دکتر سید اصغر کیوان حسینی، دانشگاه فردوسی مشهد؛ فاطمه دانشور محمدزادگان
فروپاشی شوروی و پایان یافتن نظام دوقطبی، به تغییر و بازتعریف ماهیت روابط اروپا و امریکا منجر گردید. اگرچه امریکا به تنها ابرقدرت جهان تبدیل شد، اما پیامدهای برچیده شدن نظام دوقطبی و بحران های منطقه ای، امنیت اروپا را تهدید می کرد. در این شرایط، موفقیت در هم گرایی اقتصادی، اروپاییان را به استقلال نظامی و سیاسی ترغیب کرد. روندی که با بروز برخی اقدامات توازن طلبانه با ایالات متحده امریکا مقارن گردید. این توازن طلبی از طرق غیر نظامی و غیر مستقیم بود و بر بسترهای اقتصادی و فرهنگی تاکید داشت؛ بنابراین، به تعبیر برخی «توازن طلبی نرم» نام گرفت. در این پژوهش پس از تعریف و ارزیابی نظریه توازن طلبی نرم که ریشه در نظریه واقع گرای توازن قدرت دارد، به بررسی رفتارهای تقابل گرایانه اروپا در برابر امریکا در دوران جنگ سرد و پس از آن پرداخته، سپس با تاکید بر «پرونده هسته ای ایران» انگیزه ها و ساز و کارهای توازن طلبی نرم اروپایی در مقابل امریکا توصیف و تحلیل می شود. در این گذار تفاوت رویکرد اروپا نسبت به امریکا در دوران جورج بوش و اوباما مورد توجه قرار می گیرد