کودتای ترکیه ساختگی نبود، بررسی دلایل شکست کودتا
عباس ترابی، کارشناس ارشد مطالعات آمریکا از دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران
درست شش روز، از وقوع کودتای نافرجام ترکیه می گذرد و طرفداران نظریه توطئه در این چند روز بخاطر اینکه چرا آقای رئیس جمهور از این واقعه جان سالم بدر برده و کشته نشده است؛ دست به کار شده و می خواهند بگویند که این کودتا ساختگی و جعلی بوده و عده ای حتی پا را از این نیز فراتر می گذارند و این کار را به خود آقای اردوغان نسبت می دهند و می گویند؛ کودتا یک توطئه ای بوده که از سوی خود رئیس جمهور برای تار و مار کردن مخالفانش انجام شده است. اما حقیقت مطلب اینکه، به نظر می رسد، این کودتا به هیچ وجه ساختگی نبوده و شواهد و آثار کودتا ابعاد هراسناک آن را ثابت میکند.
ابعاد وسیع کودتا
در کودتای جمعه شب، ابتدا مسیر تردد شرق به غرب پل بسفر در استانبول توسط تانک های نظامیان مسدود شد. سپس، شبکه های اجتماعی فیسبوک توئیتر به مدت یک ساعت از دسترس خارج شدند. جنگده های ارتش بر فرار شهرهای استانبول و آنکارا در ارتفاع بسیار پایین به پرواز درآمدند و موجبات ترس و وحشت مردم از گلوله باران و بمباران شدن شان توسط این جنگده ها شدند. بدنبال این اقدامات، اعلامیه ارتش از تلویزیون دولتی پخش شد که دولت را غیر قانونی و سرنگون شده می خواند. فرودگاههای مهم استانبول و آنکارا به تصرف ارتش کودتا درآمد. اما دقایقی بعد اردوغان از طریق شبکه اجتماعی فیس تایم با شبکه خبری سی ان ان ترک تماس گرفته و ملت را به مقابله با کودتاچیان دعوت کرد.
دقایقی بعد تیراندازی هایی در مقر ریاست جمهوری در آنکارا شنیده شد و سپس مقر سازمان اطلاعات و امنیت هدف حمله هوایی قرار گرفت. لحظاتی بعد، برای اولین بار در تاریخ کودتاهای ترکیه، پارلمان این کشور با هلیکوپتر و جت های جنگنده اف ۱۶ بمباران شد. هتل اردوغان در مارماریس، ساختمان شهربانی کل ترکیه در آنکارا و همچنین مقر نخست وزیر بنعلی ییلدیریم هم دقایقی بعد بمباران شدند. همان ساعات اولیه وقوع این کودتا ۲۶۵ نفر کشته و ۱۴۴۰ نفر زخمی شدند و برای اولین بار در تاریخ این کشور، سیل عظیم ملت به خیابانها ریختند و از دولت قانونی و منتخب شان در برابر کودتا محافظت کردند. همه این اقدامات نشان از کودتایی بسیار بزرگتر از حد تصور و همچنین نشان از عمق خصومت کودتاچیان با حزب عدالت و توسعه دارد.
لطمات جبران ناپذیر کودتای ۱۵ جولای
ضربه ای که این کودتا به اعتبار ترکیه تحت امر حزب عدالت و توسعه و بعنوان کشوری باثبات و عضو مؤثر ناتو زد جبران ناپذیر است؛ چرا که اولا، قابلیت برگشت پذیری کودتا را در اذهان مردم ترکیه و جهان دوباره زنده کرد. ثانیا، نشان داد که حزب اسلامگرای عدالت و توسعه چندان هم بر نهاد ارتش که ۱۴ سال تمام تلاش کرده که تحت کنترل بگیرد؛ مسلط نیست و همچنان ارتش بعنوان یک نهاد نافرمان و خودمختار هر آن که بخواهد می تواند معادلات قدرت در کشور را به نفع خود بر هم ریخته و نظم نوین پادگانی را برقرار سازد.
