مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

بایگانی

آخرین نظرات

پیوندها

۳۵ مطلب با موضوع «عربستان» ثبت شده است

✍ اسفندیار خدایی

🌿 تهاجم روسیه به اوکراین در میانه راه است و قضاوت درباره برندگان و بازندگان نهایی آسان نیست. چین، ایران و عربستان قاعدتاً برندگان این بحران خواهند بود. انتظار می‌رود آمریکا نیز در مجموع در لیست برندگان قرار بگیرد. اما نتیجه هرچه باشد، اوکراین و اروپا قاعدتاً بازندگان این بحران خواهند بود. بحث برانگیزترین پیش‌بینی، برنده یا بازنده بودن روسیه است که در پایان نوشتار بحث خواهم کرد و و بر این باورم که در لیست بازندگان جای خواهد گرفت.

1⃣ *چین، برنده بزرگ* 
چین قطعاً بزرگترین برنده بحران اوکراین خواهد بود. بزرگترین تهدید برای چین، تمرکز آمریکا، اروپا و متحدان آسیایی آنها بر مهار رشد اقتصادی و محدودسازی نفوذ سیاسی و اقتصادی چین در کشورهای مختلف است. گرفتاری آمریکا و اروپا در باتلاقهایی همچون جنگ با تروریسم، بحران کرونا و اینک جنگ اوکراین و روسیه، فرصت ادامه رشد روزافزون و گسترش حضور و نفوذ چین بر بازارهای مناطق مختلف جهان را فراهم ساخته است و مهار اژدهای زرد را دشوارتر ساخته است. روسیه با حمله به اوکراین، خدمتی بی‌نظیر به چین کرده است و هر چه این بحران به درازا بکشد، چینی ها خوشحال‌تر خواهند شد.

2⃣ *ایران و عربستان، برنده*
جمهوری اسلامی ایران قاعدتاً یکی از برندگان قطعی این بحران محسوب می‌شود. چون اولاً با طغیان روسیه، کشورمان موقتاً از اولویت آمریکا و غرب خارج می شود و اگر مسئولان اراده کنند، گرفتن امتیازات از آمریکا و اروپا در شرایط کنونی آسانتر خواهد بود و به ثمر رساندن برجام و کاهش تحریمها امکان پذیر می شود. ثانیاً با بحران اوکراین و اختلال در جریان انرژی روسیه و تحریمهای بانکی و اقتصادی احتمالی اروپا و آمریکا علیه مسکو، قیمت نفت و گاز به شدت افزایش خواهد یافت و اقتصادهای بزرگ دنیا متوجه منابع نفت و گاز ایران بعنوان ظرفیتی آماده برای جبران کمبود انرژِی در بازار خواهند شد. افزایش قیمت انرژی برای عربستان و سایر کشورهای صادرکننده نفت نیز فرصت گرانبهایی است. آنها نیز تلاش خواهند کرد جای روسیه را بگیرند.

3⃣ *آمریکا، احتمالاً برنده* 
تهاجم روسیه به اوکراین، موجب تحقیر آمریکا و متحدانش شد. اما تحقیر، احساسی گذرا است و آنچه مهمتر است، نتایج اقتصادی و سیاسی در درازمدت است. اشغال اوکراین توسط روسیه طولانی نخواهد بود و هرگونه انتخابات یا سیستم سیاسی در اوکراین در نهایت به اخراج روسیه خواهد انجامد. پوتین این را می داند و به دنبال اشغال طولانی مدت اوکراین نیست و پس از استقلال دو استان روس تبار و احتمالاً الحاق آنها به روسیه، عقب نشینی خواهد کرد. منافع آمریکا از اینجا شروع خواهد شد: اولاً اتحادیه اروپا بیش ازگذشته به آمریکا وابسته تر خواهد شد و فکر رقابت و تقابل با آمریکا را کنار می گذارد؛ ثانیاً روسیه با توجه به تحریمهای آمریکا و غرب، تضعیف خواهد شد و اقتصاد ضعیف روسیه موجب می شود مسکو از رقابت استراتژیک با آمریکا را باز بماند. ثالثاً با تضعیف روسیه، امکان پیوستن برخی جمهوری ها و کشورهای اروپایی به ناتو ممکن می شود. آمریکا بعنوان بزرگترین تولید کننده نفت و گاز، از تحریم روسیه چندان زیان نخواهد دید. مهمترین خسارت آمریکا از این بحران، به حاشیه رفتن سیاست کلان مهار چین یعنی قدرتمندترین رقیب استراتژیک آمریکا خواهد بود

 

4⃣ *اروپا، بازنده بزرگ* 
اروپا از طرفی نیازمند نفت و گاز روسیه است و از طرف دیگر امنیت خود را به شدت در معرض خطر از جانب روسیه می بیند. برای فرار از روسیه باید به دامان آمریکا پناه ببرد و بیش از گذشته به واشنگتن وابسته شود. افزایش قیمت نفت و گاز موجب گرانی کالاها در اروپا می شود، تحقیر، ناامنی، عوارض جنگ . جا ماندن از قافله چین، آمریکا و آسیا موجب می شود اروپا بازنده این جدال باشد. هیچ چشم اندازی برای برنده خواندن اتحادیه اروپا وجود ندارد. انگلستان که از اتحادیه جدا شده، کمترین آسیب را می‌بیند، و آلمان که رهبر اقتصادی این اتحادیه است و سخت وابسته به گاز روسیه است هم از جانب روسیه و هم از جانب آمریکا (برای پیوستن به تحریمها) تحت فشار و تحقیر بیشتر خواهد بود.

5⃣ *اوکراین، بازنده اصلی* 
شواهد جدی از مقاومت اوکراین وجود ندارد و ارتش روسیه تا پشت دروازه‌های پایتخت رسیده است. انتظار می‌رود سرنوشتی همانند جزیره کریمه در انتظار دو ایالت روس‌تبار اوکراین باشد. نابودی زیرساختهای نظامی و ارتباطی فقط بخشی از خسارتهای این کشور جنگ زده است. فرار سرمایه ها و رکود اقتصادی، پس از جنگ، از عوارض اشغال این کشور است. حتی اگر روسیه بدون نیل به اهداف مورد نظر در دو استان روس تبار شکست بخورد و عقب‌نشینی کند، در دراز مدت، ادعای روسیه بر این دو استان و اختلافات داخلی با روس تبارها و بی اعتمادی از عوارض این مداخله نظامی خواهد بود.

6⃣ *روسیه، بازنده* 
قضاوت درباره برنده یا بازنده نهایی بودن روسیه در این جنگ آسان نیست. اما احتمال بازنده بودن خیلی بیشتر است. سرزمین پهناور روسیه نیازی به دو استان کوچک اوکراین ندارد و در صورت موفقیت در الحاق به این کشور، فتح بزرگی محسوب نمی شود. بعید است هدف روسیه تحقیر آمریکا و اروپا هم باشد. بهترین چشم‌انداز برای روسیه فقط در کوتاه‌مدت قابل تصور است. اگر هدف روسیه جلوگیری از گسترش ناتو باشد، اتفاقاً با حمله نظامی امروز به اروپا، سایر جمهوری های سابق و کشورهای اروپایی با عزم بیشتری به دنبال عضویت ناتو خواهند رفت و این پیمان نظامی قدیمی و مرده که در برابر تروریسم و کرونا و بسیاری بحرانهای دیگر بلااستفاده مانده است، بار دیگر با این تهاجم نظامی، زنده می‌شود. اما حکایت تحریمهای اقتصادی و بانکی آمریکا و غرب، در درازمدت موجب تضعیف روسیه و به خطر افتادن حکومت پوتین و حتی کنترل سایر جمهوری‌ها و هموار شدن مسیر گسترش ناتو خواهد شد.

t.me/EsfandiarKhodaee

۰ نظر ۰۹ اسفند ۰۰ ، ۰۰:۰۶
اسفندیار خدایی

 دکتر اسفندیار خدایی

🌿 یک روز ترامپ گفت: «عربستان گاو شیرده آمریکاست» ما هم باور کردیم و با شور و ذوق و آب و تاب، همین را در رسانه ها بوق و کرنا کردیم. مگر بر روی این کره خاکی، منبعی مطمئن تر از ترامپ وجود دارد؟! اصطلاح گاو شیرده ترامپ فقط بخشی از واقعیت روابط آمریکا و عربستان را بازگو می کند. قطعاً آمریکا در روابط با عربستان منافعی دارد. اما شواهد فراوانی هست که نشان می دهد در بیشتر موارد این آمریکاست که همچون گاو به عربستان شیر می دهد. آمریکا در تمام مسائل خاورمیانه تا آنجا به همکاری عربستان وابسته است که بدون هماهنگی با ریاض هیچکدام از سیاستهای واشنگتن پیش نمی رود مگر آنکه منافع عربستان تامین شود.

