فرزاد محمدزاده ابراهیمی؛ محمدرضا ملکی؛ سعید وثوقی
این مقاله بر میراث سیاست خارجی اوباما در خاورمیانه برای دونالد ترامپ
رئیس جمهوری جدید ایالات متحده متمرکز شده است. با روی کارآمدن باراک
اوباما که با وعده تغییر برمسند ریاست جمهوری ایالات متحده تکیه وجهت گیری
سیاست خارجی این کشور را متحول کرد، بحث، گمانه زنی و انتقادات درباره
دکترین و اصول سیاست خارجی امریکا روندصعودی به خودگرفت و نظرات مختلفی
دراین راستا ارائه شد. برخی تحلیلگران سیاست خارجی دولت اوباما را سردرگم،
فاقد جهت گیری فکری یا ایدئولوژیکی خاصی دانسته و او را درتصمیم گیری ضعیف و
مردد قلمدادکردند. درمقابل، برخی سیاست خارجی دولت اوباما را عملگرایانه
وبرخی واقعگرایانه ارزیابی میکنند. برجستهترین میراث سیاست خارجی اوباما
تغییرجهت گیری راهبردی امریکا از خاورمیانه به شرق دور ومعطوف کردن توجه و
منابع ایالات متحده به سمت آسیا اقیانوسیه بود. کدام رویکرد نظری روابط بین
الملل تحلیل و تبیین مناسبی از سیاست خارجی ایالات متحده دردوره اوباما و
علت این تغییرجهت گیری ارائه میدهد؟ پژوهش حاضر درتلاش است با بهره گیری
از روش تحلیلی تبیینی، نشان دهد اگر سیاست خارجی دولت اوباما از زاویه
نظریات روابط بین الملل موردبررسی قرارگیرد نمیتوان نزدیکی اصول سیاست
خارجی او به نظریه واقعگرایی را ازنظر دورداشت. دراین راستا پس ازبررسی
نظریه واقعگرایی، میتوان نشان دادکه چگونه سخنان، اقدامات و سیاستهای
اوباما نشان دهنده اصول واقعگرایی سیاسی وبه تبع آن میراثی است که برای
جانشین خود برجای گذارده است. متن کامل مقاله