مطالعات آمریکا - اسفندیار خدایی

مطالعات راهبردی آمریکا

مطالعات آمریکا - اسفندیار خدایی

مطالعات راهبردی آمریکا

مطالعات آمریکا - اسفندیار خدایی

آخرین نظرات

  • ۷ شهریور ۰۲، ۱۶:۵۹ - ممد
    ممنون

پیوندها

دکتر کابک خبیری؛ منوچهر محمدی

توافق­های چند جانبه در بین کشورهای دنیا در ارتباط با مسائل چالش برانگیز معمولا راه گشای نقش آفرینی طرفین در تحولات پس از چنین توافقاتی است. برنامه جامع اقدام مشترک، حکم چنین ابزاری را برای ایران داشت تا در دوره­ای که سعی می­شد ایران با طرح تلاش برای ساخت تسلیحات هسته­ای به انزوا برده شود، با این توافق به بازیگری موثر در چانه­زنی بین­المللی تبدیل شد. برجام حاصل بیش از یک دهه تنش و مذاکرات بی­نتیجه با طرف­های غربی بود. ایران در فضای پسا برجام به­طور رسمی وارد باشگاه اقتصاد و سیاست جهانی و منطقه­ای شد. این مقاله درصدد پاسخ به این سوال است که تعامل ایران با جامعه جهانی در فضای پس از برجام چه  ﺗﺄثیری بر نقش آفرینی این کشور در غرب آسیا و جهان گذاشته است؟ این مقاله این فرضیه را بررسی می­کند که ایران در فضای پس از برجام از جایگاه کنترل شده قبلی خارج و به صورت یک بازیگر فعال در مدیریت بحران های منطقه ای ایفای نقش نموده و این امر باعث تغییر موازنه قدرت در منطقه به ضرر عربستان و ترکیه گردیده است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۶ ، ۱۷:۵۴

حاکمیت ملی و اصل عدم مداخله به عنوان یکی از مشتقات آن، جزو نهادهای موسس نظام بین المللی محسوب می شوند. نهادهای شکل دهنده به جامعه بین المللی در تطور تحولات بین المللی دستخوش تغیرات تدریجی می شوند. برخی از نهادهای بین المللی ممکن است مقوم برخی از دیگر نهادها شوند و یا به گونه ای مغایر تعارض در بین نهادهای شکل دهنده به جامعه بین المللی گاهی سبب فرسایش و در نهایت منسوخ شدن برخی از دیگر نهادها می شود. نهادها حاکمیت ملی و اصل عدم مداخله در عصر مدرن همچنان که نقش تاسیسی در پیدایش دولت های ملی داشته است، تحت تاثیر رشد دیگر نهادها قرار گرفته است.  پس از پایان دومین جنگ قدرت های بزرگ در 1945،  بطور کلی گسترش حقوق و سازمان های بین المللی سبب تقویت حاکمیت ملی دولت ها شده است و قلمرو موضوعی مشروعیت توسل به زور قدرت های بزرگ را محدودتر کرده است. این مقاله به روش تبینی به بررسی سیاست های مداخله جویانه ایالات متحده به مثابه یک قدرت بزرگ بر علیه جمهوری اسلامی ایران به عنوان دولتی با حاکمیت ملی پرداخته است و به این یافته رسیده است که اقدامات و سیاست های مستمر مداخله جویانه ایالات متحده در امور داخلی ایران و تهدیدات مکرر و آشکار این دولت به توسل به زور بر علیه ایران در جهت تضعیف نهاد حاکمیت ملی و مشتقات حقوقی آن عمل کرده است. منبع

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۶ ، ۱۲:۰۰

کشور عراق به دلیل وزن ژئوپلیتیکی و ظرفیت بالقوه­ اقتصادی، یکی از بازیگران مهم در منطقه­ خاورمیانه است.  حمله­ نظامی آمریکا به عراق و سقوط صدام درمارس2003 سبب تحولات ژئوپلیتیکی نوینی نه تنها در سیاست خارجی این کشور، بلکه در روابط با همسایگان شد و فرصت­های جدیدی را برای سرآغاز مناسبات راهبردی با ایران فراهم کرد. تهران نیز ضمن استقبال از تحولات جدید در عراق پس از صدام، درپی گسترش مناسبات درعرصه­های مذهبی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی برآمد. به­رغم افزایش رقابت­های منطقه­ای ناشی از خلاء قدرت در عراق و حضور عربستان سعودی به عنوان رقیب استراتژیک ایران در منطقه، بسترهای اصلی برای ایجاد اتحاد راهبردی درمناسبات ایران- عراق به دلایلی بیش از هر زمان دیگری مُهیا است: نخست، تحولات عراق نقش کلیدی در مسائل سیاسی- امنیتی ایران همچون حفظ امنیت، تمامیت ارضی و مقابله با تروریسم دارد. دوم، اشتراکات فرهنگی، پیوندهای مذهبی و مبادلات اقتصادی در ایجاد اتحاد راهبردی دو کشور نقشی مهم دارند. با توجه به این مهم، پژوهش حاضر به تبیین عناصر و متغیرهای اثرگذار بر اتحاد راهبردی دو کشور می­پردازد.  پرسش اصلی پژوهش حاضر عبارت است از: در پرتو تحولات سیاسی پس از صدام تا چه میزان امکان اتحاد راهبردی در مناسبات دو کشور ایران و عراق وجود دارد؟ فرضیه پژوهش: " با توجه به اشتراک مذهبی، فرهنگی، اقتصادی و مسائل امنیتی، دو کشور ایران و عراق می­توانند در راهبرد بلندمدت مناسبات سیاسی خود مکمل واقع شده و به اتحاد راهبردی دست یابند". روش تحقیق در این پژوهش، تبیین علّی و نوع پژوهش کاربردی است. منبع

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۶ ، ۲۰:۵۸

حمید نیکو، دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه بوخوم آلمان؛ مرتضی سویلمی

ﻣﺴﺄله ایران و رژیم صهیونیستی در چهارچوب بازی حاصل جمع صفر قابل تبیین است. به این معنا که وجود این رژیم برای ج. ا. ایران غیر قابل تحمل است و از طرف دیگر رژیم صهیونیستی، ج. ا. ایران را به دلیل بهره‌مندی از قدرت موشکی و برنامه هسته‌ای و نفوذ چشمگیر در جهان اسلام، تهدیدی وجودی برای خود می‌داند. به همین دلیل، در سطوح مختلف علیه منافع منطقه‌ای و بین‌المللی ج. ا. ایران اقدام کرده است. در این مسیر، این رژیم از پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های راهبردی غرب از جمله امریکا بهره لازم را می‌برد. در این راستا، ایجاد فشار برای جلوگیری از پیشرفت برنامه‌ هسته‌ای ایران راهبرد امنیتی این رژیم به شمار می‌رود. از سوی دیگر، پس از توافق هسته­ای «برجام»، این نوید داده می شد که تحریم­های نفتی و مالی ایران در ازای محدودیت­هایی بر غنی سازی هسته­ای از بین خواهد رفت. این توافق همچنین نشانگر تثبیت ایران به مثابه قدرت هژمون منطقه مطرح می گردد؛ مسئله­ای که به نظر می­رسید آمریکا آن را پذیرفته بود. اما بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، ایران مجهز به سلاح هسته­ای را بدترین پیامد ممکن در وضعیت حاضر دانست و به همین ترتیب دولت های عرب حاشیه خلیج فارس احساس کردند که از توافق کنار گذاشته شده­اند. این مقاله به بررسی جایگاه برنامه هسته‌ای ایران در دکترین امنیتی رژیم صهیونیستی می پردازد. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۶ ، ۱۷:۴۹
  • دکتر حسن شمسینی غیاثوند،x خورشید نجفی جویباری،x  رضا نصیری

انتخابات ریاست جمهوری  2016 امریکا را  می توان از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار داد. یکی از این ابعاد جایگاه پوپولیسم در پیروزی ترامپ در انتخابات بود. البته ظهور پوپولیسم در کشورهای توسعه یافته را از زوایای گوناگونی چون روان شناختی، سیاسی و اقتصادی می توان مورد بررسی قرار داد. بطور مثال می توان به جهانی شدن، افزایش شکاف های طبقاتی، افزایش نارضایتی ها و بحران های هویتی اشاره کرد. در انتخابات ریاست جمهوری امریکا دلایل مختلف اجتماعی، سیاسی، روان شناختی در ظهور پوپولیسم تاثیرگذار بودند چنانکه در بعد اجتماعی می توان به شکل گیری پوپولیسم فنی، شکاف های اجتماعی، شکاف های طبقاتی، شکاف  های هویتی، تاکید بر فاسد بودن کل سیستم و نظام سیاسی، نجات امریکا از بحران، دشمن سیتزی داخلی و خارجی از سوی ترامپ، نژاد پرستی و بازتولید هویت امریکایی اشاره کرد. همچنین از بعد جهانی می توان به  شکاف های طبقاتی در جهان، بازگشت ناسیونالیسم نوین، تقابل های هویتی و جهانی اشاره کرد. البته دلایل شخصیتی ترامپ همانند فقدان سابقه سیاسی، زبان و ادبیات سیاسی، عدم اشنایی مردم با ترامپ، تبدیل کردن خود به یک برند و خود را مخالف وضع موجود نشان دادن تاثر خاصی در پدیده پوپولیسم داشت. متن کامل مقاله

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۶ ، ۱۱:۳۹

محمد علی بصیری، سیدعلی مجیدی نژاد، عبدالرضا عالیشاهی؛ دانشگاه اصفهان

 ارتش ترکیه در سال­های 1960، 1971، 1980، 1997.م به خاطر حقی که «کمال آتاترک» برای محافظت از جمهوری ترکیه و حفاظت از ارزش­های کمالیستی به موجب قانون اساسی به ارتش واگذار کرده، دست به کودتا زده است، ولی با به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در سال 2003.م و توسعه همه جانبه ترکیه، این کشور، گذار واقعی به دمکراسی و مردم سالاری را در پیش گرفته بود و حزب عدالت و توسعه از طریق راه­های قانونی و اصلاح قانون اساسی تصویب شده در زمان کودتاهای نظامی، راه­های منتهی به کودتا را در این کشور بسته بود، ولی ارتش برای بار پنجم در 15جولای 2016 دست به کودتای نظامی علیه جزب عدالت و توسعه زده و این سوال را ایجاد کرده که با وجود توسعه همه جانبه ترکیه از زمان به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه و در پیش گرفتن راه گذار به دموکراسی و محدود کردن نقش ارتش در سیاست، چه عواملی باعث شده تا این نهاد نظامی دوباره اقدام به کودتا کند؟ در پاسخ به سوال فوق این فرضیه مورد آزمون قرار گرفت که علت شکل­گیری چنین کودتایی، محروم کردن ارتش از توانایی­های ارزشی معطوف به قدرت خود و محروم کردن جنبش فتح الله گولن از فعالیت­های خود در داخل ترکیه و عدول از ارزش­های کمالیستی توسط حزب عدالت و توسعه بوده است. روش پژوهش این مقاله نیز مبتنی بر روش تحلیلی - توصیفی و استفاده از منابع مکتوب و مجازی می باشد. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۶ ، ۱۷:۴۹

حجت داوند، محمد داوند؛ دانشگاه تربیت مدرس

امروزه نظریّه‌های کلان روابط بین‌الملل، از تحلیل بسیاری از ریشه‌های دغدغه‌های جدید در سیاست جهان، نظیر مشکلات زیست‌محیطی، گرسنگی و مهاجرت، باز ماند‌ه‌اند. این موضوع سبب شده تا گرایش‌هایی در دیسیپلین روابط بین‌الملل شکل گیرند که ساختارها و الگوهای آنها با جهان واقع و معیارهای علمی مطابقت نداشته باشد. یکی از این گرایش‌ها، «امنیت انسانی» است. نظریه‌پردازان این مفهوم، اجماع خاصی بر اصول و ساختار امنیت انسانی ندارند و کشورهای در حال توسعه را بدون شواهد علمی، مرجع اصلی تهدیدات علیه امنیت بشریت می‌دانند. حال جای پرسش است که چگونه می‌توان رابطه قدرت و بحران نظریه‌پردازی در روابط بین‌الملل را تحلیل نمود‌؟ با کنکاش در بنیادهای پارادایم پسا ساختارگرایی در ارتباط با بازتاب رابطه قدرت-دانش و تفسیر افراطی از قدرت در نظام معنا‌، مشخص گردید: مفهوم امنیت انسانی، در شناسایی تهدید‌کنندگان امنیت بشری، سهم عمده‌ای از کشورهای صنعتی و نظام سرمایه‌داری را نادیده می‌گیرد. همین رویکرد بنیادهای نظری و روشی امنیت انسانی را از معیارهای علمی دور نموده است. لذا، این گرایش که از آن به مثابه «پارادایم» نیز یاد شده، کمک شایانی به پیشرفت اندیشه‌ورزی در روابط بین‌الملل نمی‌کند. رویکرد تحقیق حاضر تحلیلی- تبیینی، نوع آن نظری-انتقادی، شیوه تجزیه و تحلیل داده‌ها کیفی و روش گردآوری اطلاعات، اسنادی است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۶ ، ۱۱:۳۶

در طول سال‌های اخیر، مطالعات روابط بین‌الملل شاهد تلاش‌های فکری گسترده اما پراکنده‌ای درباره وضعیت نظریه‌پردازی در این رشته بوده است. نظریه‌پردازی در روابط بین‌الملل جایگاه خود را با تعیین مرزها در داخل علوم اجتماعی، تمایز بین آنچه در داخل دولت اتفاق می‌افتد و آنچه در خارج از آن در نظام بین‌الملل رخ می‌دهد، تثبیت کرده است. اما به لحاظ قلمرو مکانی، تقاضاهایی برای توسعه مرزهای این دانش و روش‌های دانش‌پژوهشی در این حوزه مطرح شده‌اند، که نتوانسته‌اند به جایگاهی قابل توجه دست پیدا کنند. در راستای تبیین این موضوع و پاسخ به این سوال که چرا دانش روابط بین‌الملل غیرغربی در این حوزه غایب است؟ در این مقاله نخست مجموعه‌ای از استدلال‌ها مبنی بر غیبت نظریه‌های غیرغربی ارائه شده‌اند؛ به گونه‌ای که ویژگی‌هایی از جمله متغیرهای فرهنگی، اجتماعی و ساختاری کشورهای غیرغربی که نگاه به روابط بین‌الملل را متفاوت می‌سازند، بررسی می‌شوند. سپس، با ارائه خوانش‌های غیرغربی از برخی مفاهیم کلیدی از قبیل جنگ و منازعه، دولت، حاکمیت و ملی‌گرایی استدلال می‌شود که جستجوی ابزار مفهومی مناسب‌تر جهت فهم امور جهانی، مستلزم مشمولیت خوانش‌های دیگر از رویکردهای روابط بین‌الملل است. ابزار مفهومی جدیدی که در راستای نیاز به تفکری متمایز درباره نظریه‌های روابط بین‌الملل در بافت‌های غیرمرکزی رشد کرده باشد. منبع

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۶ ، ۱۲:۰۲

دکتر سید علی منوریx؛ دانشگاه خوارزمی

مشهور است که چشم‌انداز تأمل‌گرا در روابط بین‌الملل معاصر بازتاب‌دهندۀ امر اجتماعی/ معنایی است. از این منظر چشم‌انداز مذکور با تأمل در باب فرایند نظریه‌پردازی به تعهدات فرانظری معطوف شده است. نویسنده با روی آوردن به رویکرد فلسفی و بهره جستن از بصیرت‌های هوسرل و هَیدگر، به خصوص دو پنداشت نیّت‌مندی و زمان‌مندی، تلاش می‌کند تا با اتخاذ نگاهی انتقادی فرانظریۀ روابط بین‌الملل معاصر را واسازد. استدلال نویسنده آن است که در تحول چشم‌اندازهای نظریه‌پردازی در روابط بین‌الملل، متافیزیک چشم‌انداز خِرَدگرا که مبتنی بر بازی بی‌پایان حاکمیت و آنارشی در نظام بین‌الملل آنارشیک متشکل از دولت‌های دارای حاکمیت بود، به متا- فیزیک چشم‌انداز تأمل‌گرا که مبتنی تأملات فرانظری با محوریت وجوه سه‌گانۀ هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، و روش‌شناسی بوده تحول یافته است. فرضیۀ این مقاله آن است که فرانظریه/ متا- فیزیک روابط بین‌الملل معاصر برای نظریه‌پرداز تعلیق شده و می‌توان به جای نظریه، به نظریه‌پرداز معطوف شد. نتیجه آنکه فهم نظریه‌پرداز از معنای روابط بین‌الملل معاصر، مشروط به اشتراک افق زمانی هستندگیِ وی در کنار دیگر انسان‌ها/ هستندگان بوده، و تبعاً شناخت وی نیز از آنها خارج از این حیث زمانی نیست. گردآوری داده‌ها به روش کتابخانه‌ای انجام شده و روش تحیل محتوا جهت تحلیل داده‌ها مورد استفاده قرار گرفته است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۶ ، ۱۱:۳۲
فاکتور ایران در روابط آمریکا و چین: تعامل آمرانه و موازنه نرم
دکتر فواد ایزدی و اسفندیار خدایی؛
China Quarterly of International Strategic Studies :مجله
تابستان 1396
Foad Izadi, Faculty of World Studies, University of Tehran

Esfandiar Khodaee, PhD candidate in American Studies at the University of Tehran

Abstract:

Before the nuclear agreement with Iran, the Obama administration actively engaged with world powers and trade partners of Iran to strengthen the effectiveness of economic sanctions against Tehran. The role of China as the largest trade partner of Iran and as a veto power in the United Nations Security Council (UNSC) was controversial in this regard. Washington persuaded most of Iran’s trade partners to join in the sanctions and reduce trade with Tehran. But during the same period, China continued and even expanded economic relations with Iran. Reviewing the events through a process-tracing method, this study reveals that the Obama administration implemented a “guarded engagement” strategy to persuade China to join in the sanctions and reduce trade with Tehran. On one hand, the United States accommodated China’s interests and concerns, and engaged and bargained with China; on the other hand, Washington pressured Beijing through different channels such as security threats and economic sanctions. In response, through a soft-balancing strategy, China did not directly oppose the United States, in order to safeguard relations with Washington; and it eventually voted in favor of the UN resolutions after negotiating over the texts. In the meantime, Beijing refrained from voluntary cooperation with Western sanctions and even increased trade with Iran and filled the void to make sanctions abortive and costly, and to prevent U.S. domination over the Middle East. This study concludes that China’s current standing is such that U.S. diplomatic levers, such as bargaining, threats, sanctions, and pressures, are too costly and barely productive in getting Beijing to follow American policies.