🌿 اگر ترامپ عربستان را گاو شیرده می نامد، عربستان هم می تواند ادعا کند که این آمریکاست که مزدور اجیر شده عربستان است و پول می گیرد تا از منافع عربستان دفاع کند و دمار از دماغ دشمنان عربستان درآورد. لکن سیاستمداران عربستان آنقدر عاقل هستند که با چنان کلماتی آمریکا را آزرده خاطر نکنند و خود را از بهترین منبع شیر دنیا محروم کنند. سخنگوی دولت عربستان در پاسخ به انتقادات ترامپ از عربستان، مودبانه پاسخ داد که آمریکا اگر کاری برای عربستان انجام می دهد، پول آن را هم گرفته است و منتی نیست. خدمات حیرت آور آمریکا به عربستان موجب اعتراض رسانه های دموکراتها و جمهوری خواهان آمریکا نیز شده است. برخی از این خدمات:

۰ نظر ۲۷ مهر ۰۰ ، ۲۳:۰۴
اسفندیار خدایی

✍ رأی الیوم (انگلستان)

حمله بی‌سابقه پهپادی اخیر ارتش و کمیته های مردمی یمن به تأسیسات نفتی الشیبه عربستان سعودی پیام های روشنی برای عربستان و امارات درباره ادامه تجاوز به یمن دارد.‏ عملیاتی که ده فروند پهپاد گروه انصارالله یمن به میدان نفتی الشیبه ‏و پالایشگاه آن که متعلق به شرکت آرامکو است، انجام دادند، مهم‌ترین رخداد جنگ یمن از زمان آغاز آن از ‏سوی عربستان و امارات در ماه مارس سال ۲۰۱۵، به‌شمار می‌رود.‏

۰ نظر ۲۹ مرداد ۹۸ ، ۱۰:۴۱
اسفندیار خدایی

نویسنده: جکسون دیهِل 🔹واشنگتن پست 🔸ترجمه: هادی عبادی

🌿 او زمانی دیکتاتور بی‌رحمی در کشوری عربی و غنی از ذخایر نفتی وجود داشت که مورد حمایت ایالات متحده و حکومت‌های غربی دیگر بود. با وجود اینکه جنایات او بسیار وحشتناک بود، در حال مدرن کردن کشور خود بود و علیه ایران موضع می‌گرفت. به هر صورت، جایگزینی برای او وجود نداشت. این حاکم متوجه این پیام شده بود. او نتیجه‌گیری کرده بود تا زمانی که به تولید نفت ادامه دهد و با ایران دشمنی ورزد، آزاد است مخالفانش را سلاخی کرده و به همسایگان خود آزار برساند. نام او صدام حسین بود. قمار آمریکا و هم‌پیمانانش بر او نهایتاً منجر به تجاوز عراق به کویت در دهه 90 میلادی شد و از آنجا سلسله حوادثی رقم خورد که اکنون موجب سرافکندگی برای سیاست خارجی کشورهای غربی شده است.

۴ نظر ۰۴ مرداد ۹۸ ، ۱۲:۴۴
اسفندیار خدایی

✍️ دوگ بنداو، مشاور سابق رئیس‌جمهور ریگان، نویسنده کتاب امپراتوری جدید آمریکا
ترجمه: دکتر اسفندیار خدایی
 
◀️ ترامپ هرشب با نگرانی ایران به رختخواب می‌رود. تمام سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه به ایران بسته شده است. اما مگر ایران چه دارد که ترامپ را اینگونه هراسان کرده است؟ ایران یک قدرت منطقه‌ای درجه دو است که با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می‌کند و از نظر اقتصادی و نظامی از رقییان خود هم ضعیفتر است و در قاره آمریکا هم واقع نشده است. امروز خاورمیانه دیگر برای آمریکا ارزش سابق را ندارد زیرا آمریکا بزرگترین تولید کننده انرژی دنیا است. اسرائیل هم دیگر نیازی به حمایت آمریکا ندارد زیرا این کشور امروز یک ابرقدرت منطقه ای است که توان دفاع از خود را دارد. امور سوریه و  داعش هم باید به کشورهای منطقه واگذار شود و نیازی به آمریکا نیست.

ما آمریکاییها خوب می دانیم که این ادعا که ایران یک دولت تروریستی است، حقیقت ندارد. ایران هرگز آمریکائیها را ترور نکرده است. ایران حتی اسرائیلی‌ها را هم ترور نمی کند مگر در انتقام به ترور دانشمندان هسته ای این کشور که دولت اسرائیل به قتل رسانده است. لابد آمریکا نگران حمایت ایران از حزب الله و حماس از دشمنان اسرائیل است. ای کاش ایران این حمایتها را قطع می‌کرد. اما ما آمریکاییها هم در امور داخلی سایر کشورها دخالت می‌کنیم. و البته در این زمینه عربستان کارنامه سیاهتری از ایران دارد و در مسائل داخلی کشورهای منطقه بیش از ایران دخالت می کند.

۰ نظر ۳۱ خرداد ۹۷ ، ۱۴:۴۳
اسفندیار خدایی

🖊مرتضی سیمیاری / جامعه نو

ساعت حوالی سه بامداد را نشان می‌داد که تلفن خانه سفیر به صدا درآمد، آن سوی خط استوارت جونز معاون تیلرسون با عصبانیت فریاد می‌زند «مگر دیوانه شده‌اید، تصمیم احمقانه شما خلیج فارس را به آتش می‌کشد.» سفیر امارات در واشنگتن پاسخ می‌دهد: «ما در هماهنگی با کاخ سفید هستیم. اما آیا رئیس تو از تصمیم ترامپ خبر دارد؟» یوسف العطبیه بعدها با نقل این مکالمه تلفنی می‌گوید: «ما و عربستان تصمیم گرفتیم قطری‌ها را تحریم کنیم، ترامپ هم پشتیبان ما بود، اما دلیلی نداشت تیلرسون هم از ماجرا خبر داشته باشد» البته واقعیت آن بود که وزارت خارجه آمریکا از مدت‌ها قبل می‌دانست شاهزاده جوان سعودی و استاد اعظم او شیخ محمد بن زاید می‌خواهند تکلیفشان با دوحه را یک‌سره کرده و برادر کوچک را تنبیه کنند. تیلرسون همه تلاش خود را انجام داده بود تا این حادثه روی ندهد، اما جارد کوشنر و دیوید گرینبلات مدام در گوش ترامپ می‌خواندند که برای آنکه طرح صلح خاورمیانه شکل اجرایی بگیرد باید قطری‌ها را کنترل کرد، زیرا قطر یک شبکه تلویزیونی تروریستی است که حتی می‌تواند از کره شمالی هم خطرناک‌تر باشد! برای همین باید آنها را..

