مطالعات آمریکا - اسفندیار خدایی

مطالعات راهبردی آمریکا

مطالعات آمریکا - اسفندیار خدایی

مطالعات راهبردی آمریکا

مطالعات آمریکا - اسفندیار خدایی

اسفندیار خدایی

آخرین نظرات

  • ۷ شهریور ۰۲، ۱۶:۵۹ - ممد
    ممنون

پیوندها

🔹 مجله هیل اینترنشنال

✍ برزین جعفرتاش امیری

🌿 در تاریخ ۲۶ آوریل، انفجاری سهمگین بندر پرجنب‌وجوش بندرعباس را لرزاند. این انفجار که در بندر شهید رجایی، بزرگ‌ترین بندر کانتینری ایران، رخ داد، ۵۷ کشته و بیش از ۱۲۰۰ زخمی بر جای گذاشت. موج انفجار پنجره‌ها را در سطح شهر شکست و زیرساخت‌ها را در شعاعی گسترده آسیب‌پذیر ساخت. هنوز علت حادثه به‌طور رسمی مشخص نشده، اما گزارش‌های اولیه از احتمال سهل‌انگاری در نگهداری مواد شیمیایی سخن می‌گویند، هرچند گمانه‌زنی‌هایی درباره خرابکاری نیز مطرح است.

🌿 در بحبوحه این فاجعه، واکنش مردم ایران حاوی درسی مهم برای سیاست‌گذاران آمریکایی است: توان همبستگی ایرانیان در بحران‌ها را نباید نادیده گرفت، همان‌گونه که صدام حسین چند دهه پیش آن را دست‌کم گرفت.


با وجود مشکلات اقتصادی و نارضایتی‌های سیاسی، ایرانیان پس از انفجار بندرعباس با هم متحد شدند. مردم در سراسر کشور صف کشیدند تا خون اهدا کنند. یک جشنواره موسیقی محلی در بوشهر به مراسمی برای همدردی و سوگواری تبدیل شد و برگزارکنندگان به احترام قربانیان برنامه را زودتر به پایان رساندند.
پزشکان و روان‌شناسان در نقاط مختلف کشور برای درمان مجروحان و رسیدگی به آسیب‌دیدگان روحی اعلام آمادگی کردند. مکانیک‌های خودرو داوطلبانه خودروهای آسیب‌دیده را تعمیر کردند و گروه‌هایی از مردم برای تعویض شیشه‌های شکسته خانه‌ها شیشه ارسال کردند.
این واکنش مردمی، روایتی را به چالش می‌کشد که برخی گروه‌های اپوزیسیون ایرانی و تحلیلگران غربی تکرار می‌کنند؛ این‌که نارضایتی عمومی، ایران را در برابر تهاجم خارجی آسیب‌پذیر کرده و شکاف‌های داخلی می‌تواند مردم را به استقبال از مداخله خارجی برای سرنگونی حکومت سوق دهد.
اما واکنش به انفجار بندرعباس حکایت از چیزی دیگر دارد. ایرانیان، حتی با وجود گلایه‌هایشان، در شرایط بحرانی یا تهدید خارجی، همبستگی ملی را در اولویت قرار می‌دهند؛ نوعی پدیده موسوم به "اجماع پیرامون پرچم" که مردم را در دفاع از کشور، حول دولت متحد می‌کند.
این همبستگی، یادآور واکنش عمومی در دوران جنگ ایران و عراق است؛ تجربه‌ای تاریخی که هشداری جدی به مدافعان حمله به ایران می‌دهد.

