاه تشخیص نمی‌دهند. آنها بخشی از حقایق را بخوبی می‌بینند، اما بخشی را نادیده می‌گیرند یا بی‌اهمیت و طبیعی و بدیهی قلمداد می‌کنند. بررسی مواضع و سخنان آمریکاستیزان نشان می دهد که استدلالهای ایشان بر چهار فرض یا ستون لرزان زیر استوار است:

۰ نظر ۲۲ آذر ۰۰ ، ۱۲:۱۲
اسفندیار خدایی

🌎 رها کردن افغانستان در نقطه ۲۰ سال پیش، شکست فاجعه‌باری برای آمریکاست و تبعاتِ ناگواری برای افغانستان دارد

✍ اکونومیست 

🌿 در اوایل ماه جولای سال جاری میلادی، جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در پاسخ به خبرنگارانی که از وی در مورد عقب نشینیِ قریب الوقوع نیرو‌های آمریکایی از افغانستان سوال می‌پرسیدند گفت: «من می‌خواهم در مورد چیز‌های خوب و بهتر صحبت کنم.» در آن زمان این انتظار وجود داشت که در هفته‌های آتی، به نحو قابل توجهی نیرو‌های آمریکایی از افغانستان خارج شوند. چندان تعجب برانگیز نبود که بایدن در آن زمان می‌خواست تا بحث را عوض کند و جواب خبرنگاران را ندهد: آمریکا برای بیش از دو دهه در افغانستان جنگیده است. این کشور بیش از دو تریلیون دلار در افغانستان هزینه کرده و در این دوران، هزاران نیروی آمریکایی و همچنین ده‌ها هزار نفر از مردم افغانستان نیز جان خود را از دست داده اند (چه نظامیان و چه غیرنظامیانِ افغان). با این حال، اکنون دولت آمریکا پایانی را بر ماجراجویی خود قرار داده و عملا هیچ دستاورد روشن و قابل توجهی نیز برای قرار دادن آن در پیش چشمِ افکار عمومی، از حضور بیست ساله خود در افغانستان ندارد.

 

🌿 درست است که گروه تروریستی القاعده که متهم اصلی در جریان حملات یازدهم سپتامبر به آمریکا بود، دیگر قدرت چندانی در افغانستان ندارد (اگرچه که این گروه به طور کامل از صحنه افغانستان محو نشده است). با این حال، دیگر گروه‌های افراط گرایِ ضدآمریکایی نظیر شاخه افغانستانِ گروه داعش، در این کشور به نحو فعالی در حال کنش ورزی و قدرت گرفتن هستند....

۳ نظر ۲۱ تیر ۰۰ ، ۱۳:۴۴
اسفندیار خدایی

اسفندیار خدایی
دکترای مطالعات آمریکای شمالی از دانشگاه تهران

1-  ترامپ در این مناظره متمرکزتر و هوشیارتر از دفع قبل بود. حتی جایی که دستش خالی بود، با حمله به بایدن، توپ را به زمین او می انداخت. در مناظره قبلی ترامپ بازنده بود، عصبی و پریشان بود و وسط حرف بایدن می پرید. اما این بار ترامپ آرامش و تسلط بهتری داشت.

2-  بایدن مثل دفعه قبل بود، اشتباه خاصی نکرد، اما حضور ذهن و جنگندگی ترامپ را نداشت، انتظار هم می رفت، ترامپ به عنوان رئیس جمهور هر روز با رسانه ها و آمار و ارقام سر وکار دارد. اما بایدن دست و پا بسته هم نبود و در انتقال منظورش موفق بود گرچه به خوبی از عملکرد دولت خودش و اوباما دفاع نکرد.

3-  شاید علت برنده بودن بایدن در مناظره قبل، این بود که با تبلیغات ترامپ و هوادران او با واژه هایی همچون بایدن خواب آلو، مردم انتظار داشتند، بایدن حتی نتواند تا آخر مناظره سر پا بایستد. اما او ایستاد و خندید و آرامش بیشتری نسبت به ترامپ داشت و به نظر من، در آن مناظره برنده بود.

4-  مناظره اول مهمتر از مناظره دوم بود. به دو دلیل: اولاً برداشت اول در قضاوت مردم مهمتر است، ثانیاً تاکنون یعنی تا قبل از این مناظره دوم، حدود پنجاه میلیون نفر (یک سوم رای دهندگان) رای خود را در صندوق انداخته اند و این مناظره تاثیری بر آرای ایشان ندارد.

5-  ترامپ در اولین سوال مناظره در موضوع بحران کرونا پیشدستی کرد  و به ایالتهایی مثل نیویورک و پنسیلوانیا اشاره کرد که فرماندار دموکرات داشته اند اما بیشترین تلفات کرونا را هم داشته اند و نتیجه گرفت که اگر مدیریت کشور با دموکراتهایی مثل بایدن بود، تلفات خیلی بیشتر بود. بایدن حرف تازه ای جز اشاره به آمار بالای قربانیان کرونای آمریکا و اظهارات عجیب و غریب ترامپ مثل خوردن مواد ضدعفونی کننده، چیز جدید و محکمی درباره مدیریت دولت ترامپ در کرونا نگفت و ظاهراً خودش برنامه مشخصی در این زمینه نداشت. من متقاعد شدم که اگر رئیس جمهور آمریکا دموکرات بود، احتمالاً خیلی فرقی نداشت!

6-  در مورد سوال مداخله چین و ایران و روسیه در انتخابات آمریکا به هر دو کاندیدا نمره مساوی می دهم. اول بایدن جواب داد، با قاطعیت مداخله خارجی این کشورها را محکوم کرد و گفت این مداخلات نقض حاکمیت ملی ما هستند و اتهامات کمک روسیه به ترامپ را تکرار کرد. ترامپ هم نتوانست حرف خود را در کمک کشورهای خارجی به بایدن به کرسی بنشاند. بایدن هم همینطور نتوانست ارتباط ترامپ و روسیه را به کرسی بنشاند..

۰ نظر ۰۳ آبان ۹۹ ، ۲۰:۱۳
اسفندیار خدایی

 

دنیای اقتصاد- سعیده سادات فهری : ناصر هادیان، استاد دانشگاه تهران در گفت‌و‌گو با «اکو ایران» درباره مناسبات ایران و آمریکا در صورت پیروزی جو بایدن، نامزد دموکرات‌ها در انتخابات ریاست‌جمهوری گفت: «اگر بایدن رئیس‌جمهور آمریکا شود، این احتمال وجود دارد که واشنگتن را به برجام بازگرداند؛ اما این امر برای یک بازه زمانی ۱۸ ماهه یا دوساله تعیین‌کننده خواهد بود و بعد از آن به‌دنبال از سرگیری دوباره مذاکرات با ایران است.» به گفته هادیان، این محتمل‌ترین گزینه سناریو در صورت پیروزی جو بایدن در انتخابات خواهد بود.

۱ نظر ۰۳ خرداد ۹۹ ، ۱۲:۲۶
اسفندیار خدایی

توحید افضلی- دکترای مطالعات آمریکای شمالی دانشگاه تهران

انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر سال 2020 برگزار خواهد شد و تقریباً نامزد نهایی دو حزب عمده آمریکا مشخص شده است. پیش از بحران کرونا و مشکلات اقتصادی پس از آن شاید تصور می‌شد که ترامپ به احتمال فراوان برای دومین بار نیز پیروز انتخابات ریاست‌جمهوری خواهد شد اما اکنون به نظر می‌رسد که شرایط پیچیده شده و پیش‌بینی نامزد پیروز دشوار می‌نماید.

هر چند بایدن با سن بالای خود و عدم ثباتی که در گفتار و رفتار خود نشان داده بسیاری را در حزب دموکرات ناامید کرده است اما نظرسنجی‌ها همچنان از جایگاه مطلوب وی در مقابل ترامپ خبر می‌دهند. ضمن اینکه وی از حمایت کامل متنفذین حزب نیز برخوردار است. از این رو احتمال ریاست‌جمهوری بایدن چندان پایین به نظر نمی‌رسد. بسیاری بر این باورند که ریاست جمهوری بایدن به منزله احیای سیاست خارجی آمریکا در دوران باراک اوباما خواهد بود. این موضوع بیش از همه در مورد ایران صدق می‌کند چرا که بایدن از بازگشت به برجام در صورت رسیدن به کاخ سفید خبر داده است. بنابراین در نظر گرفتن سناریوی ریاست‌جمهوری بایدن ضروری است و کنش وی در قبال ایران از اهمیت خاصی برخوردار است.

 بایدن در تمام نظرسنجی های تک به تک با ترامپ در یک ماه و نیم گذشته درصد بالاتری را به خود اختصاص داده است که ضریب درصد تقریبی بایدن 53 در برابر 42 درصد برای ترامپ بوده است. میانگین نظرسنجی های در سطح ملی نیز برتری را به بایدن میدهد و یکی دیگر از نظرسنجی های معتبر ملی امتیاز 6.4 را برای بایدن نشان میدهد...

۰ نظر ۲۷ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۲:۵۶
اسفندیار خدایی

نویسنده: نکتار گان؛  سی‌ان‌ان 
ویروس جدید کرونا زندگی‌ها و معیشت‌ها در ایالات‌متحده و چین را ویران کرد. اما به جای اینکه باعث شود این دو کشور برای مبارزه با این پاندمی [فراگیری] با یکدیگر همراهی بیشتری داشته باشند موجب شده که روابط‌شان پیوسته و به شکل مارپیچ‌واری خدشه‌دار شود و شعله‌های یک ناسیونالیسم بالقوه خطرناک را فروزان سازد.


چین در داخل و خارج به‌دلیل نحوه پرداختش به این ویروس- به‌ویژه در روزهای اولیه شیوع این بیماری- در معرض انتقاد زیادی قرار گرفته است. پکن با نفی و رد این انتقادات با لحنی تند و گزنده می‌گوید کارش فقط «پاسخگویی به اتهامات دروغین شده است» به‌ویژه از سوی ایالات‌متحده. در ماه مارس و در زمانی که این پاندمی جهان را درمی‌نوردید و همه را خشمگین کرده بود، «ژائو لی جیان»، سخنگوی وزارت خارجه چین، آشکارا با توسل به «تئوری توطئه» که یک تئوری بی‌بنیان است اعلام کرد که این ویروس احتمالا از سوی ارتش آمریکا وارد چین شده است. چند روز بعد، دونالد ترامپ این ویروس را «ویروس چینی» نامید و انگشت اتهام را به سوی چین نشانه رفت آن هم در زمانی که این ویروس داشت به تدریج شهرهای اصلی آمریکا را در می‌نوردید.

 

اگرچه ترامپ یک هفته بعد از این موضع عقب‌نشینی کرد اما انگشت اتهام به چین در اینجا متوقف نشد. در هفته‌های اخیر دولت ترامپ بارها نحوه رسیدگی و پرداختن چین به این ویروس در روزهای اولیه شیوع آن را مورد انتقاد قرار داده و میزان مرگ‌ومیر و واکنش‌های اولیه این کشور را زیر سوال برده است. هفته گذشته، ترامپ و وزیر خارجه‌اش پمپئو- بدون ارائه ادله‌ای- اعلام کردند منشأ این ویروس آزمایشگاه شهر ووهان بوده است. پکن هم اتهامات آمریکا را بی‌پاسخ نگذاشت و در واکنش اعلام کرد که این نوع موضع‌گیری‌ها، تاکتیک‌های انتخاباتی برای انتخاب دوباره و تقویت مواضع ترامپ در میان رای‌دهندگان جمهوری‌خواه است. همزمان رسانه‌های دولتی چین هم با ادبیاتی سخت و گزنده به پمپئو تاخته و او را «شیطان»، «گناهکار» و «دشمن بشریت» خطاب کردند.


اما این ادبیات گزنده بسی عمیق‌تر از جنگ کلمات است. دولت ترامپ درصدد ترسیم برنامه‌ای برای مجازات چین به‌خاطر این پاندمی است؛ گزینه‌های تقابلی عبارتند از تحریم، لغو تعهدات بدهی آمریکا و برقراری سیاست‌های تحریمی جدید. ترامپ و تنی چند از مقام‌های دولت او درحال تهیه فهرستی از متحدان و افزودن کشورهای دیگر به آن در راستای راه‌اندازی کمپین فشار علیه چین هستند..

۰ نظر ۲۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۹:۴۴
اسفندیار خدایی

نویسنده: عباس ترابی، کارشناس ارشد مطالعات آمریکا از دانشگاه تهران

«گفتمان» در سیاست خارجی، کارکردی مشابه «ساختار» در نظریه نوواقعگرایی دارد، لذا تحول در حوزه گفتمان سیاست خارجی حکومت ها، موجبات تغییر و تحول در "رفتار" آنان خواهد داشت. حال باید دید که آیا گفتمان سیاست خارجی نظام اسلامی در ایران در سایه تحریم های طولانی مدت ایالات متحده، بالاخص در دوره تقریبا چهار ساله ریاست جمهوری دونالد ترامپ دچار تغییر شده است و یا خواهد شد؟

برای پاسخ به این پرسش، بهتر است ابتدا به این سوتفاهم تاریخی بپردازیم و این نکته را آشکار کنیم که دلیل تحریم های طولانی مدت کاخ سفید علیه جمهوری اسلامی ایران، به گروگان گرفته شدن ۴۴۴ روزه دیپلمات های آمریکایی در تهران -که در تاریخ ۱۳ آبان ماه سال ۱۳۵۸ رخ داده بود- نیست. بلکه این "انتظار تغییر رفتار" نظام سیاسی جدید حاکم بر تهران است که همواره واشنگتن را امیدوار می کند که با اعمال فشار -گاه حداکثری- سعی کنند آن را به نفع خود و یا در جهت منافع خود تغییر دهند. چرا که اگر رفتار سیاست خارجی ایران بعد از انقلاب، بلافاصله بعد از گروگانگیری تغییر کرده بود، از آن حادثه چیزی جز  روایت یک واقعه تاریخی در کتب تاریخ برداشت نمی شد.

بنابراین، خواست "تغییر رفتار" نظام برآمده از انقلاب، از همان ابتدای تاسیس در تهران، از جانب کاخ سفید دنبال شده است؛ و چون هرگز برآورده نشده است، پس واقعه گروگانگیری در ظاهر علت العلل این عدم روابط معرفی شده است. در حالی که این حادثه خود تنها یک معلول بیشتر نیست. حال که این اشتباه تاریخی روشن شده است؛ باید علت را نه در عوامل خارجی، بلکه در ایدئولوژی و آرمانگرایی ارزش محوری دانست که با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، به بار نشست. امری که ذاتا با آنچه ایالات متحده از ایران انتظار دارد، سازگار نیست.

لذا، از آنجایی که ذات انقلاب اسلامی که در ایران به وقوع پیوست، بر مبنای گفتمان ایدئولوژیک و آرمانگرایی امت محور (ارزش محور) استوار بوده است و به این جهت که این گفتمان امت محور، به آموزه «انقلاب مستمر» بجای اندیشه «انقلاب مستقر» معتقد است؛ پس در عمل بجای اینکه متحد منطقه ای ایالات متحده باشد، بعنوان رقیب این کشور در سطح منطقه خلیج فارس و خاورمیانه عمل می کند. 

۰ نظر ۲۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۱:۲۱
اسفندیار خدایی

اسفندیار خدایی، دکترای مطالعات آمریکا، دانشگاه تهران

آمریکا یک کشور خارجی در یک قاره دور نیست. در این روزگار کرونایی هم آمریکا مسئله زندگی ماست و در خانه، بازار، مدارس، مساجد و حتی سر سفره غذای ما هم حضور دارد. باورهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و دینی ما در مخالفت یا همراهی با آمریکا تعریف می شود: برخی آمریکا را خدا می دانیم و برخی شیطان می شماریم. شما یا آمریکاستیزید یا آمریکاپرست و بین این دو، هیچ آئین سومی وجود ندارد. اگر هست، صدای آن در هیاهوی آمریکاستیزان و آمریکاپرستان خفه می شود. مردم، رسانه ها، هنرمندان، ورزشکاران، دانشمندان و حتی مسئولان ما نیز خواسته یا ناخواسته به این دو آئین تقسیم می شوند و برچسب آمریکاپرستی و آمریکاستیزی بر پیشانی آنها نقش بسته است. نگاه ما به خارج کشور نیز اینگونه است و همه کشورها را با همین معیار تقسیم می کنیم.

آمریکاپرستان، آمریکا را مدینه فاضله می خوانند و همه رفتارهای آمریکا را منطقی می شمارند و تحسین می کنند. آنها به قدرت و ثروت و فرهنگ آمریکایی ایمان دارند و به آنچه غیر آمریکایی است به دیده تحقیر می نگرند. از طرف دیگر، آمریکاستیزان آمریکا را شیطان بزرگ می خوانند و ریشه همه بدبختی ها را در آمریکا می پندارند. مثلاً اگر ویروس کرونا می آید، با قاطعیت انگشت اتهام را به سمت آمریکا نشانه می روند و دلیل هم نمی خواهند و دلیل برخی شان هم این است که چون این ویروس از شهر مقدس قم وارد کشورمان شده است پس کار آمریکاست تا قلب جهان تشیع را هدف بگیرد و باور مردمان را از اسلام و روحانیت برگرداند. کسانی هم هستند که به زبان آمریکا را دشنام می دهند اما دلشان برای آمریکا می تپد؛ آنها هم در زمره آمریکاپرستان قرار می گیرند.

این دو گروه در یک چیز اشتراک دارند: آنها با عینک آمریکایی به دنیا نگاه می کنند. هم آمریکاپرستان و هم آمریکاستیزان معتقدند که کارهای آمریکا طبق برنامه و حساب و کتاب است. هر دو آمریکا را آنقدر بزرگ می دانند که هدف زندگی را در مبارزه با آمریکا و یا آمریکاپرستی خلاصه می کنند. این دو گروه تنها در هدف آمریکا با هم اختلاف نظر دارند، یکی آمریکا را شر مطلق می داند و دیگری خیر مطلق می خواند. مثلاً آمریکا به عراق حمله کرد و دولت صدام حسین را سرنگون کرد. آمریکاستیزان شک ندارند که هدف آمریکا در این حمله، سلطه بر جهان اسلام و البته مقابله با جمهوری اسلامی است. اما آمریکا پرستان با قاطعیت می گویند حمله آمریکا به عراق با هدف ایجاد امنیت و دموکراسی در جهان اسلام و مبارزه با دیکتاتوری بود. (امروز پس از هفده سال، اغلب تحلیل گران اتفاق نظر دارند که حمله آمریکا به عراق اشتباه بزرگی بود، بسیار هزینه داشت، امنیت آمریکا و متحدان را بیشتر نکرد و هیچ دستاورد دیگری هم برای آمریکا نداشت؛ بلکه موازنه قدرت را به نفع ایران تغییر داد و بغداد را به تهران تقدیم کرد). اما این دو گروه باور ندارند که آمریکا هم گاهی اشتباه می کند، گاهی کار خیر می کند و گاهی شر.

آمریکاپرستان معتقدند اگر آمریکا کاری می کند که به ظاهر خوب نیست، عیب از ماست که دقت نمی کنیم. اگر در جنگ جهانی دوم آمریکا بر سر مردم هیروشیما و ناکازاکی ژاپن بمب اتم انداخت، چاره ای نداشت و اتفاقاً این بهترین کار ممکن بود، چون موجب شد ژاپن تسلیم شود و جلوی جنگ و خونریزی بیشتر را گرفت...

۳ نظر ۱۰ فروردين ۹۹ ، ۱۳:۵۰
اسفندیار خدایی
مهدی خانعلی‌زاده
در جامعه ایران و در میان اهالی سیاست، معمولا نگاه دوقطبی به سیاست در ایالات متحده آمریکا وجود دارد؛ یعنی همان نگاه سنتی که مبتنی بر فعالیت دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه در این کشور است.اما ماجرا به همین سادگی نیست.
۰ نظر ۰۱ فروردين ۹۹ ، ۱۰:۵۱
اسفندیار خدایی

✍ پیتر ونر
🔹 آتلانتیک

🌿 هر چند مدت زمانی بیش از آنچه می‌بایست، به طول انجامیده، اما بالاخره آمریکایی‌ها اکنون چهره واقعی ترامپ دیدند. وقتی در ژانویه ۲۰۱۶ نوشتم با وجود آن که عمری یک جمهوریخواه بوده‌ام و برای سه دولت جمهوریخواه پیشین آمریکا کار کرده‌ام اما هرگز به ترامپ رای نخواهم داد. حتی اگر دولتش بیش از دولت هیلاری کلینتون با دیدگاه‌های سیاسی من هماهنگ باشد. آن زمان بسیاری از دوستان جمهوریخواه من مبهوت ماندند...

۱ نظر ۲۶ اسفند ۹۸ ، ۱۸:۱۵
اسفندیار خدایی

جان سوپلدبیر آمریکای شمالی بی‌بی‌سی

در دنیا دو عدد همیشه برای دونالد ترامپ مهم بوده‌اند و او نیز شش دانگ حواسش به آن‌ها بوده است. این دو عدد در ذهن او پیوندی ناگسستنی دارند.