Keywords: U.S.-China relations; Iran sanctions; soft balancing; guarded engagement

Source   منبع

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۶ ، ۱۳:۳۶

 روابط ایران با جمهوری خلق چین در دوران بعد از انقلاب اسلامی یکی از پرنوسان‌ترین حوزه‌های روابط خارجی ایران بوده است. نیاز ایران به توسعه روابط نظامی و دفاعی با چین و همزمان نگاه چین به ایران به عنوان بازار کالاهای نظامی و کنشگری متنفذ در عرصه منطقه‌ای باعث شده تا روابط دو کشور در این حوزه توسعه یابد اما این گسترش روابط هیچگاه روندی ثابت نداشته است. این مقاله با تاکید بر دوره زمانی بعد از انقلاب اسلامی تا سال 2013 و نقش عقلانیت استراتژیک چین در شکل‌گیری چنین رابطه‌ای، سعی در ارائه پاسخ به این پرسش دارد که عقلانیت استراتژیک چین چگونه روابط دفاعی – امنیتی این کشور با ایران را متاثر کرده است؟ یافته‌های این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تبیینی  نشان می‌دهند که وجود عقلانیت استراتژیک سه‌گانه مائوئیستی، جهانگرا و پراگماتیستی در سیاست دفاعی – امنیتی جمهوری خلق چین باعث شده است تا روابط دو کشور در این حوزه با فرار و نشیب همراه شود. هر نوع از عقلانیت در دوره‌ای خاص بر سیاستگذاری چین حاکم شده و رفتار خاصی را بر آن تحمیل کرده است. اگر تفوق عقلانیت مائوئیستی در سپهر دفاعی چین منجر به همکاری‌های عمده این کشور با ایران شده اما افزایش قدرت عقلانیت جهانگرا و پراگماتیستی در دو دهه اخیر باعث شده است تا رویکرد چین در قبال روابط دفاعی – امنیتی با ایران محتاطانه شده و بعضاً با نوسان همراه شود. منبع

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۶ ، ۱۱:۵۶

به طور کلی چین در طول تاریخ پیوسته یک امپراتوری قدرتمند محسوب می‌شده است. در پی انقلاب صنعتی دولت‌های مدرن غربی قابلیت‌های نظامی نوینی کسب کردند که آنها را به پیش‌روی در دریاها قادر می‌نمود. در میانه قرن نوزدهم کرانه‌های دریایی چین که برای قرن‌ها به سبب وسعت اقیانوس‌ها سبب امنیت خاطر امپراتوری چین از جانب مرزهای جنوبی و جنوب شرقی می‌شد به حوزه‌ای برای افزایش آسیب پذیری های چین در برابر قدرت‌های استعماری غرب تبدیل شد. تا قرن نوزدهم در پی انقلاب صنعتی کسب قدرت دریایی به مشخصه‌ای برای قدرت‌های بزرگ تبدیل شده بود. نیروی دریایی انگلستان و دیگر قدرت‌های استعمارگر غربی نقشی کلیدی در شکست دادن چین در میانه قرن نوزدهم ایفا کرد. به طور کلی در عصر مدرن یک الگوی تاریخی در این زمینه شکل گرفته است که قدرت‌های بزرگ غالبا قدرت‌هایی دریایی نیز هستند. این مقاله به تحول در نیروی دریایی چین پرداخته است و این گونه نتیجه گیری می‌کند که ثروت و گسترش منافع چین در طول بیش از سه دهه گذشته منابع و نیز ضرورت‌های امنیتی پکن را برایتبدیل شدن به یک قدرت دریایی بسط داده است. منبع

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۶ ، ۱۱:۵۴

مهدی محمدی عزیز آبادی، دکتر رضا التیامی نیا، میثم تاجیک؛ دانشگاه یاسوج

با شکل‌گیری تحولات سیاسی در یمن، بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بر اساس منافع و علایق خود، جهت‌گیری­های مختلفی را در رابطه با این کشور که اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خاصی در منطقه خاورمیانه دارد، اتخاذ نموده‌اند. در این میان، تلاش پیگیر برخی دولت‌ها برای تغییر وضع موجود و برخی دیگر در جهت حفظ وضع موجود در این کشور در راستای افزایش قدرت خود از جلوه‌های بارز تحولات سیاسی در یمن محسوب می‌شود که بر پیچیدگی اوضاع این کشور افزوده است. این پژوهش به دنبال آن است تا در راستای نظریۀ رئالیسم تهاجمی به واکاوی انگیزه‌های مهم‌ترین بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای که خواهان تغییر یا حفظ وضع موجود در این کشور جهت افزایش قدرت خود هستند، بپردازد. بر این اساس پرسش اصلی مقاله این است که دلیل توجه قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به تحولات یمن و مداخله در امور داخلی این کشور چیست؟ یافته‌های پژوهش مبنی بر این است که تحولات سیاسی این کشور در حال افزایش و کاهش قدرت این بازیگران در منطقه می‌باشد. اگرچه بر هم خوردن موازنه قدرت امری غیرقابل‌پذیرش برای دولت‌های عرب منطقه و متحدان فرامنطقه‌ای آنهاست. روش اجرای پژوهش در این تحقیق، توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه‌ای اعم از منابع فارسی و لاتین و مقالات و سایت­های اینترنتی می‌باشد. تکنیک جمع­آوری اطلاعات نیز فیش­برداری است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۶ ، ۱۱:۳۲

هانیه حسینی، دکتر بهزاد شاهنده، نوروز سلیکانی؛ دانشگاه آزاد، واحد علوم تحقیقات

این پژوهش به بررسی استراتژی چین در قبال بحران اوکراین می­پردازد، چین در طی سال­های اخیر نقش شایانی در عرصه بین­المللی داشته است و در بحران اوکراین تاکید به تلاش طرفین برای دستیابی به یک راه حل سیاسی و دیپلماسی کرده است. اولویت اصلی چین تحقق اهداف اقتصادی است و تلاش دارد از خود تصویری ارائه دهد که بتواند با همه مناطق جهان همکاری اقتصادی نماید. از سوی دیگر، چین در پی هدف بسیار مهم «ظهور مسالمت‌آمیز» دریافته است که پیشرفت و قدرتمند شدنش در گرو همکاری با غرب و ایالات متحده است و با این هدف، سیاست همکاری با غرب را پیشه کرده و از نوعی چندجانبه‌گرایی که حاوی امتیازات اقتصادی در بیرون از منطقه و امتیازات سیاسی و امنیتی در درون منطقه باشد، حمایت می‌کند. چین و روسیه مجبور به توسعه استراتژی آسیایی و منطقه­ای خود هستند. در قالب این استراتژی روسیه توجه بیشتری به همکاری و مشارکت با چین خواهد داشت. در این تحقیق از روش پژوهشی گردآوری داده­ها و از روش کتابخانه­ای و مشاهده اسناد و مدارک استفاده می­شود. نتایج این پژوهش نشان می­دهد که بحران اوکراین باعث نزدیکی استراتژیکی و اقتصادی بیش از پیش روسیه به چین برحسب منافع و مناطق نفوذ مشترک و متعارض دوکشور شده است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۶ ، ۱۱:۲۷

دکتر علی اکبر جعفری، عظیمه پاینده؛ دانشگاه اصفهان

جنگ جهانی دوم نتایجی همچون سامان یافتن اقتصادآمریکا، تضعیف قدرت انگلیس، و توجه دولت های قدرتمند به ایران، به دلیل موقعیت استراتژیک و منابع نفتی را به همراه داشت که برای ایران به بی ثباتی در همة زمینه ها منجر شد. در 1941-1953/1320-1332، آمریکا و انگلیس با حمایت از دولت هایی همچون قوام و رزم آرا، توسط سیا، بدامن، و عناصر وابسته با انواع اقدامات فرهنگی، به ایجاد تفرقه افکنی درگروه های مبارز پرداختند. در جریان ملی شدن صنعت نفت و تا زمانی که نیروهای ملی-مذهبی به رهبری آیت الله کاشانی و دکتر مصدق با هدف بیگانه ستیزی متحد بودند، آنها نتوانستند به اهداف خود برسند؛ اما تفرقة بین آنها باعث شد، آمریکا، دو رقیب بین المللی را از تسلط بر ایران کنار زند و سرانجام با کودتای 28مرداد1332/1953 ایران را تحت نفوذ خود درآورد. هدف: بررسی نقش آمریکا در تفرقه افکنی و بحران آفرینی در دورة زمانی1320-1332/1941-1953 می باشد. فرضیة پژوهش: «سیاست تفرقه افکنی بین گروه ها و نهادهای ایرانی ابزاری مؤثر برای رسیدن آمریکا به اهدافش در سال های مورد بحث بود». یافته های پژوهش: با کودتای 28 مرداد، آمریکا توانست رقبای بین المللی اش را کنار بزند و بر ایران مسلط شود. با توجه به این موضوع می توان نتیجه گرفت که تفرقه افکنی توسط مخالفان، یکی از کم هزینه ترین و درعین حال مؤثرترین ابزار برای رسیدن به اهداف است.متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۰۷

مهدی زادگان، دانشگاه تهران

 این مقاله در چارچوب نظریه ی «پیوستگی» جیمز روزنا به تحلیل نقش لابی اسرائیل در سیاست خارجی آمریکا در قبال بحران سوریه می پردازد. ساختار قانونی ایالات متحده آمریکا بستر مناسبی برای ظهور، قدرت یابی و تأثیرگذاری گروه های فشار یا ذی نفوذ بر نظام تصمیم گیری داخلی و خارجی این کشور پدید آورده است که در این میان نقش آفرینی لابی مدافع یهود و اسرائیل از ویژگی خاصی برخوردار است. این لابی توانسته است به سهم بالا و تعیین کننده ای در ساختار قدرت ایالات متحده آمریکا دست پیدا کند و نفوذ بیشتری در روند سیاست گذاری آمریکا داشته باشد. این مقاله با بررسی دو حوزه سیاست گذاری آمریکا یعنی قوه مجریه و کنگره استدلال می-کند که این دو قوه برای تأمین امنیت اسرائیل به شدت تحت نفوذ لابی اسرائیل قرار دارند و در بحران اخیر سوریه این لابی با فشار آوردن به قوه مجریه و کنگره، برای ساقط کردن دولت بشار اسد که تهدیدی علیه امنیت اسرائیل بود در نهایت باعث خلع سلاح شیمیایی سوریه شد. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۶ ، ۲۱:۴۵

توماس گوتمان، بهمن خدادادی؛ دانشگاه وستفالیش ویلهم مونستر آلمان

چکیده: یکی از مباحث پر چالش و حاشیه دار در مراکز پژوهشی غرب، کارکردگرایی دین در جوامع امروزی است، چه در سطح عمومی نظام اجتماعی و چه در سطح خاص نظام های حقوقی و قضایی. ازمهمترین بازتاب های اهیمت این موضوع را می توان در مواجهات برون دینی، درون دینی و اجتماعی موجود نسبت به این پدیده یافت. در این میان، سکولاریسم بیش از هر اصل دیگری در تعقیب این پدیده ی اجتماعی بوده است؛ هرچند سکولاریسم درایالات متحده آمریکا پس ازدهه ها تلاش بی وقفه در انسداد شریان های کارکردگرایی سخت دین توفیق داشته است، در سترون ساختن نفوذ آرام و پر قدرت کارکردگرایی نرم دین ناکام مانده است. این واقعیت که باور آن شاید سخت بنماید، در سازوکار و رویه دستگاه قضایی آمریکا به وضوح تجلی یافته است. اثربخشی دینی از طریق کانال های متعدد، تمام کنشگران دستگاه قضایی ایالات متحده آمریکا را متاثر ساخته و جریان رسیدگی پرونده های معروف را تا حد زیادی در اختیار خود در آورده است. دامنه ی وسیع این واقعیت اجتماعی، موجب برانگیختن بسیاری از پژوهشگران علوم انسانی گردیده است تا از طریق پژوهش های متعدد راز همبستگی باورداشت مذهبی و کیفیت حکم، کاتالیزور ها و کانال های موثر این کارکردگرایی را کشف نمایند.متن کامل مقاله

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۶ ، ۰۹:۵۳

نویسنده: رابرت ب مک کالا؛ مترجم: علی اسماعیلی؛

مجله: سیاست دفاعی » پاییز 1378 - شماره 28 ISC (36 صفحه - از 115 تا 150)

این مقاله تداوم ناتو را پس از جنگ سرد و در پی فروپاشی بزرگترین تهدیدهای رویاروی آن (اتحاد جماهیر شوروی، پیمان ورشو) بررسی می کند. مقاله در ابتدا وضعیت کوتاهی از دوران جنگ سرد و پس از جنگ سرد ناتو را تشریح می کند. سپس به بیان تئوری اتحاد می پردازد و به دنبال آن از سه دیدگاه مختلف (نئورئالیسم، سازمانی، نهادگرایی بین المللی) به بحث در مورد اتحاد به ویژه پایداری ناتو پس از جنگ سرد می پردازد و در نتیجه گیری نیز بیان می کند که بهترین رهیافت برای درک و فهم ناتو پس از جنگ سرد، رهیافت نهادگرایی بین المللی است. ادبیات سنتی اتحاد بر دو پرسش کلیدی متمرکز شده است: چرا اتحادها شکل می گیرند و چگونه خودشان را حفظ می کنند.(2) اما مسئله اساسی که کمتر مورد توجه قرار گرفته، این است که اتحادها چگونه خود را با شرایط استراتژیکی در حال تغییر هماهنگ می کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۶ ، ۱۷:۴۷

دکتر مهدی صلاح، علی سلیمانی؛ دانشگاه سیستان و بلوچستان

چکیده: تبار شناسی مناسبات ایران و آمریکا از حیث شناخت موقعیت جهانی و منطقه ای، وضعیت سیاسی ایران در دو سده اخیر و وقوف بر دیپلماسیِ در دستور کار رجال ایرانی درخور توجه به نظر می رسد. نوشتار حاضر با تبیین مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر ماهیت مناسبات مذکور، در حد فاصل دوران سلطنت قاجار تا سال 1325ش/1947 م، برای پاسخ گویی به این سؤال تلاش می کند که: ضرورت های سیاسی اقتصادی دو کشور در ماهیت و چگونگی مناسبات میان آن ها چه تأثیری گذاشته است؟ دستاورد پژوهش که با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام شده حاکی از این است که تمایل رجال ایرانی به حضور قدرت سوم، برای کاستن از فشار قدرت های سنتی روس و انگلیس، با هدف از میان بردن نابسامانی های اقتصادی و سیاسی بود. به علاوه، تلاش آمریکا برای حضور فعال تر در عرصه های سیاسی و اقتصادی جهانی و بهره برداری از وضع راهبردی ایران، در چگونگی و چرایی این مناسبات سهم مؤثر داشته است.متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۶ ، ۰۱:۵۲

دکتر امیربهرام پورعرب؛ دانشگاه تهران، دانشکده مطالعات جهان

منطقۀ شرق آفریقا از اوایل دهۀ 1990م به صحنۀ تقابل برخی سازمانهای تروریستی و ایالات متحده مبدل شد و این سازمان‌های تروریستی طی دو دهۀ گذشته با سرلوحه قرار دادن تفکرات افراطی خود تلاش کرده‌اند با سوء استفاده از موقعیت راهبردی این منطقه، اهداف مورد نظر خود را محقق سازند. یکی از مهم‌ترین سازمانهای مزبور القاعده است که از طریق مجموعه‌ای از اقدامات تروریستی در کشورهای اوگاندا، کنیا و تانزانیا موجبات رعب و وحشت مردم و به خطر افتادن امنیت عمومی این کشورها (در مقاطعی خاص) را فراهم آورده است. فعالیتهای تروریستی القاعده در شرق آفریقا هرچند بیشتر متوجه منافع آمریکا و هم‌پیمانان آن بوده است، سبب خدشهدار شدن نسبی وجهۀ مسلمانان این کشورها و سوء استفادۀ کشورهای غربی از این وضعیت و تثبیت حضور خود در این منطقه شده است. در این مقاله نحوۀ ورود و استقرار نیروهای القاعده به کشورهای شرق آفریقا و اقدامات تروریستی آنها علیه منافع غربی‌ها که آسیب‌های جدی بر مردم و دولت این کشورها وارد آورده است، در قالب مسئلۀ اصلی و عوامل اصلی کنشگر بر فرایند شکل‌گیری شاخۀ القاعده در شرق آفریقا به‌عنوان سؤال اصلی بررسی شده‌اند. تلاش برای اثبات آنکه اقدامات تروریستی القاعده در شرق آفریقا طی دو دهۀ گذشته از مقبولیت عمومی در بین مسلمانان این کشورها برخوردار نبوده است، نیز فرضیۀ اصلی را تشکیل می‌دهد. دست‌مایه قرار گرفتن شکل‌گیری شاخۀ القاعده در منطقۀ شرق آفریقا پارادایم نوآوری این مقاله محسوب می‌شود. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۶ ، ۰۴:۳۵

دکتر محمدجواد رنجکش، الهه پورجواد؛ دانشگاه فردوسی مشهد

بهموجب منشور ملل متحد، نخستین هدف تکوین این سازمان، حفظ صلح و امنیت بین‌المللی و اتخاذ اقدامات مؤثر برای جلوگیری و رفع تهدیدها علیه صلح و امنیت جهانی است و مسئولیت اولیۀ این امر (مادۀ 24) به شورای امنیت واگذار شده است. بنا به اهمیت هدف یادشده، مادۀ 25 منشور مقرر می‌دارد که تصمیمات شورای امنیت مورد موافقت اعضای ملل متحد است. یکی از مسائل حساس جامعۀ بین‌المللی در عصر امروز، پدیدۀ تروریسم و آثار آن در تحولات روابط بین‌الملل است. از آنجا که گروه‌های تروریستی از طریق قاچاق اسلحه، پول‌شویی، استفاده از مقررات پناهندگی و به‌کارگیری فناوری اطلاعات دامنۀ فعالیت‌های خود را از سطح ملی به سطح بین‌المللی انتقال داده‌اند، مبارزه با آن نیز در احوال کنونی ابعاد جهانی یافته و در این بین نقش سازمان ملل و به‌ویژه شورای امنیت به‌عنوان حافظ اولیه و اصلی صلح و امنیت بین‌المللی از ویژگی ممتازه‌ای برخوردار است. این مقاله می‌کوشد با مقایسۀ اقدام‌های شورای امنیت در مبارزه با پدیدۀ تروریسم در دو دورۀ قبل و بعد از جنگ سرد، به تمایزات و تفاوت‌های واکنش شورای امنیت پس از حادثۀ یازدهم سپتامبر به‌عنوان نقطۀ عطفی در فعالیت‌های این رکن سازمان ملل اشاره کند. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد عملکرد شورای امنیت در مبارزه با تروریسم بعد از یازدهم سپتامبر در ابعاد کمی، کیفی، پذیرش، ابزار و الزام‌آوری متفاوت با دوران قبل است. متن کامل مقاله

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۶ ، ۰۴:۴۴

دکتر داود آقایی، علیرضا اکبریان؛ دانشگاه تهران

 این مقاله بر آن است تا نوع روابط چین با آمریکا و روابط این دو در خلیج‌فارس را بررسی کند. سیاست خارجی چین از زمان دنگ شیائوپینگ با دیدی واقع‌بینانه به‌دنبال بهبود و توسعۀ روابط خود با آمریکا قرار گرفت. در این زمینه در منطقۀ خلیج‌فارس تعامل این دو کشور به طرف همکاری و دوری از درگیری سوق پیدا می‌کند و چین در جریان بحران‌هایی که در دهه‌های اخیر در این منطقه صورت گرفته، یک رویۀ عمل‌گرایانه و واقع‌گرایانه اتخاذ کرده و با دوری از هر سیاست و مشی رادیکال و عجولانه در جهت منافع ملی خود گام برداشته و بدین وسیله سعی کرده است با فاصله گرفتن از سیاست‌های ایدئولوژی‌گرایانه، در جهت اعتمادسازی و چالش‌زدایی با آمریکا گام بردارد و از تقابل بپرهیزد و در جهت تأمین بیشتر منافع خود با سایر قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای همکاری کند. البته تعامل چین با آمریکا با حفظ منزلت و حیثیت چین در مقابل یکجانبه‌گرایی و قدرت‌طلبی آمریکا صورت گرفته است که ویژگی خاص سیاست خارجی چین در گذر از بحران‌های فی‌مابین روابط خود با آمریکا در منطقۀ خلیج‌فارس بوده است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۲۷

دکتر ابراهیم متقی، داریوش پیری؛ دانشگاه تهران

نخبگان برای توسعۀ اقتصادی و سیاسی به‌عنوان کارگزار نظام سیاسی انتخاب می‌شوند و باید قابلیت لازم برای عمل‌گرایی و ارتقای قابلیت تولیدی را داشته باشند. برخی نظریه‌پردازان بر این اعتقادند که پس از دوران جمهوری دوم جهت‌گیری نخبگان و برنامه‌ریزان سیاسی کشور معطوف به سیاست رشد‌محور بوده است. سیاست رشدمحور چالش‌هایی را در ساختار سیاسی ایران به‌وجود می‌آورد؛ چالش‌هایی که هانتینگتون آن را تناقض سیاست توسعه و توسعۀ نامتوازن ‌خواند و آثار خود را در دولت خاتمی بروز داد. اگرچه بخش شایان ‌توجهی از نخبگان فعال در دولت خاتمی کارگزاران رشد‌محور دولت هاشمی هستند، ضرورت‌های جدید اجتماعی، به اجرای برنامۀ توسعۀ سیاسی در قالب «تفکیک ساختاری»، «یکپارچگی» و «ظرفیت‌سازی» منجر شد. این مقاله بر این موضوع تأکید دارد که نخبگان سیاسی ایران در دوران خاتمی از الگوی عمل‌گرایی تاکتیکی با رویکرد فابیانی بهره گرفته‌اند. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۰۵

دکتر عنایت اله یزدانی، بهمن ربیعی نیا، حسین مهدیان؛ دانشگاه اصفهان

روابط انرژی ایران و امریکا روندی کاملا متفاوت از روابط انرژی ایران با سایر مصرف کنندگان انرژی جهان دارد. ایران از لحاظ ذخایر هیدروکربنی دومین کشور دنیا و امریکا بزرگترین مصرف کننده انرژی جهان، روابط انرژی‌ فی‌مابین خود را متناسب با مشکلات سیاسی موجود بر مبنای تقابل دنبال می‌نمایند و در حال حاضر تأثیرگذارترین گزینه بر روابط انرژی ایران، الزامات سیاسی می‌باشد. جایگاه استراتژیک امنیت انرژی برای امنیت ملی هر دو کشور ایران و امریکا و تأثیرپذیری شدید ایران در روابط انرژی به واسطه اقتصاد مبتنی بر فروش نفت و مخاصمات سیاسی باعث حساسیت بیشتر دو کشور نسبت به اقدامات یکدیگر در این زمینه شده است. براین اساس مقاله حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی تأثیرگذاری سیاست امنیت انرژی ایالات متحده امریکا را بر ژئوپلیتیک انرژی ایران در زمینه‌های تحریم انرژی (فروش، سرمایه‌گذاری خارجی و خطوط لوله انرژی) و افزایش تولید جهانی مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. جایگاه دو کشور در ساختار قدرت نظام ژئوپلیتیک جهانی مؤید این واقعیت است که در بیشتر موارد کنش‌های ایالات متحده در راستای کاهش منزلت ژئوپلیتیک کشورمان و در مقابل واکنش ایران برای خنثی کردن و یا کاهش اثرات کنش‌های امریکا بوده است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۰۰

