محمدتقی آذرشب؛ مرتضی نجم آبادی؛ رامین بخشی تلیابی
بسیاری از اندیشمندان روابط بینالملل بر این باورند که بحث درخصوص جایگاه امنیت درسیاست خارجی کشورها یکی از مباحث مهم در درک روابط بینالملل محسوب میگردد. پایان جنگ سرد، شکل گیری نظم نوین جهانی، ظهور بازیگران فراملی و فرادولتی، روند جهانی شدن و ... موجب شد تا بحثی کاوشگرانه پیرامون مطالعات امنیتی و چیستی آن مطرح گردد. بویژه آنکه فروپاشی رقابت میان آمریکا و شوروی در قالب جنگ سرد، ضمن آنکه ادبیات سیاسی و امنیتی را دگرگون کرد بلکه اکنون، فرصت تازه ای به منظور بسط مطالعات امنیتی را خارج از محدوده و چارچوب تنگ منازعه دو ابر قدرت فراهم آورده است. آگاهی و اشراف بر مبحث «امنیتی» امری ضروری بوده و دانشجویان و کارشناسان روابط بینالملل که خواهان تحلیل کنشها و واکنشهایی هستند که در صحنه روابط بینالملل به وقوع میپیوندد را توانمندتر میسازد.در این مقاله ابتدا تعریفی از «امنیت وجایگاه آن در مکتب کپنهاگ» ارائه و مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت و سپس اندیشمندان این مکتب معرفی خواهند شد. نگارنده سعی خواهد نمود با ارائه این مبحث به پرورش یک چارچوب تحلیلی که بیانگر جامعیت «جایگاه امنیت» در اکثر مباحث علوم سیاسی است و روابط بین الملل، نایل آید. متن کامل مقاله