عدد اول میزان محبوبیتش است. اهمیتش هم مشخص است. از زمان پایان جنگ جهانی دوم و انجام منظم نظرسنجی، همه رئیس‌جمهوری‌ها از هری ترومن به بعد نگران عملکردشان از نظر مردم آمریکا بوده‌اند. چیز عجیبی نیست.

عدد دوم تراز بورس است. در حالی که خیلی از رئیس‌جمهوری‌ها به این عدد توجه کرده‌اند، هیچکس مثل دونالد ترامپ شیفته بازار بورس نبوده است. اگر هم بوده‌اند مرتبا مثل او درباره آن صحبت نکرده‌اند.

محاسبه او این است که روند افزایشی تراز بورس باعث افزایش محبوبیتش خواهد شد، و در انتخابات ماه نوامبر پیروز می‌شود. لذا حتی وقتی که باد در بادبان بورس است جناب رئیس‌جمهور سینه‌اش را پر از باد می‌کند و به امید بالاتر بردن تراز بورس در بادبان وال استریت می‌دمد. و هر بار که تراز بورس به رکورد جدیدی دست پیدا می‌کند، او نیز با ارسال توییتی جشن می‌گیرد - عدد دقیقش ۲۸۰ توییت است. به عبارت دیگر، او در دوره ریاستش هر چهار روز یک بار قربان و صدقه بازار بورس رفته است.

 

اما بروز ویروس کرونا چهار ستون بورس را لرزانده است و تراز بورس در دو هفته گذشته سقوط کرده است. روز دوشنبه شیب این سقوط چنان زیاد شد که مجبور شدند معاملات را برای مدتی متوقف کنند. سقوط ۷ درصدی بازار باعث شد تا کلیه معاملات به مدت ۱۵ دقیقه متوقف شود تا بلکه فعالان بازار بورس بر خود مسلط شوند. آن‌ها هم نفس عمیق کشیدند، بر خود مسلط شدند و بعد از پایان ۱۵ دقیقه بازارها به روند نزولی خود ادامه...

۰ نظر ۲۳ اسفند ۹۸ ، ۱۷:۰۷
اسفندیار خدایی

برنی سندرز، سناتور ترقی‌خواه که پیشتاز انتخابات  ترامپ است بارها تاکید کرده می‌خواهد "انقلابی در واشنگتن" و نظام سیاسی آمریکا به راه بیاندازد. او چهل سال است که در صحنه سیاسی فعال است و به طور مستمر بر باورهایش تاکید کرده است. اما این باورها کدامند و مردم آمریکا سندرز را به چه می‌شناسند؟

۱- او یک دموکرات سوسیالیست است

برنی سندرز یک "دموکرات سوسیالیست" خودخوانده است هر چند در طول چهار دهه گذشته کم‌کم به درجه‌ای از اعتمادبنفس رسیده که دیگر خود را فقط "سوسیالیست" بخواند؛ "من یک سوسیالیست هستم و همه این را می‌دانند." این وقتی مهم‌تر جلوه خواهد یافت که بدانیم از زمان جنگ سرد تا امروز واژه‌های کمونیسم و سوسیالیسم در صحنه سیاسی آمریکا دو واژه "سمی و خطرناک" بوده‌اند و کمتر سیاست‌مداری جرات کرده با استفاده این صفات برای خود در واشنگتن "سرپا" بماند. اما برنی سندرز در سال ۲۰۱۵ تلاش کرد تا با ارایه تعریف خود از دموکراتیک سوسیالیسم کمی داغ و ننگ اجتماعی پیرامون آن را تلطیف کند. او پنج سال پیش و در آستانه آغاز رقابت حزبی خود با هیلاری کلینتون گفت: "دموکراتیک سوسیالیسم یعنی این که شرایط اقتصادی به گونه‌ای تغییر کند که همگان از آن سود ببرند نه فقط پولداراها."

۰ نظر ۱۲ اسفند ۹۸ ، ۲۱:۱۶
اسفندیار خدایی

پل پیلار / نشنال اینترست

  با نزدیک شدن به انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۰، رییس‌جمهوری آمریکا اکنون به فکر تغییر رویکرد خود در قبال ایران افتاده؛ تغییری که می‌تواند وی را پیروز انتخابات کند.
دونالد ترامپ که با ترک توافق هسته ای با ایران، به طرز احمقانه ای اجماع بین المللی بر سر چگونگی توافق با تهران را برهم زده، هنوز یک راه دیپلماتیک پیش رو دارد.
اکنون سیاست ایالات متحده در قبال ایران باید در راستای تلاش برای بهبود نافرجامی های حاصل از برهم زدن نظم بین المللی توسط رییس جمهوری آمریکا باشد. سیاست  ترامپ در ابتدا بر مقابله با ایران استوار بود اما وی با نزدیک شدن به تاریخ انتخابات،  با هدف پیروزی دوباره در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰، تصمیم به جلوگیری از رویارویی گرفت. لذا هرگونه امید به موفقیت وی در انتخابات در گرو تغییر چشمگیر سیاست های واشنگتن است.

از جمله نخستین گام های جدی ترامپ برای آغاز فشار حداکثری بر ایران، خروج از توافق هسته ای بود که بی تردید یکی از انگیزه های اصلی وی برای این خروج، فشارهای اسراییل بود؛ رژیمی که مخالف هرگونه توافق با ایران است.

دولت ترامپ پس از خروج از توافق هسته ای اشارات مبهمی به ایجاد یک توافق بهتر داشت اما هرگز زوایای این معامله را روشن نساخت. بازیگران مختلف در دولت وی خواسته های متفاوتی داشتند. به ویژه "جان بولتون" مشاور سابق امنیت ملی که همواره خواستار حمله نظامی به ایران بود.

۰ نظر ۰۴ دی ۹۸ ، ۰۸:۴۹
اسفندیار خدایی

سخنرانی رابرت زولیک، رئیس پیشین بانک جهانی درباره شورای تجاری آمریکا-چین

موسسه کارنگی 

در سال 2005 در برابر کمیته ملی درباره روابط آمریکا و چین یک سخنرانی با عنوان «چین به کجا می‌رود: از عضویت به مسئولیت؟» انجام دادم. در آن زمان هفت رئیس‌جمهور آمریکا از هر دو حزب به مدت 30 سال تلاش کرده بودند یک چین فقیر و منزوی به لحاظ اقتصادی را در نظامی بین‌المللی ادغام کنند که آمریکا آن را طراحی و هدایت کرده است. در آن زمان گفتم که چین از انزوا بیرون آمده و به جهان پیوسته و به یک بازیگر بر سر میز تبدیل‌شده است. در آن زمان گفتم که باید دید چین چطور از نفوذش استفاده خواهد کرد؟

از چین خواستم به فراتر از عضویت در نظام بین‌الملل نگاه کند تا «به یک ذینفع مسئول در آن نظام تبدیل شود.» هشدار دادم که آمریکا نخواهد توانست نظم اقتصادی بین‌المللی باز را حفظ کند مگر درصورتی‌که چین در تقسیم مسئولیت‏ ها همکاری کند و از قدرتش به شکلی سازنده استفاده کند. این‌که درخواستم برای اقدام مسئولانه چین را با لحنی محترمانه مطرح کردم، خوشایند برخی نبود. ایده من در را به روی دیدگاه‏ ها و پیشنهاد‌های چینی‏ ها برای رسیدگی به چالش ‏های مشترک باز کرد.

۰ نظر ۲۹ آذر ۹۸ ، ۲۱:۰۳
اسفندیار خدایی

We gather today, under the dome of this temple of democracy, to exercise one of the most solemn powers that this body can take: the impeachment of the President of the United States.

No Member – regardless of party or politics – comes to Congress to impeach a President.  But every one of us, as our first act as a Member of Congress, stood on this historic House Floor, before our beautiful American flag, and raised our hands in this sacred oath: ‘I do solemnly swear that I will support and defend the Constitution of the United States against all enemies, foreign and domestic… So help me God.’

۰ نظر ۲۸ آذر ۹۸ ، ۱۰:۲۷
اسفندیار خدایی

هر روز صبح هنگامی که اینجا گردهم می آییم هر یک از نمایندگان از جا بر می خیزد و بر پیمان و وفاداری خود به پرچم (آمریکا) تاکید می کنیم. هر روز در سراسر کشور، بچه ها در مدارس، نظامیان و مقام های کشوری نیز وفاداری شان را به پرچم کشور تازه می کنند. 
اجازه بدهید این پیام وفاداری را مرور کنیم: «من به پیمان وفاداری خود به پرچم آمریکا تاکید می کنم و نیز به جمهوری که این پرچم نماد آن است؛ یک ملت در پناه خدا، جدایی ناپذیر و دارای آزادی و عدالت برای همه.» 
"جمهوری که این پرچم نماد آن است"، چیزی است که ما امروز در اینجا می خواهیم درباره ی آن سخن بگوییم. جمهوری که باید حافظ و نگهبانش باشیم. 

ما امروز اینجا زیر گنبد این خیمه ی دموکراسی گردهم آمده ایم تا بزرگ ترین و جدی ترین قدرتی را که این نهاد می تواند برای خود داشته باشد به مرحله ی اجرا بگذاریم: استیضاح رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا!

۰ نظر ۲۸ آذر ۹۸ ، ۱۰:۱۰
اسفندیار خدایی

کوروش احمدی, روزنامه اعتماد

اینکه گویا ترامپ رهبری «پیش‌‌بینی‌ناپذیر» است، به تکراری ملال‌آور در داخل و خارج ایران تبدیل شده است. این موضوع برای ما به لحاظ سیاستگذاری مهم است و ضروری است به آن پرداخته شود. عمدتا ترامپ خود منشا ایجاد چنین تصوری بوده است. او از دوران مبارزات انتخاباتی کرارا از لزوم پیش‌بینی‌ناپذیر بودن امریکا در سیاست خارجی سخن گفته است. او در آوریل 2016 در یک سخنرانی انتخاباتی از «دکترین پیش‌بینی‌ناپذیری» گفت و تاکید کرد که «ما باید غیرقابل پیش‌بینی باشیم.» او نشان داده که به پیش‌بینی‌ناپذیر بودن به عنوان یک حربه و یک اهرم فشار می‌نگرد و معتقد است که تنها در این صورت دستش برای مذاکره در هر حوزه‌ای باز خواهد بود. به باور نگارنده ترامپ رهبری پیش‌بینی‌ناپذیر نیست. تصمیمات او بیشتر شفگتی‌ساز است تا غافلگیر‌کننده. تاکید مکرر ترامپ بر لزوم پیش‌بینی‌ناپذیری را نباید مترادف با پیش‌بینی‌ناپذیر بودن او در عمل دانست.

۰ نظر ۱۹ مرداد ۹۸ ، ۲۳:۰۸
اسفندیار خدایی

مجتبی نجفی

🎲 شانس در سیاست بی تاثیر نیست. یکی از بدشانسی های مردم ایران، پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بود. شکست ترامپ برجام را در نهایت حفظ می‌کرد. ورود ترامپ به کاخ سفید، به نتانیاهو و سران عربستان سعودی و چند کشور حاشیه خلیج فارس این امکان را داد تا پرونده ایران را از "عادی شدن" به سمت "امنیتی شدن" هدایت کنند. می توان گفت با اعمال تحریم های موثر یکجانبه و اقدامات هدفمند دولت آمریکا در برابر ایران ما به دوران "پیشابرجامی" بازگشته‌ایم. بنظر می‌رسد تنها شکست ترامپ در انتخابات آینده ریاست جمهوری آمریکا می تواند این دوران را متوقف کند. 

۰ نظر ۰۸ مرداد ۹۸ ، ۱۶:۳۴
اسفندیار خدایی

نویسنده: پیتر آزبورن منبع: میدل ایست آی

🌿 با انتخاب بوریس جانسون به عنوان نخست‌وزیر، بریتانیا دونالد ترامپ خودش را به عنوان رهبر ملی خواهد داشت. یک نسخه کپی از دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا. جانسون هم مانند ترامپ قوانین خودش را ابداع می‌کند. جانسون همانند ترامپ اظهارات نژادپرستانه به زبان می‌آورد. جانسون متولد آمریکا درست مانند ترامپ یک فرصت‌طلب واقعی است. مردی بدون ارزش‌ها. او به مانند ترامپ از استیو بنن ناسیونالیست مشورت می‌گیرد. او مانند ترامپ به اقلیت‌ها حمله می‌کند.

۸ نظر ۰۴ مرداد ۹۸ ، ۱۰:۱۳
اسفندیار خدایی
دکتر اسفندیار خدایی

 ما گمان می‌کردیم که امضاء دولتهای مختلف بخصوص آمریکا پشتوانه محکمی برای برجام است. در حالیکه در روابط بین‌الملل قدرت تضمین کننده اجرای قراردادها و پیمان­هاست نه تعهدات قانونی یا الزامات اخلاقی. مطابق مبانی واقع‌گرایی، تمام دولتها به دنبال منافع خود هستند و پیمانها و توافقات فقط تا وقتی دوام می آورند که قدرت کافی پشت سر آنها باشد. 

 اشتباه ما این بود که پشت برجام را خالی کردیم و از فرصت پیش آمده و چندین برابر شدن فروش نفت پس ازتوافق، خود را برای روز خروج آمریکا از برجام یا برهم زدن این قرارداد آماده نکردیم در تهیه ابزار کافی برای حمایت از منافعمان در برجام غفلت ورزیدیم. دو جناح سیاسی چنان مشغول دعوای خوب یا بد بودن برجام و جزئیات توافق شدیم که گمان نمی کردیم آمریکا به آسانی از برجام خارج شود و هیچ برنامه ای برای دفاع از حقوقمان در این توافق در صورت استنکاف طرف مقابل نداشتیم. اصولگرایان می گفتند آمریکا در این توافق چنان پیروز شده است که هرگز از آن خارج نمی شود و دولتمردان می گفتند آمریکا قانوناً نمی تواند از این توافق بین‌­المللی چندجانبه خارج شود.

 تصور کنید که ایران پس از توافق برجام با بهره‌گیری از فرصت پیش آمده، ظرف این چند سال، حدود یک پنجم از عایدات برجام را ذخیره می‌کرد. پس از توافق، فروش نفت ایران چندین برابر شد و درآمد هنگفتی نصیب کشور شد ولی قدر آن را ندانستیم. آیا اگر با برنامه ریزی عاقلانه حدود یکصد میلیارد دلار را پشتوانه جنگ اقتصادی می کردیم، آیا امروز ترامپ می­توانست به آسانی از برجام خارج شود و ایران را تحت فشار قرار دهد؟ آیا در آن صورت، هیچ چشم اندازی برای توفیق تحریمهای آمریکا متصور بود؟
۰ نظر ۱۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۰:۲۱
اسفندیار خدایی

🎲 وجه مشترک این چهار نامزد دموکرات که دارای بیشترین شانس برای پیروزی در رقابتهای مقدماتی این حزب هستند، اعلام پایبندی آنها نسبت به توافق هسته ای با ایران است. هر اندازه به رقابتهای انتخابات درون حزبی دموکراتها در ایالات "آیووا" و" نیوهمشایر" نزدیک تر می شویم، نامزدهای بیشتری برای حضور در این آوردگاه سیاسی ابراز آمادگی می کنند. در حالی که حدود 19 ماه تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ( در 13 آبان 1399) زمان باقی مانده است، 18 نامزد دموکرات در صدد جمع آوری کمکهای مردمی و راه اندازی کمپینهای تبلیغاتی برای حضور در این رقابت هستند. اگرچه در نهایت، تنها یک نامزد از حزب دموکرات به رقابت نهایی با ترامپ راه پیدا می کند اما همین مسئله، منجر به حساس تر شدن رقابتهای درون حزبی دموکراتها می شود. در این میان، نام افرادی مانند جو بایدن معاون رئیس جمهور سابق ایالات متحده آمریکا، برنی سندرز سناتور کهنه کار ایالت ورمونت،الیزابت وارن و کامالا هریس دو سناتور مشهور آمریکایی دیگر به چشم می خورد.

۰ نظر ۱۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۲:۳۰
اسفندیار خدایی

🎤 مصاحبه ایرنا با دکتر اسفندیار خدایی

 دولت ترامپ در آخرین اقدام ضد ایرانی خود، سپاه پاسداران را در لیست گروههای تروریستی گنجانده‌است. در همین زمینه اسفندیار خدایی کارشناس مسائل آمریکا در گفتگو با خبرنگار سیاسی ایرنا اظهار داشت: این اقدام را باید در چارچوب برنامه های ترامپ و حلقه ضد ایرانی در اطراف وی– کسانی مانند بولتون و پمپو – دانست و ادامه همان سیاست گام به گام دولت ترامپ علیه ایران است و باید منتظر آن باشیم که در آینده نهادها و سازمان‌های دیگر جمهوری اسلامی ایران را در لیست گروه‌های تروریستی قرار دهد.

 کارشناس مسائل آمریکا ماهیت این اقدام دولت ترامپ را اقتصادی اعلام کرد و ادامه داد: آمریکا در حال حاضر در شرایطی نیست که بخواهد وارد درگیری نظامی شود، این کشور وقتی وارد اقدام نظامی می‌شود که بتواند آن را تمام کند، در غیر این صورت وارد نمی‌شود. با توجه به اوضاع افغانستان، عراق و حتی اسرائیل و حزب‌الله چنین اقدامی توسط ایالات متحده بعید است و عواقب نامشخصی دارد.

 به گفته دکتر اسفندیار خدایی، یکی از اهداف حلقه ضد ایرانی دولت آمریکا از گنجاندن سپاه در لیست گروه های تروریستی این است که چنانچه ترامپ در انتخابات 2020 شکست خورد و دولتی دموکرات و حامی برجام به قدرت رسید، نتواند به آسانی روابط با ایران را بهبود بخشد و به برجام بازگردد. سیستم سیاسی حاکم بر آمریکا بر این قاعده استوار است که برای برداشتن تحریم‌ها و یا خارج کردن یک گروه از لیست گروه های تروریستی، دولت آمریکا باید بتواند تصمیم خود را برای کنگره و افکار عمومی توجیه و قابل پذیرش کند و این طبیعتاً مشروط به تغییرات اساسی در ایران است و چنان شرایطی کار را پیچیده‌تر می‌سازد.

