دکتر بهرام امیراحمدیان، دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران؛ روح اله صالحی دولت آباد، دانشگاه علامه طباطبائی
امروز آسیا به عنوان یک قاره پهناور با تحولات جدیدی رو به رو است و بازیگران مختلفی طرحهایی را در راستای تأمین اهداف خود در مناطق مختلف آن ارائه دادهاند. چین یکی از این بازیگران نوظهور است که برای تبدیل شدن به قدرت جهانی طرح احیای جاده ابریشم را مطرح نموده است. این جاده یکی از ابتکارهای اساسی سیاست خارجی چین برای گسترش حوزه نفوذ و تأثیرگذاری خود به دیگر مناطق است. این طرح که تقریبا 4.4 میلیارد نفر) 65 درصد (از جمعیت جهان و 21 تریلیون از تولید ناخالص جهانی را در بر میگیرد، توسط رئیس جمهور چین در سپتامبر 2013 اعلام شد و از دو بخش کمربند اقتصادی «جاده ابریشم جدید» و «جاده ابریشم دریایی» تشکیل شده است. تلاش و اهتمام چین برای پیشبرد چنین طرحهای عظیمی جدای از آنکه میتواند آثار و پیامدهای اقتصادی و سیاسی جدی برای این کشور در پی داشته باشد، نیز میتواند در سیاست خارجی چین گسترشگرایی بیشتر و نقش فعالانهتر منطقهای داشته باشد. عرصۀ رقابت چین و آمریکا در اقتصاد بینالملل، افزایش نفوذ چین در اقتصاد آسیا و رشد چشمگیر فعالیتهای اقتصادی و تجاری چین در آفریقا در مقایسه با سایر قدرتها بهخصوص ایالاتمتحده نشان میدهد که چین با احیای جاده ابریشم و ترسیم یک کمربند اقتصادی، دسترسی بازارهای جهانی را تسهیل و گسترش یک کریدور حمل و نقل بینالمللی و قابل اتکاء با هزینههای مقرونبهصرفهتر را در راستای منافع ملی خود تدوین کرده است. بر این اساس، مولفین این مقاله سوال خود را چنین مطرح میکنند که آیا ابتکارهای چین به رغم گفته مقامات پکن میتواند در عمل به منصه ظهور برسد یا موانع موجود بر سر راه این طرحها از به ثمر رسیدن آنها جلوگیری خواهد کرد؟ فرضیه ما این است که باتوجه به هزینههای گزاف، طرحهای چین و کارشکنیهایی که ممکن است ایالاتمتحده در رقابت با پکن جلوی این طرحها ایجاد کند و همچنین به دلیل مشکلات زیست محیطی و عدم همراهی برخی کشورها حداقل در آینده نزدیک احتمال موفقیت این طرحها بعید به نظر میرسد. متن کامل مقاله