دکتر امیر روشن، دانشگاه یزد؛ محمدرضا فرجی و وحید رنجبر حیدری، دانشگاه گیلان
اصولاً استراتژی قدرتهای بزرگ نوظهور، تعامل با کشورهای همسایه و قدرتهای منطقهای برای دستیابی به اهداف و مقاصد آینده است. این مفروض، در بررسی و تحلیل توانایی قدرتهای نوظهور و پیشبینی رفتار آینده آنها مهم است. در حال حاضر، گمانهزنیهای بسیاری در مورد نوع چینی که در آینده نزدیک شاهدیم، بهویژه اگر چین از همه کشورهای اقتصادی پیشی بگیرد، وجود دارد. هدف این پژوهش توصیف این مسئله با بررسی بهرهبرداری چین از استراتژی چندجانبهگرایی در روابط با همسایگان بهویژه چندجانبهگرایی چین در تعامل با کشورهای آسیای مرکزی است. نگارندگان بر این اعتقادند که چندجانبهگرایی چین در منطقه آسیای مرکزی رویکرد جدیدی نیست و چین درگذشته نیز تحت مفهوم تیانگ شیا و با توجه به دکترین سییی و سیستم تجاری شاخه، از این استراتژی در روابط با همسایگانش بهره برده است. بهمنظور تأیید یا رد این فرضیه در این پژوهش پس از تعریف مفاهیم و اصول چندجانبهگرایی با روش توصیفی و تحلیلی استراتژی کلاسیک و نوین چین در آسیای مرکزی تجزیهوتحلیل میگردد متن کامل مقاله.