الگوی بومی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران؛ مدلی برای قدرتسازی بازیگران منطقهای
دکنر مرتضی اسماعیلی
گذری بر متون تولیدشده در حوزۀ قدرت نرم، بهویژه کاوش در نظریات شارح
برجستۀ این مفهوم جوزف نای، نمایانگر این حقیقت است که تاکنون تمامی محققان
و دانشمندان فارغ از ارائۀ چارچوبی منسجم بهمنظور کاربست این مفهوم در
راستای تحقق اهداف و منافع اعمالکنندگان آن، قدرت نرم را فقط بهمثابۀ ابزاری توصیفی و نه کاربردی استعمال کردهاند. در واقع اینان از مفهوم قدرت نرم، برداشت و مفهومی هژمونیک و انحصاری ساختهاند
که تنها کشورهای برتر اقتصادی و نظامی توان به خدمت گرفتن آن را دارند و
نه قدرتهای متوسط و منطقهای. در این مقاله در پی آنیم تا از رهگذر دستهبندی
و تئوریزه کردن ابعاد مختلف قدرت نرم و تمایز قائل شدن بین «منابع سخت» و
«منابع نرم» از یک سو، و «منابع نرم» و «قدرت نرم» از سوی دیگر، برخلاف
تمایز بین قدرت اجبار و قدرت جذب - آنچنان که نای و هوادارانش اشاره کردهاند- یک «تئوری منبعمحور» از قدرت نرم ارائه دهیم تا از طریق آن ضمن شکستن انحصار الگوی هژمونیک فعلی، زمینۀ بهرهمندی قدرتهایی چون ایران، از کارویژههای قدرت نرم فراهم شود. متن کامل مقاله