دکتر علی عباسی شوازی، استادیار علوم سیاسی دانشگاه علوم انتظامی امین

حدود 14 سال از طرح پرونده هسته‌ای ایران در نهادهای بین‌المللی از جمله آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل متحد می‌گذرد و این موضوع یکی از مهم‌ترین مسائل داخلی برای ایران و بین‌المللی، برای کشورهای درگیر  بوده است. سوال اصلی این تحقیق، تاثیر تحولات هسته‌ای بر امنیت جمهوری اسلامی ایران است. برای پاسخ به این سوال در بعد نظری از رهیافت رئالیستی به امنیت، به‌منظور احصا شاخص‌های امنیت و هم‌چنین ارائه شاخص‌هایی از امنیت ملی طرح شده است. هم‌چنین برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش SWOT و روش تحلیلی تاپسیس بهره گرفتیم. بر اساس روش SWOT، با سنجش چهار معیار نقاط قوت و ضعف داخلی و فرصت‌ها و تهدیدات بین‌المللی برنامه هسته‌ای، به بررسی تاثیر تحولات هسته‌ای بر امنیت پرداخته‌ایم. بر این اساس فرضیه‌ی پژوهش حاضر عبارت است از: بین نقاط ضعف و تهدیدات تحولات هسته‌ای ایران و کاهش سطح امنیت ملی رابطه معناداری وجود دارد. در نهایت بر مبنای فرضیه این تحقیق، جمهوری اسلامی ایران در صورت کاستن از نقاط ضعف در داخل و مقابله صحیح و خردمندانه با تهدیدات بین‌المللی در پرونده هسته‌ای می‌تواند امنیت خود را ارتقا بخشد و یا بالعکس به‌واسطه‌ی عدم کارآیی لازم در این حوزه‌ها، امنیت کشور به مخاطره بیافتد. این مقاله حاصل تجزیه و تحلیل به روش دلفی بر مبنای تکمیل پرسشنامه توسط 36 نفر از کارشناسان و نخبگان روابط بین‌الملل و مذاکرات هسته‌ای می‌باشد. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۲۱

دکتر مرتضی مصدقی، دکتر سیف اله فضلی نژاد؛

حوادث یازده سپتامبر و حمله ایالات متحده به افغانستان و سرنگونی طالبان بر اهمیت و حساسیت افغانستان افزود. ایران و ایالات متحده در سرنگونی طالبان منافع مشترکی داشتند اما این تفاهم مقطعی پس از اعلام ایران به عنوان «محور شرارت» در ژانویه 2002 توسط رئیس جمهور آمریکا جورج بوش پسر بر هم خورد و خصومت بین دو کشور افزایش یافت و همین امر دورنمای همکاری بین ایران و ایالات متحده در افغانستان کاهش داد. با روی کار آمدن اوباما در سال 2009 احتمال رویارویی نظامی ایران و آمریکا کاهش یافت. امضاء پیمان استراتژیک بین ایالات متحده و افغانستان بر نگرانی های امنیتی ایران افزود و بدبینی متقابل استمرار یافت و در مراحلی ایران متهم به کمک به طالبان گردید. دو کشور منافع مشترکی در بسیاری از موضوعات در افغانستان خواهند داشت. این منافع شامل کمک به دولت کابل، جلوگیری از قاچاق مواد مخدر، رسیدگی به بحران پناهندگان افغان، افزایش توانمندی نیروهای امنیتی افغانستان و ایجاد انگیزه برای آشتی ملی است اما تنش در روابط ایران و ایالات متحده تا کنون مانع این مهم گردیده است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۶ ، ۲۰:۱۷

اجانگ کیم، دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه تهران

دکتر محمدجعفر جوادی ارجمند، دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران

ایران سومین بازار بزرگ محصولات کره‌ای در خاورمیانه است که اهمیت فراوانی در تامین انرژی این کشور دارد. با وجود روابط تجاری نسبتا طولانی، هر دو کشور سیاست خارجی متقابل خود را براساس جدایی سیاست از اقتصاد اتخاذ کرده‌اند. بنابراین پرسش اصلی این پژوهش آن است که مهمترین عناصر موثر در رویکرد این دو کشور در قبال یکدیگر چیست؟ در این مقاله با روش تحقیق مقایسه ـ تحلیل، مسائل و عوامل مهمی که در الگوی سیاست خارجی دو کشور تاثیرگذار و بکار گرفته شده‌اند، مورد بررسی قرارمی‌گیرد. محیط‌های سیاسی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی را با هدف واکاوی چرایی و چگونگی اتخاذ و اجرای سیاست‌های خارجی دو کشور ارائه می‌نماید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان‌دهنده وجود عوامل موثر متعددی در تصمیم‌گیری‌ها و معادلات سیاست خارجی این دو کشور همچون حضور و نفوذ امریکا در شرق آسیا، تقابلات با کره‌شمالی، افزایش تعاملات چین با ایران از لحاظ سیاسی و اقتصادی، سیاست خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی و روابط کره‌جنوبی با کشورهای عربی است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۱۲

دکتر رضا اکبریان، محسن شکری؛ دانشگاه شیرازx

خروج بریتانیا از منطقه‌خلیج‌فارس در اواخر دهه‌ی1960 با استقلال سیاسی‌و اقتصادی شیخ‌نشین‌های عربی حوزه خلیج‌فارس همراه بود. ظهور این بازیگران‌جدید در عرصه نظام‌منطقه‌ای‌خلیج‌فارس، معادلات-ساختاری منطقه را در ابعاد مختلف تحت شعاع قرار داد.دولت‌های‌عربی حوزه خلیج‌فارس تحت تاثیر دیالکتیک اندرکنش عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و امنیتی در سطوح داخلی،منطقه‌ای و بین‌المللی هرچه بیشتر در ایجاد یک سازوکار درون منطقه‌ای ترغیب شدند.در نهایت این دولت‌ها در یک حلقه ارتباطی مبتنی بر وفاق،شورای‌همکاری‌خلیج فارس را تشکیل دادند. این مقاله با تبیین نظری و فرانظری مبانی همگرای‌ منطقه‌ای و با اتکا به روش‌های مختلف تحلیلی (توصیفی،تحلیلی،تبیینی--علی،فرایندی، ساختاری،کارگزاری)،تلاش می‌کند به این سئوال پاسخ دهد که فرایند همکاری‌ها و همگرایی-منطقه‌ای پس از شکل‌گیری شورای همکاری‌خلیج‌فارس با چه تحولاتی مهمی روبه رو بوده است؟ در این راستا، فرض مهم این نوشتار این است که اولویت‌های شورای همکاری خلیج فارس پس از شکل‌گیری تغییر پیدا کرده و اعضاء با نهادسازی بسترمند،ضمن مدیریت همکاری‌ها،مقدمات لازم را برای تعمیق همگرایی‌اقتصادی در سطح فراملی در بخش‌های مختلف فراهم کرده و با افزایش وابستگی‌متقابل بین اعضاء به یک پروژه‌همگرایی مهم در جهت منطقه‌گرایی‌اقتصادی مبدل شده است.یافته‌های‌پژوهش نیز با بررسی فرایند مدیریت همکاری‌ها در جهت تعمیق همگرایی‌اقتصادی در چارچوب مدل تحلیلی پژوهش این فرض را تایید می‌کند. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۶ ، ۲۰:۱۷

دکتر سید جواد صالحی، عباس فرح بخش؛ دانشگاه شیراز

در دوره کنونی با افزایش اهمیت مناطق، سیستم هژمونیک برای حضور نظامی، حمایت از طرح‎های منطقه‎ای، پیشگیری و مقابله با تهدیدات متنوع و اعمال سیستم بازدارندگی، ایجاد پایگاه‎های نظامی در حوزه مناطق را به مثابه ابزاری جهت اعمال قدرت ضروری می‎داند. حضور نظامی آمریکا در مناطق مختلف جهان، از جمله غرب آسیا (خاورمیانه) به‎عنوان یکی از مناطق مهم و راهبردی، در قالب پایگاه‎های نظامی متنوع (زمینی، هوایی، دریایی و...) قابل تصور است. این پایگاه‎ها در خط مقدم تلاش‎های نظامی و امنیتی آن کشور در تسلط بر مناطق مختلف جهان و نیز باقی ماندن در چرخه راهبردی قدرت است. یازده سپتامبر، جنگ علیه تروریسم و اشغال عراق، نقش شبکه جهانی پایگاه‎های نظامی آمریکا را در حفاظت و پیشبرد منافع آمریکا برجسته‎تر نمود. از منظر قدرت هژمون، ایران به‎عنوان یک واحد ناراضی، تهدیدی عمده برای منافع آمریکا در منطقه غرب آسیاست؛ بنابراین، ایران در معرض تهدیدات مستقیم آمریکا قرار دارد و مقابله با تهدیدات این کشور از جمله ضروریات اساسی محسوب می‎شود. در این راستا، موضوعی که اهمیت می‎یابد تفکر درباره مدل بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران است. سؤال مهمی که مطرح می‎شود این است که «وجود پایگاه‎های متعدد نظامی آمریکا در منطقه غرب آسیا چه تأثیری بر مدل بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران می‎گذارد؟» پژوهش حاضر بر این باور است که پایگاه‎های نظامی با اعتباربخشی به تهدیدات و توانایی اعمال تهدیدات سبب می‎شود که ایران با محدودیت چرخه راهبردی روبرو گردد، اما این پایگاه‎ها، مدل بازدارندگی دیپلماسی را به سمت بازدارندگی مثلثی غیرمستقیم تغییر جهت می‎دهد و به همین سبب دیپلماسی دفاعی می‎تواند در خدمت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۶ ، ۱۰:۱۸

دکتر منوچهر توسلی نائینی، نادیا عطریان؛ دانشگاه اصفهان

ایالات متحده امریکا در سال 1996 قانون مصونیت دولت‌های خارجی (مصوب 1976) را اصلاح کرد. براساس این قانون، اشخاص امریکایی آسیب دیده از حملات تروریستی در هر جای دنیا و یا بازماندگان آنها می‌توانند در محاکم امریکا علیه دولت‌هایی که حامی عملیات تروریستی هستند، شکایت کنند. وزارت خارجه امریکا فهرست دولت‌های حامی تروریسم را مشخص می‌کند. جمهوری اسلامی ایران از سال 1983 در فهرست دولت‌های حامی تروریسم ایالات متحده امریکا قرارگرفته است. از این‌رو دعاوی بسیاری در سال‌های اخیر علیه ایران در دادگاه‌های امریکا مطرح شده است و دادگاه‌های مزبور برخلاف قواعد حقوق بین‌الملل نیز تاکنون ده‌ها میلیارد دلار رأی علیه ایران صادر کرده‌اند. اما در مواجهه با این قانون راهکار ایران چیست؟ آنچه تاکنون اتفاق افتاده شرکت نکردن در دادگاه‌ها به منظور مشروعیت نبخشیدن به نقض مصونیت دولت‌ها است. مذاکرات دیپلماتیک، طرح مسئله در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و یا در دیوان بین‌المللی دادگستری، از جمله اقدامات سیاسی - حقوقی است که می‌تواند برای مقابله با این قانون از سوی ایران انجام شود. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۰۷

سید علی روحانی؛ احسان نمازی

مناقشات بین روسیه و غرب بر سر موضوع اوکراین، نقطه آغاز تحریم‌های غرب علیه روسیه بود. این تحریم‌ها که با وضع محدودیت‌های مالی و مسافرتی علیه برخی اتباع روسی آغاز شد، طی چند ماه به محدودیت‌های سرمایه‌گذاری و هرگونه همکاری در حوزه انرژی و نیز بانکی روسیه افزایش یافت. مقاله حاضر که در گروه تحقیقات کاربردی دسته‌بندی می‌شود، به روش تحلیلی – توصیفی به بررسی تحریم‌های غرب علیه روسیه از سال 2014، آثار آنها بر اقتصاد روسیه و اقدامات متقابل روسیه در قبال این تحریم‌ها، به روش تحلیل اسناد حقوقی، آماری و مکتوب می‌پردازد. هدف مقاله، ارائه دلالت‌های سیاستی برای ایران، از اقدامات ضدتحریمی روسیه است. براساس این تحقیق، مهمترین تجربیات قابل استفاده از اقدامات متقابل روسیه در برابر تحریم‌ها عبارتند از: اقدام جهت ضربه زدن به منافع کشورهای تحریم‌کننده با تحریم واردات، کاهش وابستگی به دلار و یورو در تجارت خارجی با انعقاد پیمان‌های پولی دوجانبه، تغییر مقاصد صادراتی در اقلام مورد نیاز تحریم‌کنندگان، کاهش وابستگی به زیرساخت‌های تبادلات بانکی بین‌المللی، تدوین برنامه ملی شفاف برای حمایت از بنگاه‌های آسیب‌دیده از تحریم و بازنگری در بودجه سالانه دولت با توجه به شرایط تحریم است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۰۳

دکتر علی دارابی، افسانه احدی

امروزه دولت‌ها تلاش می‌کنند در چهارچوب سیاست و دیپلماسی رسانه‌ای خود افکار عمومی را برای اهداف و سیاست‌های مورد نظرشان متقاعد کنند. در این راستا برنامه هسته‌ای ایران یکی از مهمترین مواردی است که نشان می‌دهد رسانه‌ها چگونه قادر به نقش‌آفرینی هستند و می‌توانند زمینه‌ساز اجرای سیاست‌ها شوند. نوشتار حاضر بر مبنای نظریه سازه‌انگاری و با بهره‌گیری از روش تحلیلی - مقایسه‌ای، عمدتا بر سیاست‌های رسانه‌ای دولت‌های احمدی‌نژاد و روحانی متمرکز است. بر این اساس سئوال اصلی این است که سیاست رسانه‌ای دولت‌های احمدی‌نژاد و روحانی در پیشبرد مذاکرات هسته‌ای چه تفاوت‌هایی با هم داشته است؟ نتایج تحقیق نشان می‌دهد سیاست رسانه‌ای هسته‌ای دولت احمدی‌نژاد به دلیل تاکید یکسویه بر اقناع افکار عمومی داخلی، زمینه‌ساز اجماع جهانی علیه برنامه هسته‌ای ایران شد. در حالیکه دولت روحانی با تاکید هم‌زمان بر اقناع افکار عمومی داخلی و خارجی، موجبات شکستن اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورد متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۰:۲۶

دکتر الهام رسولی ثانی آبادی، استادیار علوم سیاسی دانشگاه یزد

هدف اصلی این مقاله بررسی نوع جامعه‌پذیری دولت‌های خاورمیانه (با تاکید بر دولت‌های انقلابی منطقه) توسط دولت آمریکا به‌عنوان هژمون نظام بین­الملل می‌باشد. در همین راستا فرضیه اصلی این مقاله با تاکید بر ابعاد دوگانه جامعه­پذیری در روابط بین­الملل، آن است که در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، دولت آمریکا به‌عنوان کنش­گری عقلانی و بر اساس یادگیری اجتماعی پیچیده و استعاره شرمِ ناشی از تجارب گذشته و به‌عنوان هژمون نظام بین­الملل تلاش کرده است تا روند جامعه‌پذیری دولت‌های منطقه را وارد مرحله جدیدی نماید؛ به این معنا که در عوض تاکید و استفاده از سازوکارهای مادی‌گرایانه (اِشغال نظامی و یا مداخله مستقیم) از سازوکارهای معناگرایانه این فرآیند از جمله تکیه بر اقناع­سازی و توجیه این کشورها در جهت درونی کردن هنجارهای موردنظر خود استفاده نماید. برای بررسی این فرضیه بعد از بررسی سازوکارهای مادی‌گرایانه و معناگرایانه جامعه‌پذیری در روابط بین­الملل با استناد به مواضع اعلامی رییس جمهوری آمریکا و اقدامات صورت گرفته در این راستا، به بررسی فرضیه اصلی می­پردازیم. این پژوهش تحلیلی توصیفی با تکیه بر مطالعه موردی سیاست خارجی آمریکا در دوران اوباما بوده و روش گردآوری اطلاعات در آن به‌صورت استفاده از منابع اسنادی و مجازی است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۵:۱۰

دکتر محمد حسین افشردی؛ دانشیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه عالی دفاع ملّی

ره‌نامه(دکترین) قواعد بنیادی، چارچوب نظام‌مند و اصول ریشه‌ای است که در هر شاخه‌ای از علوم راهبردی با انباشت دانش، تجربه، مطالعه، تحلیل و آزمایش گردآوری می‌شود و با به‌کارگیری توانمندی‌ها نحوه دستیابی به اهداف را نظام‌مند می‌نماید. انتظار می‌رود که ره‌نامه اصول، نظریه، خط‌مشی و چگونگی عمل را بیان نماید. راهبردپردازان دولت آمریکا پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 طیف جدیدی از تهدیدات امنیت ملی آمریکا را ترسیم نمودند. در این مسیر آمریکا تلاش نمود تا از این حادثه مشکوک برای تحمیل نظام تک‌قطبی بر نظام بین‌المللی حداکثر بهره را برده و بدین جهت ره‌نامه جنگ پیشگیرانه را در دستور کار خود قرار داد. شناخت رویکرد تهاجمی سال‌های اخیر آمریکا در دهه‌ ابتدایی قرن بیست و یکم در آسیای جنوب غربی در قالب ره‌نامه جنگ پیشگیرانه، موضوع و سؤال مهمی است که می‌تواند تهدیدات مهمی در ابعاد دفاعی برای کشور و کاربرد مؤثر و مهمی در راستای برقراری دفاع همه‌جانبه و امنیت ملی ج.ا.ایران داشته باشد، از این‌رو این امر نیاز به بررسی و مطالعه دقیق دارد. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۹:۴۸

دکتر محمدرضا دهشیری، محمدحسین نشاسته سازان

آسیای مرکزی به دلیل برخورداری از منابع زیرزمینی و طبیعی همواره مورد توجه قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بوده است. با دقت در راهبردهای سیاست خارجی چین و ژاپن میان سال‌های 2012 تا 2016 در منطقه آسیای مرکزی مشخص می‌شود از یک طرف، چین دارای منافع اقتصادی، امنیتی، انرژی و ژئوپلیتیک در منطقه است و از طرف دیگر، ژاپن منافع اقتصادی، انرژی و اهداف بلندمدت بین‌المللی و منطقه‌ای را دنبال می‌کند. سوال اصلی در این مقاله این است که چین و ژاپن چه منافع و راهبرد‌هایی در منطقه دارند و در سیاست‌های بلندمدت خود در چه عرصه‌هایی با یکدیگر افتراق کارکردی دارند؟ فرضیه تحقیق این است که راهبرد چین استفاده از قدرت رو به رشد اقتصادی و قدرت سیاسی خود در منطقه آسیای مرکزی به‌ویژه از طریق سازمان همکاری‌های شانگهای است در حالی که ژاپن از طریق کمک‌های حمایت‌گرانه در قالب همیاری توسعه رسمی و چندجانبه‌گرایی سیاسی همچنین استفاده از ظرفیت‌های خود در سازمان‌های منطقه آسیا_ پاسیفیک مانند همکاری اقتصادی  آسیا_ پاسیفیکیا نهاد‌های سازمان ملل مانندبرنامه توسعه ملل متحدبهره می‌برد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی است و نگارش آن با استفاده از منابع کتابخانه­ای و فضای مجازی می‌باشد. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۰:۲۴

دکتر اصغر جعفری ولدانی، محمدحسین حسینی؛ دانشگاه علامه طباطبایی

حوزه خزر را نمی­توان به ­طور کامل ساختار مجزایی پنداشت که بازیگران آن قادر به حل‌و‌فصل قطعی اختلافات درونی خود باشند زیرا به‌رغم تاریخ و فرهنگ مشترک بازیگران منطقه ­ای و قرابت جغرافیایی آنها با یکدیگر هنوز نتوانسته­ اند، ترتیبات امنیتی کارآمدی میان خود برقرار سازند. اگرچه در این سیستم تابعه، قدرت بزرگ (روسیه) تاثیرگذاری فراوانی دارد، اما معادلات ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک دریای ‌خزر به­ گونه ­ای است که بازیگران مداخله ­گر امکان استقلال درونی را از آن سلب می‌نمایند. از سوی دیگر، برخی از بازیگران ساحلی دریای خزر نیز همکاری اقتصادی و نظامی با قدرت­های فرامنطقه­ای را گامی جهت تامین منافع و امنیت خود در سطح منطقه می‌پندارند. بر این اساس، مقاله حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوال است که فعالیت­های نظامی  بازیگران مداخله­ گر نظیر ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و رژیم صهیونیستی در حوزه خزر چه تاثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ فرضیه تحقیق این است که بازیگران مداخله­گر به­دلیل رسوخ­پذیری سیاسی و امنیتی برخی از بازیگران حوزه خزر به همکاری نظامی و تسلیحاتی با این بازیگران می­پردازند و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را در ابعاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی با چالش مواجه می­سازند. در این مقاله، روش تحقیق به­صورت توصیفی- تحلیلی است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۷:۵۳