 لینک متن کامل در کانال تلگرام مجله مطالعات آمریکا
۰ نظر ۲۰ خرداد ۹۷ ، ۱۴:۵۳
اسفندیار خدایی

حمید درج، سید داود آقایی

این روزها اقدامات ترامپ در صدر اخبار منطقه و جهان است. قراردادهای جدید او در فروش تسلیحات نظامی، موجی از نگرانی­ برای رشد عنان­گسیخته جنگ­افزارها در جهان ایجاد کرده است. دولت ترامپ از زمان روی کار آمدن با ادعاهای مکرری مبنی بر ورود مستقیم به عرصه نظامی در منطقه، توجهات را به خود جلب کرده است. وی ابتدا با مطرح کردن منطقه امن در سوریه، در صدد بود که حضور مستقیم آمریکا را در منطقه غرب آسیا موجه جلوه دهد که با مخالفت روسیه و ایران تعدیل‌هایی در طرح خود ایجاد کرد. با توجه به مشکلات عدیده­ای که واشنگتن برای ورود به عرصه نظامی سوریه دارد، ترامپ گزینه جدید را برای عرض اندام آمریکا در منطقه انتخاب کرده است که در این باره ترامپ دستور استفاده از پهبادهای آمریکایی را برای بمباران مناطق مختلف یمن به بهانه مبارزه با القاعده داده است. سؤال اصلی پژوهش این است که اهمیت راهبردی یمن در سیاست خارجی و امنیتی ترامپ در چیست؟ یافته­های پژوهش نشان می­دهد که ترامپ با اهدافی همچون پاره کرده حلقه­های محور مقاومت، حذف ایران از معادلات منطقه و نیز جلوگیری از سرایت امواج شیعه­گری به عربستان، رویکردی سخت و قدرت­طلبانه را در قبال تحولات یمن اتخاذ کرده است. وی برای به رخ کشیدن قدرت آمریکا در منطقه از دست زدن به اقدامات نمایشی ابایی ندارد و با نگاهی کاسب­کارانه و منفعت­محور به تحولات یمن، انبار سلاح­های غربی را با دلارهای نفتی مرتجعین عرب به منطقه سرازیر می­کند. روش پژوهش توصیفی _ تحلیلی و بر مبنای رئالیسم تهاجمی شکل می­گیرد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۸ فروردين ۹۷ ، ۱۰:۴۴
اسفندیار خدایی

 دکترفرزاد رستمی، حمیدرضا کریمی

طی سال های اخیر شاهد تحولات عمده ای در منطقه خاورمیانه هستیم، که علاوه بر ابعاد بین المللی، اتحادهای منطقه ای را نیز تحت تاثیر قرار داده است. اتحاد عربستان سعودی و ایالات متحده آمریکا یکی از این اتحاد ها است که بر اثر تحولات جدید وجه اختلافی آن آشکار شده است. به علاوه اتهامات علیه عربستان سعودی در حوادث یازده سپتامبر 2001 متغیری با ابعاد بین المللی است که طی ماه های اخیر با بازگشایی پرونده و بررسی مجدد در کنگره آمریکا به عنوان متغیر تشدید کننده تنش بین دو کشور عمل کرده است. در این مقاله تلاش گردید این موضوع مورد بررسی قرار گیرد که سیاست های ایالات متحده در قبال تحولات ذکر شده که منشا آن ها در منطقه خاورمیانه است چه تاثیری بر روابط این کشور و عربستان سعودی گذاشته است؟ فرضیه ای که در این رابطه به آزمون گذاشته شد این بوده که سیاست های ایالات متحده آمریکا در قبال تحولات و پویایی های منطقه ای و فرامنطقه ای مرتبط با خاورمیانه منجر به واگرایی در روابط عربستان و آمریکا بین سال های2016-2010شده است و جنبه های اختلاف آمیز و تنش زای آن را مشخص کرده است. روش تحقیق در این مقاله اسنادی-کتابخانه ای است. منبع

۰ نظر ۲۸ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۵۵
اسفندیار خدایی

مهدی زاده علی؛ فرشته میرحسینی

ایران هراسی پدیده‌ای چند بعدی است که در پیوندی عمیق با موضوعات سیاسی و امنیتی قرار گرفته  است. با این وجود نمی‌توان با تقلیل آن به این ابعاد از ریشه‌های تاریخی، فرهنگی و حتی سیاسی و بین‌المللی آن غافل شد. این امر بیش از هر جای دیگر، در مورد جریان ایران هراسانه‌ای که در جهان عرب در حال وقوع است، صادق است. از این جهت  پژوهش حاضر با تکیه بر این پرسش که ریشه‌های ایران هراسی در افکار عمومی جهان عرب چیست، به ارائه مجموعه‌ای از راهکارها برای برون رفت از این شرایط می‌پردازد. این فرضیه در پژوهش حاضر به آزمون گذارده شده که ایران هراسی در جهان عرب نه تنها ریشه تاریخی و فرهنگی دارد، بلکه تحولات سیاسی اخیر در منطقه در تشدید آن مؤثر است و برای عبور از شرایط جاری نیاز به ارائه یک استراتژی منسجم برای بازیابی تصویر ایران در جهان عرب وجود دارد.  متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۴ دی ۹۶ ، ۰۹:۰۱
اسفندیار خدایی

دکتر نوذر شفیعی؛ زهرا دولت خواه

بحران لیبی در سال 2011 به دلیل واکنش سریع و قاطع شورای امنیت در قالب دکترین مسئولیت حمایت و مداخله نظامی ناتو در این کشور، پرسش‌های بسیاری را در رابطه با نوع و نحوه واکنش جامعه جهانی در قبال بحران‌های جاری بشری بین‌المللی، به‌ویژه در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا مطرح کرده است. تقابل اهداف و منافع قدرت‌های بزرگ در هر یک از این بحران‌ها و تلاش آنها در جهت تأمین امنیت و منافع ملی، افزایش حداکثری قدرت نسبی و از همه ‌مهم‌تر بازدارندگی نقش و نفوذ رقبای دیرینه خود در کشور یا کشورهای هدف، موجب رویکردهای گزینشی در قبال بحران‌های بشری ازجمله بحران‌های لیبی و یمن شده است. در این نوشتار سعی می‌شود تا ضمن بررسی دکترین مسئولیت حمایت، رویکرد قدرت‌های بزرگ، به‌ویژه اعضای دائم شورای امنیت در قبال بحران‌های لیبی و یمن تبیین و ارزیابی شود.


۰ نظر ۲۴ آذر ۹۶ ، ۱۸:۳۱
اسفندیار خدایی

دکتر محمدرضا حاتمی؛ میکائیل سانیار

این مقاله ضمن بررسی همه‏پرسی اخیر اقلیم کردستان عراق، منابع و تنگناهای تشکیل دولت مستقل در این اقلیم را مورد بررسی قرار می‏دهد. یافته‏های مقاله حاکی از آن است که رشد ناسیونالیسم کردی متأثر از شرایط تاریخی، وزن بالای ژئوپلیتیکی، تحولات چند سال اخیر منطقه خاورمیانه و حمایت برخی بازیگران منطقه‏ای و فرامنطقه‏ای از اصلی‏ترین عوامل تقویت‏کننده استقلال کردستان عراق محسوب می‏شوند و در مقابل، انزوای ژئوپلیتیکی، مخالفت قدرت‏های منطقه‏ای از جمله ایران و ترکیه، عدم حمایت بین‏المللی و مسئله کرکوک کلیدی‏ترین موانع اقلیم در راستای تشکیل دولت مستقل کردی است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۰ آبان ۹۶ ، ۰۸:۴۱
اسفندیار خدایی

محمد علی بصیری، الهه سالدورگر؛ دانشگاه اصفهان

پس از استقرار نظام دموکراتیک در عراق و دستیابی شیعیان به قدرت، دول عرب منطقه از افزایش قدرت و حوزۀ نفوذ ایران نگران شدند. با افزایش مطالبات مردمی و وقوع انقلاب در کشورهای عربی این نگرانی به‌ویژه در بحرین به‌دلیل دارا بودن اکثریت شیعه افزایش یافت. آنان با اعزام نیرو به بحرین واکنش نشان دادند و نیز با افزایش مطالبات و اعتراضات مردمی در سوریه به بهانۀ حمایت از انقلابیون و برای ضربه زدن به ایران وارد عمل شدند. دخالت‌ها و حمایت کشوهای عربی به‌همراهی آمریکا و ترکیه و رژیم صهیونیستی به افزایش قدرت مبارزان مسلح و شکل‌گیری داعش منجر شد. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی درصدد بررسی علت شکل‌گیری داعش با این فرض است که علت اصلی شکل‌گیری داعش برهم خوردن توازن منطقۀ خاورمیانه پس از فروپاشی رژیم عراق و تلاش دول منطقه‌ای و فرامنطقه برای شکل دادن موازنۀ جدید در برابر ایران است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۲ مهر ۹۶ ، ۱۴:۲۹
اسفندیار خدایی

