مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

بایگانی

آخرین نظرات

پیوندها

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دکتر حامد موسوی» ثبت شده است

دکتر فاطمه محمدی، دکتر حامد موسوی

Fatemeh Mohammadi, PhD Candidate in Anthropology, Carleton University, Canada

Hamed Mousavi, ssistant Professor, Department of Regional Studies, University of Tehran, Tehran, Iran

The paper uses the case study of the controversy regarding the construction of a mosque near the site of the 9/11 terrorist attacks in Manhattan, New York, to analyze the different theoretical approaches to the concept of solidarity. It is argued that the presence of affectional solidarity which is based on feelings of caring, friendship and love was very limited in the case under study. Instead the primary form of solidarity present in the ground zero mosque debate was conventional solidarity, which is based primarily on common interests and concerns that are established through shared traditions and values. Nevertheless, conventional solidarity uses membership within a group to advocate for solidarity. In many instances however, people in need of solidarity might fall outside of the boundaries of “we,” and as a result limiting the utility of the approach. This is why the paper advocates for a revised form of Jodi Dean’s reflective solidarity, which is based on mutual responsibility toward each other despite our differences. It is argued that in its current form this approach is a normative universal ideal which holds great potential but is unclear, underspecified and impractical. However, by injecting some “realism” into this theoretical approach, reflective solidarity is superior to affectional and conventional approaches. Full Text

۰ نظر ۰۲ اسفند ۹۶ ، ۲۲:۰۸
اسفندیار خدایی

دکتر حامد موسوی، دانشگاه تهران

The article uses neoclassical realism to analyze the evolution of US-Israeli relations from its modest beginnings in the 1940s and 50s, to its ‘special’ status today. It is argued that the United States only began to seriously support Israel after Washington decision makers started to perceive the Jewish State as an important proxy in fighting Soviet influence in the Middle East, particularly following the Six Day War of 1967. However with the end of the Cold War Israel’s worth in pursing American interests in the region quickly faded, a change that was, brought into sharp perspective when in the First Persian Gulf War, Israel became a liability for the Americans. The article further argues that in the long run the strategic interests of the US in the region and subsequently the net strategic value of Israel for achieving such interests will be the primary driving factor behind US foreign policy. As a result factors such as the personal convictions of American politicians, the Jewish-American vote and the Israeli lobby would only be able to delay and dampen the future deterioration of the ‘special’ relationship between Washington and Tel-Aviv. Full Text

۰ نظر ۱۲ آبان ۹۵ ، ۰۷:۴۲
اسفندیار خدایی
پایان نامه کارشناسی ارشد دکتر حامد موسوی؛ استاد راهنما: دکتر حسن حسینی؛ اسفند 1388

چکیده فارسی: در آستانه حمله به کشور عراق در مارس سال 2003 میلادی، اکثریت مردم آمریکا از حمله نظامی به این کشور حمایت می‌کردند. بیانات رئیس جمهور آمریکا از ارکان اصلی اقناع افکار عمومی داخلی برای حمله به عراق بوده است. استدلال‌های جرج بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا، برای توجیه حمله به این کشور عبارت بودند از 1. رژیم عراق با گروه‌های تروریستی از جمله القاعده مرتبط است، 2. رژیم عراق دارای سلاح‌های کشتار جمعی است و 3. رژیم عراق به ریاست صدام حسین شرور و جنایت‌کار است. این سه استدلال از سوی وی و اعضای کمیته "گروه عراق کاخ سفید" که به منظور هماهنگ‌سازی اقناع افکار عمومی در زمینه جنگ عراق شکل گرفته بود، مکرراً در ماه‌های منتهی به جنگ طرح شد. استفاده از استدلال‌های فوق به علاوه هشدارهای مکرر در مورد حملات تروریستی احتمالی در خاک آمریکا در فضای نگران جامعه آمریکا در ماه‌های بعد از وقایع یازده سپتامبر نقش چشمگیری در اقناع افکار عمومی داخلی در مورد حمله به کشور عراق داشت. همچنین دولت بوش در خلق روایتی که در آن دلیل حملات یازده سپتامبر حمله به "آزادی" و حمله به افغانستان و عراق تلاشی در جهت دفاع از آزادی است، بسیار موفق عمل کرد. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که در بیانات بوش از نظریه‌ همسانی پروپاگاندا و یادگیری از طریق در معرض قرار گرفتن استفاده گسترده‌ای شده است. این بیانات حمله به عراق را جزئی از تلاش برای "جنگ با تروریسم" و در نتیجه پاسخی به حملات یازده سپتامبر جلوه می‌دهد.

۰ نظر ۱۲ تیر ۹۵ ، ۲۰:۳۶
اسفندیار خدایی