دکتر عباسقلی عسگریان، سعید تجری

بحران سوریه به­ عنوان یک بحران منطقه ­ای حاد موجب گردیده تا بازیگران مختلف درگیر در آن به رویارویی و بعضا تعامل با یکدیگر پرداخته و عرصه­ هایی از منازعه و همکاری را رقم بزنند. نوع کنش متفاوت بازیگران درگیر در این بحران را می­توان به ­وضوح از تعاملات و تقابلات روسیه و ترکیه در قبال یکدیگر دید. در واقع، جهت­ گیری متفاوت روسیه و ترکیه در قبال یکدیگر سبب گردیده تا بحران سوریه نوعی تعارض و تقابل قابل توجه میان این دو بازیگر ایجاد نموده که در کنش آنها نسبت به یکدیگر در منطقه قفقاز نیز تاثیرگذار بوده است. از این رو، مقاله حاضر تلاش دارد تا ابعاد تعارض و بعضا همکاری روسیه و ترکیه در بحران سوریه را مشخص نموده و ابعاد تاثیرگذاری آن بر تحولات این دو در منطقه قفقاز را مشخص نماید. لذا، پرسش اصلی مدنظر این است که کنش متعارض روسیه و ترکیه در قبال بحران سوریه چگونه بر نقش ­آفرینی آنها در منطقه قفقاز تاثیرگذاشته است. در پاسخ با به کارگیری روش          توصیفی- تحلیلی و جمع‌آوری منابع به صورت کتابخانه‌ای و با استفاده از فضای مجازی، توضیح داده خواهد‌شد که بحران سوریه موجب واگرایی و رویارویی جدی میان روسیه و ترکیه گردیده و این مسئله موجب تعمیق واگرایی آنها نسبت به کنش­های یکدیگر در منطقه قفقاز شده است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۰:۲۳

دکتر علیرضا ثمودی پیله رود

سیاست اتحادیه اروپا در قبال آسیای مرکزی از اوایل هزاره سوم به بخش مهمی از سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا تبدیل شده است. آسیای مرکزی به طور سنتی حلقه وصل میان آسیا و اروپا بوده است و به عنوان مسیری راهبردی میان این دو قاره عمل می­کند. جامع‌ترین سند اتحادیه اروپا در ارتباط با آسیای مرکزی در ژوئن 2007 با عنوان راهبرد آسیای مرکزی اتحادیه اروپا برای شراکت جدید به تصویب رسید که موجب افزایش روابط بروکسل با این کشورها شد. این راهبرد با هدف ایجاد چارچوبی برای گسترش روابط و تأمین منافع مبتنی بر ارزش­ها تدوین شد، ویژگی­های خاص کشورهای آسیای مرکزی را مورد توجه قرار می­داد و رویکردهای خاصی را در مورد هر کشور در پی می­گرفت. سوال اصلی این مقاله عبارت است از اینکه «اتحادیه اروپا برای اعمال قدرت هنجاری خود در آسیای مرکزی از چه ابزارهایی استفاده می­کند و با چه چالش­هایی رو به رو است؟» در پاسخ به این سوال این فرضیه مطرح شده است که «بهبود وضعیت دمکراسی، ارتقای سطح حقوق بشر، حاکمیت قانون، آموزش، محیط زیست از مهم‌ترین برنامه­های اجرا شده در آسیای مرکزی توسط اتحادیه اروپا است، هر چند به دلیل وجود برخی ضعف­ها از جمله ضعف ساختاری، نگاه متفاوت نهادها و اعضای اتحادیه اروپا و حضور کنشگران قدرتمند دیگر در آسیای مرکزی این کنشگر نتوانسته است به اهداف مورد نظر خود در این منطقه دست پیدا کند». روش ﺗﺤﻘﯿﻖ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ اﺳﺖ. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۱:۴۴

دکتر محمدحسین افشردی، دانشیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه عالی دفاع ملّی

ره‌نامه(دکترین) قواعد بنیادی، چارچوب نظام‌مند و اصول ریشه‌ای است که در هر شاخه‌ای از علوم راهبردی با انباشت دانش، تجربه، مطالعه، تحلیل و آزمایش گردآوری می‌شود و با به‌کارگیری توانمندی‌ها نحوه دستیابی به اهداف را نظام‌مند می‌نماید. انتظار می‌رود که ره‌نامه اصول، نظریه، خط‌مشی و چگونگی عمل را بیان نماید. راهبردپردازان دولت آمریکا پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 طیف جدیدی از تهدیدات امنیت ملی آمریکا را ترسیم نمودند. در این مسیر آمریکا تلاش نمود تا از این حادثه مشکوک برای تحمیل نظام تک‌قطبی بر نظام بین‌المللی حداکثر بهره را برده و بدین جهت ره‌نامه جنگ پیشگیرانه را در دستور کار خود قرار داد. شناخت رویکرد تهاجمی سال‌های اخیر آمریکا در دهه‌ ابتدایی قرن بیست و یکم در آسیای جنوب غربی در قالب ره‌نامه جنگ پیشگیرانه، موضوع و سؤال مهمی است که می‌تواند تهدیدات مهمی در ابعاد دفاعی برای کشور و کاربرد مؤثر و مهمی در راستای برقراری دفاع همه‌جانبه و امنیت ملی ج.ا.ایران داشته باشد، از این‌رو این امر نیاز به بررسی و مطالعه دقیق دارد. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۱۹

زیبا فرزین نیا، بهروز ایازx

چین و پاکستان در طول نیم قرن گذشته روابط گسترده و استراتژیک با هم داشته‌اند. سطح بالای روابط این دو کشور تا حدی است که برخی روابط چین و پاکستان را همانند ایالات متحده و اسرائیل دانسته و پاکستان را اسرائیل چین در جنوب آسیا به شمار می­آورند. با این حال، این دو کشور سال 2016 را، سال گسترش روابط دیپلماتیک با یکدیگر اعلام کردند. اینکه چه عواملی باعث گسترش هرچه بیشتر روابط این دو کشور در این سال  شده و چه تأثیری در سطح منطقه جنوب آسیا به همراه خواهد گذاشت، سؤال اصلی این نوشتار را شکل می‌دهد. این نوشتار نیز با توجه به گسترش مناسبات اقتصادی (تکمیل طرح جاده ابریشم و کریدور اقتصادی این دو کشور)،  گسترش روابط واشنگتن و دهلی نو را مد نظر  قرار داده است. همچنین، پیامد این مناسبات جدید را رویارویی بازیگران مذکور (چین و پاکستان در برابر آمریکا و هند)، بر هم خوردن نظم منطقه‌ای در جنوب آسیا و رقابت بیشتر بین این بازیگران می داند که جنگ سرد جدیدی را در این منطقه به همراه خواهد داشت. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۰:۰۸

دکتر سید محمد حسینی

خروج انگلستان از خلیج فارس در سال 1971 که توام با بحران جنگ ویتنام بودایالات متحده را واداشت تا از طریق موکلان منطقه‌ای خود دکترین دوستونی خود را به عنوان راهبرد اصلی در خلیج فارس تعریف کند. با وقوع انقلاب اسلامی درایران توازن منطقه ای دگرگون شد. نگرانی از نفوذ کمونیسم و تحولات بعدی و بویزه جنگ ایران و عراق از عوامل حضور گسترده این کشور در منطقه بودند. تهاجم رژیم صدام به کویت حضور آمریکا در خلیج فارس را تثبیت کرد. در دوران زمامداری بوش پدر و بیل کلینتون سیاست ایالات متحده ترکیبی از آرمانگرایی («نظم نوین جهانی» پس از جنگ دوم خلیج فارس) و واقع گرایی («مهار مضاعف» جنگ عراق و ایران) بود. این سیاست حاکی از اراده و خواست این کشور برای حفظ تعادل (سیال) و ثبات (نسبی) منطقه بود که منجر به برقراری نوعی «صلح سرد» در منطقه شد. چرخش سیاست خارجی اوباما نیز ترکیبی از سنت ویلسونیسم و عملگرایی و بازسازی چهره مخدوش شده آمریکا با استفاده از قدرت هوشمند (ترکیبی از قدرت نرم و سخت) و احیای رهبری آمریکا با استفاده از ظرفیت نهاد های بین المللی و ائتلاف های منطقه ای و جهانی و دوری از یکجانبه گرایی دوران بوش پسر بود. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۰:۰۵

دکتر عباس مصلی نژاد، دانشگاه تهران

The group calling itself the Islamic State poses a grave threat, not just to Iraq and Syria but to the region more broadly and to the United States, as well as its global coalition partners. A deadly and adaptive foe, the Islamic State seemed to come out of nowhere in June 2014, when it conquered Mosul, Iraq’s second largest city. However, the Islamic State of today is the direct descendant of a group that Iraq, the United States, and their partners once fought as al-Qaida in Iraq and then as the Islamic State of Iraq. Analysts and specialists had already spent years studying the group and actually knew quite a bit about it: how it financed and organized itself, how it established control, how it responded to airpower, and what its ultimate goals were. The Republican meme is that every problem, including in the Middle East, is Barack Obama’s fault. Although emphasizing independence and self-reliance for America, they deny responsibility and accountability for their party. There are 2 approaches about the rise and function of ISIS. Conservative groups argue that US attack against Iraq’s Saddam Hussein on 2003 was “brilliant, heroic, and costly” success. The competitive approaches emphasis on “why was the success of the surge followed by a withdrawal from Iraq, leaving not even the residual force that commanders and the joint chiefs knew was necessary? The fact shows that US elites have the creation of ISIS. If US had kept the 10,000 troop commitment that was there for the President to negotiate and to agree with, we probably wouldn’t have ISIS right now”. The content and orientation of this article is based on Competitive approaches about rise and security function of ISIS. The basic question is “Why ISIS group rise and strength in Iraq and Syria?” The hypothesis of this article related “balancing of power and threats competitive regional and structural countries”. The result of article explained that Regional security in Middle East and Persian Gulf is based on proxy war, which conducted by Saudi Arabia and enforced by violence and chaos extremist groups as well as ISIS. Full Text of the Article

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۹:۴۷

دکتر نوذر شفیعی، لیلا مولایی؛ دانشگاه اصفهان

یکی از دشوارترین کارها در تحلیل سیاست خارجی کشورها درک چگونگی ایجاد شدن و به عبارتی نحوه شکل‌گیری آن است. این مهم در مورد چین بسیار دشوارتر به نظر می‌رسد چراکه به اقتضای پیچیدگی فرایند سیاست‌گذاری در این کشور، بسیاری از جنبه‌های سیاست‌گذاری خارجی آن برای پژوهشگران مبهم و ناشناخته باقی مانده است. دریافت چینی‌ها از خارج و متأثر از آن سیاست خارجی این کشور به ندرت تحت تأثیر نیروهای خارجی قرار گرفته است. سیاست خارجی چین به نسبت بسیاری از کشورهای دیگر، بیشتر متأثر از روندهای درونی قدرت و تصمیم‌گیری‌های داخلی است. این عوامل داخلی به دو دسته عوامل مادی و ادراکی- روانی قابل تقسیم هستند. این مقاله می‌کوشد تأثیر عوامل ادراکی ـ روانی را بر سیاست خارجی چین تبیین نماید. به همین دلیل، رویکرد این مقاله تحلیلی ـ توصیفی است و تلاش شده در کنار توضیح هریک از این عوامل به نمودهای عینی آنها در سیاست خارجی چین و وزن هر یک در این فرایند نیز اشاره شود. ویژگی‌های رهبران، جهان‌بینی رهبران، فرهنگ استراتژیک، مؤسسات تحقیقاتی، رسانه‌ها و افکار عمومی به عنوان عواملی در نظر گرفته شده‌اند که فهم و ادراکات رهبران چین را در حوزه سیاست خارجی تحت تأثیر قرار می‌دهند. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۹:۴۲

علیرضا رستم آقایی، دکتر ابوالقاسم طاهری؛ علوم و تحقیقات

ورود کشوری مانند آمریکا به دنیای تولید گاز از طریق گاز شیل که پیش از این، خود بزرگ‌ترین واردکننده LNG در جهان به شمار می‌رفت، یکی از بزرگ‌ترین چالش های سایرکشورهای صادرکننده گاز خواهد بود. در همین حال، افزایش تولید داخلی گاز در آمریکا، قیمت‌های گاز در قاره  اروپا و آسیا را به کمترین حد رسانده است؛ لذا تحلیلگران بازار اعتقاد دارند که آمریکا تا پایان دهه جاری از یک واردکننده عمده تبدیل به یک صادرکننده بزرگ گاز خواهد شد. در طی سالهای آینده استقلال انرژی آمریکا ژئوپلتیک جهانی را تغییر خواهد داد که خلیج فارس حساس‌ترین ناحیه به این تغییر است. این منطقه از اوایل دهه های جنگ سرد یک منطقه حیاتی و بسیار مهم در سیاست خارجی آمریکا به شمار می رفته است. منابع عظیم نفت و گاز موجود در این ناحیه همواره یکی از دلایل اصلی علاقه آمریکا در این منطقه بوده است. هم اکنون حدود یک سوم نفت جهان را تامین می‌کند و همین امر آن را در کانون توجهات بین‌المللی قرار داده است. در این تحقیق ابعاد انقلاب گاز شیل در آمریکا و اثرات آن بر بازارهای جهانی انرژی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۹:۳۸

دکتر محمد مرندی، مهرداد حلال خور؛ دانشگاه تهران، دانشکده مطالعات جهان

U.S foreign policy toward Iran had been so uncertain and variable since the beginning of this relation, but alongside fluctuations, some kind of consistency is distinguishable. Until the Islamic revolution of 1979by the Iranian people, Iran was playing a major role in the U.S. anti-communist strategy in the Middle East.  U.S grand strategy was based on its confrontation with USSR and Iran was the key for controlling the Middle East and process of underpinning Iran’s power as a liberal ally in the region was at the core of U.S considerations in Iran. After the 1979 revolution, Iran’s priority had changed as a regional actor and it no longer identified itself as a member in the Western coalition based on American foreign policy. On the other hand, U.S. also stopped to identify Iran as a friend and started to demonize the new role Iran was playing in the Middle East and the world.  By having these trends in mind, a very fundamental, important question strikes the mind: Did U.S has a turning point in its foreign policy toward Iran after the 1979 or the principle of its foreign policy was fixed and only tactical changes occurred? In order to answer this question I’m going to examine the history of U.S foreign policy toward Iran, particularly the post-revolutionary period. This analysis will be conducted according to the Copenhagen school definition of security and concept of securitization. This theoretical frame work brought us a comprehensive understanding of security and also a relative, useful categorization of security strategy in foreign policy. Different methodological approaches could be used in these frameworks but in this research I have used the discourse analysis method to explore the subject of research. Conclusion of the research shows us that American strategy toward Iran covers both permanent and variable factors but the permanent element was the key and variable factors made changes only in tactical level. U.S foreign policy was basically directed toward securitizing Iran but the world system, regional and national events also made it more powerful. It means that after the Islamic revolution of Iran, U.S. has continuously made an attempt in persuading other actors to securitize Iran. Before the Cold War, this securitization was in a low level but after the Cold War it can be classified as a high-securitization. Full Text of the Article

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۲۲

دکتر عباس مصلی نژاد، دانشگاه تهران

As it looks at the region, Trump can see three central challenges facing the Middle East, working together to create the horrible brew we're now dealing with. The first challenge is the security vacuums in places like Syria, Iraq, Libya and Yemen that followed the collapse of some of these Arab republics. These vacuums are highly problematic, setting the conditions for extremism. They are where extremists organize and plan attacks, and where refugees originate. A lot of these destabilizing problems, then affect the entire region. Trump's election is a massive setback for humanitarian issues, in fact, many welcome him, despite his rhetoric on Muslims, women and minorities. Most troubling, however, is that many of U.S questions about his approach to the Middle East cannot be answered right now because he literally has no experience in foreign policy. The international community has no idea what to expect from Trump, and such diplomatic uncertainty is a humbling experience at best. Trump needs to reassure its nation's allies before he becomes president; assurances and commitments are especially crucial when times are tough, as they are now. NATO is important, but so are the Sunni Arab states. Given that one of Trump's few clear aims is to destroy the Islamic State, it is absolutely imperative that Saudi Arabia and similar countries be involved, since the group's ideology cannot be discredited without them. The expectation that "Trump as president" will be starkly different from "Trump as candidate" is a false hope at best. Saudi Arabia should be ready for some surprises, likely in the form of negative rhetoric from the Trump administration. Ultimately, the kingdom needs to create an alliance of Sunni countries to serve as a bulwark against a potentially anti-Sunni Trump. While Trump has long signaled a desire to get out of the Middle East, candidates often flip positions when they face difficult decisions as president. Yet the ultimate outcome of any given regional crisis will depend heavily on the cabinet members and advisors surrounding him. Whatever the case, given the region's current situation the Palestinians more divided than ever, the Iranians bent on regional expansion, and the Saudis in the midst of a "revolution disguised as economic reform" U.S historical allies in Israel and the Sunni Arab countries need a strong America now more than ever. Full Text of the Article

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۱۶

دکتر زهره پوستینچی

Rebalancing of Power is one of the most important subjects for international and national security in U.S policy toward Iran and other regional actors. President Trump attempts to change U.S regional policy based on offshore balancing in Persian Gulf and Middle East. This approach concentrated on promotes U.S national interest. Trump’s policy will effect on regional structure of international politics. Barak Obama policy toward Iran concentrated on negotiation and engagement process for promote Iran’s position in regional and international politics. Obama foreign policy team argues that politics and international relations depended on Iran’s role in regional balancing of power. Geopolitical approaches emphasized on Trump interaction of geography and strategy. Trump’s team argues that defense and security policy depended on how U.S policy and regional countries collaborates their goals and interests. Trump’s foreign policy team has systematically tried, significant rapprochement among the Persian Gulf states on the issue of security almost impossible. For these reasons, a collective regionally crafted security arrangement that includes littoral states on Iran.  Full Text

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۶ ، ۱۴:۱۶

فرزاد جهان بین، دانشگاه شاهد

پس از جنگ سرد و فروپاشی نظام دوقطبی، نظام بین‌الملل جدید با نوعی ابهام در تبیین سامانِ نظم جدید روبرو شد. این ابهام موجد سناریوسازی‌های متعددی در راه تبیین نظم آیندة جهان و تشریح نظام بین‌الملل شد که در این میان نظام چند قطبی از احتمال بیشتری برخوردار است.در این نظام، بازیگران مختلفی می توانند بنا به ظرفیتهای خود به ایفاء نقش بپردازند و سهمی را در رهبری جهان بر عهده بگیرند. سوال اصلی آن است که جمهوری اسلامی بر ای ایفاء نقش موثر در نظام چند قطبی ازچه فرصتهایی برخوردار است و با چه چالشهایی روبرو می باشد؟ ایران از یک طرف به خاطر دارابودن مؤلفه‌های جمعیت، منابع طبیعی ، ایدئولوژی، موقعیت استراتژیک و نظامی، گسترده سرزمینی، ژئوپلیتیک، فرهنگ و ... از توانایی مهمی برای ایفای نقش در نظام بین‌الملل آینده برخوردار است و از طرف دیگر دارای چالشهای مختلفی است.این چالشها در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی قابل پی جویی است. مصرف گرایی فزاینده و ناامیدی در حوزه فرهنگی، تورم، بیکاری، رشد آهسته اقتصادی در حوزه اقتصاد از مهمترین چالشهای داخلی است.حضور ناتو در اطراف ایران، مساله جزایر سه گانه و داعش در حوزه منطقه ای و تحریمها واتهام نقض حقوق بشر در عرصه بین المللی از جمله این چالشهاست. بر این سناریوهای پیش روی نظام جمهوری اسلامی تبیین می گردد. در این تحقیق راهبرد پژوهش کیفی است و روش پژوهش تحلیلی می باشد و شیوه گردآوری داده‌ها مبتنی بر منابع کتابخانه‌ای و اینترنتی است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۲۸

مریم باقری-سیدجواد امام جمعه زاده-محمود جلالی کروه

نگرانی از نقض گستردة حقوق بشر، منجر به پدید آمدن مفهومی جدید در حقوق بین الملل، به نام دکترین «مسئولیت حمایت» شد. ایالات متحده با استفاده از نقش مداوم به عنوان یک رهبر جهانی و به دلیل منافع شخصی، به نظریة مسئولیت حمایت روی آورده است. تحولات شمال آفریقا و خاورمیانه، موجب طرح مجدد بحث مداخلات بشردوستانه در قالب دکترین مسئولیت حمایت گردید. در رفتار تصمیم گیرندگان سیاست خارجی ایالات متحده در مقابله با بحران های کشورهای عربی، اغلب شاهد فقدان استفاده مداوم و سیستماتیک از مسئولیت حمایت بوده ایم. پرسش اصلی در اینجا این است که سیاست خارجی آمریکا در زمینة اجرای دکترین مسئولیت حمایت چگونه ارزیابی می شود؟. و تلاش شده است تا این فرضیه مورد آزمون قرار گیرد که شکاف بین تئوری و عمل در استفاده از دکترین مسئولیت حمایت در سیاست خارجی آمریکا صورت پذیرفته است. با توجه به بحث طرح شده، این نوشتار درصد بررسی مبنای واقعی توسل به دکترین مسئولیت حمایت در سیاست خارجی آمریکا به خصوص نسبت به تحولات اخیر کشورهای عربی است. دسترسی به مجله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۱۳