عباس عیسی زاده، سید حسین شرف الدین

غالباً این گونه تصور می شود که در وجود جریانی به نام «اسلام هراسی رسانه ای» و یا «تزریق ترس، نفرت و تعصب علیه اسلام و مسلمانان در افکار عمومی غرب از طریق رسانه ها»، هیچ گونه تردیدی وجود ندارد و مخالف و منکری برای آن نمی توان یافت، لکن چنین نیست. با وجود اینکه بسیاری از پژوهشگران با ارائه دلایل و شواهد کافی، بر وجود این معضل در غالب جوامع غربی به ویژه در دو سه دهه اخیر تاکید دارند، برخی محققان پس از بررسی و تحلیل روشمند رسانه های گوناگون گفتاری، نوشتاری و تصویری، در وجود معضل و جریانی با عنوان «اسلام هراسی رسانه ای» مناقشه کرده، آن را ناشی از تئوری توطئه و ساخته ذهن وهم آلود برخی مسلمانان جهت مقابله با هرگونه نقد و خرده گیری از باورها و معتقدات مذهبی شان می دانند. در این نوشتار تلاش شده است تا با استناد به شش پژوهش مهم، دیدگاه های منتقدان اسلام هراسی مورد نقد، بررسی و واکاوی قرار گیرد و صحت و سقم ادعای آن ها ارزیابی و تحلیل شود. ازاین رو، سوال اصلی مطالعه حاضر این است: منتقدان وجود اسلام هراسی رسانه ای در غرب، برای اثبات مدعای خود به چه شواهدی استناد جسته اند؟ روش مطالعه در مقام گردآوری، اسنادی و استنادی (بررسی منابع و گزارشات رسانه ای) و در مقام ارزیابی و داوری، تحلیلی و انتقادی است. نتیجه آنکه تقریباً هیچ یک از پژوهش ها به طور قطع وجود «اسلام هراسی رسانه ای» را رد نکرده اند، بلکه تنها بخش هایی از ادعای مذکور را مردود می دانند؛ بنابراین بیشتر تلاش ها معطوف به خدشه دار کردن این مدعا و شواهد آن معطوف بوده است و هیچ محققی به ضرس قاطع وجود جریان اسلام هراسی را رد نمی کند؛ چراکه تعصب گسترده ضد اسلامی در غرب به ویژه در وسایل ارتباط جمعی چنان عیان گشته که به هیچ عنوان قابل انکار و چشم پوشی نیست. منبع

۰ نظر ۲۰ مهر ۹۶ ، ۱۴:۲۵
اسفندیار خدایی

دکتر بهرام نوازنی، زهرا عبادی

پس از تشکیل جمهوری اسلامی در عراق، جمهوری اسلامی ایران رسمأ از عراقی باثبات، امن و مستقل که در عین دوستی با ایران، قادر و مایل به کاهش نفوذ ایالات متحده آمریکا در تحولات داخلی عراق باشد حمایت کرد اما شکل‌گیری عراق نوین با ویژگی‌های متفاوت از ساخت قدرت و سیاست، ضرورت تعریف نوین از نقش و موقعیت عراق در سیاست نرم و دیپلماسی هوشمند جمهوری اسلامی ایران با این کشور را اجتناب ناپذیر می‌کند. اهمیت عراق بیش از هر چیز به دلیل فراهم آوردن ظرفیت‌های فرصت‌سازی در سیاست خارجی ایران در سطح روابط دوجانبه، منطقه‌ای و روابط با قدرت‌های بزرگ بوده است. براین اساس هدف این نوشتار تحلیل نفوذ سیاسی جمهوری اسلامی ایران در عراق نوین است به خصوص آنکه در ساختار سیاسی نوین نیروهای شیعی و کرد نقش اصلی و بی سابقه‌ای را به‌دست آورده‌اند. از همین فرصت بکر است که جمهوری اسلامی ایران با پیگیری قدرت هوشمند به دنبال تسخیر افکار عمومی شیعیان و کردهای این کشور برآمده تا با بهره‌گیری از قدرت نرم به استحکام و گسترش روابط خود با عراق بپردازد. این مقاله، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در صدد پاسخ به این پرسش اصلی است که قدرت نرم ایران چگونه در کشوری که پس از اشغال نیروهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده آمریکا تحت حمایت این کشور بود؛ توانسته مانع تحقق سیاست‌ها و اهداف راهبردی آمریکا در این کشور باشد؟ یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که نفوذ نرم جمهوری اسلامی ایران در عراق نوین مبتنی بر سه حوزه‌ی ارزشی – اعتقادی، فرهنگی – اجتماعی سیاسی بوده که با به کارگیری دیپلماسی هوشمند در عراق توانسته تأثیر منفی بر تحقق اهداف و منافع راهبردی آمریکا بگذارد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۳ شهریور ۹۶ ، ۱۷:۲۳
اسفندیار خدایی

یاسر نورعلیوند؛ عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی

در نتیجه رویدادها و تحولات ژئوپلیتیک منطقه‌ای و ژئواستراتژیک قدرت‌های فرامنطقه‌ای از اوایل قرن بیست‏ویکم به این سو، موازنه منطقه‌ای در راستای منافع ایران و به ضرر عربستان سعودی تغییر پیدا کرده است. این وضعیت، در کنار تحولات داخلی عربستان به‏ویژه به قدرت رسیدن رهبران جدید در این کشور، سعودی‌ها را به سوی این درک و نگرش از تحولات منطقه سوق داده است که اگر نقش و نفوذ رو به افزایش ایران در چارچوب راهبرد موازنه‌سازی مجدد، کنترل و مهار نشود، نظم آینده غرب آسیا، ایران‌محور خواهد بود. به همین دلیل، ریاض در قالب سیاستی تهاجمی، رویکرد موازنه‌سازی مجدد در برابر ایران را در چارچوب سه راهبرد موازنه‌سازی سخت، موازنه‌سازی برون‌گرا و موازنه‌سازی درون‌گرا دنبال می‌کند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۶ مرداد ۹۶ ، ۰۹:۵۶
اسفندیار خدایی

دکتر مجید بزرگمهری؛ مریم میرزایی

در شرایطی که جمهوری خلق چین سیاست توسعه اقتصادی، صنعتی و تجارت خارجی را با سرعتی اعجاب آور دنبال می کند، نیاز این کشور به منابع انرژی فسیلی مانند نفت و گاز افزایش یافته و چنین رویه ای افزایش واردات این محصولات را از نقاط مختلف دنیا به ویژه خلیج فارس در پی خواهد داشت. محرک اصلی چین در فعال تر شدن آن در خلیج فارس، نیازهای انرژی و به موازات آن کم رنگ تر شدن نقش ایدئولوژی در سیاست جهانی پس از جنگ سرد است. سوال محوری این مطالعه به چگونگی سیاست چین در خلیج فارس می پردازد و در این راستا روند حضور این قدرت فرامنطقه ای در این حوزه استراتژیک انرژی بررسی می شود. به نظر می رسد به موازت افزایش نیاز به انرژی های فسیلی، چین حضور گسترده تری در خلیج فارس در قالب مراودات اقتصادی و بازرگانی و به صورت واردات نفت و صادرات کالا و خدمات به کشورهای منطقه خواهد داشت. در این مطالعه از روش توصیفی تحلیلی بهره گرفته شده است ودر ارائه داده ها سعی شده تکیه بر اسناد درجه یک باشد. منبع

