مقاله علمی پژوهشی؛ دکتر مریم حق روستا، دانشگاه تهران، دانشکدة ادبیات و زبان های خارجی؛ الهه نوری غلامی زاده دانشجوی دکتری مطالعات آمریکا، دانشکدة مطالعات جهان دانشگاه تهران،
سینما به عنوان یکی از صنایع فرهنگی، ارتقاء دهندة هویت، حافظه، رؤیا و پروژههای جمعی است. واضح است که کشور مکزیک نیز برای معرفی هویت جمعی خویش به جهانیان از این صنعت بهره برده است. بررسی چگونگی بهرهبری مکزیک از این صنعت، میتواند گام مؤثری در بهبود سینمای این کشور به شمار آید. رویکردهای منشأشناسی ملتها، بر فرهنگ، به عنوان پیششرطی ضروری برای ساخت و تجربة هویت ملی، اتفاق نظر دارند. آنچه یک فیلم را در ارتباط با سینمای یک ملت قرار میدهد، «فرهنگ عمومی و جمعی یک ملت» است. فیلم «جهنم»، علیرغم پرداختن به قاچاقچیان موادمخدر در مکزیک، تنها هویت فرهنگی و ملی بخش شمالی مکزیک را بازتاب میدهد. از طرف دیگر، مکزیک هنوز راه زیادی را تا تحقق اهداف انقلابی خویش پیشروی دارد. اتخاذ رهیافت شفافسازی و مقابله با مسائل اجتماعی در این فیلم، نشان از این دارد که سینمای مکزیک بر آن است تا گامهای مهم در راستای تحقق این اهداف بردارد. در پژوهش حاضر، رویکرد انتقادی فیرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین و در وجوه روایی، ادبی و سینمایی فیلم «جهنم» به کار گرفته شده است.