ولی گل محمدی، مرکز تحقیقات استراتژیک ؛ فصلنامه روابط خارجی، تابستان 1395
پدیده کودتای نظامی برای پاسداری از نهادهای دمکراتیک و حفاظت از بنیانهای کمالیسم از سوی ارتش به یک تراژدی سریالی در سیاست و حکومت ترکیه تبدیل شده است؛ به گونهای که باوجود تلاشهایی به منظور نزدیک ساختن شاخصهای حکومتداری به موازین کپنهاک در سپهر سیاسی و مدنی این کشور، تکرار کودتا نوعی تناقض درونی در ساختارهای مدنی و نهادهای سیاسی- نظامی ترکیه مدرن را به معرض نمایش میگذارد، امری که متاسی از یک سنت بانفوذ و گسترده کمالیستی در حیات جمهوری نوین ترکیه است. فهم چرایی، زمینهها و علل وقوع کودتای نافرجام 15 جولای در ترکیه منوط به درک ماهیت روابط بین دولت و نهاد ارتش از یک سو و روابط دولت عدالت و توسعه با جماعت گولن و همچنین نحوه تعامل نیروهای سیاسی- مدنی گروههای اسلامگرا و کمالیست و ارتباط آنها با نیروهای خارجی از سوی دیگر است. نوشتار حاضر در قالب سه سطح تحلیل، به بررسی زمینههای داخلی، تاثیر متغیرهای خارجی بر روابط نیروهای داخلی و پیامدهای استراتژیک منطقهای و بینالمللی کودتای ترکیه میپردازدمتن کامل مقاله .