 متعاقباً هدف ترامپ از خروج از برجام و تروریست خواندن سپاه، آن است که تصمیم‌گیرندگان سیاست خارجی ایران منتظر پایان دولت ترامپ نمانند و اگر قصد مذاکره دارند با ترامپ آغاز کنند و این دستاورد ارزشمندی برای ترامپ در انتخابات باشد. علاوه بر این در صورت مذاکره، هم بازگشت به برجام و هم خارج کردن سپاه از لیست گروههای تروریستی، کارت هایی برای دولت ترامپ در مذاکرات احتمالی آینده با ایران خواهد بود و طبیعتاً ایران هم نباید با دست خالی به میز مذاکره بازگردد و کارتی مثل خارج کردن نظامیان آمریکا از لیست تروریسم می‌تواند ارزشمند باشد.
۰ نظر ۰۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۰:۳۰
اسفندیار خدایی

دکتر فؤاد ایزدی ، دکتر اسفندیار خدایی

چکیده: آمریکا در طول سال‌های جدال هسته‌ای، بیشتر شرکای تجاری ایران را به کاهش تجارت با تهران واداشت. اما در همین دوران، چین نه‌تنها تجارت با ایران را کاهش نداد، بلکه مبادلات تجاری این کشور با جمهوری اسلامی چندین برابر نیز شد و تا حدودی خلأ ناشی از عقب‌نشینی شرکت‌های اروپایی و آسیایی را جبران نمود و از فشار تحریم‌ها بر ایران کاست. این پژوهش با استفاده از روش ردیابی فرایند، به‌دنبال پاسخ به این پرسش است که چرا دولت اوباما نتوانست چین را همانند سایر شرکای تجاری ایران با تحریم‌ها همراه سازد و با چه محدودیت‌هایی در این زمینه مواجه بود. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که چندین دهه رشد اقتصادی فوق‌العاده موجب شده است که چین در جایگاهی قرار گیرد که ابزارهای قدرت آمریکا نظیر فشار، تهدید، تحریم و دیپلماسی به آسانی بر پکن کارگر نیفتد و یا برای آمریکا گران تمام شود. دانلود متن کامل مقاله

۰ نظر ۳۰ مهر ۹۷ ، ۱۱:۲۹
اسفندیار خدایی

دکتر محمدطاهر کنعانی
 افزایش حیرت انگیز قیمت دلار وسایر ارزها و سکه و اجناس با جهش هفتگی و روزانه و ساعتی اصلاً طبیعی نیست. یک علل و عوامل تصنعی دخالت دارند که هنوز علت کاوی علمی نشده است. هنوز یک اقتصاددان مستقل و بی‌طرف و یا دولت گزارش قانع کننده به مردم نداده است. خلال تحلیل های چند ماه گذشته عوامل و فرضیات زیر از طرف مسئولان و اقتصاددانان مطرح گردیده است:

۱ نظر ۲۲ مهر ۹۷ ، ۰۷:۱۳
اسفندیار خدایی

پایان نامه دکتری اسفندیار خدایی با عنوان: تحریمهای ایران در روابط آمریکا و چین: تعامل آمرانه آمریکا در مقابل موازنه نرم چین؛ دانشگاه تهران، دانشکده مطالعات جهان، بهمن 1396


دانلود متن کامل Download Full Text

Dissertation Title:

Iran Sanctions in US – China Relations
American Guarded Engagement vs. Chinese Soft Balancing

By:
Esfandiar Khodaee

khodaee2@gmail.com

 

Supervisors:

Foad Izadi

Mohammad Ali Mousavi

 Winter, 2018

 

 Abstract

Throughout the nuclear dispute, the United States actively engaged with world powers and the trade partners of Iran to make sanctions effective in pressuring Tehran. Most trade partners of Iran reduced trade with this country either voluntarily as alignment with the United States, or under pressures from Washington. The role of China as the first trade partner of Iran and as a veto power in the U.N. Security Council was controversial. In practice, China continued and even expanded trade with Iran; and the Chinese companies somehow filled the void of the absence of European and Asian rivals. This dissertation plans to answer the question that why the United States could not make China follow sanctions similar to other trade partners of Iran. It studies U.S. policy to make China follow sanctions on Iran, China’s response, and the limitations of Washington in dealing with Beijing. Reviewing the events through process-tracing method, shows that the Obama administration implemented a guarded-engagement strategy to make China join sanctions and reduce trade with Iran. The United States diplomatically engaged with China and considered Chinese economic and energy interests and security concerns in the region. On the other hand, Washington pressured Beijing through different channels such as sanctions against Chinese companies and banks. In response, China followed a soft-balancing strategy. This rising power did not directly stand against the United States to safeguard grand interests in relations with America and the West. China eventually voted for all the UN Security Council resolutions after some modifications on the texts to secure China’s interests. On the other hand, China practically continued and even expanded trade with Iran and refrained voluntary cooperation to make sanction costly and abortive in order to thwart U.S. domination over the energy-rich Middle East, and to prevent U.S. concentration on East Asia where China’s core interests are located. The United States faced limitations in making China follow Iran sanctions similar to what other trade partners of Iran did. These limitations can be categorized in economic and political boundaries. Sanctions against China, as the first trade partner of the United States, would endanger U.S. economic interests and might antagonize China to join anti-American coalitions and to stand against the United States in other issues. Keeping close relations with China and other major economies is essential for America to safeguard the role of U.S. dollar as the world reserve currency. Despite the threatening American rhetoric, Washington never imposed serious sanctions on major Chinese energy companies dealing with Iran. Neoclassical realism theory provides a flexible framework by considering both the structural position of states in the anarchic international system, and the domestic factors concerning the key role of the policymakers, and the complex interactions between them. The findings of this study show that decades of exceptional economic growth has placed China in such a position that U.S. power tools such as threats, sanctions and pressures are either too costly and risky, or less productive in making China follow American policies.

 

Key Words:

US-China Relations, Iran Sanctions, Guarded Engagement, Soft Balancing, Neoclassical


Download full text: phd dissertation Iran sanctions in US China Relations Esfandiar Khodaee
دانلود متن کامل pdf رساله دکتری اسفندیار خدایی تحریمهای ایران در روابط آمریکا و چین

حجم: 2.32 مگابایت

۰ نظر ۰۵ مهر ۹۷ ، ۱۲:۰۱
اسفندیار خدایی

توماس فریدمن
توماس فریدمن سه بار برندهٔ جایزهٔ پولیتزر در ادبیات و روزنامه‌نگاری شده است.
◀️ ترامپ اول حزب جمهوری خواه را بر اساس تفکراتش تغییر داد، حالا هم سعی دارد آمریکا را به همین شکل تغییر دهد – آمریکا را تبدیل کند به کشوری خودخواه، دروغگو، که هیچ دوست نزدیکی ندارد، غیر قابل پیش بینی، بی هیچ تعهدی نسبت به ارزش ها، آماده ی خنجر زدن به پشت هر متحدی که به خواسته های ما عمل نکند و کشوری که با حکومت های دارای مافیا و دیکتاتوری رابطه ی بهتری نسبت به حکومت های دموکرات دارد.
خدا نیاورد روزی را که آمریکا تبدیل به ایالات متحده ی ترامپ شود. این مسئله آینده ی ما و ثبات جهان را به خطر خواهد انداخت. تمام منافع ملموس و ناملموس حاصله از نظم جهانی، که ما به وجود آوردیم، به ما کمک کرده است تا تبدیل به ثروتمند ترین، امن ترین و محترم ترین کشور در تاریخ باشیم. اما اگر به یک آمریکای زشت تبدیل شویم، فقط امنیت مان بیشتر به خطر خواهد افتاد.
خوشحالم که ترامپ با کیم جونگ اون وارد مذاکره شده است. اما ترامپ خیلی دغل کار است. برای خراب کردن آماده تر از ساختن است و آنقدر ساده لوح است که هر کسی می تواند راحت چاپلوسی اش را بکند. هنوز خیلی زود است که بگوییم نتیجه ی نشست سنگاپور چه خواهد بود. اگر نتیجه خلع سلاح هسته ای شبه جزیره ی کره باشد، من خودم به شخصه ترامپ را نامزد جایزه ی صلح نوبل می کنم. اما باید منتظر باشیم تا ببینیم چه خواهد شد. اما فعلا من او را نامزد "جایزه فرومایگی" می کنم. این جایزه متعلق به رهبری است که از اختیارات ریاست جمهوری اش برای تضعیف امنیت فردی شهروندانش و ارزش های کشورش استفاده کند.
به من بگویید که آیا اکنون بیشتر احساس امنیت می کنید؟...

۰ نظر ۰۳ تیر ۹۷ ، ۱۳:۳۷
اسفندیار خدایی

 فرید زکریا
لی کوآن یو مرحوم (اولین نخست وزیر سنگاپور) معمولا به من می گفت: "آمریکا اگر بتواند قدرت اصلی اقیانوس آرام باشد، می تواند در قرن 21، قدرت اصلی دنیا باقی بماند." لی، بنیانگذار سنگاپور مدرن و یکی از باهوشترین ذهن های استراتژیک است که در عمرم دیده ام، در اواخر زندگی اش در مورد این موضوع صحبت می کرد چون نگران از دست رفتن ثباتی بود که موجب رشد فوق العاده جهان در نیم قرن گذشته شده بود. از نظر او راهکار اصلی تعامل عمیق آمریکا با آسیا بود. به نظر می رسد پرزیدنت ترامپ تمام تلاشش را برای نقض گفته ی لی به کار گرفته است.

۰ نظر ۰۳ تیر ۹۷ ، ۱۳:۳۵
اسفندیار خدایی

اسماعیل سلطنت‌پور،خبر‌نگار
سید حسین موسویان دیپلمات ارشد سابق ایران و استاد فعلی دانشگاه پرینستون آمریکاست. او 15سال قبل و در اوج بحران هسته‌ای ایران مسئولیت سخنگویی تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران با غرب را عهده‌دار بود. موسویان سال‌هاست در آمریکا به سر می‌برد اما همچنان به‌عنوان تحلیلگر مسائل سیاست خارجی در رسانه‌ها حضور فعالی دارد. موسویان در رابطه با تازه‌ترین تحولات سیاست خارجی به‌خصوص توافق هسته‌ای با خبرنگار همشهری گفت‌وگو کرده که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.
آقای موسویان به‌عنوان سؤال نخست؛ فکر می‌کردید ترامپ از برجام خارج شود؟ نظر شما درباره نوع واکنش ایران به اقدام آمریکا چیست؟
از نخستین ماه‌های روی‌کارآمدن ترامپ، طی مصاحبه‌ها وسرمقالات گفتم که نخستین برنامه مثلث واشنگتن-تل‌آویو -ریاض، نابودی برجام است. موضع اولیه ایران در واکنش به خروج آمریکا از برجام، از سوی صاحب‌نظران واکنشی مدبرانه تلقی شده، منتهی همه منتظر تصمیم نهایی ایران هستند...

۰ نظر ۰۳ تیر ۹۷ ، ۱۳:۳۳
اسفندیار خدایی

🖊دیوید گراهام، نشریه آتلانتیک

✍️ رئیس جمهور آمریکا به بحران سازی ادامه می دهد زیرا وی برای حفظ پایگاه حمایت خود به آنها نیاز دارد. ترامپ برای حفظ حمایتش نیاز به بحران ها دارد. اگر به اتفاقات در ده روز گذشته در آمریکا نگاه کنید، به سادگی می توان گفت رئیس جمهور ترامپ تمایل دارد بحران سیاسی برای خود ایجاد کند. من این را می دانم برای این که در روز چهارشنبه دیدم که وی دستور اجرایی  را برای پایان دادن به جداسازی غیرقانونی خانواده ها در مرز امضاء کرد. بحران در جریان راهپیمایی برتری جویان سفیدپوست در شارلوتزویل در ویرجینیا ، رفتن به آستانه جنگ با کره شمالی، برکناری جیمز کومی و بحران های کوچک تر فراموش شده دیگر را می توان دید. چرا او چیزی یاد نمی گیرد؟ حقیقت این است که ترامپ به بحران سازی ادامه می دهد زیرا به آنها نیاز دارد. نامزد شدن ترامپ براساس بحران سازی بود. حضور وی در انتخابات شاهکار نبود با توجه به...

۱ نظر ۰۳ تیر ۹۷ ، ۱۳:۳۰
اسفندیار خدایی

✍️ پروفسور پیتر بینارت، دانشگاه نیویورک
🔹 ترجمه: دکتر اسفندیار خدایی
✍️ تجارب تاریخی نشان می دهد که تحریمهای اقتصادی موجب می‌شوند کنترل جامعه هدف به دست انحصارطلبان حاکم بیفتد و روند مردمسالاری به حاشیه رانده شود. تاریخچه طولانی مداخلات آمریکا در امور داخلی کشورهای مختلف نشان می دهد که این مداخلات همواره یک مشکل را حل کرده اند اما مشکلات بزرگتری را به وجود آورده اند. مثلاً در دهه 1980 دولت ریگان مجاهدین افغانی را برعلیه شوروی تجهیز و حمایت کرد. لکن همین مجاهدین، القاعده را بوجود آوردند و با مرگبارترین حملات یازده سپتامبر هزاران آمریکایی را به خاک و خون کشیدند و هزاران میلیارد دلار بودجه جنگ با تروریسم را روی دست مالیات‌دهندگان آمریکایی گذاشتند.
✍️ تحقیقات نشان داده‌اند که تحریم‌ها جوامع هدف را به سمت دیکتاتوری سوق می‌دهند. تحقیقات دانشگاه ممفیس توسط پروفسور دورین پکسن در سال 2009 نشان داد که تحریمهای 1981-2000 وضعیت حقوق بشر در کشورهای هدف را خرابتر کرده بود. سال بعد تحقیقات مشترک همین پژوهشگر با پروفسور کوپردروری از دانشگاه میسوری نشان داد که جوامعی که هدف تحریم قرار گرفته اند در تمام شاخصهای دموکراسی افت کرده‌اند و به سمت دیکتاتوری متمایل‌تر شده‌اند. اما چرا؟

  1. تحریمها موازنه قدرت را به نفع رژیم حاکم و به زیان مردم منتقد تغییر می‌دهند و موجب می شود منابع قدرت اقتصادی و سیاسی به دست حکومت بیفتد. تحریمها مردم را بیش از گذشته وابسته به جیب دولت می کند
۰ نظر ۳۱ خرداد ۹۷ ، ۱۴:۵۰
اسفندیار خدایی

✍️ دوگ بنداو، مشاور سابق رئیس‌جمهور ریگان، نویسنده کتاب امپراتوری جدید آمریکا
ترجمه: دکتر اسفندیار خدایی
 
◀️ ترامپ هرشب با نگرانی ایران به رختخواب می‌رود. تمام سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه به ایران بسته شده است. اما مگر ایران چه دارد که ترامپ را اینگونه هراسان کرده است؟ ایران یک قدرت منطقه‌ای درجه دو است که با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می‌کند و از نظر اقتصادی و نظامی از رقییان خود هم ضعیفتر است و در قاره آمریکا هم واقع نشده است. امروز خاورمیانه دیگر برای آمریکا ارزش سابق را ندارد زیرا آمریکا بزرگترین تولید کننده انرژی دنیا است. اسرائیل هم دیگر نیازی به حمایت آمریکا ندارد زیرا این کشور امروز یک ابرقدرت منطقه ای است که توان دفاع از خود را دارد. امور سوریه و  داعش هم باید به کشورهای منطقه واگذار شود و نیازی به آمریکا نیست.

ما آمریکاییها خوب می دانیم که این ادعا که ایران یک دولت تروریستی است، حقیقت ندارد. ایران هرگز آمریکائیها را ترور نکرده است. ایران حتی اسرائیلی‌ها را هم ترور نمی کند مگر در انتقام به ترور دانشمندان هسته ای این کشور که دولت اسرائیل به قتل رسانده است. لابد آمریکا نگران حمایت ایران از حزب الله و حماس از دشمنان اسرائیل است. ای کاش ایران این حمایتها را قطع می‌کرد. اما ما آمریکاییها هم در امور داخلی سایر کشورها دخالت می‌کنیم. و البته در این زمینه عربستان کارنامه سیاهتری از ایران دارد و در مسائل داخلی کشورهای منطقه بیش از ایران دخالت می کند.

۰ نظر ۳۱ خرداد ۹۷ ، ۱۴:۴۳
اسفندیار خدایی
زلمای خلیل زاد، نماینده پیشین آمریکا در سازمان ملل
ترجمه: دکتر اسفندیار خدایی

تصمیم ترامپ در خروج از برجام در داخل و خارج آمریکا مورد انتقاد فراوان قرار گرفت. منتقدان این تصمیم دولت ترامپ را فراخوانی برای جنگ و سیاست تغییر رژیم ایران دانستند. اما این نکته مغفول مانده است که که ترامپ همزمان با خروج از برجام از ایران خواسته است که بار دیگر پای میز مذاکره با آمریکا بنشیند. فشار اقتصادی در کنار درخواست مذاکره، بالاخره ایران را به میز مذاکره خواهد کشاند. اخیراً پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا پیام جالبی به ایران داد و از این کشور خواست "به الگوی مذاکره با کره شمالی نگاه کند و جدیت آمریکا در تعامل با مخالفان در مسائل پیچیده را ببیند."  فشارهای ترامپ ایران را به زانو نخواهد آورد و منجر به تغییر رژیم در ایران نیز نخواهد شد. اما احتمالا تهران را به میز مذاکره خواهد کشاند. ایران در حال حاضر تمایلی برای مذاکره با آمریکا ندارد بلکه به دنبال تضمین ها و توافقی با اروپاست تا فشارهای آمریکا را کاهش دهد. اما به دلایل زیر، رهبران این کشور در آینده نزدیک به فکر مذاکره با آمریکا خواهند افتاد.

اولاً، ایران به زودی از اروپا نومید خواهد شد زیرا
۰ نظر ۲۷ خرداد ۹۷ ، ۱۴:۲۷
اسفندیار خدایی
  برای رهبران آمریکایی شکل‌گیری نظام چندقطبی ناگوار است و هژمون دیروز علاقه‌ای به روبرو شدن با بازیگران هم‌وزن خود را ندارد. درصورتی‌که تداوم سیاست‌های یک‌جانبه گرایانه، موجب تضعیف و افول ایالات‌متحده هدایت خواهد شد.

اندیشکده راهبردی تبیین- رفتار سیاست خارجی ایالات‌متحده آمریکا از ابتدای پیدایش تاکنون همواره و به‌صورت تدریجی به تک‌روی و یک‌جانبه‌گرایی فزاینده تمایل داشته است. این رویکرد با فروپاشی شوروی تقویت شده و به‌طور روزافزون و علنی پیش تاخته است و تا جایی پیش می‌رود که به‌مقتضای منافع خود حتی تمامی سازوکارها و ساختارهای بین‌المللی را که خود ایجاد نموده را نیز شکسته و نادیده انگاشته است.

برخلاف باراک اوباما که تمایلی عجیب به چندجانبه گرایی و همسو کردن دیگر کشورها و متحدان آمریکا در تصمیم‌گیری‌های بین‌المللی و احترام به ساختار نظام بین‌الملل داشت این بار اما دونالد ترامپ با احیای رویکرد تاریخی ایالات‌متحده و با دستور کاری متفاوت و ناهمگون به کاخ سفید پای گذاشته و الگوی کنش و اقدام آمریکا در نظام بین‌الملل را بازتعریف نموده است. ترامپ با رد سیاست‌های اوباما تلاش دارد تا یک‌جانبه‌گرایی را جایگزین چندجانبه گرایی اوباما نماید و طرحی جدید را در چارچوب مکانیسم‌های راهبردی ایالات‌متحده دراندازد و این تغییر نگاه و رویکرد همه‌جانبه را به‌وضوح می‌توان در راهبرد امنیت ملی آمریکا که توسط کاخ سفید تدوین شده است مشاهده کرد که در قالب نوعی یک‌جانبه‌گرایی و بر پایه سیاست و مدل کنشگر دیوانه کیسینجر به‌مثابه اصلی‌ترین وجوه تمایز با راهبرد اعلامی از سوی اوباما دلالت دارد.

۰ نظر ۲۷ خرداد ۹۷ ، ۰۱:۳۳
اسفندیار خدایی

دولت اوباما قصد داشته است که بصورت محرمانه به ایران امکان دسترسی به سیستم مالی آمریکا را بدهد و این تصمیم پس از به سرانجام رسیدن توافق هسته‌ای در سال ۲۰۱۵ میلادی و لغو تحریم‌های آمریکا اتخاذ شده است. بر اساس تحقیقات جمهوریخواهان سنای آمریکا که گزارش آن روز چهارشنبه منتشر شد، در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، وزارت خزانه‌داری بصورت محرمانه مجوزی را در فوریه سال ۲۰۱۶ میلادی صادر کرده است که به ایران اجازه می‌داد معادل ۵.۷ میلیارد دلار پولی را که در بانک عمان داشت، دریافت کند. قرار بود این مبلغ از ریال عمان به یورو تبدیل شود و برای انجام عملیات تبدیل، لازم بود ابتدا این مبلغ به دلار آمریکا تبدیل گردد. چنانچه چنین مجوزی برای بانک عمانی صادر نمی‌شد، بانک مسقط برای تبدیل این پول به یورو مجبور به نقض تحریم‌های آمریکا...

متن کامل در کانال تلگرام مجله مطالعات آمریکا

۰ نظر ۲۰ خرداد ۹۷ ، ۰۱:۴۹
اسفندیار خدایی

✍️ دکتر حسین راغفر
آنچه مسلم ‌است تشدید تحریمها توسط آمریکا با هدف براندازی جمهوری اسلامی‌ست اما متاسفانه به نظر میرسد این تهدیدها تا امروز از سوی برخی مسئولان جدی گرفته نشده و گویا هنوز ترامپ را باور ندارند ، منبع محرک اقتصاد ایران و درآمد اصلی حاکمیت حاصل از فروش نفت است که با حضور ترامپ به زودی این راه در مقابل مسولین ما بسته میشود . باید بپذیریم از بعد از انقلاب تاکنون هیچ رییس‌جمهور آمریکا اینگونه مواضع خصمانه‌ای نسبت به ایران نداشته و از سویی ایران هم هیچوقت تا به این اندازه به درآمد نفت وابسته نبوده و این نکته را ترامپ هم میداند.
نظام اگر می‌خواهد در قدرت بماند باید نسبت به سیاست‌هایی که باعث بی‌اعتمادی عمومی اکثریت مردم به ساختار کل حکومت شده تجدید نظر کند چون بدون اعتماد و پشتوانۀ مردم عبور از گرداب پیش رو اگر محال نباشد احتمالش ضیف است.

