انرژی هستهای وسیلهای بود برای رفاه و امنیت اما تبدیل به هدف مقدس گوساله سامری شد
غلامرضا مصدق
یکی از مصائب بزرگ بشریت در طول تاریخ، جابجائی، وسیله با هدف است. وسیله صرفاً ابزاری است برای رسیدن به هدف و نه هیچ چیز دیگری، مثل وقتی که کسی قصد رفتن به مشهد را دارد، با استفاده از خودرو خود را به مشهد که هدف است، می رساند، تعریف هدف عبارت است از:
» هدف، ایدهای از آینده یا نتیجهای مطلوب است که شخص، گروهی از مردم و یا یک دولت تصور و برای آن برنامهریزی میکنند و متعهد میشوند آن را به دست آورند. هدف میتواند، شخصی، سازمانی یا ملی باشد «.
با اینکه «هدف» و «وسیله» دو مقوله جدا با ماهیت کاملاً متفاوت هستند، اما در بسیاری موارد این دو یا یکسان انگاشته می شوند و یا جایشان با هم عوض می شود و چه خسارات عظیمی که از این یکسان انگاشتن و جابجائی هدف و وسیله در طول تاریخ بر بنی بشر وارد شده است. مثلاً، بورکراسی وسیله ای است برای نظم دادن، قابل پیش بینی و ارزیابی کردن سیستم اداری و نهایتاً کارآمدی و کسب رضایت ارباب رجوع هدف نهائی از اجرای بروکراسی در سازمانها و نظام اداری کشورهاست، اما مجریان و واضحان بروکراسی بدون اینکه خود متوجه باشند، به تدریج اجرای بروکراسی به اولویت اصلی آنها تبدیل شده، اهدافِ بروکراسی به فراموشی سپرده می شود و در ادامه اجرای بورکراسی خود تبدیل به «هدف» اصلی می شود، در نتیجه این جابجائی وسیله با هدف نظام اداری را ناکارآمد، پرهزینه، کم فایده کرده و نهایتاً موجب نارضایتی مردم می شود، نتیجه ای کاملاً خلاف آنچه که هدف اولیه طراحان بروکراسی بود.
انرژی هسته ای قرار بود وسیله و ابزار رسیدن ما به اهداف، رفاه، امنیت، توسعه و پیشرفت کشور شود، اما این برنامه در عمل نه تنها ذره ای از این اهداف را محقق نکرد بماند که موجب دور شدن هرچه بیشتر ما از این اهداف شد، تا آنجا که در حال حاضر برنامه انرژی هسته ای نه یک وسیله که خود به «هدف» و نه هدفی معمولی، بلکه به هدفی مقدس تبدیل شده و همه هستی ما در حال قربانی شدن برای زنده نگه داشتن آن شده و می شود. در حال حاضر هیچ عرصه ای مثل، صنعت، کشاورزی، درمان، آموزش، حمل و نقل، محیط زیست، توریسم، بانکداری، نفت، گاز، آب، برق، تجارت و روابط خارجی و غیره وجود ندارد الا اینکه شدیداً زیر ضرب تاثیر تبعات منفی برنامه هسته ای از جمله تحریمها نباشد، و بدتر اینکه هیچ چشم انداز امید بخشی هم برای خارج شدن از این تله مرگبار در افق دیده نمی شود.
بالاخره بعد از گذشت بیش از ۲۵ سال از تحریم ها و مشکلات عدیده ناشی از اجرای این برنامه که مملکت را در همه عرصه به عقب رانده، باید مشخص شود، انرژی هسته ای بعنوان یک ابزار و وسیله باید در خدمت مردم باشد، یا مردم با همه هستی شان در خدمت این برنامه باشند؟. ما می توانیم هزار آسمان ریسمان به هم ببافیم که توجیه کننده وضع موجود باشد، اما هیچکدام از این توجیهات ذره ای از مشکلات عدیده مملکت را حل نمی کند، بماند که روز به روز بر عمق مشکلات افزوده خواهد شد.
اگر انرژی هستهای حق مسلم مردم ایران است، منطقاً بعد از گذشت چند دهه زندگی در شرایط «حساس» یک زندگی معمولی هم باید حق مسلم مردم باشد.
کانال تلگرام مطالعات آمریکا اسفندیار خدایی

#اسفندیار_خدایی