دکتر زهرا احمدی پور، رضا جنیدی؛ دانشگاه تربیت مدرس
پژوهش حاضر با بهرهگیری از رویکرد ژئوپلیتیک انتقادی درصدد تبیین مفهوم گفتمان ژئوپلیتیکی تروریسم است. آنچه تروریسم را به گفتمانی ژئوپلیتیکی تبدیل میکند، تعاریف متفاوت حکومتها از تروریسم و استفاده ابزاری از آن جهت توجیه اقدامات ژئوپلیتیکی خود میباشد. گفتمان ژئوپلیتیکی تروریسم را بهسختی میتوان چیزی بیش از “معجونی استعاری از اصطلاحات خاص سیاسی” دانست که هر یک از قدرتها در راستای تأمین منافع خود در صدد تعریف آن هستند و در راستای مقبول جلوه دادن آن در نظر افکار عمومی با یکدیگر رقابت میکنند. مقاله حاضر در جهت تبیین این مفهوم، گفتمان ژئوپلیتیکی تروریسم در دولت بوش را بر اساس تحلیل انتقادی گفتمان، بهعنوان نمونهای موردی، مورد تحلیل قرار میدهد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که دولت بوش، در فرایند تصویرسازی ژئوپلیتیکی خود از خاورمیانه، از دوگانههای مختلفی که از گفتمان تروریست برساخته میشود، بهره میگیرد تا ضمن هویتسازی، مداخلات ژئوپلیتیکی خود در سطح جهان بهویژه در عراق و افغانستان را توجیه نماید. مهمترین این دوگانهها عبارتند از: خوب در برابر بد؛ قانونمداری در برابر قانونشکنی؛ تمدن در برابر بربریت؛ و آزادی در مقابل استبداد. متن کامل مقاله