لینک متن کامل در کانال تلگرامی مجله مطالعات آمریکا

۰ نظر ۲۰ خرداد ۹۷ ، ۰۱:۴۲
اسفندیار خدایی

وزیر خارجه پیشین آمریکا در مصاحبه با روزنامه سوئیسی «نویه زوریخر تسایتونگ»:
🔹اقدام ترامپ  در زمینه خروج از توافق هسته‌ای، بزرگترین اشتباه راهبردی از زمان جنگ عراق و اشتباهی مهم در تمامی تاریخ آمریکاست.
🔹 با این تصمیم توافقی پایان می‌یابد که در قالب آن ایران مسئول محدود کردن برنامه هسته‌ای خود است و به این ترتیب آمریکا منزوی می‌شود.
🔹آنهایی هم که در ایران برای این توافق تلاش کرده‌اند هم منزوی می‌شوند و چنین چیزی سیاست داخلی ایران را به شیوه‌ای منقی تحت تاثیر قرار خواهد داد و افراط‌گرایان تقویت خواهند شد.
🔹آمریکا در برابر ایران راهبردی را انتخاب کرده است که جرج بوش علیه عراق در پیش گرفت و این راهبرد تغییر رژیم است و آنطوری که تاریخ نشان می‌دهد، نتیجه خوبی ندارد.
متن کامل در کانال تلگرامی مجله مطالعات آمریکا

۰ نظر ۲۰ خرداد ۹۷ ، ۰۱:۳۶
اسفندیار خدایی

داوود هرمیداس‌باوند

در این شرایط فرصت مناسبی به دست آمده تا ایران بتواند با اروپایی‌ها گفت‌وگوهای سازنده‌ای را ترتیب دهد. کمیسیون مشترک برجام که روز گذشته بدون حضور آمریکا برگزار شد، از جمله این فرصت‌هاست. اروپایی‌ها تمایل دارند در صورت تأمین دیدگاه‌هایشان، به برجام پایبند بمانند. آنان می‌توانند همان شیوه‌ای را دنبال کنند که در زمان کلینتون انجام دادند. 

۰ نظر ۱۰ خرداد ۹۷ ، ۰۴:۵۹
اسفندیار خدایی

حمید درج، سید داود آقایی

این روزها اقدامات ترامپ در صدر اخبار منطقه و جهان است. قراردادهای جدید او در فروش تسلیحات نظامی، موجی از نگرانی­ برای رشد عنان­گسیخته جنگ­افزارها در جهان ایجاد کرده است. دولت ترامپ از زمان روی کار آمدن با ادعاهای مکرری مبنی بر ورود مستقیم به عرصه نظامی در منطقه، توجهات را به خود جلب کرده است. وی ابتدا با مطرح کردن منطقه امن در سوریه، در صدد بود که حضور مستقیم آمریکا را در منطقه غرب آسیا موجه جلوه دهد که با مخالفت روسیه و ایران تعدیل‌هایی در طرح خود ایجاد کرد. با توجه به مشکلات عدیده­ای که واشنگتن برای ورود به عرصه نظامی سوریه دارد، ترامپ گزینه جدید را برای عرض اندام آمریکا در منطقه انتخاب کرده است که در این باره ترامپ دستور استفاده از پهبادهای آمریکایی را برای بمباران مناطق مختلف یمن به بهانه مبارزه با القاعده داده است. سؤال اصلی پژوهش این است که اهمیت راهبردی یمن در سیاست خارجی و امنیتی ترامپ در چیست؟ یافته­های پژوهش نشان می­دهد که ترامپ با اهدافی همچون پاره کرده حلقه­های محور مقاومت، حذف ایران از معادلات منطقه و نیز جلوگیری از سرایت امواج شیعه­گری به عربستان، رویکردی سخت و قدرت­طلبانه را در قبال تحولات یمن اتخاذ کرده است. وی برای به رخ کشیدن قدرت آمریکا در منطقه از دست زدن به اقدامات نمایشی ابایی ندارد و با نگاهی کاسب­کارانه و منفعت­محور به تحولات یمن، انبار سلاح­های غربی را با دلارهای نفتی مرتجعین عرب به منطقه سرازیر می­کند. روش پژوهش توصیفی _ تحلیلی و بر مبنای رئالیسم تهاجمی شکل می­گیرد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۸ فروردين ۹۷ ، ۱۰:۴۴
اسفندیار خدایی

محمدرضا بیگدلی؛ دکتر کابک خبیری

مکانیزم امنیت دسته‌جمعی به‌عنوان الگویی جهت حفظ و گسترش امنیت بین‌المللی دارای الزامات و مختصاتی است که از سوی نو واقع‌گرایان به علت ماهیت آرمان‌گرایانه آن همواره مورد انتقاد بوده است از طرفی نقض این مکانیزم به شکل مستقیم و یا غیرمستقیم کارکرد الگوی امنیت دسته‌جمعی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در طول تاریخ، ایالات‌متحده آمریکا به ‌مثابه یک قدرت برتر همواره نقش مهمی در تضعیف و یا تقویت الگوی امنیت دسته‌جمعی داشته است. به‌طوری‌که رؤسای جمهور این کشور بعد از جنگ جهانی دوم و بر مبنای دکترین ترومن با رویکردی بین‌الملل‌گرا در قالب دکترین امنیت ملی خود توانسته‌اند نقش ویژه‌ای را برای آمریکا در ساز و کار امنیت بین‌المللی تعریف نماید. این در حالی است که چهل و پنجمین رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ با سیاست خارجی که مدنظر قرار داده است، در مورد چشم‌انداز نقشی که آمریکا از سال 1945 با رویکردی بین‌الملل‌گرایانه تا پیش از ترامپ در نظام بین‌الملل ایفا نموده، تردیده ایجاد کرده است.سیاست خارجی آمریکا در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، که ریشه در دیدگاه‌های ملی‌گرایانه دارد با ﺗﺄکید بر منافع ملی ایالات‌متحده و با رویکردی اقتصادمحور؛ همچنین تأثیر از برخی ویژگی‌های نهادینه شده سیاست خارجی این کشور ازجمله یکجانبه‌گرایی، خواسته یا ناخواسته منجر به تضعیف بایدها و نبایدهای امنیت دسته‌جمعی می‌شود. درنهایت تشدید این‌روند به علت افزایش میزان خودیاری دولت‌ها منجر خواهد شد تا آنارشی حاکم بر نظام بین‌الملل افزایش یابد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۵ فروردين ۹۷ ، ۱۰:۲۷
اسفندیار خدایی

دکتر حسین دهشیار

حزب جمهوری خواه در مسیری در حال گام برداشتن است که در تاریخ مدرن این حزب از تمامی جهات استثنایی و بی سابقه می باشد. فزون ترین گسل ها میان رهبران حزبی و روشنفکران محافظه کار با بدنه حزبی در خصوص کاندیداتوری دونالد جان ترامپ به وجود آمده است. ب وقوف به این نکته که این گسل شانس پیروزی جمهوری خواهان را در انتخابات نوامبر 2016 به شدت کاهش می دهد. دو سوی گسل تفاوت دیدگاه ها و استدلال‌ها را همچنان از اعتبار و وجاهت بهره مند می یابند. سوال اصلی این مقاله چرایی حیات یافتن این گسل بی سابقه در حزب جمهوری خواه را مورد توجه قرار می دهد. بدنه رأی دهنده حزبی با توجه به عملکرد رهبران و مقامات حزبی در واشنگتن به خصوص در دو دهه اخیر و وسعت یافتن فشارهای اقتصادی به ویژه در رابطه با گروه های فاقد تحصیلات دانشگاهی، دونالد جان ترامپ را با وجود فقدان ارزش های محافظه کاری مطلوب ترین کاندیدا برای تغییر در وضع موجود یافته است.

۰ نظر ۲۸ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۲۷
اسفندیار خدایی

حسین مرادی؛ دکتر حسین دهشیار

سیستم سیاسی حکومتی امریکا مبتنی بر سیستم تفکیک قوا بوده که با تقسیم قدرت در میان قوا و ایجاد سیستم توازن و بررسی هر قوه بر عملکرد دیگری نظارت می‌نماید. لذا به خاطر همین سیستم توازن و بررسی، دوباره در عرصه تصمیم‌گیری بخصوص تصمیم‌گیری‌های سیاست خارجی تداخل نقشی میان رئیس‌جمهور و کنگره وجود دارد. این تداخل نقشی در عرصه سیاست خارجی امریکا در قبال ایران نمود داشته و هر یک سعی می نمایند تا سیاستهای خود را در قبال ایران تحقق دهند. حال این تحقیق با استفاده از روش توصیفی و با مراجعه به متن قوانین تصویب شده در کنگره علیه ایران و همچنین جلسات استماع برگزار شده در ارتباط با ایران در پی پاسخ به این پرسش اصلی است که کنگره چه نقشی در پیشبرد سیاستهای امریکا در مقابل ایران داشته و چگونه به دنبال ایفای این نقش می‌باشد. فرضیه این تحقیق آن است که هر زمان که کنگره وارد تصمیم‌گیری‌های سیاست خارجی امریکا علیه ایران شده، با تصویب قوانین باعث شده رفتار امریکا نسبت به ایران تهاجمی‌تر و با اعمال سیاست‌های سرسختانه‌تری همراه گردد. در واقع، کنگره در ارتباط با موضوع ایران تلاش کرده تا دست برتر را در تعیین سیاست خارجی امریکا نسبت به رئیس‌جمهور داشته باشد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۵ اسفند ۹۶ ، ۰۹:۰۴
اسفندیار خدایی

افسانه مصفی، روح‌اله شهابی


شروع روابط ترکیه و ایالات متحده آمریکا مربوط به ربع قرن هجدهم است. در آن زمان تاکنون روابط دو کشور فراز و نشیب‌های زیادی داشته است. گاهی روابط سرد بین دو کشور حاکم بوده و مدتی نیز روابط نزدیکی باهم داشته­‌اند. اوج قرابت روابط دو کشور به سال‌­های آغازین پس از جنگ جهانی دوم باز می­‌گردد. در آن زمان ترکیه با ورود به ناتو، نه تنها بعنوان یک متحد اصلی این سازمان بلکه این کشور نقش مهمی را در ابتکارات و استراتژی­‌های منطقه‌ای آمریکا برعهده گرفت. در دوران جنگ سرد شکل دهنده روابط دو کشور نیاز به مقابله با تهدید احتمالی شوروی بوده است. امروزه مسائلی که روابط دو کشور را شکل داده و هدایت می‌کند مربوط به ابعاد ژئوپولیتیکی منطقه خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز می‌باشد. می‌توان گفت تا زمان روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه، توجه ترکیه بیشتر به غرب بود ولی با روی کار آمدن این حزب که موجب تغییر در سیاست خارجی این کشور گردید و مسائلی از قبیل جایگاه ژئوپولیتیکی ترکیه در زمینه­‌های انتقال انرژی و تحولات منطقه‌­ای جهان عرب، تحولات سوریه و همچنین نقش اقتصادی این کشور در دنیا باعث تغییر نگرش این کشور به غرب شده و بالطبع در روابط دو کشور ترکیه و ایالات متحده نیز تأثیرگذار بوده است. در مجموع حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان با تکیه بر ویژگی­ها و قابلیت­‌های ژئوپولیتیکی، ژئواکونومیکی کشور ترکیه و استفاده از فرصت‌­های به وجود آمده در منطقه به نفع خود، در سیاست خارجی ترکیه تغییر محسوسی ایجاد کرده و بر این اساس در روابط خود با ایالات متحده نیز بازنگری کرده است. متن کامل مقاله

۱ نظر ۰۴ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۰۱
اسفندیار خدایی

فرزاد محمدزاده ابراهیمی؛ محمدرضا ملکی؛ سعید وثوقی

این مقاله بر میراث سیاست خارجی اوباما در خاورمیانه برای دونالد ترامپ رئیس جمهوری جدید ایالات متحده متمرکز شده است. با روی کارآمدن باراک اوباما که با وعده تغییر برمسند ریاست جمهوری ایالات متحده تکیه وجهت گیری سیاست خارجی این کشور را متحول کرد، بحث، گمانه زنی و انتقادات درباره دکترین و اصول سیاست خارجی امریکا روندصعودی به خودگرفت و نظرات مختلفی دراین راستا ارائه شد. برخی تحلیلگران سیاست خارجی دولت اوباما را سردرگم، فاقد جهت گیری فکری یا ایدئولوژیکی خاصی دانسته و او را درتصمیم گیری ضعیف و مردد قلمدادکردند. درمقابل، برخی سیاست خارجی دولت اوباما را عملگرایانه وبرخی واقعگرایانه ارزیابی می‌کنند. برجسته‌ترین میراث سیاست خارجی اوباما تغییرجهت گیری راهبردی امریکا از خاورمیانه به شرق دور ومعطوف کردن توجه و منابع ایالات متحده به سمت آسیا اقیانوسیه بود. کدام رویکرد نظری روابط بین الملل تحلیل و تبیین مناسبی از سیاست خارجی ایالات متحده دردوره اوباما و علت این تغییرجهت گیری ارائه می‌دهد؟ پژوهش حاضر درتلاش است با بهره گیری از روش تحلیلی تبیینی، نشان دهد اگر سیاست خارجی دولت اوباما از زاویه نظریات روابط بین الملل موردبررسی قرارگیرد نمی‌توان نزدیکی اصول سیاست خارجی او به نظریه واقعگرایی را ازنظر دورداشت. دراین راستا پس ازبررسی نظریه واقعگرایی، می‌توان نشان دادکه چگونه سخنان، اقدامات و سیاست‌های اوباما نشان دهنده اصول واقعگرایی سیاسی وبه تبع آن میراثی است که برای جانشین خود برجای گذارده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۹ دی ۹۶ ، ۰۸:۴۲
اسفندیار خدایی

دکتر محمد جمشیدی؛ فرناز نوری

The United States National Security Strategy under Bush and Obama: Continuity and Change

Mohammad Jamshidi; Farnaz Noori

The foreign policy of states determines the way they behave in the international arena. Accurate analysis of official foreign policy documents of a country is helpful in that it shows what the international priorities of a country are at specific periods. This article reviews the U.S. National Security Strategy documents published in 2002, 2006, 2010 and 2015 from the perspective of the perception of threats to the U.S. security and perception of the U.S. role in the world. It tries to study the differences and similarities between the Bush and Obama administrations in this regard using a Neoclassical Realist framework. The results show that the Obama administration identified a wider range of threat sources to U.S. national security while providing less detailed solutions to them. Also, as democracy promotion abroad ceased to be a priority in 2015, compared to 2002 and 2006, counterterrorism continues to be at the top of U.S. security agenda. In line with Neoclassical Realism, creation of an international order under U.S. leadership is an important priority mentioned in the NSS of 2015. Full  Text

۰ نظر ۰۹ آذر ۹۶ ، ۱۸:۲۱
اسفندیار خدایی

تحریمهای ایران در روابط آمریکا و چین؛  نویسنده: اسفندیار خدایی؛ انتشارات لمبرت آلمان، 2017

Book: Iran Sanctions in US-China Relations; by Esfandiar Khodaee, 2017

 لینک خرید کتاب      Link

اسفندیار خدایی

۰ نظر ۱۶ مرداد ۹۶ ، ۰۹:۵۵
اسفندیار خدایی

دکتر مراد کاویانی راد، دکتر عبداله قنبرلو، مراد دلالت

جنوب غرب آسیا متشکل از کشورهایی است که تنوع هویتی سازه‌های سیاسی-فضایی منطقه و کشمکش‌های سیاسی برخاسته از منافع و رویکردهای متعارض کشورهای حاضر دست‌کم طی چند دهه اخیر نقش مؤثری در شکنندگی امنیت منطقه‌ای داشته است و این در حالی است که ثبات خاورمیانه، امنیت و کنترل انرژی منطقه ژئوپلیتیک خلیج فارس و کنترل رقبا در جنوب غرب آسیا همواره در کانون توجه سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا قرار داشته است. داده های موجود گویای آن است رشد توسعه اقتصادی کشور چین این کشور را به جایگاه هماورد ژئواکونومیک ایالات متحده بالا کشیده است از این‌ رو، مهار این رقیب در کانون ژئواستراتژی ایالات متحده قرار دارد. یافته‌های موجود گویای آن است که متأثر از مباحث ژئواکونومیک، سیاست خارجی آمریکاجهت‌گیری پاسیفیک محوری به‌ویژه در ارتباط با چین یافته است. از این‌رو تنظیم مناسبات پاسیفیک محور این کشور نیازمند کاهش حضور نظامی در خاورمیانه است. مقاله حاضر براین فرض استوا راست که رویکرد پاسیفیک محور ایالات متحده این کشور را واداشته که کشورهای جنوب غرب آسیا نقش بیشتری در تأمین امنیت منطقه‌ای بیایند. داده‌های مورد نیاز این پژوهش به روش کتابخانه‌ای گردآوری شده است و روش‌شناسی حاکم بر تحقیق نیز ماهیت توصیفی-تحلیلی دارد. نتیجه پژوهش نشان داد که طی دو سال اخیر رویکرد پاسیفیک محور آمریکا با توجه به گسترش فزایند تروریسم و وزن ژئوپلیتیک ج.ا. ایران و نقشی که در ثبات منطقه دارد زمینه تحول مناسبات این کشور با ایران را در پی داشته است که گفتگوهای هسته‌ای و رخدادهای مرتبط با آن در این حوزه قابلیت تأمل دارد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۴ مرداد ۹۶ ، ۱۰:۲۷
اسفندیار خدایی

سید مرتضی هژبرالساداتی و دکتر علیرضا پویا؛ دانشگاه فردوسی مشهد

تحقیقات متعدد نشان می‌دهند رخدادهای سیاسی از جهات مختلف بر بورس اوراق بهادار تأثیر‌گذارند. یکی از رخداد‌های سیاسی حائز اهمیت برای جمهوری اسلامی، مذاکرات هسته‌ای با گروه 1+5 است که در راستای حل محدودیت‌ها و تحریم‌های اعمال شده علیه جمهوری اسلامی برگزار می‌شود. به‌نظر می‌رسد با عنایت به تأثیر تحریم‌ها بر تراز تجاری، تأمین ارز و ... و همچنین نظارت دقیق سرمایه‌گذاران بر تحولات اقتصادی کلان و سیاسی کشور، برگزاری مذاکرات هسته‌ای می‌تواند بر بورس اوراق بهادار تهران تأثیر‌گذار باشد. این تحقیق به دنبال بررسی تغییرات قیمتی سهام و خوشه‌بندی شاخص گروه‌های صنعت برمبنای عکس‌العمل سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه با رویکرد بازده روزانه است. به این منظور از پانل دیتا با 28 مقطع و 1422 روز استفاده و گروه‌های مختلف صنعت براساس بازده غیر‌نرمال کسب شده خوشه‌بندی می‌شوند. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد گروه‌های صنعت موجود در بورس اوراق بهادار در سه خوشه با عکس‌العمل منفی، عکس‌العمل مثبت کم و عکس‌العمل مثبت زیاد بخش‌بندی می‌شوند. به‌منظور بررسی سطح تمایز و اعتبار خوشه‌بندی از تحلیل تشخیصی استفاده شده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۰ مرداد ۹۶ ، ۰۹:۲۵
اسفندیار خدایی

دکتر حامد عامری گلستانی؛ بهروز شجاعی

برنامۀ هسته‌ای ایران یکی از موضوعات مهم در رابطۀ آمریکا و ایران پس از انقلاب اسلامی است. رویکردهای مختلف آمریکا در قبالِ این پرونده نقش مهمی در فراز و فرود آن داشته است. دو رویکرد «یک‌جانبه‌گرایی» و «چندجانبه‌گرایی» از جمله مهم‌ترینِ آن‌هاست. در دورۀ جرج دبلیو بوش، آمریکا با پی‌گیری سیاست‌های یک‌جانبه‌گرایانه، هژمون شدن را دنبال می‌کرد در سال‌های آخر بوش، سیاستِ این دولت به‌دلیل ناکارآمدی‌های آن در خاورمیانه، رو به چندجانبه‌گرایی گذاشت، که البته رویکردی قوی نبود. اوباما سیاست‌های چندجانبه را در زمینه‌های مختلف، از جمله پروندۀ ایران دنبال کرد و مذاکره با ایران، و همکاری با کشورهای 5+1 محاصل چندجانبه‌گرایی آمریکا و تغییر در سیاست‌هایِ ایران بود. این مقاله، با روش مقایسه‌ای، به‌دنبال مقایسۀ این دو رویکرد اساسی با این پرسش است که، «رویکردهای دولت بوش و اوباما در قبال پروندۀ هسته‌ای ایران، چگونه با هم قابل مقایسه‌اند؟» با این فرضیه که «در مقایسۀ میانِ سیاستِ آمریکا در قبال پروندۀ هسته‌ای ایران، «هژمونیک‌کرایی و نظامی‌گری» شاخص‌های مهم یک‌جانبه‌گرایی و «همکاری و نهادگرایی بین‌المللی، شاخص‌های مهم چندجانبه‌گرایی هستند.» منبع