دکتر حسن شمسینی غیاثوند؛ ابولفضل سلیمان فلاح

سیاست خارجی کارامد و مطلوب در عصر جهانی شدن  با توجه به ارتباط با همه کشورهای جهان تحقق می یابد. ایران در دهه اخیر بنا به دلایل داخلی، منطقه ای و جهانی تلاش کرده است که روابط خود را با همه کشورها از جمله امریکای لاتین افزایش دهد. گرچه موفقیت هایی سیاسی و اقتصادی در این ارتباط حاصل شده است، اما باید خاطر نشان کرد که روابط ایران با آمریکای لاتین از گذشته  تاکنون دستاورد محسوسی نداشته است. دلایل این امر را باید در موضوعاتی همچون دوری جغرافیایی از یکدیگر، فقدان پتانسیل های داخلی برای گسترش روابط اقتصادی و سیاسی، عدم آگاهی درست از مسایل  و ظرفیت های یکدیگر و همچنین دخالت بازیگران جهانی از جمله امریکا جستجو کرد. در واقع روابط ایران با امریکای لاتین و همگرایی نسبی در برخی موضوعات بین المللی همچون تقابل با امریکا، ماهیت دولت ها، چگونگی توسعه اقتصادی، با چالش های اقتصادی و بنیادینی  از قبیل  آشنایی ناکافی از قابلیت‌های اقتصادی و ظرفیت‌های موجود در آمریکای لاتین، بی‌ثباتی سیاسی در کشورهای منطقه وتغییرات در کابینه‌ دولت ها، نوع بلوک بندی جهانی، نفوذ حداکثری  چینی‌ها و ژاپنی‌ها و آمریکایی‌ در بازارهای این مناطق مواجه است. دسترسی به مجله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۰۷

زینب قوامی، زاهد غفاری هشجین، اکبر رنجبر؛ دانشگاه شاهد

انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا به عنوان تنها تشکل موافق نظام جمهوری اسلامی ایران در آمریکا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به رویارویی با جریان های ضد انقلابی در آمریکا پرداخت. با توجه به اهمیت موضوع، این مقاله در پی پاسخ به این سوال است که فعالیت های سیاسی و عملکرد انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا در تقابل با جریان های التقاطی و سلطنت طلب چگونه بود؟ این تحقیق از انواع تحقیقات کیفی بوده که با روش تحلیل اسنادی انجام شده است. برای گرد آوری داده ها ضمن مطالعه و بررسی اسناد، با برخی از دانشجویان آن زمان عضو انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا مصاحبه شده است. با بررسی اسناد و مصاحبه یافته های زیر به دست آمد، عمده فعالیت های سیاسی انجمن اسلامی در تقابل با گروه های التقاطی اصلاح طلب (نهضت آزادی) و رادیکال (مجاهدین خلق) و گروه ضد انقلابی سلطنت طلب بود. و در این راستا از انواع مختلف شیوه های اقدام جمعی و اعتراض بهره گرفت. عمده فعالیت هایی که دانشجویان در آن زمان انجام داده اند یکی فعالیت های تبلیغاتی و ابدئولوژیکی بوده که به منظور افشاگری توطئه های دشمن و همچنین آگاه سازی افکار عمومی ملت آمریکا صورت گرفت. دیگر فعالیت انجمن در تقابل با جریان های مذکور تظاهرات و راهپیمایی بود. و فعالیت دیگر انجمن تحصن و اعتصاب غذا بود که برای جلب توجه رسانه های آمریکایی و رساندن پیام خود به گوش جهانیان از آن استفاده می شد. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۶ ، ۱۲:۲۴

دکتر محمد جعفر جوادی ارجمندx، امین پرهیزکار، احسان خضری؛ ذلنشگاه تهران

گرچه بیشتر منتقدان استراتژی منطقه­ای باراک اوباما معتقدند که اوباما فاقد یک دید استراتژیک است، اما این استدلال، نادرست به نظر می­رسد. اوباما زمانی به مسند ریاست جمهوری نشست که ایمان داشت کاهش حجم عظیم تعهدات ­نظامی و سرمایه­گذاری سیاسی در غرب آسیا جزو منافع حیاتی امنیت ملی آمریکاست. اشغال عراق و جنگ گسترده با تروریسم، ایالات ­متحده را به­خصوص در زمان بحران اقتصادی دچار مشکل کرد. متعادل­سازی حضور آمریکا در منطقه، تنها به معنای کاهش حضور مادی نبود، بلکه همانطور که سوریه، لیبی و یمن نشان دادند، شامل اعمال سیاست خوددارانه نیز می­باشد؛ به این معنی که در منازعات، آمریکا عقب بنشیند و از متحدان خود بخواهد که در قبال امنیت خودشان مسئولیت بیشتری را متقبل شوند. این پژوهش نشان می­دهد که اوباما به طور پیوسته از این سیاست پیروی کرده و کاملاً در مقابل تلاش­هایی که در جهت مخالف این ایده هستند، مقاومت می­کند. هرچند این برنامه­ای نیست که در واشنگتن مورد علاقه همگان باشد، اما نوعی استراتژی روشن و جامع است که باعث شد اوباما، در قبال مسائلی که فکر می­کرد در حد منافع امنیت ملی مهم هستند، اقدامات لازم را اتخاذ کند: مسائلی نظیر برنامه­ هسته­ای ایران، تروریسم، منازعه­ فلسطینی-اسرائیلی، جنگ عراق و به­ویژه تحولات اخیر در منطقه. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۱۸

دکنر کیهان برزگر؛ دکتر مسعود رضایی

این مقاله به بررسی شناخت ابعاد علمی و نظری تفکر راهبردی آیت‌الله خامنه‌ای از منظر مکتب رئالیسم پرداخته و سعی در پاسخ به این سئوال دارد که آیا مکتب رئالیسم از توانایی و ظرفیت لازم برای تبیین انگیزه‌ها، ‌اهداف، تصمیم‌ها، رفتارها و رویکردهای رهبری در مقام فرماندهی کل قوای مسلح در جمهوری اسلامی ایران برخوردار است؟ نویسندگان معتقدند فرامین و اندیشه‌های دفاعی آیت‏الله خامنه‏ای غالباَ مبتنی بر افزایش «امنیت نسبی» و نه «قدرت نسبی» است؛ که به شکلی واقع‎گرایانه بازتعریف و بر مبنای ملاحظات اخلاقی (اسلامی) صورت‌بندی شده است. بر این اساس، اهداف و راهبردهای نظامی آیت‌الله خامنه‏ای عموماً در راستای فعال‌سازی الگوهای معطوف به بازدارندگی فعال و مهار چالش‌های ناشی از بروز تحولات جدید در مناطق فوری امنیتی کشور است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۰۳

دکتر حسین سلیمی؛ منار ابراهیمی

واقع‌گرایی نوکلاسیک در چارچوب پارادایم واقع‌گرایانه با انگیزه غلبه بر کاستی‌های نظریات واقع‌گرایانه دیگر در تبیین چرایی تفاوت در رفتار واحدها به‌رغم یکسان بودن شرایط محیطی ارائه شد. رئالیست‌های نوکلاسیک معتقدند که با مطالعه موردی و مشاهده عینی و تحلیل نظری، قادر خواهند بود تا تئوری‌های واقع‌گرایانه را براساس اصول پایه‌ای واقع‌گرایی به محک تجربه گذارند؛ اصولی که عملاً ممکن است در نظریه‌پردازیهای واقع‌گرایانه از آنها چشم‌پوشی شده باشد. سؤال اصلی این نظریه آن است که چرا تئوری‌های دیگر روابط بین‌الملل در تفسیر روابط علّی ناتوان هستند و چگونه می‌توان بر این نقص فائق آمد. بدین منظور واقع‌گرایی نوکلاسیک فرض می‌کند که نظریه کامل تبیین‌کننده روابط علّی در سیستم بین‌الملل باید سیستم را به عنوان نقطه عزیمت خود در نظر بگیرد اما در عین حال، به مختصات داخلی واحدها بپردازد و نتایج رفتاری واحدها را با عبور از ساختارهای داخلی شناسایی کند. براین اساس، پرسشمقالهآن است که:مبانی نظری و فرانظری نظریه واقع‌گرایی نوکلاسیک چه تأثیری بر فهم روابط‌ بین‌الملل گذارده است؟ با اتکا به مباحث مطرح شده توسط متفکران اصلی این جریان نظری می‌توان گفت که مبانی عقل‌گرایانه واقع‌گرایی نوکلاسیک با ترکیب نگاه نظام‌مند و نگرش مبتنی بر اصالت کنش‌گران و کارگزاران توانسته است موجب تکامل فهم واقع‌گرایانه از روابط بین‌الملل شود. هرچند غلبه نگاه مادی‌گرایانه و فقدان نگاه عمیق به ابعاد معنایی زیست بین‌المللی سببب گشته است که این نظریه از شرح کل‌گرایانه برخی از رفتارهای بین‌المللی بازماند. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۱۸:۲۸

دکتر اصغر فروغی ابری؛ عظیمه پاینده

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا با توطئه‌های مختلف تلاش کرد ایران را منزوی سازد. اعمال تحریم‌ها از سوی غرب، گرچه موجب بروز مشکلاتی برای ایران شد؛ اما آثار مثبت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و روانی را نیز برای ایران به همراه داشت. با وجود این آمریکا برای پوشاندن تناقض بین قول و عمل و تحت‌تأثیر لابی یهودیان، از سیاست اعمال تحریم علیه ایران همچنان استفاده می‌کند. این پژوهش بر آن است تا با پاسخ به این پرسش که چه عواملی باعث شد آمریکا نتواند از تحریم علیه ایران به نتایج دلخواه خود برسد؟ این فرضیه را به آزمون گذارد که رهبری عالمانه حضرت امام+ و همراهی مردم تا حدود زیادی آثار تحریم را کمرنگ و بعضاً خنثی نمود. متن کامل مقاله

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۱۸:۰۳

رهبر طالعی حور، علی امیدی، محمدعلی بصیری؛ دانشگاه اصفهان

الگوهای رفتاری و ساماندهی آنها به عنوان پارامترهای شکل‌دهنده پدیده نظم سیاسی، از متغیرهای مهم در سیستم به عنوان چارچوب کارکردی روابط بین‌الملل محسوب می‌شود. در این میان، الگوی رفتاری حاکم در روابط بین آمریکا و ایران در طول حدود چهار دهه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مبتنی بر الگوی تعارض بوده است که در این مقاله، تلاش می‌شود مؤلفه‌های اصلی شکل‌گیری چنین الگویی تبیین شود. این مقاله مبتنی بر روش توصیفی، تبیینی، تحلیلی درصدد تبیین و پاسخ به این سؤال است که «چه عوامل ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی در واگرایی روابط ایران و آمریکا تاثیرگذار هستند؟» نتایج تحقیق نشانگر آن است که تعارضات ایدئولوژیک بین دو کشور، نگرش‌های مردمان هر دو کشور نسبت به یکدیگر و مسائل مهمی همچون انرژی هسته‌ای، حقوق بشر، مبارزه با تروریسم و صلح خاورمیانه به عنوان عوامل ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی در تعارض روابط بین دو کشور بیشترین نقش را دارند. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۱۳

دکتر بهرام امیراحمدیان، دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران؛ روح اله صالحی دولت آباد، دانشگاه علامه طباطبائی

امروز آسیا به عنوان یک قاره پهناور با تحولات جدیدی رو به رو است و بازیگران مختلفی طرحهایی را  در راستای تأمین اهداف خود در مناطق مختلف آن ارائه داده­اند. چین یکی از این بازیگران نوظهور است که برای تبدیل شدن به قدرت جهانی طرح احیای جاده ابریشم را مطرح نموده است. این جاده یکی از ابتکارهای اساسی سیاست خارجی چین برای گسترش حوزه نفوذ و تأثیرگذاری خود به دیگر مناطق است. این طرح که تقریبا 4.4 میلیارد نفر) 65 درصد (از جمعیت جهان و 21 تریلیون از تولید ناخالص جهانی را در بر می­گیرد، توسط رئیس جمهور چین در سپتامبر 2013 اعلام شد و از دو بخش کمربند اقتصادی «جاده ابریشم جدید» و «جاده ابریشم دریایی» تشکیل شده است. تلاش و اهتمام چین برای پیشبرد چنین طرحهای عظیمی جدای از آنکه می­تواند آثار و پیامدهای اقتصادی و سیاسی جدی برای این کشور در پی داشته باشد، نیز می­تواند در سیاست خارجی چین گسترش­گرایی بیشتر و نقش فعالانه­تر منطقه­ای داشته باشد. عرصۀ رقابت چین و آمریکا در اقتصاد بین‌الملل، افزایش نفوذ چین در اقتصاد آسیا و رشد چشمگیر فعالیت‌های اقتصادی و تجاری چین در آفریقا در مقایسه با سایر قدرت‌ها به‌خصوص ایالات­متحده نشان می‌دهد که چین با احیای جاده ابریشم و ترسیم یک کمربند اقتصادی، دسترسی بازارهای جهانی را تسهیل و گسترش یک کریدور حمل ‌و نقل بین‌المللی و قابل اتکاء با هزینه‌های مقرون‌به‌صرفه‌تر را در راستای منافع ملی خود تدوین کرده است. بر این اساس، مولفین این مقاله سوال خود را چنین مطرح می­کنند که آیا ابتکارهای چین به رغم گفته مقامات پکن می­تواند در عمل به منصه ظهور برسد یا موانع  موجود بر سر راه این طرحها از به ثمر رسیدن آنها جلوگیری خواهد کرد؟ فرضیه ما این است که باتوجه به هزینه­های گزاف، طرحهای چین و کارشکنی­هایی که ممکن است ایالات­متحده در رقابت با پکن جلوی این طرحها ایجاد کند و همچنین به دلیل مشکلات زیست محیطی و عدم همراهی برخی کشورها حداقل در آینده نزدیک احتمال موفقیت این طرحها بعید به نظر می­رسد. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۵۲

دکتر رضا سیمبر، رضا رحم دل، مهسا فلاح؛ دانشگاه گیلان

پرونده هسته­ای، تاکنون یکی از پیچیده ترین معماهای امنیتی روابط خارجی ایران بوده است. نقطه ثقل سیاست خارجی ایران، تقابل ایدئولوژیک (محور مقاومت) با قدرت های ساختاری نظام بین الملل است. پرسش اصلی بدین ترتیب قابل طرح است که ﺗﺄثیرات بلند مدت سیاست های منطقه ای ایران در خاورمیانه بر برنامه هسته­ای از منظر نو واقعگرایی چیست؟ پاسخ بدین شکل فرض گردید که موازنه ناکام ایران در برابر ساختار هژمونیک قدرت، هزینه های سنگینی از جمله فشار مضاعف بر برنامه هسته­ای، تحریم های سوئیفت­مالی، عدم جذب سرمایه­گذاری خارجی، تحریم تکنولوژیکی، تحریم­های تسلیحاتی و غیره در بر داشته است. بدین سان مشکل طولانی شدن توافق جامع ایران با قدرت­های بزرگ، نه از جهت تعداد سانتیریفوژها، فرایند مذاکرات، تیم دیپلماتیک، کارشکنی طرف­ها و غیره... بوده، بلکه تحت ﺗﺄثیر ساختاری است که سیاست خارجی ایران را دچار چالش­های پیچیده­ای نموده که حتی اثرات آن پس از توافق جامع به طریقی پابرجاست. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۴۷

دکتر یحیی علوی دانشگاه امام حسین (ع)

شناخت ماهیت و تحولات تحریم‌ها که به تعبیر مقام معظم رهبری در چند سال اخیر (دوره ریاست جمهوری اوباما) به جنگ تمام عیار اقتصادی تبدیل شده است، برای طراحی راهبردهای اقتصادی و سیاسی لازم جهت مقابله و یا حذف تحریم‌ها، امری ضروری است. بررسی روند و ساختار تحریم‌های ایران در دوره اوباما نشان می‌دهد، تحریم‌ها از نظر نوع، بخش اقتصادی هدف، مکانیزم اجرا و شدت دچار تحول شده است که هدف از آن، افزایش فشار بر مردم ایران است تا از طریق نارضایتی عمومی، ساختارهای حکومت ایران به چالش کشیده شود. مهمترین علت این تحول، وقوع فتنه ۸۸ و مثبت شدن نگاه سیاستمداران آمریکا به راهبرد فروپاشی از درون برای ایران است. البته در کنار این عامل، افزایش قدرت منطقه‌ای ایران با توجه به شکست مکرر اسرائیل از جریان مقاومت، تحولات بازار جهانی نفت و شکست تحریم‌های هدفمند نیز سهم مجزایی در این موضوع داشته‌اند. در این راستا لازم است رفع نقاط ضعف اقتصادی کشور به‌خصوص در بخش وابستگی به نفت به عنوان مهمترین راهبرد بلندمدت جهت خلاصی از تحریم‌ها در دستور کار دولت و ملت ایران قرار گیرد. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۶ ، ۰۱:۱۲

امیررضا جعفری هرندی و دکتر جلال درخشه؛ دانشگاه اصفهان

ایالات‌متحده آمریکا با حمله نظامی به عراق در سال 2003 میلادی تلاش داشت تا با مدیریت هوشمند منابع مختلف قدرت به اهداف و منافع از پیش تعیین شده خود دست یابد؛ از این‌رو نفوذ در ساختارهای عراق از جمله برنامه‌های اصلی آمریکا برای تأمین اهدافش در این کشور عربی است. در این مقاله تلاش می‌شود تا چگونگی مدیریت آمریکا بر منابع قدرت سخت در صحنه میدانی عراق مورد بررسی قرار گیرد. از این‌رو این نوشتار در پاسخ به این سؤال که ابعاد نفوذ سخت آمریکا در عراق جدید چیست به دنبال واکاوی ابزارها و شیوه‌های نفوذ سخت ایالات‌متحده در عراق جدید با تمرکز بر دوره خروج نیروهای نظامی آمریکایی از عراق نگاشته شده است. بررسی منابع کتابخانه‌ای و حوادث میدانی حاکی از آن است که آمریکا با بهره‌گیری از معاهدات تسلیحاتی (با توجیه تلاش برای تقویت توان دفاعی عراق)، تجهیز مخالفین حکومت مرکزی و استفاده از ظرفیت شرکت‌های امنیتی خصوصی و نیز کمک گرفتن از مساعدت‌های مالی به دنبال نفوذ در ساختار نظامی- امنیتی عراق است تا بتواند از این طریق به منافع خود در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی دست یابد. دسترسی به مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۴۷

یکصد سال درآمد ایران از نفت: یک نعمت یا یک نقمت

نویسندگان: کامیار محدث از دانشگاه کمبریج انگلستان ؛ هاشم پسران دانشگاه کالیفرنیای جنوبی

Kamiar Mohaddes; Faculty of Economics and Girton College, University of Cambridge, UK

M. Hashem Pesaran; Department of Economics, University of Southern California, USA, and Trinity College, Cambridge, UK

Abstract: This paper examines the impact of oil revenues on the Iranian economy over the past hundred years, spanning the period 1908-2010. It is shown that although oil has been produced in Iran over a very long period, its importance in the Iranian economy was relatively small up until the early 1960s. It is argued that oil income has been both a blessing and a curse. Oil revenues when managed appropriately are a blessing, but their volatility (which in Iran is much higher than oil price volatility) can have adverse effects on real output, through excessively high and persistent levels of inflation. Lack of appropriate institutions and policy mechanisms which act as shock absorbers in the face of high levels of oil revenue volatility have also become a drag on real output. In order to promote growth, policies should be devised to control inflation; to serve as shock absorbers negating the adverse effects of oil revenue volatility; to reduce rent seeking activities; and to prevent excessive dependence of government finances on oil income. Full Text of the Article

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۰۷

محمود یزدان‏فام، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی

پرسش اصلی مقاله حاضر این است که دولت جدید ایالات متحده آمریکا چه سیاست و راهبردی در عرصه بین‌المللی به طور عام و در قبال جمهوری اسلامی ایران به طور خاص در پیش خواهد گرفت؟ در پاسخ به این سوال، علاوه بر طرح چهارچوب مفهومی کوتاه، عوامل موثر در شکل‌گیری سیاست خارجی دولت جدید آمریکا در دو سطح ملی و بین‌المللی طرح، اصول و رویکرد آن تشریح و راهبرد آن با توجه به تناقض‌ها و موانع احتمالی توضیح داده شده است. به نظر می‌رسد دولت ترامپ به دلیل ایجاد شکاف‌های سیاسی و ساختاری در داخل آمریکا و بی‌توجهی به بنیان‌های تاریخی نظام بین‌الملل و سیاست خارجی آمریکا در تأمین اهداف و منافع آمریکا با موانع و مشکلات بزرگی روبرو شده و ناگزیر به تعدیل در مواضع اعلامی خود در سیاست خارجی خواهد شد. متن کامل مقاله