۰ نظر ۰۳ مرداد ۹۶ ، ۲۱:۵۰
اسفندیار خدایی

مهدی محمدی عزیز آبادی، دکتر رضا التیامی نیا، میثم تاجیک؛ دانشگاه یاسوج

با شکل‌گیری تحولات سیاسی در یمن، بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بر اساس منافع و علایق خود، جهت‌گیری­های مختلفی را در رابطه با این کشور که اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خاصی در منطقه خاورمیانه دارد، اتخاذ نموده‌اند. در این میان، تلاش پیگیر برخی دولت‌ها برای تغییر وضع موجود و برخی دیگر در جهت حفظ وضع موجود در این کشور در راستای افزایش قدرت خود از جلوه‌های بارز تحولات سیاسی در یمن محسوب می‌شود که بر پیچیدگی اوضاع این کشور افزوده است. این پژوهش به دنبال آن است تا در راستای نظریۀ رئالیسم تهاجمی به واکاوی انگیزه‌های مهم‌ترین بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای که خواهان تغییر یا حفظ وضع موجود در این کشور جهت افزایش قدرت خود هستند، بپردازد. بر این اساس پرسش اصلی مقاله این است که دلیل توجه قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به تحولات یمن و مداخله در امور داخلی این کشور چیست؟ یافته‌های پژوهش مبنی بر این است که تحولات سیاسی این کشور در حال افزایش و کاهش قدرت این بازیگران در منطقه می‌باشد. اگرچه بر هم خوردن موازنه قدرت امری غیرقابل‌پذیرش برای دولت‌های عرب منطقه و متحدان فرامنطقه‌ای آنهاست. روش اجرای پژوهش در این تحقیق، توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه‌ای اعم از منابع فارسی و لاتین و مقالات و سایت­های اینترنتی می‌باشد. تکنیک جمع­آوری اطلاعات نیز فیش­برداری است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۲ تیر ۹۶ ، ۱۱:۳۲
اسفندیار خدایی

دکتر رضا اکبریان، محسن شکری؛ دانشگاه شیرازx

خروج بریتانیا از منطقه‌خلیج‌فارس در اواخر دهه‌ی1960 با استقلال سیاسی‌و اقتصادی شیخ‌نشین‌های عربی حوزه خلیج‌فارس همراه بود. ظهور این بازیگران‌جدید در عرصه نظام‌منطقه‌ای‌خلیج‌فارس، معادلات-ساختاری منطقه را در ابعاد مختلف تحت شعاع قرار داد.دولت‌های‌عربی حوزه خلیج‌فارس تحت تاثیر دیالکتیک اندرکنش عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و امنیتی در سطوح داخلی،منطقه‌ای و بین‌المللی هرچه بیشتر در ایجاد یک سازوکار درون منطقه‌ای ترغیب شدند.در نهایت این دولت‌ها در یک حلقه ارتباطی مبتنی بر وفاق،شورای‌همکاری‌خلیج فارس را تشکیل دادند. این مقاله با تبیین نظری و فرانظری مبانی همگرای‌ منطقه‌ای و با اتکا به روش‌های مختلف تحلیلی (توصیفی،تحلیلی،تبیینی--علی،فرایندی، ساختاری،کارگزاری)،تلاش می‌کند به این سئوال پاسخ دهد که فرایند همکاری‌ها و همگرایی-منطقه‌ای پس از شکل‌گیری شورای همکاری‌خلیج‌فارس با چه تحولاتی مهمی روبه رو بوده است؟ در این راستا، فرض مهم این نوشتار این است که اولویت‌های شورای همکاری خلیج فارس پس از شکل‌گیری تغییر پیدا کرده و اعضاء با نهادسازی بسترمند،ضمن مدیریت همکاری‌ها،مقدمات لازم را برای تعمیق همگرایی‌اقتصادی در سطح فراملی در بخش‌های مختلف فراهم کرده و با افزایش وابستگی‌متقابل بین اعضاء به یک پروژه‌همگرایی مهم در جهت منطقه‌گرایی‌اقتصادی مبدل شده است.یافته‌های‌پژوهش نیز با بررسی فرایند مدیریت همکاری‌ها در جهت تعمیق همگرایی‌اقتصادی در چارچوب مدل تحلیلی پژوهش این فرض را تایید می‌کند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۶ خرداد ۹۶ ، ۲۰:۱۷
اسفندیار خدایی

دکتر سید جواد صالحی، عباس فرح بخش؛ دانشگاه شیراز

در دوره کنونی با افزایش اهمیت مناطق، سیستم هژمونیک برای حضور نظامی، حمایت از طرح‎های منطقه‎ای، پیشگیری و مقابله با تهدیدات متنوع و اعمال سیستم بازدارندگی، ایجاد پایگاه‎های نظامی در حوزه مناطق را به مثابه ابزاری جهت اعمال قدرت ضروری می‎داند. حضور نظامی آمریکا در مناطق مختلف جهان، از جمله غرب آسیا (خاورمیانه) به‎عنوان یکی از مناطق مهم و راهبردی، در قالب پایگاه‎های نظامی متنوع (زمینی، هوایی، دریایی و...) قابل تصور است. این پایگاه‎ها در خط مقدم تلاش‎های نظامی و امنیتی آن کشور در تسلط بر مناطق مختلف جهان و نیز باقی ماندن در چرخه راهبردی قدرت است. یازده سپتامبر، جنگ علیه تروریسم و اشغال عراق، نقش شبکه جهانی پایگاه‎های نظامی آمریکا را در حفاظت و پیشبرد منافع آمریکا برجسته‎تر نمود. از منظر قدرت هژمون، ایران به‎عنوان یک واحد ناراضی، تهدیدی عمده برای منافع آمریکا در منطقه غرب آسیاست؛ بنابراین، ایران در معرض تهدیدات مستقیم آمریکا قرار دارد و مقابله با تهدیدات این کشور از جمله ضروریات اساسی محسوب می‎شود. در این راستا، موضوعی که اهمیت می‎یابد تفکر درباره مدل بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران است. سؤال مهمی که مطرح می‎شود این است که «وجود پایگاه‎های متعدد نظامی آمریکا در منطقه غرب آسیا چه تأثیری بر مدل بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران می‎گذارد؟» پژوهش حاضر بر این باور است که پایگاه‎های نظامی با اعتباربخشی به تهدیدات و توانایی اعمال تهدیدات سبب می‎شود که ایران با محدودیت چرخه راهبردی روبرو گردد، اما این پایگاه‎ها، مدل بازدارندگی دیپلماسی را به سمت بازدارندگی مثلثی غیرمستقیم تغییر جهت می‎دهد و به همین سبب دیپلماسی دفاعی می‎تواند در خدمت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۲ خرداد ۹۶ ، ۱۰:۱۸
اسفندیار خدایی

دکتر حسن احمدیان،دانشگاه تهران

هدف از این مقاله بررسی سطح و ویژگی‌های تغییر صورت گرفته در سیاست خارجی عربستان سعودی است. در مورد این گزاره که سیاست خارجی عربستان شاهد تحولاتی کم‌سابقه است، اجماعی در ادبیات موضوع دیده می‌شود، اما محوریت تغییر (چرایی وقوع)، سطح تغییر (اصول یا ابزارها) و جایگاه بازیگران اصلی (ایران و ایالات متحده) در آن، اختلافات جدی برانگیخته است. فهم سه مؤلف یادشده، به ویژه مؤلف بنیادین چرایی وقوع تغییر، چهارچوبی برای ارزیابی و دسته‌بندی بروندادهای سیاست خارجی عربستان به دست می‌دهد. به همین دلیل فرضیه‌های متنوعی در پاسخ به چرایی وقوع تغییر مطرح شده است. از آنجا که پاسخ به این پرسش برای تبیین دو مؤلفه دیگر (سطح تغییر و جایگاه بازیگران اصلی در آن) محوری است، نویسنده پس از پرداختن به فرضیه‌های موجود، این فرضیه را مطرح می‌کند که تلاش برای حفظ و تحکیم جایگاه منطقه‌ای (در کوتاه و میان‌مدت) و ارتقای آن (در بلندمدت) در نظم متحول منطقه‌ای و بین‌المللی در کانون تحولات سیاست خارجی عربستان جای دارد. با بررسی این فرضیه، به الگویی رسیدیم که در سه محور به سیاست خارجی نوین عربستان جهت می‌دهد: تضاد با ایران و تضعیف جایگاه منطقه‌ای آن؛ تنزل ضرورت تطابق اولویت‌های سعودی با رویکرد امریکا؛ و حرکت در چهارچوب نهادین با هدف مشروعیت‌بخشی به سیاست‌های عربستان و مشروعیت‌زدایی از کنش رقبا و دشمنان. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۵ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۱۶
اسفندیار خدایی