۰ نظر ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۲۱:۵۰
اسفندیار خدایی

دکتر کابک خبیری؛ منوچهر محمدی

توافق­های چند جانبه در بین کشورهای دنیا در ارتباط با مسائل چالش برانگیز معمولا راه گشای نقش آفرینی طرفین در تحولات پس از چنین توافقاتی است. برنامه جامع اقدام مشترک، حکم چنین ابزاری را برای ایران داشت تا در دوره­ای که سعی می­شد ایران با طرح تلاش برای ساخت تسلیحات هسته­ای به انزوا برده شود، با این توافق به بازیگری موثر در چانه­زنی بین­المللی تبدیل شد. برجام حاصل بیش از یک دهه تنش و مذاکرات بی­نتیجه با طرف­های غربی بود. ایران در فضای پسا برجام به­طور رسمی وارد باشگاه اقتصاد و سیاست جهانی و منطقه­ای شد. این مقاله درصدد پاسخ به این سوال است که تعامل ایران با جامعه جهانی در فضای پس از برجام چه  ﺗﺄثیری بر نقش آفرینی این کشور در غرب آسیا و جهان گذاشته است؟ این مقاله این فرضیه را بررسی می­کند که ایران در فضای پس از برجام از جایگاه کنترل شده قبلی خارج و به صورت یک بازیگر فعال در مدیریت بحران های منطقه ای ایفای نقش نموده و این امر باعث تغییر موازنه قدرت در منطقه به ضرر عربستان و ترکیه گردیده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۸ تیر ۹۶ ، ۱۷:۵۴
اسفندیار خدایی

حمید نیکو، دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه بوخوم آلمان؛ مرتضی سویلمی

ﻣﺴﺄله ایران و رژیم صهیونیستی در چهارچوب بازی حاصل جمع صفر قابل تبیین است. به این معنا که وجود این رژیم برای ج. ا. ایران غیر قابل تحمل است و از طرف دیگر رژیم صهیونیستی، ج. ا. ایران را به دلیل بهره‌مندی از قدرت موشکی و برنامه هسته‌ای و نفوذ چشمگیر در جهان اسلام، تهدیدی وجودی برای خود می‌داند. به همین دلیل، در سطوح مختلف علیه منافع منطقه‌ای و بین‌المللی ج. ا. ایران اقدام کرده است. در این مسیر، این رژیم از پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های راهبردی غرب از جمله امریکا بهره لازم را می‌برد. در این راستا، ایجاد فشار برای جلوگیری از پیشرفت برنامه‌ هسته‌ای ایران راهبرد امنیتی این رژیم به شمار می‌رود. از سوی دیگر، پس از توافق هسته­ای «برجام»، این نوید داده می شد که تحریم­های نفتی و مالی ایران در ازای محدودیت­هایی بر غنی سازی هسته­ای از بین خواهد رفت. این توافق همچنین نشانگر تثبیت ایران به مثابه قدرت هژمون منطقه مطرح می گردد؛ مسئله­ای که به نظر می­رسید آمریکا آن را پذیرفته بود. اما بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، ایران مجهز به سلاح هسته­ای را بدترین پیامد ممکن در وضعیت حاضر دانست و به همین ترتیب دولت های عرب حاشیه خلیج فارس احساس کردند که از توافق کنار گذاشته شده­اند. این مقاله به بررسی جایگاه برنامه هسته‌ای ایران در دکترین امنیتی رژیم صهیونیستی می پردازد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۵ تیر ۹۶ ، ۱۷:۴۹
اسفندیار خدایی
  • دکتر حسن شمسینی غیاثوند،x خورشید نجفی جویباری،x  رضا نصیری

انتخابات ریاست جمهوری  2016 امریکا را  می توان از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار داد. یکی از این ابعاد جایگاه پوپولیسم در پیروزی ترامپ در انتخابات بود. البته ظهور پوپولیسم در کشورهای توسعه یافته را از زوایای گوناگونی چون روان شناختی، سیاسی و اقتصادی می توان مورد بررسی قرار داد. بطور مثال می توان به جهانی شدن، افزایش شکاف های طبقاتی، افزایش نارضایتی ها و بحران های هویتی اشاره کرد. در انتخابات ریاست جمهوری امریکا دلایل مختلف اجتماعی، سیاسی، روان شناختی در ظهور پوپولیسم تاثیرگذار بودند چنانکه در بعد اجتماعی می توان به شکل گیری پوپولیسم فنی، شکاف های اجتماعی، شکاف های طبقاتی، شکاف  های هویتی، تاکید بر فاسد بودن کل سیستم و نظام سیاسی، نجات امریکا از بحران، دشمن سیتزی داخلی و خارجی از سوی ترامپ، نژاد پرستی و بازتولید هویت امریکایی اشاره کرد. همچنین از بعد جهانی می توان به  شکاف های طبقاتی در جهان، بازگشت ناسیونالیسم نوین، تقابل های هویتی و جهانی اشاره کرد. البته دلایل شخصیتی ترامپ همانند فقدان سابقه سیاسی، زبان و ادبیات سیاسی، عدم اشنایی مردم با ترامپ، تبدیل کردن خود به یک برند و خود را مخالف وضع موجود نشان دادن تاثر خاصی در پدیده پوپولیسم داشت. متن کامل مقاله

۱ نظر ۲۱ تیر ۹۶ ، ۱۱:۳۹
اسفندیار خدایی
فاکتور ایران در روابط آمریکا و چین: تعامل آمرانه و موازنه نرم
دکتر فواد ایزدی و اسفندیار خدایی؛
China Quarterly of International Strategic Studies :مجله
تابستان 1396
Foad Izadi, Faculty of World Studies, University of Tehran

Esfandiar Khodaee, PhD candidate in American Studies at the University of Tehran

Abstract:

Before the nuclear agreement with Iran, the Obama administration actively engaged with world powers and trade partners of Iran to strengthen the effectiveness of economic sanctions against Tehran. The role of China as the largest trade partner of Iran and as a veto power in the United Nations Security Council (UNSC) was controversial in this regard. Washington persuaded most of Iran’s trade partners to join in the sanctions and reduce trade with Tehran. But during the same period, China continued and even expanded economic relations with Iran. Reviewing the events through a process-tracing method, this study reveals that the Obama administration implemented a “guarded engagement” strategy to persuade China to join in the sanctions and reduce trade with Tehran. On one hand, the United States accommodated China’s interests and concerns, and engaged and bargained with China; on the other hand, Washington pressured Beijing through different channels such as security threats and economic sanctions. In response, through a soft-balancing strategy, China did not directly oppose the United States, in order to safeguard relations with Washington; and it eventually voted in favor of the UN resolutions after negotiating over the texts. In the meantime, Beijing refrained from voluntary cooperation with Western sanctions and even increased trade with Iran and filled the void to make sanctions abortive and costly, and to prevent U.S. domination over the Middle East. This study concludes that China’s current standing is such that U.S. diplomatic levers, such as bargaining, threats, sanctions, and pressures, are too costly and barely productive in getting Beijing to follow American policies.

Keywords: U.S.-China relations; Iran sanctions; soft balancing; guarded engagement

Source   منبع

۰ نظر ۱۴ تیر ۹۶ ، ۱۳:۳۶
اسفندیار خدایی

اجانگ کیم، دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه تهران

دکتر محمدجعفر جوادی ارجمند، دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران

ایران سومین بازار بزرگ محصولات کره‌ای در خاورمیانه است که اهمیت فراوانی در تامین انرژی این کشور دارد. با وجود روابط تجاری نسبتا طولانی، هر دو کشور سیاست خارجی متقابل خود را براساس جدایی سیاست از اقتصاد اتخاذ کرده‌اند. بنابراین پرسش اصلی این پژوهش آن است که مهمترین عناصر موثر در رویکرد این دو کشور در قبال یکدیگر چیست؟ در این مقاله با روش تحقیق مقایسه ـ تحلیل، مسائل و عوامل مهمی که در الگوی سیاست خارجی دو کشور تاثیرگذار و بکار گرفته شده‌اند، مورد بررسی قرارمی‌گیرد. محیط‌های سیاسی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی را با هدف واکاوی چرایی و چگونگی اتخاذ و اجرای سیاست‌های خارجی دو کشور ارائه می‌نماید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان‌دهنده وجود عوامل موثر متعددی در تصمیم‌گیری‌ها و معادلات سیاست خارجی این دو کشور همچون حضور و نفوذ امریکا در شرق آسیا، تقابلات با کره‌شمالی، افزایش تعاملات چین با ایران از لحاظ سیاسی و اقتصادی، سیاست خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی و روابط کره‌جنوبی با کشورهای عربی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۸ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۱۲
اسفندیار خدایی

دکتر محمد حسین افشردی؛ دانشیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه عالی دفاع ملّی

ره‌نامه(دکترین) قواعد بنیادی، چارچوب نظام‌مند و اصول ریشه‌ای است که در هر شاخه‌ای از علوم راهبردی با انباشت دانش، تجربه، مطالعه، تحلیل و آزمایش گردآوری می‌شود و با به‌کارگیری توانمندی‌ها نحوه دستیابی به اهداف را نظام‌مند می‌نماید. انتظار می‌رود که ره‌نامه اصول، نظریه، خط‌مشی و چگونگی عمل را بیان نماید. راهبردپردازان دولت آمریکا پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 طیف جدیدی از تهدیدات امنیت ملی آمریکا را ترسیم نمودند. در این مسیر آمریکا تلاش نمود تا از این حادثه مشکوک برای تحمیل نظام تک‌قطبی بر نظام بین‌المللی حداکثر بهره را برده و بدین جهت ره‌نامه جنگ پیشگیرانه را در دستور کار خود قرار داد. شناخت رویکرد تهاجمی سال‌های اخیر آمریکا در دهه‌ ابتدایی قرن بیست و یکم در آسیای جنوب غربی در قالب ره‌نامه جنگ پیشگیرانه، موضوع و سؤال مهمی است که می‌تواند تهدیدات مهمی در ابعاد دفاعی برای کشور و کاربرد مؤثر و مهمی در راستای برقراری دفاع همه‌جانبه و امنیت ملی ج.ا.ایران داشته باشد، از این‌رو این امر نیاز به بررسی و مطالعه دقیق دارد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۹:۴۸
اسفندیار خدایی

دکتر محمد مرندی، مهرداد حلال خور؛ دانشگاه تهران، دانشکده مطالعات جهان

U.S foreign policy toward Iran had been so uncertain and variable since the beginning of this relation, but alongside fluctuations, some kind of consistency is distinguishable. Until the Islamic revolution of 1979by the Iranian people, Iran was playing a major role in the U.S. anti-communist strategy in the Middle East.  U.S grand strategy was based on its confrontation with USSR and Iran was the key for controlling the Middle East and process of underpinning Iran’s power as a liberal ally in the region was at the core of U.S considerations in Iran. After the 1979 revolution, Iran’s priority had changed as a regional actor and it no longer identified itself as a member in the Western coalition based on American foreign policy. On the other hand, U.S. also stopped to identify Iran as a friend and started to demonize the new role Iran was playing in the Middle East and the world.  By having these trends in mind, a very fundamental, important question strikes the mind: Did U.S has a turning point in its foreign policy toward Iran after the 1979 or the principle of its foreign policy was fixed and only tactical changes occurred? In order to answer this question I’m going to examine the history of U.S foreign policy toward Iran, particularly the post-revolutionary period. This analysis will be conducted according to the Copenhagen school definition of security and concept of securitization. This theoretical frame work brought us a comprehensive understanding of security and also a relative, useful categorization of security strategy in foreign policy. Different methodological approaches could be used in these frameworks but in this research I have used the discourse analysis method to explore the subject of research. Conclusion of the research shows us that American strategy toward Iran covers both permanent and variable factors but the permanent element was the key and variable factors made changes only in tactical level. U.S foreign policy was basically directed toward securitizing Iran but the world system, regional and national events also made it more powerful. It means that after the Islamic revolution of Iran, U.S. has continuously made an attempt in persuading other actors to securitize Iran. Before the Cold War, this securitization was in a low level but after the Cold War it can be classified as a high-securitization. Full Text of the Article

۰ نظر ۳۰ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۲۲
اسفندیار خدایی

دکتر عباس مصلی نژاد، دانشگاه تهران

As it looks at the region, Trump can see three central challenges facing the Middle East, working together to create the horrible brew we're now dealing with. The first challenge is the security vacuums in places like Syria, Iraq, Libya and Yemen that followed the collapse of some of these Arab republics. These vacuums are highly problematic, setting the conditions for extremism. They are where extremists organize and plan attacks, and where refugees originate. A lot of these destabilizing problems, then affect the entire region. Trump's election is a massive setback for humanitarian issues, in fact, many welcome him, despite his rhetoric on Muslims, women and minorities. Most troubling, however, is that many of U.S questions about his approach to the Middle East cannot be answered right now because he literally has no experience in foreign policy. The international community has no idea what to expect from Trump, and such diplomatic uncertainty is a humbling experience at best. Trump needs to reassure its nation's allies before he becomes president; assurances and commitments are especially crucial when times are tough, as they are now. NATO is important, but so are the Sunni Arab states. Given that one of Trump's few clear aims is to destroy the Islamic State, it is absolutely imperative that Saudi Arabia and similar countries be involved, since the group's ideology cannot be discredited without them. The expectation that "Trump as president" will be starkly different from "Trump as candidate" is a false hope at best. Saudi Arabia should be ready for some surprises, likely in the form of negative rhetoric from the Trump administration. Ultimately, the kingdom needs to create an alliance of Sunni countries to serve as a bulwark against a potentially anti-Sunni Trump. While Trump has long signaled a desire to get out of the Middle East, candidates often flip positions when they face difficult decisions as president. Yet the ultimate outcome of any given regional crisis will depend heavily on the cabinet members and advisors surrounding him. Whatever the case, given the region's current situation the Palestinians more divided than ever, the Iranians bent on regional expansion, and the Saudis in the midst of a "revolution disguised as economic reform" U.S historical allies in Israel and the Sunni Arab countries need a strong America now more than ever. Full Text of the Article

۰ نظر ۲۹ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۱۶
اسفندیار خدایی

دکتر زهره پوستینچی

Rebalancing of Power is one of the most important subjects for international and national security in U.S policy toward Iran and other regional actors. President Trump attempts to change U.S regional policy based on offshore balancing in Persian Gulf and Middle East. This approach concentrated on promotes U.S national interest. Trump’s policy will effect on regional structure of international politics. Barak Obama policy toward Iran concentrated on negotiation and engagement process for promote Iran’s position in regional and international politics. Obama foreign policy team argues that politics and international relations depended on Iran’s role in regional balancing of power. Geopolitical approaches emphasized on Trump interaction of geography and strategy. Trump’s team argues that defense and security policy depended on how U.S policy and regional countries collaborates their goals and interests. Trump’s foreign policy team has systematically tried, significant rapprochement among the Persian Gulf states on the issue of security almost impossible. For these reasons, a collective regionally crafted security arrangement that includes littoral states on Iran.  Full Text

۰ نظر ۲۸ فروردين ۹۶ ، ۱۴:۱۶
اسفندیار خدایی

دکتر محمد جعفر جوادی ارجمندx، امین پرهیزکار، احسان خضری؛ ذلنشگاه تهران

گرچه بیشتر منتقدان استراتژی منطقه­ای باراک اوباما معتقدند که اوباما فاقد یک دید استراتژیک است، اما این استدلال، نادرست به نظر می­رسد. اوباما زمانی به مسند ریاست جمهوری نشست که ایمان داشت کاهش حجم عظیم تعهدات ­نظامی و سرمایه­گذاری سیاسی در غرب آسیا جزو منافع حیاتی امنیت ملی آمریکاست. اشغال عراق و جنگ گسترده با تروریسم، ایالات ­متحده را به­خصوص در زمان بحران اقتصادی دچار مشکل کرد. متعادل­سازی حضور آمریکا در منطقه، تنها به معنای کاهش حضور مادی نبود، بلکه همانطور که سوریه، لیبی و یمن نشان دادند، شامل اعمال سیاست خوددارانه نیز می­باشد؛ به این معنی که در منازعات، آمریکا عقب بنشیند و از متحدان خود بخواهد که در قبال امنیت خودشان مسئولیت بیشتری را متقبل شوند. این پژوهش نشان می­دهد که اوباما به طور پیوسته از این سیاست پیروی کرده و کاملاً در مقابل تلاش­هایی که در جهت مخالف این ایده هستند، مقاومت می­کند. هرچند این برنامه­ای نیست که در واشنگتن مورد علاقه همگان باشد، اما نوعی استراتژی روشن و جامع است که باعث شد اوباما، در قبال مسائلی که فکر می­کرد در حد منافع امنیت ملی مهم هستند، اقدامات لازم را اتخاذ کند: مسائلی نظیر برنامه­ هسته­ای ایران، تروریسم، منازعه­ فلسطینی-اسرائیلی، جنگ عراق و به­ویژه تحولات اخیر در منطقه. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۰ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۱۸
اسفندیار خدایی

دکتر یحیی علوی دانشگاه امام حسین (ع)

شناخت ماهیت و تحولات تحریم‌ها که به تعبیر مقام معظم رهبری در چند سال اخیر (دوره ریاست جمهوری اوباما) به جنگ تمام عیار اقتصادی تبدیل شده است، برای طراحی راهبردهای اقتصادی و سیاسی لازم جهت مقابله و یا حذف تحریم‌ها، امری ضروری است. بررسی روند و ساختار تحریم‌های ایران در دوره اوباما نشان می‌دهد، تحریم‌ها از نظر نوع، بخش اقتصادی هدف، مکانیزم اجرا و شدت دچار تحول شده است که هدف از آن، افزایش فشار بر مردم ایران است تا از طریق نارضایتی عمومی، ساختارهای حکومت ایران به چالش کشیده شود. مهمترین علت این تحول، وقوع فتنه ۸۸ و مثبت شدن نگاه سیاستمداران آمریکا به راهبرد فروپاشی از درون برای ایران است. البته در کنار این عامل، افزایش قدرت منطقه‌ای ایران با توجه به شکست مکرر اسرائیل از جریان مقاومت، تحولات بازار جهانی نفت و شکست تحریم‌های هدفمند نیز سهم مجزایی در این موضوع داشته‌اند. در این راستا لازم است رفع نقاط ضعف اقتصادی کشور به‌خصوص در بخش وابستگی به نفت به عنوان مهمترین راهبرد بلندمدت جهت خلاصی از تحریم‌ها در دستور کار دولت و ملت ایران قرار گیرد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۶ فروردين ۹۶ ، ۰۱:۱۲
اسفندیار خدایی

محمود یزدان‏فام، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی

پرسش اصلی مقاله حاضر این است که دولت جدید ایالات متحده آمریکا چه سیاست و راهبردی در عرصه بین‌المللی به طور عام و در قبال جمهوری اسلامی ایران به طور خاص در پیش خواهد گرفت؟ در پاسخ به این سوال، علاوه بر طرح چهارچوب مفهومی کوتاه، عوامل موثر در شکل‌گیری سیاست خارجی دولت جدید آمریکا در دو سطح ملی و بین‌المللی طرح، اصول و رویکرد آن تشریح و راهبرد آن با توجه به تناقض‌ها و موانع احتمالی توضیح داده شده است. به نظر می‌رسد دولت ترامپ به دلیل ایجاد شکاف‌های سیاسی و ساختاری در داخل آمریکا و بی‌توجهی به بنیان‌های تاریخی نظام بین‌الملل و سیاست خارجی آمریکا در تأمین اهداف و منافع آمریکا با موانع و مشکلات بزرگی روبرو شده و ناگزیر به تعدیل در مواضع اعلامی خود در سیاست خارجی خواهد شد. متن کامل مقاله

اسفندیار خدایی

دکتر منصور رحمانی، مهسا رسولی فر

یکی از کلیدی‌ترین مباحث در سیاست خارجی، مقوله تصمیم‌گیری و تصمیم‌های اتخاذشده رهبران در این عرصه است. در تبیین این مهم با شرح مدل روانشناسی شناختی (به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مدل‌های تصمیم‌گیری) اهمیت محیط روانشناختی در ذهن فرد (که شخصیت نیز در این مقوله قابل‌طرح است) و محیط عملیاتی (که تصمیم در آن اجرا می‌شود) در تصمیم‌گیری‌های سیاست خارجی آشکار می‌شود. نظریه‌های بسیاری در حوزه شخصیت‌شناسی مطرح شده است که در این بین «نظریه روانشناسی شناختی» بیشتر بر مؤلفه‌های ذهنی و محیطی تأکید داشته است، اما یکی از ضعف‌های اساسی آن، غفلت از مؤلفه‌های وراثتی است که می‌توان با کمک مکتب اناگرام و تیپ‌های شخصیتی نه‌گانه‌ مطرح در آن، این کاستی را رفع کرد. گرچه هریک از ابناء بشر دارای شخصیتی منحصربه‌فرد و خاص است، اما الگوهای شخصیتی ثابتی بین آنها وجود دارد که با شناخت این الگوها می‌توان تا حد زیادی تصمیم‌های آنها را پیش‌بینی کرد و یک پژوهشگر سیاسی با کشف کلیدهای روان‌‌کاویِ رفتارهای سیاسی، قادر به شناخت و پیش‌بینی و حتی تغییر این رفتار خواهد بود. به‌منظور شناخت شخصیت رهبران، روش سایکوبیوگرافی بر مبنای تحلیل محتوا مناسب است. درنهایت تمامی افراد ازجمله رهبران سیاسی در یکی از تیپ‌های شخصیتی گنجانده می‌شوند که با شناخت آن تیپ شخصیتی می‌توان تصمیم‌ها، رفتارها و اقدامات سیاسی آنها را تحلیل و سپس پیش‌بینی کرد. متن کامل مقاله

۱ نظر ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۳۶
اسفندیار خدایی

دکتر محمد مهدی مظاهری

تصمیم ترامپ مبنی بر تغییر نکردن و افزایش نیروها و تجهیزات آمریکا در خاورمیانه و خلیج فارس نشان از آن دارد که او همان گونه که قبلا هم اعلام کرده است فعلا برنامه ای برای حمایت از کشورهای حوزه خلیج فارس و همراهی کردن با شعارهای ایران هراسانه آنها ندارد و به لفاظی و تهدید بسنده می کند.