لینک در مجله هیل:
https://thehill.com/opinion/international/5315039-dont-invade-iran-trump-must-avoid-saddams-mistake/
در سپتامبر ۱۹۸۰، صدام حسین تصور کرد که ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ تضعیف شده و با حمله‌ای برق‌آسا می‌توان آن را شکست داد. او گمان می‌کرد اختلافات داخلی و شکاف‌های قومی مانع از دفاع هماهنگ ایران خواهد شد. این اشتباه صدام متأثر از گروه‌های مخالف ایرانی و برخی دیگر از عوامل بود که القا می‌کردند مردم ایران انگیزه‌ای برای دفاع از کشور ندارند.
اما در عمل، ایرانیان – از نیروهای انقلابی گرفته تا داوطلبان مردمی – به مقابله با تهاجم عراق برخاستند. تا سال ۱۹۸۲، ایران تقریباً تمام مناطق اشغال‌شده را بازپس گرفت و جنگ به بن‌بستی هشت‌ساله تبدیل شد که بیش از یک میلیون کشته به‌جای گذاشت.
خطای صدام در نادیده‌گرفتن تاب‌آوری مردم ایران و توان آن‌ها در کنار گذاشتن اختلافات برای دفاع از سرزمینشان ریشه داشت؛ ویژگی‌ای که نه استثنا بلکه الگویی تکرارشونده در واکنش ایران به تهدیدهای بیرونی است.
برخی گروه‌های مخالف ایرانی و سیاستمداران جنگ‌طلب غربی همچنان همان روایت ناقص را تکرار می‌کنند. آن‌ها ادعا می‌کنند که نارضایتی گسترده ناشی از تحریم‌ها، تورم و سرکوب سیاسی، رژیم را در آستانه فروپاشی قرار داده است و این وضعیت را فرصتی برای مداخله خارجی، چه نظامی و چه عملیات‌های مخفی، برای برانگیختن شورش عمومی می‌دانند.
اما شواهد تاریخی و معاصر این نگاه را نقض می‌کند. در دوران جنگ ایران و عراق، شکاف‌های داخلی مانع از دفاع جمعی نشد. همچنین انفجار بندرعباس منجر به اعتراض یا آشوب نگردید، بلکه با موجی از همدردی و همبستگی ملی همراه شد. حتی با وجود گمانه‌هایی درباره ناکارآمدی در مدیریت، واکنش عمومی بر حمایت از آسیب‌دیدگان متمرکز بود، نه مقصر دانستن دولت. این امر نشان می‌دهد که تهاجم خارجی، احتمالاً جایگاه دولت را در داخل تقویت کرده و ایرانیان را علیه دشمن مشترک متحد خواهد کرد.
خطرات راهبردی در سوءبرداشت از همبستگی ایرانیان بسیار بالاست. ایرانِ امروز، کشور منزوی سال ۱۹۸۰ نیست. این کشور اکنون ارتش و برنامه موشکی نسبتاً پیشرفته‌ای دارد و از طریق شبکه‌ای از متحدان در سراسر خاورمیانه نفوذ قابل‌توجهی یافته است. هرگونه اقدام نظامی می‌تواند به درگیری گسترده‌تر منطقه‌ای منجر شود که منافع آمریکا را به‌شدت تحت‌الشعاع قرار خواهد داد.

برای سیاست‌گذاران آمریکایی، به‌ویژه مشاوران رئیس‌جمهور ترامپ، حادثه بندرعباس باید به منزله زنگ خطری تلقی شود. نیروهایی که برای رویکردهای تهاجمی فشار می‌آورند، در معرض تکرار خطای فاحش صدام هستند. این تصور که ایرانیان از مداخله خارجی استقبال خواهند کرد، با شواهد عینی درباره همبستگی ملی در مواقع بحران در تضاد است.
افکارسنجی‌های عمومی نیز روایت جنگ‌طلبان را زیر سؤال می‌برد. هرچند برخی ایرانیان نسبت به سیاست‌های دولت خود انتقاد دارند، اما برای حاکمیت ملی ارزش قائل‌اند. نظرسنجی‌های اخیر حاکی از حمایت مردم از حضور نظامی منطقه‌ای ایران است، که بیانگر ترجیح قدرت ملی بر مداخله خارجی است. این رویکرد با همبستگی دیده‌شده در بندرعباس هماهنگ است؛ جایی که تمرکز بر همیاری بود نه تفرقه.
به‌جای پیروی از سیاست‌هایی که بر پایه تصور فروپاشی ایران استوارند، سیاستمداران غربی باید دیپلماسی را در پیش گیرند. گفت‌وگو درباره مسائل مشترک، از جمله پرونده هسته‌ای و ثبات منطقه‌ای، می‌تواند راه‌حل بهتری ارائه دهد. اقدامات تهاجمی ممکن است مذاکرات را به خطر اندازد و تلاش‌های دیپلماتیک برای حل مسئله هسته‌ای ایران و بهبود روابط تهران و واشنگتن را بر باد دهد. یک اشتباه نظامی نه‌تنها به تغییر رژیم نمی‌انجامد، بلکه آمریکا را درگیر جنگی پرهزینه و پرپیامد خواهد کرد.
ایران، برخلاف ادعای جنگ‌طلبان، خانه‌ای پوشالی نیست که در آستانه فروپاشی باشد، بلکه کشوری است که در برابر تهدیدهای خارجی توان اتحاد دارد. برای پرهیز از تکرار اشتباهات گذشته، آمریکا باید با شناختی واقع‌گرایانه از ظرفیت‌های ایران و با رویکردی مبتنی بر گفت‌وگو، نه رویارویی، عمل کند. تعامل دیپلماتیک با ایران نه‌تنها منطقی بلکه برای ثبات منطقه ضروری است.
برزین جعفرتاش امیری سردبیر «صدای تولید» در ایران است.
منبع

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">