دکتر محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران؛ زمستان 95

مقاله علمی پژوهشی در مجله Iranian Review of Foreign Affairs

Mohammad Javad Zarif

Much is being articulated today about the formidable challenge presented to the global community by terrorism and extremism, and on the approaches to combat and contain—and hopefully eradicate—them. Regardless of where each state stands on these twin challenges, and whatever the quintessence of the official policy of this or that country, the international community in its entirety shares the common conviction that these problems need to be addressed urgently. The global community must be rid of them as effectively as possible, and I doubt the exigency of the challenging task before us all is in any question. The twin problems of terrorism and extremism, far beyond the never-ending polemics among politicians, stand out as the natural outcome of intrinsic failings in the current (and recent) international situation. They are neither confined to any part of the world, are exclusive to one religion, nor can they be combated on a regional basis and then only through heavy reliance on military hardware. After a decade-and-a-half of wholesale failure in combating post-9/11 terrorism, ugly realities on the ground push us to look at these challenges with open eyes—without illusions or indeed self-delusion. It should have become all too clear by now that a successful, effective fight against these two cancerous phenomena calls for a comprehensive approach and a multi-pronged strategy which depends, first and foremost, on a sober understanding and recognition of their enabling social, cultural, economic and global conditions. Full Text of the Article
۰ نظر ۱۵ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۲۰
اسفندیار خدایی

یاسر اسماعیل زاده امامقلی؛ حسنعلی احمدی فشارکی

نسل نوین مطالعات امنیتی، نتیجه گذر از جنگ سرد است که مفاهیم و تعاریف سنتی از امنیت را به‌سوی جنبه‌های متنوعی مانند امنیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی معطوف کرد. این مقاله می‌کوشد تا تاثیر یکی از خطرناک‌ترین و پیچیده‌ترین تهدیدات امنیتی بین‌المللی یعنی داعش بر امنیت جمهوری اسلامی ایران را تحلیل کند. سؤال اساسی این است که «پدیده داعش به‌عنوان یک تهدید؛ چه نسبتی با امنیت ایران دارد؟» تجزیه و تحلیل داده‌های موجود نمایانگر آن است که حضور و نفوذ داعش در منطقه از منظر امنیتی به‌مثابه شمشیری دو لبه برای امنیت ایران عمل می‌نماید که در صورت عدم توجه به هر تیغه‌، تحلیل تأثیر وجود داعش بر امنیت ایران ناقص و نارسا خواهد بود. این مقاله می‌کوشد با روش پژوهش تبیینی و با استفاده از ابزار کتابخانه‌ای و فیش‌برداری منابع داخلی و خارجی، تأثیر متغیر مستقل «تهدید داعش» بر «امنیت ایران» را واکاوی کند. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۳ بهمن ۹۵ ، ۱۳:۲۷
اسفندیار خدایی

دکتر عباس مصلی نژاد، دانشگاه تهران

در ادبیات راهبردی عربستان در مواجهه با ایران در سال 2015، نشانه‌هایی از تهدید و تشدید بحران مشاهده می‌شود. نشانه‌های چنین ادبیاتی در سیاست عملی عربستان در بحرین، یمن، سوریه، عراق و لبنان نیز مشاهده می‌شود. تشدید بحران نشانه‌هایی از تهدید امنیتی را اجتناب‌ناپذیر می‌سازد. مشارکت کشورهای اتحادیۀ عرب به‌ویژه مصر و امارات عربی متحده با سیاست‌های منطقه‌ای ترکیه و عربستان سبب گسترش بحران منطقه‌ای شده است. مدیریت امنیت منطقه‌ای در روابط ایران و عربستان صرفاً براساس سیاست‌گذاری موازنۀ منطقه‌ای امکان‌پذیر است. ریشه‌های تاریخی چنین بحرانی در روابط امنیتی ایران و عربستان به سال 2006 بازمی‌گردد. شیعیان در سال‌های بعد از جنگ سرد توانستند در محیط‌هایی که دارای اکثریت جمعیتی بودند، موقعیت خود را تثبیت کنند. دشمنی و خصومت در سال 2003 افزایش یافت و در سال 2006 بعد از مقاومت حزب‌الله در برابر رژیم صهیونیستی، تشدید شد. در این شرایط، مقاومت اسلامی علیه محافظه‌کاری منطقه‌ای، مداخله‌گرایی آمریکا و برتری‌طلبی رژیم صهیونیستی سازماندهی شده ‌بود. نتیجۀ چنین فرایندی را می‌توان در شکل‌گیری کنفرانس شرم‌الشیخ علیه ایران در نوامبر 2006 مورد توجه قرار داد. این کنفرانس با مشارکت عربستان، مصر، اردن، امارات متحدۀ عربی و آمریکا در مقابله با هویت‌گرایی اسلامی شکل گرفت. چنین فرایندی زمینه‌های لازم برای گسترش بحران هویتی خاورمیانه را به‌وجود آورد. بحران‌سازی بخشی از سیاست امنیتی عربستان برای موازنه‌‌گرایی با ایران محسوب می‌شود. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۲ دی ۹۵ ، ۱۸:۴۱
اسفندیار خدایی

دکتر رضا التیامی نیا، دکتر علی باقری دولت آبادی، دکتر جاسب نیکفر؛ دانشگاه یاسوج

بحران یمن صرفاً ناشی از نقش‌آفرینی بازیگران داخلی نیست، بلکه ناشی از نقش‌آفرینی بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای همانند عربستان سعودی، شورای همکاری خلیج فارس، امریکا و رژیم صهیونیستی است که در روند شکل‌گیری بحران یمن و تشدید آن نقش تعیین‌کننده‌ای ایفا کرده‌اند. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد کارگزاران سیاست امریکا معتقدند که با درگیر ساختن ایران در عرصه منطقه‌ای و مناطقی که عمق استراتژیک پایگاه اجتماعی و سیاسی ایران محسوب می‌شوند، فرسایش قدرت و توان منطقه‌ای و سیاسی ایران و محور مقاومت را به وجود خواهد آورد. پرسش اصلی آن است که عوامل اصلی شکل‌گیری بحران یمن و نقش بازیگران داخلی و خارجی به‌ویژه امریکا و عربستان سعودی در بحران یمن چیست. روش پژوهش اسنادی است. چارچوب نظری پژوهش حاضر معطوف به بهره‌گیری از نظریه جان فوران (چرایی ناکامی انقلاب‌ها و توازن منطقه‌ای در نظام‌های ناهمگون در محیط‌های راهبردی آشوب‌ساز است) است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۱۷ دی ۹۵ ، ۱۱:۰۰
اسفندیار خدایی

دکتر محمد مهدی مظاهری

هر چند که سال 2016 برای ایرانیان نیز سالی سخت، همراه با مشکلات اقتصادی و بعضا بدعهدی های آمریکا و بانک های بزرگ جهان در اجرایی کردن برجام و لغو تحریم ها بود؛ اما در مقام مقایسه ، 2016 مقدمه ای برای جهش بزرگ ایران به سوی قدرت اول منطقه در حوزه های سیاسی، اقتصادی و امنیتی بوده است. سال 2016 با تحولی اساسی برای ایرانیان آغاز شد. ۱۶ ژانویه روز اجرای برجام و برداشتن تحریم های ایران بود. تحریم هایی که پیچیده ترین تحریم های اقتصادی تاریخ نامیده شدند و مشکلات جدی بر سر راه فروش نفت و مبادلات بانکی کشورمان ایجاد کردند. از ژانویه 2016 بود که با اجرایی شدن برجام، فروش نفت، معاملات بانکی، خرید هواپیما، بیمه و کشتیرانی و خرید و فروش فلزات گرانبها برای ایران قانونی شد و به روال سابق برگشت و در عرصه مناسبات سیاسی و دیپلماتیک نیز فصل جدیدی در تبادلات ایران با جهان گشوده شد.