۰ نظر ۲۵ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۳۶
اسفندیار خدایی

ویژه نامه دیپلماسی ایرانی درباره ترامپ، با آثاری از محمدصادق خرازی، محمدمهدی مظاهری، سرگه بارقیان،  فریدون مجلسی، حمید زنگنه، حسین ملائک، علی امیدی، بهائالدین بازرگانی گیلانی و ترجمه آثاری از فرید زکریا، بهجت قرنی، الیزابت ان ساندرز، راجر بیکر، آرون دیوید میلر، تریتا پارسی و پل پیلار. دانلود متن کامل ویژه نامه

۰ نظر ۱۹ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۵۸
اسفندیار خدایی

بهاءالدین بازرگانی گیلانی

به عقیدۀ برخی آگاهان مسائل راهبردی غربی، دونالد ترامپ با بی فکری تمام با صدور نخستین فرمان مبادرت به لغو این پیمان و خروج آمریکا از آن کرد و به این ترتیب میدان را برای چین خالی نمود تا بلافاصله با معرفی پروژۀ جایگزین ِ "مشارکت اقتصادی فراگیر منطقه ای RCEP" دست به اقدام بزند. نتیجه این شد که برخی کشورهای این حوزه از جمله فیلیپین و مالزی کم و بیش ساز جدایی از آمریکا بزنند و به سوی چین متمایل گردند و سایرین نیز فعلا مردد و بلاتکلیف باقی بمانند. در همین حال ترامپ تهدید کرد که واردات انبوه از چین را با اعمال تعرفه های گمرگی ٤٥ درصدی محدود می سازد، شغل های از دست رفته را به ایالات متحده بازمی گرداند  و از دامنۀ کسری بازرگانی عظیم ٥٠٠ میلیارد دلاری با چین می کاهد. کسی نیست به این غول بساز و بفروش آمریکایی حالی کند که مثلا یک شرکت  فن سالار فرضا اپل چگونه به همین سادگی بتواند واحدهای تولیدی خود را از چین با آن نیروی کار و فکر ارزان و کم ادعا به مثلا ایالت پنسیلوانیا با آن نیروی کار و فکر گران و تنبل و پرمدعا منتقل سازد. ولو که تیم اقتصادی کم تجربۀ اطراف ترامپ هم بگویند: خب، ما مالیات بر این شرکت ها را کاهش می دهیم! چگونه؟

۰ نظر ۱۹ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۴۴
اسفندیار خدایی

نویسنده: تام روگان، نشنال ریویو ؛ مترجم: زهره شهریاری

ترامپ باید از طریق تقویت حضور نیروی دریایی آمریکا در دریای چین شرقی، از این تهدید پیشگیری کند... دومین چالش پیش روی ترامپ، ایران است. به احتمال زیاد ایران ترامپ را به شیوه دریایی مورد آزمایش قرار خواهد دارد؛ به خصوص آن که احزاب و گروه های تندرو در ایران به دنبال آن هستند تا بیینند که آیا ترامپ به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا دستور تشدید مقابله علیه تهدیدات نیروی دریایی ایران را خواهد داد یا نه.... سومین و آخرین چالش پیش روی ترامپ، روسیه است.... ترامپ باید از خواب بیدار شود و به رهنمودهای اطلاعاتی مشاوران خود و ژنرال متیس گوش دهد. آنها به خوبی از اقدامات و نقشه های پوتین آگاهی دارند و به دنبال آن هستند تا درک و آگاهی ترامپ نسبت به او را افزایش دهند.

۰ نظر ۱۹ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۳۳
اسفندیار خدایی

نویسنده: تایتی اراستو؛ لوب لاگ

مخالفان توافق هسته ای سال 2015 با ایران، انتقاد می کنند که چرا در این معامله غنی سازی اورانیوم ایران پایان نیافته یا برنامه توسعه موشکی ایران محدود نشده است. با آمدن دولت ترامپ، برخی فرصت را برای تضعیف شرایط قرارداد با اعمال تحریم های غیرهسته ای علیه ایران مناسب می بینند. فرض بر این است که این مسائل می تواند تهران را به خروج از معامله تحریک کند تا شرایط برای برقراری تحریم های فلج کننده و بازگشت به میز مذاکره با شرایط سال 2013 آماده شود. اگر چنین تحریم هایی به درستی عمل می کرد چرا در همان بار اول به معامله ای بهتر با ایران نرسیدند؟ برخی دیگر نیز مانند رکس تیلرسون، به نظر به دنبال سیاست «ممنوعیت غنی سازی اورانیوم در ایران» حداقل پس از انقضای تاریخ معامله هستند.

۰ نظر ۰۴ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۳۱
اسفندیار خدایی

فاطمه محمدی: دکتری روابط بین الملل و استادیار مدعو دانشگاه علامه طباطبایی

برگرفته از گزارش موسسه بروکینگز، جفری بادر، 21 مارچ 2016

▪️در دو دهه پس از پایان جنگ سرد، جهان دوره مشخصی از کاهش جنگ و افزایش رفاه را تجربه نمود و عدم وجود رقابت جدی جغرافیای سیاسی، فرصت هایی برای افزایش وابستگی متقابل و همکاری جهانی ایجاد کرد. با این حال در سال های اخیر، چند چالش اساسی نظیر فروپاشی نظم و نزول خشونت در شرق میانه؛ چالش روسیه به منظور امنیت اروپا؛ و افزایش تنش های ژئوپولیتیک در آسیا وجود داشته است. در این برهه محوری، رهبری ایالات متحده مهم و وظیفه فوری و پیچیده ای است. رئیس جمهور بعدی ایالات متحده(دونالد ترامپ) نیاز به انطباق و حفاظت نظم بین المللی لیبرال به عنوان یک وسیله برای تداوم ارائه ثبات و رفاه؛ توسعه یک راهبرد برای تشویق همکاری و نه رقابت میان قدرت های حاضر دارد؛ و در صورت لزوم، گنجاندن و یا محدود کردن بازیگران برای تضعیف آن اهداف. در پاسخ به پویایی جهان در حال تغییر، برنامه سیاست خارجی در بروکینگز پروژه بی نظمی از نظم  ایجاد کرده است. با تجزیه و تحلیل نافذ، استراتژی های جدید، و سیاست ها نوآورانه، برنامه سیاست خارجی و محققان آن در دو سال پروژه با سه هدف اصلی آغاز کردند.

۰ نظر ۰۴ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۲۴
اسفندیار خدایی

دکتر محمدرضا ملکی، فرزاد محمدزاده ابراهیمی

روابط ایالات متحده با رژیم صهیونیستی بخش مهمی از سیاست خاورمیانه‌ای امریکا را شکل می‌دهد، بطوریکه تغییر روسای جمهوری در این کشور هم تاکنون نتوانسته است تاثیر مهمی در روابط آنها ایجاد کند. علی‌رغم فراز و فرود در روابط امریکا و رژیم صهیونیستی و اختلاف‌نظر سران آن دو درخصوص برخی مسائل، باراک اوباما تعهد خود را به امنیت رژیم صهیونیستی اعلام و از حفظ اتحاد کشورش با این رژیم حمایت کرده است. با این وجود، از سیاست خارجی دولت باراک اوباما مخصوصاً در رژیم صهیونیستی، انتقادات زیادی به عمل آمده و روابط دو کشور در دوره ریاست جمهوری اوباما با تنش و اصطکاک‌هایی همراه بوده است. علت رخداد این مشکلات در روابط امریکا و رژیم صهیونیستی از کجا ناشی می‌شود؟ با توجه به نزدیکی اصول سیاست خارجی اوباما به واقع‌گرایی، ریشه انتقادها و مشکلات در روابط آنها را باید در سیاست خارجی واقع‌گرایانه دولت اوباما و به تبع آن تغییر در راهبرد سیاست خارجی ایالات متحده واکاوی کرد. از این ‌رو مقاله حاضر درصدد است با بهره‌گیری از روش توصیفی-تحلیلی ضمن تحلیل دکترین واقع‌گرایانه اوباما، پیامدهای این دکترین بر رژیم صهیونیستی را مورد بررسی و کنکاش قراردهد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۷ دی ۹۵ ، ۱۴:۲۷
اسفندیار خدایی

گرچه سیاست‌های اقتصادی ترامپ به روشنی مشخص نیست ولی طبق آنچه وی پیش از انتخابات ریاست جمهوری گفته است می‌توان تحلیلی از وضعیت تجارت، ‌سیاست پولی و مالی آمریکا در دوران ریاست جمهوری ترامپ ارایه کرد. انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور بزرگ‌ترین اقتصاد دنیا را باید مهمترین رخدادی دانست که بر آینده اقتصاد جهان تاثیر خواهد گذاشت. دیدگاه‌های بیان شده از سوی ترامپ در مبارزات انتخاباتی مملو از تندروی‌های مختلف بود به گونه‌ای که انتخاب تقریباً غیرمنتظره وی به ریاست‌جمهوری آمریکا بازارهای مالی دنیا را در شوک فرو برد. اما طیف گسترده‌ای از دیدگاه‌های ارایه شده از سوی ترامپ می‌تواند بر اقتصاد و امنیت اقتصادی ایران تاثیر داشته باشد؛ این طیف از تهدیدات، کنار گذاشتن برجام تا کاهش هزینه‌های نظامی آمریکا در خاورمیانه را شامل می‌شود. گذشته از چنین مواردی که ماهیتی اقتصادی ندارند، برنامه ترامپ مشتمل بر سیاست‌های اقتصادی است که پیش‌بینی‌ها از اقتصاد این کشور را تحت تاثیر قرار داده و به طور غیرمستتقیم می‌تواند سایر اقتصادهای جهان، از جمله اقتصاد ایران را نیز با شرایط جدیدی مواجه کند

۰ نظر ۲۷ دی ۹۵ ، ۱۴:۲۲
اسفندیار خدایی

دکتر محمد مهدی مظاهری

هر چند که سال 2016 برای ایرانیان نیز سالی سخت، همراه با مشکلات اقتصادی و بعضا بدعهدی های آمریکا و بانک های بزرگ جهان در اجرایی کردن برجام و لغو تحریم ها بود؛ اما در مقام مقایسه ، 2016 مقدمه ای برای جهش بزرگ ایران به سوی قدرت اول منطقه در حوزه های سیاسی، اقتصادی و امنیتی بوده است. سال 2016 با تحولی اساسی برای ایرانیان آغاز شد. ۱۶ ژانویه روز اجرای برجام و برداشتن تحریم های ایران بود. تحریم هایی که پیچیده ترین تحریم های اقتصادی تاریخ نامیده شدند و مشکلات جدی بر سر راه فروش نفت و مبادلات بانکی کشورمان ایجاد کردند. از ژانویه 2016 بود که با اجرایی شدن برجام، فروش نفت، معاملات بانکی، خرید هواپیما، بیمه و کشتیرانی و خرید و فروش فلزات گرانبها برای ایران قانونی شد و به روال سابق برگشت و در عرصه مناسبات سیاسی و دیپلماتیک نیز فصل جدیدی در تبادلات ایران با جهان گشوده شد.

۰ نظر ۱۶ دی ۹۵ ، ۱۹:۵۱
اسفندیار خدایی

آن چه در این جا می آید فهرستی از بدترین نقل قول های سال 2016 در عرصه سیاست خارجی است که با ترتیب زمانی لیست شده اند. این تفسیرها و صحبت ها با این که به طنز پهلو می زنند، اما کاملا واقعی هستند. تنها به مقامات رسمی در این فهرست پرداخته شده به همین دلیل است که دونالد ترامپ که پتانسیل بالایی برای ورود به این فهرست دارد (برای مثال او بیان کرده بود که برای مشاوره در زمینه سیاست خارجی «من با خودم صحبت می کنم. شماره یک هستم چون مغز خیلی خوبی دارم و چیزهای زیادی هم گفته ام

۰ نظر ۱۶ دی ۹۵ ، ۱۹:۴۳
اسفندیار خدایی

طه اکرمی؛ دانشجوی دکتری مطالعات آمریکا، دانشگاه تهران

در پی انتخابات ماه نوامبر سال 2016 آمریکا، آنچه که از آن به‌ عنوان "شوک نوامبر" یاد می‌کنند، روی داد و دونالد ترامپ که بنا بر نظرسنجی‌ها شانس کمتری برای پیروزی نسبت به هیلاری کلینتون داشت، به‌ عنوان چهل و پنجمین رئیس‌جمهور آمریکا انتخاب شد. در این انتخابات، ترامپ توانست با کسب کمتر از 25 درصد آراء مردم آمریکا و درحالی‌که رأی مردمی کمتری نسبت به خانم کلینتون

۰ نظر ۱۴ دی ۹۵ ، ۰۰:۴۵
اسفندیار خدایی

دکتر حسین سلیمی، استاد روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی
حسن عیوض زاده، دانشجوی دکترای روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی

شکل گیری و تداوم سازمان آتلانتیک شمالی «ناتو» در دوره جنگ سرد، به ویژه پس از پایان جنگ سرد، یکی از موضوع های اساسی و در عین حال بحث برانگیز در نزد محققان رشته روابط بین الملل محسوب می­شود. تبیین علل شکل­گیری و تداوم این سازمان که در قالب سه نظریه پراستفاده دربارۀ روابط بین­الملل یعنی­ واقع­گرایی «اعم از کلاسیک و جدید»، لیبرالیسم «کلاسیک و جدید» و سازه­انگاری اجتماعی در جریان بود، به گونه­های متفاوتی شکل گرفته است. این مقاله ضمن بررسی قدرت تبیین هر سه جریان نظری، درصدد ارائه یک چهارچوب نظری تلفیقی است که قادر به توضیح کارآمدتری از تداوم ناتو به ویژه پس از جنگ سرد می­باشد. بر مبنای چهارچوب تلفیقی، در تحلیل چرایی تداوم و توسعه این سازمان هم، بایستی به عوامل سطح تحلیل کلان مانند: ساختار آنارشیک نظام بین­الملل، قطبیت نظام بین­الملل، نقش قدرت­های بزرگ در این نظام و جایگاه نهادهای بین­المللی توجه کرد و هم به عوامل و نیروهای درونی و سیاست­های داخلی در فرایند شکل­گیری و تداوم اتحادیه­هایی چون ناتو پرداخت. در عین حال باید پدیده­های ذهنی و عوامل مادی را درکنار هم سنجید و به همراه هم تأثیر آنها را مورد بررسی قرار داد. در این نوع تبیین، عوامل مختلف در سطوح گوناگون برای فهم روند تداوم ناتو مورد توجه قرار می گیرند. در نهایت، در تبیین این مسأله به نقش و جایگاه هویت به ویژه فرایند هویت­سازی که براساس آن هویت­ غربی با  برداشت و تفسیری خاص از ارزش­های دموکراتیک در مقابل هویت­های غیرغربی با انگاره­ها و ارزش­هایی متفاوت، مورد توجه قرار می­گیرد. در واقع این دوگانگی هویتی به عامل تداوم سازمان­هایی مانند ناتو منجر می­شود که هدف آن، حفظ هویت برساخته شده در مقابل دگر هویتی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۶ دی ۹۵ ، ۱۴:۲۲
اسفندیار خدایی

فرزاد محمدزاده ابراهیمی و دکتر محمدرضا ملکی

روابط ایالات متحده با رژیم صهیونیستی بخش مهمی از سیاست خاورمیانه‌ای امریکا را شکل می‌دهد، بطوریکه تغییر روسای جمهوری در این کشور هم تاکنون نتوانسته است تاثیر مهمی در روابط آنها ایجاد کند. علی‌رغم فراز و فرود در روابط امریکا و رژیم صهیونیستی و اختلاف‌نظر سران آن دو درخصوص برخی مسائل، باراک اوباما تعهد خود را به امنیت رژیم صهیونیستی اعلام و از حفظ اتحاد کشورش با این رژیم حمایت کرده است. با این وجود، از سیاست خارجی دولت باراک اوباما مخصوصاً در رژیم صهیونیستی، انتقادات زیادی به عمل آمده و روابط دو کشور در دوره ریاست جمهوری اوباما با تنش و اصطکاک‌هایی همراه بوده است. علت رخداد این مشکلات در روابط امریکا و رژیم صهیونیستی از کجا ناشی می‌شود؟ با توجه به نزدیکی اصول سیاست خارجی اوباما به واقع‌گرایی، ریشه انتقادها و مشکلات در روابط آنها را باید در سیاست خارجی واقع‌گرایانه دولت اوباما و به تبع آن تغییر در راهبرد سیاست خارجی ایالات متحده واکاوی کرد. از این ‌رو مقاله حاضر درصدد است با بهره‌گیری از روش توصیفی-تحلیلی ضمن تحلیل دکترین واقع‌گرایانه اوباما، پیامدهای این دکترین بر رژیم صهیونیستی را مورد بررسی و کنکاش قراردهد.
متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۲ آذر ۹۵ ، ۱۸:۱۷
اسفندیار خدایی

نویسنده: مهین سیامنصوری، کارشناس ارشد دیپلماسی

تآن چه از گذشته مرسوم بوده است در اکثر دولت های جدیدی که بر سر کار می آید توافقات و تعهدات بین المللی دولت قبلی را محترم می شمارند. ترامپ رئیس جمهوری منتخب آمریکا در شعارهای انتخاباتی خود از توافق هسته ای با ایران با عناوینی مانند یک رسوایی، بدترین توافق تاریخ آمریکا و احمقانه یاد کرده است.او ابتدا پاره کردن توافق را بر زبان آورد اما بعد از مدتی اعلام کرد که در آن بازنگری می کند، آنچه مشخص است ترامپ در این مدتی که از توافق هسته ای ایران سخن گفته هنوز فرصت نکرده است تا این توافق را مطالعه کند و بازنگری در توافق از زبان یکی از مشاوران او گفته شده امّا خود او در این زمینه بصورت مفصل صحبت نکرده است تا مشخص شود کدام ضرورت در کدام بند باید بازنگری شود. ترامپ هیچ بهانه و ضرورت مشخصی برای بازنگری در برجام ندارد. صرفا یک شعار انتخاباتی را می خواهد عملی کند قطعا مطالعه این توافق به ترامپ کمک خواهد کرد که پی ببرد یک توافق اقتصادی یا یک قرارداد دوجانبه نیست که بندهایی را به دلخواه در آن کم و زیاد کند و همچنین می تواند اطلاعاتی در زمینه نظام عدم اشاعه، آژانس بین المللی انرژی اتمی، شورای امنیت و چرخه سوخت هسته ای، مسائل سیاسی و امنیتی بدست آورد و به پیامدها و عواقب اقدامش بیشتر پی خواهد برد.
۰ نظر ۱۳ آذر ۹۵ ، ۲۰:۴۱
اسفندیار خدایی

نویسنده: دیوید واینر  «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر اسرائیل در تلاش است تا آنچه را که در زمان باراک اوباما از دست داده بود در دوران ترامپ دوباره به دست آورد و آن چیزی نیست جز رفتار و رویکری سخت گیرانه تر علیه ایران. بر اساس اظهارات دستیاران نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در حال حاضر تمامی مشاوران خود در زمینه امنیت ملی را گرد هم آورده تا با کمک آنان استراتژی مشخصی را برای این دیدار تدوین کند. به گفته یکی از مقامات ارشد اسرائیل، اگرچه نتانیاهو قصد ندارد تا در نخستین دیدار خود با رئیس ­جمهور جدید آمریکا موضوع لغو کامل توافق هسته ای ایران را به میان آورد اما بدون شک نتانیاهو از ترامپ انتظار دارد تا دولت وی سیاست سخت گیرانه تری را در قبال برنامه نظامی ایران در پیش گرفته و با تلاشی هماهنگ با جامعه جهانی، ایران را از حفظ و ادامه آرمان های منطقه ای اش بازدارد. 

