مقاله علمی پژوهشی؛ روح الله ملکی، سیاوش دارابی؛
چکیده: خاورمیانه بهدلیل برجستگی اقتصادی و استراتژیک خود تبدیل به یکی از عناصر اصلی تعریفکننده و یا بنیادهای هستیشناسانه (انتولوژیک) طرح نظم نوین جهانی پس از جنگ سرد شده است. با توجه به این امر، یکی از قدرتهایی که بخش مهمی از منافع اقتصادی و استراتژیک خود را در این منطقه تعریف کرده، ایالات متحده آمریکا است. در واقع، آمریکا با تعریف "دیگری" در سیاست خارجی خود و ایجاد گفتمانهای فرصتساز برای بسیج منابع در خاورمیانه، سعی کرده است از هویت بهعنوان بنیان منافع و توجیهی برای غارت منابع نفت و گاز این منطقه استفاده کند. یکی از پیامدهای سیاست خارجی متناقض آمریکا، ظهور سلفیگری بهعنوان نمود و بازتاب اسلامگرایی افراطی در منطقه است که نقشه سیاسی منطقه را طی سالهای اخیر دگرگون کرده است. در این راستا، فرضیه مقاله این است که اقدامات و اهداف متناقض آمریکا برای ایجاد نظم دلخواه خود در خاورمیانه، زمینهساز ظهور اسلام افراطی و سلفیگری در منطقه شد که علاوهبر بیثباتی، منافع آمریکا را نیز دچار تهدید کرده است. بنابراین، پژوهش حاضر ضمن شناسایی رفتار آمریکا و گروههای افراطی سلفی در منطقه خاورمیانه، میتواند راهنمایی برای دولتمردان جمهوری اسلامی ایران بهمنظور ارائه سیاست خارجی مطلوب منطقهای باشد.