۰ نظر ۱۶ دی ۹۵ ، ۱۹:۵۱
اسفندیار خدایی

دکتر بهادر امینیان، دانشگاه تهران؛ سید حسام الدین زمانی، دانشکده روابط بین الملل وزارت خارجه

گروه داعش به عنوان نمایشی نو از بنیادگرایی اسلامی افراطی، جنایت های بی شماری را در عراق و سوریه و دیگر کشورها به بهانه احیای خلافت اسلامی مرتکب شده است و به عنوان یک بازیگر موثر در روابط بین الملل نقش فزاینده ای را در معادلات بین المللی کنونی ایفا می کند. از این رو، در این پزوهش این مساله مطرح است که آیا نظریه های مختلف روابط بین الملل که حوزه مطالعاتی معطوف به یافتن قانونمندی های رفتاری در عرصه روابط بین الملل است، از قدرت تبیین انگیزه ها، اهداف، رویه ها و رفتار این گروه برخوردار هستند؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد رفتارهای گروه های افراطی دینی یک فعالیت ابزاری مبتنی بر منطق خردگرایی هزینه-فایده نیست که بتوان به راحتی آنها را درک، کنترل یا مدیریت کرد. از طرف دیگر، قاعده رفتاری آنها با بسیاری از مفروضات اصلی تئوری های روابط بین الملل سازگاری ندارد. بنابراین هیچ یک از انتخاب های خردگرایانه و جریان میانه امکان تحلیل جامع را ندارند. با این حال مفاهیمی از چارچوب تحلیلی سازه انگاری با نگاه به عوامل جامعه شناختی، هنجاری، هویت، فرهنگ و تاکید بر نقش گفتمان ها زمینه مناسب تری را برای تحلیل گروه های هویتی- ایدئولوژیکی فراهم می آورد. از جمله این مفاهیم توجه به مبانی مقوم «هویت جمعی» و توجه به «امنیت هستی شناختی» در کنار امنیت فیزیکی است که در تحلیل رفتار گروه داعش در عرصه روابط بین الملل از قدرت تبیینی بیشتری نسبت به نظریات جریان اصلی برخوردارند. این مقاله با بهره گیری از مبانی مقوم هویت جمعی نشان می دهد که چگونه تفسیر ایدئولوژیک از مذهب و قومیت، تاریخ تحقیر و سرخوردگی، روایت ها، انگاره ها و باورهای مشترک و همچنین، ترس از عدم تداوم هویت، اجتماع پیرامون و محیط مادی عمل به رفتارهای به شدت افراطی گروه داعش منجر شده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۴ شهریور ۹۵ ، ۲۱:۴۷
اسفندیار خدایی

استاد راهنما: دکتر علی آدمی | استاد مشاور: دکتر غلامعلی چگنی زاده | دانشجو: سعید رجبی

دانشگاه علامه طباطبایی         دانلود 20 صفحه نخست پایان نامه

در رابطه با موضوع فرسایش حاکمیت دولت ها تحقیقاتی با موضوع حمله آمریکا به افغانستان و عراق و نقض حقوق بشر و حاکمیت دولت های این کشورها انجام شده است،در این تحقیق نیز تلاش می گردد موضوع تحدید حاکمیت دولت ها با مطالعه موضوع حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا به مناطق قبایلی پاکستان نیز مورد بررسی قرار گیرد. لذا در این زمینه سوال زیر مطرح گردیده است: - تاثیر مبارزه با تروریسم در ساختار نظام بین الملل بعد از جنگ سرد در حاکمیت دولت ها چه بوده است ؟ برای سوال مطرح شده،فرضیه زیر مورد بررسی قرار گرفت: "وقوع حادثه 11 سپتامبر و اقدامات آمریکا در مبارزه با تروریسم و ایفای نقش هژمونیک در نظام بین الملل اگر چه حاکمیت برخی از دولت ها را تضعیف نمود ولیکن هنوز در جامعه بین الملل،احترام به حاکمیت ملی یک اصل خدشه ناپذیر است."

۰ نظر ۰۱ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۲۹
اسفندیار خدایی

سید علی نجات

هدف این نوشتار، تبیین راهبرد ایالات متحده آمریکا در قبال گروه «دولت اسلامی عراق و شام» موسوم به «داعش» است. در همین راستا، نویسنده با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و با بهره‌گیری از تئوری «آشوب سازنده»، به دنبال پاسخ‌گویی به دو پرسش به هم پیوسته است. نخست، دلایل هم‌سویی آمریکا با داعش چیست؟ و دوم، کدامین عوامل باعث تغییر راهبرد ایالات متحده آمریکا نسبت به گروه داعش شده‌ است؟ پاسخ این دو پرسش‌ و در واقع فرضیه نوشتار این است که اهداف آمریکا از هم‌سویی با داعش به منظور تضعیف و مهار قدرت ایران و هم‌پیمانان منطقه‌ای آن و ایجاد هرج و مرج در کشورهای ائتلاف مقاومت در جهت خدمت به منافع اسراییل است. همچنین عواملی از جمله ترس از به مخاطره افتادن منافع اقتصادی آمریکا در عراق، تهدید منافع منطقه‌ای آمریکا و فریب افکار عمومی باعث تغییر رویکرد آمریکا نسبت به گروه داعش شده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۸ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۵۰
اسفندیار خدایی

دکتر عبدالمجید سیفی؛ دکتر ناصر پورحسن؛ دانشگاه آیت الله بروجردی

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ائتلاف های منطقه ای متعددی در مناطق ژئوپلتیک پیرامونی ایران و به ویژه در شبه جزیره عربستان ایجاد شده است. یکی از بازیگران منطقه ای و محوری این ائتلاف ها، عربستان سعودی است. مبنای استدلال مقامات سعودی در این ائتلاف سازی ها، «موازنه تهدید» بوده که در مواجهه با جمهوری اسلامی، به مثابه منشاء تهدید شکل می گیرند. این مقاله با رد استدلال مذکور درپی پاسخ به این سوال است که نقش آفرینی عربستان در موازنه سازی در منطقه خاورمیانه، به ویژه در حوزه خلیج فارس و شبه جزیره عربستان علیه جمهوری اسلامی بر چه مبنایی انجام می شود؟ فرضیه ای که به عنوان پاسخ اولیه پردازش شده، این گونه صورت بندی شده است که ریشه واقعی ائتلاف سازی های عربستان از شکل گیری شورای همکاری خلیج فارس تا ائتلاف حمایت از عملیات «طوفان قاطعیت» علیه جنبش انصارالله یمن در سال 2015 علیه جمهوری اسلامی، «موازنه همه جانبه» است که منشا آن، به بحران های داخلی این کشور برمی گردد. فرضیه این مقاله با روش تحلیل توصیفی- تحلیلی پردازش شده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۰۶ مرداد ۹۵ ، ۱۸:۳۸
اسفندیار خدایی