دکتر محمدرضا دهشیری، مهدی طاهری

توجه به ظرفیت دانشگاه‌ها و ظرفیت‌های آموزش عالی در دیپلماسی فرهنگی امری حائز اهمیت است. این همان موضوعی است که از آن به دیپلماسی آکادمیک یاد می‌کنند. می‌توان گفت برای کشورهایی همچون ایران که ظرفیت قابل توجهی در بخش دانشگاهی و علمی دارند، این مسئله حائز اهمیت بوده و لزوم توجه جدی به آن وجود دارد. توجه به تجارب جهانی در استفاده از ظرفیت آموزش عالی در راستای دیپلماسی فرهنگی و سیاست‌گذاری در این خصوص می‌تواند به سریع‌تر پیمودن مسیر کمک نماید. امروزه با بین‌المللی شدن آموزش عالی و نیز تسهیل ارتباطات جهانی ناشی از فرایند جهانی شدن، استفاده از ظرفیت‌های نظام آموزش عالی به‌مثابه ابزار تأثیرگذار در جهت کسب منافع ملی و افزایش قدرت نرم توسط کشورهای جهان به‌ویژه کشورهای توسعه یافته، روزبه‌روز بیشتر شده است. کشورهای مختلف جهان به فراخور قدرت اقتصادی و فرهنگی خود، روی برنامه‌های مبادلات فرهنگی و آموزشی سرمایه‌گذاری زیادی کرده‌اند. شاخص‌ترین و موفق‌ترین کشورها در این زمینه ایالات متحده آمریکا است. از طریق برنامه‌های دیپلماسی فرهنگی مانند تبادلات دانشجویی و بورسیه‌های تحصیلی، پروژه‌های بین‌المللی آموزشی برای دیدارکنندگان خارجی، برنامه‌های سخنرانی، بازدیدهای ترتیب داده شده برای خبرنگاران، توسعه زبان انگلیسی و...، ایالات متحده در حال انتقال ارزش‌ها و اصول اخلاقی‌اش است. در این زمینه، ایالات متحده آمریکا، دو مزیت اصلی دارد؛ یکی زبان انگلیسی و دیگری کیفیت نظام آموزش عالی. تازه‌ترین آمار «سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد» از تعداد دانشجویان خارجی در دانشگاه‌های دنیا حاکی از آن است که این کشور، مقصد اصلی دانشجویان جهان به شمار می‌رود. در این راستا شناخت تجربیات و عملکرد کشورهای پیشرو در زمینه به‌کارگیری نظام آموزش عالی در دیپلماسی فرهنگی خود برای کشوری با ظرفیت‌های جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت خواهد بود. در این مقاله در صدد پاسخ به این پرسشیم که ایالات متحده آمریکا چگونه از ظرفیت های آموزش عالی در دیپلماسی فرهنگی خود بویژه در قبال ایران استفاده می نماید؟ فرضیه ما بر این است که این کشور با استفاده از ابزارهای دانشگاهی و جذابیت های علمی خود، توانسته است بیشترین مبادلات آموزشی را در سطح جهان داشته باشد و از این طریق ضمن انتقال ارزش های خود به دانشگاهیان، قدرت نرم خود را افزایش دهد. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۵ ، ۰۹:۱۸

دکتر اکرم قدیمی، استادیار مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور

امروزه، علم و فناوری از مهم­ترین مؤلفه­هایی است که همکاری­های علمی- بین­المللی را تحت­شعاع قرار داده است. به‌طور کلی علم و فناوری و به‌طور خاص دیپلماسی علم و فناوری از مؤلفه‌هایی هستند که توانایی و قابلیت تأمین منافع ملی در هر شرایطی را دارد و به‌عنوان مؤلفۀ مهم قدرت نرم کشورها در حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی کشورها نقش­آفرینی می­کند. اهمیت علم در سیاست خارجی را می‌توان در سخن هنری کیسینجر، مشاور امنیت ملی نیکسون، مشاهده کرد: «هیچ چیزی بین‌المللی‌تر از علم وجود ندارد».هدف این پژوهش، علاوه‌بر بررسی تطبیقی عملکرد و جایگاه دیپلماسی علم و فناوری در ایران و آمریکا، بازبینی موقعیت­ها و مزیت‌های این دیپلماسی برای سیاست خارجی ایران است. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این پرسش است که «آیا کارکرد دیپلماسی علم و فناوری در ایران و ایالات متحدۀ آمریکا یکسان است؟». روش این پژوهش تحلیلی- توصیفی است. چارچوب نظری پژوهش قدرت نرم است. دیپلماسی علم و فناوری نقش عمده­ای در ایجاد و شکل‌گیری ائتلاف‌های منطقه‌ای و بین‌المللی دارد. این نوع دیپلماسی با کمک علم و فناوری می­تواند تعارضات میان کشورها و ملت‌ها را با کمترین هزینه مدیریت کند. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۵ ، ۰۹:۰۹

دکتر سعیده لطفیان، دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران

هدف اصلی این پژوهش شناسایی تهدیدهای امنیتی (به­ویژه تهدیدهای نظامی ناشی از برنامه­های تولید تسلیحات هسته­ای) اسرائیل، بررسی تأثیر این تهدیدها بر محیط امنیت منطقه­ای خاورمیانه، و ارائۀ راهکارهایی برای مقابله با آنهاست. پرسش­های پژوهشی عبارت‌اند از: 1. دیدگاه راهبردی و اصول سیاست‌های امنیت ملی اسرائیل چیست؟ 2. مهم‌ترین تهدیدهای امنیتی اسرائیل برای کشورهای خاورمیانه و به‌ویژه جمهوری اسلامی ایران چیست؟3. کشورهای منطقه باید چه سیاست­هایی را برای مقابله با این تهدیدها در سیاستگذاری دفاعی خود در نظر بگیرند‌؟ نتیجۀ کلی اینکه اگرچه سیاست­های امنیتی اسرائیل برای خاورمیانه تهدید به‌شمار می­آید، به دلایل بی‌شماری، از جمله آسیب­پذیری فزایندۀ اقتصادی ناشی از میلیتاریسم، وابستگی خارجی به قدرت­های بزرگ فرامنطقه­ای به‌ویژه آمریکا، درگیری­های سیاسی، اقتصادی- اجتماعی داخلی، برجسته­تر شدن نقش سیاسی و فعالیت­های مسلحانۀ گروه­های تروریستی، تضعیف و در نهایت برکناری دولت­های غیرمردمی و اقتدارگرای غرب­گرا در خاورمیانه، دولت نتانیاهو به اهداف راهبردی خود نخواهد رسید. در شرایطی که توازن قوای منطقۀ خاورمیانه به نفع دولت­ها، رهبران و ملت­های خواهان آزادی­، مردم­سالاری و عدالت اقتصادی- اجتماعی در حال تحول است، سیاست­های ناکارامد نظامی­گری، گسترش­طلبی و جنگ­افروزی به موفقیت حامیان آنها نمی­انجامد. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۵ ، ۰۹:۵۳

دکتر حمیرا مشیرزاده؛ دانشگاه تهران

یکی از پایه­های تدوین نظریه­های بومی روابط بین­الملل، توجه به سنت­های فکری و عملی در طول تاریخ روابط خارجی یک کشور است. البته ایرانیان در طول تاریخ چه در سطح نخبگان سیاسی و چه در سطح نخبگان علمی و فرهنگی تصور و فهم ثابتی از سیاست جهانی نداشته‌اند و برداشت‌هایشاندر نتیجة شرایط خاص تاریخی چه در داخل و چه سطح منطقه‌ای و بین‌المللی دچار تحول شده است. استدلال اصلی این مقاله آن است که می‌توان تداوم عنصری واقع‌گرایانه را در بسیاری از این تصورات و برداشت‌های متفاوت دید. کاوش در این فهم‌ها و ضعف‌ها و قوت‌های آنها می‌تواند راه را برای تولید نوعی نظریۀ «واقع‌گرایانۀ ایرانی» در مورد روابط بین‌الملل با اتکا بر فرهنگ ایرانی و تجارب تاریخی هموار کرده و به فهم رفتار سیاست خارجی ایران در دوره­های مختلف کمک کند. این پژوهش در تلاش برای روشن ساختن خصوصیات سنت واقع‌گرایی در ایران نشان می‌دهد کهچهار تقریر اصلی از «واقع‌گرایی ایرانی» را می‌توان تشخیص داد که عبارت‌اند از: منطقه‌ای، انقیادی یا تسلیم‌طلبانه، عمل‌گرایانه و انتقادی/مواجهه‌جویانه. این تقریرات بیشتر براساس نگاه سیاستمداران و دولتمردان و تا حدی براساس عملکرد سیاست خارجی ایران استخراج شده­اند. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۵ ، ۱۴:۵۱

دکتر محمدرضا تخشید، فاطمه جلائیان مهری؛ دانشگاه تهران

 سیاست قدرت‌های بزرگ تأثیر گسترده‌ای بر تروریسم در منطقۀ خاورمیانه داشته است. با توجه به این نکته، مقالۀ حاضر به بررسی تأثیرات سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا بر تروریسم منطقه‌ای می‌پردازد. پرسش اصلی این مقاله این است که سیاست خاورمیانه‌ای ایالات متحدۀ آمریکا چه تأثیری بر تروریسم در این منطقه داشته است؟ در پاسخ به این پرسش فرضیۀ اصلی پژوهش این است که سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا (متغیر مستقل) به‌واسطۀ اعمال نظامی‌گری غیرضروری (متغیر میانی مداخله‌گر)، بهانه‌ها و توجیهاتی جدید برای فعالیت گروه‌های تروریستی فراهم آورده و موجب تقویت آنها شده است (متغیر وابسته).  متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۵ ، ۰۹:۴۷

دکتر افشین زرگر، سینا صیاد

مقاله حاضر در پی پاسخ‌گویی به این سوال می‌باشد که چرا منطقه اوراسیای مرکزی در رقابت ژئوپلتیکی میان قدرت‌های بزرگ، حائز اهمیت است؟ با فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد، بسیاری بر این عقیده بودند که دوران نظریات ژئوپلتیک و رقابت قدرت‌های بزرگ در اوراسیا، به پایان رسیده است. اما در دهه 1990 و هنگامی که روسیه تضعیف شده، روابط مسالمت آمیز خود را با غرب بهبود می‌بخشید، غرب نیز در قالب ناتو، مرزهای خود را به سمت شرق و اوراسیای مرکزی گسترش می‌داد. آغاز سال2000 و حوادث 11 سپتامبر موجب شد که غرب به بهانه مبارزه با تروریسم، نفوذ خود در آسیای مرکزی را بیش از پیش گسترش دهد. روسیه نیز که در حال بازیابی قدرت پیشین بود، این مساله را یک تهدید تلقی می‌نمود و این آغازی برای تقابل دوباره رقبای دیرینه در اوراسیای مرکزی بود. از طرفی دیگر، خلاء قدرتی که پس از فروپاشی شوروی در اوراسیای مرکزی به وجود آمده بود، توجه بسیاری از قدرت‌ها به این منطقه ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک را جلب نمود. این مقاله به بیان رقابت میان قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای با هدف کسب برتری‌های ژئوپلتیک در اوراسیای مرکزی می‌پردازد. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۵ ، ۱۰:۰۷

دکتر عنایت اله یزدانی، علی امیدی، پریسا شاه محمدیx؛ دانشگاه اصفهان

منطقه اوراسیا که در نظریه هارت­ لند به عنوان قلب سیاست جهان معرفی شده است، امروزه در پرتو ابتکار «کمربند – راه» که از سوی چین ارائه شده با تحولات گسترده و متنوعی مواجه است که می­تواند بر اهمیت آن منطقه بیافزاید. نظریه  «هارت­ لند» که از آن با عنوان «فلسفه مک­ کیندر» نیز یاد می­شود،یک نقطه مرکزی را در قلب زمین مشخص کرده است که رودخانه­ های ولگا، ینی ­سی، آمودریا و سیردریا و دو دریاچه خزر و آرال را در خود جای داده است. «­مک­ کیندر» در نظریه خود منطقه اوراسیا را به لحاظ راهبردی پرامتیازترین منطقه جغرافیایی دانسته و آن را قلب سیاست جهان معرفی می­کند. به باور وی «هارت­ لند» محور جغرافیایی تاریخ در تمام دوران خواهد بود، اما نظریه­ های رقیب و همچنین برخی انتقادهای ارائه شده علیه آن، دو موضوع صحت و پایداری این نظریه را با تردید مواجه ساخته بود. نگارندگان به منظور پاسخگویی به این سوال که «ابتکار کمربند -راه» چگونه می ­تواند منطقه آسیای مرکزی را به عنوان «هارت­ لند» مورد توجه مجدد قرار دهد این فرضیه را تبیین می­ نمایند که ابتکار یادشده سرشت بالقوه نظریه هارت ­لند را دیگر بار مورد توجه قرار خواهد داد. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی – تحلیلی است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۵ ، ۱۱:۰۲

دکتر نصرت اله حیدری، محسن جمشیدی

اصطلاح سازمان‌های مردم‌نهاد به سازمانی اشاره می‌کند که مستقیما بخشی از ساختار دولت محسوب نمی‌شود، اما نقش بسیار  مهمی به عنوان واسطه بین فرد و مردم (اتم‌های اجتماعی) و قوای حاکم را ایفا می‌کند. در گفتمان توسعه‌گرایی سیاست‌محور (دوره خاتمی)، نهادها بحث ترویج و مذاکره را از مسائل کلیدی، در عمومی کردن موضوعات و اشاعه آن در سطح مسوولان و مردم دنبال می‌کردند. در گفتمان آرمان‌گرایی اصول‌محور (دوره احمدی‌نژاد) به دلیل نگاه محدود دولت، نهادهای مدنی که به تدریج وارد فاز تثبیت می‌شدند، با چالش‌های جدیدی روبه‌رو شده‌اند. گفتمان خرد‌گرایی تعامل‌محور (دوره روحانی) اساس سیاست دولت یازدهم بر این است که در همه امور تا آنجا که می‌تواند  وظایف را به مردم، تشکل‌ها و انجمن‌ها  واگذار کند که مثلث سرمایه‌گذاری خصوصی، غیردولتی و دولت شکل گیرد. برای اثبات فرضیه خود نگارنده از روش کیفی با رویکرد توصیفی- تحلیلی استفاده نموده است. هدف از پژوهش فوق تحلیل و بررسی نقش سمن‌ها در مشارکت سیاسی گفتمان‌های مطرحه می‌باشد.  متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۴۵

دکتر رضا سیمبر، دانشگاه گیلان؛ مصطفی حسینی دانشگاه زنجان

پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ساختار نظام بین­الملل نیز دستخوش تحولات عظیمی گردید به­گونه­ای که ایالات متحده به دلیل برتری در عرصه­های ایدئولوژیک، اقتصادی، سیاسی و نظامی توانست، ساخت تک­قطبی و نظم هژمونیک مورد نظر خود را برقرار سازد. با این وجود، رشد اقتصادی چین و نقش­­آفرینی مجدد روسیه در تحولات منطقه­ای و بین­المللی نوعی دگردیسی در ساختار نظام بین­الملل و شکل­گیری نظام تک- چندقطبی را رقم زده است که می­تواند همگرایی یا منازعه میان طرفین را افزایش دهد. بر این اساس، سوال اصلی مقاله حاضر این است که مهم­ترین عوامل موثر بر همگرایی و منازعه روسیه و چین در عصر پساجنگ سرد چیست؟ فرضیه مقاله این است که مولفه­هایی نظیر همکاری­های اقتصادی، سیاسی و امنیتی در چارچوب بریکس و سازمان همکاری شانگهای، جنگ سایبری با آمریکا، نگرانی از حضور آمریکا و ناتو پیرامون مرزهای خود، منافع مشترک در آسیای مرکزی، تهدیدهای مشترک در زمینه بحران­های منطقه­ای(بحران سوریه و مسائل شبه جزیره کره) و نگرانی از سرایت اسلام افراطی به مرزهایشان بر همگرایی طرفین موثر هستند، اما مسائلی نظیر وجود حس بی‌اعتمادی در روابط دوجانبه، افزایش چینی‌تباران در سرزمین روسیه، رقابت بر سر استفاده منابع انرژی آسیای‌مرکزی، ناتوانی در ایجاد ساختار اتحاد دفاعی بین دو کشور در ایجاد منازعه میان طرفین نقش کلیدی دارند.در این مقاله روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۵ ، ۱۰:۵۷

دکتر شهروز ابراهیمی، نیکنام ببری؛ دانشگاه اصفهان

با فروپاشی نظام بین­ الملل دو قطبی در سال 1991 فلسفه وجودی ناتو با چالشی جدی مواجه گردید. ولی این پیمان با ارائه تفسیری جدید از نقش خود نظیر، تامین امنیت انرژی جهانی، مواجه با تهدید‌های ناشی از فعالیت­های تروریستی، حمایت از حقوق بشر و دموکراسی و مقابله با حملات سایبری، توانست به حیات خود در دوران نظام پسا جنگ سرد نیز ادامه دهد. بسیاری در غرب روسیه را ابرقدرتی بالقوه می­دانند که می­تواند در برابر سیاست­های نظامی و امنیتی ناتو مقاومت کند. به­ویژه که روسیه مخالف روند گسترش ناتو به حوزه نفوذ خود بوده و هر اقدامی از سوی ناتو در این منطقه را تهدیدی بر علیه امنیت ملی خود می­داند. در یک نگاه کلی، روابط روسیه و ناتو پس از جنگ سرد در یک طیف پرنوسانی از تعامل تا تقابل سیر کرده است. نوشتار حاضر با هدف بررسی زمینه ­های تقابل و تعامل در روابط روسیه و ناتو در دوره زمامداری پوتین به رشته تحریر درآمده است. در این میان سوالی که مطرح است این است که با به قدرت رسیدن پوتین زمینه­ های تعامل و تقابل ناتو و روسیه چه روندی را طی کرده­اند؟ در پاسخ به آن این فرضیه به آزمون گذاشته شده است که با قدرت­ یابی پوتین و تلاش وی برای بازیافت جایگاه از دست رفته روسیه در عرصه نظام بین­الملل زمینه­های تقابل بین روسیه و ناتو سیر صعودی به خود گرفته است؛ به طوری که امروزه روابط به پایین­ ترین سطح پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی رسیده است. در این مقاله تلاش شده است به روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از نظریه سازه‌انگاری روابط روسیه و ناتو و گسترش ناتو در حوزه نفوذ سنتی روسیه مورد بررسی قرار گیرد. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۵ ، ۱۱:۱۶

محمد نظری، مراد دلالت، حسین خالدی

قدرت دارای دولایه سخت و نرم است. قدرت نرم عبارت است از: « توانایی کسب آنچه می خواهید، از طریق جذب کردن نه از طریق اجبار و یا پاداش.» در طول حدود هفت دهه اخیر از اتحاد استراتژیک تا قطع روابط و درگیری نظامی را می توان در پرونده مناسبات ایران و آمریکا مشاهده کرد. بر این اساس این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی درصدد بررسی نقش و ابعاد قدرت نرم در سیاست خارجی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران از منظر پدافند غیرعامل است. بر اساس یافته های پژوهش، بررسی مناسبات آمریکا با جمهوری اسلامی ایران نشان دهنده این واقعیت است که در دهه اول پیروزی انقلاب، آمریکا بیشتر از قدرت سخت علیه ایران استفاده کرده است که نمونه بارز آن، تحریم های اقتصادی، حمله به طبس و همکاری آمریکا با عراق در طول جنگ تحمیلی و وقوع درگیری های مستقیم و غیرمستقیم نظامی این کشور با ایران است. با شکست آمریکا در کاربرد قدرت سخت علیه ایران، این کشور به استفاده از قدرت نرم علیه ایران توجه بیشتری کرده است. بر همین اساس سیاست آمریکا در برابر ایران به ویژه پس از یازده سپتامبر آمیزه ای از شاخصه ای نرم و سخت است که یکی در مقام بسترساز، مکمل و توجیه کننده دیگری عمل می کند. درنتیجه در سیاست دفاعی کشور توجه به پدافند غیرعامل از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لینک دسترسی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۵ ، ۱۱:۱۲

دکتر محمد جواد رنجکش، نویدرضا لطیفان؛ دانشگاه فردوسی مشهد

فروپاشی اتحاد شوروی تأثیرهای پیش‌بینی‌نشده­ای را بر اوضاع سیاسی جهان برجای گذاشت؛ به‌ویژه بر آسیای مرکزی از جمله فعال‌شدن قدرت‌های منطقه­ای و جهانی که تا آن زمان به‌دلیل حضور مؤثر اتحاد شوروی نمی‌توانستند نقش اساسی دراین منطقه بازی کنند. با این شرایط زمینه برای حضور قدرت‌هایی چون آمریکا و روسیه (قدرت­های مداخله­گر نظام بین‌الملل) برای نفوذ هرچه بیشتر در آسیای مرکزی فراهم شد. پس از 11 سپتامبر 2001، ایالات متحدۀ آمریکا با پیروی از راهبرد اقدام پیشگیرانه بر محور مبارزه علیه تروریسم و تحدید تسلیحات کشتار جمعی، زمینه را برای نفوذ مستقیم در منطقۀ آسیای مرکزی فراهم کرد؛ از سوی دیگر روسیه که نگران به خطر‌افتادن موقعیت نسبی خود در منطقه بود؛ پس از دوره­ای کوتاه به همکاری با آمریکا در قالب مبارزه با تروریسم، به مقابله با یک‌جانبه­گرایی آن در حوزۀ نفوذ سنتی خود پرداخت. بنابراین، نگارندگان به‌دنبال آنند که آثار رقابت روسیه و آمریکا را بعد از 11 سپتامبر 2001 بر روند همگرایی و واگرایی منطقه‌ای آسیای مرکزی با بهره­گیری از نظریۀ کانتوری و اشپیگل بررسی کنند. بر این اساس فرضیۀ نوشتار آن است که رقابت دوقدرت در منطقه، گرایش کشورهای منطقه به یکی از دوقدرت را با هدف برطرف‌کردن مشکلات سبب شده و زمینۀ همگرایی منطقه‌ای در قالب «نومنطقه‌گرایی» را فراهم کرده است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۰۳