ثالثا، روند الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا را - بخاطر مطرح شدن از سرگیری مجازات اعدام برای کودتاگران و همچنین بازداشتهای گسترده مظنونان پس از ناکام ماندن کودتا - با چالشها و موانع جدی مواجه کرد. لذا، وقوع این کودتا جامعه مدنی ترکیه را به چالش کشید و وجهه آن را در نزد کشورهای همسایه و جهان مخدوش کرد. رابعا، کودتای نافرجام اخیر، صنعت گردشگری نیمه جان این کشور را که بخاطر پنج حمله تروریستی و انفجار در نقاط مختلف کشور از آغاز سال جاری میلادی، به حالت نیمه تعطیل درآورده بود؛ به مرز ورشکستگی قطعی کشانده است. صنعتی که تا سال ۲۰۱۴ میلادی با جلب ۴۲ میلیون گردشگر از سرار دنیا، و با کسب ۳۶ میلیارد دلار درآمد، توانسته بود در سال ۲۰۱۴ ششمین کشور مورد دلخواه گردشگران در جهان باشد؛ حالا با این کودتا به سمت نابودی حرکت می کند. بنابراین، تصور جعلی بودن کودتا تنها می تواند نشانه بی اطلاعی طرفداران تئوری توطئه از وضعیت داخلی جامعه ترکیه و همچنین ناآگاهی آنان از موقعیت بین المللی این کشور بعنوان متحد استوار اروپا و در کل جهان غرب در خارج باشد. هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد که رهبر یک حزب، حاکمیت ۱۴ ساله حزبش بر کشوری مثل ترکیه را با این گونه اقدامات به شدت مخاطره آمیز به خطر افکند.
چرا کودتا در همان ساعات اول شکست خورد؟
اما اینکه چرا کودتاچیان خیلی زود خود را باختند؛ دلایلی دارد: دلیل اولش این است که ژنرال "اوموت دوندار" فرمانده ارتش استانبول که از واقعه کودتا خبردار شده بود؛ قبل از بمباران هتل اردوغان در مارماریس که ۱۵ دقیقه پس از خروجش رخ داد؛ وی را متقاعد کرد که بجای رفتن به پایتخت به استانبول بیاید. ژنرال دوندار در این تماس به اردوغان قول داد که امنیتش در استانبول تامین خواهد شد. لازم به ذکر است که فاصله مارماریس که در منتها الیه جنوب غرب ترکیه و در سواحل مدیترانه قرار دارد تا استانبول که در منتها الیه شمال غرب ترکیه است؛ بیشتر از فاصله آن تا آنکاراست که تقریبا در مرکز کشور واقع شده است. پرواز اردوغان به استانبول، بجای رفتن به پایتخت باعث شد تا کودتاچیان نتوانند وی را در شهری که چهار سال شهردارش بوده و از محبوبیت زیادی برخوردار است؛ دستگیر کنند. لذا اردوغان در پناه ژنرال دوندار موفق شد پیامش را به مردم رسانده و آنها را به مقاومت فرا خواند.
دلیل دوم اینکه ژنرال دوندار و دیگر فرماندهان ارتش، کودتا را غیر قانونی خواندند و این کار موجب شد تا مردم با ترس کمتری در خیابانها حضور داشته باشند. دلیل سوم اینکه، در این کودتا از سربازانی که دوره خدمت اجباری را طی می کردند و کم تجربه بودند و انگیزه های چندانی هم از شرکت شان در کودتا نداشتند استفاده شد. گسیل سربازان وظیفه به خیابانها یک اشتباه بزرگ تاکتیکی بود؛ چرا که قتی این سربازان مقاومت مردم،پلیس و نیروهای امنیتی را دیدند؛ به یکباره خود را باخته و نتوانستند به مردم تیراندازی کنند. دلیل چهارم می تواند به روحیه و ویژگی شخصیتی خود رجب طیب اردوغان بعنوان رهبری فرهمند، باتجربه و مدیریتی قوی مرتبط باشد.
به احتمال زیاد، کودتاچیان تصور میکردند که در اثر ارعاب ناشی از اقدامات شان، اردوغان صحنه را خالی کرده و از کشور فرار می کند. ایستادگی اردوغان، حس اعتماد به نفس طراحان کودتا را تا حد زیادی از بین برد و انان را دچار بی تصمیمی و دو دلی کرد. دلیل پنجم، تصفیه عناصر سکولار و لائیک از پست های فرماندهی حساس ارتش بود که باعث شد؛ این کودتا حمایت سیاسی احزاب مهم سکولار و لائیک را جلب نکند. چرا که احزاب سکولار و لائیک در پس کودتا سهمی برای خود متصور نبودند. دلیل ششم اینکه احتمالا بخاطر اجرایی شدن زودتر از موعد عملیات کودتا، طراحان کودتا فرصتی برای بستن شبکه های اجتماعی – البته امری که انجامش محال به نظر میرسد– و همچنین تلویزیونهای موافق دولت نداشتند. لذا همه این وقایع دست به دست هم دادند تا در رسانه های دنیا، این کودتا را به قول خودشان (botch up) یعنی کودتایی که در نهایت شلختگی و بی دقتی به وقوع پیوست؛ تفسیر کنند.