۰ نظر ۱۳ آذر ۹۵ ، ۲۰:۳۳
اسفندیار خدایی

حمید زنگنه، استاد اقتصاد دانشگاه وایدنر آمریکا در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: دونالد ترامپ گفته که در روز اول ریاست جمهوری خود معامله جدیدی را جایگزین برجام خواهد کرد. به احتمال قوی این یک بلوف بزرگ است برای شروع معامله تا یک طرح نهائی. در چند دهه گذشته، در بیشتر اوقات، هر از گاهی که ایران و آمریکا به دوراهی رسیده اند راه اشتباه را انتخاب کرده اند. راهی که به رفاه ایران، حداقل از نظر اقتصادی، کمک نکرده است.  این روزها نیز ما مجددا به یک دوراهی رسیده ایم. شانس دیگری که راه کج را انتخاب کنیم در جلوی ماست. در حال حاضر ایران در صندلی راننده نشسته و می تواند آینده خود را انتخاب کند. راه دیگر این است که اجازه بدهند آقای ترامپ جای آنها را بگیرد و خود سکان جریانات را در دست بگیرد. حال که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به نتیجه رسیده و ما با یک معضل ناآشنا به نام ترامپ مواجه هستیم...

۰ نظر ۰۵ آذر ۹۵ ، ۰۰:۴۳
اسفندیار خدایی

دکتر محسن شریعتی نیا، استادیار دانشگاه شهید بهشتی

وزیر دفاع چین در شرایطی به ایران آمده که ابهام بیش از هر زمان دیگری در دو دهه اخیر بر سیاست بین الملل سایه افکنده تا جایی که برخی حتی از پایان غرب سخن رانده اند. آمریکایی ها انتخابی صورت دادند که به معضلی برای سایر کشورها از جمله ایران و چین بدل شده است. آنچه در این شرایط بیش از جزییات و توافقات این سفر (سفر سپهبد چانگ وان چوان وزیر دفاع جمهوری خلق چین به ایران و دیدار با سردار دهقان وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران که منجر به امضای موافقتنامه همکاری دفاعی ــ نظامی شد) اهمیت دارد، آینده مثلث استراتژیک ایران – چین – آمریکا ست. روابط ایران و چین هم قدیم است و هم جدید. در بیش از چهار دهه ای که از این روابط می گذرد، نقش آمریکا در شکل دهی به مسیر آن کلیدی بوده است. به دیگر سخن روابط مدرن ایران و چین همیشه سه جانبه و نه دوجانبه بوده. پیش از انقلاب، کاتالیزور آمریکا در شکل گیری و قوام اولیه این روابط نقش کلیدی ایفا کرد و پس از انقلاب و به ویژه در یک دهه اخیر ایالات متحده نقش های چندگانه ای ایفا کرده که مهمترین آن تحدید این روابط و ایجاد معضلات کلیدی در مسیر توسعه آن به ویژه در حوزه هایی فراتر از "کالاهای چینی" بوده است.

۰ نظر ۲۸ آبان ۹۵ ، ۲۲:۴۹
اسفندیار خدایی

یک هفته پس از مشخص شدن نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا با تمدید یک دوره از تحریم‌ها علیه ایران این پرسش به‌وجود آمده است که سیاست‌های جدید دولت جمهوریخواه آمریکا چه اثری بر بازارسرمایه ایران خواهد داشت. قانونگذاران آمریکایی سه‌شنبه هفته قبل لایحه‌ای برای تمدید تحریم‌های ایران به‌مدت ۱۰ سال دیگر تصویب کردند. این قانون نخستین‌بار در سال ۱۹۹۶ برای مجازات سرمایه‌گذاری‌ها در صنعت انرژی ایران و جلوگیری از برنامه هسته‌ای تصویب شده بود.اگرچه بورس تهران پس از پیروزی ترامپ فقط یک روز به این تحولات واکنش نشان دادو پس از آن روندی صعودی در پیش گرفت اما اکنون پرسش فعالان بازار این است که آیا سیاست‌های افراطی دولت ترامپ در مورد ایران و فعالیت‌های اقتصادی ادامه خواهد یافت؟و درصورت ادامه یافتن این تصمیم‌های رادیکال، بازار سهام ایران چه واکنشی نشان خواهد داد؟

۰ نظر ۲۸ آبان ۹۵ ، ۲۲:۳۳
اسفندیار خدایی
منبع: گاردین؛ نویسنده: توماس فرانک، ترجمه: مجتبی هاتف
بزرگ‌ترین رازِ کنونی امریکا، انگیزۀ هواداران دونالد ترامپ است

تقریباً هر روز ماجراهایی عجیب از حماقت رأی‌دهندگان به دونالد ترامپ، در رسانه‌ها منتشر می‌شود. از نظر تحلیل‌گران ترامپ فردی نژادپرست است؛ پس قاعدتاً باید محرکِ پایگاه هواداران ترامپ، نژادپرستی باشد. اما کارشناس مسایل سیاسی آمریکا، توماس فرانک، می‌گوید این همۀ ماجرا نیست. او با اشاره به مطالعه‌ای جدید نشان می‌دهد که مسئلۀ «مهاجرت» از نظر رأی‌دهندگان به ترامپ در درجۀ سوم اهمیت قرار دارد. پس با این حساب انگیزۀ اصلی هواداران دونالد ترامپ چیست؟

۰ نظر ۲۷ آبان ۹۵ ، ۲۳:۱۳
اسفندیار خدایی

فرزاد محمدزاده ابراهیمی؛ محمدرضا ملکی ؛ سید جواد امام جمعه زاد

از راهبرد خاورمیانه ای باراک اوباما انتقادات فراوانی به عمل آمده و به زعم برخی فاقد چشم انداز راهبردی عنوان شده است. بررسی راهبرد خاورمیانه ای ایالات متحده در دوره ریاست جمهوری اوباما ازمنظر واقع گرایی نوکلاسیک نه تنها این دیدگاه را تایید نمی کند،بلکه مبین این نکته است که اوباما راهبرد منسجم و روشنی را از بدو کار درقبال خاورمیانه اتخاذ و برهمین اساس نیز توانسته اقدامات قابل توجهی را درراستای ارتقای امنیت ملی امریکا انجام دهد.ازاینرو پاسخ به این سوال حائز اهمیت است که اوباما در قبال خاورمیانه چه راهبردی را اتخاذ و براساس آن چه روندی را طی کرده است؟ پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، نشان می دهد راهبرد خاورمیانه ای ایالات متحده در دوره اوباما با واگذاری مسئولیت به متحدین منطقه ای خود درقالب موازنه از راه دور آغاز و باگذشت زمان به سمت تقبل محدود مسئولیت حرکت کرده است. باتوجه به نزدیکی اصول سیاست خارجی دولت اوباما به نظریه واقع گرایی، ازمنظر نویسندگان مقاله این نظریه می تواند تبیین مناسب تری از سیاست خارجی ایالات متحده در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما ارائه دهد. لینک دسترسی

۰ نظر ۱۲ آبان ۹۵ ، ۰۷:۵۶
اسفندیار خدایی

مجتبی غفوری

نظم جدید حاکم بر خاورمیانه مورد نظر آمریکا، مبتنی بر ایجاد توازن قوا و جلوگیری از ایجاد یک ابرقدرت منطقه ای است. به عبارت دیگر، آمریکا در تلاش است تا با کمک قدرت های منطقه به طور موازی از قدرت گرفتن بیش از حد یکی و تضعیف دیگری جلوگیری نماید و از این طریق اهداف سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود را دراین منطقه دنبال کند. از این روست که برخلاف گذشته گاها نسبت به سیاست های هم پیمانان گذشته خود مانند کشورهای عربی منطقه به خصوص عربستان و حتی اسراییل مواضع انتقادی دارد. دراین مسیر آمریکا تلاش دارد تا از درگیر شدن در یک جنگ تازه، که هزینه های سیاسی و اقتصادی جدیدی به این کشور تحمیل می کند، خودداری نماید. اوباما سیاست های جدید خویش را برای پیشبرد منافع راهبردی آمریکا در این منطقه بیشتر مبتنی بر ابزارهای قدرت نرم، استفاده از قدرت هوشمند و سازوکارهای دیپلماتیک قرار داده است تا از این مجرا هم از هزینه های ناشی از تعقیب منافع خود در خاورمیانه بکاهد و هم دستاورد های سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود را افزایش دهد. از این حیث، آمریکا نگاهی منفی نسبت به افراطی گرایی در منطقه پیدا کرده است و سعی در ایجاد اجماع منطق های برای تضعیف نیرو های رادیکال فعال غیرقابل کنترل در خاورمیانه دارد و با اعلام تلاش در جهت دموکراسی سازی مورد نظر خود در منطقه، به سمت تضعیف حکومت های به اصطلاح غیردموکرات، دیکتاتور و غیرطرفدار غرب منطقه می رود تا از این طریق نظم مورد نظر خود را در منطقه گسترش دهد و به کنترل و مدیریت معادلات قدرت در خاورمیانه بپردازد. لینک دسترسی به مقاله

۰ نظر ۰۳ آبان ۹۵ ، ۰۶:۵۰
اسفندیار خدایی

دکتر علی باقری دولت آبادی، اسماعیل مردانلو؛ دانشگاه یاسوج

یکی از چالش‌برانگیزترین مباحث سیاست خارجی ایران طی سال‌های ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۴ موضوع پرونده هسته‌ای بود. در طول این سال‌ها دولت سید محمد خاتمی و محمود احمدی‌نژاد هر یک به‌نوعی درصدد پایان دادن به این چالش برآمدند اما این مهم تنها در دولت حسن روحانی محقق شد. این شرایط منجر به طرح این سؤال می‌گردد که چه عواملی بر تصمیم‌گیری رهبران سیاسی ایران و توفیق آنان در شکل‌گیری یک توافق بین‌المللی در این مقطع زمانی تأثیر گذاشت؟ فرضیه پژوهش حاضر بر این استدلال استوار است که طبق نظریه تصمیم‌گیری روزنا از میان متغیرهای ۵ گانه در تصمیم‌گیری، عامل فرد، جامعه و نظام بین‌الملل بیشترین تأثیرگذاری را در حصول این توافق ایفا کرده‌اند. یافته‌های پژوهش از ویژگی‌های شخصیتی حسن روحانی، خواسته مردم برای پایان تحریم‌ها و احقاق حق هسته‌ای و استقبال جامعه جهانی از ریاست جمهوری حسن روحانی به‌عنوان مهم‌ترین عوامل در به سرانجام رسیدن پرونده هسته‌ای یاد می‌کند. بااین‌حال تاثیر متغیرهای دیگر همچون نقش و بوروکراتیک را در این میان نادیده نمی‌انگارد. در انجام پژوهش حاضر از روش کیفی از نوع تبیینی و منابع الکترونیکی و نوشتاری استفاده شده است. متن کامل مقاله
۰ نظر ۲۱ مهر ۹۵ ، ۰۶:۴۸
اسفندیار خدایی

دکتر بهرام امیراحمدیان، دانشگاه تهران؛ حبیب رضازاده، دانشگاه تربیت مدرس؛ احمد جرفی، دانشکده وزارت امور خارجه

فروپاشی اتحاد شوروی سبب ایجاد کشورهای جدیدی در شمال ایران شد. جمهوری آذربایجان و ارمنستان از جملۀ این کشورها هستند. شایان توجه است که باوجود مشابهت‌های بیشتری که بین ایران و جمهوری آذربایجانِ شیعه وجود دارد؛ رابطۀ ایران با ارمنستانِ مسیحی گسترده­تر و بهتر است. پرسش اصلی این نوشتار، چرایی روابط برجستۀ و سطح بالاتر ایران و ارمنستان با وجود تفاوت‌های فرهنگی، دینی و زبانی در مقایسه با روابط ایران و جمهوری آذربایجان است؟ پاسخ این نوشتار به این پرسش این است: ‌ایران و ارمنستان براساس اشتراک منافع خود و نگرانی مشترک از تهدید جمهوری آذربایجان برای ایجاد موازنه در برابر آن، روابط خود را گسترش داده‌اند که نتیجۀ آن ایجاد روابطی با سطح بالاتر بین دو کشوری است که از تفاوت‌های بسیاری برخوردارند. نویسندگان برای فهم چرایی شکل‌گیری سطح بالای روابط بین ایران و ارمنستان از نظریۀ واقع‌گرایی تدافعی بهره برده­اند. بنابر این نظریه، دو کشور ایران و ارمنستان به‌دلیل تهدید مشترکی که از سوی جمهوری آذربایجان تصور می‌کنند به نزدیکی با یکدیگر روی آورده‌اند تا از این راه در مقابل جمهوری آذربایجان توازن برقرار سازند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۷ مهر ۹۵ ، ۰۰:۱۲
اسفندیار خدایی

دکتر فرزاد رستمی، مسلم غلامی حسن آبادی؛ دانشگاه رازی کرمانشاه

     روابط ایران و آمریکا در چند دهه ی اخیر به ویژه پس از انقلاب اسلامی همراه با بی اعتمادی، بدبینی و نگاه به شدت خصومت آمیز نسبت به یکدیگرمعرفی شده است. ساختارهای هنجاری و معنایی که هویت بخش ایران و آمریکا در عرصه ی بین المللی است، همدیگر را به مثابه ی یک «دگر» و«غیر» تعریف کرده است. در این میان در چارچوب بن نگره های هویتی دوطرف، اقداماتی که در مناسبات منطقه ای و بین المللی توسط هرکدام از دوبازیگر صورت می گیرد، به عنوان اقدامی علیه«خود» تلقی می شود. اقداماتی که به زعم آن بازیگر به عنوان کنش مناسب و در راستای منافع ملی و خدمت به مولفه های هویت ساز است در چشم دیگری یک تهدید نگریسته می شود. روابط ایران و آمریکا بعد از انقلاب از این قاعده تخطی نکرده است.. بر این اساس در مناسبات بین دو بازیگر همواره لحظه های امیدبخش به منظور کاستن از این نگاه منفی به ندرت مشاهده شده است. با این حال در سالهای اخیر که مناقشه ی هسته ای ایران این انگاره ها و سازه های به شدت تقابل گرایانه را به عرصه ی عمل کشانده بود؛ با دستیابی به توافق هسته ای ایران و غرب این سوال سؤال مطرح می شود که حل مناقشه ی هسته ای در آینده ی مناسبات دوکشور چه پیامدی به همراه دارد. بر این اساس سوال اصلی تحقیق آن است که علل و زمینه های تداوم مناقشه ی ایران و آمریکا کدام اند؟ فرضیه ی مقاله آن است که حاکم بودن انگاره های هویتی در مناسبات بین دوکشور، مولفه های رفتاری متعارضی را در مناسبات منطقه ای و بین المللی آنها بوجود آورده است. از جمله محورهای تعارض رفتاری دو طرف مسأله ی حقوق بشر، تروریسم، حمایت از جنبش های اسلامی، مسأله ی اسراییل، مسائل منطقه ای و مناقشه ی هسته ای است. در مقاله ی پیش رو نویسندگان به بررسی ابعاد مختلف این مسأله می پردازند. مجله سیاست جهانی؛ http://interpolitics.guilan.ac.ir/

۰ نظر ۱۲ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۵۱
اسفندیار خدایی

 

دکتر علی‌اکبر جعفری، دانشگاه مازندران؛ وحید ذوالفقاری،دانشگاه مونیخ آلمان؛ تابستان 95

مسئله هسته‌ای تهران به عنوان پیچیده‌ترین موضوع سیاسی بین‌المللی تهران پس از جنگ هشت ساله، سیاست‌های اعلانی و اعمالی گوناگونی را از سوی بازیگران سیاسی متبادر ساخته است. اهتمام اصلی این پژوهش، کشف منطق سیاسی و سنجش رفتاری بازیگران است. تقابل ادراک و تفاوت سطح بین تهران و غرب از سیاست هسته‌ای، فرضیه اصلی مقاله است. در حالی که از منظر اعلانی، تهران منطق سیاسی هسته‌ای خود را با پارادایم هنجاری و همسازی با رژیم بین‌المللی تشریح می‌نماید، از منظر اعمالی با پارادایم امنیتی و ژئوپلیتیک منازعه‌گرای منطقه‌ای تفسیر می‌کند. همچنین، منطق سیاسی غرب در سطح اعلانی با پارادایم امنیت، تهدید و تولید بازدارندگی و در سطح اعمالی با الگوی هنجاری و رژیم بین‌المللی و محدودیت حداکثری برای ایران و جلوگیری از ظهور بازیگران هسته‌ای جدید خوانش پیدا می‌کند. از سوی دیگر، در حالی که ایران سیاست‌های هسته‌ای را در سطح منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و تولید بازدارندگی تبیین می‌نماید، غرب سیاست‌های هسته‌ای تهران را در سطح بین‌المللی و به عنوان نظم ریز بین‌الملل تلقی می‌نماید. بدین ترتیب، پژوهش حاضر با کاربست تئوری مدیریت منازعه و روش‌شناسی تحلیلی- مقایسه‌ای به سنجش فرضیه می‌پردازد. براساس یافته‌های پژوهش، پایایی دیپلماسی قدرت‌محور و نسل نخست مدیریت منازعه و عدم‌گذار به سوی نسل دوم مدیریت منازعات، مسئله هسته‌ای تهران را به چالش بین‌المللی تبدیل ساخته است.   متن کامل مقاله.

 

۰ نظر ۱۰ شهریور ۹۵ ، ۰۸:۵۱
اسفندیار خدایی

سفیر اسبق ایران در اوکراین به بررسی ابعاد مختلف روی کار آمدن دو نامزد نهایی ریاست جمهوری آمریکا از منظر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران پرداخته است...خانم کلینتون در دوره اول اداره اوباما، در گام اول با اعمال سیاست‌های تحریمی فلج‌کننده، کارآمدترین خدمت را در تحقق‌یافتن آمال و امیال رژیم صهیونیستی در پرونده اتمی و صدور قطعنامه‌های معروف علیه ایران متبلور کرد...برخی دیگر با وجود آثار مثبت پیروزی کاندیدای دموکرات نه از نوع شخصیت بی‌بدیلی مانند اوباما که عملا متضمن نسخه‌ای پرثمرتر و پرسودتر برای ایران شد، بلکه از نوع خانم کلینتون که سابقه شخصی و رویکرد طرفداری صریح‌تر و عیان‌تر به‌نفع اسرائیل را دارد...برخی دیگر ترامپ را به علت اینکه سیاست خارجی او را در خدمت منافع درون‌گرایی آمریکایی‌ها و تحقق منافع سفیدپوستان و ثروتمندان و در تقابل با مهاجرپذیری و بیگانه‌ستیزی قلمداد می‌کنند، بیشتر در خدمت به منافع ایران می‌بینند و روی کارآمدن آن را موجب خیر و منافع برای سیاست خارجی ایران ارزیابی می‌کنند.

۰ نظر ۱۴ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۲۳
اسفندیار خدایی

دکتر داود آقایی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، بهار 1395
یاسر نورعلی وند، علیرضا ثمودی، ابراهیم باقری

در منطقه خاورمیانه می‌پردازد. پرسش اصلی مقاله این است که دیپلماسی عمومی ایالات متحده آمریکا در دوران بوش و اوباما در قبال خاورمیانه چه تفاوت‌هایی دارد؟ در این راستا فرضیه‌ای که طرح می‌شود این است که وقوع حادثه 11 سپتامبر سبب افزایش اهمیت نقش دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی ایالات متحده در خاورمیانه شده و این سیاست در دوران بوش و اوباما از رویکردهای متفاوتی برخوردار بوده است. طبق یافته‌های این مقاله، در دوران بوش که سیاست خارجی ایالات متحده بر منطق یک‌جانبه‌گرایی و سیاست جنگ‌طلبی استوار بود، اعتقاد قلبی چندانی به قدرت نرم و کاربرد دیپلماسی عمومی وجود نداشت. بنابراین، دیپلماسی عمومی در این چارچوب به «جنگ ایده‌ها» تعبیر شد. از این‌رو، برای پیروزی در این جنگ هدف اصلی رسانه‌ها نه تعامل، بلکه جنگ رسانه‌ای برای معرفی ارزش‌‌ها و ایده‌‌های آمریکایی به‌منظور تأمین هر چه بهتر منافع ملی ایالات متحده آمریکا بود. در مقابل، در دوران اوباما اگرچه هدف اصلی که همان معرفی ارزش‌ها و ایده‌های آمریکایی است، همچنان پا بر جاست، اما با تغییری رویکردی این هدف نه از طریق جنگ ایده‌ها، بلکه بر پایه منطق چندجانبه‌گرایی و تعامل دنبال شده است، تعامل و گفتگوی مستقیمی که در قالب ارسال پیام‌هایی همانند تبریک نوروز و تبریک حلول ماه رمضان نمود یافته است متن کامل مقاله.