علیرضا میریوسفی، دانشجوی دکتری مطالعات آمریکای شمالی، دانشگاه تهران

مجله علمی پژوهشی روابط خارجی (پژوهشکده تحقیقات راهبردی) تابستان 1395

راهبرد اعلام شده امریکا علیه داعش، راهبردی متناقض و ناقص بوده است که در اعلام آن، خطوط سیاسی و حزبی داخل امریکا به خوبی قابل تشخیص بوده و عمدتا با توجه به نزدیک بودن انتخابات کنگره در سال 2014، تدوین شده بود. تعمق در این مورد و دلایل و نواقص آن، درک مناسبی از شیوه و ساختار تصمیم‌گیری در داخل امریکا درباره مسائل خاورمیانه را به دست می‌دهد که برای ایران هم بسیار مهم است. هرچند در این راهبرد، نامی از ایران برده نشده بود، ولی ایران به‌صورت بالقوه به‌عنوان بخشی از راه‌حل درازمدت این راهبرد نگریسته می‌شد. به همین خاطر صدور قطعنامه 2254 شورای امنیت درباره سوریه که ملاحظات ایران در آن لحاظ شده است، دور از انتظار نبوده است. موضوعات مهمی که این وضعیت را تبیین می‌کنند عبارتند از ساختار خاص سیاست‌سازی داخل امریکا که از برایند تمایلات دولت اوباما و فشارهای داخلی بر وی شکل می‌گیرد، نواقص و تناقضات این راهبرد و دیدگاه‌های مختلف داخل امریکا درباره چشم‌انداز همکاری با ایران برضد داعش و موانع آن. در این چهارچوب، بهره‌گیری نظریه سیاست بوروکراتیک گراهام آلیسون به همراه مدل خردتری تحت عنوان تمهید تعهد، توضیح مناسبی در مورد نحوه اعلام این ائتلاف علیه داعش ارائه می‌دهد. در مجموع ائتلاف اعلام شده علیه داعش یک استراتژی غیرجدی و نمایشی است، مشکلات فراوانی با توجه به خودداری امریکا از اعزام نیروی رزمی زمینی به سوریه دارد و بدون همکاری با ایران راه به جایی نخواهد برد متن کامل مقاله .

 

۰ نظر ۳۰ تیر ۹۵ ، ۱۲:۲۸
اسفندیار خدایی

دکتر فرهاد درویشی، عزیزاله حاتم زاده؛ دانشگاه امام خمینی قزوین

حملات 11 سپتامبر و اهمیت یافتن بیش از پیش تروریسم برای آمریکا و اتحادیه اروپا، دو طرف را وادار نمود که برخورد جدی تری با این مساله داشته باشند. این موضوع باعث شد تا دو طرف بر تقویت همکاری در مبارزه با تروریسم تاکید کنند. از سوی دیگر، رویکرد دو طرف به تروریسم کاملا یکسان نبود و این موضوع اختلافاتی در بین دو طرف برانگیخت. در این پژوهش سعی شده است تا با اتخاذ روش توصیفی - تحلیلی و بررسی و مقایسه استراتژی ها و سیاست های آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال تروریسم در یک دهه گذشته، میزان همکاری و اختلاف آنها در این موضوع مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. یافته ها حاکی از آن است که در ابتدا چون ماهیت تهدید جدید (تروریسم) چندان روشن نبود، اروپا و آمریکا تعریف و درک یکسانی از این تهدید نداشتند و همکاری و اجماع آنها در زمینه مبارزه با تروریسم تا حدودی با دشواری مواجه شده بود، اما با گذشت زمان و بر مبنای اصل واقع گرایی تدافعی که وجود «تهدید مشترک» باعث تقویت همکاری خواهد شد، به تدریج موجب افزایش همکاری اروپا و آمریکا در مقابله با تروریسم و نزدیک شدن رویکردهای آن ها به یکدیگر بوده است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۹ تیر ۹۵ ، ۱۴:۰۴
اسفندیار خدایی

دکتر روح اله شهنازی، دانشگاه شیراز

اقتصاد آمریکا در حال حاضر وابستگی زیادی به تولیدات نظامی دارد. مجتمع‌های نظامی−صنعتی آمریکا همانند هر صنعتی دیگر برای دستیابی به تولید پایدار نیازمند بازار مصرف پایدار هستند. مصرف پایدار ابزار جنگی به معنای دائمی شدن جنگ است. از طرف دیگر هانتینگتون برخورد بین تمدن اسلامی و غربی را به‌عنوان جنگ جهانی بعدی معرفی می‌کند و معتقد است گروهی از کشورهای پیرو اسلامی خطر جدیدی هستند که غرب باید علیه آنها اقدام کند. با لحاظ این دو نکته محوریت اقتصادی و سیاسی فعالیت‌های آمریکا، خلق و حفظ دشمن مجازی و ایجاد جنگ دائمی در جهان اسلام است. جهت اثبات این موضوع این مقاله از روش تحلیلی اسنادی استفاده می‌کند.در خصوص زمینه‌های شکل‌گیری داعش به‌طور کلی پنج نظریه اصلی مطرح شده است. تئوری مقاله حاضر این است که آمریکا با ایجاد گروه تروریستی‌ای مانند داعش، هم بازاری برای تولیدات مجتمع‌های نظامی صنعتی خود ایجاد کرده و هم نگرانی هانتینگتون از تمدن اسلامی با وجود چنین عناصر تربیت شده‌ای در درون تمدن اسلامی را برطرف کرده است.البته شواهد آماری مربوط به افزایش فعالیت‌های تروریستی در کشورهای اسلامی بعد از فروپاشی شوروی نیز به نوعی مؤید تئوری حاضر است. متن کامل مقاله

۰ نظر ۲۸ تیر ۹۵ ، ۱۵:۰۹
اسفندیار خدایی

نویسنده: عباس ترابی، کارشناس ارشد مطالعات آمریکا از دانشگاه تهران

نظام جمهوری اسلامی ایران، بعنوان نظامی برآمده از دل یک انقلاب مردمی؛ در طول ۳۷ سال گذشته، به سبب آرمان گرایی نهفته در ذات انقلاب خویش و تداوم ارزشهای انقلابی در طول نزدیک به چهار دهه از حیات سیاسی خود، همواره پشتیبان ملتهای زجر کشیده و مظلوم در سرتاسر این کره خاکی بوده است. بنابراین، اصول سیاست خارجه چنین نظامی، از همان روزهای نخست پایه گذاری اش بر مبنای، آرمانهایی چون حمایت از مستضعفین و دستگیری از مظلومان جهان، بالاخص، مساعدت به محرومین جهان اسلام و مبارزه با مستکبرین (دیکتاتورهای) گردن کش منطقه ای و جهانی قرار گرفته است.

۰ نظر ۰۶ تیر ۹۵ ، ۱۳:۳۸
اسفندیار خدایی

نویسنده: جف فاکس، مجله Nation

دشمنی با ایران در جریان اصلی سیاست آمریکا ریشه دوانده است. هیلاری کلینتون و ترامپ مدعی اند که ایران بزرگترین حامی تروریسم در جهان است و به دنبال سلطه بر کل خاورمیانه - اگر نگوییم کل جهان- است. هر دو گزینه حمله به ایران را مردود ندانسته اند. سناتور تد کروز با صراحت اعلام کرده بود که ایران قصد دارد آمریکا را مورد حمله اتمی قرار دهد. بنیامین نتانیاهو و مایک هاکبی مدعی اند که ایران آماده است که هولوکاستی دیگر به راه بیندازد. در سال 2013 که هیچ مدرکی دال بر پیگیری ساخت سلاح هسته ای از سوی ایران وجود نداشت، جو بایدن محض احتیاط اعلام کرد که همه گزینه ها از جمله گزینه نظامی روی میز است.

۰ نظر ۰۵ تیر ۹۵ ، ۱۹:۵۳
اسفندیار خدایی

 در جلسه بررسی روابط ایالات متحده آمریکا با عربستان سعودی، عده‌ای از نمایندگان کنگره آمریکا با لحنی تند مقام‌های عربستانی را به "حمایت از تروریسم" متهم کرده اند. جلسه یکی از زیر مجموعه‌های کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا، با حضور مهمانانی برگزار شد که هر کدام به نوعی کارشناس امور عربستان سعودی هستند، از جمله تیم رومر که از اعضای کمیسیون بررسی حادثه یازده سپتامبر بود. دارل ایسا، از نمایندگان جمهوری خواه، مجلس نمایندگان آمریکا با اشاره به حمایت چند صد میلیون دلاری عربستان سعودی از مساجد و مراکز مذهبی در سراسر دنیا گفت که عربستان سعودی نمی‌تواند "ادعا کند که حامی تروریسم نیست" و در عین حال حامی کسانی باشد که در این مراکز "تخم تروریسم را می‌کارند."

۰ نظر ۰۵ تیر ۹۵ ، ۱۹:۴۸
اسفندیار خدایی