دلیل هفتم اینکه، جامعه ترکیه چندین سال است که با اقدامات تروریستی گروههای مختلف دست به گریبان است و از نزدیک ترور و خشونت را تجربه کرده است بطوریکه بنا بر آمارهای ارائه شده این کشور از سال ۲۰۰۶ تاکنون ۱۷ بار مورد حملات تروریستی واقع شده است. از سوی دیگر به دلیل هجوم آوارگان سوری و عراقی به خاک خود، و ایجاد بحران و ناهنجاری های اجتماعی حاضر نیست به بحران عمیق تر دیگری تن دهد. به همین مناسبت، همه گروهها و احزاب چه منتقد و چه مخالف، از عواقب جدی به هم ریختگی کشور به شدت نگران بودند و در برابر کودتای ارتش از دولت حمایت کردند.
دلیل آخر، تجربه مردم و احزاب مخالف از سرنگونی دولت توسط ارتش در دهه های پیشین است. چرا که این تجربه گرانبهای تاریخی که به قیمت جان هزاران انسان کسب شده است؛ نشان می دهد که کودتای ارتش که همواره با وعده ثبات، امنیت و رفاه اقتصادی همراه بوده است؛ هرگز نه تنها جامه عمل نپوشیده بلکه عواقب وحشتناکی چون اعدام، بازداشت و زندان را نیز در پی داشته است. پس به این دلایل، جامعه مدنی ترکیه از کودتا بیزار بود و جلوی وقوع آن را گرفت.
آیا کودتا محصول کار یک اقلیتی در ارتش بود؟
این ادعا که هم دولت و هم طرفدارانش از همان ساعات نخستین کودتا تکرار می کنند و آن را فقط محصول توطئه بخش اندکی از ارتش می دانند و اعلام می کنند که اکثریت ارتش با آن موافق نبوده؛ هم صحیح است و هم نا صحیح. ادعای دولت از آن جهت صحیح است که، اصولا کودتاها بخاطر خصلت محرمانه بودنشان جهت ایجاد بیشترین میزان شوک بر جامعه و حاکمیت در هنگام انجام عملیات، باید بدست جمع اندکی طراحی و اجرا گردند. چرا که در غیر این صورت، طرح کودتا افشا شده و همه چیز در نطفه خفه می گردد.
به همین جهت، در پاسخ به این پیشفرض که کودتاچیان ۱۵ جولای، باید تمامی ارتش و یا لااقل بخش بزرگتری از بدنه ارتش را با خود همراه می ساختند تا پیروز شوند؛ باید گفت که بدلیل خاصیت ذاتی فوق سری بودن طرح کودتا، آنها نمی توانستند تمامی نیروهای ناراضی را برای همکاری و شرکت در این طرح فوق محرمانه با خود همراه کنند؛ چرا که در این صورت، طرح عیان می شد. لذا، این کودتا نیز همچون سایر کودتاهای کلاسیک، تنها با همکاری بخش اندکی از ارتش انجام شد؛ اما بدلیل برنامه ریزی غلط و عدم بهره گیری از افسران درجه بالا، خشن و کارکشته موفق نشد. بطور مثال،کودتای ۱۹۶۰ در این کشور با همکاری تنها ۳۸ فرمانده عالی رتبه ارتش انجام شد و موفق هم بود. چرا که از هر سه خصلت ذکر شده برای موفقیت طرح کودتا برخوردار بود.
آیا اقدامات تلافی جویانه دولت می تواند به نتایج مثبتی دست یابد؟
ادعای دولت از یک جهت ناصحیح است و فقط یک تاکتیک سیاسی است برای در صحنه نگه داشتن مردم جهت غلبه بر کودتا. چرا که موج دستگیری های گسترده و بازداشتها و اخراج نظامیان و حتی غیر نظامیان که احتمالا بیش از یکصد هزار نفر را در بر خواهد گرفت؛ نشان از ابعاد بسیار وسیع کودتا دارد بطوریکه هنوز هم این بازداشتها و اخراجها ادامه دارند. یعنی دولت فکر می کند در این کودتا بخشهای وسیعی از جامعه مذهبی کشور از ارتش، پلیس، دادگستری، دانشگاهها و حتی مدارس که تعلق خاطر فراوانی به جناح فتح الله گولن دارند؛ با این توطئه همدل هستند. همدلی که که در صورت موفقیت کودتا، می توانست به همراهی بدل شده و تیشه به ریشه تمامی اقدامات حزب حاکم در طول این چهارده سال بزند. لذا دولت در یک اقدامی تلافی جویانه سعی دارد که به پاکسازی همه جانبه دست زده و به زعم خود، خطر را برای همیشه از خود دور کند. اما به احتمال فراوان، این نوع تفکر و به تبع آن عملکرد، شکاف میان گروههای مختلف جامعه را افزون تر خواهد کرد و در دراز مدت به انسجام و یکپارچگی جامعه آسیب جدی وارد کرده و احتمال وقوع کودتای دیگری را محتمل تر خواهد ساخت.