۰ نظر ۰۱ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۴۱
اسفندیار خدایی

دکتر منصور رحمانی، گروه روابط بین الملل دانشگاه تهران

بررسی و مطالعه متن سخنرانی‌های اوباما و نحوه ارائه آن از سوی وی در مبارزات انتخاباتی امریکا نشان می‌دهد که باراک اوباما مهارت‌ها و فنونی را در این سخنرانی‌ها بکاربرده است که دیگر نامزدهای ریاست‌جمهوری فاقد چنین مهارت‌هایی بوده‌اند. بررسی سخنرانی‌های اوباما گویای آن است که وی از روش‌های نهفته و پنهانی استفاده کرده‌است که ریشه در فنون ارتباطی روانشناختی، ناشی از روش‌های میلتون اریکسون و الگوی ارتباطی «برنامه‌ریزی عصبی-زبانی»، داشته است. هدف این مقاله بررسی و تحلیل سخنرانی‌های اوباما در دو دوره انتخاباتی است. لذا پرسش اصلی این است که وی چگونه توانست با استفاده از روش‌ها و فنون ارتباطی میلتون اریکسون و «برنامه‌ریزی عصبی-زبانی» در برقراری ارتباط با مخاطبان امریکایی موفق شده و آرای بیشتری را در هر دو انتخابات به خود اختصاص دهد؟ به این منظور، نویسنده مقاله برخی سخنرانی‌های مهم و کلیدی را که اوباما در مبارزات انتخاباتی دو دوره ارائه داده‌است، از نظر ساختار و فنونی که وی در هر سخنرانی استفاده کرده‌است، مورد بررسی قرار می‌دهد، تا فهم دقیقی از چگونگی موثر بودن شیوه‌های سخنرانی اوباما ارائه شود. این مقاله در عین اینکه به استفاده از این شیوه‌ها توسط اوباما می‌پردازد، اثرات عمیق شیوه‌های پیچیده میلتون اریکسون و الگوی ارتباطی «برنامه‌ریزی عصبی-زبانی» در جذب افکار عمومی رأی‌دهندگان را مورد بررسی قرارمی‌دهد.

متن کامل مقاله

۱ نظر ۳۱ تیر ۹۵ ، ۱۰:۳۵
اسفندیار خدایی

دکتر محمدعلی موسوی، دانشکده مطالعات جهان

روابط سیاسی میان ایالات متحده امریکا و ایران بعد از انقلاب به صورت مداوم تحت تنش بوده است. به قدرت رسیدن اوباما در امریکا امید تازه ای را برای تغییر رویکرد به سوی بهتر شدن روابط دوجانبه به وجود آورد. این مقاله به بررسی چهار پیام نوروزی در ماه مارس سال های 2009، 2010، 2011 و 2012 می پردازد که توسط رئیس جمهور امریکا، باراک اوباما برای مردم ایران فرستاه شده بودند. با توجه به بررسی انتقادی سخنرانی ها، بیان اوباما در هر یک از پیام ها متفاوت بوده است، به طوری که از بیانی نرم و دوستانه در اولین پیام نوروزی به پیامی خصومت آمیز در پیام های دوم و سوم تغییر شکل داده است. نویسندگان بر این عقیده اند که این تغییر از طرفی ناشی از نبود اعتماد و نوسانات طولانی مدت حاکم بر روابط ایران و امریکا و از سوی دیگر ناشی از سیاست های داخلی این کشورها در چهار سال گذشته است. پیام چهارم با نارضایتی و دعای خیر همراه است که برخاسته از سیاست های داخلی امریکا و نیاز اوباما به ایرانی آرام برای پیروزی در انتخابات سال 2012 است. این مقاله اشاره می کند که اوباما به وسیله این پیام ها تلاش کرده است تا حداقل به صورت بیانی تغییر رویکردی را نسبت به روسای جمهور گذشته و خط مشی سلطه جویانه آنها نشان دهد. این شیوه بیان بی سابقه نشانگر تغییر بزرگی در رویکرد به روابط از هم گسیخته ایران و امریکا است. با این حال، روند پیچیده تصمیم گیری در سیاست خارجی امریکا، رئیس جمهور را از برگزیدن راهی کاملا متفاوت در مورد ایران بازداشته است.متن کامل مقاله

۰ نظر ۳۰ تیر ۹۵ ، ۰۱:۴۳
اسفندیار خدایی

دکتر محمد مهدی فرقانی، زرین زردار؛ دانشگاه علامه طباطبایی

این مقاله با هدف بررسی میزان تطابق پیام های نوروزی باراک اوباما با شعار تغییر، به سیر تحول گفتمان اوباما در زمینه رابطه با ایران و حل و فصل اختلافات میان آنها می پردازد. به این منظور پیام های نوروزی اوباما به ملت ایران به روش تحلیل گفتمان مورد بررسی قرار گرفته اند. بررسی پیام ها حاوی این نکته است که گفتمان اوباما در محورها و اصول همانند روسای جمهور سابق ایالات متحده، هدف حفظ و تقویت قدرت هژمونیک امریکا را دنبال می کند. در حقیقت، «تغییر» موردنظر اوباما، تنها در شیوه هایی تجلی پیدا کرده که برای تحقق این هدف به کار گرفته شده اند. از این منظر می توان گفتمان اوباما را مصداق تعبیر فوکو از روابط قدرت دانست که به اعتقاد او «نیت مند و فاقد فاعل» هستند و این شرایط عینی هستند که گفتمان او را تعین بخشیده اند. اشغال موضع فرادست به دلیل قدرت دسترسی به گفتمان به اوباما این امکان را می دهد که با استفاده از ابزارهای زبانی، جایگاه مسلط خود را تثبیت کند و به مدد همین برتری، افکار عمومی را برای استفاده از ابزارهای کنترلی، فشار و اجبار با خود همراه سازد  متن کامل مقاله .

۰ نظر ۳۰ تیر ۹۵ ، ۰۱:۳۶
اسفندیار خدایی

دکتر فواد ایزدی

این نوشتار تلاش دارد تا شبکه بررسی مسائل ایران در امریکا را مورد مطالعه قرار داده و دیدگاه های آنها در مورد سیاست های امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران را بررسی نماید. با مراجعه به برخی از پایگاه های داده در مجموع، 182 شخصیت به عنوان اعضای شبکه بررسی مسائل ایران شناسایی شدند. از آنجا که در بعضی سازمان ها بیش از یک نفر از این شخصیت ها حضور داشتند، در مجموع 104 سازمان که دست کم یکی از اعضای آنها در شبکه بررسی مسائل ایران حضور دارد، شناسایی شدند. با آغاز تحلیل داده ها و نیز بر پایه سیاست های توصیه شده، پیش فرض های آنها درباره ماهیت روابط جمهوری اسلامی ایران و امریکا و برداشت آنها از واقعیت های سیاسی در ایران، چهار الگوی مختلف نمایان شد. بر اساس نتایج نهایی به طور کلی مجموعه سیاست های توصیه شده اعضای شبکه بررسی مسائل ایران را می توان به چهار دسته تقسیم کرد: «تعامل راهبردی»، «تنبیه گری بدون تعامل»، «تعامل ستیزه جویانه» و بالاخره «دگرگونی بنیادین» آشکار شدن چنین الگویی را می توان حاکی از وجود چهار گروه یا حلقه سیاست ساز در شبکه بررسی مسائل ایران دانست که در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته و معرفی می شود متن کامل مقاله.

۰ نظر ۲۸ تیر ۹۵ ، ۱۶:۱۰
اسفندیار خدایی

دکتر حبیب الله فاضلی، دانشگاه تهران

توحید افضلی، دانشجوی دکتری مطالعات آمریکای شمالی، دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران

 دیپلماسی عمومی وظرفیت فضای سایبری (دنیای مجازی و شبکه های اجتماعی) یکی از ابزارهای اصلی آمریکا در چارچوب دیپلماسی عمومی می باشد که از آن برای مدیریت جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران و ابزاری برای تغییر رفتار این کشور بهره می برد . در این مقاله سعی می شود تا به این سوال پرداخته شود که در دوره اوباما چه اقداماتی درفضای سایبری برمحور دیپلماسی عمومی آمریکا در رابطه با جمهوری اسلامی ایران سازماندهی شده است؟ برای تحلیل رفتار و عملکرد دیپلماسی عمومی ایالات متحده درفضای سایبری (دنیای مجازی و شبکه های اجتماعی) درقبال جمهوری اسلامی ایران، با استفاده از روش تحقیق اسنادی و همچنین تحلیل وب سایت ها وشبکه های اجتماعی ، دوره ریاست جمهوری باراک اوباما، بررسی و به ابعاد، اشکال وروشهای اقدام شده در چارچوب نظریه کنش ارتباطی هابرماس پرداخته می شود.الگوی شبکه‌ای کنش ارتباطی دیپلماسی عمومی نیازمند آن است که دولت مبدأ از انتشار یک‌سویة اطلاعات برای ملت‌های خارجی فراتر رفته، به ‌سوی تعاملی که بیشتر بر گفت‌و‌گو با جمعیت‌های هدف مبتنی باشد، حرکت کند اما بر اساس دیپلماسی عمومی آمریکا رفتار ایالات متحده در کنش استراتژیک معطوف به هدف قرار می گیرد که شکل کاملا یکسویه و هدف محور به خود می گیرد.  متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۵ تیر ۹۵ ، ۰۱:۱۱
اسفندیار خدایی

دکتر حسین کریمی فرد، دانشگاه آزاد اسلامی اهواز

با به قدرت رسیدن باراک اوباما، چرخشی در سیاست خارجی آمریکا ایجاد شد؛ در حالی که سیاست خارجی بوش بر یکجانبه‌گرایی و تاکید برحصول امنیت و منفعت به شیوه سخت‌افزاری استوار شده بود. اوباما سیاست خارجی خود را بر اساس چندجانبه‌گرایی، قدرت نرم، دیپلماسی عمومی، دموکراسی و قواعد بین‌المللی ساماندهی نمود. در این مقاله، ابتدا دکترین و سیاست خارجی اوباما به صورت خلاصه بررسی می‌شود و سپس انتقادات به سیاست خارجی اوباما در منطقه خاورمیانه و بحران اوکراین بررسی می‌شود. این مقاله با استفاده از مقالات تخصصی درمورد سیاست خارجی آمریکا و با تاکید بر روش تحقیق تحلیلی- تبیینی درصدد اثبات این فرضیه است که: منتقدان، اوباما را به عقب‌نشینی، انزوا، تضعیف موقعیت آمریکا در جهان و از دست دادن موقعیت رهبری در جهان متهم می‌کنند. آمریکا اعتماد به‌نفس خود را از دست داده و قادر به اتخاذ مواضع قاطع برای اطمینان بخشیدن به متحدان خود نیست؛ به همین دلیل، اعتماد متحدان نسبت به رهبری آمریکا متزلزل شده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۰ تیر ۹۵ ، ۲۰:۱۵
اسفندیار خدایی
استاد راهنما: میرطیب موسوی | استاد مشاور: علی طباطبایی پناه | پدیدآور: رسول داوری
در این پژوهش سعی شده ابتدا به شرح جهانی شدن و نظریه های امنیتی از دیدگاه ها و مکاتب مختلف علوم سیاسی پرداخته شود ودر فصل سوم به پیشینه روابط جمهوری خلق چین و ایالات متحده آمریکا که متأثر از بحران ها و وقایع مختلف جهانی و منطقه ای بوده اشاره گردد . سوال اصلی این نوشتار ، دکترین امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در دوران بوش و اوباما چه تغییری نسبت به چین داشته است ؟ از این رو ابتدا با بیان رویکردهای استراتژیک چین در ابعاد مختلف منطقه ای و جهانی در
۰ نظر ۱۹ تیر ۹۵ ، ۱۰:۱۷
اسفندیار خدایی

دکتر محمدرضا ملکیx، دانشگاه آزاد کرج؛ فرزاد محمدزاده ابراهیمی، دانشگاه آزاد اصفهان؛ دکتر جواد امام جمعه زاده، دانشگاه اصفهان

با روی‌کارآمدن باراک اوباما که با وعده تغییر به ریاست جمهوری ایالات متحده رسید، تمرکز و جهت‌گیری راهبردی این کشور از خاورمیانه به شرق دور ابعاد جدیدی به‌خود گرفت، به‌گونه‌ای که اوباما در سال‌های ریاست جمهوری خود تلاش زیادی انجام داد تا توجه و منافع ایالات متحده آمریکا را به‌سوی آسیا- اقیانوسیه معطوف کند. دلیل تغییر جهت‌گیری راهبردی آمریکا در دوره اوباما از خاورمیانه و توجه بیشتر به شرق دور چیست؟ زمینه و بستر این تغییر جهت‌گیری در سیاست خارجی آمریکا را در کجا باید جست‌وجو کرد؟ با توجه به نزدیکی دکترین اوباما به اصول واقع‌گرایی سیاسی، دلیل این تغییر را باید در سیاست‌های واقع‌گرایانه اوباما ریشه‌یابی کرد. از این‌رو این پژوهش تلاش می‌کند تا با بهره‌گیری از روش تحلیلی- توصیفی، نشان دهد که چگونه سیاست خارجی واقع‌گرایانه اوباما موجبات تغییر جهت‌گیری راهبردی این کشور و تمرکز بیشتر بر آسیا- اقیانوسیه را فراهم آورده است. در این راستا، پس از بررسی دکترین واقع‌گرایانه اوباما، راهبرد محور آسیایی دولت او که نشان‌دهنده تغییر مهمی در سیاست خارجی ایالات متحده از خاورمیانه به خاور دور است را بررسی می‌کنیم. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۸ تیر ۹۵ ، ۱۹:۴۹
اسفندیار خدایی

دکتر حیبب اله ابوالحسن شیرازی

توافق هسته ای ایران وکشورهای ۱+۵ در وین در 23 تیرماه 94 به عنوان یک روز تاریخی در تاریخ روابط بین الملل محسوب می شود. موفقیت مذاکرات هسته ای میان تهران و کشورهای ۱+۵ نمونه ای از اهمیت و پافشاری نسبت به سیاست و دیپلماسی بین المللی به شمار می رود و اساس ثبات در منطقه خواهد بود و می توان این توافق را یک پیروزی برای دیپلماسی توصیف کرد. پس از دوسال مذاکره، توافقی بلندمدت بین ایران و کشورهای۱+۵ در خصوص فعالیت های هسته ای ایران و لغو تحریم های ایران حاصل شد. شورای امنیت سازمان ملل در ۲۰ ژوییه  2015 (29 تیر 1394) با تصویب قطعنامه‌ ۲۲۳۱ برنامه جامع اقدام مشترک (برجام( را مورد تأیید قرار داد.

۰ نظر ۱۶ تیر ۹۵ ، ۱۹:۵۸
اسفندیار خدایی

دکتر محمد جمشیدی، استادیار روابط بین الملل، دانشگاه تهران

برخلاف فضاسازی‌های رسانه‌ای، اسناد رسمی ایالات متحده تصریح دارند که جمهوری اسلامی ایران یک بازیگر عقلانی است و این عقلانیت فرصتی برای اثرگذاری، در مناسبات با تهران، ایجاد می‌نماید. این درک راهبردی در کنار وضعیت «عدم اطمینان» در خاورمیانه در پی بیداری اسلامی از مبانی شکل‌دهنده نوع ابزارهای سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران، ازجمله تحریم، بوده است. در پی انتخابات ریاست جمهوری و توافق هسته‌ای، واشنگتن با ارزیابی مجدد از میزان کارایی‌ سیاست و ابزارهای خود، الزامات تداوم/ تغییر مسیر را بررسی نموده است. این نوشتار با تمرکز بر تحلیل گفتمان رسمی واشنگتن در این دوره، به دنبال پاسخ به این سوال است که ارزیابی واشنگتن از تهران در پی توافق هسته‌ای چه بوده است و این ارزیابی چه تاثیری بر چشم‌انداز رقابت راهبردی بین ایران و آمریکا بخصوص در منطقه خواهد داشت. فرضیه نوشتار آنست که در وضعیت جدید، مواجهه بین ایران و آمریکا به سمت الگوی جدید ترکیبی سوق می‌یابد که از یک سو، مبتنی بر "پیشگیری" از "مسیر" تحقق گزینه‌های نامتعارف است و از سوی دیگر بر تداوم و تشدید تقابل در سطوح متعارف و نامتقارن استوار است. نهایتا این نوشتار به راهبرد مناسب جهت مدیریت وضعیت در راستای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران می‌پردازد.

دانلود متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۱ تیر ۹۵ ، ۰۳:۳۲
اسفندیار خدایی

مقاله علمی پژوهشی؛ محمد خوش هیکل آزاد؛ دانشجوی دکتری مطالعات آمریکای شمالی

When Obama became the U.S. president، new policy toward war in Afghanistan and Iraq، that costs the U.S. dearly، was declared to respond to American’s needs and interests. The “Pivot” or “Rebalance” of power moved toward a larger region instead of the Middle East، e.g. the vast potential of the Asia Pacific region. In this light، the paper’s main question is “What is the importance of the Middle East in Obama’s foreign policy? And the response is “Obama’s policy toward Middle East is in decline for the rise of East Asia importance.” During Obama administration، the decline of the U.S. power and the perceived threat of china and Muslim radicalism forced him to deal with Iran as a regional power in the Middle East، and China as a regional power in the East Asia. Therefore، in a coherent strategy، Obama insisted to keep negotiations with Iran as the greatest strategic challenge in the Middle East. Accordingly، nuclear talks with Iran and also talks with Persian Gulf countries through Camp David in 2015، can be regarded as the U.S. willingness in GCC– Iran engagement. Simultaneously and more importantly، pivot to Asia is a “full spectrum force” i.e.، utilizing a smaller and more agile and advanced military force posture alongside with economic strength to fulfill U.S. economic need i.e.، jobs، export and investment in order to sustain U.S. global leadership in manage the rising China. Pivot to Asia is a formula for the 21th century that will empower U.S. in 22th century.

Download Full Text

۱ نظر ۱۰ تیر ۹۵ ، ۲۳:۱۹
اسفندیار خدایی

پایان نامه کارشناسی ارشد اسفندیار خدایی، دانشگاه تهران تابستان 1392

استاد راهنما: دکتر فواد ایزدی؛ استاد مشاور: دکتر محمدعلی موسوی

چکیده

چین و آمریکا روابط پیچیده و چندوجهی دارند. آنها از طرفی شریک تجاری هستند و برای منافع مشترک اقتصادی و امنیتی همکاری میکنند و از طرف دیگر بر سر منافع اقتصادی و استراتژیک با هم رقابت می‌کنند و یا حتی مقابل هم می‌ایستند. پس از ارجاع پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت در سال 2006 و بخصوص در دوره اول ریاست جمهوری اوباما، فاکتور ایران در صدر چالش‌های بین چین و آمریکا قرار گرفت. آمریکا نگران برنامه هسته ای ایران بود؛ زیرا چنانچه ایران به تکنولوژی هسته‌ای ولو صلح‌آمیز دست می‌یافت توازن قوا در منطقه به زیان آمریکا و متحدان آمریکا تغییر می‌کرد بعلاوه مطابق گفتمان غرب، ایران هسته‌ای یک تهدید امنیتی جدی محسوب می‌شد. چین خواستار حفظ منافع خود در رابطه با ایران بود و هیچکدام از این نگرانی‌های آمریکا را درباره برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران نداشت. بعلاوه وجود ایران قدرتمندی که هژمونی آمریکا بر منابع نفتی خلیج فارس را به چالش می‌کشید، منافعی برای چین داشت لذا پکن با سیاست‌های آمریکا علیه ایران مخالفت می‌ورزید. برخلاف جرج بوش، اوباما گزینه تهدید نظامی علیه ایران را در حاشیه قرار داد و بر سیاست تحریم علیه ایران متمرکز شد. برای آنکه تحریم‌ها علیه ایران به نتیجه برسند دولت آمریکا نیازمند همکاری چین به عنوان اولین شریک تجاری ایران بود. لذا دولت اوباما با اتخاذ سیاست معامله و فشار و یا چماق و هویچ کوشید که به همکاری چین در تحریم ایران دست یابد. این پایان‌نامه در چارچوب نظری نوواقع‌گرایی و نولیبرالیسم و با استفاده از روش اسنادی-آرشیوی و  روش تحلیل گفتمان انتقادی می‌کوشد استراتژی‌های دولت اوباما برای جلب همکاری چین را مطالعه کند. به عنوان نتیجه‌گیری اگرچه سیاست چماق و هویچ آمریکا علیه چین موجب شد که پکن روابط اقتصادی خود با تهران را محدود کند، اما نمی‌توان چین را بازنده این بازی دانست؛ زیرا سیاست جسورانه چین دستاوردهای آمریکا را ناتمام و پرهزینه گرداند. مادام‌که ایران در مقابل سیاست‌های یک‌جانبه آمریکا ایستادگی می‌کند، واشنگتن نمی‌تواند بر شرق آسیا و سیاست مهار چین متمرکز شود و بعلاوه هژمونی آمریکا بر  منابع نفتی خلیج فارس کامل نمی‌گردد و آمریکا نمی‌تواند سلاح نفت را برای اعمال فشار بر چین و عقب‌نشینی پکن در موارد مختلف به‌کار ببرد.

 

متن کامل پایان نامه را از لینک زیر دانلود کنید
دانلود متن کامل پایان نامه

 

۰ نظر ۰۵ تیر ۹۵ ، ۱۸:۵۸
اسفندیار خدایی