دکتر اسفندیار خدایی
رهبر انقلاب سال 98 را رونق تولید نامگذاری کردهاند. رونق اقتصادی در
شرایط کنونی، همچون شکار شیر میماند و شکار شیر آسان نیست. چه شرایطی برای
تحقق این شعار لازم است؟ چه بهائی باید برای رونق اقتصادی پرداخته شود؟
1⃣
اولین شرط برای سرمایهگذار داخلی و خارجی، امنیت و ثبات اقتصادی است؛ و
اولین لازمه ثبات و امنیت، تعامل و مدارا با مردم دنیا بخصوص همسایگان و
بازارهای مصرف و تولید است. ما نمیتوانیم با شعارهای افراطی و استقبال از
جدالهای بینالمللی و تحت شدیدترین تحریمها منتظر جذب سرمایههای داخلی و
خارجی باشیم بلکه فرار سرمایه ها نتیجه طبیعی چنان سیاست غیرمسئولانه است.
این بدان معنا نیست که تسلیم خواسته آمریکا و همسایگان زیادهخواه شویم
بلکه رونق اقتصادی بدون اقتدار و استقلال و قدرت نظامی و مقاومت، ممکن
نیست. لکن در عصر پیچیده وابستگی متقابل، ما میتوانیم همانند چین و روسیه و
ترکیه و آفریقای جنوبی و... با بهره گیری از ظرفیتهای اقتصادی، سیاسی،
فرهنگی و نظامی و حتی جغرافیایی و ورود به ائتلافها و تعامل خردمندانه با
استفاده از اهرمهای مختلف به دنبال تحقق منافع ملی باشیم تا با کمترین
هزینه به بیشترین دستاوردها برسیم. نه آنکه بیهوده هزینه کنیم و فرصتها و
سرمایهها را تباه کنیم.
2⃣
رونق اقتصادی نیازمند رقابت شفاف و عادلانه است و با تبعیض و فساد ممکن
نیست. اگر قرار است کار اقتصادی توسط ملت انجام شود و دولت هم نظارت و
هدایت کند، باید مرز دولت و ملت روشن شود. در یک رقابت عادلانه هرگز نباید
داور مسابقه بازیکن یکی از تیمها باشد. باید تکلیف نهادهای شبه دولتی مشخص
شود و این نهادهای اقتصادی از دولت جدا شوند تا دولت بتواند با اقتدار بر
آنها نظارت کند و رقابت اقتصادی معنا پیدا کند.
به عنوان مثال، بنیاد مستضعفان و جانبازان در سال 95 اعلام کرد که درآمد سالانه این بنیاد ۲۶ هزار میلیارد تومان بوده است. لینک:
nasimetosee.ir/درآمد-و-مالیات-شرکت-های-بنیاد-مستضعفان/ این مبلغ معادل نیمی از کل بودجه عمرانی دولت در همان سال است (بودجه عمرانی معمولاً بطور کامل محقق نمی شود).
میتوان
حدس زد که نهادهای دیگر همچون قرارگاه خاتم الانبیاء، ستاد اجرایی فرمان
امام، و آستان قدس رضوی و... نیز هر کدام معادل نیمی از بودجه عمرانی دولت
درآمد دارند. در واقع هرکدام این نهادها خود یک دولت هستند با این تفاوت که
بر آنها نظارتی نیست. نهادهای فراوانی بر دولت نظارت دارند، نهادهایی
همچون مجلس، سازمان بازرسی، نهادهای امنیتی، قو قضائیه، شورای نگهبان (با
نظارت روی افراد)، رسانه هایی مثل صدا و سیما و مردم در فضای مجازی و...
اما چه کسی روی نهادهای شبه دولتی نظارت دارد؟ مجلس؟ سازمان بازرسی یا
رسانه ها؟ هیچکدام. بخش خصوصی هیچ امیدی برای رقابت با این نهادها ندارد و
فقط میتواند انگلوار در حاشیه این نهادهای ثروتمند و در خدمت به آنها به
عنوان پیمانکار درجه دو و درجه سه فعالیت کند.
3⃣
مشکلات اقتصادی ایران ریشه در سیاست دارند و سیاست در همه جا حضور دارد.
لذا ریشه فساد اقتصادی را باید در فساد سیاسی ردیابی کرد. مداخله فراقانونی
در چرخه آزاد قدرت و دوپینگ سیاسی جناح همیشهحاکم و انحصارطلب با استفاده
از اهرمهایی همچون نظارت استصوابی، موجب تجمع سرمایه اقتصادی و سیاسی و
فساد در هر دو زمینه میشود. در شرایطی که صاحبان قدرت سیاسی زمام امور
اقتصادی هم در بخش خصوصی و هم در بخش دولتی را در اختیار دارند و تنها
خودشان بر خودشان نظارت دارند، رقابت اقتصادی و سیاسی با این گروههای
قدرتمند بیمعنا و خطرناک می شود و شانسی برای رقابت سالم اقتصادی و
شکوفایی تولید باقی نمیماند و شعار رونق تولید فقط بر روی کاغذها و بنرها
میماند و چنان شعار زیبایی فقط رونق بخش تریبونهاخ و زینتبخش صفحه
تلویزیون ملی میشود.
4⃣
رونق تولید نیازمند اصلاح ساختار اقتصادی است. تجمع سرمایهها در دست
بانکهاست. این سرمایهها باید به سمت تولید حرکت کنند نه آنکه با ورود به
عرصه دلالی و واردات کالا از خارج کشور عرصه را بر تولیدکنندگان داخلی تنگ
کنند. این بانکها عملاً بازیچه همان نهادهای فرادولتی و بخش تیره و تاریک
اقتصاد کشور هستند. بانکها برای وامهای کوچک مردم، مو را از ماست میکشند
اما سخاوتمندانه میلیاردها تومان تسهیلات به صاحبان قدرت سیاسی و اقتصادی
عطا میکنند.
🔚 رونق
تولید واقعی نیازمند اصلاحات خردمندانه ساختاری دراقتصاد و سیاست داخلی و
خارجی است. زنده کردن مردم (بخش خصوصی) در اقتصاد کار آسانی نیست. باید بخش
خصوصی از حصار سیاسی و اقتصادی نهادهای فرادولتی رها شود و شیر اقتصاد
ایران از قفس آزاد گردد تا استعدادهای ملی شکوفا گردد. اما بهانه آوردن و
توجیه کردن و شعار دادن آسان است.