دکتر محمد جعفر جوادی ارجمند، امین پرهیزکار، احسان خضری؛ ذلنشگاه تهران
گرچه بیشتر منتقدان استراتژی منطقهای باراک اوباما معتقدند که اوباما فاقد یک دید استراتژیک است، اما این استدلال، نادرست به نظر میرسد. اوباما زمانی به مسند ریاست جمهوری نشست که ایمان داشت کاهش حجم عظیم تعهدات نظامی و سرمایهگذاری سیاسی در غرب آسیا جزو منافع حیاتی امنیت ملی آمریکاست. اشغال عراق و جنگ گسترده با تروریسم، ایالات متحده را بهخصوص در زمان بحران اقتصادی دچار مشکل کرد. متعادلسازی حضور آمریکا در منطقه، تنها به معنای کاهش حضور مادی نبود، بلکه همانطور که سوریه، لیبی و یمن نشان دادند، شامل اعمال سیاست خوددارانه نیز میباشد؛ به این معنی که در منازعات، آمریکا عقب بنشیند و از متحدان خود بخواهد که در قبال امنیت خودشان مسئولیت بیشتری را متقبل شوند. این پژوهش نشان میدهد که اوباما به طور پیوسته از این سیاست پیروی کرده و کاملاً در مقابل تلاشهایی که در جهت مخالف این ایده هستند، مقاومت میکند. هرچند این برنامهای نیست که در واشنگتن مورد علاقه همگان باشد، اما نوعی استراتژی روشن و جامع است که باعث شد اوباما، در قبال مسائلی که فکر میکرد در حد منافع امنیت ملی مهم هستند، اقدامات لازم را اتخاذ کند: مسائلی نظیر برنامه هستهای ایران، تروریسم، منازعه فلسطینی-اسرائیلی، جنگ عراق و بهویژه تحولات اخیر در منطقه. متن کامل مقاله