دکتر احمد رشیدی، دانشگاه مازندران

سیاست خارجی روسیه در ارتباط با مسایل مختلف به‌صورت معمول با پیچیدگی، ابهام و تعارض همراه بوده است. این واقعیت دست‌کم در تاریخ روابط ایران و روسیه به‌‌شکل قابل ملاحظه‌ای محسوس بوده است، تا جایی‌که برای شهروندان و نخبگان ایرانی، چهرۀ روسیه را به‌عنوان شریکی غیرقابل اعتماد به تصویر کشیده است. باتوجه به اهمیت این موضوع، این نوشتار درپی پاسخگویی به این پرسش محوری است که سرمنشأ پیچیدگی­ها و تعارض­های موجود در سیاست خارجی روسیه کجا است؟ فرضیۀ نوشتار این است که تعارض در سیاست خارجی روسیه نتیجۀ وجود جریان‌های متعارض فکری و فرهنگی در جامعۀ روسیه است؛ تعارض­هایی که در سطح احزاب و گروه‌های سیاسی متعارض و شبکه­های حامی رقیب ظاهر شده و به بازتولید رهیافت­های متعارض در عرصۀ سیاست خارجی روسیه انجامیده است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که سیاست خارجی روسیه در کشاکش این رهیافت‌های متعارض قرار دارد: رهیافت‌های غرب‌گرایی لیبرال، ابرقدرت‌گرایی موازنه‌خواه و ملی‌گرایی در شکل‌های مختلف قوم‌گرایی روسی، پان‌اسلاویسم، هژمون‌گرایی منطقه‌ای و نواستعمارگرایی. این نوشتار از رهیافت سازه‌انگاری بهره می­برد که در چارچوب آن سیاست خارجی، هم­پیوند با روندهای داخلی، نتیجۀ تعارض و تعامل بین نیروهای مختلف و برداشت‌های گوناگون آن‌ها تفسیر می­شود. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۰۰

دکتر فرهاد دانش نیا، مهری مارابی؛ دانشگاه رازی کرمانشاه

رقابت‌های پنهان و آشکار آمریکا و روسیه در سال‌های پس از جنگ سرد همچنان تداوم یافته است. کشورهای جداشده از اتحاد شوروی از کانون­های رقابت راهبردی دو کشور در قبال یکدیگر هستند. از یک­سو آمریکا افزایش نفوذ و سیطره بر این جمهوری­ها را در چارچوب هدف‌های کلان خود مبنی بر ورود به حیات‌خلوت روسیه از راه گسترش ناتو به منطقه و کاهش نفوذ روسیه در منطقه می‌داند؛ اما از دیگر­سو این راهبرد آمریکا منافع سیاسی و اقتصادی روسیه را در منطقه مورد تهدید قرار داده است. همین مسئله سبب شده است تا روسیه تلاش کند تا با ایجاد منطقۀ حائل، مانع گسترش حضور آمریکا در منطقه شود. اوکراین در میان این جمهوری‌ها بیش از هر کشور دیگری در مدار توجه و منافع آمریکا و روسیه قرار داشته است. تقابل دو قدرت یاد‌شده در اوکراین و چرایی آن، مسئلۀ‌ اصلی است که نوشتار پیش‌رو تلاش می‌کند تا در چارچوب سازه‌انگاری بدان بپردازد. در پاسخ به چرایی این موضوع، فرضیۀ این است که تقابل آمریکا و روسیه در اوکراین از یک­سو به‌دلیل موقعیت منحصر به فرد اوکراین به‌عنوان کشوری با ویژگی‌های بین‌المللی و از دیگر­سو، نتیجۀ تداوم رقابت دو قدرت در سطح بین‌المللی است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۵ ، ۱۰:۵۶

دکتر علی اکبر جعفری، دانشگاه مازندران؛ وحید ذوالفقاری، دانشگاه مونیخ آلمان

تجربۀ دو خیزش انقلابی روسیه در قرن بیستم که از یک‌سو نظم اقتصادی- اجتماعی نوینی را ایجاد کرده است و از سوی دیگر، بسترهای چرخش نظام سیاسی از پادشاهی به یک جمهوری مردم‌سالار و سپس دولت شورویایی و سرانجام جمهوری برپایۀ ریاست جمهوری را در آخرین دهۀ قرن بیستم آماده کرده است، جنبش‌های مردم‌سالارخواه شناخته می‌شود. در این پیوند، فروپاشی اتحاد شوروی و بروز نظم نوین، به‌‌عنوان جهشی به‌سوی مردم‌سالاری شناخته شده است. بنابراین، با وجود بسترسازی‌های گوناگون برای گذار به‌سوی مردم‌سالاری در یک قرن گذشته، هنوز روسیه در نوسان بین مردم‌سالاری و اقتدارگرایی قرار دارد. پرسش اصلی این است که چرا فرآیند دموکراتیک‌سازی در روسیه ناکام بوده است. فرضیۀ اصلی نوشتار بر تقابل ادراک نخبگان و توده‌ها از مفهوم مردم‌سالاری، فرهنگ سیاسی روسیه، ضعف جامعۀ مدنی، اقتصاد سیاسی دولتی، پیشینۀ امنیتی نخبگان سیاسی و سیاست‌های پوتین بنا شده است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۵۲

دکتر مسعود موسوی شفائیx، محمدتقی بازگرد؛ دانشگاه تربیت مدرس

پس از فروپاشی اتحاد شوروی، روسیه مدتی در سیاست خارجی دچار خلأ راهبردی شد و دوره‌ای از انفعال در نظام بین‌الملل را تجربه کرد. در این زمان، روندی از سیاستگذاری‌های بی‌ثبات، ناهمگن و غیرشفاف را در سیاست خارجی این کشور شاهد بودیم. در همین دوران آمریکا نفوذ خود را در حوزۀ پیرامونی روسیه گسترش داد؛ اما با تسلط پوتین بر دستگاه حاکمۀ روسیه، سیاست خارجی این کشور دچار تحول شد. پوتین راهبرد گسترش نفوذ را سرلوحۀ سیاست خارجی خود قرارداد و خواستار احیای قدرت تاریخی روسیه در عرصۀ جهانی شد. به‌نظر نگارندگان، از میان نظریه‌های روابط بین‌الملل، واقع‌گرایی نوکلاسیک به‌دلیل توجه هم‌زمان به متغیرهای سیستمی و سطح داخلی و تأثیر آن بر سیاست خارجی، چارچوب نظری مناسبی برای بررسی تحول راهبردی در سیاست خارجی روسیه است. هدف این نوشتار بررسی دلایل تغییر راهبردی در سیاست خارجی پوتین است. این نوشتار با روشی توصیفی- تحلیلی به این پرسش پاسخ می‌دهد که مهم‌ترین عوامل گسترش نفوذ در سیاست خارجی پوتین چیست؟ فرضیۀ اصلی این است که رشد اقتصادی به‌ویژه ناشی از فروش انرژی و انسجام داخلی روسیه، مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار بر ادراک رهبران روسیه از قدرت نسبی و ساختار نظام بین‌الملل به راهبرد گسترش نفوذ در سیاست خارجی پوتین منجر شده است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۴۲

دکتر عنایت اله یزدانی، احسان فلاحی؛ دانشگاه اصفهان

یکی از بارزترین پیامدهای فروپاشی اتحاد شوروی ایجاد خلأ قدرت در جمهوری­های نواستقلال بود. بدین سبب کشورهای منطقه­ای و فرامنطقه­ای از راه اتحاد و ائتلاف با جمهوری­های قفقاز جنوبی درپی افزایش نفوذ خود در این منطقه هستند. ترکیه و اسرائیل از راه همکاری با جمهوری آذربایجان، محور شرقی- غربی را تشکیل داده­اند. این همکاری، منافع مشترک روسیه و ایران را تهدید می­کند. در مقابل تهران، مسکو و ارمنستان به­‌صورت واکنشی، محور شمالی- جنوبی را به‌وجود آورده­اند؛ اما تعامل تهران و مسکو به‌عنوان بازیگران اصلی این اتحاد چندان پایدار به‌نظر نمی­رسد. بدین سبب نوشتار پیش­رو درپی پاسخ به این پرسش­ها است که «ماهیت همکاری ایران و مسکو در قفقاز جنوبی چیست؟ دامنۀ تعامل سیاست­ خارجی ایران و روسیه، باهدف مقابله با محور شرقی- غربی در چه سطحی است؟» «با گذشت بیش از دو دهه از فروپاشی اتحاد شوروی، همکاری تهران و مسکو در قفقاز جنوبی به سطح راهبردی نرسیده است. تعاملات منطقه­ای این دو کشور ماهیتی تدافعی و کارکردی تاکتیکی دارد». این فرضیه با کاربست موضوع اتحاد و ائتلاف در نظریۀ واقع‌گرایی بررسی خواهد شد. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۳۵

دکتر محمدرضا مایلی، مریم مطیعی

  در چند دهه اخیر، کشورهای مختلف تمایل به استفاده از قدرت نرم یافته اند. قدرتی که ﺗﺄکید بر استفاده از ابزارهایی در راستای ایجاد جذابیت برای ﺗﺄثیرگذاری و افزایش نفوذ در سایر کشورها دارد. جمهوری اسلامی ایران نیز با آگاهی از اهمیت قدرت نرم در عصر وابستگی متقابل، از ابزارهایی نظیر دانش، فرهنگ و ایدئولوژی برای اعمال قدرت بر روی کشورهای منطقه ای بهره می برد. در این مقاله این پرسش را مطرح نمودیم که «استفاده از قدرت نرم (دانش، فرهنگ و ایدئولوژی) چه ﺗﺄثیری در جایگاه منطقه ای جمهوری اسلامی ایران داشته است؟» در پاسخ نیز این فرضیه طرح شد که «استفاده بیشتر جمهوری اسلامی ایران از قدرت نرم (دانش، فرهنگ و ایدئولوژی) باعث تحکیم و ارتقای جایگاه منطقه ای ایران شده است.» ایران در حوزه دانش، پیشرفت های قابل توجهی در زمینه پزشکی، سایبری، نظامی و تکنولوژی داشته است، در حوزه فرهنگ، پیشینه غنی ایرانی و اسلامی و اشترکات فرهنگی با کشورهای منطقه دارد؛ همچنین در حوزه ایدئولوژی، بعد از انقلاب اسلامی و ارائه مفاهیمی نظیر نفی تسلط بیگانگان، عدالت و پیوند دین و سیاست بر میزان قدرت نرم خود افزوده است. قدرتی که از آن برای افزایش نفوذ خود در کشورهای منطقه ای از طریق سیاست خارجی بهره می برد. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۴۲

شراره فراهانی، دکتر محمد مهدی میرزایی

بیوتروریسم به عنوان یک تهدید زیست محیطی در صورت وقوع می تواند ضمن به خطر انداختن امنیت ملی کشور تبدیل به بحرانی ملی شود که مقابله با آن نیازمند مدیریت بحران جهت کاهش اثرات حمله، حفظ آرامش و ثبات جامعه می باشد. با توجه به موقعیت جغرافیایی کشورمان و نیز حضور قدرت هایی نظیر آمریکا و رژیم صهیونیستی در اطراف ما، آسیب پذیری کشور در سطح ملی مانند مرزها و مناطق قومی همچنین عدم توانایی برخی دولت های همسایه در اعمال حاکمیت بر تمام قلمرو خود، تروریسم را به یک دغدغه مهم برای جمهوری اسلامی تبدیل کرده است. در فرضیه نوشتار پیش رو: 1. به نظر می رسد بین امنیت زیست محیطی و امنیت ملی کشور رابطه مستقیم وجود دارد، 2. بین میزان آمادگی دولت و جامعه با اثرات تهدیدات بیوتروریسم رابطه معکوس وجود دارد. یافته های ما حاکی از آن است که عدم برنامه ریزی و آمادگی حکومت و جامعه در برابر یک اقدام بیوتروریستی کلیه ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی کشور را تحت تأثیر قرار داده و باعث ایجاد فاجعه ای عظیم می شود، آگاهی و آموزش مردم، همچنین برنامه ریزی دولت در زمینه تهدیدات و حوادث غیر منتظره و غیر طبیعی از جمله بیوتروریسم نقش اسای و کلیدی در کاهش و مهار اثرات بحران های ایجاد شده ناشی از این حوادث ایفا می کند. مهم ترین نتیجه به دست آمده این است که آنچه برای تجزیه و تحلیل یک  عملیات بیوتروریستی ضروری است، داشتن اطلاعات کافی است، زیرا پیشگیری از وقوع عملیات بیوتروریستی مهم تر و بهتر از مقابله با آن بعد از وقوع عملیات می باشد. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۳۸

دکتر فاطمه سلیمانی پورلک؛ دانشگاه آزاد اسلامی، واحد چالوس

ایران به‌عنوان کشوری که از‌یک‌سو با چالش‌های درون‌ساختاری اقتصادی به‌گونه‌ای تاریخی مواجه است و از رهگذر آن از عدم انطباق ساختاری با نظام اقتصاد جهانی رنج می‌برد، و از‌سوی‌دیگر دهه‌هاست که با سیاست‌های تحریمی غرب دست‌و‌پنجه نرم می‌‌کند، ضرورت‌هایی پیرامون توسعه اقتصادی و سیاست خارجی توسعه‌گرا فراروی خود دارد. براین‌اساس، دغدغه نوشتار حاضر واکاوی عوامل کاربست دیپلماسی اقتصادی در سیاست خارجی ایران را ضروری می‌سازد و همچنین چیستی و چگونگی الزاماتی که ناظر بر اجرای آن است. تز اصلی نوشتار حاضر آن است که از‌یک‌سو بازیابی قدرت ملی و بازدارندگی تهدیدهای محیطی کاربست دیپلماسی اقتصادی در سیاست خارجی ایران را ضروری می‌سازد و از‌سوی‌دیگر، این ضرورت‌ها در بستر چالش‌های درون‌ساختاری، الزامات راهبردی در سطوح کارگزاری، نهادی و سیاستی را به‌عنوان نقطه‌ عزیمت در اولویت دستورکار دیپلماسی اقتصادی قرار می‌دهند. این الزامات به هم‌پیوندی تدریجی اقتصاد ملی ایران با اقتصاد بین‌الملل کمک می‌رسانند. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۵۶

دکتر مسعود اسلامی، بهنام دنیاجو؛ دانشکده وزارت خارجه

تغییر در نوع نگرش و رویکرد قدرت‌های بزرگ نسبت به منطقه آمریکای لاتین و همچنین تغییر در ماهیت روابط آنها با کشورهای این منطقه، موجب تحول در رفتارها و اقدامات دیپلماتیک آنها شده است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که آیا برایند این تغییرات منجر به شکل‌گیری نوعی دیپلماسی رقابتی بین قدرت‌های بزرگ شامل ایالات‌متحده آمریکا، چین، روسیه و اتحادیه اروپا در منطقه آمریکای لاتین شده است؟ در این صورت، مؤلفه‌های اساسی الگوی مزبور چیست و چگونه می‌توان آن را تبیین و تحلیل کرد؟ برای یافتن پاسخ به این پرسش اصلی، مقاله حاضر بر این فرضیه استوار است که در شرایط کنونی روابط بین‌الملل به دلیل گذار نظم جهانی به‌سوی نظام چندقطبی و کاهش قدرت ایالات‌متحده آمریکا، این کشور برخلاف گذشته قادر به اعمال نفوذ گسترده سیاسی و نظامی در کشورهای آمریکای لاتین نیست. از این‌رو، مهم‌ترین رقبای آمریکا در سطح جهانی با اغتنام فرصت، طی سالیان اخیر حضور اقتصادی و نظامی خود را در آمریکای لاتین تقویت کرده و به رقابت دیپلماتیک گسترده‌ای مبادرت ورزیده‌اند. با عنایت به ماهیت و ویژگی‌های موضوع مقاله، تحقیق در چرایی و چگونگی شکل‌گیری الگوی جدید رقابت دیپلماتیک بین قدرت‌های بزرگ در آمریکای لاتین، مستلزم پرداختن به شاخصه‌های علمی-پژوهشی دانش روابط بین‌الملل و تلفیق آن با جنبه‌های کاربردی حرفه دیپلماسی به‌مثابه فن روابط بین‌الملل است. از این‌رو، ابتدا با استفاده از روش تحلیل و تطبیق، مبانی نظری و راهبرد دیپلماسی منطقه‌ای قدرت‌های بزرگ در آمریکای لاتین مورد واکاوی و مقایسه قرار گرفته و سپس با تکیه‌بر برخی شاخص‌های مطرح در حرفه دیپلماسی نظیر اظهارات، موضع‌گیری‌ها، رفتارها، تصمیمات و اقدامات دولتمردان، الگوی رقابت بین قدرت‌های مورد نظر از منظر دیپلماسی مورد ارزیابی حرفه‌ای و تطبیق کاربردی قرار می‌گیرد. در این تحلیل و ارزیابی، شکل‌گیری الگوی دیپلماسی رقابتی قدرت‌های بزرگ در منطقه آمریکای لاتین متغیر وابسته‌ای فرض شده است که تابعی از متغیرهای مستقلی همچون افول قدرت هژمونیک آمریکا، منافع راهبردی قدرت‌های بزرگ و شرایط در حال گذار روابط بین‌الملل و ویژگی‌های کشورهای این منطقه است. متن کامل مقاله

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۵۰

مقالات علمی - پژوهشی فصلنامه روابط خارجی، زمستان 1395، شماره 32 را در ادامه مطلب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۴۱

لیلا غلامشاهی کتج، دکتر فائز دین پرستی صالح؛ دانشگاه تهران

موضوع این مقاله بررسی عدم تحقق تعامل سازنده به عنوان آموزه‌ی محوری سند چشم‌انداز جمهوری اسلامی ایراندر 1404 در سیاست خارجی کشور در طی سالهای 1384 تا 1388 است. پس از بیان مسئله تحقیق و اثبات جنبه‌ی پرابلماتیک آن، راه حل نظری مسأله از طریق مرور نظریه های سطح خرد و کلان تصمیم‌گیری مورد واکاوی قرار گرفت. سپس نظریه تصمیم‌گیری اسنایدر در سیاست خارجی به عنوان چارچوب نظری پژوهش برگزیده شد و در این چارچوب فرضیه پژوهش ارائه شد. پس ازعملیاتی کردن مفاهیم فرضیه و جمع آوری داده‌ها که به صورت اسنادی و کتابخانه انجام شده است، از طریق روش تحلیل روایت، فرضیه پژوهش مورد ارزیابی و داوری قرار گرفته است. یافته های تحقیق، مبین آنست که عوامل عدم تحقق تعامل سازنده مندرج در سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در 1404 در سطح کنشگر کلیدی (رئیس جمهور) و در قالب مؤلفه‌های سه‌گانه‌ی توانایی،ارتباطات واطلاعات،انگیزه وی قابل شناسایی است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۰۵

دکتر الهه کولایی، فاطمه قدبیگی، سارا روا

روابط جمهوری آذربایجان به عنوان عضوی از سازمان کنفرانس اسلامی با دولت اسراییل، بسیار سریع پس از استقلال این کشور ایجاد شد. در زمانی کوتاه، با وجود اعتراض‌ها، برخی موانع داخلی و منطقه‌ای، ابعاد سیاسی، امنیتی، نظامی و اقتصادی روابط دو کشور گسترش یافت. در این نوشتار عوامل داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی که این دو کشور را به هم نزدیک ساخته و همکاری گسترده آنها را شکل داده، مورد مطالعه قرار گرفته است. روابط میان دو کشور با زمینه‌های متفاوت تاریخی، جغرافیایی، مذهبی، در عرصه‌های مختلف، یک نمونه قابل توجه از توسعه سیاسی - اقتصادی و تکنولوژیک را نشان داده است. برای پاسخ به این پرسش که اهداف، انگیزه‌ها و اولویت‌های سیاست خارجی دو کشور که موجب ترغیب باکو و تل آویو به گسترش رابطه به سطح موجود شده، واکاوی شده است. سپس با توجه به نبود سفارت جمهوری آذربایجان در اسراییل (تل آویو)، موانع موجود در راه دو کشور برای رسیدن رابطه به سطح دیپلماتیک عادی توصیف و تحلیل می‌شود. بنابراین روش مورد مطالعه در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۰۲

دکتر سعید میرترابی، محمد باقر علی تبار؛ دانشگاه خوارزمی

فروپاشی ساختار دوقطبی نظام بین الملل سبب شد ایالات متحده آمریکا به عنوان تنها ابرقدرت باقیمانده در قالب قدرت هژمون یا چیره طلب در صحنه جهانی عمل کند.این وضعیت موجب شد بسیاری از مطالعات در حوزه روابط قدرت های بزرگ، بر شیوه واکنش قدرت های درجه دوم نسبت به سیاست قدرت هژه مون تمرکز پیدا کند و در این باره به ویژه الگوی رفتاری روسیه به عنوان قدرت درجه دوم به جا مانده از شوروی سابق مورد توجه قرار گیرد. این مقاله با ابزار کتابخانه ای و روش علی– تحلیلی مبانی راهبرد امنیتی روسیه را در دوره زمانی 2005 تا 2015 مورد توجه قرار داده است. ادعایی که مقاله به عنوان فرضیه مطرح کرده این است که چارچوب کلان راهبرد امنیتی مسکو در دوره 2005-2015 ،موازنه سازی نرم در برابر تهدید قدرت هژمون بوده اما روسیه موازنه سازی سختِ محاسبه شده وهدفمند را نیز در شرایط خاص مد نظر داشته است.مقاله با تمرکز بر واکنش مسکو در قبال بحران های گرجستان(2008)،اوکراین(2014) وسوریه(2011-2015)این ادعا را مورد آزمون قرار داده است. بر این اساس می توان گفت مداخله نظامی روسها در بحران سوریه، در پی محاسبات مسکو از شدت یافتن تهدیدهای امنیتی پس از سقوط احتمالی دولت بشار اسد صورت گرفته است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۵ ، ۱۸:۵۸

