سه خطای محاسباتی آغازگران جنگها در صد سال گذشته
اسفندیار خدایی و مهدی سالاروند
🔹 ایسنا
🌿 مرور تاریخ جنگها در صد سال گذشته نشان میدهد که در اغلب موارد، شروعکننده جنگ از رسیدن به اهداف خود بازمانده و با مقاومت غیرمنتظره حریف، تفرقه در جبهه خودی و عدم همکاری بینالمللی و منطقهای مواجه شده و غالباً از تجاوز پشیمان شده است: آلمان و ژاپن، جنگ جهانی دوم را شروع کردند اما شکست خوردند، آمریکا در تجاوز به ویتنام ناکام و پشیمان شد، شوروی در تجاوز به افغانستان مجبور به عقبنشینی شد، صدام در حمله به ایران ناکام ماند، صربستان در تجاوز به بوسنی و کرواسی به جایی نرسید، آمریکا در حمله به عراق و افغانستان، گرچه صدام و طالبان را سرنگون کرد اما جز هزاران میلیارد دلار خسارت، دستاوردی نداشت. عربستان در حمله به یمن چارهای جز عقبنشینی و پشیمانی نداشت. جنگ روسیه و اوکراین فرسایشی شده و اسرائیل در ۲۴ ژوئن یا ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ با یک حمله تمامعیار، ایران را غافلگیر کرد اما در این جنگ ۱۲ روزه بهرغم ورود آمریکا، در سایه حملات موشکی ایران و مقاومت غیرمنتظره مردم ایران، درخواست آتشبس داد.
🔹 چرا در صد سال گذشته آغازگران جنگ در نهایت به اهداف خود نرسیدهاند و غالباً ناکام و پشیمان شدهاند؟
🌿 با مرور تحولات در جنگهای ۱۰۰ سال اخیر، بطور کلی سه دلیل اساسی برای ناکامی آغازگران جنگها قابل بررسی است: ایجاد وحدت ملی در کشور مورد تهاجم، اختلاف در جبهه متجاوز با از دست رفتن مشروعیت اخلاقی، و برهم خوردن موازنه بینالمللی و منطقهای به زیان کشور مهاجم.
۱- ایجاد وحدت ملی در کشور مورد تهاجم
🌿 یکی از تحولاتی که متجاوزان معمولاً دستکم گرفتهاند، حس میهندوستی و همبستگی داخلی در کشور هدف است. حمله حتی به کشوری که دچار اختلافات داخلی است باعث میشود جبهههای سیاسی، قومی و اجتماعی، اختلافات را کنار بگذارند و علیه دشمن متجاوز متحد شوند، حتی اگر کشور مورد حمله ویتنام فقیر، افغانستان جنگزده، اوکراین تفرقهزده، یمن خسته، لبنان متفرق و ایران بعد از انقلاب باشد.
🌿 در ایران پس از حمله عراق در سال ۱۳۵۹، انسجام ملی شکل گرفت و تمام گروههای سیاسی و قومی به دفاع از کشور پرداختند. در لبنان ۲۰۰۶، حمله اسرائیل باعث شد تمام گروههای مسیحی، سنی و شیعه با وجود اختلافات درونی از حزبالله حمایت کردند و علیه تجاوز اسرائیل متحد شدند و این رژیم را ناکام گذاشتند. مردم ویتنام در مقابل تجاوز آمریکا و مردم افغانستان در مقابل تجاوز شوروی، اختلافات را کنار گذاشتند و این ابرقدرتها را ناکام گذاشتند.
۲. اختلاف در جبهه متجاوز با از دست رفتن مشروعیت اخلاقی
🌿 در دنیای امروز، مشروعیت اخلاقی، یکی از مهمترین سلاحهای جنگ است. اما کشور مهاجم، معمولاً در محاسبات خود این عامل را نادیده میگیرد و با بیتوجهی به عواقب انسانی و حقوقی جنگ، دست به اقدام نظامی میزند و در نهایت همین سلاح نرم کار متجاوز را دشوار میکند. نبود مشروعیت در کوتاهمدت چندان مهم و تاثیرگذار نیست، اما با ادامه جنگ و مقاومت حریف و تحمل تلفات، بیانگیزگی و اختلاف و تفرقه در جبهه مهاجم کار را سخت میکند. لیکن در جبهه مقابل یعنی کشور مورد تجاوز روز به روز با دیدن نتایج مقاومت، امیدوارتر، با انگیزهتر و متحدتر میشود.
🌿 آمریکا در حمله به ویتنام پس از تحمل خسارتها و تلفات فراوان با مخالفت روزافزون مردم خود مواجه شد و تحت فشار جبهه داخلی در نهایت تن به صلحی داد که بدتر از شکست بود. سرباز آمریکایی برخلاف رزمنده ویتنامی روز به روز انگیزه جنگیدن را از دست...
۳. برهم خوردن موازنه بینالمللی و منطقهای به زیان کشور مهاجم
🌿 در آغاز بسیاری از جنگها، کشور مهاجم تصور میکند با تکیه بر توان نظامی یا حمایت برخی کشورها، به پیروزی سریع دست خواهد یافت. اما تاریخ نشان داده که غالباً در میانه میدان جنگ، موازنه بینالمللی به زیان کشور مهاجم تغییر میکند، چرا؟ چون سایر کشورها احساس خطر میکنند و خود را قربانی بعدی تجاوز تصور...👇
لینک متن کامل مقاله در ایسنا👇
isna.ir/news/1404050804662