مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه های روابط بین الملل و سیاست خارجی

مجله تخصصی مطالعات آمریکا

بایگانی

آخرین نظرات

پیوندها

کوروش احمدی, روزنامه اعتماد

اینکه گویا ترامپ رهبری «پیش‌‌بینی‌ناپذیر» است، به تکراری ملال‌آور در داخل و خارج ایران تبدیل شده است. این موضوع برای ما به لحاظ سیاستگذاری مهم است و ضروری است به آن پرداخته شود. عمدتا ترامپ خود منشا ایجاد چنین تصوری بوده است. او از دوران مبارزات انتخاباتی کرارا از لزوم پیش‌بینی‌ناپذیر بودن امریکا در سیاست خارجی سخن گفته است. او در آوریل 2016 در یک سخنرانی انتخاباتی از «دکترین پیش‌بینی‌ناپذیری» گفت و تاکید کرد که «ما باید غیرقابل پیش‌بینی باشیم.» او نشان داده که به پیش‌بینی‌ناپذیر بودن به عنوان یک حربه و یک اهرم فشار می‌نگرد و معتقد است که تنها در این صورت دستش برای مذاکره در هر حوزه‌ای باز خواهد بود. به باور نگارنده ترامپ رهبری پیش‌بینی‌ناپذیر نیست. تصمیمات او بیشتر شفگتی‌ساز است تا غافلگیر‌کننده. تاکید مکرر ترامپ بر لزوم پیش‌بینی‌ناپذیری را نباید مترادف با پیش‌بینی‌ناپذیر بودن او در عمل دانست.
دامن زدن ترامپ به «دکترین پیش‌بینی‌ناپذیری» بیشتر در عمل به ترامپ برای استتار نادانی‌ها و ناآگاهی‌های او در سیاست خارجی و توجیه هر اقدام غیرعاقلانه در پرتو این «دکترین» کمک کرده است. برخی از مخالفان او نیز این «دکترین» را بهانه‌ای برای مخفی‌کاری او و خودداری‌اش از دادن اطلاعات به مردم امریکا و اداره غیر‌شفاف و خودسرانه سیاست خارجی بدون نظارت کنگره و مردم می‌دانند. این دکترین همچنین می‌تواند بهانه‌ای برای توجیه غیر‌متعارف بودن ترامپ و اظهارات نسنجیده او و نیز بی‌تصمیمی و کندی‌اش در فهم موضوعات پیچیده روابط بین‌الملل و کندی او در تصمیم‌گیری باشد. در واقع، ترامپ دارای دیدگاه‌هایی است که از دهه 1980 به این سو کم و بیش بر آنها پای فشرده و کمتر از آنها عدول کرده است. همین دیدگاه‌ها طی دو سال و نیم گذشته مبنای اصلی تصمیمات او در سیاست خارجی بوده است. او همیشه بر نوعی روابط اقتصادی و تجاری مرکانتیلیستی با دیگر کشورها تاکید داشته و آن را مبنای نوعی سیاست خارجی کاسبکارانه و تنگ‌نظرانه که متوجه تامین منافع فوری و کوتاه‌مدت است، قرار داده است. پوپولیسم ترامپ در داخل از جمله تحقیر نخبگان، مبنای دیگری برای جهان‌بینی او و تصمیماتش در سیاست خارجی است. بر این مبنا نخبگان سیاست خارجی جایی در روند تصمیم‌گیری ندارند و متناسب با آن رهبران لیبرال غربی مانند مرکل مورد سوءظن هستند و برعکس علاقه‌اش به رهبران اقتدارگرا بر چنین تمایلی استوار است.

ترامپ همیشه به حکومت قانون در سطح بین‌المللی نگاهی تحقیرآمیز داشته و چندجانبه گرایی در روابط بین‌الملل را رد کرده و نسبت به وضعیت حقوق بشر در دیگر کشورها بی‌اعتنا بوده است. بر مبنای چنین گرایش‌هایی قابل انتظار است که ترامپ به همه توافقات بین‌المللی در حوزه‌های مختلف بویژه تسلیحاتی و تجاری و نظام تعرفه‌ای مبتنی بر آنها مشکوک باشد، نسبت به متحدان سنتی امریکا و نهادهای مربوطه مانند ناتو سوءظن نشان دهد، کمک به تامین امنیت متحدان را «سواری مجانی» از جانب آنها توصیف کند، متمایل به کاهش حضور نظامی در خارج باشد و... وجهی دیگر از امیال ترامپ که متاخرتر است به لجاجت او با دولت اوباما و میل مفرط او به نابود کردن دستاوردهای آن دولت مانند برجام مربوط می‌شود.

تنها وجهی از پیش‌بینی‌ناپذیری که می‌توان برای دولت ترامپ به ویژه در اوایل کار او قایل شد، ریشه در تعارضات در دولت او و در تیم امنیتی‌اش و نیز در مخالفت ساختار امنیت ملی سنتی در آمریکا با نظرات غیرمتعارف ترامپ دارد. این وجه از پیش‌بینی‌ناپذیری که به‌ویژه در 7 ماه نخست دولت ترامپ در اوج بود با حذف چهره‌های برآمده از ساختار مانند مک‌مستر، ماتیس، تیلرسون و ... و گماردن اشخاص صرفا وفادار به شخص ترامپ بسیار کاهش یافته است. او از پاییز 2017 سیاست‌های عمدتا شخصی‌‌اش مانند انتقال سفارت امریکا به قدس اشغالی، تصمیم به ملاقات با رهبر کره شمالی، تمجید از پوتین، خروج از برجام و... را بی‌اعتنا به مشاوران و ساختار شروع کرد. به موازات این روند، ترامپ همچنین به نحوی مصمم موقعیت خود به عنوان تصمیم‌گیر بی‌چون و چرا را محکم کرده است. طی یک سال و ‌اندی اخیر و صرفنظر از برخی استثناها، تیم امنیتی ترامپ، نه به عنوان ترمزی در برابر او، بلکه به عنوان تشدیدکننده غرایز مخرب او عمل کرده است. او به این ترتیب، قاعده کلی مدنظرش یعنی اداره سیاست خارجی بر مبنای برداشت‌های حسی و غریزی خود و خوار شمردن مشاوران و کارشناسان بر آمده از ساختار سیاست خارجی آمریکا را تثبیت و عملا این وجه از پیش‌بینی‌ناپذیری دولتش را نیز کاهش داده است. اکنون کشورها - ازجمله کشور ما - با نوعی از سیاست خارجی آمریکا که عمدتا واحد، قابل پیش‌بینی و تحت کنترل شخص ترامپ است، مواجهند. مختصات این سیاست خارجی نیز تقریبا مشخص و تعریف شده است و به احتمال زیاد طی یک‌سال و نیم آینده نیز تداوم خواهد داشت. اگر ترامپ در انتخابات 2020 برنده شود، جهان کم و بیش با اعمال همین سیاست خارجی توسط آمریکا برای 4 سال دیگر نیز مواجه خواهد بود.

 

۹۸/۰۵/۱۹
اسفندیار خدایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">