دکتر جلال دهقانی فیروزآبادی، مصطفی دلاورپوراقدم

توانمندسازی دیپلماسی پارلمانی جمهوری اسلامی ایران، مستلزم بازتعریف و اصلاح برخی از ساختارها و فرایندهای سیاستگذاری در مجلس شورای اسلامی است. در این میان، نبود همسویی بین دیپلماسی رسمی و پارلمانی، کم‌رنگ بودن نقش کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در فعالیت‌های دیپلماتیک مجلس شورای اسلامی‌، قاعده‌مند نبودن فعالیت‌های دیپلماتیک مجلس شورای اسلامی‌، عدم مستندسازی و ثبت تجارب مرتبط با دیپلماسی پارلمانی چابک نبودن فعالیت‌های دیپلماتیک مجلس شورای اسلامی‌، کم بودن منابع مرتبط با دانش دیپلماسی پارلمانی‌، فقدان توسعه نظام‌مند احزاب و فراکسیون‌های پارلمانی‌، نبود معاونت بین‌الملل در ساختار سازمانی مجلس شورای اسلامی‌، عدم مکانیسم لازم برای بهره‌گیری از تجارب نمایندگان ادوار با‌تجربه و متخصص‌، فقدان اساسنامه منسجم برای فعالیت گروه‌های دوستی و هیئت‌های دیپلماتیک پارلمانی‌، پایین بودن تعداد اتحادیه‌های پارلمانی منطقه‌ای و فقدان سند مشارکت راهبردی بین وزارت امور خارجه و کمیسیون امنیت ملی تنها بخشی از مجموعه مواردی هستند که توانمندسازی فعالیت‌های دیپلماتیک مجلس شورای اسلامی را با چالش‌هایی مواجه ساخته‌اند‌. در این مقاله ضمن بررسی و اولویت‌بندی موانع فراروی فعالیت‌های دیپلماتیک نمایندگان‌، راهکارهایی برای توانمندسازی دیپلماسی پارلمانی جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد شده‌اند. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۵ ، ۱۸:۵۴

مقالات علمی پژوهشی علوم سیاسی و روابط بین الملل فصلنامه راهبرد، پاییز 95 شماره 80 منتشر شده توسط مرکز تحقیقات استراتژیک
در ادامه مطلب دانلود کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۵ ، ۱۸:۴۹

دکتر الهه کولایی، رحمن حریری، بهنار اسدی کیا؛ دانشگاه تهرانx

در فراز و نشیب­ روابط ایران و ترکیه، مسئله کُردی آثار و پیامدهای داخلی و منطقه­ای آشکاری داشته است. ملاحظات ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی ایران و ترکیه از دهه 1990 به بعد، آشکارا با نیازهای اقتصادی دو کشور پیوند یافته است. این نیازها همکاری دو کشور را معطوف به توجه به واقعیت‌های ژئوپلیتیک نموده است. هیچ‌یک از این دو کشور با نفوذ بر جنبش کُردی در کشور دیگر؛ مشروعیت و ساختار نظام حکومتی دیگری را تهدید نکرده است. از طرفی رقابت‌های دو کشور در کردستان عراق و سعی در تأثیرگذاری بر تحولات مناطق کردنشین سوریه پس از بحران سوریه، حملات داعش علیه کوبانی، روابط دو کشور را به‌سوی تنش پیش برد. مسئله کُردها و ملی­گرایی کُردی، به‌ویژه در کردستان عراق و مناطق کردنشین سوریه، موجب واگرایی در روابط ایران و ترکیه شده است. این نوشتار با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، روابط ایران و ترکیه را در پیوند با مسئله کُردها از سال 1991 تا 2013 بررسی می‌کند. به‌نظر می‌رسد مسئله کردی بر سیاست­های کلی ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی دو کشور تأثیر تعیین‌کننده‌ای نداشته است. متن کامل مقاله

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۴۹

دکتر جهانگیر کرمی و رقیه کرامتی نیا؛ دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران

توافق هسته‌ای ایران و کشورهای 5+1از رویدادهای سیاسی مهم در سطوح منطقه‌ای و حتی بین‌المللی است که می‌تواند روابط ایران با بسیاری از دولت‌ها را تحت‌الشعاع قرار دهد. این رویداد که از آن در متن «برنامه جامع اقدام مشترک» یک «توافق تاریخی» یاد شده، واکنش بسیاری از کشورهای جهان به‌خصوص قدرت‌های بزرگ نظام بین‌الملل را برانگیخته است. بنابراین با توجه به حضور مستقیم روسیه در پرونده‌ هسته‌ای ایران و نقش ویژه‌ آن به عنوان یکی از 5 عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد در چگونگی پیشبرد این پرونده،این نوشتار به بررسی سیاست‌ها و جهت‌گیری‌های روسیه در قبال توافق هسته‌ای ایران و کشورهای 5+1، می‌پردازد و می‌کوشد تا ابعاد عملی جهت‌گیری سیاست خارجی این کشور را مورد بحث قرار دهد. پرسش اصلی این نوشتار آن است که روسیه چه رویکردی را نسبت به توافق هسته‌ای ایران اتخاذ کرده و جهت‌گیری این کشور در دوران پسابرجام در رابطه با ایران چگونه بوده است؟ و این فرضیه مطرح می‌شود که روسیه ضمن برخورد مثبت نسبت به توافق هسته‌ای به منظور حفظ جایگاه و منافع اقتصادی و سیاسی خود هم در ایران و هم در عرصه‌های منطقه‌ای و جهانی با رویکردی عملگرایانه و محتاطانه همکاری‌های دوجانبه و چندجانبه با ایران را در ابعاد گوناگون توسعه داده است.برای بررسی ایده مذکور، نخست به مبانی نظری مرتبط با جهت‌گیری سیاست خارجی دولت‌ها و تحریم‌های اقتصادی و سپس به واکاوی سیاست‌های روسیه در قبال توافق هسته‌ای ایران و عوامل موثر بر شکل‌گیری آن می‌پردازیم، روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی است و نگارش آن با استفاده از منابع کتابخانه­ای و فضای مجازی می‌باشد. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۴۴

مهدی حبیب اللهی و دکتر حسین مسعودنیا؛ دانشگاه اصفهان

آمریکا با تکیه بر تجربیات بیش از نیم قرن خود درتعامل با منطقه خاورمیانه، مصر را کشوری کلیدی در منطقه قلمداد می کند. به عبارت بهتر، مصر لنگرگاه ثبات وامنیت برای غرب به ویژه آمریکا محسوب می شود، به ‌طوری که در دهه های گذشته واشنگتن- قاهره برای تامین منافع مشترک راهبردی خود در خاورمیانه همکاری‌های نزدیک و مستمری داشته‌اند. با رخداد تحولات بهار عربی و سرنگونی مبارک، سیاست آمریکا در قبال مصر با چالش مواجه شد،با این وجود سیاست خارجی آمریکا ازمدیریت راهبردی خاصی پیروی وتحولات را مدیریت نموده است. نمونه تاریخی چنین رویکردی را می‌توان در نحوه جهت‌گیری آمریکا در قبال ایران به نخست وزیری مصدق مشاهده نمود. بر این اساس با درنظرگرفتن این نکته که سیاست خارجی آمریکا در قبال تحولات مصر و به دنبال آن سقوط مبارک تا به قدرت رسیدن السیسی سه مرحله؛ حمایت، وساطت و مداخله در امور این کشور را شامل می‌شود، پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهره‌مندی از منابع کتابخانه‌ای و اینترنتی در صدد است رویکرد آمریکا در قبال تحولات مصر را با جهت‌گیری این کشور در قبال ایران دوره نخست وزیری محمد مصدق به‌صورت تطبیقی مورد مطالعه قرار دهد. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۴۰

دکتر منصور رحمانی، مهسا رسولی فر

یکی از کلیدی‌ترین مباحث در سیاست خارجی، مقوله تصمیم‌گیری و تصمیم‌های اتخاذشده رهبران در این عرصه است. در تبیین این مهم با شرح مدل روانشناسی شناختی (به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مدل‌های تصمیم‌گیری) اهمیت محیط روانشناختی در ذهن فرد (که شخصیت نیز در این مقوله قابل‌طرح است) و محیط عملیاتی (که تصمیم در آن اجرا می‌شود) در تصمیم‌گیری‌های سیاست خارجی آشکار می‌شود. نظریه‌های بسیاری در حوزه شخصیت‌شناسی مطرح شده است که در این بین «نظریه روانشناسی شناختی» بیشتر بر مؤلفه‌های ذهنی و محیطی تأکید داشته است، اما یکی از ضعف‌های اساسی آن، غفلت از مؤلفه‌های وراثتی است که می‌توان با کمک مکتب اناگرام و تیپ‌های شخصیتی نه‌گانه‌ مطرح در آن، این کاستی را رفع کرد. گرچه هریک از ابناء بشر دارای شخصیتی منحصربه‌فرد و خاص است، اما الگوهای شخصیتی ثابتی بین آنها وجود دارد که با شناخت این الگوها می‌توان تا حد زیادی تصمیم‌های آنها را پیش‌بینی کرد و یک پژوهشگر سیاسی با کشف کلیدهای روان‌‌کاویِ رفتارهای سیاسی، قادر به شناخت و پیش‌بینی و حتی تغییر این رفتار خواهد بود. به‌منظور شناخت شخصیت رهبران، روش سایکوبیوگرافی بر مبنای تحلیل محتوا مناسب است. درنهایت تمامی افراد ازجمله رهبران سیاسی در یکی از تیپ‌های شخصیتی گنجانده می‌شوند که با شناخت آن تیپ شخصیتی می‌توان تصمیم‌ها، رفتارها و اقدامات سیاسی آنها را تحلیل و سپس پیش‌بینی کرد. متن کامل مقاله

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۳۶

الهه نوری غلامی زاده، دانشجوی دکتری مطالعات آمریکا، دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران

مهدی محمدی، دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات آمریکا

Michele Bachmann’s Political Views on Iran

Elaheh Nourigholamizadeh  and Mehdi Mohammadi

The Tea Party Movement (TPM) is a grassroots conservative reactionary movement that according to the Washington Post’s, Christopher Parker, sees changes in traditional conservative values as a direct threat to its way of life. Initially started as an opposition to the fiscal policies of Barack Obama, the TPM soon embraced radicalism and adopted various hardline stances toward various domestic and foreign issues, ranging from the Obamacare to the recent JCPOA accord with the Islamic Republic of Iran. An influential figure within the TPM is the provocative and uncontrollably vocal former U.S congresswoman from Minnesota, whose controversial views have consistently made headlines in the media and the press. The so-called “undisputed queen of the TPM,” Michele Bachmann was never a shy person in expressing her support of Israel as well as her questionable antagonism towards Muslims and more importantly, the Islamic Republic of Iran. This study aims to investigate political views of Michele Bachmann on major domestic and foreign issues, as well as her stance regarding the Islamic Republic of Iran, by utilizing qualitative-based systematic review and content analysis of official documents, congressional records and the media coverage. A new perspective is offered to the understanding of republican-sponsored radicalism that the TPM employs vis-à-vis the Islamic Republic of Iran. Furthermore, it is shown that the TPM and its members have negative views with regard to Iran and adopt anti-Iran stances that parallel of today’s Republican Party. Full Text

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۲۹

دکتر محمدعلی موسوی، دکتر الهام کدخدایی، دکتر فاطمه شفیعی؛ دانشکده مطالعات جهان

با توجه به اینکه ایالات متحده قدرتمندترین کشور جهان است، تصمیمات و سیاست های آن بر کل جهان تأثیرگذار است. سؤال اینجاست که این تصمیمات چگونه اتخاذ می شوند. آیا آنها نتیجه سیاست های داخلی و روندهای دموکراتیک هستند، و یا بر مبنای عقاید و قضاوت طبقه ممتاز حاکم و یا نفوذ لابی های گروه های ذی نفوذ اتخاذ می شوند؟ هدف این مقاله، بررسی روند پیچیده تصمیم گیری در حوزه سیاست خارجی ایالات متحده است و نهادها، روندها و عناصری را که گروه های ذی نفوذ برای تأثیرگذاری در نظام تصمیم گیری به کار می برند را مورد بررسی قرار می دهد. نویسندگان مقاله با ارائه مدلی متفاوت از مدل های رایج، نشان می دهند که نظام تصمیم گیری سیاست خارجی امریکا چگونه تحت تأثیر هم زمان نهادهای رسمی و غیررسمی قرار دارد. مقاله نشان خواهد داد که گروه های ذی نفوذ می توانند از هر راه ممکن سیاست های مورد نظر خود را در داخل نظام قانونی واشینگتن ایجاد و میان این دو ارتباط برقرار کنند و اینکه بازیگران غیررسمی با استفاده از سازوکارهای متفاوت و نفوذ در روند پیچیده تصمیم گیری امریکا، تا حد زیادی موفق شده اند بخش عمده ای از خواسته های مورد نظر خود را در عرصه سیاست خارجی وضع نمایند. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۳۱

دکتر محمد مهدی مظاهری

تصمیم ترامپ مبنی بر تغییر نکردن و افزایش نیروها و تجهیزات آمریکا در خاورمیانه و خلیج فارس نشان از آن دارد که او همان گونه که قبلا هم اعلام کرده است فعلا برنامه ای برای حمایت از کشورهای حوزه خلیج فارس و همراهی کردن با شعارهای ایران هراسانه آنها ندارد و به لفاظی و تهدید بسنده می کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۳۶

دکتر مختار صالحی، فرامرز حسن زاده؛ دانشگاه مازندران

اتخاذ رویکرد مناسب برای توسعه، یکی از موضوعات مهم در اقتصاد سیاسی بین‌الملل است. برنامه‌های ارائه شده در اجماع واشینگتن، از رویکردهای غالب در این زمینه است. اما در سال‌های اخیر، با رشد خیره‌کننده اقتصاد چین، توجه بسیاری از صاحب‌نظران به این موضوع جلب شده که چین در حال تبدیل به الگوی جدید توسعه برای کشورها است؛ که از آن به اجماع پکن یاد می‌شود. متاثر از این شرایط، سئوال اصلی پژوهش این است که شباهت‌ها و تفاوت‌های اجماع واشینگتن و اجماع پکن کدامند؟ تا چه حد اجماع پکن می‌تواند به الگوی جدید توسعه برای کشورهای خواهان توسعه تبدیل شود. بنابر فرضیه، به نظر می‌رسد، شباهت‌های دو مکتب تاکید بر صادرات، تجارت آزاد و الگوی توسعه‌گرایی در مقولات اقتصادی و سیاسی از سوی هر دو مکتب است. تفاوت‌ دو مکتب در تاکید اجماع پکن بر دولت محوری و اقتدارگرایی در توسعه، تلفیق جغرافیای اقتصادی و سیاسی و تاکید بر اقتصاد مبتنی‌بر نوآوری است که در اجماع واشینگتن نادیده گرفته شده است. چهارچوب نظری موضوع، مبتنی‌بر اقتصاد سیاسی دولت محور رابرت گیلپین است. برای بررسی موضوع نیز از روش پژوهش علّی – مقایسه‌ای استفاده شده است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۲۵

دکتر وحید ذوالفقاری

تجربه بازیگر قربانی، تلاش برای تحکیم حکمرانی متمرکز و خیزش اقتصادی گسترده، منجر به تغییر رفتارهای رأی‌دهی چین در شورای امنیت شد. بدین ترتیب، پرسش از چرایی گشت و بازگشت‌های رأی‌دهی چین به عنوان اهتمام اصلی پژوهش حاضر است. چنین تغییراتی برآیندی از دو لایه ایستارهای سیاسی پراگماتیکِ «منافع ملی» و «موقعیت و وجهه بین‌الملل» است. بر این اساس، در صورتی که منافع پکن در کشور هدف تابع تغییرات شکننده نشود و مکانیسم‌های نهادی دیگری برای تغییر ایستارهای دولت هنجارشکن وجود نداشته باشد، چین به تولید ائتلاف آراء می‌پردازد. بدین ترتیب، پژوهش حاضر با کاربست تئوری امنیت و مسئولیت جمعی و روش شناسی تحلیلی- تطبیقی به آزمون فرضیه می‌پردازد. براساس یافته‌های پژوهش، میزان اهمیت استراتژیک موضوع سیاسی، منجر به تغییر ایستارها و رفتارهای پکن در شورای امنیت می‌شود. به دیگر سخن، پکن درصدد کسب دستاوردهای حداکثری، با هزینه‌ها و مسئولیت‌های حداقلی سیاسی است. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۲۰

دکتر حسن احمدیان،دانشگاه تهران

هدف از این مقاله بررسی سطح و ویژگی‌های تغییر صورت گرفته در سیاست خارجی عربستان سعودی است. در مورد این گزاره که سیاست خارجی عربستان شاهد تحولاتی کم‌سابقه است، اجماعی در ادبیات موضوع دیده می‌شود، اما محوریت تغییر (چرایی وقوع)، سطح تغییر (اصول یا ابزارها) و جایگاه بازیگران اصلی (ایران و ایالات متحده) در آن، اختلافات جدی برانگیخته است. فهم سه مؤلف یادشده، به ویژه مؤلف بنیادین چرایی وقوع تغییر، چهارچوبی برای ارزیابی و دسته‌بندی بروندادهای سیاست خارجی عربستان به دست می‌دهد. به همین دلیل فرضیه‌های متنوعی در پاسخ به چرایی وقوع تغییر مطرح شده است. از آنجا که پاسخ به این پرسش برای تبیین دو مؤلفه دیگر (سطح تغییر و جایگاه بازیگران اصلی در آن) محوری است، نویسنده پس از پرداختن به فرضیه‌های موجود، این فرضیه را مطرح می‌کند که تلاش برای حفظ و تحکیم جایگاه منطقه‌ای (در کوتاه و میان‌مدت) و ارتقای آن (در بلندمدت) در نظم متحول منطقه‌ای و بین‌المللی در کانون تحولات سیاست خارجی عربستان جای دارد. با بررسی این فرضیه، به الگویی رسیدیم که در سه محور به سیاست خارجی نوین عربستان جهت می‌دهد: تضاد با ایران و تضعیف جایگاه منطقه‌ای آن؛ تنزل ضرورت تطابق اولویت‌های سعودی با رویکرد امریکا؛ و حرکت در چهارچوب نهادین با هدف مشروعیت‌بخشی به سیاست‌های عربستان و مشروعیت‌زدایی از کنش رقبا و دشمنان. متن کامل مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۱۶

دکتر محسن اسلامی، دکتر فرزانه نقدی؛ دانشگاه تربیت مدرس

جمهوری اسلامی ‌همواره با تحریم‌ها روبرو بوده و سیاست و روابط خارجی آن، به‌خصوص با ایالات متحده و اتحادیه اروپایی، تحت‌تاثیر تحریم‌ها قرارداشته است. توافق بین‌المللی برجام (1394)، پس از تحریم‌های متوالی، موافقان و مخالفان را به گمانه‌زنی‌های بسیار درباره بازتاب برجام در سیاست خارجی دو کشور برانگیخته است. به باور موافقان برجام، این توافق به معنای خاتمه سیاست‌های تحریم ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی است. درحالی‌که از نظر این مقاله به‌واسطه شرایط پیچیده خاورمیانه، گسترش تروریسم و وضعیت گذار ژئوپلیتیک منطقه، تحقق چنین شرایطی بعید به نظر می‌رسد. سئوال اصلی این است که تاثیر برجام بر سیاست خارجی ایالات متحده، به‌ویژه سیاست تحریم در برابر جمهوری اسلامی ایران در پسابرجام چه خواهد بود؟ بنا به فرضیه مقاله، تحریم‌های مالی، اقتصادی، دفاعی و نظامی به‌عنوان یک ‌راه‌حل آزمایش شده در مهار قدرت اقتصادی و نظامی ج.ا. ایران، در سند راهبردی ایالات متحده امریکا نهادینه شده است و نمی‌توان آن را به‌آسانی نادیده گرفت. نظریه تحریم،‌ منافع ایالات متحده و متحدان منطقه‌ای آن کشور را همچون رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی، تامین کرده است و این گروه، آزادسازی انرژی مالی و اوج‌گیری قدرت جمهوری اسلامی در پسابرجام را مخالف منافع خود و در جهت پیروزی کامل محور مقاومت و تسهیل زمینه‌های تسلط جمهوری اسلامی در منطقه می‌بینند. بنابر ذهنیت نخبگان سیاسی ایالات متحده، گفتمان‌های مخالف توافق هسته‌ای و موفقیت سیاست تحریم ج.ا. ایران در تامین منافع ایالات متحده، استمرار تحریم و تصویب تحریم‌های جدید از سوی نخبگان سیاسی ایالات متحده بسیار محتمل خواهد بود. متن کامل مقاله

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۴۸