دکتر سید محمد طباطبایی، حدیث آسمانی؛ دانشگاه علامه طباطبایی
از جنگ جهانی دوم به بعد، روابط روسیه و امریکا بهعنوان دو دولت اصلی سیستمساز، همواره از مهمترین موضوعات بینالمللی بوده و بیش از هر رابطه دیگری بر نظام بینالملل و روابط سایر دولتها تأثیر گذاشته است. آثار روابط این دو کشور و مسائل مختلف مربوط به آن در حوزههای گوناگون، میتواند علاوهبر نظام بینالملل به شکلگیری و پایان بحرانها کمک کند؛ ازاینرو میتوان گفت بسیاری از مسائلی که در دستورکار نظام بینالملل قرار دارد، بهگونهای به اراده این دو قدرت بزرگ مربوط میشود. اینها ویژگیهای ساختاری نظام بینالمللی، از زمان جنگ جهانی دوم تا پایان جنگ سرد و حتی تا کنون بودهاند. انعقاد قراردادهای استارت، یکی از نقاط عطف تعاملات دو کشور در یک دهه اخیر است که تلاش این مقاله پرداختن به ابعاد تأثیر آن بر روابط دو قدرت و نظام بینالملل از زاویهای متفاوت است. بخشی از مطالعه ابعاد یادشده نیز در گرو بررسی واقعیتهای مربوط به توان بازدارندگی ناشی از تسلیحات هستهای ایالات متحده و روسیه است که بهوضوح و به شیوههای گوناگونی مورد استفاده ابزاری و یا اهرم فشار در راستای تعاملات سازنده یا تنشآفرین قرار میگیرد. معاهدات استارت، بهویژه استارت 2 که از سری قراردادهای کاهش تسلیحات اتمی میان روسیه و امریکا است، نقش بسزایی در برقراری دوباره موازنه قدرت و بهطور مشخص در تثبیت توان بازدارندگی دو کشور ایفا کرد؛ بنابراین، رویکرد مطالعه در چارچوب واقعگرایانه والتزی که از بعدی ساختاری و کلان به مسئله موازنه میان قدرتهای بزرگ میپردازد و نظریههای متعددی را درباره آثار تسلیحات هستهای در روابط قدرتها و ساختار بینالملل ارائه کرده است، راهگشا خواهد بود. متن کامل مقاله